بنفشهها كه شكفتند به ناز باد بهار،
تازهتازه نشتاند،
برِ باغچهها، ميانِ گلدانها.
ارغوان و سوسن و سنبل
به دست كودكانهي رؤیا،
برفتند كوچه به كوچه به ایوانها.
بهار من اما،
هنوز نگذشته بر پنجرهام،
به طاقچهام نروييده هنوز غنچهاي بر دلِ گلدانم.
طاقچهی غمزدهام از پس پنجرهام
خيره، برگذراست.
آخر، با آمدنت
بنفشه میشکفد از پس هر قدمت.
از نفست، درگذر از برِ پنجرهام
روي طاقچه،
پس شيشهي ترکخورده زغم،
بهار خواهد شد.
#امیر_بهاج از کتاب #پاییزهای_بی_تو
#بهار_آزادی
#آزادی_ایران
#زن_زندگی_آزادی
@amirbahhaj
@toriya77
تازهتازه نشتاند،
برِ باغچهها، ميانِ گلدانها.
ارغوان و سوسن و سنبل
به دست كودكانهي رؤیا،
برفتند كوچه به كوچه به ایوانها.
بهار من اما،
هنوز نگذشته بر پنجرهام،
به طاقچهام نروييده هنوز غنچهاي بر دلِ گلدانم.
طاقچهی غمزدهام از پس پنجرهام
خيره، برگذراست.
آخر، با آمدنت
بنفشه میشکفد از پس هر قدمت.
از نفست، درگذر از برِ پنجرهام
روي طاقچه،
پس شيشهي ترکخورده زغم،
بهار خواهد شد.
#امیر_بهاج از کتاب #پاییزهای_بی_تو
#بهار_آزادی
#آزادی_ایران
#زن_زندگی_آزادی
@amirbahhaj
@toriya77
سر، بر روی گیسویت میگذارد آرام.
دشت به شکوفه نشست
تا دخترک پندار
پای بر آب چشمه
خندید.
زخمهي ساز دختر دشت
ميان درختان جنگل آواز سر داد
تا نغمه نغمهی اندیشههایش
با آفتاب پندار
بشکفت به شب.
#امیر_بهاج از کتاب #پاییزهای_بی_تو
#توریا
#عکس #امیر_بهاج
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_فاخر
@toriya77
دشت به شکوفه نشست
تا دخترک پندار
پای بر آب چشمه
خندید.
زخمهي ساز دختر دشت
ميان درختان جنگل آواز سر داد
تا نغمه نغمهی اندیشههایش
با آفتاب پندار
بشکفت به شب.
#امیر_بهاج از کتاب #پاییزهای_بی_تو
#توریا
#عکس #امیر_بهاج
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_فاخر
@toriya77