به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
بازشناسی تفاوت فرهنگ و تمدن(2)

🔻#مفهوم_تمدن
🔻#مفهوم_فرهنگ
🔻#تبیین__مفاهیم

🔸گفته‌اند:
فرهنگ میراث اجتماعی هر جامعه است و همه‌ی دست کاری‌های مادی و ساخته‌های ذهنی و روحی گروهی و نیز اشکال متمایز رفتار را در بر می گیرد که مردم در فعالیت‌های جاری در درون شرایط زندگی خاص خود پدید آورده اند و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.(1)

🔸با این تعریف باید دید که تفاوت فرهنگ و تمدن چیست؟ و آیا اساسا تفاوتی وجود دارد؟ در این زمینه دو رویکرد وجود دارد:
1 ـ رویکرد اول می گوید تمدن همان فرهنگ است که در درون آن سه گونه کاربرد وجود دارد.(2)
۲ ـ بینش دوم، فرهنگ را در نقطه‌ی مقابل تمدن قرار می‌دهد. در این نگاه، فرهنگ همه‌ی عقاید و آفرینش‌های انسانی مربوط به اسطوره، دین، هنر و ادبیات را در بر می‌گیرد، در حالی که تمدن به حوزه‌ی خلاقیت انسانی مرتبط با فن‌آوری (تکنولوژی) و علم اشاره می کند.

🔹پی‌نوشت‌ها:
1ـ فرهنگ اندیشه‌ى نو، ویراستار: ع. پاشایى، تهران، انتشارات مازیار، ۱۳۶۹، چ ۱، صص ۵۷۷ ـ ۵۷۸٫
2ـ فرهنگ علوم اجتماعى، جولیوس گولد و…، ص ۲۶۷٫

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️یادداشتی از شهید آوینی در تبیین مفهوم تکامل و تعالی در اسلام و نقد توسعه‌ی غربی

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#مفهوم_تکامل_و_تعالی
🔻#شهید_سید_مرتضی_آوینی

🔸آیا می‌توان معنای توسعه را با مفهوم تکامل و تعالی در اسلام انطباق بخشید؟ خیر، مفهوم تکامل و تعالی در قرآن اصالتاً به ابعاد روحانی و معنوی وجود بشر است که بازگشت دارد و این تکامل روحانی نه این چنین است که ضرورتا با توسعهٔ مادی بشر ملازمه داشته باشد، بلکه بر عکس ثروت و استقلال در قناعت است، و صحت در اعتدال و پرهیز از تمتع (به معنای قرآنی آن)، و تعالی در از خودگذشتگی و ایثار، و سلامت نفس در غلبه بر امیال نفسانی و شهوات نفس اماره بالسوء است.

🔸مقصود این نیست که در اسلام روح و جسم و معنا و ماده در تعارض و تضاد ذاتی با یکدیگر قرار گرفته‌اند. خیر، روح و جسم و معنا و ماده در اصل و ریشه متحدند و هیچ تضادی بین آن دو وجود ندارد، اما در مراحل اول از آنجا که هر یک از قوای چهارگانهٔ شهوت و غضب و وهم و عقل منفرداً و مجرد از سایر قوا سعی می‌کنند که حاکمیت کل وجود بشر و شخصیت او را در کف خویش بگیرند، باید برای ایجاد اعتدال در میان این قوا از افراط و تفریط در ارضای تمایلات و خواهش‌های آنان پرهیز کرد، چرا که زمینه تکامل انسانی، در اعتدال این قواست که فراهم می‌شود. از این رو اسلام از یک سو انسان را فی المثل به روزه گرفتن و امساک و قناعت وا می‌دارد و از سوی دیگر مؤکداً او را از زهد و درون‌گرایی مفرط پرهیز می‌دهد و این هر دو با توجه به علت غایی وجود انسان و آن هدفی است که به سوی آن در حرکت است.

🔸منتهای حرکت تکاملی انسان و جهان و تاریخ در قرآن، «الله» است و این معنا در بسیاری از آیات قرآن مجید با تعبیراتی گوناگون همچون «الی ربک المنتهى» ، «إلى الله المصیر» ، «إنَّ إلى ربک الرّجُعى»، « إلیه راجعوْنَ» و… بیان شده است. اصل و ریشه این حرکت در جوهره و معنای عالم است که جریان دارد و ماده و ظاهر عالم نیز در تبعیت از این حرکت معنوی تغییر پیدا می کند.

🔸بنابراین، تکامل و تعالی در معارف اسلام به یک حرکت همه جانبه که در آن بعد فرهنگی و معنوی دارای اصالت است برمی‌گردد و حال آن که در غرب تکامل به تطور انسان از صورت های پست‌تر حیوانی به صورت‌های تکامل یافته اطلاق می‌شود.

🔸سخن از این نیست که آیا اسلام این تطور را می‌پذیرد و انسان را موجودی از نسل میمون می‌داند یا نه، بلکه سؤال این است که آیا معنای «توسعه» با «تکامل و تعالی» در فرهنگ و معارف اسلامی انطباق دارد یا خیر. خیر، حرکت به سوی تکامل و تعالی در اسلام لزوماً با توسعه مادی و اقتصادی همراه نیست و بلکه بالعکس، تعالی معنوی با قناعت و زهد و مصرف کمتر و … ملازمه دارد.

🔹#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=49716

ا—--------------------------—ا
⭕️واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی

🔻#گزیده‌ی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شماره‌اول

🔸#مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی می‌باشد که مجموع آنها را با اندکی چشم‌پوشی می‌توان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفه‌ها و شاخصه‌ها دو مقوله‌ای است که به خاطر خلل و نقصان‌های موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله می‌تواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداخته‌اند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ می‌باشد.

🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونه‌ای غیریت با تمدن‌های سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب می‌باشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات می‌شود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن می‌انجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را می‌نماید.

🔹#مقاله‌ی واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمد‌رضا ابراهیم‌نژاد/ محمد پورعباس

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تمدن به معنای وضع غایی تعالی بشر

🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#راه__ناهموار__تمدن
🔻#مفهوم_شناسی_تمدن

🔸برای عده‌ای، #تمدن در شکل کلمه‌ای مفرد، به معنای وضع غايی تعالی بشر مطرح بوده است، وضعیتی که در مقابلی «بربریّت»، «خشونت»، «بدویّت» و «طبیعت» قرار داشته و عموماً اروپای غربی، و بعداً آمریکای شمالی، مرکز و تجلی‌گاه آن محسوب شده است. در این نگاه، تمدن نوعی معیار یا #آرمان_اخلاقی است که جوامع و افراد، بعد از گذراندن مراحلی از تکامل و پیشرفت، به آن نائل می‌شوند. تمدن نقطهٔ آخر پيکان تکامل بشرى است، پیکانی که در سر دیگر آن بربریت نشسته است.

🔹#منبع:
راه ناهموار تمدن، هفت مقاله درباره‌ی تمدن؛
تدوین محمد ملاعباسی، انتشارات ترجمان، ص 7.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فرهنگ چیست و مناسبت آن با مفهوم تمدن چگونه است؟

#یاداشت_منتخب
#بازشناسی_مفهوم_فرهنگ
#دکتر_حکمت‌_الله_ملاصالحی
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

یادداشتی فشرده و کوتاه درباره فرهنگ

🔸درانداختن هر طرح پرسشی؛ گشودن طرح هر بحثی؛ گستردن طومار هرگونه نقد و تحلیلی؛ گشادن باب هر داوریی درباره #فرهنگ اینکه فرهنگ چه هست و چه نیست اینکه حدود مناسبت آن با مفهوم #تمدن چگونه است و چگونه نیست؛ سرشتی فرهنگی دارد و خود یک فعل و عمل فرهنگی است. از جانوران حیات وحش چنین پرسش‌هایی را سراغ نداریم و نمی‌شناسیم. شعور طبیعی فاقد خود آگاهی است. شعور بشر تاریخی شده و تاریخ‌مند و فرهنگی هم از امکان و هم از ابزارهای لازم طرح پرسش از خود بهره‌مند است. به دیگر سخن در اینجا با نوعی از آگاهی مواجه هستیم که درباره هستی و چیستی آگاهی خود طرح پرسش درمی‌اندازد.

🔸جانواران حیات وحش از چنین امکانی و چنین ابزارهایی برای درانداختن طرح پرسش از هستی و چیستی خود برخوردار نیستند. انسان هستنده‌ای است فرهنگی و #فرهنگ‌پذیر و #فرهنگ‌ساز. انسان بدون فرهنگ نه فهمیده می‌شود و نه آنکه می‌توان تعریفش کرد. سرشت فرهنگی انسان واقعیتی محرز و پذیرفته شده است. آنقدر مصادیق زنده و مدلولات ملموس و عینی درباره‌اش وجود دارد که نیاز به توضیح واضحات نیست. به تعبیر حضرت مولوی در مثنوی بر سر نام عنب و انگور و اُزم و استافیل مناقشه نکنیم که فرهنگ اصل بنیادین انسان بودن و نحوه حضور انسانی ما آدمیان در جهان است.

🔸البته که ما آدمیان از هر تیره و نژاد و قوم و قبیله و عشیره و طایفه‌ای. سخن این است مراد از چنین نحوه بودن و حضور انسانی در جهان چیست؟ وجه یا به مفهوم دقیق و درست‌تر وُجوه تمایز این نحوه حضور و بودن در شدن ما آدمیان در جهان از نحوه بودن یک گیاه یا یک جانور حیات وحش در چیست؟ موران و زنبوران، مرغان هوا و ماهیان دریا تا چه میزان می‌دانند که هستند و از بودن و نحوه بودن خود آگاهند؟

🔸به این پرسش‌ها پیش از آنکه پاسخی پیشنهاد و ارایه شود؛ گمان می‌برم برای پرهیز از خلط مبحث و مغالطه ضرورت دارد درباره #مفهوم_فرهنگ توضیحی مجمل و مختصر داده‌شود.

🔹ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://128hekmat.blogfa.com/post/222

ا—--------------------------—ا
پرداختن به جامعه و تمدن از منظر فلسفی در جهان اسلام و تفکر شیعی

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(95)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸بحثی با عنوان «نحوه وجود تمدن»، اگر در گذشته بی‌سابقه نباشد، کم سابقه و بسیار اندک است. کمتر کسی از علمای اسلامی درباره #تمدن ، به معنای خاص آن سخن فلسفی گفته و آن چه بیشتر در ادبیات فلسفی گذشته مسلمین یافت می‌شود، ترادف معنایی جامعه و تمدن است. دقت‌هایی که امروزه ما روی #مفهوم «تمدن» می کنیم، سابقه‌ی چندانی ندارد. می‌توان سخن گفتن از تمدن را به مباحث فلسفی معلم ثانی، یعنی #ابونصر_فارابی بازگردانید. فارابی به دلیل اینکه اولین بار درباره اجتماع و انواع جوامع سخن گفته اولین #فیلسوف_اجتماعی اسلامی است که منظر فلسفی به سیاست‌، اجتماع و تمدن گشوده است.

🔸در نگاه او، #مدینه_فاضله رهبرش صاحب علم اشراق است؛ یعنی با وحی خدا و الهام الهی حرکت می‌کند. اما مُدن غیرفاضله، انواعی دارند که شامل مدینه جاهلیه ، مدینه ضاله، مدینه ضروریه، مدینه بداله، مدینه خست، مدینه کرامت، مدينه تغلبيه، مدینه جماعيه و مدینه فاسقه هستند که همگی مدینه‌های نامطلوب و غیردینی محسوب می‌شوند. این تمدن، جوامعی هستند که یا دنبال غلبه‌اند، غلبه بر دیگر ملت‌ها، یا مدنی هستند که به دنبال شهوت هستند، یا مدنی هستند که به دنبال تأمين امرار معاش و ابتدائیات زندگی‌شان هستند. یا مدنی هستند که به ضروریات اکتفا دنبال می‌کنند، یا مدنی هستند که می‌خواهند ممدوح دیگر ملت‌ها باشند و شهرت پیدا کنند، یا فقط به دنبال لذت میگردند و...

🔸بعد از فارابی، در قرن چهارم هجری اخوان الصفا، بحث‌هایی در زمینه اینکه جامعه چیست، اجتماع چیست، نحوه وجودش چگونه است سخن گفته‌اند. در ادامه، شخصیت مشهوری به نام #ابن_خلدون قرن هشتم، در «مقدمه»‌اش، در همین باره بحث‌هایی دارد. بعد اقبال لاهوری است که در قرون معاصر به چیستی جامعه توجه نموده است و بعد علامه طباطبایی به بحث مفصلی در باب وجود جامعه پرداخته که شاگرد برجسته ایشان، در کتابی مستقل مبحث اصالت جامعه را مورد دقت بیشتری قرار داده است. در غرب هم هگل، اسپنسر، دورکیم و ماکس وبر، درباره چیستی جامعه سخنانی دارند. البته به دلیل مهجوریت فلسفه پس از ظهور پوزیتیویسم در غرب، آن چه از زبان دانشمندان غربی در باب اصالت جامعه مطرح شده است، بیشتر از بعد جامعه شناختی است؛ ولی در جهان اسلام و تفکر شیعی، از منظر فلسفی به آن پرداخته شده است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 103 و 104.


ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
آیا فرد سازنده اصلی جامعه است یا جامعه، حقیقت انسان را پر می‌کند؟

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(96)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#مفهوم_اصالت
مفهوم اصالت که به فرد و یا جامعه نسبت داده می‌شود، حداقل دارای سه معناست که باید تفکیک شود تا زاویه معنای #اصالت در بحث حاضر به خوبی روشن شده باشد؛

🔸١. در نگرش جامعه‌شناختی، این زاویه نگرش مطرح است که آیا فرد جامعه را می‌سازد یا جامعه است که فرد را می‌سازد. اگر گفتیم افراد جامعه‌سازی می‌کنند، در نگرش جامعه‌شناسانه، معتقد به اصالت فرد شده‌ایم. در اصالت فرد، روان‌شناسی مقدم بر جامعه‌شناسی می‌شود و در واقع، فرد به عنوان موجودی تحت حاکمیت و جبرساختارهای اجتماعی تعریف نمی‌شود. مثلاً فردی مثل #جان_استوارت_میل، بر استقلال فرد از جامعه تأکید دارد. در مقابل، جامعه شناسانی مثل #دورکیم، #کنت، #اسپنسر، جامعه را اصیل و مسلط بر شخصیت افراد می‌دانند. یعنی جامعه‌شناسی را مقدم بر روان‌شناسی کرده‌اند. به‌زعم این‌ها، فرد در داخل جامعه مثل اسفنجی است که داخل آب میافتد و سرشار از آب می‌شود.

🔸بحث #ساختار و #عاملیت، یکی از مباحث پردامنه در تفکرات جامعه‌شناسی غرب است که آیا ساختارها هستند که عامل‌ها را می‌سازند یا برعکس، ساختارها محصول اراده عوامل انسانی‌اند؟ البته در نظریه‌های متأخر، سعی شده است که تلفیقی سخن بگویند و نقش هردو را جدی بدانند. مثلاً نظریه ساختاربندی #گیدنز، نظریه فرهنگ و عاملیت #مارگارت_آرچر، یا مثلاً #بوردیو که ساختار ساختمان ذهنی و زمینه را مطرح می‌کند، همگی گرایش تلفیقی دارند.

🔸به نظر می‌رسد که این بحث، باید در #بنیان‌های_جامعه‌شناسی بحث شود، نه در خود علم جامعه‌شناسی؛ یعنی در مبانی فلسفی جامعه‌شناسی، سخن از این مطلب می‌رود که آیا فرد سازنده اصلی جامعه است یا جامعه، حقیقت انسان را پر می‌کند؟ پس هرچند این مبحث، در نظریه‌های جامعه شناسی طلوع کرده است، اما جایگاه آن در فلسفه‌های اجتماعی است و این سؤال ذاتی فلسفی دارد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 104 و 105.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(2)
🔻مفهوم و مؤلفه اصلی تمدن

#پاورقی_2
#درس‌گفتارها
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔻#جلسه_اول:
مفهوم و مؤلفه اصلی تمدن
مورخ ۹۶/۴/۲۰. تهران، خانه اندیشمندان علوم انسانی

🌱«بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، الصلاة والسلام على رسول‌الله وعلى آله الطيبين الطاهرين، و لعنة‌الله على أعدانهم أجمعين».🌱

🔸همان طور که می‌دانید، موضوع بحث ما در این درس‌گفتارها، فلسفه تمدن نوین اسلامی است؛ در واقع، این بحث در قلمرو فلسفه‌های مضاف ارائه می‌شود. فلسفه‌های مضاف دو قسم‌اند: مضاف به علوم و مضاف به موضوعات، مسائل یا امور. اگر #تمدن_نوین_اسلامی را یک علم در نظر بگیریم، از #فلسفه_مضاف به علوم صحبت می کنیم اما در این بحث، به تمدن نوین اسلامی به مثابه یک پدیده نگاه می کنیم که هدفش بررسی کلان و برون نگرانه تمدن و اصول، مؤلف‌ها، مختصات، و قواعد حاکم بر آن و همچنین نسبت آن با علوم و امور دیگر است.

🔸تأملی در مفهوم تمدن
در ابتدا وارد #مفهوم_تمدن شده و تا حدودی این هوم را مورد واکاوی فرار میدهیم تا در گام بعد، زمینه برای تعریف تمدن نوین اسلامی فراهم شود. ان افرادی مانند هانتیگتون در کتاب برخورد. توان ها، یا لوسین فور، مورخ فرانسوی، بسط واژه تمدن را محصول اندیشه ورزی اندیشمندان فرانسوی در قرن هجدهم میلادی می دانند و معتقدند که پیش از این، واژه تمدن را در منابع علمی پیدا نکرده‌اند؛ با این حال، من بدون آنکه قصد قضاوت قطعی در باره این ادعا را داشته باشم، در همین حد عرض می‌کنم که #واژه_تمدن، چه در زبان یونانی و چه در زبان عربی، از واژه شهر یا مدینه زاییده شده و شانه به شانه در شهرها گسترش یافته است. هرچند اگر برای واژه تمدن یک #روح_مدرن قائل باشیم و بگوییم اساساً تمدن به معنای مصطلح، متعلق به عصر مدرن است، باید بپذیریم که واژه تمدن به معنای مدرن خود، از همان اواخر قرن هفده و شروع قرن هجده میلادی مطرح شده است؛ با این حال، بنا نیست که به سمت تقسیم‌بندی واژه تمدن به قبل از #مدرنیته، و بعد از آن رو بیاوریم؛ از این رو، ترجیح می دهم برخلاف میل متفکران غربی، این واژه را مستقل از این نوع تقسیم بندی ها بررسی کنم.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 19 تا 20.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
⭕️آمد و رفت #پارادایم‌ها و ظهور و زوال #تمدن‌ها ...#شهریار_زرشناس نوشت: 🔸کوهن در «تئوری پارادایم‌ها» می‌گوید هر تمدنی، به تعبیر ما هر عالمِ تاریخی، یک پارادایم علمی برای خود دارد. در ذیل آن پارادایم یک صورت علمی ایجاد کرده است و با از بین رفتن هر تمدن،…
⭕️پارادایم و نکاتی درباره‌ی معنا و مفهوم آن...

#مفهوم_پارادایم
#یادداشت_توضیحی

🔸#پارادایم یا الگوواره، سرمشق و الگوی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره‌ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می‌کند. پارادایم از جدیدترین مفاهیمی است که وارد حوزه فلسفه علم جامعه‌شناسی شده است.

🔸الگوواره‌هایی که از زمان‌های قدیم موجود بوده‌اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب‌هایی «#بدیهی» در می‌آیند.در واقع پارادایم «...الگوی داوری شایع و موجه و مورد مراجعه برای رد یا قبول افکار هستند و شامل الگوهای منطقی، منطقی- احساسی و فقط احساسی، الگوهای فکری فردی، گروهی و عمومی می شوند.

🔸شرط لازم و کافی برای تشکیل یک پاردایم، این است که یک #الگوی_داوری، مقبول و مورد مراجعه باشد. به دیگر عبارت، هر آن چه رفتار پارادایمی داشته باشد، پارادایم است. رفتار پارادایمی عبارت است از: در چمبره گرفتن داوری‌های ادراکی، توسط یک الگو برای یک مدت طولانی. پس هر آنچه بتواند مجموعه‌ای از داوری‌های ادراکی یک فرد یا جامعه را در چمبرۀ خود بگیرد و مدت‌ها پایدار بماند، پارادایم است.

🔸بر اساس ایدهٔ #توماس_کوهن، پارادایم آن چیزی است که اعضای یک جامعه علمی با هم و هر کدام به تنهایی در آن سهیم هستند. مجموعه‌ای از مفروضات، مفاهیم، ارزش‌ها و تجربیات که روشی را برای مشاهدهٔ واقعیت جامعه‌ای که در آن سهیم هستند (به ویژه در رشته‌های روشنفکرانه) ارائه می‌کند. بر اساس ایدهٔ کوهن، پارادایم اصطلاح فراگیری است که همهٔ پذیرفته‌های کارگزاران یک رشته علمی را دربر می‌گیرد و چارچوبی را فراهم می‌سازد که دانشمندان برای حل مسائل علمی در آن محدوده استدلال کنند.

🔸کوهن معتقد است پارادایم یک علم تا مدت‌های مدید تغییر نمی‌کند و دانشمندان در چارچوب مفهومی آن سرگرم کار خویش هستند. اما دیر یا زود بحرانی پیش می‌آید که پارادایم را درهم می‌شکند و #دگرگونی_علمی به وجود می‌آید که پس از مدتی پارادایم جدیدی به وجود می‌آورد و دوره‌ای جدید از علم آغاز می‌شود و در جهان‌بینی علمی دگرگونی به وجود می‌آید. کوهن تئوری جاری را پارادایم نمی‌نامد، بلکه #جهان‌بینی موجود را که آن نظریه در قالب آن شکل گرفته و همه کاربردهایی که از آن حاصل شده‌است را پارادایم می‌نامد.

🔺تلخیص شده از ویکی‌پدیا

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تعریفی دیگر از مفهوم تمدن و مدنیت

#مبانی_نظری
#تعاریف_و_مفاهیم
#مفهوم_تمدن_و_مدنیت

«تمدّن سبک اجتماعی پیشرفته حاکم بر یک جامعهٔ بشری است.»

🔻حجة‌الاسلام سید صادق علم‌الهدی:

🔸تمدّن یا مدنیت که بر اساس ریشهٔ لاتین آن، معادل شهر و #شهرنشینی و #شهرگرایی و در مقابل بربریت و بدویت است، ناظر به روند تدریجی تکامل حیات بشر و به معنای شکل‌گیری یک #سامانهٔ_نظام‌مند زیستی در بین جمعی از ابناء بشر در مقطعی از تاریخ است.

🔻یک تمدّن معمولاً در پنج زمینه باید نمود داشته باشد:

1⃣ اقتصاد؛ تمدّن‌ها غالباً بر پایهٔ رشد معیشتی، اقتصادی و فنّاوری بر پا شده‌اند.

2⃣ حکومت؛ تمدّن‌ها گاهی بر یک شیوهٔ حکومت یا نظام حقوقی خاص مبتنی هستند.

3⃣ فرهنگ؛ مجموعه عناصری از قبیل اساطیر، باورهای دینی و آداب‌ و رسوم قومی می‌تواند یک تمدّن را متمایز کند.

4⃣ هنر؛ تمدّن‌ها غالباً هنر یا هنرهای متمایزی برای عرضه و نمایش خود داشته‌اند.

5⃣ دانش؛ در تمدّن‌ها گاهی رشد بلکه جهش علمی رخ داده است.

🔸البته هر تمدّنی همهٔ این مؤلفه‌ها را به شکل شاخص ندارد؛ ممکن است یک تمدّن در برخی از این عرصه‌ها برجسته شده و از غیر خود متمایز می گردد.
goo.gl/immtxV

🔹نقل از کانال گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس
@TamadonEN

ا-------------------------------------------ا

🔻کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» را در پیام‌رسان‌های زیر دنبال کنید:

#ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami

#بله↙️
http://ble.im/tamadone_novine_islami

#سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami

#تلگرام↙️
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️محیط زیست، "شهروندی بوم شناختی" و هوش معنوی

#مقاله
#هوش_معنوی
#شهروندی_بوم_شناختی
#محیط_زیست_و_تمدن‌سازی

🔸مسئوولیت و وظیفه مراقبت از محیط زیست به معنای تعهدات و مسئوولیت‌های #شهروندان است. این وظیفه از نظر شیوه‌های انتخاب #سبک_زندگی فردی و جمعی دارای پیامدهایی است. لذا چنین دیدگاهی است که ما را به بازاندیشی در شیوه‌های نگریستن به روابط انسان با طبیعت وادار می‌کند، به‌ویژه مسائل #بوم_شناختی، که چشم‌اندازهای چالش‌انگیزی را در برابر جامعه‌شناسان می‌گشاید. تفکر بوم شناختی در پی آن است که، چگونه در جوامع مختلف، رابطه میان روستا و شهر، جامعه و طبیعت، و انسان‌ها با حیوانات شکل گرفته‌اند...

🔸"شهروندی بوم شناختی" از لحاظ سنت نظری در دوره سوم #مطالعات_شهروندی –دوره مابعد جهانشهری– واقع شده است که یکی از ویژگی‌های این دوره توجه به #ارزش‌های_اعتقادی و اخلاقی می‌باشد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه هوش معنوی بر #ویژگی‌های_اخلاقی و اعتقادی افراد استوار است، این امر می‌تواند هوش معنوی را با شهروندی بوم شناختی مرتبط کند. با عنایت به مولفه‌های شهروندی بوم شناختی، هوش معنوی و ابعاد آن می‌تواند در شکل‌دهی #رفتارهای_شهروندیِ بوم شناختی موثر باشد. #هوش_معنوی داشتن رفتاری خردمندانه توأم با حس همدردی است، به گونه‌ای که فرد بتواند آرامش درون و بیرونش را با وجود شرایط و پیرامونش به خوبی حفظ کند. در شهروندی بوم شناختی، بُعد #اخلاق_زیست_محیطی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد قلمداد می‌شود. در این رویکرد، ارتباط هوش معنوی با شهروندی بوم شناختی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

🔸در ارتباط با اهمیت این رویکرد می‌توان بیان کرد که، نوع رفتار و کنش با محیط زیست، اهمیت اساسی در زندگی انسان‌ها دارد زیرا، #محیط_زیست طبیعی پایه زندگی انسان است و #حفظ_زندگی انسان مستلزم حفظ محیط زیست است. از طرف دیگر، رفتارها و کنش‌های افراد و شهروندان می‌توانند تاثیر دوگانه‌ای بر محیط اطراف انسان داشته باشند. از یک سو، رفتارها و فعالیت‌های شهروندان در ارتباط با محیط پیرامون آنها می‌تواند موجب وارد آمدن لطمات و آسیب‌های جدی بر محیط زیست باشد. کما اینکه، اکثر اندیشمندان نابسامانی‌ها و برهم خوردن #تعادل زیست محیطی را در نتیجه رفتارهای نابخردانه انسان می‌دانند که مسائل و مشکلاتی نظیر؛ آلودگی های جوی، اتلاف منابعی چون آب، انتشار گازهای گلخانه‌ای و ... را به بار آورده است. از سوی دیگر، رفتارها و کنش‌های شهروندان می‌تواند مبتنی بر #نگاه_اکولوژیک نسبت به محیط پیرامون بوده و به طور بهینه از منابع طبیعی استفاده شود. در این راستا، #هوش_معنوی عاملی است که می‌تواند در نگاه اکولوژیک انسان نسبت به جهان هستی موثر باشد. #مفهوم هوش معنوی بر نقش، اهمیت و جایگاه #عنصر_معنویت در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان تاکید می‌نماید که مدت‌ها به دلیل حاکمیت تفکر علمی و رفتارگرایانه و نیز تسلط مادی‌گرایی در زندگی بشر مورد غفلت بوده است.

🔹متن کامل این مقاله در لینک زیر:
http://jas.ui.ac.ir/article_21715.html

ا-------------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️تمدن به عنوان واحد تحلیلی بینابینی

#متن_گزیده
#برشی_از_کتاب
#قابلیت_مطالعات_تمدنی

🔸#مفهوم_تمدن، اگرچه دارای کثرت معنایی و ابهام درونی است، هنوز بلااستفاده نشده است، بلکه می‌توان در موقعیت‌هایی که واحدهای تحلیلیِ دیگر ناکارآمدند، از آن بهره برد. "تیریاکیان" می‌گوید ما در تحلیل‌های جامعه‌شناختی بین واحد تحلیلی دولت-ملت و جهان فراگیر انسانی، نیازمند واحد تحلیلی بینابینی هستیم. نظریه نظام‌های جهانی یا نظریه‌ی جهانی شدن تلاش کرده‌اند تا چنین حدِ وسطی را به‌ وجود بیاورند، اما #تمدن نیز از این قابلیت برخوردار است.

🔹کتاب راه ناهموار تمدن، انتشارات ترجمان، ص 15.

ا----------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی

🔻#گزیده‌ی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شماره‌اول

🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی می‌باشد که مجموع آنها را با اندکی چشم‌پوشی می‌توان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفه‌ها و شاخصه‌ها دو مقوله‌ای است که به خاطر خلل و نقصان‌های موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله می‌تواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداخته‌اند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ می‌باشد.

🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونه‌ای غیریت با تمدن‌های سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب می‌باشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات می‌شود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن می‌انجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را می‌نماید.

🔹 #مقاله‌ واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمد‌رضا ابراهیم‌نژاد/ محمد پورعباس

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
⭕️آمد و رفت #پارادایم‌ها و ظهور و زوال #تمدن‌ها ... #شهریار_زرشناس نوشت: 🔸کوهن در «تئوری پارادایم‌ها» می‌گوید هر تمدنی، به تعبیر ما هر عالمِ تاریخی، یک پارادایم علمی برای خود دارد. در ذیل آن پارادایم یک صورت علمی ایجاد کرده است و با از بین رفتن هر تمدن،…
ا👆🏼👆🏼👆🏼ا

⭕️پارادایم و نکاتی درباره‌ی معنا و مفهوم آن...

#مفهوم_پارادایم
#یادداشت_توضیحی

🔸#پارادایم یا الگوواره، سرمشق و الگوی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره‌ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می‌کند. پارادایم از جدیدترین مفاهیمی است که وارد حوزه فلسفه علم جامعه‌شناسی شده است.

🔸الگوواره‌هایی که از زمان‌های قدیم موجود بوده‌اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب‌هایی «#بدیهی» در می‌آیند.در واقع پارادایم «...الگوی داوری شایع و موجه و مورد مراجعه برای رد یا قبول افکار هستند و شامل الگوهای منطقی، منطقی- احساسی و فقط احساسی، الگوهای فکری فردی، گروهی و عمومی می شوند.

🔸شرط لازم و کافی برای تشکیل یک پاردایم، این است که یک #الگوی_داوری، مقبول و مورد مراجعه باشد. به دیگر عبارت، هر آن چه رفتار پارادایمی داشته باشد، پارادایم است. رفتار پارادایمی عبارت است از: در چمبره گرفتن داوری‌های ادراکی، توسط یک الگو برای یک مدت طولانی. پس هر آنچه بتواند مجموعه‌ای از داوری‌های ادراکی یک فرد یا جامعه را در چمبرۀ خود بگیرد و مدت‌ها پایدار بماند، پارادایم است.

🔸بر اساس ایدهٔ #توماس_کوهن، پارادایم آن چیزی است که اعضای یک جامعه علمی با هم و هر کدام به تنهایی در آن سهیم هستند. مجموعه‌ای از مفروضات، مفاهیم، ارزش‌ها و تجربیات که روشی را برای مشاهدهٔ واقعیت جامعه‌ای که در آن سهیم هستند (به ویژه در رشته‌های روشنفکرانه) ارائه می‌کند. بر اساس ایدهٔ کوهن، پارادایم اصطلاح فراگیری است که همهٔ پذیرفته‌های کارگزاران یک رشته علمی را دربر می‌گیرد و چارچوبی را فراهم می‌سازد که دانشمندان برای حل مسائل علمی در آن محدوده استدلال کنند.

🔸کوهن معتقد است پارادایم یک علم تا مدت‌های مدید تغییر نمی‌کند و دانشمندان در چارچوب مفهومی آن سرگرم کار خویش هستند. اما دیر یا زود بحرانی پیش می‌آید که پارادایم را درهم می‌شکند و #دگرگونی_علمی به وجود می‌آید که پس از مدتی پارادایم جدیدی به وجود می‌آورد و دوره‌ای جدید از علم آغاز می‌شود و در جهان‌بینی علمی دگرگونی به وجود می‌آید. کوهن تئوری جاری را پارادایم نمی‌نامد، بلکه #جهان‌بینی موجود را که آن نظریه در قالب آن شکل گرفته و همه کاربردهایی که از آن حاصل شده‌است را پارادایم می‌نامد.

🔺تلخیص شده از ویکی‌پدیا

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢تبارشناسی مفهوم تمدن در غرب جديد
حبیب الله بابایی
📃#مقاله
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔻چکیده:
🔸مفهوم جديد تمدن در غرب را باید از قرن هجدهم و نقطه ارتباط بین #تمدن و #مدرنیته دنبال کرد. لفظ تمدن در نیمه دوم قرن ۱۸ در فرانسه مفهوم‌سازی شد و به معنای «طراحی جامعه که در آن حقوق و قوانین شهری جایگزین قوانین نظامی شود» به کار رفت. در قرن ۱۸ با توجه به #ایده‌های_پیشرفت و با تکیه بر #ایده_روشنگری و مفهوم مدرنیته، مفهوم جدیدی از تمدن شکل می‌یابد که در آن بر تحول دنیوی و البته غیردینی و بر #پیشرفت_خودبنیاد انسانی تأکید می‌شود. #مفهوم_اخلاقی تمدن در قرن ۱۸ که به معنای ادب در رفتار بوده و بر جنبه فردی و نه اجتماعی تمرکز داشته، در قرن ۱۹ تغییر می‌یابد و جامعه و نظم اجتماعی و معرفت نظام یافته در مفهوم واژه تمدن ملحوظ می‌شود. در قرن بیستم که کاستی‌های نظریات قرن هجدهم و بیستم آشکار شد، تلاش‌های جدیدی در نسبت میان فرد و جامعه و تمدن و فرهنگ پیدا شده و مسائل نوظهوری مطرح گردید.

🔸نویسنده مقالۀ حاضر را با هدف بررسی تبارشناسی مفهوم تمدن در غرب جدید به رشته تحریر درآورده است. از جمله مباحثی که در مقاله به چشم می‌خورد بدین شرح‌اند:
1- تطورات مفهومی تمدن در تفکر نظریه پردازان قرن بیستم؛
2- تفکیک مفهومی تمدن از اخلاق در غرب جديد؛
3- تطورات مفهومی تمدن (الحضاره) در دنیای جدید اسلام (بعد از مدرنیته).

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://jap.isca.ac.ir/article_65189_29c7fe5521e8ec65f075c6e684cac714.pdf

ا-------------------------ا
⭕️واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی

🔻#گزیده‌ی_مقاله
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#دوفصلنامه_تخصصی_شماره‌اول

🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی می‌باشد که مجموع آنها را با اندکی چشم‌پوشی می‌توان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفه‌ها و شاخصه‌ها دو مقوله‌ای است که به خاطر خلل و نقصان‌های موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله می‌تواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداخته‌اند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ می‌باشد.

🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونه‌ای غیریت با تمدن‌های سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب می‌باشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات می‌شود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن می‌انجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را می‌نماید.

🔹 #مقاله‌ واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی؛
نویسندگان: محمد‌رضا ابراهیم‌نژاد/ محمد پورعباس

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢تعریفی دیگر از مفهوم تمدن و مدنیّت

#مبانی_نظری
#تعاریف_و_مفاهیم
#مفهوم_تمدن_و_مدنیت

«تمدّن سبک اجتماعی پیشرفته حاکم بر یک جامعهٔ بشری است.»

🔻حجة‌الاسلام سید صادق علم‌الهدی:

🔸تمدّن یا مدنیت که بر اساس ریشهٔ لاتین آن، معادل شهر و #شهرنشینی و #شهرگرایی و در مقابل بربریّت و بدویّت است، ناظر به روند تدریجی تکامل حیات بشر و به معنای شکل‌گیری یک #سامانهٔ_نظام‌مند زیستی در بین جمعی از ابناء بشر در مقطعی از تاریخ است.

🔻یک تمدّن معمولاً در پنج زمینه باید نمود داشته باشد:

1⃣ اقتصاد؛ تمدّن‌ها غالباً بر پایهٔ رشد معیشتی، اقتصادی و فنّاوری بر پا شده‌اند.

2⃣ حکومت؛ تمدّن‌ها گاهی بر یک شیوهٔ حکومت یا نظام حقوقی خاص مبتنی هستند.

3⃣ فرهنگ؛ مجموعه عناصری از قبیل اساطیر، باورهای دینی و آداب‌ و رسوم قومی می‌تواند یک تمدّن را متمایز کند.

4⃣ هنر؛ تمدّن‌ها غالباً هنر یا هنرهای متمایزی برای عرضه و نمایش خود داشته‌اند.

5⃣ دانش؛ در تمدّن‌ها گاهی رشد بلکه جهش علمی رخ داده است.

🔸البته هر تمدّنی همهٔ این مؤلفه‌ها را به شکل شاخص ندارد؛ ممکن است یک تمدّن در برخی از این عرصه‌ها برجسته شده و از غیر خود متمایز می گردد.

ا-------------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 تمدن به معنای وضع غایی تعالی بشر

#گزیده‌ی_کتاب
#مفهوم_شناسی_تمدن

🔸برای عده‌ای، #تمدن در شکل کلمه‌ای مفرد، به معنای وضع غايی تعالی بشر مطرح بوده است، وضعیتی که در مقابلی «بربریّت»، «خشونت»، «بدویّت» و «طبیعت» قرار داشته و عموماً اروپای غربی، و بعداً آمریکای شمالی، مرکز و تجلی‌گاه آن محسوب شده است. در این نگاه، تمدن نوعی معیار یا #آرمان_اخلاقی است که جوامع و افراد، بعد از گذراندن مراحلی از تکامل و پیشرفت، به آن نائل می‌شوند. تمدن نقطهٔ آخر پيکان تکامل بشرى است، پیکانی که در سر دیگر آن بربریت نشسته است.

🔹#منبع:
راه ناهموار تمدن، هفت مقاله درباره‌ی تمدن؛
تدوین محمد ملاعباسی، انتشارات ترجمان، ص 7.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی

🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی می‌باشد که مجموع آنها را با اندکی چشم‌پوشی می‌توان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفه‌ها و شاخصه‌ها دو مقوله‌ای است که به خاطر خلل و نقصان‌های موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله می‌تواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداخته‌اند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ می‌باشد.

🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونه‌ای غیریت با تمدن‌های سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب می‌باشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات می‌شود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن می‌انجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را می‌نماید.

🔹 #گزیده‌ای از مقاله‌ واکاوی مفهوم تمدن نوین اسلامی با رویکرد معناشناختی.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی

🔸 #مفهوم_تمدن از حیث معناشناختی، به علت وجود رویکردهای خاصی که بیشتر، ناشی از تکثر حوزه مطالعاتی پژوهشگران مباحث تمدنی است، دارای معانی گوناگونی می‌باشد که مجموع آنها را با اندکی چشم‌پوشی می‌توان ذیل چهار عنوان و مقوله کلی دسته بندی نمود. فهم تمدن از دریچه ارتباط فرهنگ و تمدن، یا از طریق بیان مؤلفه‌ها و شاخصه‌ها دو مقوله‌ای است که به خاطر خلل و نقصان‌های موجود در آن مخدوش بوده و پذیرفتنی نیست؛ تعريف تمدن به پیشرفت و توسعه همه جانبه و نیز مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی - که از سوی برخی پژوهشگران عرصه تمدن ارائه شده است - باتوجه به اختلاف منظر و زاویه دید آنها به این مسئله می‌تواند صحیح و صائب باشد؛ چراکه گروهی از منظری پیشینی به مباحث تمدنی نظر نموده، همچنانکه برخی دیگر از منظری پسینی و بعد از ایجاد حقیقتی به نام تمدن به تبیین چیستی آن پرداخته‌اند. ضمن اینکه تعریف تمدن به پیشرفت و توسعه، با معنای لغوی این واژه نیز هماهنگ می‌باشد.

🔸در پاسخ این پرسش که «مقصود از نوین بودن تمدن چیست و مراد از اسلامیت آن کدام است؟» باید گفت نوین بودن تمدن حاکی از گونه‌ای غیریت با تمدن‌های سابق و حاضر است که عمدتاً مراد از این تغایر، غیریت با تمدن پیشین اسلامی و تمدن غالب موجود، یعنی تمدن غرب می‌باشد؛ البته تغایر #تمدن_نوین به خاطر وصف اسلامیت که منجر به اختلاف با تمدن غرب در مبانی و غایات می‌شود، درنهایت به تقابل در اندیشه و نظر با آن تمدن می‌انجامد؛ همچنانکه با تمدن پیشین اسلامی نیز به خاطر طرح مسائلی نو در قالب تقریری جدید از تمدن، خود را می‌نماید.

🔹متن کامل در 👈🏽 http://noo.rs/eBAms

ا—--------------------------—ا

@tamadone_novine_islami