گفت‌وشنود
4.89K subscribers
3.03K photos
1.16K videos
2 files
1.44K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏پرومته در زنجیر
‏دیگری‌نامه
‏اپیزود هجدهم

‏در اساطیر یونانی، به‌ویژه در تئوگونی نوشته هسیود، پرومته یکی از تیتان‌ها است؛ نسلی از موجودات اسطوره‌ای که قبل از خدایان المپی به قدرت رسیدند. او به‌عنوان یکی از معدود تیتان‌هایی شناخته می‌شود که به بشریت کمک کرد و به‌خاطر هوش و زیرکی‌اش معروف است.

‏پرومته آتش را از خدایان المپ و به‌طور خاص از زئوس دزدید و به انسان‌ها داد. این اقدام به‌عنوان آغاز دانش و تمدن برای انسان تلقی می‌شود. بااین‌حال، این عمل باعث خشم زئوس شد و به مجازات سخت پرومته منجر گردید. مجازات پرومته، که در پرومته در زنجیر نوشته آیسخولوس به تصویر کشیده شده، شامل بسته‌شدن او به یک صخره بود؛ جایی که یک عقاب هر روز جگر او را می‌خورد و شبانه‌روز جگر او دوباره رشد می‌کرد تا مجازات ادامه یابد.

‏این داستان نمادی از قربانی، مقاومت و ایستادگی در برابر قدرت‌های مطلق است. پرومته نه تنها به‌خاطر اهدای آتش به انسان‌ها، بلکه به‌دلیل ایستادگی در برابر زئوس و حفظ انسان‌دوستی خود در برابر خشم و تنبیه‌های سخت، یک قهرمان فرهنگی به شمار می‌رود. در اسطوره‌ها، پرومته نه تنها به‌عنوان یک معلم و ناجی برای بشریت مطرح می‌شود، بلکه همچنین نمادی از آزادی فکری و نقد قدرت است. شخصیت او در طول تاریخ به‌عنوان الهام‌بخش بسیاری از آثار ادبی، هنری و فلسفی بوده است.

‏در این اپیزود از دیگری‌نامه، به درونمایه‌ی بسیار کهن قهرمانی که خود را فدای انسان‌ها می‌کند خواهیم پرداخت. برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحه‌ی گفت‌و‌شنود رجوع کنید در:

‏⁦ dialog.tavaana.org/others-18/

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در یوتیوب به:

‏⁦ https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=pTSKD47Stn2hvuuy

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦ castbox.fm/vb/675913944

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

‏⁦ on.soundcloud.com/wTqWv

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری_نامه⁩ ⁧ #پرومته⁩ ⁧ #منجی⁩ ⁧ #نجات_بخش⁩ ⁧ #رهاننده⁩ ⁧ #رواداری⁩ ⁧ #گفتگو

‏⁦ @Dialogue1402
‏اوپنهایمر؛ پرومته‌ی مدرن؟
‏درباره‌ی فیلم «اوپنهایمر»

‏مقام نظامی مستقر در سایت هسته‌ای که برای آزمایش اولین انفجار هسته‌ای در کنار اوپنهایمر حاضر شده بود، درست کمی کمتر از دو ساعت مانده به آزمایش می‌پرسد آیا ممکن است که زنجیره‌ واکنش‌ها متوقف نشود و تمامی دنیا بر اثر این انفجار نابود شود؟!

‏اوپنهایمر، متخصص فیزیک هسته‌ای و عالی‌ترین مقام علمی مستقر در سایت، می‌گوید بله! افسر نظامی با تعجب می‌پرسد احتمالش چقدر است!؟ اوپنهایمر جواب می‌دهد نزدیک به صفر! تئوری می‌گوید نزدیک به صفر. اما نه صفر! و ما کم‌تر از دو ساعت دیگر جواب این سوال را خواهیم دانست!

‏اوپنهایمر کتاب مشهور «سرمایه»، اثر کارل مارکس، را به زبان اصلی خوانده بود. او مانند بسیاری از نخبگان و از جمله علاقه‌مندان ادبیات فلسفی، جذب اندیشه‌های مارکسیستی و کمونیستی شده بود. همسر آینده‌ی او و خانمی که پنهانی با او رابطه داشت، هر دو مانند خود او شیفته‌ کمونیسم بودند.

‏روابطی این چنینی به ویژه وقتی سرویس امنیتی ایالات متحده آمریکا دریافت که دست‌کم یکی از گماشتگان اوپنهایمر در پروژه‌ی تحقیقاتی، جاسوس شوروی از آب درآمده است، برای او دردسر بسیاری درست کرد. او ناچار شد در جلسات کمیسیون تحقیق حاضر شود و در مورد نسبت‌اش با کمونیسم، روابط گذشته و فعلی‌اش توضیح دهد؛ سوالاتی که طبیعتاً پاسخ صادقانه به بعضی از آن‌ها، همسر فعلی‌اش را هم دلخور می‌کرد.

‏اما تمام فیلم «اوپنهایمر» نوشته‌ کریستوفر نولان و به کارگردانی خود او، چندان بر محور وفاداری صادقانه‌ او به آمریکا و یا روابط خارج از ازدواجش با رفقای سابق کمونیست نمی‌گردد!

‏اوپنهایمر که در این فیلم بیش از یک بار با پرومته، اسطوره‌ی مشهور یونانی مقایسه می‌شود، تا آخر عمر درگیر این سوال می‌ماند که آیا با ساخت بمب هسته‌ای، زنجیره‌ای از واکنش‌ها را موجب نشده که در نهایت به نابودی دنیا منجر خواهد شد!؟ اما البته این بار این سوال را با نظر به تمامی واکنش‌های زنجیره‌ای که چنین سلاحی می‌تواند در حیات اجتماعی انسانی ایجاد کند مطمح‌نظر دارد، نه فقط آنچه فیزیک هسته‌ای قادر به توضیح آن است. روایت فیلم با شگرد آغاز از زمان حال، وقتی اوپنهایمر در برابر پرسش‌های امنیتی مقامات قرار دارد آغاز می‌شود و با رجوع مکرر به گذشته (flash back) پیش می‌رود…

‏برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید در:

https://dialog.tavaana.org/movie-4-oppenheimer/

‏در اپیزود هجدهم از پادکست دیگری‌نامه با نام «پرومته در زنجیر» رد این درونمایه‌ی اسطوره‌ای را در تمدن‌های کهن بشری گرفته و از زوایای مختلف سنجیده بودیم.

‏تیم پژوهشی گفت‌وشنود، تماشاگران علاقه‌مند به مضامین اسطوره‌ای و دینی را به تماشای فیلم اوپنهایمر تشویق می‌کند. این فیلم در مراسم اسکار امسال برنده‌ی جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم، و بهترین بازیگر نقش اول (مرد) و بهترین بازیگر نقش مکمل شد.

‏⁧ #اوپنهایمر⁩ ⁧ #فیلم⁩ ⁧ #دیگری‌_نامه⁩ ⁧ #پرومته⁩ ⁧ #منجی⁩ ⁧ #نجات_دهنده⁩ ⁧ #گفتگو⁩ ⁧ #رواداری

‏⁦ @Dialogue1402
‏⁦ @NolanAnalyst
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402
اوپنهایمر؛ پرومته‌ی مدرن؟
درباره‌ی فیلم «اوپنهایمر»

مقام نظامی مستقر در سایت هسته‌ای که برای آزمایش اولین انفجار هسته‌ای در کنار اوپنهایمر حاضر شده بود، درست کمی کمتر از دو ساعت مانده به آزمایش می‌پرسد آیا ممکن است که زنجیره‌ واکنش‌ها متوقف نشود و تمامی دنیا بر اثر این انفجار نابود شود؟!

اوپنهایمر، متخصص فیزیک هسته‌ای و عالی‌ترین مقام علمی مستقر در سایت، می‌گوید بله! افسر نظامی با تعجب می‌پرسد احتمالش چقدر است!؟ اوپنهایمر جواب می‌دهد نزدیک به صفر! تئوری می‌گوید نزدیک به صفر. اما نه صفر! و ما کم‌تر از دو ساعت دیگر جواب این سوال را خواهیم دانست!

اوپنهایمر کتاب مشهور «سرمایه»، اثر کارل مارکس، را به زبان اصلی خوانده بود. او مانند بسیاری از نخبگان و از جمله علاقه‌مندان ادبیات فلسفی، جذب اندیشه‌های مارکسیستی و کمونیستی شده بود. همسر آینده‌ی او و خانمی که پنهانی با او رابطه داشت، هر دو مانند خود او شیفته‌ کمونیسم بودند.

روابطی این چنینی به ویژه وقتی سرویس امنیتی ایالات متحده آمریکا دریافت که دست‌کم یکی از گماشتگان اوپنهایمر در پروژه‌ی تحقیقاتی، جاسوس شوروی از آب درآمده است، برای او دردسر بسیاری درست کرد. او ناچار شد در جلسات کمیسیون تحقیق حاضر شود و در مورد نسبت‌اش با کمونیسم، روابط گذشته و فعلی‌اش توضیح دهد؛ سوالاتی که طبیعتاً پاسخ صادقانه به بعضی از آن‌ها، همسر فعلی‌اش را هم دلخور می‌کرد.

اما تمام فیلم «اوپنهایمر» نوشته‌ کریستوفر نولان و به کارگردانی خود او، چندان بر محور وفاداری صادقانه‌ او به آمریکا و یا روابط خارج از ازدواجش با رفقای سابق کمونیست نمی‌گردد!

اوپنهایمر که در این فیلم بیش از یک بار با پرومته، اسطوره‌ی مشهور یونانی مقایسه می‌شود، تا آخر عمر درگیر این سوال می‌ماند که آیا با ساخت بمب هسته‌ای، زنجیره‌ای از واکنش‌ها را موجب نشده که در نهایت به نابودی دنیا منجر خواهد شد!؟ اما البته این بار این سوال را با نظر به تمامی واکنش‌های زنجیره‌ای که چنین سلاحی می‌تواند در حیات اجتماعی انسانی ایجاد کند مطمح‌نظر دارد، نه فقط آنچه فیزیک هسته‌ای قادر به توضیح آن است. روایت فیلم با شگرد آغاز از زمان حال، وقتی اوپنهایمر در برابر پرسش‌های امنیتی مقامات قرار دارد آغاز می‌شود و با رجوع مکرر به گذشته (flash back) پیش می‌رود…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید در:

https://dialog.tavaana.org/movie-4-oppenheimer/

در اپیزود هجدهم از پادکست دیگری‌نامه با نام «پرومته در زنجیر» رد این درونمایه‌ی اسطوره‌ای را در تمدن‌های کهن بشری گرفته و از زوایای مختلف سنجیده و صداپیشگان ما بریده‌هایی از نمایشنامه «پرومته در زنجیر» را اجرا کرده‌اند:


https://dialog.tavaana.org/others-18/

تیم پژوهشی گفت‌وشنود، تماشاگران علاقه‌مند به مضامین اسطوره‌ای و دینی را به تماشای فیلم اوپنهایمر تشویق می‌کند. این فیلم در مراسم اسکار امسال برنده‌ی جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم، و بهترین بازیگر نقش اول (مرد) و بهترین بازیگر نقش مکمل شد.

#اوپنهایمر #فیلم #دیگری‌_نامه #پرومته #منجی #نجات_دهنده #گفتگو #رواداری

@Dialogue1402
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402
@Dialogue1402

اوپنهایمر؛ پرومته‌ی مدرن؟
درباره‌ی فیلم «اوپنهایمر»

مقام نظامی مستقر در سایت هسته‌ای که برای آزمایش اولین انفجار هسته‌ای در کنار اوپنهایمر حاضر شده بود، درست کمی کمتر از دو ساعت مانده به آزمایش می‌پرسد آیا ممکن است که زنجیره‌ واکنش‌ها متوقف نشود و تمامی دنیا بر اثر این انفجار نابود شود؟!

اوپنهایمر، متخصص فیزیک هسته‌ای و عالی‌ترین مقام علمی مستقر در سایت، می‌گوید بله! افسر نظامی با تعجب می‌پرسد احتمالش چقدر است!؟ اوپنهایمر جواب می‌دهد نزدیک به صفر! تئوری می‌گوید نزدیک به صفر. اما نه صفر! و ما کم‌تر از دو ساعت دیگر جواب این سوال را خواهیم دانست!

اوپنهایمر کتاب مشهور «سرمایه»، اثر کارل مارکس، را به زبان اصلی خوانده بود. او مانند بسیاری از نخبگان و از جمله علاقه‌مندان ادبیات فلسفی، جذب اندیشه‌های مارکسیستی و کمونیستی شده بود. همسر آینده‌ی او و خانمی که پنهانی با او رابطه داشت، هر دو مانند خود او شیفته‌ کمونیسم بودند.

روابطی این چنینی به ویژه وقتی سرویس امنیتی ایالات متحده آمریکا دریافت که دست‌کم یکی از گماشتگان اوپنهایمر در پروژه‌ی تحقیقاتی، جاسوس شوروی از آب درآمده است، برای او دردسر بسیاری درست کرد. او ناچار شد در جلسات کمیسیون تحقیق حاضر شود و در مورد نسبت‌اش با کمونیسم، روابط گذشته و فعلی‌اش توضیح دهد؛ سوالاتی که طبیعتاً پاسخ صادقانه به بعضی از آن‌ها، همسر فعلی‌اش را هم دلخور می‌کرد.

اما تمام فیلم «اوپنهایمر» نوشته‌ کریستوفر نولان و به کارگردانی خود او، چندان بر محور وفاداری صادقانه‌ او به آمریکا و یا روابط خارج از ازدواجش با رفقای سابق کمونیست نمی‌گردد!

اوپنهایمر که در این فیلم بیش از یک بار با پرومته، اسطوره‌ی مشهور یونانی مقایسه می‌شود، تا آخر عمر درگیر این سوال می‌ماند که آیا با ساخت بمب هسته‌ای، زنجیره‌ای از واکنش‌ها را موجب نشده که در نهایت به نابودی دنیا منجر خواهد شد!؟ اما البته این بار این سوال را با نظر به تمامی واکنش‌های زنجیره‌ای که چنین سلاحی می‌تواند در حیات اجتماعی انسانی ایجاد کند مطمح‌نظر دارد، نه فقط آنچه فیزیک هسته‌ای قادر به توضیح آن است. روایت فیلم با شگرد آغاز از زمان حال، وقتی اوپنهایمر در برابر پرسش‌های امنیتی مقامات قرار دارد آغاز می‌شود و با رجوع مکرر به گذشته (flash back) پیش می‌رود…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید در:

https://dialog.tavaana.org/movie-4-oppenheimer/

در اپیزود هجدهم از پادکست دیگری‌نامه با نام «پرومته در زنجیر» رد این درونمایه‌ی اسطوره‌ای را در تمدن‌های کهن بشری گرفته و از زوایای مختلف سنجیده بودیم.

تیم پژوهشی گفت‌وشنود، تماشاگران علاقه‌مند به مضامین اسطوره‌ای و دینی را به تماشای فیلم اوپنهایمر تشویق می‌کند. این فیلم در مراسم اسکار امسال برنده‌ی جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم، و بهترین بازیگر نقش اول (مرد) و بهترین بازیگر نقش مکمل شد.

#اوپنهایمر #فیلم #دیگری‌_نامه #پرومته #منجی #نجات_دهنده #گفتگو #رواداری

@Dialogue1402
بلا باکستر: اگر دنیا رو می‌شناختم می‌تونستم بهترش کنم!

هری استلی: نمی‌تونی بهترش کنی! این واقعیت داره. دروغی به اسم دین رو قبول نکن! و نه سوسیالیسم و نه سرمایه‌داری! ما یک نوع جانوری از دست رفته‌ایم! اینو بدون که امیدواری سسته اما واقع‌بینی سست نیست! با واقعیت از خودت محافظت کن!

بلا باکستر: حالا فهمیدم تو چی هستی هری! یه پسر کوچولوی دل‌شکسته که تحمل درد دنیا رو نداره!

هری استلی: حق با توئه!

هر بار که گرفتارهای‌های انسان بالا می‌گیرند، سایه‌ی جنگ و محنت بیشتر بر سر آدم‌ها می‌افتد، می‌توان به این دیالوگ مشهورشده در فیلم «بیچارگان» فکر کرد.

فیلم "چیزهای بیچاره" یا ساده‌تر، «بیچارگان»، به کارگردانی یورگوس لانتیموس، با داستانی که در آن کمدی سیاه و عناصر فانتزی گنجانده شده، زن جوانی را نشان می‌دهد که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده می‌شود. این فیلم، که بر اساس رمانی نوشته آلاسدایر گری ساخته شده، با مضامینی نظیر هویت، آزادی و محدودیت‌های اجتماعی در هم آمیخته است و زمینه‌ای برای تفسیرهای متفاوت، از جمله در رابطه با مسائل الهیاتی و خداناباوری، فراهم می‌کند.

شخصیتی که به نام "خدا" (یا گاد)، نمایانگر دکتر گادوین باکستر است که بلا باکستر را زنده می‌کند، فضایی را برای بحث در مورد مضامین آفرینش، کنترل و رهایی باز می‌کند. این تصویرسازی می‌تواند به عنوان نقدی به ساختارهای پدرسالارانه و اقتدار خدایی‌ای که بر زندگی و دانش اعمال می‌شود، تلقی شود. کنترل باکستر بر زندگی و فرایند یادگیری بلا، بازتابی از محدودیت‌های گسترده‌تر اجتماعی است و به نوعی اشاره به امکان زیر سوال بردن هنجارها و اقتدارهای موجود، از جمله جزمیات دینی و علمی دارد.

برای خواندن ادامه‌ی این یادداشت رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

https://dialog.tavaana.org/movie-3-poor-things/

#لانتیموس #بیچارگان #ایدئولوژی #ایدئولوژی_مدرن #دین #نجات_بخش #رستگاری #منجی

@Dialogue1402