مجله هنرى ژوان🌱
236K subscribers
35.5K photos
5.01K videos
72 files
4.8K links
❤️كانال مجله هنرى ژوان ❤️

تنها راه ارتباطى و تنها ادمين:
@zhuan

@zhuanbot
Instagram.com/zhuaan
Download Telegram
@zhuanchannel
شادی یه چیزِ درونیه. با فصلها نمیاد و بره. دلت باید شاد باشه
هميشه متفاوت باش
خريد عمده از تركيه
@toptanistanbul
@toptanistanbul
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
وقتی رئیس میگه میتونی زودتر بری اگه میخوای
@zhuanchannel

یکم - در یک ساعت آینده که این مطلب را میخوانید یک و نیم نفر در جاده های کشور کشته خواهند شد. تا ساعت ده فردا شب طی بیست و چهار ساعت آینده سی و شش نفر کشته خواهند شد.

دوم - امروز توی اتوبان کرج، باران شدید بود، با ماشین جلویی پنجاه متر فاصله داشتم، فاصله را رعایت میکردم، حداکثر سرعت هم روی صد بود، سرعت مجاز صدوبیست است ( مطلب قدیمیه ولی الان حداکثر سرعت تو اتوبان کرج تا هشتگرد شده صد کیلومتر) ولی حین بارندگی سرعت کمتر کنترل بهتری به شما میدهد. پشت سرم یکی چراغ میزد آمد چسباند سپر به سپر کنار کشیدم پراید سفیدرنگی از کنارم رد شد و با چندتایی بوق اعتراضش را هم اعلام کرد. رسید پشت ماشین جلویی. تویوتای رو فور(rav4) هم کنار کشید تا پراید گریزپا توی باران به هردوی ما نشان دهد که راننده نیستیم لابد!
پراید به تاخت رفت ومن به این فکر کردم که اینجا دیگر تقصیر کارخانه نیست، توی همچین بارانی آن ماشین شاسی بلند با آن همه آپشن هم دارد محتاط میراند، پراید که جای خود دارد.

سوم - آمار هفتاد درصدی تصادفات مربوط به انحراف به چپ، سبقت غیرمجاز و سرعت غیرمجاز نشان میدهد که راننده اینوسط مقصرتر از جاده و ماشین بی کیفیت است.

من خودم جاده های زیادی از این کشور را زیر چرخهای ماشین طی کرده ام. خودمان بیشتر مقصریم.

چهارم - من سرباز نیروی انتظامی بودم. چند سال پیش رفتم به فرمانده سابق سری بزنم.
حرف رسید به تصادفات و شروع کرد به گله کردن و در نهایت داستانی تعریف کرد.

چند سال پیش توی محور جنگل گلستان یک پژوی چهارصدو پنج را اول صبح متوقف میکنند.
سرعت غیرمجاز میرفته. ماشین هشت نفر سرنشین داشته از جمله یک نوزاد هشت ماهه و یک دختر سه ساله.
خانواده بوده اند. با التماس از افسر میخواهند آنها را ول کند و ماشین را نخواباند، افسر رضایت میدهد و فقط جریمه میکند.

ماشین سه کیلومتر جلوتر حین سبقت سرپیچ با اتوبوسی شاخ به شاخ میشود، اتوبوس میرود توی شانه خاکی ولی دیگر دیر شده بود.هر هشت نفر کشته میشوند.

میگفت فیلم تصادف را دیده بود و آن افسر ضجه میزد که چرا ماشین را نخوابانده بود، اگر اینکار را کرده بود آن هشت نفر زنده بودند.

پنجم- هرچقدر هم راننده ماهر و خبره ای باشید، هرچقدر ماشین با کیفیت و سرپایی داشته باشید راه همیشه چیزی برای سورپرایز (غافگیر) کردنتان دارد.
سرعت مجاز در حالت عادی صدوبیست کیلومتر است و در روز بارانی و برفی کمتر. با خودتان است هرچند. من پشت فرمان ماشینتان نیستم خودتان هستید.

ششم - منکر جاده بی کیفیت، ماشین غیر استاندارد نمیشوم. ولی بیشتر ماها با همین ماشینها رانندگی میکنیم و تا بحال هم کشته نشده ایم( امیدوارم نشویم) ولی به تمام مقدساتی که اعتقاد دارید و ندارید وقتی توی سبقت غیرمجاز با تریلی شاخ به شاخ شوید توی هرماشینی باشید احتمالن کشته میشوید.

هفتم - خلاصه که رعایت کنیم. جای دوری نمیرود ...
@boiereihan
#ای_لیا
@zhuanchannel
امروز خانه اي رفتم كه اتاق هايش، پرده هاي صورتي ملايم
داشت، با شكوفه هاي ريز روي حرير زيري اش. احساس كردم
بهار تا عمق جانم ريشه دوانده است.

‎باور كنيد اشياء جان دارند. من خودم توي اين عيدديدني ها ديده
ام ديوارها، پنجره ها، پرده ها، استكان هاي چاي، كاسه هاي
آجيل، بشقاب هاي ميوه، همه و همه با من حرف زده اند و گفته
اند كه حال صاحبخانه خوب هست يا نه!

امتحان كنيد! به چشم هايتان بگوييد كمي با حوصله تر نگاه
كنند. اصل حال عزيزانتان را مي فهميد.

@sheidayiii
" مريم عندليب "
Bahar Injast
Kamran Tafti
آهنگ جدید کامران تفتی_بهار اینجاست
@zhuanchannel
عید مال بچه هاس. قراره این روزا براشون بعدا قشنگترین خاطره هاشون بشه. دعواشون نکنید. عیدیاشونم نگیرید.بذارید دست خودشون باشه هرشب بشمارن ذوق کنن
@zhuanchannel
سارا یک روز که همراه مادرش برای خرید به مغازه رفته بود چشمش به یک گردنبند مروارید بدلی افتاد .
چقدر دلش اونو می خواست پیش مادرش رفت و از او خواهش کرد که اون گردنبند رو براش بخره.
مادر ش گفت: این گردنبند قشنگیه اما چون قیمتش زیاده من برای خریدش واسه تو یه شرط میذارم، شرطم اینه که وقتی رسیدیم خونه من لیست کارهایی رو که میتونی انجام بدی بهت میدم وتو با انجام اون کارا می تونی پول گردنبندتو بپردازی ، سارا قبول کرد و با زحمت بسیار تونست پول گردنبندشو بپردازه.

چقدر اون گردنبندو دوست داشت، همه جا اونو به گردنش مینداخت. سارا یه پدر خیلی مهربون داشت که هرشب براش قصه دلخواهشو می گفت. یه شب بعد از اتمام داستان پدرش گفت: دخترم! تو منو دوست داری؟
_بله پدر من عاشق توام
پس اون گردنبند مرواریدتو به من بده.
_ نه پدر اونو نه! اما می تونم عروسک مورد علاقه ام رو که سال پیش برای تولدم بهم هدیه دادی بهت بدم، قبوله؟
پدر : نه عزیزم ولی اشکالی نداره!

هفته ی بعد دوباره پدرش بعد از خوندن داستان به دخترش گفت: دختر عزیزم تو منو دوست داری؟
دختر : البته پدر تو می دونی که من خیلی دوستت دارم و عاشق توام
پدر: پس اگه راست میگی اون گردنبند مرواریدت رو به من بده
دختر کوچولو : نه پدر اون نه! اما می تونم اون اسب کوچولو وصورتی ام رو بهت بدم ، اون موهاش خیلی نرمه تو میتونی اونو ببری توی باغ و باهاش بازی کنی

پدر : نه عزیزم اشکالی نداره، شبت بخیر خوابهای خوب ببینی.. و او نو بوسید.

چند روز بعد وقتی پدر اومد تا برای دختر کوچولویش داستان بخونه دید که دخترش روی تخت نشسته و گریه می کنه .
دخترک پدرش رو صدا کرد وگفت: پدر منو ببخش ... بیا! و دستش رو به سمت پدر برد وقتی مشتش رو باز کرد
دونه های گردنبندش توی مشتش بود اونارو توی دست پدرش گذاشت.
پدر با یه دست دونه های مروارید رو گرفت و با دست دیگه از جیبش یه جعبه ی بسیار زیبا در آورد که توش گردنبند مروارید اصل بود، پدرش در تمام این مدت اونو نگه داشته بود تا هر وقت دخترک از اون گردنبند بدلی دل کند، اونو بهش هدیه بده!


این مسئله درست همان کاری است که خداوند در مورد ما انجام میدهد. او منتظر می ماند تا ما از چیز های بی ارزشی که در زندگی به آن وابسته شده ایم دست برداریم تا او گنج واقعی اش را به ما بدهد.

بدلیجات زندگی شما چه چیزهایی هستند که سفت و سخت به آن چسبیده اید ؟!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
من این ماشینه رو لازم دارم چون همیشه دیرم میشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
پله برقیه قاتی میکنه و معکوس حرکت میکنه.بیچاره ها له شدن
@zhuanchannel
بسیاری از مادران ایرانی دخترانشان را برای خانه داری تربیت میکنند نه برای یار و همسر شدن.
این مادران غافلند از اینکه دامادشان اول همدل و همسر میخواهد نه آشپز
غذا را میتوان از بیرون خرید ولی دلدار را نه!

یا پسرانشان را جوری تربیت میکنند که ماشین دارد ، خانه دارد ، طلا میخرد ولی همدم نیست ، شانه ای برای گریه کردن نیست .
همسری که چند نوع قندان در جهیزیه اش است و همه همیشه شسته و مرتب هستند و پر از قند
ولی یک چای سحر یا دم عصر با همسرش نمیخورد

بعضی ها کباب پز دارند
خیلی هم مواظبند نشکند یا خراب نشود
ولی هیچگاه فکر نمیکنند که با این ، کبابی بپزم و یک عصر با همسرم تو حیاط نوش جان کنیم و لذت ببریم .

خش دل همسر مهمتر است یا خش روی ماشین؟
واقعا ماشینی که مواظبش باشی خانمت درب آن را محکم به هم نزندولی در عوض دلش را در آن میشکنی به درد چه میخورد؟
اگر زد ضبطش را خراب کرد
بگو فدای سرت عزیزم
اگر سوارش شد و کوبید به دیوار به محض اینکه شنیدی بگو خودت سالمی؟ بگو فدای سرت .
میدانی چرا؟ چون همسرت است
یعنی فرم دیگری از خودت است

لباسی که برای همسرت نپوشی تا شاد شود به درد چه میخورد ؟
اگر همسرت زیبایی و خوش تیپی تو را دوست دارد، چرا معطلی؟
دوستی برای مشاوره نزد من آمده بود و گله میکرد از همسرش.
میگفت در مجلسی خانوادگی بودیم و همسرم با اینکه جوانترین بود لباسش شبیه مسن ترین فرد بود!
گفتم شاید جلو جمع خواسته سنگین باشد .
گفت در خانه بدتر است .
چقدر بد است مرد یا زن در خانه بسته به شغل مثلا بوی گازوئیل بدهد یا سر کله اش از تدریس گچی باشد یا همیشه بوی قرمه سبزی بدهد .نه ادکلنی
نه کنار هم نشستنی
نه درک احساسات طرف مقابل .
وقتی در خانه ای تلفن همراهت را کنار بگذار و زندگی کن.
به خودت برس، به خاطر خودت و همسرت .
مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ، بلکه همسرند .
نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند .

ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم .
وقتی همسر شدیم
باید همسری کنیم
نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم
فرق نمیکند ، چه زن و چه مرد ، در همه زمینه ها ، گفتگو ،
برنامه ریزی ، همکاری ،
کار منزل ،بیرون رفتن ،خرید ،
همه چیز با همکاری هم.
نگذاریم همسرمان احساس کند که ارزشش از ماشین یا قندان کمتر است .
با هم روزنامه بخوانیم
جدول حل کنیم
فکر کنیم
برنامه ریزی کنیم
بهانه ای برای با هم بودن بتراشیم
غرورمان را زیر پا بگذاریم
احساس یکی بودن کنیم
خودمان را بشکنیم و برای هم زندگی کنیم
دل یکدیگر را بدست بیاوریم
لازم شد گذشت هم داشته باشیم .
آنگاه اگر به امورات خودمان هم رسیدیم ایرادی ندارد
زن و شوهر مکمل هم هستند
هر دو حق زندگی دارند و هر دو باید از زندگی مشترک بهره مند شوند.
این منافاتی با شخصیت‌ زن و مرد نداردو نه مردسالاری است
نه زن ذلیلی...!
این معنای درست زندگي است!
#ناشناس
#روانشناسی
@zhuanchannel
هرکی توواین دنیا یه نفرو داره که منتظرشه
@zhuanchannel
ما برای خاک ایران خون دل ها خورده ایم.

ما نخواهیم گذاشت یک وجب از خاک کشورمان به دست بیگانگان بیفتد.
سال هاست که ما دعوا داریم بر سر خلیج فارس و خلیج عربی و یا سالهاست که بر سر تقسیم دریای خزر دعوا داریم. ما اصولا به این موارد حساسیم.
حاضریم برای یک وجب از خاک ایران جان مان را بدهیم و در طول هشت سال دفاع مقدس دادیم.

اما آیا به همان اندازه که به یک وجب از خاک وطن حساس هستیم و غیرت نشان می دهیم به موارد زیر نیز حساس هستیم؟

1- کشورهای همسایه دارند از میادین مشترک، سهم نفت و گاز ما را می بلعند و بالا می کشند. آیا میلیون های بشکه نفت خام به اندازه یک وجب از خاک ایران ارزش گریبان دریدن ندارد.

2- سالانه هزاران نفر از نخبگان ثروت و معرفت از کشور خارج می شوند. آیا این سرمایه های تکرارنشدنی به اندازه یک متر از دریای خزر و یا به اندازه نام خلیج همیشه فارس اهمیت ندارد. خود من بیش از ده ها بار به کمپین های اعتراضی علیه تغییر نام خلیج فارس دعوت شده ام اما حتی یک بار هم به کمپین اعتراض علیه خروج میلیون ها ضریب هوشی و میلیاردها دلار ثروت دعوت نشده ام.

3- سالانه هزارن کیلومتر مربع جنگل از بین می رود. بیابان ها گسترش می یابند، سطح آب کاهش پیدا می کند و ایران جزو ۱۰ کشور تخریب کننده محیط زیست شناخته می شود. آیا تخریب جنگل ها و فرسایش خاک به اندازه یک وجب خاک اهمیت ندارد؟

4- سالانه هزاران نفر از بیکاری به اعتیاد، دزدی و فساد روی می آورند و مجبورند برای زندگی شرافت خود را به بازار خرید و فروش خدمات جنسی ارایه کنند. آمارهای ۱۰ ساله مرکز آمار ایران نشان می‌دهد با افزایش ۶.۸ میلیونی جمعیت غیرفعال کشور، هم‌اکنون جمعیت خانه‌نشین به ۴۰.۲ میلیون نفر رسیده است. آیا این مساله به اندازه یک وجب خاک ایران اهمیت ندارد؟

تحلیل راهبردی
بنیادین ترین آموزه علوم تصمیم گیری این است: نقطه تمرکزتان را درست تعریف کنید و مساله تان را به خوبی تعریف کنید!
چرا؟ چون از آنجا به بعد تمام تلاش ما برای حل مساله و تصمیم گیری و تمام تکنیک هایی که بکار می گیریم، وابسته است به مساله ای که تعریف کرده ایم.

متاسفانه ما در طول زمان به برخی موضوعات و مسایل حساس می شویم و نسبت به برخی از موضوعات و مسایل، کوری و نابینایی پیدا می کنیم.

یکی از بهترین تکنیک ها، مقایسه زوجی است. یعنی چه؟ یک مساله ای که برای تان مهم است را انتخاب کنید و سپس مسایل دیگر را با آن مقایسه کنید و از خود بپرسید کدام مهم تر است.
این باعث می شود که ذهن حالت تحلیلی و منتقدانه بگیرد و رها از پیش فرض ها قضاوت کند.

#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
#مدیریت
@zhuanchannel
چند سری تصمیم گرفتم برای سال نو... متنوع! تصمیمات اقتصادی... آموزشی... سلامتی.. سعی هم کردم که کوچک و قابل انجام باشند که در انجام دادنشان کم نیاورم.

ساده هم هستند به نظر ولی اگر همین تصمیمات به ظاهر ساده را انجام بدهم مطمئنم پایان سال خیلی از خودم راضی خواهم بود.
البته وقتی به خاطر می آورم که تقریبا نوروز تمام سال های قبل هم از این تصمیم ها می گرفتم و چند وقت بعد بی خیال می شدم، کمی انگیزه ام را از دست میدهم ولی خب حداقل تصمیمش را گرفتن و شروع کردن ضرری ندارد... یک برنامه ی کوچک که گوشه ذهنم هست... و چه وقتی برای برنامه ریزی بهتر از آغاز سالی که پیش رو دارم...

تصمیمات ساده سلامتی:
صاف نشستن / حذف تنقلات و میان وعده های بیخودی / شام سبک

تصمیمات رفتاری: ( به نظرم تغییر در اخلاقیاتی که سالها با اون ها سر کردیم خیلی سخته... ولی امتحان می کنم )
تلاش برای خوش بین تر بودن / مرور نکردن دلگیری ها / شروع صبح هایم با لبخند / همین!

آموزشی: کنار گذاشتن ترس و شروع رانندگی

متاسفانه تصمیماتم در زمینه اقتصادی را اینجا مطرح نمی کنم. چون اجرای انها به جز اراده شخص من به جناب همسر، آقای رئیس جمهور فعلی، آقای رئیس جمهور بعدی، جناب ترامپ، بان کی مون، مدیریت کل شعب بانک مسکن، رئیس اتحادیه مشاوران املاک و خیلی آدم های دیگر نیاز دارد...
شما هم تصمیم بگیرید... خرده ریز و دم دستی.. بعد کم کم تصمیم هارا بزرگترش می کنیم.
@manima4
#فاطمه_شاهبگلو
@zhuanchannel
ما به دنيا نيامده ايم كه با ادمها در رابطه هايمان بجنگيم !
ما به دنيا امده ايم كه ادمها را با تمام نقصهايشان بپذيريم!
دنيا محل جنگ نيست محل پذيرش است !
پذيرش تفاوت ها و نقص ها !

و گاهي اين پذيرش انقدر سخت ميشود كه بسياري از ادمها ترجيح ميدهند بجنگند تا مجبور به تحمل پذيرش نشوند .

به هر حال در بسياري از ما ، خشمگين بودن راحت ترين راه حل است چون در خشم خيلي لازم نيست چيزي را بپذيريم و در حمله كردن خيلي لازم نيست منطقي به نظر برسيم !

تكرار ميكنم چون در خشم خيلي لازم نيست چيزي را بپذيريم و لازم نيست منطقي به نظر برسيم!
در خشم حواس خودمان و ادم رو به رويمان را پرت ميكنيم . او با خشم و حمله ي ما عقب ميكشد و ما دور ميشويم از خودمان و نقطه ضعفي كه آن ادم فشار داده است.

خشم كه هميشه فرياد و فحش نيست! خشم ميتواند نامرئي وارد شود.
اينكه در دام ثابت كردني دائم گير ميكنيم و قرار است حرف ما درست باشد و ديگران كمتر بفهمند.

اينكه قرار است ديگران هميشه مقصر داستان باشند و ما مسئوليتي داريم كه به آنها ثابت كنيم اشتباه ميكنند!

اينكه حتما ديگران متوجه شوند كه چقدر ما بهتر و تواناتر و بزرگتريم !!
ثابت كردن ها ، رابطه ها را ارام ارام از بين خواهد برد . اينها جنگهايي نامرئي هستند كه پايه هاي رابطه هاي ما را سست خواهند كرد .

پذيرش انچه كه اتفاق افتاده و انچه كه در جريان است ما را به خودمان و نقطه ضعف هاي دروني مان نزديك تر ميكند و اين نزديكي در نهايت قلب ما را براي پذيرش نقص هاي ديگران بزرگتر خواهد كرد .

خشمگين بودن هميشه راحت ترين راه بوده و خواهد بود .
اين يك تكامل ژنتيكي ست در ما انسانها .

اما آانهايي كه راحت ترين راهها را نرفتند ما را با مسيرهاي ديگري اشنا كردند . با مسيرهايي كه بخش ديگري از انسان بودن را به ما نشان داد !

آنها به ما نشان دادند كه ما به دنيا نيامده ايم كه بجنگيم ، بلكه به دنيا امده ايم كه تمام تفاوتها را در اغوش بگيريم و بپذيريم .
#پونه_مقیمی
@zhuanchannel
بيايد عشقو شادی رو گسترش بديم