شاید جالب باشد بدانیدکه در هنگام محاصره مجلس شورای ملی توسط قزاق هابه فرماندهی #کلنل_لیاخوف روسی، ریاست مجلس بر عهده شخصی بنام #ممتازالدوله بود. او با مشاهده محاصره مجلس، درصدد برآمد به صورت تلفنی مراتب اعتراض خود را به #محمدعلی_شاه اعلام نماید که در همین هنگام، گلوله توپی به تلفنخانه مجلس اصابت و قسمتی از آن را تخریب نمود.
پس از این واقعه وی نخست به روسیه و با دریافت پناهندگی فرانسه با کمک برادرش #ممتازالسلطنه که وزیر مختار ایران در فرانسه بود به اروپا گریخت. ممتازالدوله در لندن تحت عنوان «رئیس متواری مجلس» با مطبوعات اروپا مصاحبه و به توضیح وقایع بمباران مجلس پرداخت.
وی پس از برکناری محمدعلی شاه به تهران بازگشت و یک سال و چهار ماه بعد از واقعه بمباران مجلس، پس از شرکت در انتخابات، با عنوان نماینده تبریز به مجلس راه یافت و برای مدت کوتاهی دوباره رئیس مجلس شد.
گفتنی است که در روز دوم تیرماه سال ۱۳۸۷ قزاق های روسی نخستین مجلس شورای انقلاب مشروطه را بتوپ بستند وعده ای از نمایندگان مردم را کشته وتعدادی را نیز دستگیرکردند.ازهمین زمان دوره #استبدادصغیر آغازشد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
پس از این واقعه وی نخست به روسیه و با دریافت پناهندگی فرانسه با کمک برادرش #ممتازالسلطنه که وزیر مختار ایران در فرانسه بود به اروپا گریخت. ممتازالدوله در لندن تحت عنوان «رئیس متواری مجلس» با مطبوعات اروپا مصاحبه و به توضیح وقایع بمباران مجلس پرداخت.
وی پس از برکناری محمدعلی شاه به تهران بازگشت و یک سال و چهار ماه بعد از واقعه بمباران مجلس، پس از شرکت در انتخابات، با عنوان نماینده تبریز به مجلس راه یافت و برای مدت کوتاهی دوباره رئیس مجلس شد.
گفتنی است که در روز دوم تیرماه سال ۱۳۸۷ قزاق های روسی نخستین مجلس شورای انقلاب مشروطه را بتوپ بستند وعده ای از نمایندگان مردم را کشته وتعدادی را نیز دستگیرکردند.ازهمین زمان دوره #استبدادصغیر آغازشد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
🔻چرا خیلی از مردم اطلاعات زیادی نسبت به تاریخ یکصد سال اخیر و معاصر ندارند؟؟🔻
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند #نهضت_ملی_نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانندولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا یوسفخان #مستشارالدوله اشک ریخته باشد؟نه! چرا؟ چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و #یک_کلمه، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون #صوراسرافیل و #ملک_المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛ چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ فضل الله نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و #آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت، بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ #ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،بیشتر میداند یا دربارۀ #قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟
و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه نظام الملک طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند #علی_اکبرداور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی #تیمورتاش را نداند، از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی ميداند چرا
ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای بين الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون #میرزانصرالله_ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.
قبر او در یکی از گورستانهای قم است.
در همان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است.
#آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند #نهضت_ملی_نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانندولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا یوسفخان #مستشارالدوله اشک ریخته باشد؟نه! چرا؟ چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و #یک_کلمه، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون #صوراسرافیل و #ملک_المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛ چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ فضل الله نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و #آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت، بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ #ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،بیشتر میداند یا دربارۀ #قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟
و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه نظام الملک طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند #علی_اکبرداور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی #تیمورتاش را نداند، از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی ميداند چرا
ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای بين الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون #میرزانصرالله_ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.
قبر او در یکی از گورستانهای قم است.
در همان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است.
#آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
#محمدعلی_شاه
دیکتاتوری که در دوره ۳ساله حکومتش:
با #مشروطه جنگید،
#استبدادصغیر رابراه انداخت،
نخستین #مجلس_شورا رابه توپ بست،
به #روسیه گریخت و درسال ۱۳۰۴ در #ایتالیا درگذشت ودر #کربلا مدفون شد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
دیکتاتوری که در دوره ۳ساله حکومتش:
با #مشروطه جنگید،
#استبدادصغیر رابراه انداخت،
نخستین #مجلس_شورا رابه توپ بست،
به #روسیه گریخت و درسال ۱۳۰۴ در #ایتالیا درگذشت ودر #کربلا مدفون شد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
شاید جالب باشد بدانیدکه در هنگام محاصره مجلس شورای ملی توسط قزاق هابه فرماندهی #کلنل_لیاخوف روسی، ریاست مجلس بر عهده شخصی بنام #ممتازالدوله بود. او با مشاهده محاصره مجلس، درصدد برآمد به صورت تلفنی مراتب اعتراض خود را به #محمدعلی_شاه اعلام نماید که در همین هنگام، گلوله توپی به تلفنخانه مجلس اصابت و قسمتی از آن را تخریب نمود.
پس از این واقعه وی نخست به روسیه و با دریافت پناهندگی فرانسه با کمک برادرش #ممتازالسلطنه که وزیر مختار ایران در فرانسه بود به اروپا گریخت. ممتازالدوله در لندن تحت عنوان «رئیس متواری مجلس» با مطبوعات اروپا مصاحبه و به توضیح وقایع بمباران مجلس پرداخت.
وی پس از برکناری محمدعلی شاه به تهران بازگشت و یک سال و چهار ماه بعد از واقعه بمباران مجلس، پس از شرکت در انتخابات، با عنوان نماینده تبریز به مجلس راه یافت و برای مدت کوتاهی دوباره رئیس مجلس شد.
گفتنی است که در روز دوم تیرماه سال ۱۳۸۷ قزاق های روسی نخستین مجلس شورای انقلاب مشروطه را بتوپ بستند وعده ای از نمایندگان مردم را کشته وتعدادی را نیز دستگیرکردند.ازهمین زمان دوره #استبدادصغیر آغازشد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
پس از این واقعه وی نخست به روسیه و با دریافت پناهندگی فرانسه با کمک برادرش #ممتازالسلطنه که وزیر مختار ایران در فرانسه بود به اروپا گریخت. ممتازالدوله در لندن تحت عنوان «رئیس متواری مجلس» با مطبوعات اروپا مصاحبه و به توضیح وقایع بمباران مجلس پرداخت.
وی پس از برکناری محمدعلی شاه به تهران بازگشت و یک سال و چهار ماه بعد از واقعه بمباران مجلس، پس از شرکت در انتخابات، با عنوان نماینده تبریز به مجلس راه یافت و برای مدت کوتاهی دوباره رئیس مجلس شد.
گفتنی است که در روز دوم تیرماه سال ۱۳۸۷ قزاق های روسی نخستین مجلس شورای انقلاب مشروطه را بتوپ بستند وعده ای از نمایندگان مردم را کشته وتعدادی را نیز دستگیرکردند.ازهمین زمان دوره #استبدادصغیر آغازشد.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
به گواهی تاریخ نقش عناصرو #نیروهای_تندرو وافراطی در نهضتهای اصلاح طلبانه مردمی همیشه غیرسازنده وبیشترمواقع مخرب وویرانگر بوده است.
نمونه بارز آن حادثه سوء قصد نافرجام به جان #محمدعلیشاه_قاجار بود.وی که پس از مرگ پدر، بتازگی برمسند قدرت تکیه زده بود(۱۲ دیماه ۱۲۸۵ خورشیدی) رابطه نسبتا خوبی با مجلس شورای ملی ومشروطه طلبان داشت.
درحالی که پیش از ظهر جمعه ۸ اسفند ۱۲۸۶ نمایندگان مجلس با شاه دیدار و گفتگو داشتند، بعدازظهر همان روز هنگامی که شاه برای گردش به دوشان تپه میرفت، در حین عبور از خیابان باغ وحش تهران مورد سو قصد قرار گرفت و دو نارنجک به سوی کالسکه او پرتاب شد. چند تن کشته و زخمی شدند اما شاه جان سالم به در برد.
#کسروی میگوید: "نقشه این کار را #حیدرعمواوغلی کشیده و بمب را نیز او ساخته بود". یحیی دولتآبادی در این باره مینویسد: ساعتی پیش از این واقعه، نگارنده در منزل خود با یکی از ناطقین تندرو ملت نشسته شخص مزبور میگوید احتمال میرود صدایی بلند شود و پس از وقوع واقعه معلوم میشود او هم از توطئه مسبوق بودهاست."
طرح قتل محمدعلی شاه هنگامی صورت گرفت که همکاری شاه با مشروطه طلبان در اوج خود بود.
پیش از این سوء قصد نا فرجام طرح اتهام زنا و فحشا از سوی برخی مشروطه خواهان به مادر شاه، #تاجالملوک، (دختر امیرکبیر و همسر مظفرالدین شاه)یکی دیگر از عوامل اصلی بروز اختلاف میان شاه ومشروطه طلبان بوده است. بهخصوص #سیدمحمدرضامساوات شیرازی تا جایی پیش رفت که طوماری تهیه کرد و شاه را #زنازاده نامید.
پس ازواقعه ترور، شاه خواهان شناسایی و مجازات مرتکبان این عمل شد، اما اقدامی جدی در این خصوص صورت نگرفت تا جایی که شاه نامهای گلایهآمیز به مجلس شورای ملی ارسال کرد. شاه گرچه از این ترور جان سالم به در برد، اما بدبینیاش نسبت به مشروطهخواهان فزونی یافت و دیگر تا هنگام رفتن به باغشاه که به واقعه به توپ بسته شدن مجلس انجامید از کاخ سلطنتی خارج نشد.
هرچند در شخصیت محمدعلیشاه زمینه وبستر مناسب برای خودکامگی واستبداد وجود داشته است ولی چنانچه اشاره شد،نقش عناصر تندرو در تشدید منازعه واختلاف میان شاه ومشروطه خواهان که باعث فجایع بعدی بخصوص گلوله باران مجلس وبرقراری #استبدادصغیر گردید، غیر قابل انکار می باشد.
#ادمین
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
نمونه بارز آن حادثه سوء قصد نافرجام به جان #محمدعلیشاه_قاجار بود.وی که پس از مرگ پدر، بتازگی برمسند قدرت تکیه زده بود(۱۲ دیماه ۱۲۸۵ خورشیدی) رابطه نسبتا خوبی با مجلس شورای ملی ومشروطه طلبان داشت.
درحالی که پیش از ظهر جمعه ۸ اسفند ۱۲۸۶ نمایندگان مجلس با شاه دیدار و گفتگو داشتند، بعدازظهر همان روز هنگامی که شاه برای گردش به دوشان تپه میرفت، در حین عبور از خیابان باغ وحش تهران مورد سو قصد قرار گرفت و دو نارنجک به سوی کالسکه او پرتاب شد. چند تن کشته و زخمی شدند اما شاه جان سالم به در برد.
#کسروی میگوید: "نقشه این کار را #حیدرعمواوغلی کشیده و بمب را نیز او ساخته بود". یحیی دولتآبادی در این باره مینویسد: ساعتی پیش از این واقعه، نگارنده در منزل خود با یکی از ناطقین تندرو ملت نشسته شخص مزبور میگوید احتمال میرود صدایی بلند شود و پس از وقوع واقعه معلوم میشود او هم از توطئه مسبوق بودهاست."
طرح قتل محمدعلی شاه هنگامی صورت گرفت که همکاری شاه با مشروطه طلبان در اوج خود بود.
پیش از این سوء قصد نا فرجام طرح اتهام زنا و فحشا از سوی برخی مشروطه خواهان به مادر شاه، #تاجالملوک، (دختر امیرکبیر و همسر مظفرالدین شاه)یکی دیگر از عوامل اصلی بروز اختلاف میان شاه ومشروطه طلبان بوده است. بهخصوص #سیدمحمدرضامساوات شیرازی تا جایی پیش رفت که طوماری تهیه کرد و شاه را #زنازاده نامید.
پس ازواقعه ترور، شاه خواهان شناسایی و مجازات مرتکبان این عمل شد، اما اقدامی جدی در این خصوص صورت نگرفت تا جایی که شاه نامهای گلایهآمیز به مجلس شورای ملی ارسال کرد. شاه گرچه از این ترور جان سالم به در برد، اما بدبینیاش نسبت به مشروطهخواهان فزونی یافت و دیگر تا هنگام رفتن به باغشاه که به واقعه به توپ بسته شدن مجلس انجامید از کاخ سلطنتی خارج نشد.
هرچند در شخصیت محمدعلیشاه زمینه وبستر مناسب برای خودکامگی واستبداد وجود داشته است ولی چنانچه اشاره شد،نقش عناصر تندرو در تشدید منازعه واختلاف میان شاه ومشروطه خواهان که باعث فجایع بعدی بخصوص گلوله باران مجلس وبرقراری #استبدادصغیر گردید، غیر قابل انکار می باشد.
#ادمین
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
#آلزایمرملی
چرا خیلی از مردم اطلاعات زیادی نسبت به تاریخ یکصد سال اخیر و معاصر ندارند؟؟
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند نهضت ملی نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانند
ولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا #یوسفخان_مستشار_الدوله اشک ریخته باشد؟
نه! چرا؟چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و «یک کلمه»، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون صوراسرافیل و ملک المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛
چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ #فضل_الله_نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و
#آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت،
بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،
بیشتر میداند یا دربارۀ قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه #نظام_الملک_طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند علیاکبر داور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی تیمورتاش را نداند،
از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی می داند چرا ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای_بين_الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است.
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون میرزا نصر الله #ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.قبر او در یکی از قبرستانهای قم است.
شگفتا که کمترکسی هم نام او را شنيده و نشانی قبرش را میداند. درهمان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است. #آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه #صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
چرا خیلی از مردم اطلاعات زیادی نسبت به تاریخ یکصد سال اخیر و معاصر ندارند؟؟
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند نهضت ملی نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانند
ولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا #یوسفخان_مستشار_الدوله اشک ریخته باشد؟
نه! چرا؟چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و «یک کلمه»، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون صوراسرافیل و ملک المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛
چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ #فضل_الله_نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و
#آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت،
بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،
بیشتر میداند یا دربارۀ قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه #نظام_الملک_طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند علیاکبر داور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی تیمورتاش را نداند،
از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی می داند چرا ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای_بين_الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است.
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون میرزا نصر الله #ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.قبر او در یکی از قبرستانهای قم است.
شگفتا که کمترکسی هم نام او را شنيده و نشانی قبرش را میداند. درهمان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است. #آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه #صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
#آلزایمرملی
چرا خیلی از مردم اطلاعات زیادی نسبت به تاریخ یکصد سال اخیر و معاصر ندارند؟؟
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند نهضت ملی نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانند
ولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا #یوسفخان_مستشار_الدوله اشک ریخته باشد؟
نه! چرا؟چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و «یک کلمه»، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون صوراسرافیل و ملک المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛
چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ #فضل_الله_نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و
#آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت،
بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،
بیشتر میداند یا دربارۀ قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه #نظام_الملک_طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند علیاکبر داور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی تیمورتاش را نداند،
از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی می داند چرا ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای_بين_الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است.
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون میرزا نصر الله #ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.قبر او در یکی از قبرستانهای قم است.
شگفتا که کمترکسی هم نام او را شنيده و نشانی قبرش را میداند. درهمان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است. #آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه #صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
چرا خیلی از مردم اطلاعات زیادی نسبت به تاریخ یکصد سال اخیر و معاصر ندارند؟؟
بسیاری از مردم به تقریب میدانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان،
اما من دانشجویانی را دیدهام که نمیدانستند نهضت ملی نفت در زمان رضا شاه بود یا محمدرضا شاه.
ایرانیان، قطعههایی از تاریخ را هزار بار شنیدهاند و میدانند،
اما تمایلی به شنیدن مهمترین بخشهای تاریخ معاصرشان ندارند.
نام تمام جنگهای صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را میدانند
ولی اگر از آنان بپرسند که #استبدادصغیر مربوط به چه دورهای است و چرا آن را «صغیر» مینامند، مات و مبهوت به پرسشگر نگاه میکنند.
آیا در صد و بیست سال گذشته،
یک ایرانی را میتوانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا #یوسفخان_مستشار_الدوله اشک ریخته باشد؟
نه! چرا؟چون ایرانی نمیداند او کیست.
او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و «یک کلمه»، میخواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند.
آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
از این روضههای جانسوز در تاریخ ما کم نیست.
کسی میداند محمدعلی شاه، روزنامهنگارانی همچون صوراسرافیل و ملک المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟
آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند،
شکنجهگران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه
نداشتند.
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سختترین شکنجهها، کلمۀ مشروطه و عدالتخانه و آزادی را فریاد کشیدند.
آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛
چون باورش نمیشد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ #فضل_الله_نوری بیش از این نمیدانند که نام یکی از بزرگراههای تهران است،
و از جنس اختلافات او با روشنفکران و
#آخوندخراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بیخبری محض به سر میبرند.
ایرانی نمیتواند دربارۀ حکومت محمدرضا شاه پهلوی که آن را برانداخت،
بر پایۀ منابع و آگاهیهای مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛
اما از حرمسرای یزید و حیلههای معاویه بیخبر نیست.
آیا جماعت ایرانی دربارۀ ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران،
بیشتر میداند یا دربارۀ قیام مختار؟
چند ایرانی را میشناسید که نام تیمورتاش و علیاکبر داور را شنیده باشد؟و چند ایرانی را میشناسید که نام خواجه #نظام_الملک_طوسی را نشنیده باشد؟
کسی که نمیداند علیاکبر داور کیست،
نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم.
کسی که زندگی تیمورتاش را نداند،
از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟
کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ تاریخ معاصر، مهمترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟
چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اندازۀ زائران يكي از امامزادههای كاشان نيست؟
آيا مردم ايران ميدانند چرا انگليسیها رضاشاه را تبعيد كردند؟
آيا كسی می داند چرا ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافيای_بين_الملل در دارالفنون بود؟
اين دانستنیها برای ما به اندازۀ باران برای باغ لازم است.
مدرسه به معنای امروزین آن، به همت #میرزاحسن_رشدیه و کسانی همچون میرزا نصر الله #ملک_المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت.
پیش از او و همفکرانش، فرزندان ایران در مکتبهانهها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» میخواندند.
او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر.قبر او در یکی از قبرستانهای قم است.
شگفتا که کمترکسی هم نام او را شنيده و نشانی قبرش را میداند. درهمان قبرستان،یک مرد عامی ولی صاحب کرامات دفن است.
میگویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که میدید، میشناخت. بر مزار او مقبرهای ساختهاند و مردم نیز گروهگروه به زیارتش میروند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است. #آلزایمرملی، این سرمایۀ سرنوشتساز را بر باد داده است.
کتابهای درسی و رسانهها بهویژه #صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشتهاند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
جنبش دموکراسی و مردم سالاری در ایران.
👈"این مجلس خلاف مشروطیت است و هر کس منبعد از فرمایشات ما عدول کند مورد تنبیه و سیاست قرار خواهد گرفت"
#استبدادصغیر با این فرمان #محمدعلی_شاه قاجار" شروع شد
او هیچ گاه از مشروطه و مشروطه خواهان دلخوشی نداشت و مخالفتش را از همان روز تاجگذاریاش با عدم دعوت از نمایندگان مجلس علنی کرد.
در ادامه با تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی (که در قانون اساسی پیشبینی شده بود) مخالفت کرد و موجب بروز اغتشاش در سراسر مملکت و بسته شدن بازارها در تهران و تبریز شد.
بعد ازدیدن مقاومت سراسری ازسوی مردم عقب نشینی کرد، دستخطی خطاب به صدراعظم #مشیرالدوله نوشت و از حمایت خود از مشروطیت گفت.
اما محمدعلیشاه کماکان به لجاجتهای خود ادامه داد، در این حال تندرویهای گروهی از مشروطه خواهان(چپها) اختلافات را تشدید کرد.
#اتابک_اعظم ترورو به جان محمدعلی شاه سوء قصد شد.
در خردادماه سال ۱۲۸۷ درگیری و تشنج بین مجلس و شاه که از مدتی پیش آغاز شده بود بالا گرفت.
او خواهان مجازات و تبعید تعدادی از نمایندگان مجلس بود، اما مجلس مخالفت می کرد.
پس از مخالفت مجلس، محمدعلی شاه به باغشاه رفت و آنجا را به ستاد خود تبدیل کرد و تهران حالت جنگ به خود گرفت، اما همزمان نامهای از او منتشر شد و علت عزیمت خود به باغشاه را گرمای هوای تهران دانست.
مشروطهخواهان و رجال آگاه که میدانستند قصد شاه قاجار از این عمل چیست، ضمن اینکه برای حفاظت از مجلس در کنار یکدیگر در محوطه مجلس جمع شدند، ۱۲ نفر از نمایندگان خود و دیگر مشروطهخواهان را برای مذاکره با محمدعلی شاه و رفع سوءتفاهمها به باغشاه فرستادند، ولی پیش از آنکه مذاکره صورت پذیرد به دستور شاه آنها را بازداشت کردند.
در این زمان شاه دستور حمله به مجلس را صادر کرد، نیروهای روسی اطراف مدرسه سپهسالار و مجلس را محاصره کردند و درگیری آنان با نیروهای مشروطه خواه، آغاز شد.
در ابتدا پیروزی با مجاهدان مشروطه بود، اما با آمدن یگانهای توپخانه و بریگاد مرکزی روسها ورق برگشت.
روسها به دستور #کلنل_لیاخوف مجلس را به توپ بستند و مشروطه خواهان را قلع و قمع کرده و تعداد زیادی از آنان را کشتند، حدود ۳۰۰ تن کشته و بیش از ۵۰۰ زخمی، حاصل این نبرد نابرابر بود.
در این میان به رغم کمبود تسلیحات و نفرات و همچنین نداشتن توپخانه، مجاهدین مشروطیت به شدت مقاومت میکردند، ولی پایداری آنان تا ظهر بیشتر دوام نیاورد و روسها فاتح این نبرد نابرابر شدند.
روسها پس از پیروزی وارد مجلس شده و دست به تخریب و غارت گسترده زدند.
در تهران حکومت نظامی اعلام شد و کلنل لیاخوف #حاکم_نظامی_تهران شد. سایر شهرها نیز دست کمی از تهران نداشت و با دستگیری برخی از نمایندگان و رجال و روزنامهنگار که در پارک امینالدوله پناه گرفته بودند، استبداد صغیر رسما آغاز شد.
دوران استبدادصغیر، یک سال و ۲۲ روز به طول انجامید و سرانجام با فتح تهران توسط مشروطهخواهان و فرار محمدعلی شاه به سفارت روسیه و آغاز انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی، پایان یافت.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
👈"این مجلس خلاف مشروطیت است و هر کس منبعد از فرمایشات ما عدول کند مورد تنبیه و سیاست قرار خواهد گرفت"
#استبدادصغیر با این فرمان #محمدعلی_شاه قاجار" شروع شد
او هیچ گاه از مشروطه و مشروطه خواهان دلخوشی نداشت و مخالفتش را از همان روز تاجگذاریاش با عدم دعوت از نمایندگان مجلس علنی کرد.
در ادامه با تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی (که در قانون اساسی پیشبینی شده بود) مخالفت کرد و موجب بروز اغتشاش در سراسر مملکت و بسته شدن بازارها در تهران و تبریز شد.
بعد ازدیدن مقاومت سراسری ازسوی مردم عقب نشینی کرد، دستخطی خطاب به صدراعظم #مشیرالدوله نوشت و از حمایت خود از مشروطیت گفت.
اما محمدعلیشاه کماکان به لجاجتهای خود ادامه داد، در این حال تندرویهای گروهی از مشروطه خواهان(چپها) اختلافات را تشدید کرد.
#اتابک_اعظم ترورو به جان محمدعلی شاه سوء قصد شد.
در خردادماه سال ۱۲۸۷ درگیری و تشنج بین مجلس و شاه که از مدتی پیش آغاز شده بود بالا گرفت.
او خواهان مجازات و تبعید تعدادی از نمایندگان مجلس بود، اما مجلس مخالفت می کرد.
پس از مخالفت مجلس، محمدعلی شاه به باغشاه رفت و آنجا را به ستاد خود تبدیل کرد و تهران حالت جنگ به خود گرفت، اما همزمان نامهای از او منتشر شد و علت عزیمت خود به باغشاه را گرمای هوای تهران دانست.
مشروطهخواهان و رجال آگاه که میدانستند قصد شاه قاجار از این عمل چیست، ضمن اینکه برای حفاظت از مجلس در کنار یکدیگر در محوطه مجلس جمع شدند، ۱۲ نفر از نمایندگان خود و دیگر مشروطهخواهان را برای مذاکره با محمدعلی شاه و رفع سوءتفاهمها به باغشاه فرستادند، ولی پیش از آنکه مذاکره صورت پذیرد به دستور شاه آنها را بازداشت کردند.
در این زمان شاه دستور حمله به مجلس را صادر کرد، نیروهای روسی اطراف مدرسه سپهسالار و مجلس را محاصره کردند و درگیری آنان با نیروهای مشروطه خواه، آغاز شد.
در ابتدا پیروزی با مجاهدان مشروطه بود، اما با آمدن یگانهای توپخانه و بریگاد مرکزی روسها ورق برگشت.
روسها به دستور #کلنل_لیاخوف مجلس را به توپ بستند و مشروطه خواهان را قلع و قمع کرده و تعداد زیادی از آنان را کشتند، حدود ۳۰۰ تن کشته و بیش از ۵۰۰ زخمی، حاصل این نبرد نابرابر بود.
در این میان به رغم کمبود تسلیحات و نفرات و همچنین نداشتن توپخانه، مجاهدین مشروطیت به شدت مقاومت میکردند، ولی پایداری آنان تا ظهر بیشتر دوام نیاورد و روسها فاتح این نبرد نابرابر شدند.
روسها پس از پیروزی وارد مجلس شده و دست به تخریب و غارت گسترده زدند.
در تهران حکومت نظامی اعلام شد و کلنل لیاخوف #حاکم_نظامی_تهران شد. سایر شهرها نیز دست کمی از تهران نداشت و با دستگیری برخی از نمایندگان و رجال و روزنامهنگار که در پارک امینالدوله پناه گرفته بودند، استبداد صغیر رسما آغاز شد.
دوران استبدادصغیر، یک سال و ۲۲ روز به طول انجامید و سرانجام با فتح تهران توسط مشروطهخواهان و فرار محمدعلی شاه به سفارت روسیه و آغاز انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی، پایان یافت.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
مجلس گزینشی، نمایشی ،فرمایشی وبله قربانگو...
استبداد شاهان قجر که خود را #سایه_خدا بر زمین می پنداشتند، به حدی دهشتناک بود که مشروطه چی های اولیه، حتی جرات نام بردن آشکار و بی محابا از هدف مشروطه، یعنی برپایی مجلس را نداشتند.
چنان چه در گفتگو با #مظفرالدین شاه به جای مجلس، از #عدالتخانه نام بردند.
حکومت قاجار با شیوه سرکوب سرخ در برابر این هدف، یعنی تشکیل مجلس ایستاد.
اما بالاخره با ایستادگی و اتحاد مشروطه چیان، مظفرالدین شاه که خود را آشکارا ضل الله می نامید، با تشکیل مجلس موافقت کرد.
ولی پس از مرگش، فرزندش #محمدعلیشاه با یاری جستن از #رفقای_روس و برخی علمای حکومتی و درباری ، #واپسگرایان و اوباش و به توپ بستن نخستین مجلس توسط روس ها، دوره پر شقاوت #استبدادصغیر آغازید.
ولی این دوره نکبت بار نیز با همت ایرانیان و شکست دادن روس ها، سرداران قاجار و سپس تبعید شاه نزد اربابش روسیه،دوباره با رنج و درد و شقاوت و سرکوب و کشتار، بالاخره با پیروزی مشروطه خواهان پایان یافت.
ولی این بار دیگر شاهان قاجار و اعیان و اشراف و مستبدین، تاکتیک خود را در برابر مخالفت با مجلس به کلی عوض کردند.
پس از شکست استبداد صغیر و تبعید محمد علی شاه، رهبران حکومت ها در دوره کوتاه سلطنت قاجار، سهل است که در عصر پهلوی و جمهوری اسلامی ، نه تنها باتداوم و استمرار تشکیل مجلس مخالفت نکردند، بلکه به ترغیب و تشویق مردم برای شرکت در انتخابات و رای دادن به نامزدها پرداختند.
ولی این بار افسار کار مجلس را با ترفندی جدید دراختیار گرفتند:
امروزه می بینید که حکومتی ها به جای دادن آزادی کامل، شیوه دستچین کردن نامزدان را در پیش گرفتند.
بدین ترتیب که نامزدان دلخواه خود را از پیش گزینش کرده و پس از عبور دادنشان از غربال های متعدد، آنان را با ترفندهای گوناگون در معرض دید و نظر مردم برای انتخاب شدن قرار می دادند.
زین پس نتیجه انتخابات در بیشتر دوره های مجلس از پیش معلوم بود:
مجالسی با اکثریت واپسگرایان(مرتجعین)، خوانین و اشراف زادگان، روسوفیل ها، آنگلوفیل ها و آلمانوفیل ها،
در کنار اقلیتی کوچک از فرهیختگان ایراندوست، دارای ایده ها و طرح و برنامه هایی برای ترقی و پیشرفت.
کوتاه سخن آنکه گرچه مجلس شورای ملی تکوین یافت، ولی زان پس، با به سر عقل آمدن ارتجاعیون، دوران #استبدادکبیر آغاز شد.
دورانی که نه تنها مجلس که مجالس و حتی شوراهای جورواجور، متشکل از اعضای غربال شده، گزینشی و نمایشی شکل گرفتند.
زین پس استبداد کبیر برای تداوم موجودیت خود در جهان رو به دموکراسی، نیازمند نمایش برگزاری انتخابات بود.
هم چنین نیازمند مجالس و شوراهای نمایشی در نقطه به نقطه و شهر به شهر و ده به ده و کوچه به کوچه بود.
بنابراین انتخابات مجلس تنها در چند دوره استثنایی، فرصت تنفس و بالندگی برای مردم فراهم آمد.
ولی در نهایت با تبدیل استبداد صغیر به استبداد کبیر، شاهان و مدیران و رهبران در واقع همچنان ظل الله های جدید باقی ماندند، یعنی شاهان مستبد دیگری که مانع تابش نور خدا بر ملت بودند.
آنان در واقع با بستن همه روزنه های نور، ملت را در سایه قرار دادند.
✍ #یدالله_کریمی_پور
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
استبداد شاهان قجر که خود را #سایه_خدا بر زمین می پنداشتند، به حدی دهشتناک بود که مشروطه چی های اولیه، حتی جرات نام بردن آشکار و بی محابا از هدف مشروطه، یعنی برپایی مجلس را نداشتند.
چنان چه در گفتگو با #مظفرالدین شاه به جای مجلس، از #عدالتخانه نام بردند.
حکومت قاجار با شیوه سرکوب سرخ در برابر این هدف، یعنی تشکیل مجلس ایستاد.
اما بالاخره با ایستادگی و اتحاد مشروطه چیان، مظفرالدین شاه که خود را آشکارا ضل الله می نامید، با تشکیل مجلس موافقت کرد.
ولی پس از مرگش، فرزندش #محمدعلیشاه با یاری جستن از #رفقای_روس و برخی علمای حکومتی و درباری ، #واپسگرایان و اوباش و به توپ بستن نخستین مجلس توسط روس ها، دوره پر شقاوت #استبدادصغیر آغازید.
ولی این دوره نکبت بار نیز با همت ایرانیان و شکست دادن روس ها، سرداران قاجار و سپس تبعید شاه نزد اربابش روسیه،دوباره با رنج و درد و شقاوت و سرکوب و کشتار، بالاخره با پیروزی مشروطه خواهان پایان یافت.
ولی این بار دیگر شاهان قاجار و اعیان و اشراف و مستبدین، تاکتیک خود را در برابر مخالفت با مجلس به کلی عوض کردند.
پس از شکست استبداد صغیر و تبعید محمد علی شاه، رهبران حکومت ها در دوره کوتاه سلطنت قاجار، سهل است که در عصر پهلوی و جمهوری اسلامی ، نه تنها باتداوم و استمرار تشکیل مجلس مخالفت نکردند، بلکه به ترغیب و تشویق مردم برای شرکت در انتخابات و رای دادن به نامزدها پرداختند.
ولی این بار افسار کار مجلس را با ترفندی جدید دراختیار گرفتند:
امروزه می بینید که حکومتی ها به جای دادن آزادی کامل، شیوه دستچین کردن نامزدان را در پیش گرفتند.
بدین ترتیب که نامزدان دلخواه خود را از پیش گزینش کرده و پس از عبور دادنشان از غربال های متعدد، آنان را با ترفندهای گوناگون در معرض دید و نظر مردم برای انتخاب شدن قرار می دادند.
زین پس نتیجه انتخابات در بیشتر دوره های مجلس از پیش معلوم بود:
مجالسی با اکثریت واپسگرایان(مرتجعین)، خوانین و اشراف زادگان، روسوفیل ها، آنگلوفیل ها و آلمانوفیل ها،
در کنار اقلیتی کوچک از فرهیختگان ایراندوست، دارای ایده ها و طرح و برنامه هایی برای ترقی و پیشرفت.
کوتاه سخن آنکه گرچه مجلس شورای ملی تکوین یافت، ولی زان پس، با به سر عقل آمدن ارتجاعیون، دوران #استبدادکبیر آغاز شد.
دورانی که نه تنها مجلس که مجالس و حتی شوراهای جورواجور، متشکل از اعضای غربال شده، گزینشی و نمایشی شکل گرفتند.
زین پس استبداد کبیر برای تداوم موجودیت خود در جهان رو به دموکراسی، نیازمند نمایش برگزاری انتخابات بود.
هم چنین نیازمند مجالس و شوراهای نمایشی در نقطه به نقطه و شهر به شهر و ده به ده و کوچه به کوچه بود.
بنابراین انتخابات مجلس تنها در چند دوره استثنایی، فرصت تنفس و بالندگی برای مردم فراهم آمد.
ولی در نهایت با تبدیل استبداد صغیر به استبداد کبیر، شاهان و مدیران و رهبران در واقع همچنان ظل الله های جدید باقی ماندند، یعنی شاهان مستبد دیگری که مانع تابش نور خدا بر ملت بودند.
آنان در واقع با بستن همه روزنه های نور، ملت را در سایه قرار دادند.
✍ #یدالله_کریمی_پور
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"