کانال رسمی هزار باده فرهنگ
729 subscribers
3.38K photos
475 videos
80 files
2.71K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
آنان #فردوسی نداشتند

💠به مناسبت ۲۵ اردیبهشت ؛ پیشکش به فروهر پاک وچالاک ودلیر ودرخشان فرزانه‌ی گشاده زبان ایرانی؛ #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی

بنام خداوند خورشید وماه
🔹فرزانه‌ی توس درخراسان بزرگ؛ خاستگاه فرهنگ وزبان نژاده‌ی ایرانی درروستای " پاژ " از بخش‌های تابران توس درسال ۳۲۹ فرارفت (هجری) درخانواده‌ای دهگان نژاد چشم به گیتی گشود. نام واژه‌ی دهگان درآن روزگار به کسی پیوسته بود که دارای زمین وخواسته‌ی کافی بود. و بزرگترین خویشکاری دهگانان ایرانی نگاهبانی و پاسداری از نهادک (میراث) فرهنگی و کارنامه‌ی کهن نیاکانی بود. پس فرزانه‌ی توس ازهمان نخست روزهای زندگی در دامان پدر و مادری دانشی و فرهیخته وشاید آشنا به زبان پهلوی بالید وقامت برافراشت. اودرشهری بالید و پرورش یافت که یکی ازپایگاه‌های فرهنگ و باورهای ناب ایرانی بود. هرنسیم پگاهیش آمیخته به شمین خوش آگین و دل آویز فرزان کهن بود. هنوز هزارانش به بانگ پهلوانی غوغا وخروش مستی آفرین سر می‌دادند ؛ و خوی و منش بیشتر مردمش:جوانی؛ گشاده زبانی؛ راستی و پهلوانی بود. درهنگامه‌ی جوانی دل آگاه توس بود که خورشید بخت خاندان سامانی به تیرگی گرایید. و با پدیدار شدن غلام زادگان ترک پیورز (متعصب) و فاقد روح اشراق؛ روزگار چهره‌ای دیگرگون به خود گرفت. و ایران ستیزی وکوشش در ستردن نشانه‌های فرهنگ اشویی ایران سرلوحه‌ی کارسیاست بازان زمانه گشت. دانشی مرد توس به روشنی شاهد ناروایی بر مردمی بود که با تمدنی ژرف و باشکوه؛ بالاترین نام واژه‌ی ایزدی - انسانی؛ یعنی "آزاده" و"آزادگان" را برای خویش در برگ نبشته‌های کارنامه‌ی بشری به ثبت رسانیده بودند. چرا که او در بازگفت‌های کهن و اشویی آریایی "آزاده" را درست برابر و هم گون ایران و ایرانی می یافت. اینک ایرانی وموالی؟ چه گواژه‌ی زشتی !!

🔹روزگار حکیم زمانه‌ی اقتدار تاریکی وظلمت؛ زشتی وتباهی؛ کژی و ناراستی بود. دوران سیاهی بود که افراسیابی پیورز و تهی از اندیشه و فرزان ایرانی؛ و درآمیغ گسسته فر؛ بر سرزمین آزادگان اهورایی فرمان می راند. و ایرانیان راست اندیش را به بهانه‌های بی بنیاد ازجمله قرمطی بودن به خاک وخون می‌کشید. و شاعرک‌های در باریش تمدن وفرزان ژرف و دیرپای ایرانی را به پاس خوشایند سلطان ترک به باد ریشخند می‌گرفتند؛ و به پاداش این گفتارهای سست و ژاژخای؛ آلات خوان از زر می‌زدند:

اندرآن وقت که رستم به هنر نام گرفت
جنگ بازی بد و مردان جهان سست سگال

گر بدین وقت که تو رزم کنی؛ زنده شود
تیر ترکان ترا بوسه دهد رستم زال

و نویسندگان و اندیشمندان پیوسته با دربار غزنوی؛ حتا بزرگ‌مردی هم‌چون بیهقی را بنابر نیک‌اندیشی برآن می‌داشت تا با پیش‌کشیدن خواست واراده‌ی خداوندی؛ مردم را به سوی آرامش و قبول این اوضاع خفت‌بار و دهشت‌آمیز سوق دهند:
"ناچاراست راضی بودن به قضای خداوند عزوجل و مطیع و منقاد باشند و در این طاعت هیچ خجلت بخویشتن راه ندهند."
🔹درچنین هنگامه‌های تنگ و جزم‌اندیشی بود که فرهنگ آسمانی ایران درخشش تهمتنی خردورز و نجات‌بخشی سود رساننده (سوشیانت) را نویدگر گشت: "هر هزار سال مهر به گونه‌ی رهایشگری برای نجات مردمش بر روی زمین پدیدار می‌گردد" فرهنگی که بالاترین و والاترین آماجش درآفرینش آدمی؛ یاری و هم گامی با خداوند در تاراندن پلیدی و پتیاره؛ در راستای پیروزی راستی بر دروغ و نو ربر ظلمت است. و بزرگیش تا گامه‌ای است که شناخت انسان و خداوند در این خویشکاری سترگ به سختی و تیزبینی میسر تواند بود. دل‌آگاه توس در چنین روزگارسخت و هولناک نهنگان مردم کش؛ با آگاهی و بینش ژرف از جریان‌های روزگار با تکیه بر فرزان و دانش ایزدی خویش پای درآوردگاه پرصلابت اندیشه نهاد؛ و حرکتی بس گران وتوان مند را وارون خواست صاحبان زر و زور؛ نیرنگ و ستاوه آغاز نمود. چرا که فرزان در فرهنگ اشویی ایران "به بخشی از دانسته‌ها گفته می‌شود که بنیادشان سخن خداونداست. "پاینام حکیم در اندیشه‌های روشن گشت (اشراق) ایرانی درست هم‌گون و هم‌چم با انسانی است برگزیده که در باورهای عبری- سامی ازسوی خداوند مورد نواخت و الهام ایزدی قرارمی‌گیرد؛ و به سخن- باوری ایرانی؛ باشنده‌ای است فرهمند.

🔹فردوسی به راستی از خویشکاری نهمارش در برابر ایران و به ویژه زبان پارسی؛ این دژ گزند ناپذیرهویت ایرانی بسی آگاه بوده است. و به یاری "دینای" فرهمندش به گزینشی هوشمندانه مبادرت ورزیده است:

بسی رنج بردم دراین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی

بناهای آباد گردد خراب
زباران و ازتابش آفتاب

پی افکندم ازنظم کاخی بلند
که ازباد و باران نیابد گزند

ازآن پس نمیرم که من زنده ام
که تخم سخن من پراگنده ام

هران کس که دارد هش و رای ودین
پس از مرگ برمن کند آفرین👇ادامه👇
شاه‌نامه؛ نامه‌ی ارج انسان است
به نام خداوند جان و خرد
🔹فرهنگ درمشرق زمین فرودین و ساخته وپرداخته‌ی هوش و خرد (ذهن) آدمی نیست. بلکه دهش وداده‌ای است خدایی که در سرشت و درون انسان ایزدی نهاده شده است که به پای‌مردی گزیدگان اهورایی برای رهایی و پالایش انسان‌ها ودرآمیغ در راستای گسترش خواست و اراده‌ی ایزدی در گستره‌ی هستی به فرودی آماج دار تن در داده است.

متن کامل مقاله‌ی وزین و مستوفای "#شاهنامه_نامه_ارج_انسان_است" به مناسبت 25 اردیبهشت روز بزرگداشت #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی را به قلم #مهدی_رحمانی_قوچانی در ادامه بخوانید (هشت صفحه)... 👇👇👇👇

#فصلنامه_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
🖤هم‌جواری استاد محمدرضا شجریان با فردوسی بعد از هزار سال

#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی تولد ۹۴۰ میلادی / وفات ۱۰۲۰
#استاد_محمدرضا_شجریان تولد ۱۹۴۰ میلادی / وفات ۲۰۲۰

هردو با هزار سال اختلاف زمان، هشتاد سال عمر کردند و فخر ایران شدند

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #شاه_نامه_زبان_ملی_انسان_دانش_ور_و_درست_گفتار_ایرانی_است بنام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد فرهنگ در باورهای کهن و اشویی شرقی، بخشش و داده‌‌ای است آسمانی، که برای والایی و برکشیدنِ باشنده‌ی خاکی فرو فرستاده شده‌است. نواختی است، بی‌کران…
.

#یاری_نامه_ها:

۱- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش برتلس، ج یک، مسکو، ۱۹۶۶

۲-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش برتلس، ج سوم، مسکو، ۱۹۶۷

۳-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش برتلس، ج چهارم، مسکو، ۱۹۵۶

۴-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش رستم علییف، ج پنجم، مسکو، ۱۹۶۷

۵-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش عثمانف، ج هفتم، مسکو، ۱۹۶۸

۶-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش برتلس، ج هشتم، مسکو، ۱۹۷۱

۷-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش محمد رمضانی، ج یک، چ دوم، کلاله خاور ۱۳۵۴

۸-
فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به کوشش خالقی مطلق، دفتر یکم، انتشارات روزبهان، ۱۳۶۸

۹- نویسنده گمنام، خردنامه، به کوشش دکتر ثروت، انتشارات امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۷۸

۱۰- بهار، مهرداد، اساطیر ایران، بنیاد فرهنگ ایران، چ اول، ۱۳۵۲

۱۱- رازی، نجم الدین ابوبکر، مرصادالعباد، به کوشش دکتر ریاحی، انتشارات علمی و فرهنگی، چ هفتم، ۱۳۷۷

۱۲- بلخی، جلال الدین محمد، مثنوی، به کوشش محمد رمضانی، کلاله خاور، بدون تاریخ

۱۳- پور داود، ابراهیم، یشت‌ها، به کوشش دکتر فره‌وشی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶

۱۴- آذر‌گشسب، فیروز، گات‌ها، انتشارات فروهر، چ اول، ۱۳۵۱

۱۵- زرین‌کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف، انتشارات امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۶۷

۱۶- صفا، ذبیح‌الله، گنج سخن، ج یک، انتشارات ققنوس، چ هشتم، ۱۳۶۷

۱۷- نسفی، عزیزالدین، انسان الکامل، به کوشش ماریان موله، انتشارات طهوری، چ چهارم، ۱۳۶۷

۱۸- خوارزمی، تاج‌الدین حسین، شرح فصوص‌الحکم، به کوشش نجیب مایل هروی، انتشارات مولی، چ سوم، ۱۳۷۵

۱۹- سهروردی، شهاب‌الدین، آثار فارسی، به کوشش فرشید اقبال، انتشارات سبکباران، چ اول، ۱۳۸۲

۲۰- بهار، مهرداد، از استوره تا تاریخ، به کوشش دکتر اسماعیل‌پور، نشر چشمه، چ اول، ۱۳۷۶

ص (۸) پایان


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#ایران
#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
#نقد
#داستان
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#محمد_معین_فر

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#درفش_فردوسی


پیش‌کش ِ روان ِ فردوسی، به یاد بیست و پنجم اردی‌بهشت، روز ِ نکوداشت ِ استاد.

«درفش ِ فردوسی»



غم ِ نان، کرده پژمرده، دل ِ پیر و جوانم را
غبار ِ غم، گرفته آستین و آستانم را

نشسته بر کنار ِ جوی و حسرت می‌برم بر عمر¹
به آتش می کَشَد، باد ِ تأسُف، دودمانم را

نیارد خم به ابرو، تنگ‌چشم ِ سفره‌ی ِ غارت
بسوزد ناله‌ی ِ مظلوم، مغز ِ استخوانم را

نمی‌آید به زیر ِ سایه‌ی ِ بوم ِ زمان، آن‌کس²
که دارد بر سرش شه‌نامه، فرّ ِ باستانم را

نمی‌تابد مَحَبّت، مِهر و ماه از دیده پنهان است
سپاه ِ تیرگی، پوشانده روی آسمانم را

نگرداند سر از بی‌راهگی، این دیو ِ بدآیین
نشانم بر کمانم، تیر ِ تدبیر ِ بیانم را

زبانم، وام‌دار ِ همّت ِ
فردوسی ِ توسی است
به میدان آورم شعر و بگردانم زبانم را

به راه افتاده چرم ِ کاوه، چشمش مانده بر راه است³
بگیرم از زمین اینک درفش ِ کاویانم را

به خوناب ِ قلم، پرده کشم از کار ِ بددینان
ببندد گر بدوزد اهرمن، دست و دهانم را

به هردَم می‌کشد فریاد ِ خاموشان، به جانم چنگ
به فریادی بشورانم جوانم را جِهانم را

کنون ایران، به راه ِ رستم و صدکاوه دارد چشم
ز ِ آتش، چون سیاوش بگذرم، بندم میانم را⁴

ز ِ خاکستر دوباره سربرآرد قُقنُسی دیگر⁵
گلستان می‌کنم با شور ِ حافظ بوستانم را

م. فرهنگ ۱۴۰۱/۲/۲۵
ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- یادآور بیت مشهور حافظ:

بنشین بر لب ِ جوی و گذر ِ عمر ببین
کاین اشارت ز ِ جِهان ِ گذران ما را بس

۲- یادآور بیت سعدی:

کس نیاید به زیرِ سایه‌ی ِ بوم
ور همای، از جهان شود معدوم

گلستان، باب اوّل، حکایت سوم

۳- یادآور شعر زنده‌یاد سیمین بهبهانی:

این چرم ِ رها افتاده
بی‌برگ و نوا افتاده

گویی كه ز خود می‌پرسد:
پس كاوه‌ی آهن‌گر كو؟

مجموعه اشعار سیمین بهبهانی، انتشارات نگاه، چ اول، تهران، ۱۳۸۲، ص ۵۸۵.

۴- سیاوش برای اثبات بی‌گناهی‌اش، از آتش گذشت و به کی‌کاووس، پدر خویش نشان داد که رویین‌تن است.

۵ - ققنوس، پرنده‌ای است افسانه‌ای که چون پس از هزار سال، مرگش فرارسد، به شوری شگفت، آواز می‌خواند و از منقارش، آتش برمی‌آید و سپس در آتش ِ آوازهای خویش می‌سوزد، خاکستر می‌شود و هم‌زمان ققنوسی دیگر را در دل خاکستر خویش، می‌پروراند. روز دیگر که باد برخیزد و خاکستر به کناری رَوَد، ققنوس سربرمی‌دارد و این‌گونه در خویش، زاده می‌شود.

https://t.me/FarhangDoostan/2070


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#ایران
#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
#نقد
#داستان
#ادبیات
#فرهنگ
#پژوهش
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#محمد_معین_فر

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

💠به هر خانواده تاجیک کتاب «
#شاهنامه» اثر #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی اهداء می شود

#امامعلی_رحمان_رئیس_جمهور_تاجیکستان طی سخنرانی خود در سمپوزیوم بین المللی به مناسبت یکصد و پانزدهمین سالگرد آکادمیسین باباجان غفوراف دستور داد تا «شاهنامه» ابوالقاسم فردوسی را به منظور اطلاع رسانی هر چه بیشتر مردم منتشر و در دسترس عموم مردم کشور قرار دهند.

رئیس جمهور تاجیکستان این اقدام را در جهت شناخت صحیح گذشته و ارزش های فرهنگی مهم و به موقع دانست.



https://t.me/IranianStudiesNews/1873


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan