#سرنخ های #هیجانی #پردازش های هیجانی و #دسترسی به #حافظه های #خود_زندگی_نامه_ای (#خاطرات #شخصی)

More than a feeling: #Emotional #cues impact the #access and experience of #autobiographical #memories

🇨🇦پژوهشی که به تازگی در #دانشگاه #مک_گیل #کانادا صورت گرفته است، مشخص ساخت #تم های موسیقی هایی که افراد حتی به مدت کوتاهی گوش می کنند، در به یاد آوردن خاطرات شخصی متفاوت نقش دارند.

🔛در این پژوهش 32 قطعه #آهنگ #بیکلام #پیانو که بر اساس #ارزش (مثبت/منفی) و #انگیختگی (زیاد/کم) در چهار گروه دسته بندی شده بودند، هر کدام به مدت 30 ثانیه به 48 شرکت کننده ارائه شدند.

📙📘📗📒نتایج مشخص ساختند، بویژه #هیجان های مثبت و نیرومند منجر به #یادآوری خاطرات #شاد و مثبت زندگی فرد شده و کمک به #کاهش #خلق #منفی، #افزایش #انگیزه برای فعالیت و زندگی و احتمالاً #کاهش حالت های #افسرده وار دارند.

Abstract
#Remembering is impacted by several factors of #retrieval, including the #emotional content of a memory cue. Here we tested how #musical retrieval cues that differed on two dimensions of #emotion—#valence (positive and negative) and #arousal (high and low)—impacted the following aspects of autobiographical #memory #recall: the response time to access a past personal event, the experience of remembering (ratings of memory #vividness), the emotional content of a cued memory (ratings of event arousal and valence), and the type of event recalled (ratings of event #energy, #socialness, and #uniqueness). We further explored how cue presentation affected autobiographical memory retrieval by administering cues of similar arousal and valence levels in a blocked fashion to one half of the tested participants, and randomly to the other half. We report three main findings. First, memories were accessed most quickly in response to musical cues that were highly arousing and positive in emotion. Second, we observed a relation between a cue and the elicited memory’s emotional valence but not arousal; however, both the cue valence and arousal related to the nature of the recalled event. Specifically, high cue arousal led to lower memory vividness and uniqueness ratings, but cues with both high arousal and positive valence were associated with memories rated as more social and energetic. Finally, cue presentation impacted both how quickly and specifically memories were accessed and how cue valence affected the memory vividness ratings. The implications of these findings for views of how emotion directs the access to memories and the experience of remembering are discussed.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://link.springer.com/article/10.3758%2Fs13421-017-0691-6

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

مشخص شدن دلیل #تصمیم گیری های #غیرعقلانی: #میانبرهای #روانی، نه #هیجانات، عامل #خطاهای #تصمیم گیری هستند.

#Reason's #Enemy Is Not #Emotion: Engagement of #Cognitive #Control #Networks #Explains #Biases in #Gain/#Loss #Framing

#سوگیری های نادرست در تصمیم گیری های #انسانی به طور غالب به #هیجانات اسناد داده می شوند. در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است، محققان نوروساینس دانشگاه #دوک در کارولینای شمالی 🇺🇸 به بررسی #تصاویر #مغزی کامل افراد پرداختند تا #مدارهای #عصبی مرتبط با تصمیم گیری را بررسی و واکاوای نمایند
در این پژوهش داده های #fMRI حاصل از 143 نفر داوطلب به همراه #فراتحلیل داده های بیش از 8000 تصویربرداری مغزی مورد واکاوی قرار گرفتند.
نتایج نشان دادند که هنگام #تصمیم گیری های نادرست، الگوهای فعالیت مغزی در مدارهای هیجانی نبوده اند بلکه در مدارهای شناختی متمایز از مدارهای معمول پردازشی رخ داده اند که به نوعی میانبرهای شناختی محسوب می شوند. این میانبرهای شناختی بعنوان #تصورات #غالبی و یا #افکار ریشه ای نیز در #رواندرمانی شناخته می شوند.

Abstract
In the #classic gain/loss #framing effect, describing a #gamble as a potential gain or loss biases people to make #risk-averse or #risk-seeking decisions, respectively. The canonical explanation for this effect is that frames differentially modulate #emotional processes, which in turn leads to #irrational choice #behavior. Here, we evaluate the source of framing biases by integrating functional magnetic resonance imaging (#fMRI) data from 143 human participants performing a gain/loss framing task with #meta-analytic data from >8000 #neuroimaging studies. We found that activation during choices consistent with the framing effect were most correlated with activation associated with the resting or default brain, while activation during choices inconsistent with the framing effect was most correlated with the task-engaged brain. Our findings argue against the common interpretation of gain/loss framing as a competition between #emotion and #control. Instead, our study indicates that this effect results from #differential #cognitive #engagement across decision frames.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.jneurosci.org/content/37/13/3588

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️علت زیربنایی #اعتیاد به #الکل: تغییر الگوی عمل و #افزایش #فعالیت #عصبی #مدارهای #پاداش در #مغز

#Alcohol #dependence disrupts #amygdalar #L-type #voltage-gated #calcium #channel mechanisms

پژوهشگران موسسه پژوهشی اسکریپس کالیفرنیا 🇺🇸 در پژوهشی که با تازگی منتشر شده است دریافتند مصرف الکل منجر به افزایش #فعالیت #نورونی در بخش #مرکزی #آمیگدالا می شود.
در این پژوهش که بر #موش های وابسته به الکل و موش های عادی انجام شد، مشخص شد در هر دو دسته، مصرف الکل بخش مرکزی آمیگدالا را فعال می سازد، اما الگوهای فعالیت در گروه وابسته به الکل متفاوت است. در افراد غیر وابسته #کانال های #کلسیمی غشای سلولها (#LTCCs) منجر به تحریک عصبی و ترشح #GABA می شوند. در حالیکه در افراد وابسته به الکل، نه تنها تعداد LTCCها کمتر است، بلکه بجای آنها #هورمون #رهاسازی #کورتیکوتروپین (#CRF) و گیرنده نوع 1 (#CRF1) آن منجر به افزایش فعالیت عصبی می شوند.
بررسی های این پژوهش نشان داد مسدود کردن CRF1 آمیگدالای مرکزی منجر به کاهش ارادی مصرف الکل در افراد وابسته به الکل می شود. به عقیده این پژوهشگران، لازم است در درمان های سوءمصرف الکل به #بایومارکرهای #ژنتیک و پروتئینی مشخص کننده بیش فعالی CRF-CRF1 پرداخت و استراتژی های پروتکل های درمانی را تغییر داد.

Abstract
#L-type voltage-gated calcium channels (#LTCCs) are implicated in several #psychiatric disorders that are co-morbid with #alcoholism and involve #amygdala dysfunction. Within the amygdala, the central #nucleus (#CeA) is critical in acute #alcohol's #reinforcing actions, and its #dysregulation in human #alcoholics drives their negative #emotional state and #motivation to drink. Here we investigated the specific role of CeA LTCCs in the effects of acute alcohol at the #molecular, #cellular #physiology and #behavioral levels, and their potential #neuroadaptation in alcohol-dependent rats. Alcohol increases CeA activity (neuronal firing rates and #GABA release) in naïve rats by engaging LTCCs, and intra-CeA LTCC blockade reduces alcohol intake in non-dependent rats. Alcohol dependence reduces CeA LTCC membrane abundance and disrupts this LTCC-based mechanism; instead, #corticotropin-releasing factor type 1 receptors (#CRF1s) mediate alcohol's effects on CeA activity and drive the escalated alcohol intake of alcohol-dependent rats. Collectively, our data indicate that alcohol dependence functionally alters the molecular mechanisms underlying the CeA's response to alcohol (from LTCC- to CRF1-driven). This mechanistic switch contributes to and reflects the prominent role of the CeA in the negative emotional state that drives #excessive #drinking.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.jneurosci.org/content/early/2017/03/31/JNEUROSCI.3721-16.2017

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️#صحبت و #ارتباط به #زبان #خارجی #هیجانات را از #تصمیم گیری جدا می کند

#Thinking More or #Feeling Less? Explaining the #Foreign-Language Effect on #Moral Judgment

پژوهشگران نوروساینس دانشگاه شیکاگو 🇺🇸، یوتا 🇺🇸، و بارسلونا 🇪🇸 در پژوهشی که به تازگی گزارش آن منتشر شده است دریافتند تصمیم گیری در #موضوعات #اخلاقی زمانی که به یک #زبان_خارجی غیر از #زبان_مادری باشد منجر به #منفعت گرایی و #محاسبات #عقلانی بیشتر افراد می شود.
📚دلایل این امر هنوز مشخص نشده است. فرضیه های موجود در این زمینه 3 دسته اند:
1. زبان خارجی بدلیل اینکه بعدها آموخته می شود، نمی تواند به اندازه زبان مادری با مراکز و #مدارهای_هیجانی #مغز ارتباط ایجاد نماید.
2. چون افراد در تعامل به زبان خارجی ناچارند بیشتر #سنجیده و خ#ودآگاه صحبت کنند، توجه بیشتری معطوف به #ساختار #تکلم و #اندیشه معطوف شده و میزان کمتری از توجه به موضوعات هیجانی اختصاص می یابد.
3. بدلیل کاهش #سرعت #پردازش در هنگام تعامل با زبان خارجی (بدلیل نیاز به فرآیندهای پردازشی خودآگاه و سنجیده)، مدارهای تفکر عقلانی بر مدارهای تفکر هیجانی غالب شده و هیجانات کمتر در تصمیم گیری های نمودار می شوند.

Abstract
Would you kill one person to save five? People are more willing to accept such utilitarian action when using a #foreign #language than when using their #native #language. In six experiments, we investigated why foreign-language use affects moral choice in this way. On the one hand, the difficulty of using a foreign language might slow people down and increase #deliberation, #amplifying #utilitarian considerations of #maximizing #welfare. On the other hand, use of a foreign language might stunt emotional processing, attenuating considerations of deontological rules, such as the prohibition against killing. Using a process-dissociation technique, we found that foreign-language use decreases deontological responding but does not increase #utilitarian responding. This suggests that using a #foreign #language affects #moral #choice not through increased deliberation but by blunting #emotional reactions associated with the #violation of #deontological #rules.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://journals.sagepub.com/doi/10.1177/0956797617720944

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).


📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️#هیجان و #بویایی: #آلکسی_تیمیا منجر به تغییر در #پردازش بویایی می شود.

#Alexithymia and #emotional #reactions to #odors

پژوهش های محققان نورساینس مرکز نوروساینس تریسته 🇮🇹، دانشگاه گراتز 🇦🇹، و دانشگاه رم 🇮🇹 مشخص ساخته است که پردازش های هیجانی تاثیر بسیار زیادی بر نحوه بویایی و واکنش افراد به بوهای مختلف دارند.
🔬در این پژوهش که بر 502 نفر داوطلب سالم انجام شد، افراد حسب نمرات آلکسی تیمیا به سه گروه آلکسی تیمیای شدید (HA)، آلکسی تیمیای متوسط (MA)، و آلکسی تیمیای خفیف (LA) تقسیم شدند. برای بویایی، افراد مورد ارزیابی توسط آزمون های اختصاصی بویایی قرار گرفتند. همچنین، شاخص های مختلف #شناختی، #روانی، و #فیزیولوژیک داوطلبان نیز سنجیده شد.
📚نتایج نشان دادند که افراد دارای آلکسی تیمیا در واکنش به #بو پاسخ های متفاوتی از افراد #غیرآلکسیتیمیک دارند. همچنین، مولفه های مختلف آلکسی تیمیا با ابعاد مختلفی از عملکرد بویایی، پاسخ های روانی-فیزولوژیک به #بوها، و زمان واکنش (#RT) در #آزمونهای #بوسنجی در ارتباطند.

Abstract
#Alexithymia is a #psychological #construct characterized by #deficits in #processing #emotional #stimuli. However, little is known about the processing of #odours in alexithymia, even though there is extensive proof that emotion and #olfaction are closely linked. The present study is aimed at investigating how #alexithymic individuals process emotions conveyed by odors. Emotional responses to unpleasant, neutral odors and clean air were collected through self-report ratings and psychophysiological measures in a sample of 62 healthy participants with high (HA), medium (MA) and low (LA) levels of alexithymia. Moreover, participants performed tests on odors #identification and #threshold and completed questionnaires assessing olfactory #imagery and #awareness. Two main results have been found: first, HA and MA groups showed altered #physiological responses to odors, compared to LA, while no differences among the groups were observed in odor ratings; and second, #affective and #cognitive alexithymia components were differently associated with the performance on olfactory tests, #skin #conductance response to odors, #reaction #times in the rating task, and scores on olfactory questionnaires. We conclude that alexithymia is characterized by altered physiological reactions to olfactory stimuli; moreover, we stress the importance of evaluating the different alexithymia components since they affect emotional stimuli processing in different ways.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://neurosciencenews.com/alexithymia-olfaction-emotion-7826/


✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).


📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️#هیجانات و #عواطف #حافظه را #تحریف و #دستکاری می کنند

The #robustness of #false #memory for #emotional pictures

پژوهشگران روانشناسی دانشگاه ایتاکا 🇺🇸 در گزارشی که به تازگی منتشر شده است، دریافتند برخلاف تصور سابق که رخدادهای هیجانی منجر به #تثبیت و #تحکیم #خاطرات (#flashbulb #memory) می شوند، حافظه مرتبط با این رویدادها بشدت در #مغز تحریف شده و غیرقابل اعتماد است.

🔬در این پژوهش طولی که به مدت چندین سال و در 9 مرحله اجرا شد، مجموعه ای از تصاویر #هیجانی منفی با شدتهای مختلف و #خنثی برای ارزیابی حافظه #بازشناسی اخیر (10 دقیقه) و بلندمدت (یک هفته) به افراد مختلف ارائه شدند.
📚نتایج نشان دادند هرچه فاصله زمانی بین ارائه محرک و ارزیابی بیشتر شد، #خطاهای #حافظه نیز به همین نحو افزایش چشمگیری پیدا کردند، اما میزان اشتباه در برداشت، مواقعی که فاصله زمانی کمتر است، بالاتر است. همچنین، هرچه بارهیجانی تصاویر بیشتر بود، میزان خطاهای حافظه نیز بیشتر بود.


Abstract
#Emotional material is commonly reported to be more accurately recognised; however, there is substantial evidence of increased #false #alarm #rates (#FAR) for emotional material and several reports of stronger influences on response bias than accuracy. This pattern is more frequently reported for words than pictures. Research on the mechanisms underlying bias differences has mostly focused on word lists under short retention intervals. This article presents four series of experiments examining #recognition #memory for #emotional pictures while varying #arousal and the control over the content of the pictures at two retention intervals, and one study measuring the relatedness of the series picture sets. Under the shorter retention interval, emotion increased false alarms and reduced accuracy. Under the longer retention interval emotion increased hit rates and FAR, resulting in reduced accuracy and/or bias. At both retention intervals, the pattern of valence effects differed based on the arousal associated with the picture sets. Emotional pictures were found to be more related than neutral pictures in each set; however, the influence of relatedness alone does not provide an adequate explanation for all emotional differences. The results demonstrate substantial emotional differences in picture recognition that vary based on #valence, #arousal and #retention interval.

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
http://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/09658211.2017.1339091?journalCode=pmem20

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).


📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavaran

♻️تاثیر #میزان و #کیفیت #خواب #نوجوانان با #اختلالات #روانی، #هیجانی، و #عاطفی

Associations among #adolescent #sleep problems, #emotion #regulation, and #affective #disorders

پژوهشگران روانشناسی و روانپزشکی دانشگاه تگزاس 🇺🇸 در پژوهشی که به تازگی گزارش آن منتشر شده است، دریافتند مشکلات خواب در نوجوانان ارتباط بالایی با اختلالات #اضطرابی، #خلقی، #تنظیمات #هیجانی، و مسایل #سازگاری دارد.
🔬این پژوهش بر 10.148 نفر نوجوان بین 13-18 ساله امریکایی صورت گرفت و مصاحبه بالینی تشخیصی، وضعیت خواب، تنظیم هیجانی، استرس، و موقعیت های بالینی و تحت بالینی شرکت کنندگان ارزیابی شد.
📚نتایج نشان دادند هرچه میزان خواب و کیفیت آن پایین تر باشد، نوجوان با احتمال بیشتری مستعد مشکلات هیجانی، اجتناب از حل مسئله، اختلالات اضطرابی، اختلالات #خلقی (#افسردگی)، #نشخوار #ذهنی، #تسلیم، رفتارهای #اجتنابی و دوری گزینی از اجتماع خواهد بود.

⚠️با توجه به استفاده گسترده کودکان و نوجوانان امروزی از فضای مجازی (#تلویزیون، #ماهواره، #کامپیوتر، #اینترنت، #گوشی های هوشمند، و ...) که منجر به کاهش و برهم خوردن میزان و کیفیت خواب می شود، بنظر می رسد لازم است #خانواده ها در سطح و میزان دسترسی فرزندان خود به تکنولوژی های ارتباط جمعی تجدید نظر جدی نمایند.

Abstract
#Sleep #problems in #youth reliably forecast the #development of #anxiety and #mood disorders, presumably due to increased #emotional difficulties. However, precise emotional mechanisms have yet to be delineated. The current study investigated how sleep problems in #adolescence are associated with different #emotion #regulation #strategies, and how sleep and #psychiatric risk may be indirectly associated via poor emotion regulation. This study utilized data from the National Comorbidity Survey-Adolescent Supplement, a nationally representative sample from the United States (N = 10,148; age range 13–18 years). A diagnostic interview determined if adolescents qualified for a mood or anxiety disorder within the past year. Participants provided reports of their sleep, emotion regulation, and current #life #stress. Adolescents who reported greater sleep problems were more likely to qualify for a mood or anxiety disorder and generally reported poorer emotion regulation strategy use, even when accounting for #demographic #characteristics and current stress. Specifically, adolescents with greater sleep problems reported less #problem #solving, and greater #avoidance, #suppression, #rumination, and acceptance. Sleep problems were indirectly associated with anxiety disorders through greater suppression and rumination, and indirectly associated with mood disorders through greater rumination and lower problem solving. Although cross-sectional, this study extends current research by suggesting that certain emotion regulation strategies may be more difficult for youth struggling with sleep problems, and provides initial evidence that poor emotion regulation may be one factor contributing to sleep-based psychiatric risk. These findings can inform more efficacious intervention efforts

لینک منبع 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.jpsychires.2017.09.015

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).


📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️تاثیر نحوه #ابراز #هیجان بر #اعتماد و #رضایت #مشتری از #خدمات #مشتریان

The #interpersonal effects of #emotion #intensity in #customer #service

پژوهشگران دانشگاه آمستردام 🇳🇱در پژوهشی که به تازگی منتشر شده است به بررسی تاثیرات #بین_فردی شدت هیجان ابراز شده توسط کارکنان در خدمات مشتریان پرداختند.
ابراز هیجان تاثیر عمیقی بر رفتار سازمانی دارد.

🔬در این پژوهش آزمایشی/پیمایشی،806 داوطلب بزرگسال شرکت نمودند و #رضایمتندی از خرید و خدمات مشتریان، ابراز هیجانی، و #رفتارسازمانی مورد تحلیل قرار گرفت.

📚نتایج نشان دادند شدتهای بالای بروز هیجانات #تناسب، #اصالت و #اعتماد سرویس دهندگان را در مشتریان بشدت کاهش می دهد. همچنین، ابراز زیاد هیجانات منجر به کاهش ارزشمندی سرویس، محصول، و استفاده از محصول از جانب مشتریان و مراجعان می شود. این داده ها هم در مورد هیجانات #مثبت و هم #منفی به یکسان صادق بوده اند. در حقیقت شدت ابراز هیجان توسط کارکنان ارائه دهنده #اطلاعات و #تاثیرات #اجتماعی برای مشتریان است.

Abstract
#Emotional #expressions have a pervasive impact on #organizational #behavior. However, it is unclear how such effects are modulated by the intensity of emotional displays. We investigated in #online, #laboratory, and #field #experiments how varying intensities of #service #providers' emotional #displays (#expressed through text, #intonation, or #physical displays) influence #customer #service outcomes. We show that in mundane service interactions, displays of intense #happiness or #sadness are interpreted as inappropriate and #inauthentic, and lead to reduced #trust in the service provider. We further demonstrate the mediating effect of trust on satisfaction with the service (Study 1), expected satisfaction with the product (Studies 2 and 3), and actual product use (Study 4). The studies highlight perceptions of appropriateness and sincerity as mechanisms underlying the interpersonal effects of emotional intensity. We propose that emotional intensity be incorporated in theorizing and research on organizational behavior to arrive at a more complete understanding of emotional dynamics.

لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.obhdp.2017.10.002

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️تاثیرات #شخصیت و #سرپرستان بر رعایت #ایمنی در #محیط #کار

#Curvilinear effects of #personality on #safety #performance: The moderating role of #supervisor #support

محققان آکادمی علوم چین🇨🇳، دانشگاه علوم چین🇨🇳، و موسسه تحقیقات نیروگاهی چین 🇨🇳در پژوهشی که به تازگی گزارش آن منتشر شده، به بررسی نقش #عامل های #5گانه شخصیت در رعایت ایمنی در محیطهای کاری و #ارتباطات #عمودی و #سلسله #مراتبی #شغلی پرداختند.

🔬در این پژوهش 430 داوطلب شرکت نموده و پرسشنامه های شخصیت، اطلاعات #دموگرافیک #فردی و شغلی، روابط بین فردی در محیط کاری، عملکرد ایمنی در محیط کار، #رضایت شغلی، و روابط با #سرپرست را تکمیل نمودند.

📚نتایج نشان دادند رابطه عامل های شخصیتی #وظیفه_شناسی، #برونگرایی و #پایداری_هیجانی با رعایت ایمنی در کار، بصورت منحنی است؛ روند رعایت ایمنی با افزایش نمرات این عاملها بیشتر می شود، اما در سطوح خیلی بالای این عوامل، میزان رعایت ایمنی در محیط کار پایین می آید. این رابطه بر اساس سطح حمایت گروهی و فردی سرپرست از افراد زیردستش تعدیل می شود به این ترتیب که نقطه منفی شدن رابطه بین عامل های شخصیتی و عملکرد ایمنی در صورت بالا بودن حمایت سرپرست، بالاتر می رود.

🔆بنظر می رسد مدل 5عاملی شخصیت (#FFM) و فرم بلند پرسشنامه آن گزینه بسیار مطلوبی برای سنجش های شغلی و حرفه ای عامل های روانی/شخصیتی مرتبط با #HSE در محیط های کاری باشد.

Abstract
#Personality has long been assumed to be #linearly associated with safety performance. Focusing on the benefits and costs of personality #traits, this study investigates the curvilinear effects of personality traits (i.e., #Conscientiousness, #Emotional #Stability and #Extraversion) on safety performance. Results support our hypothesized #curvilinear effects that their relationships are initially positive but become negative as personality trait scores increase to extremely high. Furthermore, drawing on theory of purposeful work behavior, this study proposes and finds that the curvilinear effects of personality traits on safety performance are moderated by #team-level #supervisor #support #climate, such that the inflection points after which the personality–performance relationship becomes negative are higher under high levels of supervisor supportive environment than those under low levels of such environment. Implications for research and practice, as well as limitations and directions for future research, are provided.

لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.paid.2017.10.005

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
@DrAmirMohammadShahsavarani

♻️#شخصیت، #استرس و #ژنتیک

#Neuropeptide Y (#NPY), #stressful life events and #personality trait #conscientiousness: #Preliminary associations from a #Swedish #longitudinal study

پژوهشگران دانشگاه کارولیسنکا 🇸🇪و دانشگاه استکهلم 🇸🇪در پژوهشی که گزارش مقدماتی آن به تازگی منتشر شده است به بررسی رابطه بین #نوروپپتیدY، #شخصیت و #استرس پرداختند.

🔬در این پژوهش #طولی 4084 داوطلب شرکت داشتند. عامل های شخصیتی #5گانه، سطح استرس و وضعیت ژنتیک داوطلبان مورد سنجش قرار گرفت.

📚نتایج نشان دادند:
1️⃣مدل 5 عاملی شخصیت (#FFM) به شکل نیرومندی قادر به #توصیف و #پیش‌بینی شخصیت انسان است.

2️⃣از نظر #وارثتی، 33-61 درصد صفات FFM تحت تاثیر هستند.

3️⃣مشخص شد نوروپپتیدY ارتباط نیرومندی با عامل شخصیتی #وظیفه‌شناسی (#C) دارد؛ رخدادهای استرس‌زای زندگی با سطوح پایین C در ارتباطند.

4️⃣نوروپپتیدY با تنظیم #خلق، #پردازش #هیجانی، و #تاب‌آوری در برابر استرس مرتبط است.

Highlights
🔑The #Five-Factor #model (#FFM) uses five major #traits to describe #human #personality.
🔑Twin studies suggest #heritability estimates for FFM traits in the range of 33–61%.
🔑We report an association between Neuropeptide Y (NPY) and #conscientiousness.
🔑#Stressful life events were associated with reduced levels of conscientiousness.
🔑#NPY is linked to #mood #regulation, #emotional #processing and stress #resilience.

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani

♻️تاثیر #رژیم #غذایی #کودکی در #عادات #خوردن و #وزن در #نوجوانی

Tracking #diet variety in #childhood and its association with eating behaviours related to #appetite: The generation XXI birth cohort

پژوهشگران دانشگاه پورتو 🇵🇹، و دانشگاه لیدز 🇬🇧در پژوهشی طولی به بررسی تاثیرات رژیم غذایی کودکان 4-7 ساله در عادتهای غذایی آنها در نوجوانی پرداختند.

🔬در این پژوهش طولی 4537 کودک 4-7 ساله مورد ارزیابی از لحاظ عادات تغذیه ای، رژیم غذایی روزمره، و رفتارهای خوردن قرار گرفتند. ارزیابی مجدد، 7 سال بعد صورت پذیرفت.

📊نتایج نشان دادند با وجودی که بین 4 تا 7 سالگی تنوع میزان تغذیه سالم کاهش می یابد، اما عادات غذایی افراد به شکل ثابتی در سالهای بعد تا نوجوانی حفظ می شود. هرچه تنوع غذایی رژیم کودکان بیشتر باشد، سختگیری کمتری در خوردن، میل کمتری به نوشیدنی ها، و علاقه بیشتری به غذا خواهند داشت.

🔆بنظر می رسد، در صورتی که والدین در سنین 4 تا 7 سالگی کودکان را به رژیم #مدیترانه‌ای سوق دهند، میزان اضافه وزن و رفتارهای تغذیه ناسالم آنها در نوجوانی کمتر خواهد شد.

Abstract
Research on the influence of early #eating #habits on eating #behaviours related to appetite using a #prospective approach is scarce, especially in #children. The aim of this study was to explore the relationship between changes in diet variety from 4 to 7 years of age and appetitive traits measured at 7 years of age. Participants are from the population-based birth cohort Generation XXI (2005–2006). The present analysis included 4537 children with complete data on a #food #frequency #questionnaire (#FFQ) at both ages, and on the Children's #Eating #Behaviour Questionnaire at 7y. A healthy diet variety index (#HDVI) was calculated at both ages using data from the FFQ. To assess tracking of diet variety, tertiles of HDVI scores were calculated and then re-categorized as ‘maintain: low’, ‘maintain: high’, ‘increase’ and ‘decrease’. Although the HDVI score decreased from 4 to 7y (p < .001), it showed a high stability, a positive predictive value, and a fair agreement. Increasing diet variety, compared to maintaining a low variety, was inversely associated with the ‘#Desire to #Drink’ (β = −0.090, 95%CI: 0.174; −0.006) and ‘#Satiety #Responsiveness’ (β = −0.119, 95%CI: 0.184; −0.054) subdimensions and positively with ‘#Enjoyment of Food’ (β = 0.098, 95%CI: 0.023; 0.172) and ‘#Emotional #Overeating’ (β = 0.073, 95%CI: 0.006; 0.139). Those classified as either increase or maintain a high diet variety, in comparison with maintaining a low variety, had lower scores of ‘Food Fussiness’. In conclusion, diet variety decreased from 4 to 7y with a fair tracking. Children with a higher diet variety were less fussy, had a lower desire to drink and a higher general interest in food.

لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر 👇🏻(further reading)👇🏻
https://doi.org/10.1016/j.appet.2017.12.030

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).

📢کانال #دکترامیرمحمدشهسوارانی
🍃🌹🌸💐🌸🌹🍃
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani