Blackfishvoice (BFV)
Video
🔺️انقلابی کبیر، #رودی_دوچکه گفته بود:
"آنهاییکه خود را مدافع مبارزهی بدون خشونت میپندارند، در واقع ارتفاع خود را بر مبنای سنجههای نیروی سرکوبگری که به ایشان مسلط است، تنظیم میکنند."
🔺️ در فقرهی پهلوی که سالهاست عفو و بخششِ متجاوزین، شکنجهگران و جنایتکاران را به مرکز ثقلِ اراجیفِ همایونی تبدیل کرده است، دیگر حتی مسأله، دفاع از مبارزهی بدون خشونت نیست بلکه دقیقا دفاع از نهادِ سرکوب است. ارتفاعِ او توسط خود نیروی سرکوبگر تنظیم شده است. چنین است که اگر امروز افکار عمومی متوجهِ ابعاد تازهای از وحشیگری اوباش سپاهی در فقرهی قتل و تعرض به #نیکا_شاکرمی شده است، باید از یاد نبرد که تفالهی سلطنت پیشتر قفلِ بخششِ متجاوزین را باز کرده و #دادخواهی را به کشتار ترجمه است.
او گفته بود:
"کسانیکه میگویند #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم، میخوان حسِ انتقامجویی رو ترویج بدن. نباید درون عقده، نفرت و عصبانیت باشد. فراموش نکنید ولی گذر کنید. باید به اونها فرصت دوباره داده بشه."
🔺️"تیم مسلمبن عقیل، یگان امام رضا، گردان امام حسن مجتبی" مستقیما در بازداشت، آزار و قتل نیکا مشارکت داشتهاند و تیم پهلوی هم در مالهکشی به جنایت آنها و سرباز میهن دانستنِ متجاوزانی که در رؤیای پارانویایی همایونی، به او سلام نظامی خواهند داد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر #نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت #پهلوی_سوپاپ_اطمینان_جمهوری_اسلامی #پهلوی_استفراغ_ملت_ایران
#ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک
@Blackfishvoice1
"آنهاییکه خود را مدافع مبارزهی بدون خشونت میپندارند، در واقع ارتفاع خود را بر مبنای سنجههای نیروی سرکوبگری که به ایشان مسلط است، تنظیم میکنند."
🔺️ در فقرهی پهلوی که سالهاست عفو و بخششِ متجاوزین، شکنجهگران و جنایتکاران را به مرکز ثقلِ اراجیفِ همایونی تبدیل کرده است، دیگر حتی مسأله، دفاع از مبارزهی بدون خشونت نیست بلکه دقیقا دفاع از نهادِ سرکوب است. ارتفاعِ او توسط خود نیروی سرکوبگر تنظیم شده است. چنین است که اگر امروز افکار عمومی متوجهِ ابعاد تازهای از وحشیگری اوباش سپاهی در فقرهی قتل و تعرض به #نیکا_شاکرمی شده است، باید از یاد نبرد که تفالهی سلطنت پیشتر قفلِ بخششِ متجاوزین را باز کرده و #دادخواهی را به کشتار ترجمه است.
او گفته بود:
"کسانیکه میگویند #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم، میخوان حسِ انتقامجویی رو ترویج بدن. نباید درون عقده، نفرت و عصبانیت باشد. فراموش نکنید ولی گذر کنید. باید به اونها فرصت دوباره داده بشه."
🔺️"تیم مسلمبن عقیل، یگان امام رضا، گردان امام حسن مجتبی" مستقیما در بازداشت، آزار و قتل نیکا مشارکت داشتهاند و تیم پهلوی هم در مالهکشی به جنایت آنها و سرباز میهن دانستنِ متجاوزانی که در رؤیای پارانویایی همایونی، به او سلام نظامی خواهند داد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر #نه_سلطنت_نه_رهبری_دموکراسی_برابری #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت #پهلوی_سوپاپ_اطمینان_جمهوری_اسلامی #پهلوی_استفراغ_ملت_ایران
#ساواکی_سپاهی_پیوندتان_مبارک
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
۴ سال پیش در چنین روزی #ابراهیم_گوکچک نوازندهی #گروپ_یوروم پس از ۳۲۳ روز، روزهی مرگ، جان باخت.
گوکچک از کادرهای ردهبالایِ "جبهه آزادیبخش خلقِ انقلابی" بود که بههمراه تنی چند از اعضای #گروپ_یوروم بازداشت و زندانی شد.
اعضای گروه در ژوئن ۲۰۱۹ اعتصاب غذایی را در اعتراض به بازداشت و محاکمهی بیپایهی خود آغاز کردند.
لغو ممنوعیت کنسرتهای گروپ یوروم، خارح کردن نام موزیسینهای گروه از لیست سیاه، پایان فشارها بر اعضای مرکز فرهنگی گروپ یوروم و آزادی اعضای زندانی گروه از جمله خواستهای اعتصابکنندگان بود.
از تاریخ ۴ ژانویه ابراهیم و #هلین_بولک اعتصاب غذای خود را به روزهی مرگ تبدیل کردند.
گرچه دادستان برای ابراهیم درخواست حبس ابد کرده بود، اما او در ماه فوریه ۲۰۲۰ به علت شرایط وخیم جسمانی از زندان آزاد شد. اما آزادی نقطهی پایانی بر اعتصاب او و هلین نشد و آنها بر عهد خود استوار ماندند.
با درخواستهای مکرر اعضای گروه و حامیان یوروم، ابراهیم در ۵ ماه می به اعتصاب خود پایان داد و به بیمارستان منتقل شد اما در اثر آسیبهای جبرانناپذیر حاصل از ۳۲۳ روز اعتصاب غذا، جان خود را از دست داد.
روز بعد، حامیان یوروم در مراسمی به یاد گوکچک در محله #سلطان_گزی شرکت کردند اما توسط پلیس ترکیه متوقف و با گاز اشکآور متفرق شدند.
پلیس دروازههای محل را شکست، تعدادی از اعضای گروه یوروم را بازداشت کرد و تابوت حاوی پیکر گوکچک را ضبط کرد. او سرانجام در کایسری به خاک سپرده شد.
نئونازیهای موسوم به "گرگهای خاکستری" تهدید کرده بودند که پیکر ابراهیم را از خاک بیرون کشیده و آتش خواهند زد؛ امری که مانند اغلب لافهای فاشیستها بدون حمایت دولتی محقق نمیشد و دولت ترکیه نیز از ترس شعلهور شدن آتش خشم حامیان گروه، برای مدتی دفتر آنها را تعطیل کرد.
لازم به ذکر است که هلین بولک و #مصطفی_کوچاک دو عضو دیگر گروه نیز پیش از ابراهیم در اثر آسیبهای ناشی از اعتصاب طولانیمدت جان باخته بودند.
بر سر کوههای سربلند آتشی برپاست
عاشقان در اطراف آن گرد آمدهاند
روزی میرسد که هرزگیها برملا شود
وقتی جمو رو به دشت سرازیر میشود
ای یار
با بره ستارهنشانش بر سر
و مسلسلش در دست
زدن به کوههای درسیم و ترانه خواندن، چه لذتی دارد
آه جمو جانم جمو
ابرها چون خبری خوش به روی دشت فرود میآیند
طوفانی در راه است
و در هیاهوی آن روز باشکوه
کودکان به رقص و پایکوبی صف خواهند کشید
#علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
گوکچک از کادرهای ردهبالایِ "جبهه آزادیبخش خلقِ انقلابی" بود که بههمراه تنی چند از اعضای #گروپ_یوروم بازداشت و زندانی شد.
اعضای گروه در ژوئن ۲۰۱۹ اعتصاب غذایی را در اعتراض به بازداشت و محاکمهی بیپایهی خود آغاز کردند.
لغو ممنوعیت کنسرتهای گروپ یوروم، خارح کردن نام موزیسینهای گروه از لیست سیاه، پایان فشارها بر اعضای مرکز فرهنگی گروپ یوروم و آزادی اعضای زندانی گروه از جمله خواستهای اعتصابکنندگان بود.
از تاریخ ۴ ژانویه ابراهیم و #هلین_بولک اعتصاب غذای خود را به روزهی مرگ تبدیل کردند.
گرچه دادستان برای ابراهیم درخواست حبس ابد کرده بود، اما او در ماه فوریه ۲۰۲۰ به علت شرایط وخیم جسمانی از زندان آزاد شد. اما آزادی نقطهی پایانی بر اعتصاب او و هلین نشد و آنها بر عهد خود استوار ماندند.
با درخواستهای مکرر اعضای گروه و حامیان یوروم، ابراهیم در ۵ ماه می به اعتصاب خود پایان داد و به بیمارستان منتقل شد اما در اثر آسیبهای جبرانناپذیر حاصل از ۳۲۳ روز اعتصاب غذا، جان خود را از دست داد.
روز بعد، حامیان یوروم در مراسمی به یاد گوکچک در محله #سلطان_گزی شرکت کردند اما توسط پلیس ترکیه متوقف و با گاز اشکآور متفرق شدند.
پلیس دروازههای محل را شکست، تعدادی از اعضای گروه یوروم را بازداشت کرد و تابوت حاوی پیکر گوکچک را ضبط کرد. او سرانجام در کایسری به خاک سپرده شد.
نئونازیهای موسوم به "گرگهای خاکستری" تهدید کرده بودند که پیکر ابراهیم را از خاک بیرون کشیده و آتش خواهند زد؛ امری که مانند اغلب لافهای فاشیستها بدون حمایت دولتی محقق نمیشد و دولت ترکیه نیز از ترس شعلهور شدن آتش خشم حامیان گروه، برای مدتی دفتر آنها را تعطیل کرد.
لازم به ذکر است که هلین بولک و #مصطفی_کوچاک دو عضو دیگر گروه نیز پیش از ابراهیم در اثر آسیبهای ناشی از اعتصاب طولانیمدت جان باخته بودند.
بر سر کوههای سربلند آتشی برپاست
عاشقان در اطراف آن گرد آمدهاند
روزی میرسد که هرزگیها برملا شود
وقتی جمو رو به دشت سرازیر میشود
ای یار
با بره ستارهنشانش بر سر
و مسلسلش در دست
زدن به کوههای درسیم و ترانه خواندن، چه لذتی دارد
آه جمو جانم جمو
ابرها چون خبری خوش به روی دشت فرود میآیند
طوفانی در راه است
و در هیاهوی آن روز باشکوه
کودکان به رقص و پایکوبی صف خواهند کشید
#علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
۱۴ سال پیش در چنین روزی، #فرزاد_کمانگر به همراه #شیرین_علم_هولی، #فرهاد_وکیلی #مهدی_اسلامیان و #علی_حیدریان، اعدام شدند.
آنها پس از ماهها شکجنه، در بیدادگاهی به مدت ۷ دقیقه بدون امکان دفاع از خود و حق داشتنِ وکیل، به اعدام محکوم شدند.
در سحرگاه ۱۹ اردیبشهت هر پنج تن توسط جلادان جمهوری اسلامی به قتل رسیدند و پیکرهایشان هرگز تحویل داده نشد.
#جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #دادخواهی
@Blackfishvoice1
آنها پس از ماهها شکجنه، در بیدادگاهی به مدت ۷ دقیقه بدون امکان دفاع از خود و حق داشتنِ وکیل، به اعدام محکوم شدند.
در سحرگاه ۱۹ اردیبشهت هر پنج تن توسط جلادان جمهوری اسلامی به قتل رسیدند و پیکرهایشان هرگز تحویل داده نشد.
#جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #دادخواهی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
تهیدستانِ معترض به ریاضتهای اقتصادی و منویاتِ #صندوق_بین_المللی_پول را در #آبان۹۸ قلع و قمع کرده بودند، ولی آنروزها لمپنسلبریتیهایی نظیر #علی_کریمی #مهناز_افشار #حمید_فرخ_نژاد و ... با دستبندهای بنفششان قول داده بودند که تا ۱۴۰۰ با روحانی باشند. دانشجویان را سرکوب کرده بودند و پتیبورژواهایِ محورمقاومتی در فضای امن و با حمایتِ بسیج، عاروقِ آنتیامپریالیستی میزدند و با سوزاندنِ پرچم آمریکا به ارگاسمِ مقاومتی میرسیدند.
#ابراهیم_رئیسی هم گمان کرده بود که فضا امن است و ریشهی اعتراض خشکیده شده؛ برای همین در آذر ۱۴۰۰ تصمیم گرفت به مناسبت #روز_دانشجو در #دانشگاه_تهران سخنرانی کند.
اما غافلگیر شدند! دانشگاه زنده بود و دانشجویان به محض رسیدن رئیسی، شعار سر دادند " رئیسی جلادان، مقدمتان خونباران".
قریب به چهار دهه از قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ سپری شده بود و بسیاری از آن دانشجويان در آنروزها حتی متولد نشده بودند. ولی میدانستند که باید #علیه_فراموشی ایستاد و دستِ راستِ حاکم را به نامِ راستیناش صدا کرد: جلاد، ولاغیر.
امروز به رئیسی بگویند شهید و رهبر حقیر، سقطشدناش را "شهیدگونه" بنامد. بیخیال!
شهید، #ناصر_سلیمی است که با دستِ گلولهخورده؛ با سرِ بلند و قامتِ استوار در برابر دستهی اوباشِ ایستاد و حسرتِ ندامت را بر دلِ خمینی گذاشت.
تا تاریخ، تاریخ است، شهید همان زندانیانی خواهند بود که گفتند "نه" و بر سرِ جانشان چانه نزدند تا خونشان سندِ رسواییِ ضد انقلابِ رذل باشد. و نامِ او که هزاران زندانی سیاسیِ سربلند و استوار را به جوخههای اعدام سپرد، تا ابد، جلاد میماند؛ جلاد و لاغیر.
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #مادران_دادخواه #مادران_خاوران #دانشگاه_سنگر_مقاومت
@Blackfishvoice1
#ابراهیم_رئیسی هم گمان کرده بود که فضا امن است و ریشهی اعتراض خشکیده شده؛ برای همین در آذر ۱۴۰۰ تصمیم گرفت به مناسبت #روز_دانشجو در #دانشگاه_تهران سخنرانی کند.
اما غافلگیر شدند! دانشگاه زنده بود و دانشجویان به محض رسیدن رئیسی، شعار سر دادند " رئیسی جلادان، مقدمتان خونباران".
قریب به چهار دهه از قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ سپری شده بود و بسیاری از آن دانشجويان در آنروزها حتی متولد نشده بودند. ولی میدانستند که باید #علیه_فراموشی ایستاد و دستِ راستِ حاکم را به نامِ راستیناش صدا کرد: جلاد، ولاغیر.
امروز به رئیسی بگویند شهید و رهبر حقیر، سقطشدناش را "شهیدگونه" بنامد. بیخیال!
شهید، #ناصر_سلیمی است که با دستِ گلولهخورده؛ با سرِ بلند و قامتِ استوار در برابر دستهی اوباشِ ایستاد و حسرتِ ندامت را بر دلِ خمینی گذاشت.
تا تاریخ، تاریخ است، شهید همان زندانیانی خواهند بود که گفتند "نه" و بر سرِ جانشان چانه نزدند تا خونشان سندِ رسواییِ ضد انقلابِ رذل باشد. و نامِ او که هزاران زندانی سیاسیِ سربلند و استوار را به جوخههای اعدام سپرد، تا ابد، جلاد میماند؛ جلاد و لاغیر.
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #مادران_دادخواه #مادران_خاوران #دانشگاه_سنگر_مقاومت
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
ویدئویی که مشاهده میکنید، گوشهایست از مراسم لاشهکِشیِ رئیسی. مداحِ مراسم که بهخوبی واقف است رئیسی نامی ندارد مگر "جلاد"، روبه خانوادههایِ هزاران اعدامیِ #تابستان۶۷ میگوید:
تاریخ بنویسد هر آنچیزی که دیدهست / این صحنه فرق بین جلاد و شهید است / آری ادامه دارد آن راهی که رفتش / راه رئیسی راه سال شصت و هفتش
اینرا بگذارید کنارِ زمزمههایی مبنی بر تغییر نامِ خیابانِ #خاوران که نمادِ شهدای آزادی و برابری است به خیابان ابراهیم رئیسی تا به عمقِ پلشتی و دنائت جمهوری نکبت اسلامی پی ببرید.
رئیسی و رهبرش خامنهای نه تنها هرگز بابت قتلعام زندانیان سیاسی در سراسر دههی شصت و بهوطور خاص در سال ۶۷ پاسخگو نبودند بلکه رهبر حقیر با تجلیل از سرشکنجهگر و قصابِ زندانهای تهران و کرج یعنی #اسدالله_لاجوردی تاکید داشت که او مظلوم بود و باید مراقب بود جای او را با ظالمان عوض نکنند.
کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ بهقدری مهلک بود که #منتظری اعضای هیئت مرگ از جمله رئیسی را کسانی توصیف کرد که تاریخ از آنها بهعنوان جنایتکار یاد خواهد کرد؛ دقت بفرمائید اینرا مارکسيستها و مجاهدین نگفتند، کسی گفت با چنان جایگاهی در هستهی اصلی ضد انقلاب، که بنا بود جانشین خمینی شود.
جمهوری اسلامی در مراسم جابجائی لاشهی رئیسی، به جنایت تابستان ۶۷ افتخار میکند و تلاش میکند آن جانیِ بهدرکواصلشده، با همان کشتارها تداعی شود، بعد گروهی وسطباز و مشتی لجنِ محورمقاومتی _که عمدتا در اروپا و آمریکای شمالی سکونت دارند_ در عزایِ رئیسجمهورِ جلادشان نشسته و شعفِ افکار عمومی ایران بابت سقط شدن یک سلاخِ سیاسی را نشانهی بیاخلاقی دانستهاند. همینها شادی مردم از اسکاتلند و ایرلند تا ولز و انگلیس بابت مرگ #مارگارت_تاچر را برونریز خشمِ ستمدیدگان بریتانیا میدانند؛ که صدالبته صحیح است و چنین هم بوده. شادی بر گور و لاشهی جنایتکاران، ابرازِ احساساتِ جمعیتِ مستاصلیست که زیر بار سرکوب و وحشیگری از رساندن فریاد حقطلبی و #دادخواهی محروم ماندند؛ اتفاقی که با مرگ #هیتلر در اروپا و با مرگ #پینوشه در شیلی رخ داد و با مرگ اشراری نظیر #نتانیاهو و #جرج_بوش در جایجای جهان رخ خواهد داد.
لبخندِ تلخی که با سقط شدن رئیسی بر لبهای دادخواهان آمد ( به راستِ برانداز کاری نداریم چرا که اولا همو بر نسلکشی هم میخندد، از کشتارهای ۶۷ رضایت دارد و اساسا مبارزه را با لشبازی و لودگی یکی گرفته است) بیش از آنکه نشانهی خوشحالی باشد، نشانهی این است که دستکم خانوادهاش ولو برای ساعاتی، معنای شکنجهی حاصل از بیخبری و فقدان را درک کنند؛ شکنجهای که دهها خانوادهی دادخواه از دههی شصت تا امروز تحمل کردند و با استقامتشان، کاری کردند که جلاد، تا ابد، جلاد نامیده شود.
آری! بر لاشهی جانی میخوانیم کلام بامداد را:
آنجا که عشق
غزل نیست
که حماسهایست،
هر چیز را
صورتِ حال
باژگونه خواهد بود:
زندان
باغِ آزاده مردم است
و شکنجه و تازیانه و زنجیر
نه وهنی به ساحتِ آدمی
که معیارِ ارزشهای اوست.
کشتار
تقدس و زهد است و
مرگ
زندگیست.
و آن که چوبهی دار را بیالاید
با مرگی شایستهی پاکان
به جاودانگان
پیوسته است.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #شهید_نمیمیرد #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_فراموشی #خاوران_هنوز_سرخ_است #مادران_خاوران
@Blackfishvoice1
تاریخ بنویسد هر آنچیزی که دیدهست / این صحنه فرق بین جلاد و شهید است / آری ادامه دارد آن راهی که رفتش / راه رئیسی راه سال شصت و هفتش
اینرا بگذارید کنارِ زمزمههایی مبنی بر تغییر نامِ خیابانِ #خاوران که نمادِ شهدای آزادی و برابری است به خیابان ابراهیم رئیسی تا به عمقِ پلشتی و دنائت جمهوری نکبت اسلامی پی ببرید.
رئیسی و رهبرش خامنهای نه تنها هرگز بابت قتلعام زندانیان سیاسی در سراسر دههی شصت و بهوطور خاص در سال ۶۷ پاسخگو نبودند بلکه رهبر حقیر با تجلیل از سرشکنجهگر و قصابِ زندانهای تهران و کرج یعنی #اسدالله_لاجوردی تاکید داشت که او مظلوم بود و باید مراقب بود جای او را با ظالمان عوض نکنند.
کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ بهقدری مهلک بود که #منتظری اعضای هیئت مرگ از جمله رئیسی را کسانی توصیف کرد که تاریخ از آنها بهعنوان جنایتکار یاد خواهد کرد؛ دقت بفرمائید اینرا مارکسيستها و مجاهدین نگفتند، کسی گفت با چنان جایگاهی در هستهی اصلی ضد انقلاب، که بنا بود جانشین خمینی شود.
جمهوری اسلامی در مراسم جابجائی لاشهی رئیسی، به جنایت تابستان ۶۷ افتخار میکند و تلاش میکند آن جانیِ بهدرکواصلشده، با همان کشتارها تداعی شود، بعد گروهی وسطباز و مشتی لجنِ محورمقاومتی _که عمدتا در اروپا و آمریکای شمالی سکونت دارند_ در عزایِ رئیسجمهورِ جلادشان نشسته و شعفِ افکار عمومی ایران بابت سقط شدن یک سلاخِ سیاسی را نشانهی بیاخلاقی دانستهاند. همینها شادی مردم از اسکاتلند و ایرلند تا ولز و انگلیس بابت مرگ #مارگارت_تاچر را برونریز خشمِ ستمدیدگان بریتانیا میدانند؛ که صدالبته صحیح است و چنین هم بوده. شادی بر گور و لاشهی جنایتکاران، ابرازِ احساساتِ جمعیتِ مستاصلیست که زیر بار سرکوب و وحشیگری از رساندن فریاد حقطلبی و #دادخواهی محروم ماندند؛ اتفاقی که با مرگ #هیتلر در اروپا و با مرگ #پینوشه در شیلی رخ داد و با مرگ اشراری نظیر #نتانیاهو و #جرج_بوش در جایجای جهان رخ خواهد داد.
لبخندِ تلخی که با سقط شدن رئیسی بر لبهای دادخواهان آمد ( به راستِ برانداز کاری نداریم چرا که اولا همو بر نسلکشی هم میخندد، از کشتارهای ۶۷ رضایت دارد و اساسا مبارزه را با لشبازی و لودگی یکی گرفته است) بیش از آنکه نشانهی خوشحالی باشد، نشانهی این است که دستکم خانوادهاش ولو برای ساعاتی، معنای شکنجهی حاصل از بیخبری و فقدان را درک کنند؛ شکنجهای که دهها خانوادهی دادخواه از دههی شصت تا امروز تحمل کردند و با استقامتشان، کاری کردند که جلاد، تا ابد، جلاد نامیده شود.
آری! بر لاشهی جانی میخوانیم کلام بامداد را:
آنجا که عشق
غزل نیست
که حماسهایست،
هر چیز را
صورتِ حال
باژگونه خواهد بود:
زندان
باغِ آزاده مردم است
و شکنجه و تازیانه و زنجیر
نه وهنی به ساحتِ آدمی
که معیارِ ارزشهای اوست.
کشتار
تقدس و زهد است و
مرگ
زندگیست.
و آن که چوبهی دار را بیالاید
با مرگی شایستهی پاکان
به جاودانگان
پیوسته است.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #شهید_نمیمیرد #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_فراموشی #خاوران_هنوز_سرخ_است #مادران_خاوران
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
متن دریافتی به یادِ شهید ۸۸ #امیر_اسلامیان
سنِ کسانیکه در انتخابات با افتخار کاندید ریاست جمهوری شدهاند را روی شناسنانه لعنتیشان میبینم و میگویم تو چند ساله بودی که کشته شدی امیرجان؟
هنوز به ۲۵ نرسیده بودی.
امیر را در آذر ۸۸ کشتند. او دانشجوی جامعهشناسی و دانشجویی فعال و آزادیخواه بود که دغدغههای صنفی_سیاسی را به درستی پیگیری میکرد. در سال ۱۳۸۶ مراسم سالگرد شهدای #حلبچه را برگزار کرد که از جانب "ارژنگ" ریاست وقت دانشگاه و "زرنگار" رئیس حراست #دانشگاه_یاسوج تهدید شد و مقامات امنیتی استان کهگیلویه و بویراحمد، لحظهای از آزار و اذیت او دست برنداشتند و مدام او را تهدید میکردند.
یکی از تهدیدها این بود:
"رای ما سخت نیست که با ماشین از روی تو رد بشیم و جنازت رو بندازیم جای پرتی".
امیر را بعد از برگزاری مراسم حلبچه در بهمن ۸۶، به دو ترم تعلیق و محرومیت از تحصیل محکوم کردند و به دانشگاه همدان تبعید شد.
با وجود گذراندن یک ترم تحصیل در دانشگاه همدان، بدون درج نمرات درسی، به دلیل افشاگری علیه کشتار در دانشگاه همدان و گزارش دستگاه امنیتی، دوباره به یاسوج منتقل کردند و در تابستان ۸۷ از دانشگاه یاسوج نیز اخراج شد.
امیر باز هم نترسید و حافظه تاریخی کشتار آزادیخواهان در دهه ۶۰ را، در ذهن دانشجویان و مردم تقویت کرد. در سال ۱۳۸۸ مثل تمام دانشجویان آزادیخواه در اعتراضات خیابانی شرکت فعال کرد و با فعالیت در ستاد مهدی کروبی، دوباره علیه کشتار دهه ۶۰ و قتلهای زنجیرهای دست به افشاگری زد. در جایی که منطقه محروم نام داشت و نشر هرگونه مجله و صدایی را ممنوع کرده بودند، این تنها تریبونی بود که کسانی مثل امیر بتوانند صدای دادخواهی را به گوش مردم برسانند. امیر خود زاده مناطق محروم و فرودست کردستان بود و صدای فرودستان شد. او سرانجام پس از تهدیدها و فشارهای امنیتی از جانب دستگاههای امنیتی و بخصوص سپاه پاسداران استان کهکیلویه و بویراحمد و همدان به صورت مخفی زندگی کرد و از سوی نهادهای امنیتی در آذر ۸۸ به قتل رسید و جسدش را همانگونه که تهدید کرده بودند در حوالی روستای زادگاهش، #چراخ_وال واقع در شهرستان #بوکان رها کردند.
امیر خانواده فرودست و زحمتکشی داشت که حتی نتوانستند صدای #دادخواهی او شوند.
صدایت در گوش من زمزمه میکند ای رفیق:
عصیانگر همیشه زنده است، اما زنان عصیانگر خطوط سرخ تاریخ را خواهند نوشت.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
@Blackfishvoice1
سنِ کسانیکه در انتخابات با افتخار کاندید ریاست جمهوری شدهاند را روی شناسنانه لعنتیشان میبینم و میگویم تو چند ساله بودی که کشته شدی امیرجان؟
هنوز به ۲۵ نرسیده بودی.
امیر را در آذر ۸۸ کشتند. او دانشجوی جامعهشناسی و دانشجویی فعال و آزادیخواه بود که دغدغههای صنفی_سیاسی را به درستی پیگیری میکرد. در سال ۱۳۸۶ مراسم سالگرد شهدای #حلبچه را برگزار کرد که از جانب "ارژنگ" ریاست وقت دانشگاه و "زرنگار" رئیس حراست #دانشگاه_یاسوج تهدید شد و مقامات امنیتی استان کهگیلویه و بویراحمد، لحظهای از آزار و اذیت او دست برنداشتند و مدام او را تهدید میکردند.
یکی از تهدیدها این بود:
"رای ما سخت نیست که با ماشین از روی تو رد بشیم و جنازت رو بندازیم جای پرتی".
امیر را بعد از برگزاری مراسم حلبچه در بهمن ۸۶، به دو ترم تعلیق و محرومیت از تحصیل محکوم کردند و به دانشگاه همدان تبعید شد.
با وجود گذراندن یک ترم تحصیل در دانشگاه همدان، بدون درج نمرات درسی، به دلیل افشاگری علیه کشتار در دانشگاه همدان و گزارش دستگاه امنیتی، دوباره به یاسوج منتقل کردند و در تابستان ۸۷ از دانشگاه یاسوج نیز اخراج شد.
امیر باز هم نترسید و حافظه تاریخی کشتار آزادیخواهان در دهه ۶۰ را، در ذهن دانشجویان و مردم تقویت کرد. در سال ۱۳۸۸ مثل تمام دانشجویان آزادیخواه در اعتراضات خیابانی شرکت فعال کرد و با فعالیت در ستاد مهدی کروبی، دوباره علیه کشتار دهه ۶۰ و قتلهای زنجیرهای دست به افشاگری زد. در جایی که منطقه محروم نام داشت و نشر هرگونه مجله و صدایی را ممنوع کرده بودند، این تنها تریبونی بود که کسانی مثل امیر بتوانند صدای دادخواهی را به گوش مردم برسانند. امیر خود زاده مناطق محروم و فرودست کردستان بود و صدای فرودستان شد. او سرانجام پس از تهدیدها و فشارهای امنیتی از جانب دستگاههای امنیتی و بخصوص سپاه پاسداران استان کهکیلویه و بویراحمد و همدان به صورت مخفی زندگی کرد و از سوی نهادهای امنیتی در آذر ۸۸ به قتل رسید و جسدش را همانگونه که تهدید کرده بودند در حوالی روستای زادگاهش، #چراخ_وال واقع در شهرستان #بوکان رها کردند.
امیر خانواده فرودست و زحمتکشی داشت که حتی نتوانستند صدای #دادخواهی او شوند.
صدایت در گوش من زمزمه میکند ای رفیق:
عصیانگر همیشه زنده است، اما زنان عصیانگر خطوط سرخ تاریخ را خواهند نوشت.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
برای تولد ۱۷ سالگی سارینا تولدت مبارک خواهرِ شجاع، آگاه و شهید #سارینا_اسماعیل_زاده #حکومت_کودک_کش #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان @Blackfishvoice1
وسطِ قیل و قال پوکِ انتخابات ریاستجمهوری یادآوری کنیم که #سارینا_اسماعیل_زاده اگر توسط پاسداران نظام جمهوری نکبت اسلامی بهقتل نمیرسید امروز ۱۸ساله میشد.
تولدت مبارک شهیدِ شجاع و آگاه
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#دادخواهی #حکومت_کودک_کش #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
تولدت مبارک شهیدِ شجاع و آگاه
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_فراموشی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#دادخواهی #حکومت_کودک_کش #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی
Blackfishvoice (BFV)
Video
#سعید_زینالی متولد ۱۳۵۵ دانشجویی بود که در جریان اعتراضات کوی دانشگاه تهران در روز #۱۸_تیر توسط نیروهای امنیتی جمهوری در منزل بازداشت شد و حداقل تا سال ۱۳۸۱ در زندان اوین تهران زندانی بود. سه ماه پس از دستگیری به او اجازه داده شد با خانوادهاش تماس تلفنی برقرار کند، اما از آن زمان تاکنون خبری از او نشده است.
#اکرم_نقابی مادر سعید ده سال پس از ناپدید شدن فرزندش در نامهای سرگشاده خطاب به رهبران جمهوری اسلامی خواستار آن شد که در صورت کشته شدن پسرش دست کم اطلاعاتی پیرامون محل دفن وی ارائه کنند
نقابی میگوید به غیر از او چندین خانواده دیگر نیز پیگیر وضعیت فرزندانشان بودهاند که در ناآرامیهای ۱۸ تیر ۷۸ مفقود شده بودند. او میگوید دست کم ۵ خانواده دیگر تا چند سال پیش پیگیر وضعیت فرزندانشان بودهاند که به دلایل نامعلومی دیگر این کار را رها کردهاند.
#ناپدیدسازی_قهری #جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی #دادخواهی #مادران_دادخواه
@Blackfishvoice1
#اکرم_نقابی مادر سعید ده سال پس از ناپدید شدن فرزندش در نامهای سرگشاده خطاب به رهبران جمهوری اسلامی خواستار آن شد که در صورت کشته شدن پسرش دست کم اطلاعاتی پیرامون محل دفن وی ارائه کنند
نقابی میگوید به غیر از او چندین خانواده دیگر نیز پیگیر وضعیت فرزندانشان بودهاند که در ناآرامیهای ۱۸ تیر ۷۸ مفقود شده بودند. او میگوید دست کم ۵ خانواده دیگر تا چند سال پیش پیگیر وضعیت فرزندانشان بودهاند که به دلایل نامعلومی دیگر این کار را رها کردهاند.
#ناپدیدسازی_قهری #جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی #دادخواهی #مادران_دادخواه
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر کمتر دیدهشده از روز #۱۸_تیر ۱۳۷۸ از آرشیو خبرگزاری #رویترز
#فرشته_علیزاده #عزت_الله_ابراهیم_نژاد #تارا_حامی_فر #سعید_زینالی
#کوی_دانشگاه_تهران #دانشگاه_سنگر_مقاومت #سرکوب_دانشگاه #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
#فرشته_علیزاده #عزت_الله_ابراهیم_نژاد #تارا_حامی_فر #سعید_زینالی
#کوی_دانشگاه_تهران #دانشگاه_سنگر_مقاومت #سرکوب_دانشگاه #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ارحل یا محتل؛
قیام تشنگان ۱۴۰۰
(نسخهی کمحجم)
#قیام_آب #انا_عطشان #خوزستان #علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #ستم_مضاعف #تهیدستان_شهری #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
قیام تشنگان ۱۴۰۰
(نسخهی کمحجم)
#قیام_آب #انا_عطشان #خوزستان #علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #ستم_مضاعف #تهیدستان_شهری #طبقه_کارگر
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کوتاه دربارهی بیشخاص بودن صدورِ حکم اعدام برای #شریفه_محمدی
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
#مصطفی_صالحی کارگر ساختمانی اهلِ #کهریزسنگ از توابع نجفآباد اصفهان بود که در جریان اعتراضات #دی۹۶ بازداشت شد.
او به قتل یک پاسدار متهم شد ولی در تمامی مراحل بازجویی، بازپرسی و جلسات دادگاه، اتهام را قویا رد کرد. او بارها درخواست کرد تا دوربینهای مداربسته بازبینی و در دادگاه پخش شوند ولی این درخواست هرگز پذیرفته نشد.
او در دوران بازداشت تحت شکنجههایی وحشیانه قرار گرفت بهگونهای که دست او را شکستند تا علیه خود تن به #اعترافات_اجباری دهد.
مصطفی ۳۳ ساله، متاهل و پدر دو کودک خردسال بود که پیش از اعدام اجازهی دیدارشان را دریافت نکرد.
#تهیدستان #طبقه_کارگر #جمهوری_اعدام
#علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
او به قتل یک پاسدار متهم شد ولی در تمامی مراحل بازجویی، بازپرسی و جلسات دادگاه، اتهام را قویا رد کرد. او بارها درخواست کرد تا دوربینهای مداربسته بازبینی و در دادگاه پخش شوند ولی این درخواست هرگز پذیرفته نشد.
او در دوران بازداشت تحت شکنجههایی وحشیانه قرار گرفت بهگونهای که دست او را شکستند تا علیه خود تن به #اعترافات_اجباری دهد.
مصطفی ۳۳ ساله، متاهل و پدر دو کودک خردسال بود که پیش از اعدام اجازهی دیدارشان را دریافت نکرد.
#تهیدستان #طبقه_کارگر #جمهوری_اعدام
#علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
مادرِ یکی از شهدای خفته در خاوران میگفت:
"جمهوری اسلامی آبادانی آورد؛ ولی برای گورستانها".
از ۱۳۵۹ تا همین امروز، تعدادِ اعدامیان و شهدایِ خیزشهای اجتماعی، از شمارش خارج است. حتی مدفنِ هزاران تن از آنان، مشخص نیست و پیکرهایشان نیز به خانوادهها تحویل داده نشده است.
جمهوری اسلامی، جعبهسیاه است. فقط روزی که سرنگون شود و حسابرسی و #دادخواهی آغاز شود، آشکار خواهد شد ابعادِ آدمکشی و جنایاتاش.
تصویر: مدفنِ #رضا_رسائی
کلماتِ مندرج در تصویر: #محمود_درویش
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_بی_تفاوتی #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
"جمهوری اسلامی آبادانی آورد؛ ولی برای گورستانها".
از ۱۳۵۹ تا همین امروز، تعدادِ اعدامیان و شهدایِ خیزشهای اجتماعی، از شمارش خارج است. حتی مدفنِ هزاران تن از آنان، مشخص نیست و پیکرهایشان نیز به خانوادهها تحویل داده نشده است.
جمهوری اسلامی، جعبهسیاه است. فقط روزی که سرنگون شود و حسابرسی و #دادخواهی آغاز شود، آشکار خواهد شد ابعادِ آدمکشی و جنایاتاش.
تصویر: مدفنِ #رضا_رسائی
کلماتِ مندرج در تصویر: #محمود_درویش
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_بی_تفاوتی #علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
در چنین روزی در سال ۱۳۳۲ #محمدرضا_پهلوی همراه با #ثریا_اسفندیاری از ایران به عراق و سپس به ایتالیا گریخت.
برخلافِ چرندیاتِ جاعلانِ تاریخ که مدعی هستند شاه در سال ۵۷ از ایران گریخت تا مردم را نکُشد، او در سال ۳۲ نه تنها از ایران فرار کرد، بلکه بنا بهخواستِ دولتهای خارجی، کشور را به اوباش سپرد تا #محمد_مصدق را سرنگون و جوانههای دموکراسی در ایران را پرپر کنند.
پادشاهی که با دستور استعمارگران، حتی اجازه نداشت جسدِ پدرِ اخراجیاش را به کشور بازگرداند و تاج و تختِ خود را از دولتیِ سرِ متفقین داشت، باید اینبار نیز اوامر را اطاعت میکرد. او با اطاعت از اربابانِ خود، هم منافعِ غارتگران را تأمین کرد، هم خود با مداخلهی بیگانگان و صحنهگردانی لاتهای تهران، تاجاش را حفظ کرد و هم مسیر را برای قدرتیابیِ روزافزونِ روحانیت شیعه هموار ساخت.
او با خواستِ کارفرمایانِ خود در لندن و واشنگتن برای جلوگیری از حرکت کشور در مسیری خارج از ارتجاع و استبداد، فرار کرد تا امپریالیسم نهتنها مسیرِ تاریخ معاصر ایران بلکه مسیرِ غرب آسیا را برای همیشه تغییر دهد. تثبیتِ فکر و نهادهای دموکراتيک در ایران و عبور از ارتجاع مذهبی و استبداد سلطنتی، میتوانست تمام منطقه را متأثر کند و ضرباتِ سهمگینی بر پیکرهی استعمارگران وارد سازد؛ تمام آنچه که خط قرمزِ آمریکا و انگلیس برای جنوب جهانی بود/هست.
#کودتای_۲۸_مرداد #شاه_فراری #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت
#علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
برخلافِ چرندیاتِ جاعلانِ تاریخ که مدعی هستند شاه در سال ۵۷ از ایران گریخت تا مردم را نکُشد، او در سال ۳۲ نه تنها از ایران فرار کرد، بلکه بنا بهخواستِ دولتهای خارجی، کشور را به اوباش سپرد تا #محمد_مصدق را سرنگون و جوانههای دموکراسی در ایران را پرپر کنند.
پادشاهی که با دستور استعمارگران، حتی اجازه نداشت جسدِ پدرِ اخراجیاش را به کشور بازگرداند و تاج و تختِ خود را از دولتیِ سرِ متفقین داشت، باید اینبار نیز اوامر را اطاعت میکرد. او با اطاعت از اربابانِ خود، هم منافعِ غارتگران را تأمین کرد، هم خود با مداخلهی بیگانگان و صحنهگردانی لاتهای تهران، تاجاش را حفظ کرد و هم مسیر را برای قدرتیابیِ روزافزونِ روحانیت شیعه هموار ساخت.
او با خواستِ کارفرمایانِ خود در لندن و واشنگتن برای جلوگیری از حرکت کشور در مسیری خارج از ارتجاع و استبداد، فرار کرد تا امپریالیسم نهتنها مسیرِ تاریخ معاصر ایران بلکه مسیرِ غرب آسیا را برای همیشه تغییر دهد. تثبیتِ فکر و نهادهای دموکراتيک در ایران و عبور از ارتجاع مذهبی و استبداد سلطنتی، میتوانست تمام منطقه را متأثر کند و ضرباتِ سهمگینی بر پیکرهی استعمارگران وارد سازد؛ تمام آنچه که خط قرمزِ آمریکا و انگلیس برای جنوب جهانی بود/هست.
#کودتای_۲۸_مرداد #شاه_فراری #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت
#علیه_فراموشی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
۴۴ سال پیش در چنین روزی #هرمز_گرجی_بیانی ، از اعضای کانون معلمان #کرمانشاه توسط پاسداران ضد انقلاب تیرباران شد.
هرمز، از سازماندهندگان #اعتصاب معلمان در جریان انقلاب ۵۷ بود.
وی در سال ۱۳۵۸ همراه با دیگر رفقا «کانون معلمان کرمانشاه» را به «کانون مستقل معلمان آزادیخواه» تغییر دادند و در ارتباط با سازمان چریکهای فدائی خلق قرار گرفتند.
گرجیبیانی در ساعت ۲:۳۰ دقیقه بعدازظهر روز ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ در منزل شخصیاش، در کوی صددستگاه کرمانشاه برای «پاسخگویی مختصر و کوتاه مدت به چند سؤال» دستگیر شد. اما در ساعت ۱:۳۰ پس از نیمه شب در #زندان_دیزل_آباد کرمانشاه به همراه ۱۰ نفر دیگر بدون محاکمه و به اتهام «فساد فی الارض و محاربه با خدا و رسول خدا» تیرباران شد. بر روی جسد وی آثار شکنجه از قبیل کبودی، زخم و شکستگی استخوانهای دست و پا مشهود بودهاست.
گرجیبیانی پیش از این بارها به قتل تهدید شده بود. اعلام شده بود که گرجیبیانی در پاوه و در جریان مبارزهٔ مسلحانه دستگیر شده است. بدین منظور شلوار کردی به تن او پوشانده شده بودند.
نشریه کار در خبر واقعه نوشته بود که از ۱۱ نفر اعدامی، پیش از اعدام نزدیک به ۳ لیتر خون گرفته شده و برای پاسدارها به #پاوه فرستاده شدهاست.
#جمهوری_کشتار #جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #دادخواهی
@Blackfishvoice1
هرمز، از سازماندهندگان #اعتصاب معلمان در جریان انقلاب ۵۷ بود.
وی در سال ۱۳۵۸ همراه با دیگر رفقا «کانون معلمان کرمانشاه» را به «کانون مستقل معلمان آزادیخواه» تغییر دادند و در ارتباط با سازمان چریکهای فدائی خلق قرار گرفتند.
گرجیبیانی در ساعت ۲:۳۰ دقیقه بعدازظهر روز ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ در منزل شخصیاش، در کوی صددستگاه کرمانشاه برای «پاسخگویی مختصر و کوتاه مدت به چند سؤال» دستگیر شد. اما در ساعت ۱:۳۰ پس از نیمه شب در #زندان_دیزل_آباد کرمانشاه به همراه ۱۰ نفر دیگر بدون محاکمه و به اتهام «فساد فی الارض و محاربه با خدا و رسول خدا» تیرباران شد. بر روی جسد وی آثار شکنجه از قبیل کبودی، زخم و شکستگی استخوانهای دست و پا مشهود بودهاست.
گرجیبیانی پیش از این بارها به قتل تهدید شده بود. اعلام شده بود که گرجیبیانی در پاوه و در جریان مبارزهٔ مسلحانه دستگیر شده است. بدین منظور شلوار کردی به تن او پوشانده شده بودند.
نشریه کار در خبر واقعه نوشته بود که از ۱۱ نفر اعدامی، پیش از اعدام نزدیک به ۳ لیتر خون گرفته شده و برای پاسدارها به #پاوه فرستاده شدهاست.
#جمهوری_کشتار #جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #جمهوری_اعدام #دادخواهی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
پس از صدور فتوای خمینی مبنی بر جهاد علیه مردمِ کردستان، سه تن نقشی کلیدی در سرکوب و کشتار ایفا کردند: #صادق_خلخالی #مصطفی_چمران و #اصغر_وصالی.
این جنایتکاران علاوه بر کشتار در شهرها و روستاها، جمعی از رزمندگان انقلابی را به اسارت گرفته و در نقاط مختلف کردستان تیرباران کردند.
این اعدامها طی روزهای ۲۸ تا ۳۰ مرداد ۱۳۵۸ اجرا شدند. اسامی شهدا:
🔺روز ۲۸ مرداد ۱۱ تن از مبارزان شهر #پاوه در زندان #دیزل_آباد_کرمانشاه تیرباران شدند:
🌹عبداله نوری
🌹 هوشنگ عزیزی
🌹محمد محمودی
🌹یداله محمودی
🌹 حسین شیبانی
🌹 هرمز گرجی بیانی
🌹 مظفر فتاحی
🌹محمد عزتی
🌹 محمد عزیزی
🌹اذرنوش مهدویان
🌹اصغر بهنوش
🔺 روز ۲۷ مرداد هنگامیکه جنایتکاران برای بازداشت #محمدجعفر_عزیزی به منزل او یورش بردند، مادر وی #رعنا_عزیزی را که در حال نماز خواندن بود، با شلیک گلوله یه قتل رساندند.
🔺روز ۲۹ مرداد:
🌹حاجی افراسیاب
🌹عبدالوهاب ملکشاهی
🌹عمادالدین ناصری
🌹عبدالکریم کریمی
🌹محمد نقشبندی
🌹عزیز مراد
🌹مراد ذولفقاری
🔺 سحرگاه ۳۰مرداد در حیاط بیمارستان پاوه (عکس پوستر):
🌹حامد امینی
🌹عباس کریمی
🌹عبدالله زارعی
🌹محمد حیدری
🌹علی شهباز بهدین
🌹حبیب چراغی
🌹سیف الدین ضیایی
🌹بهمن عزتی معلم
🌹 ابوالقاسم رشوند
#علیه_فراموشی #جمهوری_کشتار #جمهوری_اعدام #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
این جنایتکاران علاوه بر کشتار در شهرها و روستاها، جمعی از رزمندگان انقلابی را به اسارت گرفته و در نقاط مختلف کردستان تیرباران کردند.
این اعدامها طی روزهای ۲۸ تا ۳۰ مرداد ۱۳۵۸ اجرا شدند. اسامی شهدا:
🔺روز ۲۸ مرداد ۱۱ تن از مبارزان شهر #پاوه در زندان #دیزل_آباد_کرمانشاه تیرباران شدند:
🌹عبداله نوری
🌹 هوشنگ عزیزی
🌹محمد محمودی
🌹یداله محمودی
🌹 حسین شیبانی
🌹 هرمز گرجی بیانی
🌹 مظفر فتاحی
🌹محمد عزتی
🌹 محمد عزیزی
🌹اذرنوش مهدویان
🌹اصغر بهنوش
🔺 روز ۲۷ مرداد هنگامیکه جنایتکاران برای بازداشت #محمدجعفر_عزیزی به منزل او یورش بردند، مادر وی #رعنا_عزیزی را که در حال نماز خواندن بود، با شلیک گلوله یه قتل رساندند.
🔺روز ۲۹ مرداد:
🌹حاجی افراسیاب
🌹عبدالوهاب ملکشاهی
🌹عمادالدین ناصری
🌹عبدالکریم کریمی
🌹محمد نقشبندی
🌹عزیز مراد
🌹مراد ذولفقاری
🔺 سحرگاه ۳۰مرداد در حیاط بیمارستان پاوه (عکس پوستر):
🌹حامد امینی
🌹عباس کریمی
🌹عبدالله زارعی
🌹محمد حیدری
🌹علی شهباز بهدین
🌹حبیب چراغی
🌹سیف الدین ضیایی
🌹بهمن عزتی معلم
🌹 ابوالقاسم رشوند
#علیه_فراموشی #جمهوری_کشتار #جمهوری_اعدام #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بعد از کودتای ۲۸ مرداد و قلع و قمع شدن چپ توسط دستگاه امنیتی حکومت پهلوی، #ناصر_مکارم_شیرازی برای ابراز ارادتِ روحانیت به تصميماتِ همایونی، کتاب " فیلسوفنماها" را نوشت: کتابی یکسره بیپایه و هذیانی در تقبیح کمونيسم و ماتریالیسم.
کتاب ۳۰ مرتبه تجدید چاپ شد و در سال ۱۳۳۴ جایزهی سلطنتی بهترین کتاب سال را دریافت کرد.
شخص محمدرضا پهلوی، مکارم شیرازی را به حضور پذیرفت و از او قدردانی کرد.
" اعلیحضرت از آقای مکارم شیرازی سؤال فرمودند که شما از کجا به این فکر افتادید؟ آقای مکارم توضیح داد که از چندی به این طرف در حوزه علمیه قم عدهای از طلاب علوم به مطالعه در باب مکاتب فلسفی همت گماشته و بخصوص در اطراف مکتب ماتریالیسم که اساس مکتب کمونیسم میباشد مطالعه میکنند. این شد که تصمیم گرفتم مانع از این گرایش شوم. "
این سطح از ارتباط دو جانبه میان دربار و تشکیلات روحانیت تا واپسین روزهای سقوط حکومت پابرجا ماند. گرچه تاریخِ بهروایتِ جاعلینِ سلطنتطلب و اعضای #جنبش_نئونازی_ایرانی چیزی غیر از این را نشان میدهد!
#علیه_فراموشی #کودتای_۲۸_مرداد #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت
@Blackfishvoice1
کتاب ۳۰ مرتبه تجدید چاپ شد و در سال ۱۳۳۴ جایزهی سلطنتی بهترین کتاب سال را دریافت کرد.
شخص محمدرضا پهلوی، مکارم شیرازی را به حضور پذیرفت و از او قدردانی کرد.
" اعلیحضرت از آقای مکارم شیرازی سؤال فرمودند که شما از کجا به این فکر افتادید؟ آقای مکارم توضیح داد که از چندی به این طرف در حوزه علمیه قم عدهای از طلاب علوم به مطالعه در باب مکاتب فلسفی همت گماشته و بخصوص در اطراف مکتب ماتریالیسم که اساس مکتب کمونیسم میباشد مطالعه میکنند. این شد که تصمیم گرفتم مانع از این گرایش شوم. "
این سطح از ارتباط دو جانبه میان دربار و تشکیلات روحانیت تا واپسین روزهای سقوط حکومت پابرجا ماند. گرچه تاریخِ بهروایتِ جاعلینِ سلطنتطلب و اعضای #جنبش_نئونازی_ایرانی چیزی غیر از این را نشان میدهد!
#علیه_فراموشی #کودتای_۲۸_مرداد #سلطنت_ولایت_یکصدسال_جنایت
@Blackfishvoice1
۲۶ سال پیش در روز سهشنبه ۳ شهریور #پیروز_دوانی روشنفکر مارکسیست برای دیدار با خواهرش از منزل خارج شد و دیگر هرگز بازنگشت.
پیروز دوانی بعد از دو مرتبه بازداشت زندان در دههی شصت، در زمستان ۱۳۷۳ بفد از تحمل ۳ سال حبس از زندان آزاد شد و به تلاشهای خود برای همفکری و همگرایی میان نیروهای مخالف در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی را از سر گرفت. او در "شرکت پژوهشی پیام پیروز" بولتنهای "پیشرو" را با افشاگری و آگاهی عمومی منتشر میکرد.
بر اساس اعترافات متهمان پروژهی
#قتل_های_زنجیره_ای، او در همان زمان به قتل رسیده و پیکرش در کنار خطوط راهآهن سوزانده و دفن شد.
بر اساس اضهارات برادر دوانی، #محسنی_اژه_ای که اکنون در منصب ریاست قوه قضائیه ایران نشسته است، دستور قتل پیروز را صادر کرد و یک تیم از وزرات اطلاعات، این قتل را انجام داد.
#روشنفکرکُشی #علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
پیروز دوانی بعد از دو مرتبه بازداشت زندان در دههی شصت، در زمستان ۱۳۷۳ بفد از تحمل ۳ سال حبس از زندان آزاد شد و به تلاشهای خود برای همفکری و همگرایی میان نیروهای مخالف در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی را از سر گرفت. او در "شرکت پژوهشی پیام پیروز" بولتنهای "پیشرو" را با افشاگری و آگاهی عمومی منتشر میکرد.
بر اساس اعترافات متهمان پروژهی
#قتل_های_زنجیره_ای، او در همان زمان به قتل رسیده و پیکرش در کنار خطوط راهآهن سوزانده و دفن شد.
بر اساس اضهارات برادر دوانی، #محسنی_اژه_ای که اکنون در منصب ریاست قوه قضائیه ایران نشسته است، دستور قتل پیروز را صادر کرد و یک تیم از وزرات اطلاعات، این قتل را انجام داد.
#روشنفکرکُشی #علیه_فراموشی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
در چنین روزی در سال ۱۳۵۹، #شهلا_کعبی ۳۴ ساله و #نسرین_کعبی ۲۷ ساله، دو پرستار اهل #سقز به جرم «مداوای معترضان» با دستور #صادق_خلخالی تیرباران شدند.
شهلا و نسرین کعبی پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۸ از #سقز به #قزوین تبعید شدند. پس از چند ماه و طی روند مذاکرات نمایندگان دولت با هیئت نمایندگی خلق کرد، جمعیت بسیاری از معلمان، پزشکان و پرستاران به کردستان بازگشتند. شهلا و نسرین برای بار دوم در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ بازداشت شدند و به زندانهای سقز، سنندج، اوین و کرمان منتقل شدند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و از دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات محروم بودند. این دو پرستار بههمراه گروه دیگری در ۷ شهریور ۱۳۵۹ در پادگان سنندج، تنها به جرم مداوای نیروهای معترض در بیمارستانهای سقز، شبانه در پادگان سنندج تیرباران شدند.
#جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
شهلا و نسرین کعبی پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۸ از #سقز به #قزوین تبعید شدند. پس از چند ماه و طی روند مذاکرات نمایندگان دولت با هیئت نمایندگی خلق کرد، جمعیت بسیاری از معلمان، پزشکان و پرستاران به کردستان بازگشتند. شهلا و نسرین برای بار دوم در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ بازداشت شدند و به زندانهای سقز، سنندج، اوین و کرمان منتقل شدند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و از دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات محروم بودند. این دو پرستار بههمراه گروه دیگری در ۷ شهریور ۱۳۵۹ در پادگان سنندج، تنها به جرم مداوای نیروهای معترض در بیمارستانهای سقز، شبانه در پادگان سنندج تیرباران شدند.
#جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
هر گاه ساکی را میبینی، نگاهت به دنبال مسافرش میگردد که شاد و خندان از سفر باز میآید و تو نیز چه خوشحالی که مسافرت به سلامت رسیده است. عزیزانی که قرار بود از زندان بیرون بیایند و ساک به دست، شاهد آزادیشان باشیم، ولی ساکهایشان را بدون آنها دیدیم، آن هم ساکهایی که معلوم نبود واقعا مال آنهاست یا دیگری. لباسهایی که حتی بوی آنها را نمیداد و نمیدانستیم مال کدام یک از زندانیان است و آیا واقعا بر تن او بوده است؟ شاید برخی از وسایل ساکها متعلق به زندانی دیگری بود که اعدام شده و قرار بود توسط زندانی ما به دست خانواده اش برسد. هر گوشه ساک و درزها و جیبها و لباسها را می کاویدیم، شاید نشانهای و یادداشتی در آن بیابیم. اگر دفترچهای هم بود، نوشتههای آن را پاره کرده بودند و فقط کاغذی سفید بر جای مانده بود. نه وصیت نامهای، نه دستنوشتهای، هیچ.
آذر ۶۷، زنگها به صدا در آمد و خبر رسید که به کُمیته ... و اوین بیایید، با این خیال که پس از پنج ماه بیخبری از آنها، شاید ملاقاتشان برقرار شده است، شاید میخواهند آزادشان کنند، و شاید هم میخواهند جنازهشان را تحویل دهند و هزاران شاید دیگر که با خود میاندیشیدیم. شایعاتی بود که زندانیان را کشتهاند، ولی هیچ کدام را باور نمیکردیم و میگفتیم مگر میشود این همه زندانی را به یک باره بِکُشند، چگونه میشود، حتما دروغ است و آنها زندهاند!
دوم، سوم، چهارم و ... آذر ماه سال ۶۷، یادآور خبرهای تلخ و گزندهای است که به سختی میتوان آن را باور کرد. چگونه توانستند آنها را که حکم زندان داشتند یا آنهایی که حکمشان به پایان رسیده بود را بکُشند؟ چگونه توانستند بدون تحویل جنازهها، ساکهای زندانیان را به خانوادهها تحویل دهند؟ این همه پَستی باور کردنی نیست، هزاران ساکی که بدون صاحب آن، به دست خانوادهها رسید و پس از گذشت بیست و شش سال هنوز نمی دانیم چه بر سرشان آوردهاند و چرا؟!
مادرانی که هر روز با دیدن و نوازش ساکها و نشانهها و دنبال کردن گُم شدهشان، عمرشان به سر رسید و کودکانی که فقط از پدر و مادر خاطرهای محو داشتند و عاقبت عکسی در قاب و ساکی، برخی حتی پدر خود را ندیدهاند زیرا در شکم مادر بودند. همسرانی که مسئولیتی سنگین به دوششان افتاده بود و این زخم را بایستی به تنهایی و بدون یار تحمل میکردند، خواهران و برادرانی که تنها یادی از لحظات شیرین کودکی و جوانی برایشان به یادگار مانده بود و برخی حتی عکسی با عزیزشان ندارند و پدرانی که با سکوتشان، این زخم را تحمل و برخی هم دق کردند و پدر من نیز یکی از آنها بود.
خانوادهها در آن سالها چه رنجهایی کشیدند، سالهای درد و انتظار که به تنهایی سپری شد. کسی نبود که به دیدارمان بیاید، یا با ما همدردی کند، در رسانهها از آن بگویند و در تلویزیونها راجع به آن صحبت کنند. سکوت بود و سکوت و همه از نزدیک شدن به ما وحشت داشتند و هنوز هم برخی دارند و فقط خانوادهها بودیم که به همدیگر دلداری میدادیم!
در شرایطی که حتی نمیدانستیم عزیزمان در کدام گوشهای از این شهر یا بیابان با تحقیر دفن شده است، گفتند آنها را در کانالهایی در خاوران چال کردهاند و برخی از خانوادهها جنازههایی را با لباس در آنجا دیده و عکس گرفته بودند، قطعا گورهای بینام و نشان دیگری هم در تهران و شهرستانها هست که بعدها شناسایی خواهد شد.
آخرین نشانههای مسافران ما در خاوران بود و خانوادههایی که پیشتر به این بلا دچار شده بودند. آنجا را یافتیم و در بدترین شرایط هم آنجا را تنها نگذاشتیم. تهدیدمان کردند، کتکمان زدند، بازداشتمان کردند، گلهایمان را که با هزاران عشق برده بودیم زیر پا له کردند، هر بلایی دلشان خواست سرمان آوردند تا ما را از رفتن باز دارند، ولی نتوانستند و میدانند که این کمترین حق ماست و خواهیم رفت و امیدواریم روزی را شاهد باشیم که ....
این ذره ذره گرمی خاموش وار ما/ یک روز بیگمان/ سر میزند ز جایی و خورشید میشود!
درود بیپایان به همه رهروان راه آزادی و عدالت و برابری!
منصوره بهکیش
چهارم آذر ۱۳۹۴
🔺#منصوره_بهکیش فرزند "نیره جلالی مهاجر" مشهور به #مادر_بهکیش است.
شش عضو خانوادهی بهکیش در جریان پروژهی کشتار زندانیان سیاسی در دههی ۶۰اعدام شدند:
#محمد_بهکیش و #سیامک_اسدیان (داماد خانواده) در سال ۱۳۶۰، #زهرا_بهکیش و #محسن_بهکیش در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۴، #محمود_بهکیش و #علی_بهکیش در شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند.
#مادر_بهکیش
#خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #دادخواهی
#مادران_خاوران #جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی #تابستان۶۷
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
آذر ۶۷، زنگها به صدا در آمد و خبر رسید که به کُمیته ... و اوین بیایید، با این خیال که پس از پنج ماه بیخبری از آنها، شاید ملاقاتشان برقرار شده است، شاید میخواهند آزادشان کنند، و شاید هم میخواهند جنازهشان را تحویل دهند و هزاران شاید دیگر که با خود میاندیشیدیم. شایعاتی بود که زندانیان را کشتهاند، ولی هیچ کدام را باور نمیکردیم و میگفتیم مگر میشود این همه زندانی را به یک باره بِکُشند، چگونه میشود، حتما دروغ است و آنها زندهاند!
دوم، سوم، چهارم و ... آذر ماه سال ۶۷، یادآور خبرهای تلخ و گزندهای است که به سختی میتوان آن را باور کرد. چگونه توانستند آنها را که حکم زندان داشتند یا آنهایی که حکمشان به پایان رسیده بود را بکُشند؟ چگونه توانستند بدون تحویل جنازهها، ساکهای زندانیان را به خانوادهها تحویل دهند؟ این همه پَستی باور کردنی نیست، هزاران ساکی که بدون صاحب آن، به دست خانوادهها رسید و پس از گذشت بیست و شش سال هنوز نمی دانیم چه بر سرشان آوردهاند و چرا؟!
مادرانی که هر روز با دیدن و نوازش ساکها و نشانهها و دنبال کردن گُم شدهشان، عمرشان به سر رسید و کودکانی که فقط از پدر و مادر خاطرهای محو داشتند و عاقبت عکسی در قاب و ساکی، برخی حتی پدر خود را ندیدهاند زیرا در شکم مادر بودند. همسرانی که مسئولیتی سنگین به دوششان افتاده بود و این زخم را بایستی به تنهایی و بدون یار تحمل میکردند، خواهران و برادرانی که تنها یادی از لحظات شیرین کودکی و جوانی برایشان به یادگار مانده بود و برخی حتی عکسی با عزیزشان ندارند و پدرانی که با سکوتشان، این زخم را تحمل و برخی هم دق کردند و پدر من نیز یکی از آنها بود.
خانوادهها در آن سالها چه رنجهایی کشیدند، سالهای درد و انتظار که به تنهایی سپری شد. کسی نبود که به دیدارمان بیاید، یا با ما همدردی کند، در رسانهها از آن بگویند و در تلویزیونها راجع به آن صحبت کنند. سکوت بود و سکوت و همه از نزدیک شدن به ما وحشت داشتند و هنوز هم برخی دارند و فقط خانوادهها بودیم که به همدیگر دلداری میدادیم!
در شرایطی که حتی نمیدانستیم عزیزمان در کدام گوشهای از این شهر یا بیابان با تحقیر دفن شده است، گفتند آنها را در کانالهایی در خاوران چال کردهاند و برخی از خانوادهها جنازههایی را با لباس در آنجا دیده و عکس گرفته بودند، قطعا گورهای بینام و نشان دیگری هم در تهران و شهرستانها هست که بعدها شناسایی خواهد شد.
آخرین نشانههای مسافران ما در خاوران بود و خانوادههایی که پیشتر به این بلا دچار شده بودند. آنجا را یافتیم و در بدترین شرایط هم آنجا را تنها نگذاشتیم. تهدیدمان کردند، کتکمان زدند، بازداشتمان کردند، گلهایمان را که با هزاران عشق برده بودیم زیر پا له کردند، هر بلایی دلشان خواست سرمان آوردند تا ما را از رفتن باز دارند، ولی نتوانستند و میدانند که این کمترین حق ماست و خواهیم رفت و امیدواریم روزی را شاهد باشیم که ....
این ذره ذره گرمی خاموش وار ما/ یک روز بیگمان/ سر میزند ز جایی و خورشید میشود!
درود بیپایان به همه رهروان راه آزادی و عدالت و برابری!
منصوره بهکیش
چهارم آذر ۱۳۹۴
🔺#منصوره_بهکیش فرزند "نیره جلالی مهاجر" مشهور به #مادر_بهکیش است.
شش عضو خانوادهی بهکیش در جریان پروژهی کشتار زندانیان سیاسی در دههی ۶۰اعدام شدند:
#محمد_بهکیش و #سیامک_اسدیان (داماد خانواده) در سال ۱۳۶۰، #زهرا_بهکیش و #محسن_بهکیش در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۴، #محمود_بهکیش و #علی_بهکیش در شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند.
#مادر_بهکیش
#خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #دادخواهی
#مادران_خاوران #جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی #تابستان۶۷
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1