Blackfishvoice (BFV)
Photo
بعد از ۱۴ سال حبس، #خسرو_بشارت را به مدت ۱۴ روز در انفرادی نگاه داشتند: یعنی پیش از انداختن طناب دار به گردنش، ۱۴ شبانهروز او را زجرکش کردند.
بشارت در بهمن ماه ۱۳۸۸ دستگیر شد و برای اولینبار در سال ۱۳۹۸ توانست شرحی از شکنجههای خود منتشر کند:
"در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بود که توسط اطلاعات شهرستان مهاباد دستگیر شدم و بلافاصه من را به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه انتقال دادند. مدت یک ماه کامل، در سلول انفرادی انواع شکنجههای های مختلف را روی من پیاده کردند…. بارها من را ساعتها با دستبند به سقف آویزان میکردند و بارها من را به تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی زخیم و سهرشته، محکم به کف پاهایم ضربه میزدند. طوری که نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت میترکید.
این شکنجهها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانوادهام تهدید میکردند و در آن هنگام زیر این شکنجهها و تهدیدات، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش مینوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت میگرفت در حالی که در آن حال اصلا انگار در این دنیا نبودم و نمیدانستم چی را دارم امضا میکنم."
در نهایت امروز چهارشنبه ۲۶ اردیبشهت ۱۴۰۳ بشارت همراه با
محمدرضا رحیم پور، سیروس حیاتبینی، محمد کریم فاضلی و یک زندانی گمنام اهل افغانستان توسط جلادان در #زندان_قزلحصار به قتل رسیدند.
#جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #قیام_علیه_اعدام #علیه_بی_تفاوتی #علیه_اعدام #لغو_مجازات_اعدام
@Blackfishvoice1
بشارت در بهمن ماه ۱۳۸۸ دستگیر شد و برای اولینبار در سال ۱۳۹۸ توانست شرحی از شکنجههای خود منتشر کند:
"در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بود که توسط اطلاعات شهرستان مهاباد دستگیر شدم و بلافاصه من را به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه انتقال دادند. مدت یک ماه کامل، در سلول انفرادی انواع شکنجههای های مختلف را روی من پیاده کردند…. بارها من را ساعتها با دستبند به سقف آویزان میکردند و بارها من را به تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی زخیم و سهرشته، محکم به کف پاهایم ضربه میزدند. طوری که نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت میترکید.
این شکنجهها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانوادهام تهدید میکردند و در آن هنگام زیر این شکنجهها و تهدیدات، بازجوی پرونده اتهامات دیکته شده به من را خودش مینوشت و از من به زور پای همان برگه امضا و اثر انگشت میگرفت در حالی که در آن حال اصلا انگار در این دنیا نبودم و نمیدانستم چی را دارم امضا میکنم."
در نهایت امروز چهارشنبه ۲۶ اردیبشهت ۱۴۰۳ بشارت همراه با
محمدرضا رحیم پور، سیروس حیاتبینی، محمد کریم فاضلی و یک زندانی گمنام اهل افغانستان توسط جلادان در #زندان_قزلحصار به قتل رسیدند.
#جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #قیام_علیه_اعدام #علیه_بی_تفاوتی #علیه_اعدام #لغو_مجازات_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
۳۰اردیبهشت ازساعت ۳بعد ازظهر تاساعت ۸صبحِ روز بعد که لاشهی هلیکوپتر را پیداکردند، ۱۸ساعت در تلویزیون برای عامل قتلعام سال ۶۷ به عزاداری پرداختند.
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان _و عملا هم برگردن خانوادههایشان_ نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنی_عامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
مازندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #قیام_علیه_اعدام #علیه_اعدام #لغو_مجازات_اعدام
@Blackfishvoice1
در عین حال محکومان به اعدام و خانوادههای آنها را روزها و هفتهها با طناب اعدام بر گردنشان _و عملا هم برگردن خانوادههایشان_ نگه میدارند تا جنایتشان را تکمیل کرده باشند.
طی همین ماه حداقل با ۱۲۲ محکوم جرایم عادی و خانوادههای آنها چنین کردند. علاوه بر اینها، زندانی سیاسی #خسرو_بشارت را هم در سحرگاه چهارشنبه ۲۶اردیبهشت اعدام کردند که ۱۴ روز خود و خانوادهاش را در انتظار مرگ او نگه داشتند و بدین هم بسنده نکردند و زندانیان #قزلحصار را که در #سهشنبه_های_نه_به_اعدام به این اعدامهای جنایتکارانه معترضند تحت فشار قرار داده و آنطور که ما در #زندان_اوین مطلع شدیم #احمدرضا_حائری را به همین دلیل به سلول انفرادی انتقال دادهاند. و هر روز هم شاهد صف اعدامیهای دیگر از جمله #کامران_شیخه، #محمود_مهرابی، #مجاهد_کورکور #عباس_دریس و #حبیب_دریس هستیم.
در تازه ترین احکام صادره شاهد صدور اتهام بغی به #وحید_بنی_عامریان هستیم که این زندانی سیاسی اکنون به مدت ۵ ماه است که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار و شکنجه قرار دارد.
مازندانیان اعتصابی سهشنبههای نه بهاعدام در زندانهای اوین(بندزنان،۴و۶و۸)، قزلحصار، خرم آباد، مرکزی کرج، خوی و نقده، خواهان لغو خشونت و اعدام هستیم و تنها راه را، پایان دادن به حکومت استبداد مذهبی حاکم میدانیم.
سهشنبه ۱خرداد۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #قیام_علیه_اعدام #علیه_اعدام #لغو_مجازات_اعدام
@Blackfishvoice1
#ماشالله_کرمی، پدر #محمدمهدی_کرمی، شهیدِ قیامِ #زن_زندگی_آزادی که از ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در حبس بهسر میبرد، توسط بیدادگاه شهر #کرج به ۶سال حبس محکوم شد.
کرمی بابت دادخواهی خون فرزندش و شهیدِ سر بهدار #سیدمحمد_حسینی به "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" متهم شده بود که بابت این اتهامات جمعا به ۶ زندان محکوم شده است.
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #دادخواهی #خانواده_های_دادخواه #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
کرمی بابت دادخواهی خون فرزندش و شهیدِ سر بهدار #سیدمحمد_حسینی به "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" متهم شده بود که بابت این اتهامات جمعا به ۶ زندان محکوم شده است.
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #دادخواهی #خانواده_های_دادخواه #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
زندانیان سیاسی در چند زندان کشور برای هجدهیمن هفته پیاپی در اعتراض به صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند.
امروز سه شنبه ۸ خرداد زندانیان سیاسی در زندانهای اوین، قزلحصار، کرج، خرمآباد و... در ادامه کارزار جمعی "سهشنبههای نه به اعدام" برای هجدهیمن هفته پیاپی دست به اعتصاب غذای اعتراضی زدند.
ادامه این کارزار اعتراضی در حالی است که مقامات زندان در زندان قزلحصار کرج که در یک سال گذشته بزرگترین مرکز اجرای حکم اعدام در کشور بوده؛ هفته گذشته #احمدرضا_حائری و #زرتشت_احمدی_راغب از جمله زندانیان شرکتکننده در این کارزار را به سلولهای انفرادی واحد سه ( محل نگهداری زندانیان زیر حکم اعدام) منتقل کردند.
احمدرضا حائری روز یکشنبه شش خرداد پس از یک هفته به بند عمومی بازگردانده شد، اما زرتشت احمدی راغب که شنبه پنج خرداد به سلول انفرادی منتقل شده هنوز به بند عمومی بازگردانده نشده است.
منابع موثق نزدیک به خانواده زندانیان سیاسی از اعلام اعتصاب غذای زرتشت احمدی راغب خبر داده و با توجه به بیماریهای متعدد این زندانی سیاسی ۶۴ ساله نسبت به در خطر قرار گرفتن سلامتی وی ابراز نگرانی کردند.
شایان ذکر است که در هفتههای گذشته هم دو نفر از زندانیان سیاسی به نامهای محمد و مهدی خداکرمی در زندان خرم آباد را به دلیل شرکت در همین کارزار سه شنبه های نه به اعدام به انفرادی و بعدا به #زندان_پارسیلون همین شهر تبعید کردند.
کارزار #سهشنبه_های_نه_به_اعدام در شرایطی ادامه دارد که آمار صدور و اجرای احکام اعدام در زندانهای جمهوری اسلامی در سه ماهه نخست امسال به شدت افزایش یافته است.
#مقاومت_روزمره #جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #لغو_مجازات_اعدام #زندان_قزلحصار #زندان_اوین
@Blackfishvoice1
امروز سه شنبه ۸ خرداد زندانیان سیاسی در زندانهای اوین، قزلحصار، کرج، خرمآباد و... در ادامه کارزار جمعی "سهشنبههای نه به اعدام" برای هجدهیمن هفته پیاپی دست به اعتصاب غذای اعتراضی زدند.
ادامه این کارزار اعتراضی در حالی است که مقامات زندان در زندان قزلحصار کرج که در یک سال گذشته بزرگترین مرکز اجرای حکم اعدام در کشور بوده؛ هفته گذشته #احمدرضا_حائری و #زرتشت_احمدی_راغب از جمله زندانیان شرکتکننده در این کارزار را به سلولهای انفرادی واحد سه ( محل نگهداری زندانیان زیر حکم اعدام) منتقل کردند.
احمدرضا حائری روز یکشنبه شش خرداد پس از یک هفته به بند عمومی بازگردانده شد، اما زرتشت احمدی راغب که شنبه پنج خرداد به سلول انفرادی منتقل شده هنوز به بند عمومی بازگردانده نشده است.
منابع موثق نزدیک به خانواده زندانیان سیاسی از اعلام اعتصاب غذای زرتشت احمدی راغب خبر داده و با توجه به بیماریهای متعدد این زندانی سیاسی ۶۴ ساله نسبت به در خطر قرار گرفتن سلامتی وی ابراز نگرانی کردند.
شایان ذکر است که در هفتههای گذشته هم دو نفر از زندانیان سیاسی به نامهای محمد و مهدی خداکرمی در زندان خرم آباد را به دلیل شرکت در همین کارزار سه شنبه های نه به اعدام به انفرادی و بعدا به #زندان_پارسیلون همین شهر تبعید کردند.
کارزار #سهشنبه_های_نه_به_اعدام در شرایطی ادامه دارد که آمار صدور و اجرای احکام اعدام در زندانهای جمهوری اسلامی در سه ماهه نخست امسال به شدت افزایش یافته است.
#مقاومت_روزمره #جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #لغو_مجازات_اعدام #زندان_قزلحصار #زندان_اوین
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Video
🔺کارزارِ #سهشنبه_های_نه_به_اعدام از #زندان_قزلحصار آغاز شد و اکنون ۱۸ هفته است که زندانیان سیاسی در چندین زندان ایران، علیه احکام اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند تا افکار عمومی را متوجهِ کشتار روزمرهی زندانیان توسط ماشین اعدام جمهوری اسلامی کنند. تمامی رسانههای جریان اصلی، رسانههای وابسته به #صنعت_حقوق_بشر و #سلبریتی_اکتیویستها این کارزار و بیانیههای متعدد زندانیان سیاسی در رابطه با کشتار در زندانها نادیده گرفتهاند.
🔺این ویدئو توسط زندانیان #قزلحصار به بیرون ارسال شده است و آنها _با علم به خطرات ناشی از این اقدام_ از افکار عمومی درخواست دارند تا نسبت به شرایط آنها بیتفاوت نباشد. شمارش سالیانهی بدنهای کشتهشده تقلیلِ مسالهی اعدام و نیز عادیسازی از اعدام است؛ اهمیت قائل شدن، بهمعنای توجه به ارزشِ جان انسانها و مخالفتِ قطعی با مجازات اعدام است؛ بدون توجه به جرم/اتهام.
🔺با توجه به رویکردِ کالاییِ صنایع حقوق بشر و اپوزيسيون به اعدام، افکار عمومی در بهترین حالت، تنها متوجه اعدام زندانیان سیاسی میشود که همین نیز بعد از سرکوب قیام #زن_زندگی_آزادی، به شکل معناداری کمرنگ شده است.
🔺 زندانیان عادی، سوختِ اصلی و دائمی ماشین اعدام هستند. اکثریت قریب به اتفاقِ این محکومان از ستمدیدهترین و محرومترین لایههای طبقهی کارگر هستند که در پی #تبعیض_سیستماتیک به سمتِ انواع بزه سوق داده شدهاند. در واقع، سیستم همانکسانی که را در اثر بیعدالتی و تبعیض، قربانی شدهاند، با طناب دار به قتل میرساند تا
الف: روی تبعیض سیستماتیک ماله کشیده و فقر و فلاکت را امری فردی تعریف کند.
ب: با کشتنِ قربانیانِ تبعیض، مشت آهنین خود را بهطور روزمره روی سر دیگر ستمدیدگان و محرومان نگاه دارد و قدرت خود را به رخ بکشد.
ج: با همین مشت، کشتنِ فقرایِ شورشی را با برندِ "دفاع از امنیت ملی" توجیه کند
🔺تا زمانیکه مخالفتِ قطعی با اعدام به یک نهادِ اجتماعی تبدیل نشود، ماشین اعدام به فعالیت خود ادامه خواهد داد. نپرسید، "جرماش چه بود"، بگوئید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است و لاغیر.
#قیام_علیه_اعدام #جمهوری_اعدام #لغو_مجازات_اعدام #کرامت_انسانی
@Blackfishvoice1
🔺این ویدئو توسط زندانیان #قزلحصار به بیرون ارسال شده است و آنها _با علم به خطرات ناشی از این اقدام_ از افکار عمومی درخواست دارند تا نسبت به شرایط آنها بیتفاوت نباشد. شمارش سالیانهی بدنهای کشتهشده تقلیلِ مسالهی اعدام و نیز عادیسازی از اعدام است؛ اهمیت قائل شدن، بهمعنای توجه به ارزشِ جان انسانها و مخالفتِ قطعی با مجازات اعدام است؛ بدون توجه به جرم/اتهام.
🔺با توجه به رویکردِ کالاییِ صنایع حقوق بشر و اپوزيسيون به اعدام، افکار عمومی در بهترین حالت، تنها متوجه اعدام زندانیان سیاسی میشود که همین نیز بعد از سرکوب قیام #زن_زندگی_آزادی، به شکل معناداری کمرنگ شده است.
🔺 زندانیان عادی، سوختِ اصلی و دائمی ماشین اعدام هستند. اکثریت قریب به اتفاقِ این محکومان از ستمدیدهترین و محرومترین لایههای طبقهی کارگر هستند که در پی #تبعیض_سیستماتیک به سمتِ انواع بزه سوق داده شدهاند. در واقع، سیستم همانکسانی که را در اثر بیعدالتی و تبعیض، قربانی شدهاند، با طناب دار به قتل میرساند تا
الف: روی تبعیض سیستماتیک ماله کشیده و فقر و فلاکت را امری فردی تعریف کند.
ب: با کشتنِ قربانیانِ تبعیض، مشت آهنین خود را بهطور روزمره روی سر دیگر ستمدیدگان و محرومان نگاه دارد و قدرت خود را به رخ بکشد.
ج: با همین مشت، کشتنِ فقرایِ شورشی را با برندِ "دفاع از امنیت ملی" توجیه کند
🔺تا زمانیکه مخالفتِ قطعی با اعدام به یک نهادِ اجتماعی تبدیل نشود، ماشین اعدام به فعالیت خود ادامه خواهد داد. نپرسید، "جرماش چه بود"، بگوئید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است و لاغیر.
#قیام_علیه_اعدام #جمهوری_اعدام #لغو_مجازات_اعدام #کرامت_انسانی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
گسترش کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام در نوزدهمین هفته؛ پیوستن ۸ زندانی سیاسی-عقیدتی واحد ۳ زندان قزلحصار به #کارزار_نه_به_اعدام
طی چندماه اخیر به دنبال موج اعدامها که تیغ برنده آن برگردن زندانیان عادی نشسته بود، در تاریخ ۹ بهمن ۱۴۰۲ جمعی از زندانیان عادی قزلحصار با تشریح شرایط خود، از همه زندانیان در زندانهای سراسر کشور درخواست همراهی و حمایت کردند. این شرایط مرگبار زندانیان عادی، توسط انبوهی از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف مورد توجه و حمایت قرار گرفت. چرا که از نظر زندانیان سیاسی کاملا واضح بود که اعدام زندانیان سیاسی مقدمه اجرای اعدامهای بیشتر درمیان زندانیان عادی و اعدام زندانیان عادی وسیلهای برای سرکوب و ارعاب همه اقشار جامعه و لاپوشانی اعدامهای سیاسی است؛ لذا بلافاصله استمداد زندانیان عادی از بقیه زندانیان ابتدا توسط زندانیان سیاسی قزلحصار وسپس سایر زندانیان مورد اجابت قرار گرفت.
در شرایطی که زندانیان عادی سالن هفت واحد یک قزلحصار هم در هفته گذشته طی یک فیلم چند دقیقهای از انبوه اعدامها (هفتهای ۱۰-۲۰ اعدام) خبردادند...شرایط زندانها و اعدامها عینیتر شد.
از طرفی طی ماههای اخیر زندانیان اعتصابی به طور متناوب به قتلعام زندانیان اهل سنت هم پرداخته و نسبت به اعدام هشدار داده بودند اما متاسفانه قاسم آبسته، داوود عبدالهی، ایوب کریمی، فرهاد سلیمی، انور خضری و خسرو بشارت اعدام شدند و تنها بازمانده این پرونده کامران شیخه که در خطر اجرای حکم اعدام است به دلایل نامعلوم به تازگی از زندان قزلحصار به زندان مهاباد منتقل شدهاست.
در هفته نوزدهم کارزار، زندانیان عقیدتی_سیاسی اهل سنت و همبندیان این زندانیانِ جانباخته در واحد ۳ زندان قزلحصار، در پیامی به کارزار سهشنبههای نه به اعدام اعلام کردهاند به کارزار میپیوندند.
اسامی آنها به شرح زیر است:
فریدون ذاکری نسب، صلاحالدین ضیایی، عیدو شهبخش، سلیمان شهبخش، عبدالغنی شهبخش، محمد صالح زیادالله، عبدالله وریا، عبدالکریم قنبرزهی
لازم به ذکر است که این زندانیان در شرایطی غیر انسانی در سالنی مشهور به "سوئیت" (انفرادیهای مخصوص زندانیان زیر حکم اعدام) نگهداری میشوند. خاصه اینکه چهار تن از این زندانیان یعنی آقایان: عیدو شهبخش، عبدالغنی شهبخش، سلیمان شهبخش وعبدالکریم قنبرزهی، هماکنون محکوم به اعدام و در معرض اجرای حکم هستند.
درحال حاضر زندانیان در زندانهای قزلحصار، اوین، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی و نقده سهشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ برای نوزدهمین هفته است که هر سهشنبه در این «کارزار سهشنبههای نه به اعدام»، اعتصاب غذا میکنند. زندانیان اعتصابی در این زندانها خواستار توجه به وضعیت این زندانیان و حمایت از آنها هستند.
#جمهوری_اعدام
#قاسم_آبسته، #داوود_عبدالهی، #ایوب_کریمی، #فرهاد_سلیمی، #انور_خضری #خسرو_بشارت
#کامران_شیخه #مهاباد
#زندان_قزلحصار #زندان_اوین #قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
طی چندماه اخیر به دنبال موج اعدامها که تیغ برنده آن برگردن زندانیان عادی نشسته بود، در تاریخ ۹ بهمن ۱۴۰۲ جمعی از زندانیان عادی قزلحصار با تشریح شرایط خود، از همه زندانیان در زندانهای سراسر کشور درخواست همراهی و حمایت کردند. این شرایط مرگبار زندانیان عادی، توسط انبوهی از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف مورد توجه و حمایت قرار گرفت. چرا که از نظر زندانیان سیاسی کاملا واضح بود که اعدام زندانیان سیاسی مقدمه اجرای اعدامهای بیشتر درمیان زندانیان عادی و اعدام زندانیان عادی وسیلهای برای سرکوب و ارعاب همه اقشار جامعه و لاپوشانی اعدامهای سیاسی است؛ لذا بلافاصله استمداد زندانیان عادی از بقیه زندانیان ابتدا توسط زندانیان سیاسی قزلحصار وسپس سایر زندانیان مورد اجابت قرار گرفت.
در شرایطی که زندانیان عادی سالن هفت واحد یک قزلحصار هم در هفته گذشته طی یک فیلم چند دقیقهای از انبوه اعدامها (هفتهای ۱۰-۲۰ اعدام) خبردادند...شرایط زندانها و اعدامها عینیتر شد.
از طرفی طی ماههای اخیر زندانیان اعتصابی به طور متناوب به قتلعام زندانیان اهل سنت هم پرداخته و نسبت به اعدام هشدار داده بودند اما متاسفانه قاسم آبسته، داوود عبدالهی، ایوب کریمی، فرهاد سلیمی، انور خضری و خسرو بشارت اعدام شدند و تنها بازمانده این پرونده کامران شیخه که در خطر اجرای حکم اعدام است به دلایل نامعلوم به تازگی از زندان قزلحصار به زندان مهاباد منتقل شدهاست.
در هفته نوزدهم کارزار، زندانیان عقیدتی_سیاسی اهل سنت و همبندیان این زندانیانِ جانباخته در واحد ۳ زندان قزلحصار، در پیامی به کارزار سهشنبههای نه به اعدام اعلام کردهاند به کارزار میپیوندند.
اسامی آنها به شرح زیر است:
فریدون ذاکری نسب، صلاحالدین ضیایی، عیدو شهبخش، سلیمان شهبخش، عبدالغنی شهبخش، محمد صالح زیادالله، عبدالله وریا، عبدالکریم قنبرزهی
لازم به ذکر است که این زندانیان در شرایطی غیر انسانی در سالنی مشهور به "سوئیت" (انفرادیهای مخصوص زندانیان زیر حکم اعدام) نگهداری میشوند. خاصه اینکه چهار تن از این زندانیان یعنی آقایان: عیدو شهبخش، عبدالغنی شهبخش، سلیمان شهبخش وعبدالکریم قنبرزهی، هماکنون محکوم به اعدام و در معرض اجرای حکم هستند.
درحال حاضر زندانیان در زندانهای قزلحصار، اوین، مرکزی کرج، خرمآباد، خوی و نقده سهشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ برای نوزدهمین هفته است که هر سهشنبه در این «کارزار سهشنبههای نه به اعدام»، اعتصاب غذا میکنند. زندانیان اعتصابی در این زندانها خواستار توجه به وضعیت این زندانیان و حمایت از آنها هستند.
#جمهوری_اعدام
#قاسم_آبسته، #داوود_عبدالهی، #ایوب_کریمی، #فرهاد_سلیمی، #انور_خضری #خسرو_بشارت
#کامران_شیخه #مهاباد
#زندان_قزلحصار #زندان_اوین #قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط بیدادگاهی در رشت در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری پیامی روشن برای کارگران، زنان، فعالان اجتماعی و همهی مردم دارد؛ مهم نیست که نام چه فردی را به عنوان رئیسجمهور از صندوقشان بیرون کشیدهاند، رویه همان رویهی چهلوششسالهی جمهوری اسلامی است، یعنی دفاع از منافع سرمایهداران و سرکوب بیامان کارگران! شریفه یک زن و یک مادر است و این حکم پیامی مستقیم به همهی زنان و مادرانی است که در صف اول اعتراضات اجتماعی ایستادهاند.
یکماه است که نمایشی به نام انتخابات راه انداختهاند و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و غیره میزنند اما صدور این حکم در آستانهی انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات فقط باید حرفهای قشنگ زد، اما در عمل باید همچون همیشه کارگران، زنان و دیگر بخشهای مطالبهگر جامعه سرکوب شوند. هنوز در خاطرمان هست که جواب کارگران مس خاتونآباد و خانوادههایشان که برای درخواست شغل راهپیمایی کرده بودند را با گلوله و سرب داغ دادند، جواب کارگران آقدره را با شلاق و زندان دادند، معلمان مطالبهگر را اخراج کرده یا به زندان انداختند و بسیاری موارد دیگر! و اکنون به یک فعال کارگری حکم اعدام دادهاند. شریفه محمدی کارگری مطالبهگر است. وی به دلیل زن بودن و پیشینهی کارگری خانوادهاش و دیدن رنج کارگران و زنانی همانند خودش همیشه دغدغهی عدالتخواهی داشته است. جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیتهی هماهنگی تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است. اگر عضویت در کمیتهی هماهنگی مصداق «بغی» است، پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته صدق میکند! به این سناریوی مسخره پایان دهید. جرم شریفه محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است. شریفه محمدی باید بیقید و شرط و فوراً آزاد شود.
کارگر زندانی، ریحانه انصارینژاد
شانزدهم تیرماه هزاروچهارصدوسه
#جمهوری_اعدام #شریفه_محمدی #ریحانه_انصاری_نژاد #محمود_صالحی #کمیته_هماهنگی_برای_کمک_به_ایجاد_تشکل_های_کارگری #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
یکماه است که نمایشی به نام انتخابات راه انداختهاند و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و غیره میزنند اما صدور این حکم در آستانهی انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات فقط باید حرفهای قشنگ زد، اما در عمل باید همچون همیشه کارگران، زنان و دیگر بخشهای مطالبهگر جامعه سرکوب شوند. هنوز در خاطرمان هست که جواب کارگران مس خاتونآباد و خانوادههایشان که برای درخواست شغل راهپیمایی کرده بودند را با گلوله و سرب داغ دادند، جواب کارگران آقدره را با شلاق و زندان دادند، معلمان مطالبهگر را اخراج کرده یا به زندان انداختند و بسیاری موارد دیگر! و اکنون به یک فعال کارگری حکم اعدام دادهاند. شریفه محمدی کارگری مطالبهگر است. وی به دلیل زن بودن و پیشینهی کارگری خانوادهاش و دیدن رنج کارگران و زنانی همانند خودش همیشه دغدغهی عدالتخواهی داشته است. جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیتهی هماهنگی تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است. اگر عضویت در کمیتهی هماهنگی مصداق «بغی» است، پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته صدق میکند! به این سناریوی مسخره پایان دهید. جرم شریفه محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است. شریفه محمدی باید بیقید و شرط و فوراً آزاد شود.
کارگر زندانی، ریحانه انصارینژاد
شانزدهم تیرماه هزاروچهارصدوسه
#جمهوری_اعدام #شریفه_محمدی #ریحانه_انصاری_نژاد #محمود_صالحی #کمیته_هماهنگی_برای_کمک_به_ایجاد_تشکل_های_کارگری #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی #علیه_سکوت
@Blackfishvoice1
بنا به گزارش صفحهی #گلرخ_ایرایی
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در محکومیت صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
پیوستن زندانیان #زندان_اردبیل و #زندان_قائم_شهر به کارزار
زندانیان #کارزار_علیه_اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم "اعدام" و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به #اعتصاب_غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهام های مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر که تا حالا اسمی از آنها منتشر نشده نیز، در همراهی با کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام " و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند.و این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه "نه به اعدام" به خواسته ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار "سهسشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین(بند۸،بند۶،بند۴و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر ، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیه هفته گذشته زندانیان کارازر "سهشنبههای نه به اعدام" به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان "علیه اعدام" شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم مای ساتو به جای آقای جاوید رحمان به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواسته های این کارزار در خصوص دفاع از "حق زندگی" شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام ##قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
زندانیان #کارزار_علیه_اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم "اعدام" و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به #اعتصاب_غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهام های مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر که تا حالا اسمی از آنها منتشر نشده نیز، در همراهی با کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام " و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند.و این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه "نه به اعدام" به خواسته ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار "سهسشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین(بند۸،بند۶،بند۴و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر ، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیه هفته گذشته زندانیان کارازر "سهشنبههای نه به اعدام" به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان "علیه اعدام" شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم مای ساتو به جای آقای جاوید رحمان به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواسته های این کارزار در خصوص دفاع از "حق زندگی" شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام ##قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کوتاه دربارهی بیشخاص بودن صدورِ حکم اعدام برای #شریفه_محمدی
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1