میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.6K subscribers
6.57K photos
830 videos
48 files
614 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
#امام_رضا_ع

عرض ارادت من و هم گریه های من..
بر حضرت رئوف، امام رضای من

تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی
جای دگر که رنگ ندارد حنای من!

چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز
کاری بکن بحق جوادت برای من

 دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم
 گفتی بیا به طوس بیا در سرای من..

دستم گدای توست و پایم براه تو
جز این شود قلم بشود دست و پای من

قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی
با تو مبارک است همیشه دعای من

من زنده ام به نوکری خانه ی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!

دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت
ورنه جهنم است، جهنم سزای من

دیشب کنار پنجره فولاد سوختم
آقای من چه شد سفر کربلای من

ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند
حالا ز گریه درنمیاید صدای من

وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد
لب تشنه بود جد سر از تن جدای من

#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

سلام حضرت جان،مهربان دوران ها
سلام مأمن آرامش پریشان ها
ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها
شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها
نفس بریده ام و جان تازه می خواهم
برای از تو سرودن اجازه می خواهم

رسیده ای که بتابی به آسمان همه
تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه
مرام آینه ها را بده نشان همه
دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه
برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو
امید هر دل بی سرپناه یعنی تو

همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست
نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست
و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست
ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست
لباس خادم این نورخانه سنگین است
خیال نوکری ات حسرت سلاطین است

شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست
همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست
صداقت دل بی ادعایمان اینجاست
مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست
پناه مردم دلخسته از ستم هایی
تمام دلخوشی کشور عجم هایی

اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است
هنوز نام تو اسم شب خراسان است
امید روشنمان ذکر یا رضا جان است
درون سینه به مهرت،گناه سوزان است
همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت
گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت

ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست
تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست
بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست
رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست
نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن
تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن

نیامدم که تو را باز درد سر بدهم
رسیده ام که در این آستانه سر بدهم
کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم
برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم
گرفتم از در این خانه اعتقادم را
جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را

به زخم بی کسی ام التیام می خواهم
سلام داده،علیک السلام می خواهم
ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم
میان حصن حصینت دوام می خواهم
نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم
خرابم و به دعایت همیشه محتاجم

حرم شنیده فقط بغض در صدایم را
نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را
کسی نداشته جز چشم تو هوایم را
فقط تو باخبری بغض کربلایم را
خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود
دلم مسافر محروم اربعین نشود

اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟
منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟
مرید عشق حسین غریب تان باشم؟
گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟
"بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد"

#حسن_کردی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

نَفَسم سوخته از فرط گناه آقاجان
در گلو نیست مرا هیچ جز آه آقاجان
مثل یک آهوی زخمی فراری از شهر
دل تنگم به تو آورده پناه آقاجان
هر چه از حال و هوای حرمت دور شدم
دل سردر گمم افتاد به چاه آقاجان
چاره خستگی ام جرعه ی سقاخانه ست
بتکان خستگی ام را به نگاه آقاجان
آسمان بسکه به پابوس ضریحت آید
می زنم در حرمت بوسه به ماه آقاجان
مرگ را ساده گرفتم اگر از عشق تو بود
زائرت بوده ام و چشم به راه آقاجان

#حسن_کردی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست
تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست

خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم
خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست

کجاست ملجا ما؟ غیرِ گوشه ی حرمش
کجاست جنت ما ؟هر کجا امام رضاست

در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا
بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست

دگر چه واهمه ای از قیامتت داری
اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست

کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم
که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست

##

دلم خوش است بیایی زمان تلقینم
که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست "

#احسان_نرگسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع


همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار

زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار

#صائب_تبریزی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

گفتند قسم بده رضا را به جواد
هشتَم گِرو نُهَم شده یعنی این

🍃🌸
#امام_رضا_ع

گنبد نگو بگوكه نگين جهانيان
گلدسته نه بگو كه ستون هاي آسمان
 
زائر نگو بگو كه ملك هاي عرش حق
خادم نه  جبرئيل خداوند لا مكان

مرقد  نگو و كعبه بگو بر ضريح او
بوي خداي ميرسد از بارگاهشان

هر چيزدر جوار شما پر بها شود
بيهوده نيست قيمت بالاي زعفران

هر جا رويم از سر خوانت نميرويم
از بس كه سفره كرمت هست بي كران

دنيا به آستان حريمت دخيل شد
كوچكترين گداي شما جبرئيل شد

#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#موسی_علیمرادی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

حاصل عمر فقیران خرج سلطان می شود
دسترنج مور تقدیم سلیمان می شود

گریه در آغوش او توحیدِ تکوینی ماست
قطره‌قطره اشکِ ما دریای ایمان میشود

مشقِ هر روز و شب ما نام شیرین رضاست
خضر ، پای درس او طفل دبستان می شود

ظرفِ من ظرفیّتش در حدِّ آهوها نبود
خواب دیده کهف را..،روزی نگهبان می شود!

مثل کفشِ پاره ای تحویل می گیرد مرا
درد های کهنه ام اینجاست..،درمان می شود

مهربانیِ پدر _ مادر کجا وُ مِهر او!
آدم از لطفِ رئوفِ طوس حیران می شود

ریشه های معرفت در صحن جامع ، جمع شد
کاه عقلم در حریمش کوه عرفان می شود

پادشاهان جهان در مُلک مشهد ، نوکرند
هر شهنشاهی مگر شاه خراسان می شود!

رو به ایوان رضا ، هو می کشم یا مرتضی
بس که تصویر نجف اینجا نمایان می شود

یا رضا گفتیم ، یا معصومه‌جان تعبیر شد
زعفران داریم..،تبدیلِ به سوهان می شود

صحن این خواهر_برادر ، اعتبار خاک ماست
مشهد و قم آبروی کل ایران می شود

خِطّه ی مشرق غروبی را به خود هرگز ندید
نیمه‌شب‌ها گنبدش خورشید تابان می شود

چاره‌ی بیچارگی باب‌ُالجواد کویِ اوست
هرکه هرچه شد به دست این پسرجان می شود

ناله‌ی یَابْنَ الشَّبیش قاتل جان من است
چشم حیوانات با این آه ، گریان می شود

داد می زد : جدِّ ما با کام عطشان ، ذبح شد
آن تن بی سر که رفته‌رفته عریان می شود

استخوان سینه ای در زیر سُم ها نرم شد...
پیکر پاشیده ای با خاک یکسان می شود

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#حضرت_معصومه_س
#دهه_کرامت

عرض و سما حیران این خواهر برادر
دنیاست در دستان این خواهر برادر

اولاد موسی صاحب این خانه هستند
هستیم ما مهمان این خواهر برادر

جان جهان در مشهد و در قم نهان است
پس جان ما قربان این خواهر برادر

شکر خدا یک عمر رزق ما رسیده است
از سفره احسان این خواهر برادر

این سرزمین همواره غرق عشق و شور است
از لطف بی‌پایان این خواهر برادر

محتاج این و آن نخواهد شد کسی که
شد دست بر دامان این خواهر برادر

ای کاش بنویسند روز حشر ما را
در زمره یاران این خواهر برادر

#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

سلطان اگر چه نوکر او رو سپید نیست
جز‌ خانه‌ی سخا و کرامت امید نیست

پر می کند دو دست گدا را ابَاالحسن
سائل در آستان رضا نا امید نیست

در خیل زائران و گدایان آفتاب
اصلاََ کسی که مرحمتش را ندید نیست

باید طواف کرد شبیه کبوتران
دور مراد هر که نگردد مُرید نیست

آهو پناه می برد و ضامنِ رئوف
قول و قرار هاش که وعده وعید نیست

از ضجّه های زائر او پشت پنجره
فولاد اگر که آب شود هم بعید نیست

موسی تبار هست و مسیحا دم است او
در این تبارمعجزه چیزی جدید نیست

باب الجواد چون که درِ استجابت است
غم در دل کسی که به این در رسید نیست

#عباس_گودرزی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

دلم شوق تو را از باغ رضوان، بیشتر دارد
بهشت کویت از فردوس، خواهان بیشتر دارد 

هوای روح من ابری است آقاجان! بگریانم
هوا وقتی که دلگیر است، باران بیشتر دارد 

اسیر پیلهٔ خویشم، پُرم ازحسرت پرواز
چنین پروانه‌ای شوق گلستان بیشتر دارد 

تو خورشیدی اگر چه بر تمام خلق می‌تابی
ولی همسایه با همسایه، احسان بیشتر دارد 

بیا دل را به اقیانوس آرام رضا بسپار
اگر دل‌شوره از شب‌های طوفان بیشتر دارد 

همیشه ازدحام دست‌ها بر سفره‌ات پیداست
هر آن‌کس دست‌و‌دل‌باز است، مهمان بیشتر دارد 

بزرگی کن مرا کوچک حسابم کن که می‌دانم
نظر بر مور، امثال سلیمان بیشتر دارد 

 اگر دنیا جوابم کرده، دنیای جوابی تو
که این دارالشفاء از درد، درمان بیشتر دارد 

شفاعت کن مرا پیش خدا با آبروی خود
رضای دوست از این راه، امکان بیشتر دارد 

غلامی تو را از مادرت زهرا طلب کردم
که مادر نقش، در تصمیم سلطان بیشتر دارد 

اگر چه عطر رضوان در جهان پیچیده با نامت
ولی فیض حضورت را خراسان بیشتر دارد

#سید_حسین_سیدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#ولادت

آی دنیا آی دنیا لحظه ای بشنو مرا
که فقط یک حرف دارم ،حرف بی چون و چرا
کوری چشم حسودان تا خدا باشد خدا
نیست مولا جز علی و نیست سلطان جز رضا

این علی و آن علی در دو جهان جان‌ منند
این علی و آن علی ، مولا و سلطان منند

دوره ی غم ها سر آمد،  آمده دوران ما
در دو عالم پهن گشته سفره ی سلطان ما
آمده کشتی چاره ساز هر طوفان ما
آمده امشب حسین ِ زینب ِایران ما

بوی رحمت بوی نعمت بوی باران آمده
البشارت فاطمه ! سوم علی جان آمده

ای همیشه سرپناه بی پناهان السلام
ای امید آخر نامه سیاهان السلام
تکیه گاه محکم ِ بی تکیه گاهان السلام
شهریار ملک ایران ، شاه شاهان السلام

ظلمت محضم ولیکن رو به ماه آورده ام
"بر امام مهربان خود پناه اورده ام "

ما نمیخواهیم از تو جز تو را ، حاجت تویی
صبح ِ چاره ساز ما در هر شب وحشت تویی
اهل تو هستیم ما ، بابای این ملت تویی
نعمت از این چیست بالاتر، ولی نعمت تویی

چاره مایی چه در قنداق چه بین کفن
رعیتت هر که نباشد نیست با ما هم وطن

دست و دلبازی که آهو را ضمانت می کند
با گدایانش چه در روز قیامت می کند؟
بیش از این دنیا در آن دنیا کرامت می کند
مثل جدش قاتلش را هم شفاعت می کند

غم مخور عمخوار ما سلطان علی موسی الرضا ست
در دو عالم یار ما سلطان علی موسی الرضاست

غصه هامان بود بی پایان اگر مشهد نبود
دردهامان بود بی درمان اگر مشهد نبود
عمرمان می شد شب هجران اگر مشهد نبود
اصلا آقاجان چه بود ایران اگر مشهد نبود

از تو ممنونیم اعلی حضرت ایران شدی
در دو عالم آبروی ملت ایران شدی

چایخانه های تو سرچشمه ماء معین
چایخانه های تو میخانه ی اهل یقین
چایخانه های تو مانند فردوس برین
چایخانه های تو دارد هوای اربعین

چایی ِ بعد از زیارت از عسل شیرین تر است
همچنان چایی ِ موکب هاست چیزی دیگر است

ای که چشم مهربانت چاره ساز هر غم است
ای که دست ِ رافتت ، ضرب المثل در عالم است
هر چه از لطف تو و حال بدم گویم کم است
مشهد من دیر گشته روزگارم درهم است

ساقیا لبریز از دوری شده پیمانه ام
من خمار جرعه ای از آب سقاخانه ام

باز سامانم بده دارد محرم می رسد
مرده ام جانم بده دارد محرم می رسد
درد و درمانم بده دارد محرم می رسد
رزق بارانم بده دارد محرم می رسد

از من این دلواپسی های محرم را نگیر
این حسین‌‌ جانم‌ حسین ، این اسم اعظم را نگیر

#محمد_حسین_رحیمیان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#ولادت

کاش ای سالک، مسیرِ حق روی
مَردِ رَه گَردی، اسیرِ حق شوی

سِرّ توحیدی، ولای مرتضاست
شَرطِ توحیدی، تولّای رضاست

هر دلی، کز راهِ مولا می‌رود
طورِ سینای رضا را می‌رود

هر کسی سلمانِ مولا می‌شود
با رضا، غرقِ تولّا می‌شود

گنبد و گلدسته‌ی شاه نجف
می‌برد دل را خراسان، صف به صف

از نجف تا مشهد ایوانِ علیست
از مدینه تا قم، اُستانِ علیست

هستیِ ما، مؤمنات و مؤمنین
دو علی، دو فاطمه، تا یومِ دین

شهرِ معصومه که خود بابُ الرضاست
پایتختِ عترتِ آل عباست

کوریِ چشمِ همه، عدوانِ ما
پایتختِ مهدی است ایرانِ ما

خاکِ ما، فتحُ الفُتوحِ مجتباست
فاتحِ ایران، شهیدِ کربلاست

چون حسن، دل‌های ما را شاد کرد
پس رضا، ویرانه را آباد کرد

هر قدم برداشت، آنجا نور شد
از شلمچه تا به نیشابور شد

چند سالی پایتختش طوس ماند
لیک، ایران با رضا مَانوس ماند

این وطن، مُلکِ سریرِ ارتضاست
کشورِ سلطان علی موسی الرضاست

سلطنت از آنِ ایران است و بس
شاهِ ما شاه خراسان است و بس

چون قدم برداشت سوی خاک ما
دید در پایش قلوبِ پاک ما

هست خاکِ این وطن، جامِ جمَش
ریشه‌ی حبُّ الوطن، در مقدمش

او چو آمد، پا در این خِطّه گذاشت
یادگارانی، به هر قطعه گذاشت

از عنایاتِ امیرالمؤمنین
کشورِ موسیَ بنِ جعفر را ببین

هر مَلَک، از طوس می‌گیرد سراغ
تا حریمِ تربتِ شاهِ چراغ

بانوی قم، دخترِ دلبندِ اوست
حضرتِ روحِ خدا فرزند اوست

خود رضا، بابای ایمانیِ ماست
هدیه‌اَش، یارِ خراسانیِ ماست

رعیتِ سلطان، مطیعِ رهبر است
سایه‌ی سلطان، هَماره بر سر است

روز میلاد رضا، روز خداست
روز رئفت، روز احسان بر گداست

ما که جز خاکِ سَرایش نیستیم
دست‌بردار از ولایش نیستیم

سالروزِ اوست، اِنفاقی دگر
جشنِ ما تجدیدِ میثاقی دگر

ما بر این در، با تولّا آمدیم
در پِیِ تبریکِ زهرا آمدیم

وقتِ دقُ الباب، شد ذکرِ همه
حق مبارک، ای عزیز فاطمه

باز کن در، غرقِ میلادیم ما
طالبِ دیدارِ نوزادیم ما

بس بر این دیدار، لَه لَه می‌زنیم
بوسه بر قنداقِ آن شه می‌زنیم

گفت موسی با رضا، روحی فِداک
آمدی! ای زاده‌ی اَصلابِ پاک

نجمه بانو! مقدمَش تبریک باد
مژده، ایامِ فرج نزدیک باد

نورِ چشمَت را کمی تربت بده
گوش، بر دورانی از غیبت بده

بعدِ چندین نسل، از این نورِ چشم
می‌شود مهدیِ او، مستورِ چشم


می‌رسد روزی که آید در حرم
می‌رسد، آن نورِ چشمانِ ترم

تکیه بر کعبه، زنَد بانکِ صَلا
این منم، پورِ شهیدِ کربلا

آنکه عطشان نحر شد، بینِ دو نهر
رَاسِ او گردانده می‌شد، شهر شهر

کوفه کم نگذاشت از آزارها
عترتش آواره در بازارها

وای، از ویرانه و بازارِ شام
حال، روزِ انتقام است انتقام

آمدم در زادگاهی محترم
تا بگیرم انتقامِ مادرم

#محمود_ژولیده
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#ولادت

باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام
میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام

شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت
صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام

از همانجا به منِ خسته محبت داری
از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام

کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع
سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام

ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل
داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام

ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو
قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام

آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم
خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام

میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم-
-با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام

دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم
یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام!

#مرضیه_عاطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

تو دادی بر کویر جان ما احساس دریا را
تو برکت داده ای با رد پایت خاک دنیا را
نمی‌گیرد کسی خرده به زائر که پس از اینجا
ندارد آرزوی دیدن فردوس زیبا را
چنان روحی به زائر می دمد دور ضریحت که
کمی مانده ست با اذنت کند زنده مسیحا را
چنان آوازه ی پایین پایت پر شده تا عرش
که کعبه هم ندیده دور خود این جمع والا را
کسی که مهربان تر، خانه اش از میهمان پر تر
شرف دادی تو با احسان خود ضرب المثل ها را
هوای آسمان صحن تو آنقدر جذاب است
که زائر می برد از خاطرش سرما و گرما را
من از احساس شادیِ کبوترهات فهمیدم
نخواهد خورد مهمانت غمِ روزیِ فردا را
چنان بیمار عشق انگیزه می گیرد کنار تو
که نذرت میکند یکجا پس انداز مداوا را
در این شهری که تاریک است غیر از این حرم،هرگز...
نمی فهمد کسی جز نازنین قلبت، غم ما را
گرفته باز باران پشت پلک چشم هایم را
نگاهی می کنی این عاشق شیدای تنها را؟

#حسن_کردی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

احساس می کنم که همین‌جاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم

هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف
این است آرزوی من این است حاجتم

آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم

یک سال می شود که به مشهد نیامدم
یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم

خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم
یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم

در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا
در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم

گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو
با جبرئیل های حرم گرم صحبتم

گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم

وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس
پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم

جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم

خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم

من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم

کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم
قربان این گداشدنِ با‌اصالتم

ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم

مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم

صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم

محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم

کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم

سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم

صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی...
من محو در تجلیِ این بی نهایتم

سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم

بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده ای به همین راه عادتم

نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد
با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم

ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم

تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای
من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم

یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا...
گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم

▪️
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#ولادت

خدا وقتی به جسمَش ریخت در روز ازل جان را
به قلبم داد عشقِ حضرتِ شاهِ خراسان را

دمید از ذره ذره روح خود بر ضامنِ آهو
وَ این یعنی ضمانت کن پس از این هر پریشان را

تمام مهربانی شد خلاصه کنجِ لبخندش
هوایِ رأفتش هر لحظه نازل کرد باران را

به دنیا آمده چشم و چراغ حضرتِ نجمه(س)
ببین گهواره دارد در بغل آیاتِ قران را

نگاهِ عالم ِ آل محمد(ع) بر پدر زل زد
تماشا میکند موسی بن جعفر(ع) فقه و عرفان را

سلامی عرض کن تا که ببینی در کنار خود
خودِ آرامش جان را؛ امامَ الإنس والجان را

فراری میشود درد از وجودت، زود راهی شو...
بگیر از پنجره فولاد جرعه جرعه درمان را

به پابوسی فراخوان داده تا سائل شود سیراب
شود با معرفت مأنوس، معنا کرده انسان را

علی-موسی الرضا(ع) آنکه به عشقِ حیدر کرار
به آبِ نابِ سقاخانه "سلمان" کرده مهمان را

طلایِ گنبدش جلب توجّه میکند دائم
غبارِ مرقدش جذّاب کرده خاکِ ایران را

چنان محتاج ها را کرده مستغنی که تا محشر
نخواهد خورد سائل قدرِ "آنی" غصهٔ نان را

علی(ع) شاه نجف پیمانهٔ فقر مرا پُر کرد
اگر در وصف شاهِ طوس گفتم لفظِ سلطان را

به دیدارش زمان احتضارم سخت دل بستم
که میبینم چنین؛ جان دادنِ بسيار آسان را!

#مرضیه_عاطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع
#ولادت

چشم خود را بستم و دیدم حرم را بازهم
احترام خادمانِ محترم را بازهم

بین من با تو فقط یک چشم بستن فاصله‌است
احتیاجی نیست بردارم قدم را بازهم

چشم خود را بستم و دیدم که با نقاره‌ها
در دلم   کوبیدن باب‌الکرم را بازهم

چشم خود را بستم و دیدم که قبلِ آمدن
می‌کشیدی بر گناهانم قلم را بازهم

چشم خود را بستم و دیدم شبی با ویلچر
می‌برم آهسته سمتت مادرم را بازهم

از کریمان"خانی"اش در گوشی‌ام آواز خواند
قلب من می‌خواند با او " آمدم  " را باز هم

چشم خود را بستم و دیدم که دادی زودتر
حاجت آنکه نمی‌آید حرم را بازهم

چشم خود را بستم و دیدم خودت برداشتی
بی صدا از شانه‌هایش بارِ غم را باز هم

چشم خود را بستم و خواندم میان صحن تو
زیر لبها شعرهای محتشم را بازهم

بازکردم چشم را دیدم به دستم داده‌ای 
تو برات کربلایی  پشت هم را بازهم

آنقدر دادی مکرر در مکرر دَم‌به‌دَم
تا بگویم تا قیامت "بازهم" را بازهم


هرکسی هرجا که باشد پَر به مشهد می‌کشد
یاااااا علی موسی الرضااااا را تا که با مَد می‌کشد


بسکه مشتاق‌اند دلها بر خراسانِ رضا
سِیل آمد سیل هم شد باز مهمان رضا

شستنِ دلهای ما هیچ است وقتی دیده‌ایم
آب هم تطهیر می‌شد زیر باران رضا

این حرم بسیار دیده سالها و قرنها
سیلِ اشک زائران و سیلِ احسان رضا

اولیا جمع‌اند شبها در حرم فهمیده‌اند
فاطمه هرشب می‌آید در شبستان رضا

باید از دُرّ نجف می‌ساختند این قبله را
من نجف را دیده‌ام در پیش ایوان رضا

در حرم بودم در و دیوار می‌گفتند علی
هِی گریبان می‌درم با هر علی‌جانِ رضا

ما از این آقا خدا تنها خدا را خواستیم
مابقی را خواستیم از زیردستانِ رضا

کوزه‌ام سیرابِ آب سرد سقاخانه‌ام
بی نیاز از دست میکائیلم از نان رضا

اقتداری هست اگر با ما  فقط الطاف اوست
چارده قرن است نام ماست ایران رضا

وقت جان دادن خدایا کاش با این جان دهم
ای به قربان حسین و ای به قربان رضا


در شلوغی یاد چشمان غریبت سوختیم
ما همه یک عمر با یابن‌الشبیبت سوختیم

#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

احساس می کنم که همین‌جاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم

هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف
این است آرزوی من این است حاجتم

آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم

یک سال می شود که به مشهد نیامدم
یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم

خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم
یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم

در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا
در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم

گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو
با جبرئیل های حرم گرم صحبتم

گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم

وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس
پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم

جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم

خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم

من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم

کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم
قربان این گداشدنِ با‌اصالتم

ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم

مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم

صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم

محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم

کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم

سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم

صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی...
من محو در تجلیِ این بی نهایتم

سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم

بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده ای به همین راه عادتم

نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد
با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم

ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم

تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای
من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم

یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا...
گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم

▪️
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند

#برديا_محمدي
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_رضا_ع

درونِ سینه اَم، از داغ مادر بسکه غوغا بود
دل آشوبم از غصه، پیِ دیدارِ زهرا بود

زبانم روزهای آخرم میگفت یازهرا
دلم پیوسته یاد روزهای سخت مولا بود

نمی شد باورم، که مادرم در کوچه سیلی خورد
حقیقت داشت واللهِ که زیر دست اعدا بود

ز کوچه تا به مسجد را، خمیده مادرم طی کرد
خدا را شکر، آقایم حسن آنروز آنجا بود

به روی پوشیه پوشاند مادر، چادرِ خاکی
چرا که جای دستِ دشمنش از دور پیدا بود

چه شبها خواستم، رویم شبیهِ مادرم گردد
چه شبها خونِ دل جاری ز دیده، زین تمنا بود

مرا امروز زهر کین کبودم کرد، چون مادر
به سرعت چهره اَم تغییر کرد، از بس خطر زا بود

عبا بر سر کشیدم، تا نبیند هیچکس رویم
که از رنگ پریده، چهره ام را مرگ پیدا بود

قدمهایم به سختی، نیمه جان میرفت تا حجره
اجل تا خانه چندین بار با این درد همپا بود

زمین افتادنم هم شد، شبیهِ مادرم زهرا
به زانویم دگر قوت نبود، این قامتم تا بود

درونِ حجره افتادم زمین، گودال را دیدم
که زیرِ نیزه ها جدم، در آن گودال تنها بود

عطش آتش بجانم زد، درونم تا جگر می‌سوخت
چنان جدّ غریبم تشنه جان دادم، چه زیبا بود

#محمود_ژولیده
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110