#کتاب_نوشت ۵۵
#بادبادک_باز/#خالد_حسینی/ترجمه #حمید_رضا_بلوچ
انتشارات #راه_معاصر
#یحیا_قایدی ۲۰مهر ۱۴۰۰
تلخ بود،تلخ.
تلخی که تو دوست داری سقراط وار چون جام شوکران سر بکشی.مدتها بود که نام بادبادک باز و خالد حسینی نویسنده افعان را شنیده بودم اما به سبب هایی نخوانده بودمش.برخی از سبب ها همان کلیشه هاست:نویسنده افغان و یا ایرانی و یا خاورمیانه ای هم مگر خوب مینویسد و برخی اش تضاد هاست:تو خودت مینویسی و دوستداری دیگران بخوانندت ،حتا دیگران جهانی و از سویی فکر میکنی مگر اینها ارزش خواندن دارند.این بلایی است که ما بر سر خود آوردهایم. و نیز ترس ها:وقتی کتابی در دست میگیرم و میانه راه پشیمان میشوم آن را روی صندلی های سالن انتظار فرودگاه جا میگذارم.
پس از مدتها که خواستم بروم شیراز تا با احمد اکپر پور دیداری داشته باشم و بر سر ادامه داستان پرسندو با او گفتگو کنم و راهنمایی بگیرم،با تاخیر در پرواز مواجه شدم از همان دردهای همیشگی.به سراغ کتابها رفتم دنبال کتابی از کوبه آبه می گشتم،چشمم به بادبادک باز خالد حسینی خورد یک آن همه کلیشه ها ، تضاد ها و ترس ها به کنار رفت در تمام مدت پرواز رفت و برگشت و در طول سفر سه روزه به شیراز خواندم.انگار رنجی دایم را با خود حمل میکردم در سراسر هفته پس از آن و در شلوغی وسیع کلاسهای مجازی، بزرگترین لذتم پیگیری رمان بود.تلویزبون و اخبار و فیلم هم تعطیل بود.دیروز که دوازده ساعت کلاس و کارگاه مجازی داشتم، از نه تا دو شب، پنج ساعت بی توقف ان را خواندم و همینطور رنجم را ادامه دادم و با رنج خوابیدم و الان با رنج بیدارم.
از من نخواهید چیزی در باره کتاب بگویم.خالد حسینی در چند جا گفته بود که نمیخواهد رخدادهای کتابش به سبک فیلم های هندی باشد و نیز اشاره به این روحیه افغان ها کرده که از همان اول میخواهند آخر فیلم را بدانند و تو نگو این میل ایرانیها هم هست. و نیز در امریکا اگر آخر فیلم را بگویید تف میکنند و دور میشوند.پس من آخر کتاب را نخواهم گفت.اصلا اولش را هم نخواهم گفت.خودتان بروید بخوانید.
برای من که سخت دل در گروه افعانستان دارم،این کتاب درکی متفاوت همراه با رنج ایجاد کرد.البته فکر میکنم هر کس که دل در گرو بشریت دارد همین رنج را حس خواهد کرد.من که رنج بشر را در قبیله گرایی قومی نژادی و دینی پس مانده میبینم، ژرفای رنج نادانی را در این کتاب دیدم. در عین حال فهم متفاوتی هم ایجاد کرد.درود بر خالد حسینی نویسنده بزرگ .
#خالد_حسینی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#khaledhosseini
#afghanistan
#tajikistan
#iran
https://www.instagram.com/p/CU670EkKPpx/?utm_medium=share_sheet
#بادبادک_باز/#خالد_حسینی/ترجمه #حمید_رضا_بلوچ
انتشارات #راه_معاصر
#یحیا_قایدی ۲۰مهر ۱۴۰۰
تلخ بود،تلخ.
تلخی که تو دوست داری سقراط وار چون جام شوکران سر بکشی.مدتها بود که نام بادبادک باز و خالد حسینی نویسنده افعان را شنیده بودم اما به سبب هایی نخوانده بودمش.برخی از سبب ها همان کلیشه هاست:نویسنده افغان و یا ایرانی و یا خاورمیانه ای هم مگر خوب مینویسد و برخی اش تضاد هاست:تو خودت مینویسی و دوستداری دیگران بخوانندت ،حتا دیگران جهانی و از سویی فکر میکنی مگر اینها ارزش خواندن دارند.این بلایی است که ما بر سر خود آوردهایم. و نیز ترس ها:وقتی کتابی در دست میگیرم و میانه راه پشیمان میشوم آن را روی صندلی های سالن انتظار فرودگاه جا میگذارم.
پس از مدتها که خواستم بروم شیراز تا با احمد اکپر پور دیداری داشته باشم و بر سر ادامه داستان پرسندو با او گفتگو کنم و راهنمایی بگیرم،با تاخیر در پرواز مواجه شدم از همان دردهای همیشگی.به سراغ کتابها رفتم دنبال کتابی از کوبه آبه می گشتم،چشمم به بادبادک باز خالد حسینی خورد یک آن همه کلیشه ها ، تضاد ها و ترس ها به کنار رفت در تمام مدت پرواز رفت و برگشت و در طول سفر سه روزه به شیراز خواندم.انگار رنجی دایم را با خود حمل میکردم در سراسر هفته پس از آن و در شلوغی وسیع کلاسهای مجازی، بزرگترین لذتم پیگیری رمان بود.تلویزبون و اخبار و فیلم هم تعطیل بود.دیروز که دوازده ساعت کلاس و کارگاه مجازی داشتم، از نه تا دو شب، پنج ساعت بی توقف ان را خواندم و همینطور رنجم را ادامه دادم و با رنج خوابیدم و الان با رنج بیدارم.
از من نخواهید چیزی در باره کتاب بگویم.خالد حسینی در چند جا گفته بود که نمیخواهد رخدادهای کتابش به سبک فیلم های هندی باشد و نیز اشاره به این روحیه افغان ها کرده که از همان اول میخواهند آخر فیلم را بدانند و تو نگو این میل ایرانیها هم هست. و نیز در امریکا اگر آخر فیلم را بگویید تف میکنند و دور میشوند.پس من آخر کتاب را نخواهم گفت.اصلا اولش را هم نخواهم گفت.خودتان بروید بخوانید.
برای من که سخت دل در گروه افعانستان دارم،این کتاب درکی متفاوت همراه با رنج ایجاد کرد.البته فکر میکنم هر کس که دل در گرو بشریت دارد همین رنج را حس خواهد کرد.من که رنج بشر را در قبیله گرایی قومی نژادی و دینی پس مانده میبینم، ژرفای رنج نادانی را در این کتاب دیدم. در عین حال فهم متفاوتی هم ایجاد کرد.درود بر خالد حسینی نویسنده بزرگ .
#خالد_حسینی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#khaledhosseini
#afghanistan
#tajikistan
#iran
https://www.instagram.com/p/CU670EkKPpx/?utm_medium=share_sheet