#شریفه_محمدی مدافع حقوق کارگران که از آذرماه ۱۴۰۲ تحت بازداشت و شکنجه بهسر میبرد، از سوی بیدادگاهی در #رشت به اعدام محکوم شد.
این حکم را بزنید به صورت اوباش خودفروختهی محورمقاومتی ساکن اروپا و آمریکا ( امثال کرمهایی متعفنی نظیر علی علیزاده و شرکا)
که با انشانویسیهای احمقانه و ادعایِ مقاومت در برابر استکبار جهانی، پشت فرقهی پلید پایداری و مصباح یزدی بهخط شدهاند و برای پیروزی #سعید_جلیلی کف بر دهان میآورند.
این حکم را بزنید به صورتِ امثال #کیوان_صمیمی که پیرانهسر, پشت شالارتانهای اصلاحطلب بهخط شدهاند.
این حکم مبارک حامیان هر دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری و فتیشیستهای صندوق، که شبِ گذشته در خیابانهای کلانشهرهای ایران، زدند و رقصیدند و دلِ حاکم رذل و غارتگران این کشور را شاد کردند. شما برقصید تا مبارزان راستین و حامیانِ ستمدیدگان پشت میلههای زندان و زیر سایهی گیوتین، بمانند.
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی با تمام جناحها و باندهایاش
@Blackfishvoice1
این حکم را بزنید به صورت اوباش خودفروختهی محورمقاومتی ساکن اروپا و آمریکا ( امثال کرمهایی متعفنی نظیر علی علیزاده و شرکا)
که با انشانویسیهای احمقانه و ادعایِ مقاومت در برابر استکبار جهانی، پشت فرقهی پلید پایداری و مصباح یزدی بهخط شدهاند و برای پیروزی #سعید_جلیلی کف بر دهان میآورند.
این حکم را بزنید به صورتِ امثال #کیوان_صمیمی که پیرانهسر, پشت شالارتانهای اصلاحطلب بهخط شدهاند.
این حکم مبارک حامیان هر دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری و فتیشیستهای صندوق، که شبِ گذشته در خیابانهای کلانشهرهای ایران، زدند و رقصیدند و دلِ حاکم رذل و غارتگران این کشور را شاد کردند. شما برقصید تا مبارزان راستین و حامیانِ ستمدیدگان پشت میلههای زندان و زیر سایهی گیوتین، بمانند.
#مرگ_بر_جمهوری_اسلامی با تمام جناحها و باندهایاش
@Blackfishvoice1
بیهیاهو و در گمنامیِ محض برای عدالت اجتماعی و کرامت انسانیِ زحمتکشان این کشور کوشید و پاسخاش را با صدور حکم اعدام دادهاند.
در نامهی سرگشادهای نوشت:
"اما من فریاد زدم تا هم مادرم و هم دیگران بشنوند و متوجه گردند که من فرزند پدر و مادری هستم که به من آموختهاند در مقابل ظلم و بیعدالتی سکوت نکنم."
او سکوت نکرد تا صدای بیصدایان باشد.
صدای #شریفه_محمدی باشیم.
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
در نامهی سرگشادهای نوشت:
"اما من فریاد زدم تا هم مادرم و هم دیگران بشنوند و متوجه گردند که من فرزند پدر و مادری هستم که به من آموختهاند در مقابل ظلم و بیعدالتی سکوت نکنم."
او سکوت نکرد تا صدای بیصدایان باشد.
صدای #شریفه_محمدی باشیم.
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط بیدادگاهی در رشت در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری پیامی روشن برای کارگران، زنان، فعالان اجتماعی و همهی مردم دارد؛ مهم نیست که نام چه فردی را به عنوان رئیسجمهور از صندوقشان بیرون کشیدهاند، رویه همان رویهی چهلوششسالهی جمهوری اسلامی است، یعنی دفاع از منافع سرمایهداران و سرکوب بیامان کارگران! شریفه یک زن و یک مادر است و این حکم پیامی مستقیم به همهی زنان و مادرانی است که در صف اول اعتراضات اجتماعی ایستادهاند.
یکماه است که نمایشی به نام انتخابات راه انداختهاند و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و غیره میزنند اما صدور این حکم در آستانهی انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات فقط باید حرفهای قشنگ زد، اما در عمل باید همچون همیشه کارگران، زنان و دیگر بخشهای مطالبهگر جامعه سرکوب شوند. هنوز در خاطرمان هست که جواب کارگران مس خاتونآباد و خانوادههایشان که برای درخواست شغل راهپیمایی کرده بودند را با گلوله و سرب داغ دادند، جواب کارگران آقدره را با شلاق و زندان دادند، معلمان مطالبهگر را اخراج کرده یا به زندان انداختند و بسیاری موارد دیگر! و اکنون به یک فعال کارگری حکم اعدام دادهاند. شریفه محمدی کارگری مطالبهگر است. وی به دلیل زن بودن و پیشینهی کارگری خانوادهاش و دیدن رنج کارگران و زنانی همانند خودش همیشه دغدغهی عدالتخواهی داشته است. جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیتهی هماهنگی تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است. اگر عضویت در کمیتهی هماهنگی مصداق «بغی» است، پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته صدق میکند! به این سناریوی مسخره پایان دهید. جرم شریفه محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است. شریفه محمدی باید بیقید و شرط و فوراً آزاد شود.
کارگر زندانی، ریحانه انصارینژاد
شانزدهم تیرماه هزاروچهارصدوسه
#جمهوری_اعدام #شریفه_محمدی #ریحانه_انصاری_نژاد #محمود_صالحی #کمیته_هماهنگی_برای_کمک_به_ایجاد_تشکل_های_کارگری #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
یکماه است که نمایشی به نام انتخابات راه انداختهاند و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و غیره میزنند اما صدور این حکم در آستانهی انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات فقط باید حرفهای قشنگ زد، اما در عمل باید همچون همیشه کارگران، زنان و دیگر بخشهای مطالبهگر جامعه سرکوب شوند. هنوز در خاطرمان هست که جواب کارگران مس خاتونآباد و خانوادههایشان که برای درخواست شغل راهپیمایی کرده بودند را با گلوله و سرب داغ دادند، جواب کارگران آقدره را با شلاق و زندان دادند، معلمان مطالبهگر را اخراج کرده یا به زندان انداختند و بسیاری موارد دیگر! و اکنون به یک فعال کارگری حکم اعدام دادهاند. شریفه محمدی کارگری مطالبهگر است. وی به دلیل زن بودن و پیشینهی کارگری خانوادهاش و دیدن رنج کارگران و زنانی همانند خودش همیشه دغدغهی عدالتخواهی داشته است. جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیتهی هماهنگی تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است. اگر عضویت در کمیتهی هماهنگی مصداق «بغی» است، پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته صدق میکند! به این سناریوی مسخره پایان دهید. جرم شریفه محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است. شریفه محمدی باید بیقید و شرط و فوراً آزاد شود.
کارگر زندانی، ریحانه انصارینژاد
شانزدهم تیرماه هزاروچهارصدوسه
#جمهوری_اعدام #شریفه_محمدی #ریحانه_انصاری_نژاد #محمود_صالحی #کمیته_هماهنگی_برای_کمک_به_ایجاد_تشکل_های_کارگری #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
Forwarded from Everyday resistance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز یکشنبه ۱۷ تیرماه جمعی از فرهنگیان بازنشته در جریان تجمع اعتراضی در رابطه با دستمزد و معیشت، خواستار آزادی #شریفه_محمدی فعال کارگری شدند.
شریفه محمدی اخیرا توسط بیدادگاهی در #رشت به اعدام محکوم شده است.
#علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد #معیشت_بازنشستگان
@Everydayresistance1
شریفه محمدی اخیرا توسط بیدادگاهی در #رشت به اعدام محکوم شده است.
#علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد #معیشت_بازنشستگان
@Everydayresistance1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#شریفه_محمدی فعال کارگری، پس از هفت ماه بازداشت موقت، تحمل شکنجه و بازجویی در بازداشتگاههای شهرهای مختلف، در سناریویی نخنما و با اتهاماتی بی پایه و اساس به اعدام محکوم شد.
این نه فقط حکم اعدام شریفه، بلکه حکم اعدام همهی ما فعالین کارگری، سیاسی، مدنی، حقوق بشری و فعالین حوزهی زنان است.
ما این حکم را خطری بالقوه میبینیم و پیش درآمدی برای صدور احکام سنگین بعدی.
آنچه بیش از پیش در این حکم مرگ دیده میشود سیاست سرکوبی است که به واسطهی آن میخواهند صدای اعتراض و مطالبهگری که با خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به سطح قابل تاملی ارتقا یافته بود را خفه کرده و زنان را که با صدایی بلندتر از پیش به عرصهی حقخواهی گام گذاشتهاند، مرعوب و وادار به عقب نشینی کنند.
ما جمعی از زندانیان بند زنان زندان اوین، در کنار شریفه و تمام کسانی که خطر حکم مرگ تهدیدشان میکند ایستادهایم و خواهان توقف حکم اعدام هستیم.
سروناز احمدی
آنیشا اسداللهی
هستی امیری
ریحانه انصارینژاد
گلرخ ایرایی
سکینه پروانه
ناهید تقوی
ناهید خداجو
نسرین خضریجوادی
ویدا ربانی
محبوبه رضایی
مهناز طراح
سپیده قلیان
نرگس محمدی
وریشه مرادی
مریم یحیوی
#علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
این نه فقط حکم اعدام شریفه، بلکه حکم اعدام همهی ما فعالین کارگری، سیاسی، مدنی، حقوق بشری و فعالین حوزهی زنان است.
ما این حکم را خطری بالقوه میبینیم و پیش درآمدی برای صدور احکام سنگین بعدی.
آنچه بیش از پیش در این حکم مرگ دیده میشود سیاست سرکوبی است که به واسطهی آن میخواهند صدای اعتراض و مطالبهگری که با خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به سطح قابل تاملی ارتقا یافته بود را خفه کرده و زنان را که با صدایی بلندتر از پیش به عرصهی حقخواهی گام گذاشتهاند، مرعوب و وادار به عقب نشینی کنند.
ما جمعی از زندانیان بند زنان زندان اوین، در کنار شریفه و تمام کسانی که خطر حکم مرگ تهدیدشان میکند ایستادهایم و خواهان توقف حکم اعدام هستیم.
سروناز احمدی
آنیشا اسداللهی
هستی امیری
ریحانه انصارینژاد
گلرخ ایرایی
سکینه پروانه
ناهید تقوی
ناهید خداجو
نسرین خضریجوادی
ویدا ربانی
محبوبه رضایی
مهناز طراح
سپیده قلیان
نرگس محمدی
وریشه مرادی
مریم یحیوی
#علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
بنا به گزارش صفحهی #گلرخ_ایرایی
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در محکومیت صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
جماعتی را که در شبکههای اجتماعی خود را لیبرال توصیف میکنند ولی در عمل جادهصافکنهای فاشیسم هستند #لیبرال_فاشیست مینامیم. لیبرالفاشیستها قارچهای سمی هستند که روی برهوتِ روشنفکری و با کودهای شاخهی فرهنگی جمهوری اسلامی رشد و نمو یافته و تکثیر میشوند. آنها نمایندگانِ ترویجِ جهالت با آخرین فرمولهای رسانههای زرد هستند.
برای توصیف آنها فردی بهنام جنتخواه موردیست مناسب؛ چراکه شغل او دلالی در عرصهی فوتبال سراپا فاسدِ ایران از طریق وبسایت مجوزدارِ "طرفداری" است.
امثالهم حتی از بسیجیها و آخوندها کریهتر هستند. آخوند و بسیجی میزنند و میکشند و از رذالت خود دفاع میکنند ولی وظیفهی لیبرالفاشیست این است که با دغلکاری خود را "منتقد آخوند" نشان دهد ولی مروجِ چاکری آخوند و سپاهی باشد.
لمپنفوتبالیِ داستانِ ما از #پینوشه قدردانی میکند. پینوشه خود یک سپاهیِ آمریکای لاتینی بود که با حمایت آمریکا، دولت دموکراتیک و ملیِ #سالوادور_آلنده را از طریق بمباران کاخ ریاست جمهوری سرنگون کرد.
جنتخواه علاوه بر این بابت چهچیزهایی قدردانِ "زندهیاد پینوشه" است. مگر پینوشه با زندانیان چپگرا چه کرد؟
تجاوز جنسی سیستماتیک، پرتاب کردنِ بدنهای شکنجهشده و نیمهجانِ زندانیان سیاسی از هلیکوپتر به دریا و کوهستان، اعدامهای دستهجمعی، #ناپدیدسازی_قهری و ...
با این تفاسیر لمپنفاشیست مذکور صد در صد باید نعلینِ آخوند را بابت قتلعام هزاران چپگرا ببوسد.
باید به پوتینهای سپاهیانِ ارتجاع را بابت ضدانقلاب فرهنگی و اخراج دهها هزار دانشجو و استادِ چپگرا و تجاوز جنسی، سجده بزند. باید از سپاه و خامنهای بابت سرکوب فعالین کارگران و معلمان سپاسگذاری کند. باید حتی به منزل #حمید_عباسی برود و خاک پای آن جلاد از سوئد رسیده را ببوسد. باید عزادار مرگ سلاخ ۶۷ یعنی #ابراهیم_رئیسی باشد. باید پوسترهای "زندهیاد لاجوردی" در دفتر کارشان نصب کنند.
و هست. هستند. اینها شارلاتانهای حرفهای هستند که در همین جمهوری اسلامی دارای کسب و کارهای نان و آبدار مجوزدارند و نفس کشیدن و اسم درکردشان را مرهونِ روشنفکرکشی و قتلعام و سرکوب مبارزان و روشنفکران هستند.
همین الان و در همین لحظه امثال جنتخواه باید از اطلاعات سپاه و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بابت بازداشت، شکنجه و صدور حکم برای #شریفه_محمدی قدردانی کنند.
کسانیکه این اوباشِ حرفهای را روشنفکر و لیبرال مینامند، دانسته و نادانسته در حالِ شستنِ دستانِ خونین جنایتکاران جمهوری اسلامی و زمینهسازی برای تکثیرِ خاورانها هستند.
@Blackfishvoice1
برای توصیف آنها فردی بهنام جنتخواه موردیست مناسب؛ چراکه شغل او دلالی در عرصهی فوتبال سراپا فاسدِ ایران از طریق وبسایت مجوزدارِ "طرفداری" است.
امثالهم حتی از بسیجیها و آخوندها کریهتر هستند. آخوند و بسیجی میزنند و میکشند و از رذالت خود دفاع میکنند ولی وظیفهی لیبرالفاشیست این است که با دغلکاری خود را "منتقد آخوند" نشان دهد ولی مروجِ چاکری آخوند و سپاهی باشد.
لمپنفوتبالیِ داستانِ ما از #پینوشه قدردانی میکند. پینوشه خود یک سپاهیِ آمریکای لاتینی بود که با حمایت آمریکا، دولت دموکراتیک و ملیِ #سالوادور_آلنده را از طریق بمباران کاخ ریاست جمهوری سرنگون کرد.
جنتخواه علاوه بر این بابت چهچیزهایی قدردانِ "زندهیاد پینوشه" است. مگر پینوشه با زندانیان چپگرا چه کرد؟
تجاوز جنسی سیستماتیک، پرتاب کردنِ بدنهای شکنجهشده و نیمهجانِ زندانیان سیاسی از هلیکوپتر به دریا و کوهستان، اعدامهای دستهجمعی، #ناپدیدسازی_قهری و ...
با این تفاسیر لمپنفاشیست مذکور صد در صد باید نعلینِ آخوند را بابت قتلعام هزاران چپگرا ببوسد.
باید به پوتینهای سپاهیانِ ارتجاع را بابت ضدانقلاب فرهنگی و اخراج دهها هزار دانشجو و استادِ چپگرا و تجاوز جنسی، سجده بزند. باید از سپاه و خامنهای بابت سرکوب فعالین کارگران و معلمان سپاسگذاری کند. باید حتی به منزل #حمید_عباسی برود و خاک پای آن جلاد از سوئد رسیده را ببوسد. باید عزادار مرگ سلاخ ۶۷ یعنی #ابراهیم_رئیسی باشد. باید پوسترهای "زندهیاد لاجوردی" در دفتر کارشان نصب کنند.
و هست. هستند. اینها شارلاتانهای حرفهای هستند که در همین جمهوری اسلامی دارای کسب و کارهای نان و آبدار مجوزدارند و نفس کشیدن و اسم درکردشان را مرهونِ روشنفکرکشی و قتلعام و سرکوب مبارزان و روشنفکران هستند.
همین الان و در همین لحظه امثال جنتخواه باید از اطلاعات سپاه و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بابت بازداشت، شکنجه و صدور حکم برای #شریفه_محمدی قدردانی کنند.
کسانیکه این اوباشِ حرفهای را روشنفکر و لیبرال مینامند، دانسته و نادانسته در حالِ شستنِ دستانِ خونین جنایتکاران جمهوری اسلامی و زمینهسازی برای تکثیرِ خاورانها هستند.
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
تابستانِ بسیار گرمیست. شدتِ گرما باعث افزایش بیسابقهی مصرف آب و برق در کلانشهرها شده است. و گلایه از گرمای طاقتفرسا، غرِ ثابتِ کاربران شبکههای اجتماعی. اما چه تعداد از این کاربران، پشتِ صحنهی تولید را میبینند؟ بهویژه، پشت صحنهی نفتی که بخش اعظمِ ثروت کشور به آن وابسته است. همان صنعتی که کارگراناش توسط #بیژن_زنگنه واگنهایی توصیف میشوند که نخبهجماعت ( از آن صفاتِ چرکِ و نورد علاقهی افکار عمومی ایران) لوکوموتیواش هستند.
ویدئوهایی که میبینید گوشهای از رنجِ روزمرهی کارگران نفت است؛ در گرمای ۷۲ درجه و بدون کمترین امکانات، استثمار میشوند.
هر سال تعدادی از این کارگران در اثر عوارضِ ناشی از گرمازدگی و نبودِ امکانات درمانی، جان میبازند و برخی در سنین جوانی با عوارض جسمی و روانی درمانناپذیر دست و پنجه نرم میکنند؛ در ازایِ حداقل دستمزد.
هر آنکسی هم که صدای کارگران شد، در زندانها محبوس است یا صدایاش برای همیشه بسته شده است. چنین است که از شالارتانهای اصلاحطلب تا بچهزرنگهای اپوزيسيوننما یک پاراگراف، یا خط در تمامِ یاوهسراییهایِ زندگیشان، دربارهی برانداختنِ ساز و کارهای بردهسازی نیروی کار سخن گفته نمیگویند ولی با دیدن تصاویری از ایندست جملات باسمهای نظیر "سرباز واقعی ایران اینها هستند" استفراغ میکنند.
خیر قربان! اینها صرفا بردگانی هستند که تا وقتی مطیع و منقاد باشند و برای خُنُکای اتاقهای شما، زیر آتش خوزستان و بوشهر کباب شوند، ستایش میشوند و اگر روزی دست از تولید بکشند و خلعِ ید از بخش خصوصی، برابری اجتماعی، کرامت انسانی و ... را طلب کنند، از تهران تا لسآنجلس، با اسمِ رمزِ "خطر ویرانی و تجزیه" علیهشان همقسم میشوند؛ همین حالا یکی از مدافعانِ آنها به نامِ #شریفه_محمدی زیرِ حکم اعدام است و دهها تن دیگر برای سالها پشت میلههای زندان محبوساند. به همهی آنها گفته شده "علیه امنیت ملی" فعالیت کردهاند:
اقدام علیهِ امنیتِ آنها هزینهی یک وعده شامشان از دستمزد یکماه رنجِ کارگر بیشتر است و همین ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، برایشان خودِ بهشت است.
#طبقه_کارگر #کارگران_پروژه_ای
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1
ویدئوهایی که میبینید گوشهای از رنجِ روزمرهی کارگران نفت است؛ در گرمای ۷۲ درجه و بدون کمترین امکانات، استثمار میشوند.
هر سال تعدادی از این کارگران در اثر عوارضِ ناشی از گرمازدگی و نبودِ امکانات درمانی، جان میبازند و برخی در سنین جوانی با عوارض جسمی و روانی درمانناپذیر دست و پنجه نرم میکنند؛ در ازایِ حداقل دستمزد.
هر آنکسی هم که صدای کارگران شد، در زندانها محبوس است یا صدایاش برای همیشه بسته شده است. چنین است که از شالارتانهای اصلاحطلب تا بچهزرنگهای اپوزيسيوننما یک پاراگراف، یا خط در تمامِ یاوهسراییهایِ زندگیشان، دربارهی برانداختنِ ساز و کارهای بردهسازی نیروی کار سخن گفته نمیگویند ولی با دیدن تصاویری از ایندست جملات باسمهای نظیر "سرباز واقعی ایران اینها هستند" استفراغ میکنند.
خیر قربان! اینها صرفا بردگانی هستند که تا وقتی مطیع و منقاد باشند و برای خُنُکای اتاقهای شما، زیر آتش خوزستان و بوشهر کباب شوند، ستایش میشوند و اگر روزی دست از تولید بکشند و خلعِ ید از بخش خصوصی، برابری اجتماعی، کرامت انسانی و ... را طلب کنند، از تهران تا لسآنجلس، با اسمِ رمزِ "خطر ویرانی و تجزیه" علیهشان همقسم میشوند؛ همین حالا یکی از مدافعانِ آنها به نامِ #شریفه_محمدی زیرِ حکم اعدام است و دهها تن دیگر برای سالها پشت میلههای زندان محبوساند. به همهی آنها گفته شده "علیه امنیت ملی" فعالیت کردهاند:
اقدام علیهِ امنیتِ آنها هزینهی یک وعده شامشان از دستمزد یکماه رنجِ کارگر بیشتر است و همین ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، برایشان خودِ بهشت است.
#طبقه_کارگر #کارگران_پروژه_ای
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کوتاه دربارهی بیشخاص بودن صدورِ حکم اعدام برای #شریفه_محمدی
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
شعبه بیست و ششم بیدادگاهی در تهران #پخشان_عزیزی را به اعدام محکوم کرد.
پخشان عزیزی (پهخشان عهزیزی)، اهل #مهاباد و دانشآموخته مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، پخشان عزیزی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
برای اخذ #اعترافات_اجباری تحت شکنجه قرار گرفت و در نامهای سرگشاده نوشت:
بارها در بازجویی به دار میکشیدنم. ۱۰ متر به قعر زمین فرو میبردن و باز بیرون میآوردند و سرخورده و شکست خوردهٔ اجتماعی قلمدادم میکردند.
همزمان با دور جدید از بازداشت و سرکوبِ فعالین حقوق زنان و صدور حکم برای #شریفه_محمدی این حکم نیز نشانهای از عزم جمهوری نکبت اسلامی برای انتقامجویی از زنان مبارز و قیام #زن_زندگی_آزادی است.
@Blackfishvoice1
پخشان عزیزی (پهخشان عهزیزی)، اهل #مهاباد و دانشآموخته مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، پخشان عزیزی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
برای اخذ #اعترافات_اجباری تحت شکنجه قرار گرفت و در نامهای سرگشاده نوشت:
بارها در بازجویی به دار میکشیدنم. ۱۰ متر به قعر زمین فرو میبردن و باز بیرون میآوردند و سرخورده و شکست خوردهٔ اجتماعی قلمدادم میکردند.
همزمان با دور جدید از بازداشت و سرکوبِ فعالین حقوق زنان و صدور حکم برای #شریفه_محمدی این حکم نیز نشانهای از عزم جمهوری نکبت اسلامی برای انتقامجویی از زنان مبارز و قیام #زن_زندگی_آزادی است.
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنانِ زندانی سیاسی محبوس در #زندان_اوین از عصر شنبه ۶ مرداد در اعتراض به احکام اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی در هواخوری این زندان در تحصن هستند.
آنها با سر دادنِ شعارهای "همصدا، همپیمان تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان"، "تن برود، آزادی از بین نرود" و #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد زندان را به عرصهی نبرد چشم در چشم با پاسدارانه ارتجاع تبدیل کردهاند.
#مقاومت_زندگیست #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
@blackfishvoice1
آنها با سر دادنِ شعارهای "همصدا، همپیمان تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان"، "تن برود، آزادی از بین نرود" و #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد زندان را به عرصهی نبرد چشم در چشم با پاسدارانه ارتجاع تبدیل کردهاند.
#مقاومت_زندگیست #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
@blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هفتهی بیست و هفتم از کارزارِ سهشنبههای نه به اعدام؛
پیوستن زندان نظام شیراز به کارزار
با سرعت گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندانهای سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی #کامران_شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم پروندهای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. واکنشهای گسترده به اعدام #خسرو_بشارت دیگر متهم این پروندهسازی که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن #زندان_قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پروندهسازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.
در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی #سلیمان_ادهمی، #حسین_خسروی و #هیوا_نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته "بغی" متهم شدند، این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانی ها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آنها را درپی داشته است.
در طول هفته گذشته نیز زندانی سیاسی پخشان عزیزی در بیدادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید؛ و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندانها به این احکام بودیم و حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نمودهاند که با سهشنبههای نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای #پخشان_عزیزی بعد از #شریفه_محمدی و انتساب اتهام بغی به #نسیم_غلامی_سیمیاری و وریشه_مرادی ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.
صدور و اجرای این احکام ضد انسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه "حق حیات" در زندانهای جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان "گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران"، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسل کشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.
کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام" که این هفته بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در #زندان_نظام_شیراز به آن پیوستهاند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافته است که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است و این سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندانهای اوین(بندزنان،بند۴، بند۶، بند۸)،زندان قزلحصار(بند۳وبند۴)،زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان تبریز، زندان مشهد، زندان قائم شهر، زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان ،زندان سلماس، زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زدهاند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری و نهادهای بینالمللی میخواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضد انسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
پیوستن زندان نظام شیراز به کارزار
با سرعت گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندانهای سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی #کامران_شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم پروندهای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. واکنشهای گسترده به اعدام #خسرو_بشارت دیگر متهم این پروندهسازی که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن #زندان_قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پروندهسازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.
در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی #سلیمان_ادهمی، #حسین_خسروی و #هیوا_نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته "بغی" متهم شدند، این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانی ها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آنها را درپی داشته است.
در طول هفته گذشته نیز زندانی سیاسی پخشان عزیزی در بیدادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید؛ و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندانها به این احکام بودیم و حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نمودهاند که با سهشنبههای نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای #پخشان_عزیزی بعد از #شریفه_محمدی و انتساب اتهام بغی به #نسیم_غلامی_سیمیاری و وریشه_مرادی ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.
صدور و اجرای این احکام ضد انسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه "حق حیات" در زندانهای جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان "گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران"، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسل کشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.
کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام" که این هفته بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در #زندان_نظام_شیراز به آن پیوستهاند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافته است که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است و این سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندانهای اوین(بندزنان،بند۴، بند۶، بند۸)،زندان قزلحصار(بند۳وبند۴)،زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان تبریز، زندان مشهد، زندان قائم شهر، زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان ،زندان سلماس، زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زدهاند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری و نهادهای بینالمللی میخواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضد انسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
Forwarded from بيدارزنى
🟣 اعتصاب غذای «زنان زندانی سیاسی» در زندان لاکان رشت و پیوستن به کارزار سهشنبههای نه به اعدام
هشت تن از #زنان_زندانی_سیاسی محبوس در زندان #لاکان_رشت اعلام کردهاند در مخالفت با حکم اعدام، این هفته سهشنبه، ۹ مرداد ۱۴۰۳، اعتصاب غذا میکنند و به زندانیان اعتصابی «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندند.
این زندانیان ضمن مخالفت با صدور حکم اعدام برای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، به طور ویژه به خاطر صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی دست به اعتصاب غذا زدهاند.
⚪️ آنها همچنین اعلام نمودهاند ۱۴ زندانی غیرسیاسی زن در زندان لاکان در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند و خواهان توجه به وضعیت این زندانیان گمنام و حمایت از آنان هستند.
▪️اسامی زندانیان اعتصابی در
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندان لاکان رشت به شرح زیر است:
زهره دادرس، زهرا دادرس، فروغ سمیعنیا، شریفه محمدی، آزاده چاوشیان، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاهسیاه
#قیام_علیه_اعدام
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
هشت تن از #زنان_زندانی_سیاسی محبوس در زندان #لاکان_رشت اعلام کردهاند در مخالفت با حکم اعدام، این هفته سهشنبه، ۹ مرداد ۱۴۰۳، اعتصاب غذا میکنند و به زندانیان اعتصابی «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» میپیوندند.
این زندانیان ضمن مخالفت با صدور حکم اعدام برای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، به طور ویژه به خاطر صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی دست به اعتصاب غذا زدهاند.
⚪️ آنها همچنین اعلام نمودهاند ۱۴ زندانی غیرسیاسی زن در زندان لاکان در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند و خواهان توجه به وضعیت این زندانیان گمنام و حمایت از آنان هستند.
▪️اسامی زندانیان اعتصابی در
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندان لاکان رشت به شرح زیر است:
زهره دادرس، زهرا دادرس، فروغ سمیعنیا، شریفه محمدی، آزاده چاوشیان، جلوه جواهری، نگین رضایی، شیوا شاهسیاه
#قیام_علیه_اعدام
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد
▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.
▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفتو چنین دادگاهی را که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد، به رسمیت نمیشناسم. بارها در شرایط دشوار بازجوییها و بازپرسیها دفاعیاتم را ارائه دادهام، اما این بار این نامهی دفاعیهی من است که خطاب به مردم و جامعهی همیشه هشیار و آگاه و آزادیخواه به نگارش درمیآورم. از آنان میخواهم مرا و فعالیتهایم را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
زیستن در قرن بیستویکم در خاورمیانهای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت-ملتهای دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزشها و فرهنگها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزهی نسلکشی، همگونسازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بیکاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته شدن کولبرها (شهدای نان)!….»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد
▪️#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زنان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته که برای انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است.
▪️متن دفاعیه: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفت
زیستن در قرن بیستویکم در خاورمیانهای که نیروهای هژمونیک جهانی و دولت-ملتهای دیکتاتور منطقه سعی در غصب ارزشها و فرهنگها داشته و خواهان بازسازی هژمونی خویش بر آن هستند، به معنای زیستن در جغرافیایی است که به خاک و خون کشیده شده و شاهد هرروزهی نسلکشی، همگونسازی و ادغام و الحاق اجباری است. زیستن در کوردستان نیز یعنی حیاتی فاقد ضمانت قانونی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و ...، و به عبارتی یعنی بیکاری، فقر، تبعیض، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشته شدن کولبرها (شهدای نان)!….»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
🟣 نامه و دفاعیهی وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد برای «اطلاع افکار عمومی»
bidarzani ⚪️ داعش سر میبُرد، جمهوری اسلامی نیز سر به دار میکِشد #وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور…
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بیست و سوم خرداد، به زعم خودم، برای دفاع از اتهام انتسابی آمده بودم به "انتهای شمالی بزرگراه امام خمینی، زندان اوین"، اما در دم بازداشت شدم و در روزهای ابتدایی چهل و شش سالگیام را در این سرآمدِ یادگارهای خمینی سپری کردم و ظاهرا باید کل چهل و شش سالگی را هم همین جا بمانم؛ بالاخره این یادگار سهم من هم شد. این یادگار عموما قسمت کسانی می شود که جای درستی ایستاده اند. این صفحات از "شناسنامهی دختر مسیح" را، به رغم همهی سختیهای طاقت سوزش، دوست دارم. خوشحالم که از دیدن چشمان خودم در آینه نمی ترسم.
همان روزهای اول حضورم، موهایم را از ته تراشیدم. با اینکه ذرهای مو روی سرم نبود، حاضر نشدند مرا به دادگاهشان ببرند تا از متن کیفرخواستم مطلع شوم. صرفا چون نمیخواستم سرم را بپوشانم. به جد تصمیم گرفته بودم که روز تشکیل جلسه به دادگاه نروم. در فاصلهی بسیار کوتاهی تا تاریخ تعیین شده برای محاکمه، از محتویات پروندهام مطلع شدم. وکیل که پرونده را خوانده، در قسمت ملاحظات پرونده دیده بود که بازجو به شغل پدرم اشاره کرده است؛ به نظر وکیل، هدف از این اشاره تخفیف قائل شدن در حکم بوده. برای همین اهم فالا هم کردم و به رغم میل باطنیام به دادگاه رفتم و حاضر شدم صرفا در همان چند دقیقهی حضور در شعبه حجاب کنم تا مانع این تخفیف شوم. به محض اتمام آن جلسهی نمایشیِ کمتر از پنج دقیقه شالم را برداشتم و با صدای بلند اعلام کردم که من هم زندانی سیاسیام درست مانند دیگر زندانیان سیاسی؛ هرگز حاضر نیستم بابت معمم بودن پدرم، که سرسوزنی هم با نهادهای حکومتی و دولتی ارتباط نداشت، تخفیفی قائل شوید. فریاد زدم که این تخفیف با خط قرمز های من در برابری خواهی منافات دارد. بلافاصله هم شالم را به سطل زبالهی دادگاه سپردم.
در حکم حبس یک سالهام ده مورد مصادیق اتهامی است، از آن جمله:
دشمنی با جمهوری اسلامی، اعلامِ صریحِ براندازی جمهوری اسلامی، حمایت از اغتشاشات ۱۴۰۱ و انتشار هشتگهای امنیتی، سعی در روشن نگه داشتن اغتشاشات ۱۴۰۱، ترویج بی حجابی.
دشمنیِ من با جمهوری اسلامی مربوط به امروز و دیروز نیست؛ این خصومت نه از ۶۷، نه از ۷۸، نه از ۸۸، نه از ۹۶، نه از ۹۸، نه از ۱۴۰۱ است. من از بهمن ۵۷ با این حکومت سر ناسازگاری داشتم؛ زمانی که هنوز به دنیا نیامده بودم، چون دشمنی با حکومتی که اساسش تزویر و ریاست و تداومش با استبداد و سفاکی، با انعقاد نطفه ام شکل گرفته است. حضور پررنگم در جنبش زن، زندگی، آزادی تبلور بخشی از این دشمنی است.
پیش از این هم بارها نوشتهام که چرا و چگونه فمینیست شدم. این نخستین سالی نیست که جمهوری اسلامی زندگی مرا به تاراج برده است. هفت سال، تکرار میکنم هفت سال اسیر دادگاه خانواده بودم نه برای طلاق که برای ثبت صیغهی طلاقی که جاری شده بود.
را همراه پاسیار بالای سر م نگه میدارند. تحقیر میکنند تا تو و اندیشهات را بیارزش جلوه دهند، هم زمان طوری عمل میکنند که میزان ترسشان از زنی عصیانگر رقت انگیز است.
نه تسلیم به رای زدم نه تجدید نظر خواهی کردم. تا وقتی که نفس میکشم از حقوق زنان خواهم گفت و خواهم نوشت. اگر تلاشهایم حتی در زندگی یک زن اثر گذار باشد، آن کاری را که باید بکنم کردهام. رؤیای آزادی زنان تحمل حبس را برایم آسان میکند. در نهایت، اگر اغتشاش یعنی مختل کردنِ زن ستیزیِ سازمان یافته، من اغتشاش گرم و تا روز آزادی و برابری به اغتشاش ادامه خواهم داد.
حورا نیکبخت
بند زنان زندان اوین
تابستان ۱۴۰۳
#حورا_نیکبخت در حال گذراندن دوران محکومیت خود در بند زنان ##زندان_اوین است.
#شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_ستیزی #علیه_زن_ستیزی #زن_زندگی_آزادی #مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1
همان روزهای اول حضورم، موهایم را از ته تراشیدم. با اینکه ذرهای مو روی سرم نبود، حاضر نشدند مرا به دادگاهشان ببرند تا از متن کیفرخواستم مطلع شوم. صرفا چون نمیخواستم سرم را بپوشانم. به جد تصمیم گرفته بودم که روز تشکیل جلسه به دادگاه نروم. در فاصلهی بسیار کوتاهی تا تاریخ تعیین شده برای محاکمه، از محتویات پروندهام مطلع شدم. وکیل که پرونده را خوانده، در قسمت ملاحظات پرونده دیده بود که بازجو به شغل پدرم اشاره کرده است؛ به نظر وکیل، هدف از این اشاره تخفیف قائل شدن در حکم بوده. برای همین اهم فالا هم کردم و به رغم میل باطنیام به دادگاه رفتم و حاضر شدم صرفا در همان چند دقیقهی حضور در شعبه حجاب کنم تا مانع این تخفیف شوم. به محض اتمام آن جلسهی نمایشیِ کمتر از پنج دقیقه شالم را برداشتم و با صدای بلند اعلام کردم که من هم زندانی سیاسیام درست مانند دیگر زندانیان سیاسی؛ هرگز حاضر نیستم بابت معمم بودن پدرم، که سرسوزنی هم با نهادهای حکومتی و دولتی ارتباط نداشت، تخفیفی قائل شوید. فریاد زدم که این تخفیف با خط قرمز های من در برابری خواهی منافات دارد. بلافاصله هم شالم را به سطل زبالهی دادگاه سپردم.
در حکم حبس یک سالهام ده مورد مصادیق اتهامی است، از آن جمله:
دشمنی با جمهوری اسلامی، اعلامِ صریحِ براندازی جمهوری اسلامی، حمایت از اغتشاشات ۱۴۰۱ و انتشار هشتگهای امنیتی، سعی در روشن نگه داشتن اغتشاشات ۱۴۰۱، ترویج بی حجابی.
دشمنیِ من با جمهوری اسلامی مربوط به امروز و دیروز نیست؛ این خصومت نه از ۶۷، نه از ۷۸، نه از ۸۸، نه از ۹۶، نه از ۹۸، نه از ۱۴۰۱ است. من از بهمن ۵۷ با این حکومت سر ناسازگاری داشتم؛ زمانی که هنوز به دنیا نیامده بودم، چون دشمنی با حکومتی که اساسش تزویر و ریاست و تداومش با استبداد و سفاکی، با انعقاد نطفه ام شکل گرفته است. حضور پررنگم در جنبش زن، زندگی، آزادی تبلور بخشی از این دشمنی است.
پیش از این هم بارها نوشتهام که چرا و چگونه فمینیست شدم. این نخستین سالی نیست که جمهوری اسلامی زندگی مرا به تاراج برده است. هفت سال، تکرار میکنم هفت سال اسیر دادگاه خانواده بودم نه برای طلاق که برای ثبت صیغهی طلاقی که جاری شده بود.
را همراه پاسیار بالای سر م نگه میدارند. تحقیر میکنند تا تو و اندیشهات را بیارزش جلوه دهند، هم زمان طوری عمل میکنند که میزان ترسشان از زنی عصیانگر رقت انگیز است.
نه تسلیم به رای زدم نه تجدید نظر خواهی کردم. تا وقتی که نفس میکشم از حقوق زنان خواهم گفت و خواهم نوشت. اگر تلاشهایم حتی در زندگی یک زن اثر گذار باشد، آن کاری را که باید بکنم کردهام. رؤیای آزادی زنان تحمل حبس را برایم آسان میکند. در نهایت، اگر اغتشاش یعنی مختل کردنِ زن ستیزیِ سازمان یافته، من اغتشاش گرم و تا روز آزادی و برابری به اغتشاش ادامه خواهم داد.
حورا نیکبخت
بند زنان زندان اوین
تابستان ۱۴۰۳
#حورا_نیکبخت در حال گذراندن دوران محکومیت خود در بند زنان ##زندان_اوین است.
#شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زن_ستیزی #علیه_زن_ستیزی #زن_زندگی_آزادی #مقاومت_روزمره
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
نگاهی به نامهی رذیلانهی فائزه رفسنجانی علیه زنان زندانی سیاسی
#فائزه_رفسنجانی #اکبر_رفسنجانی #خاندان_رفسنجانی #بورژوازی_ایران #سفره_غارت #کشتار_قزوین #کشتار_کوی_طلاب #کشتار_دهه_شصت #قتل_های_زنجیره_ای #روشنفکرکُشی ##علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #زندان_اوین #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #نسیم_غلامی_سیمیاری #بازجو_خبرنگاران #ایران_وایر #ایندیپندنت_فارسی #ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک
https://telegra.ph/دندان-روی-گلوی-مبارز-گل-روی-گور-جنایت%E2%80%8Cکار-09-12
@Blackfishvoice1
#فائزه_رفسنجانی #اکبر_رفسنجانی #خاندان_رفسنجانی #بورژوازی_ایران #سفره_غارت #کشتار_قزوین #کشتار_کوی_طلاب #کشتار_دهه_شصت #قتل_های_زنجیره_ای #روشنفکرکُشی ##علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #زندان_اوین #شریفه_محمدی #پخشان_عزیزی #نسیم_غلامی_سیمیاری #بازجو_خبرنگاران #ایران_وایر #ایندیپندنت_فارسی #ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک
https://telegra.ph/دندان-روی-گلوی-مبارز-گل-روی-گور-جنایت%E2%80%8Cکار-09-12
@Blackfishvoice1
Telegraph
دندان روی گلوی مبارز، گل روی گورِ جنایتکار
در یکی از سیاهترین دورههای زندانیان سیاسی و در شرایطی که حاکمیت برای نخستینبار پس از کشتارهای چپگرایان در تابستان ۶۷، قفل صدور حکم اعدام را مجددا باز کرده، نامهای بهاصطلاح افشاگرانه به قلم #فائزه_رفسنجانی منتشر شده است؛ نامهای که توسط یکی از رسانههای…
Blackfishvoice (BFV)
Photo
https://shorturl.at/zBOfw
#چپ_کشی #روشنفکرکُشی #محقق_داماد #عبدالرضا_داوری #اکبر_منتجبی #محمد_قوچانی #اندیشه_پویا #مهرنامه #سیدجواد_طباطبایی #خاوران_حافظه_تاریخی #انقلاب_فرهنگی #جمهوری_کشتار #ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک #مبارزه_طبقاتی #ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1
#چپ_کشی #روشنفکرکُشی #محقق_داماد #عبدالرضا_داوری #اکبر_منتجبی #محمد_قوچانی #اندیشه_پویا #مهرنامه #سیدجواد_طباطبایی #خاوران_حافظه_تاریخی #انقلاب_فرهنگی #جمهوری_کشتار #ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک #مبارزه_طبقاتی #ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
@Blackfishvoice1
Telegraph
علیه طبقه کارگر، برای چپکُشی: ما همه با هم هستیم
دو ماه پیش در متنی با عنوانِ “ دربارهی بیشخاص بودن صدورِ حکم اعدام برای #شریفه_محمدی ” نوشتیم که چنین حکمی که برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سالِ ۶۷ بیسابقه است. و در چرائی آن توضیح دادیم که الف: با بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶، نقش فعالین…