📍نگاهی سراسری به رسانههای جدید با تمرکز بر رسانههای فعال در بورس
✍️ جامعهی شبکهای و رسانههای #بورسی!
🔴 یکی از اتفاقهای نامیمونی که در رسانههای جدید و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصلهی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن ست. امکانی که در رسانههای رسمی و سنتی مثل روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها وجود نداشت و موجب آن میشد که ایده و اندیشهی گویندهی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیدهتر شود.
🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانههای جدید نسبت به رسانههای سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانههای #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آنهاست. همین هم سبب میشود که هر کسی صرفنظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند دربارهی هر موضوع و پدیدهای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطههایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.
🔴 از اینها گذشته، #انباشت ایدههای آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانههای جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمیدهد افکار و ایدههای درست به دست #مخاطب برسد. آنهم مخاطبی که رفتهرفته در محاصرهی اخبار روزمره قرار میگیرد و کمکم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به دادهها از دست میدهد.
🔴 این #آفات در مجموع بزرگترین آفاتی است که اغلب #رسانههای_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید میکند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیمگیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بیدر و پیکر این رسانهها به #تفکر_جانبی میگوید.
🔴 در نقطهی مقابل، یک رسانهی منطقی و سالم، همانقدر که به #سرعت ارائهی محتوا اهمیت میدهد، به #صحت و شیوهی انتشار آن نیز اهمیت میدهد و این را حق مسلم مخاطب خود میداند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کماهمیت را در درستترین شکل ممکن دریافت کند.
🔴 دربارهی رسانههای شبکهای جدید و آفات آن، #یان_ون_دایک، استاد برجستهی جامعهشناسی و علومارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و تواناییهای ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانهای جدید افزایش مییابد، اما همزمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه میشوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همهی آنها نیستند، رفتهرفته خلاقیتهای ذهنی افراد کاهش مییابد.
🔴 به عقیدهی وندایک، #سرعت ارائهی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیریهای اندیشه و عمل جلوگیری میکند و کنشگران را به سمت #واکنشهای_ناخودآگاه, هیجانی و بدونتامل سوق میدهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانهها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنشهای زودگذر و بیتامل منجر میشود.
🔴 این #سنجههای سادهای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانهها و کانالهای بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانههای جمعی است؟ چند درصد از آنها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آنها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار میدهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانهی جمعی میتواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهلالوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟
🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریعتر شیوع پیدا میکند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیهی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخربتر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینهی ناخواسته بفرستد.
🔸اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ جامعهی شبکهای و رسانههای #بورسی!
🔴 یکی از اتفاقهای نامیمونی که در رسانههای جدید و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصلهی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن ست. امکانی که در رسانههای رسمی و سنتی مثل روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها وجود نداشت و موجب آن میشد که ایده و اندیشهی گویندهی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیدهتر شود.
🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانههای جدید نسبت به رسانههای سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانههای #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آنهاست. همین هم سبب میشود که هر کسی صرفنظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند دربارهی هر موضوع و پدیدهای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطههایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.
🔴 از اینها گذشته، #انباشت ایدههای آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانههای جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمیدهد افکار و ایدههای درست به دست #مخاطب برسد. آنهم مخاطبی که رفتهرفته در محاصرهی اخبار روزمره قرار میگیرد و کمکم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به دادهها از دست میدهد.
🔴 این #آفات در مجموع بزرگترین آفاتی است که اغلب #رسانههای_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید میکند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیمگیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بیدر و پیکر این رسانهها به #تفکر_جانبی میگوید.
🔴 در نقطهی مقابل، یک رسانهی منطقی و سالم، همانقدر که به #سرعت ارائهی محتوا اهمیت میدهد، به #صحت و شیوهی انتشار آن نیز اهمیت میدهد و این را حق مسلم مخاطب خود میداند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کماهمیت را در درستترین شکل ممکن دریافت کند.
🔴 دربارهی رسانههای شبکهای جدید و آفات آن، #یان_ون_دایک، استاد برجستهی جامعهشناسی و علومارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و تواناییهای ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانهای جدید افزایش مییابد، اما همزمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه میشوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همهی آنها نیستند، رفتهرفته خلاقیتهای ذهنی افراد کاهش مییابد.
🔴 به عقیدهی وندایک، #سرعت ارائهی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیریهای اندیشه و عمل جلوگیری میکند و کنشگران را به سمت #واکنشهای_ناخودآگاه, هیجانی و بدونتامل سوق میدهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانهها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنشهای زودگذر و بیتامل منجر میشود.
🔴 این #سنجههای سادهای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانهها و کانالهای بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانههای جمعی است؟ چند درصد از آنها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آنها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار میدهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانهی جمعی میتواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهلالوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟
🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریعتر شیوع پیدا میکند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیهی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخربتر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینهی ناخواسته بفرستد.
🔸اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi1398
📍نگاهی سراسری به رسانههای جدید با تمرکز بر رسانههای فعال در بورس
✍️ جامعهی شبکهای و رسانههای #بورسی!
🔴 یکی از اتفاقهای نامیمونی که در رسانههای جدید و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصلهی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن ست. امکانی که در رسانههای رسمی و سنتی مثل روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها وجود نداشت و موجب آن میشد که ایده و اندیشهی گویندهی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیدهتر شود.
🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانههای جدید نسبت به رسانههای سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانههای #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آنهاست. همین هم سبب میشود که هر کسی صرفنظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند دربارهی هر موضوع و پدیدهای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطههایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.
🔴 از اینها گذشته، #انباشت ایدههای آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانههای جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمیدهد افکار و ایدههای درست به دست #مخاطب برسد. آنهم مخاطبی که رفتهرفته در محاصرهی اخبار روزمره قرار میگیرد و کمکم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به دادهها از دست میدهد.
🔴 این #آفات در مجموع بزرگترین آفاتی است که اغلب #رسانههای_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید میکند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیمگیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بیدر و پیکر این رسانهها به #تفکر_جانبی میگوید.
🔴 در نقطهی مقابل، یک رسانهی منطقی و سالم، همانقدر که به #سرعت ارائهی محتوا اهمیت میدهد، به #صحت و شیوهی انتشار آن نیز اهمیت میدهد و این را حق مسلم مخاطب خود میداند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کماهمیت را در درستترین شکل ممکن دریافت کند.
🔴 دربارهی رسانههای شبکهای جدید و آفات آن، #یان_ون_دایک، استاد برجستهی جامعهشناسی و علومارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و تواناییهای ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانهای جدید افزایش مییابد، اما همزمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه میشوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همهی آنها نیستند، رفتهرفته خلاقیتهای ذهنی افراد کاهش مییابد.
🔴 به عقیدهی وندایک، #سرعت ارائهی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیریهای اندیشه و عمل جلوگیری میکند و کنشگران را به سمت #واکنشهای_ناخودآگاه, هیجانی و بدونتامل سوق میدهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانهها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنشهای زودگذر و بیتامل منجر میشود.
🔴 این #سنجههای سادهای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانهها و کانالهای بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانههای جمعی است؟ چند درصد از آنها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آنها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار میدهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانهی جمعی میتواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهلالوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟
🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریعتر شیوع پیدا میکند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیهی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخربتر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینهی ناخواسته بفرستد.
🔸اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍️ جامعهی شبکهای و رسانههای #بورسی!
🔴 یکی از اتفاقهای نامیمونی که در رسانههای جدید و به ویژه شبکههای اجتماعی مجازی افتاده، کم شدن فاصلهی بین خطور #فکر و زمان #انتشار آن ست. امکانی که در رسانههای رسمی و سنتی مثل روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها وجود نداشت و موجب آن میشد که ایده و اندیشهی گویندهی سخن از فیلتر #زمان بگذرد و پخته و سنجیدهتر شود.
🔴 یک اتفاق دیگر، که به خودی خود بد نیست و قرار بوده #مزیت رسانههای جدید نسبت به رسانههای سنتی باشد، در دسترس همگان بودن این رسانههای #تعاملی و آزادی عمل زیاد در آنهاست. همین هم سبب میشود که هر کسی صرفنظر از صلاحیتی که دارد و ندارد، بتواند دربارهی هر موضوع و پدیدهای به اظهار نظر بپردازد و وارد حیطههایی بشود که در صلاحیت و اهلیت او نیست.
🔴 از اینها گذشته، #انباشت ایدههای آنی و زودگذرِ انتشاریافته در رسانههای جدید مورد بحث، شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، اما یک آفت بزرگ دارد و آن اینکه، اجازه نمیدهد افکار و ایدههای درست به دست #مخاطب برسد. آنهم مخاطبی که رفتهرفته در محاصرهی اخبار روزمره قرار میگیرد و کمکم تمرکز و حساسیت خود را نسبت به دادهها از دست میدهد.
🔴 این #آفات در مجموع بزرگترین آفاتی است که اغلب #رسانههای_بورسی را نیز در بر گرفته و تهدید میکند. آفاتی که باعث شده، با #تزریق_هیجان زیاد قدرت #تصمیمگیری از مخاطب سلب و وی به سمتی که باید سوق داده شود. این را بیش از هر چیزی #ادبیات_روزمره و بیدر و پیکر این رسانهها به #تفکر_جانبی میگوید.
🔴 در نقطهی مقابل، یک رسانهی منطقی و سالم، همانقدر که به #سرعت ارائهی محتوا اهمیت میدهد، به #صحت و شیوهی انتشار آن نیز اهمیت میدهد و این را حق مسلم مخاطب خود میداند که بخواهد خبر یا نظری هرچند کماهمیت را در درستترین شکل ممکن دریافت کند.
🔴 دربارهی رسانههای شبکهای جدید و آفات آن، #یان_ون_دایک، استاد برجستهی جامعهشناسی و علومارتباطات، بر این باور است که #خلاقیت و تواناییهای ذهن انسان از طریق تنوع تاثیرات رسانهای جدید افزایش مییابد، اما همزمان به این دلیل که این تاثیرات خارج از بستر درست و در تصاویر ناقص و متعدد ارائه میشوند و مخاطبان نیز قادر به پردازش کامل همهی آنها نیستند، رفتهرفته خلاقیتهای ذهنی افراد کاهش مییابد.
🔴 به عقیدهی وندایک، #سرعت ارائهی اطلاعات از #تراکم_عاطفی و درگیریهای اندیشه و عمل جلوگیری میکند و کنشگران را به سمت #واکنشهای_ناخودآگاه, هیجانی و بدونتامل سوق میدهد و از همین رو هم، شتابزدگی این رسانهها مانع گفتگوی خردمندانه شده، به کنشهای زودگذر و بیتامل منجر میشود.
🔴 این #سنجههای سادهای که در همین #کمینه ارائه شد، به راستی چند درصد از رسانهها و کانالهای بورسی برخوردار از حداقل استانداردهای رسانههای جمعی است؟ چند درصد از آنها از حداقل ادبیات لازم برای برقراری ارتباط منطقی با مخاطب خود برخوردارند؟ چند درصد از آنها به جای #خودمحوردانی، رسانه را محور و مرکز ثقل ارتباط با مخاطب قرار میدهند؟ و بالاخره اینکه آیا رسانهی جمعی میتواند مصداق آن مثل معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» باشد و به خاطر سهلالوصولی هر نوع رفتاری را با مخاطب در پیش بگیرد؟
🔴 #رسانه از یک منظر #ماهیتی مانند همین ویروس #کرونا را دارد و محتوایش از آن هم سریعتر شیوع پیدا میکند. و درست به همین خاطر، اگر تعهدی به مخاطب نداشته باشد و برای تهیهی خوراک خوب برای او تلاش نکند، چه بسا #مخربتر از ویروس یادشده باشد و روح و روان مخاطب را به یک #قرنطینهی ناخواسته بفرستد.
🔸اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ نقد و نگاهی به یک ادعای #تحلیلی!
⭕ اخیراً ویدیویی به دست #تفکر_جانبی رسیده که در آن #امیرحسین_اسماعیلپور، یکی از فعالان قدیمی بازار سرمایه، با این استدلال که #ارزش_بازار برخی سهام بانکی بسیار کمتر از قیمت املاک موجود در یکی از کوچههای بالای شهر تهران است، مخاطبان را به سرمایهگذاری در این سهام تشویق و ترغیب میکند.
⭕ #اسماعیلپور در این ویدیو به عنوان مثال ابتدا به ارزش بازار بانک سامان و بعد بانک صادرات اشاره میکند و در بازگشت به مقایسهی خود، سهام این بانکها را به خاطر برخورداری از یک دستگاه عریض و طویل اداری و شعب متعدد در سراسر کشور، بسیار باارزشتر از آن چیزی میداند که در حال حاضر معامله میشوند.
⭕ از دیدگاه #تفکر_جانبی، به نظر چند ایراد ساختاری به این مقایسهی اسماعیلپور وارد مینماید. نخست اینکه قیمت سهام یا #ارزش_بازار شرکتهای حاضر در بورس بر اساس انتظارات سهامداران از #بازدهی و #سودآوری آن شرکتها، به ویژه در آینده، شکل میگیرد و این با #ارزش_دفتری یا ارزش اسمی و رسمی داراییهای آنها تا حدود زیادی متفاوت است. یعنی ممکن است ارزش داراییهای یک شرکت بیشتر و بالاتر از قیمت سهام آن در بازار باشد، اما آن شرکت به خاطر بازدهی منفی نتواند انتظار سهامداران را برآورده کند و آنها را ترغیب به سرمایهگذاری بیشتر کند. درست مثل اتومبیلی که ۵۰ میلیون قیمت دارد و جمع خلافی و عوارض و ... آن بالاتر یا نزدیک به این رقم میشود. در این صورت چه کسی حاضر خواهد شد این اتومبیل را بخرد؟
⭕ دو اینکه، شرکتهای بورسی در وهلهی نخست بر اساس فاکتور #سودآوری یا صورتهای مالی آنها ارزشگذاری میشوند. در جایی که بعضی شرکتها مثل همین بانکهای یادشدهی #سامان، #صادرات، #سرمایه، #تجارت، #اقتصاد_نوین، #پارسیان، #پستبانک_ایران و از همه بدتر #دی، برخی به رغم تجدید ارزیابی و برخی در آستانهی انجام این کار، #تراز_مالی مثبتی نداشته باشند و به جای شناسایی سود، میلیاردها تومان #زیان_انباشته ساخته باشند، چرا باید سرمایهگذار به سراغ آنها برود؟
⭕ از این بدیهیات بازار سهام که بگذریم، به نظر ایراد اصلی به خود این مقایسه وارد است. برای مثال در عالم #هنر تابلوهایی وجود دارند که مانند تمام تابلوهای نقاشی از مواد و ماتریالی ساخته شدهاند که به وفور در بازار موجود است و قیمت چندانی هم ندارد. اما همین تابلوها به دلایل خاصی چون #قدمت، #اصالت، #خلاقیت و #منحصربهفرد بودن، در حراجیها و مزایدههای هنری میلیونها دلار چکش میخورند. آیا میتوان قیمت این تابلوها را که بعضاً بیشتر از یک کارخانهی بزرگ تولیدی است، با آن #کارخانه مقایسه کرد و نتیجه گرفت که کارخانهی مورد نظر ارزان است؟
⭕ به عبارتی همانطور که #بازار_هنر قواعد و #قوانین خود را دارد، #بازار_سهام هم از قوانینی پیروی میکند که خاص خود این بازار است و در #ارزشگذاری سهام شرکتها به کار میآید. به بیان دیگر، اینکه ملک و مسکن در بالای شهر تهران به دلایل عدیدهی نارساییهای اقتصادی بسیار گران است، باعث نمیشود که بیاییم فارغ از مباحث و مفروضات #بنیادی، قیمت سهام یک بنگاه بورسی را با چیزی غیر از خود آن یا همگروهیهایش بسنجیم. چه، در این صورت قیاس ما تنها نوعی #قیاس به اصطلاح #معالفارق است و کمکی هم به انتخاب سهامدار نمیکند.
⭕ در ضمن این بحث میتواند در ذات خود موجد #انتظارات_تورمی باشد که رانهی اصلی برخی سهام است و بلافاصله تاثیر خود را بر سطح جامعه میگذارد. در این بین بحث #ارزش_جایگزینی هم که بسیاری بر آن زیاد تاکید میکنند این روزها، دربارهی بسیاری از سهام واقعاً #مغالطهای بیش نیست. چه، به قول #غلامرضا_سلامی، از کارشناسان قدیمی حسابداری در گفتگو با روزنامهی #دنیای_اقتصاد «در شرایطی مفروض که ارزش جایگزینی یک شرکت به میلیاردها دلار برسد، اما این شرکت نتواند به سهامداران خود سودی بپردازد، ارزشمند بودن داراییهای شرکت چه خاصیتی میتواند برای سهامداران داشته باشد؟».
🔴 نتیجهگیری: #ارزش_ذاتی سهام بسیاری از شرکتهای #بانکی و #خودرویی بزرگ که ظرف ماههای اخیر از محل مازاد تجدید ارزیابی #افزایش_سرمایه دادهاند، برابر یا کمتر از قیمت اسمی آنها، یعنی ۱۰۰ تومان است و این ضعف مدیریت ناکارآمد و #دولتی آنها را نشان میدهد که با این همه امکانات نتوانستهاند به #سودآوری برسند. سخن #اسماعیلپور هم دربارهی این شرکتها وقتی درست از آب درمیآید، که آنها پیش از چشمداشت از #بازار_سرمایه، تحولی اساسی در نحوهی #مدیریت و فعالیت خود بدهند.
https://t.me/tafakorjanbi1398
⭕ اخیراً ویدیویی به دست #تفکر_جانبی رسیده که در آن #امیرحسین_اسماعیلپور، یکی از فعالان قدیمی بازار سرمایه، با این استدلال که #ارزش_بازار برخی سهام بانکی بسیار کمتر از قیمت املاک موجود در یکی از کوچههای بالای شهر تهران است، مخاطبان را به سرمایهگذاری در این سهام تشویق و ترغیب میکند.
⭕ #اسماعیلپور در این ویدیو به عنوان مثال ابتدا به ارزش بازار بانک سامان و بعد بانک صادرات اشاره میکند و در بازگشت به مقایسهی خود، سهام این بانکها را به خاطر برخورداری از یک دستگاه عریض و طویل اداری و شعب متعدد در سراسر کشور، بسیار باارزشتر از آن چیزی میداند که در حال حاضر معامله میشوند.
⭕ از دیدگاه #تفکر_جانبی، به نظر چند ایراد ساختاری به این مقایسهی اسماعیلپور وارد مینماید. نخست اینکه قیمت سهام یا #ارزش_بازار شرکتهای حاضر در بورس بر اساس انتظارات سهامداران از #بازدهی و #سودآوری آن شرکتها، به ویژه در آینده، شکل میگیرد و این با #ارزش_دفتری یا ارزش اسمی و رسمی داراییهای آنها تا حدود زیادی متفاوت است. یعنی ممکن است ارزش داراییهای یک شرکت بیشتر و بالاتر از قیمت سهام آن در بازار باشد، اما آن شرکت به خاطر بازدهی منفی نتواند انتظار سهامداران را برآورده کند و آنها را ترغیب به سرمایهگذاری بیشتر کند. درست مثل اتومبیلی که ۵۰ میلیون قیمت دارد و جمع خلافی و عوارض و ... آن بالاتر یا نزدیک به این رقم میشود. در این صورت چه کسی حاضر خواهد شد این اتومبیل را بخرد؟
⭕ دو اینکه، شرکتهای بورسی در وهلهی نخست بر اساس فاکتور #سودآوری یا صورتهای مالی آنها ارزشگذاری میشوند. در جایی که بعضی شرکتها مثل همین بانکهای یادشدهی #سامان، #صادرات، #سرمایه، #تجارت، #اقتصاد_نوین، #پارسیان، #پستبانک_ایران و از همه بدتر #دی، برخی به رغم تجدید ارزیابی و برخی در آستانهی انجام این کار، #تراز_مالی مثبتی نداشته باشند و به جای شناسایی سود، میلیاردها تومان #زیان_انباشته ساخته باشند، چرا باید سرمایهگذار به سراغ آنها برود؟
⭕ از این بدیهیات بازار سهام که بگذریم، به نظر ایراد اصلی به خود این مقایسه وارد است. برای مثال در عالم #هنر تابلوهایی وجود دارند که مانند تمام تابلوهای نقاشی از مواد و ماتریالی ساخته شدهاند که به وفور در بازار موجود است و قیمت چندانی هم ندارد. اما همین تابلوها به دلایل خاصی چون #قدمت، #اصالت، #خلاقیت و #منحصربهفرد بودن، در حراجیها و مزایدههای هنری میلیونها دلار چکش میخورند. آیا میتوان قیمت این تابلوها را که بعضاً بیشتر از یک کارخانهی بزرگ تولیدی است، با آن #کارخانه مقایسه کرد و نتیجه گرفت که کارخانهی مورد نظر ارزان است؟
⭕ به عبارتی همانطور که #بازار_هنر قواعد و #قوانین خود را دارد، #بازار_سهام هم از قوانینی پیروی میکند که خاص خود این بازار است و در #ارزشگذاری سهام شرکتها به کار میآید. به بیان دیگر، اینکه ملک و مسکن در بالای شهر تهران به دلایل عدیدهی نارساییهای اقتصادی بسیار گران است، باعث نمیشود که بیاییم فارغ از مباحث و مفروضات #بنیادی، قیمت سهام یک بنگاه بورسی را با چیزی غیر از خود آن یا همگروهیهایش بسنجیم. چه، در این صورت قیاس ما تنها نوعی #قیاس به اصطلاح #معالفارق است و کمکی هم به انتخاب سهامدار نمیکند.
⭕ در ضمن این بحث میتواند در ذات خود موجد #انتظارات_تورمی باشد که رانهی اصلی برخی سهام است و بلافاصله تاثیر خود را بر سطح جامعه میگذارد. در این بین بحث #ارزش_جایگزینی هم که بسیاری بر آن زیاد تاکید میکنند این روزها، دربارهی بسیاری از سهام واقعاً #مغالطهای بیش نیست. چه، به قول #غلامرضا_سلامی، از کارشناسان قدیمی حسابداری در گفتگو با روزنامهی #دنیای_اقتصاد «در شرایطی مفروض که ارزش جایگزینی یک شرکت به میلیاردها دلار برسد، اما این شرکت نتواند به سهامداران خود سودی بپردازد، ارزشمند بودن داراییهای شرکت چه خاصیتی میتواند برای سهامداران داشته باشد؟».
🔴 نتیجهگیری: #ارزش_ذاتی سهام بسیاری از شرکتهای #بانکی و #خودرویی بزرگ که ظرف ماههای اخیر از محل مازاد تجدید ارزیابی #افزایش_سرمایه دادهاند، برابر یا کمتر از قیمت اسمی آنها، یعنی ۱۰۰ تومان است و این ضعف مدیریت ناکارآمد و #دولتی آنها را نشان میدهد که با این همه امکانات نتوانستهاند به #سودآوری برسند. سخن #اسماعیلپور هم دربارهی این شرکتها وقتی درست از آب درمیآید، که آنها پیش از چشمداشت از #بازار_سرمایه، تحولی اساسی در نحوهی #مدیریت و فعالیت خود بدهند.
https://t.me/tafakorjanbi1398