به‌سوی تمدن نوین اسلامی
342 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

🔻#تأملی_در_اندیشه‌ی_بزرگان
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#علامه_طباطبایی

⭕️علامه طباطبایی طرفدار کدام نظام سیاسی بود؟

🔸انتقاد #علامه_طباطبایی این است که ما شرقی‌ها «#تفکر_اجتماعی» را نیاموخته‌ایم و به جای #هم‌فکری، مبتلا به #تفکر_فردی هستیم و لذا فقط درصدد #منافع_فردی خودمان برمی‌آییم.

🔸علامه به نظریه #تقدم_تربیت بر سیاست باور دارد... بر همین اساس است که علامه از سیاست خلفا پس از #رسول_خدا(ص)، که توسعه کشور اسلامی را در درجه اول اهمیت قرار دادند و #تربیت_اسلامی در میان مسلمانان داخل جامعه را جدی نگرفتند، گلایه دارد.

🔸یکی از مباحث علامه طباطبایی این است که #حکومت‌ها دو‌گونه‌اند: یا #فردی‌اند و #دیکتاتوری، و یا #مردمی‌اند بر اساس نظر اکثریت. علامه همانگونه که حکومت فردی و استبدادی را به دلیل تصرفات خودسرانه حاکم محکوم می‌نماید، حکومت اکثریت را هم مورد نقد قرار می‌دهد چون در چنین حکومتی، حقوق اقلیت (نصف منهای یک) ضایع می‌شود و اکثریت با دست یافتن به قدرت، فقط به فکر تامین منافع خویش است.

🔸از این رو علامه، الگوی «#حکومت_انسانی» را متناسب با جامعه اسلامی می‌داند، حکومتی که حق هیچ انسانی در آن نادیده انگاشته نمی‌شود و اکثریت بهانه‌ای برای سرکوب اقلیت نیست... علامه در این جا نمی‌خواهد نقش اکثریت را در شکل‌گیری حکومت، نفی کند، بلکه او وقتی اکثریت را ذی حق می‌داند که به حق اقلیت تجاوز نشود.

🔹#محمد_سروش‌محلاتی در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی

🔺#نقل_از: کانال فرهیختگان
https://telegram.me/IRANIntellectuals

ا—----------------------------------—ا

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

🔻#اندیشه‌های_تمدنی

⭕️آشنایی با اندیشه‌ی تمدنی #سید‌منیرالدین_حسینی‌الهاشمی

🔸در اندیشه‌ی تمدنی سیدمنیرالدین حسینی‌الهاشمی، #تمدن بستر‌ساز ارتباط انسان با جامعه و طبیعت است و لازمه این ارتباط آن است که تمدن هم در نحوه تاثیر #انسان و #جامعه بر #طبیعت و هم در نحوه تاثیر طبیعت بر انسان و جامعه حضور دارد. البته مناسبات و ابعاد حیات اجتماعی آن‌گاه #وصف_تمدنی پیدا می‌کنند که به #پذیرش_اجتماعی رسیده و به تعبیری نهادینه شده باشند.

🔸اسلامی ‌بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه‌های حیات تمدنی ـ اجتماعی بشر می‌باشد. #نظام_مفاهیم (مفاهیم بنیادی، راهبردی و کاربردی)، #ساختارهای_اجتماعی (که بر اساس آن کلیه ارتباطات انسانی شکل می‌گیرد)، #محصولات_تمدنی (که بر اساس آن جریان نیاز و ارضاء مدیریت می‌شود) زیرساخت اساسی یک تمدن می‌باشد که بر اساس آن #اخلاق_اجتماعی و #سبک_زندگی شکل می‌گیرد. تمدن مادی غرب اگر چه توانسته است مبتنی بر مبانی و اهداف خود شرح صدر پیدا کند و تمام لوازم تمدنی خود را شکل دهد ولی به علت جهت‌گیری مادی آن تمدن، رو به افول است و از علائم افول تمدنی غرب ، عدم تحقق اهداف تمدنی آن و حتی تحقق ضد این اهداف می‌باشد.

🔸بر اساس اندیشه تمدنی سیدمنیرالدین، جهت تحقق #تمدن_اسلامی می‌بایست هم به #شبکه_علوم و هم به #ساختارها و هم #محصولات، مبتنی بر مبانی، آموزه‌ها و اهداف اسلام ناب دست پیدا کرد. بر این اساس در شبکه علوم اسلامی که محور اساسی و هسته تمدن اسلامی است دستیابی به سه لایه از حوزه معارف و دانش‌های #راهبردی و #کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی کامل و در یک نظام فکری منسجم می‌بایست زیر ساخت نظری #تمدن_اسلامی را تمام کنند. این سه لایه معارف عبارتند از: #فقه_سرپرستی، #علوم_اسلامی_کاربردی، #مدل‌های_اسلامی_اداره‌ی_جامعه.

🔹#حجت‌الاسلام_دکتر_مصطفی_جمالی/ عضو هئیت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم

ا—----------------------------------—ا

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

🔻#اندیشه‌های_تمدنی

⭕️آشنایی با اندیشه‌ی تمدنی #سید‌منیرالدین_حسینی‌الهاشمی2

🔸#دین‌شناسی:
از مبانی مهم در اندیشه سید منیرالدین، نسبت #دین و #تمدن می‌باشد . در نگاه او زبان شارع زبان #تفاهم_با_تاریخ است و امکان ارائه نسخه رشد و تکامل برای تمامی جوامع در تمامی #ادوار_تاریخ با فرض شرایط مختلف را دارا است . او در عین اعتقاد به اصول و ارزش‌هاي ثابت و پايه در دين اسلام ، بر این باور بود که براساس همین اصول و ارزش ها جهان شمول می‌توان برای #جوامع_متغییر در طول تاریخ ، طرحی متناسب ارائه داد. بر همین اساس در نگاه او دين اسلام، نه دين حداقلي است و نه اينگونه است كه تنها به ارائه جهت گيري‌هاي كلي بسنده كند و به ماشين امضاء الگوهاي توسعه غير الهي بدل شود، و یا تنها خود را پاسخ‌گوی مسائل مستحدثه بداند بلكه دين اسلام، دين حداكثري است و شامل مجموعه هدايت‌هايي است كه همه‌ی عرصه‌هاي حيات بشر را مي‌پوشاند، از حوزه انديشه‌هاي ذهني تا نوع وابستگي‌ها و گرايش‌ها و تمايلات روحي تا سرپرستي و هدايت انسان در عينيت و واقعيت اجتماعي، همه را دين سرپرستي مي‌كند و لذا دین باید بتواند تکامل #نظامات_اجتماعی را سرپرستی نماید.

🔹#حجت‌الاسلام_دکتر_مصطفی_جمالی/ عضو هئیت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم

ا—----------------------------------—ا

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#فلسفه_و_تمدن‌سازی
🔻#محمدرضا_خاکی_قرامکی

⭕️تمدن حاصل حضور #نظام_اراده‌ها در #نظام_تمثلات است

🔸محمدرضا خاکی قراملکی پژوهشگر گروه فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی معتقد است: #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی ماست بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸محمدرضا خاکی قراملکی در یادداشتی با عنوان «#فلسفه_شدن» آورده است: مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی براساس دغدغه دین مدارانه‌ای که داشت به دنبال تحقق دین حداکثری در عرصه اجتماعی و تمدنی بوده است.

🔸آقاي خاکی معتقد است: نقطه ثقل فلسفه شدن، #فلسفه_تناسبات اراده است. تحلیل استاد حسینی این بود که #فلسفه‌های_مدرن، روابط انسان و جهان را تبیین کرده‌اند و این نسبت خاص بین انسان و محیط جهانی به تولید تکنولوژی منجر شده و تکنولوژی نیز ارزش‌ها را ساخته، از این روست که توسط دنیای غرب، #جبر_تکنولوژیک بوجود آمده است. لذا مسئله را باید از #تنظیم_روابط بین انسانها شروع کرد؛ یعنی اول باید #اخلاق بر تکنولوژی حاکم شود؛ باید اخلاق در روابط بین انسان‌ها تنظیم شود.

🔸اگر فلسفه توانست تناسبات بین اراده‌ها را حل کند آن‌گاه بر علوم تجربی نیز حاکم می‌شود. و از طریق علوم تجربی به علوم انسانی حاکم شود. لذا به نظر می‌رسد فلسفه شدن استاد حسینی، به تعبیری معادلات و تناسبات ریاضی و کمّی حاکم بر اراده هاست. #معادلات_فلسفه نظام ولایت وقتی می‌خواهد در یک فرایندی تنازل پیدا کند به معادلات کاربردی تبدیل می‌شود و سپس به برنامه‌ریزی اسلامی تبدیل می‌شود، لذا اینجاست که مسئله نسبت با وحی مطرح می‌شود.

🔸آقاي خاکی ادامه می‌دهند: برای اینکه #فرآیند نظام اراده‌ها بخواهد به تجسد اجتماعی و عینی برسد، لاجرم باید فرآیندی را طی کند؛ یعنی خود نظام اراده‌ها تا تبدیل به یک دستگاه #سنجشی و #مفهومی نشود، منجر به تصرف نمی‌شود. #تمدن در واقع حاصل حضور نظام اراده‌ها در نظام تمثلات ماست که همان نظام سنجشی است و بعد از آن نظام سنجشی نیز نظام تصرفی رخ خواهد داد.

🔸استاد سيد منيرالدين حسینی معتقد بود که #حقیقت_دینی باید به تمدن منتهی شود. تفسیرش از دین هم فراتر از تفسیرهای موجود بوده، نگاهش به دین، جنس و فصلی و از نوع انتزاعی نبود. وقتی دین را مورد تفسیر قرار می‌داد، می‌گفت: دین تناسبات حاکم بر جریان #ولایت و #تولی است. یعنی اولاً دین تناسبات است و ثانیا دین یک جریان است. جریان دین وقتی می‌خواهد مورد فهم قرار بگیرد، باید تکامل پذیر باشد. یعنی فهم از دین اگر تکامل پذیر نباشد، نمی‌تواند با وضعیت موجود هم آوردی داشته باشد. پس فهم من از وحی دچار تغییر و تکامل است.

🔹نقل از کانال #مطالعات_تمدن_اسلامی (متا)
https://t.me/matanevesht

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

@behruzfakhr
⭕️یادداشتی از شهید آوینی در تبیین مفهوم تکامل و تعالی در اسلام و نقد توسعه‌ی غربی

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#اندیشه‌های_تمدنی
🔻#مفهوم_تکامل_و_تعالی
🔻#شهید_سید_مرتضی_آوینی

🔸آیا می‌توان معنای توسعه را با مفهوم تکامل و تعالی در اسلام انطباق بخشید؟ خیر، مفهوم تکامل و تعالی در قرآن اصالتاً به ابعاد روحانی و معنوی وجود بشر است که بازگشت دارد و این تکامل روحانی نه این چنین است که ضرورتا با توسعهٔ مادی بشر ملازمه داشته باشد، بلکه بر عکس ثروت و استقلال در قناعت است، و صحت در اعتدال و پرهیز از تمتع (به معنای قرآنی آن)، و تعالی در از خودگذشتگی و ایثار، و سلامت نفس در غلبه بر امیال نفسانی و شهوات نفس اماره بالسوء است.

🔸مقصود این نیست که در اسلام روح و جسم و معنا و ماده در تعارض و تضاد ذاتی با یکدیگر قرار گرفته‌اند. خیر، روح و جسم و معنا و ماده در اصل و ریشه متحدند و هیچ تضادی بین آن دو وجود ندارد، اما در مراحل اول از آنجا که هر یک از قوای چهارگانهٔ شهوت و غضب و وهم و عقل منفرداً و مجرد از سایر قوا سعی می‌کنند که حاکمیت کل وجود بشر و شخصیت او را در کف خویش بگیرند، باید برای ایجاد اعتدال در میان این قوا از افراط و تفریط در ارضای تمایلات و خواهش‌های آنان پرهیز کرد، چرا که زمینه تکامل انسانی، در اعتدال این قواست که فراهم می‌شود. از این رو اسلام از یک سو انسان را فی المثل به روزه گرفتن و امساک و قناعت وا می‌دارد و از سوی دیگر مؤکداً او را از زهد و درون‌گرایی مفرط پرهیز می‌دهد و این هر دو با توجه به علت غایی وجود انسان و آن هدفی است که به سوی آن در حرکت است.

🔸منتهای حرکت تکاملی انسان و جهان و تاریخ در قرآن، «الله» است و این معنا در بسیاری از آیات قرآن مجید با تعبیراتی گوناگون همچون «الی ربک المنتهى» ، «إلى الله المصیر» ، «إنَّ إلى ربک الرّجُعى»، « إلیه راجعوْنَ» و… بیان شده است. اصل و ریشه این حرکت در جوهره و معنای عالم است که جریان دارد و ماده و ظاهر عالم نیز در تبعیت از این حرکت معنوی تغییر پیدا می کند.

🔸بنابراین، تکامل و تعالی در معارف اسلام به یک حرکت همه جانبه که در آن بعد فرهنگی و معنوی دارای اصالت است برمی‌گردد و حال آن که در غرب تکامل به تطور انسان از صورت های پست‌تر حیوانی به صورت‌های تکامل یافته اطلاق می‌شود.

🔸سخن از این نیست که آیا اسلام این تطور را می‌پذیرد و انسان را موجودی از نسل میمون می‌داند یا نه، بلکه سؤال این است که آیا معنای «توسعه» با «تکامل و تعالی» در فرهنگ و معارف اسلامی انطباق دارد یا خیر. خیر، حرکت به سوی تکامل و تعالی در اسلام لزوماً با توسعه مادی و اقتصادی همراه نیست و بلکه بالعکس، تعالی معنوی با قناعت و زهد و مصرف کمتر و … ملازمه دارد.

🔹#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=49716

ا—--------------------------—ا