به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
🔴مقاله وارده..........6⃣

⭕️ #عبور_انقلاب_اسلامی_از_تمدن_مدرن
نویسنده: #حجت‌الاسلام_علی_محمدی

🔸متن پیش رو تقریری از دیدگاه #فرهنگستان_علوم_اسلامی_قم درخصوص «عبور انقلاب اسلامی از تمدن مدرن» به قلم حجت‌الاسلام علی محمدی دانش‌پژوه فرهنگستان علوم اسلامی قم، می‌باشد که در #ماهنامه_گفتمان_الگو به چاپ رسیده است.

🔸مروری بر سه دهه گذشته از #انقلاب_اسلامی ایران نشان می‌دهد که مسئله‌ها و چالشهایی که فراروی انقلاب قرارگرفته و یا در آینده قرار خواهد گرفت، به اقتضای تفاوت درک اندیشمندان از پدیدهای همچون انقلاب اسلامی و نسبت آن با تمدن مدرن، قرائت پذیرشده و طیفی از دیدگاه‌ها و نظرات متنوع را ایجاد خواهد نمود. لذا طرح گذار از تمدن مدرن به سوی وضعی دیگر، در مکاتب و جریان‌های فکری که در بستر انقلاب اسلامی نفس می‌کشند، تابعی از مسئله‎شناسی آنها در زمینه تقابل انقلاب اسلامی و #مدرنیته خواهد بود.

🔸امکان انحلال تمدن مدرن، در عین الحادی بودن جهت‌گیری آن
ایده دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در خصوص لزوم #انحلال_تمدن_مدرن در انقلاب اسلامی نیز از ادعاهایی است که مستظهر به مبانی فکری خاصی است که در ادامه تلاش می‌شود به صورت موجز و فهرست‌وار بدان ها اشاره گردد.

🔸۱ـ #تمدن_مدرن، اصطلاحاً به آخرین دوره، نحوه و زیست‌بوم اجتماعی انسان معاصر اطلاق می‌شود که مبتنی، «#توسعه» بر انگاره #اومانیسم، #سکولاریسم و #راسیونالیسم است و در ساحت تحقق و عینیت، بزرگترین نمود آن بمثابه تکنولوژی هماهنگی زندگی بشر در مقیاس جهانی است. اصل ترقی خطی، یکی از فراگیرترین وجوه تمدن مدرن است که در حوزه‌های مختلف حیات بشر امروزی توانسته است به منصه ظهور برسد و بهبود روزافزون وضعیت زندگی بشری به معنای مدرن آن را در وجوه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به متداولترین نیاز و خواسته جهانی مبدل سازد. تا جایی که در میانه قرن بیستم با تولید ادبیات آکادمیک آن در حوزه‌های #توسعه_یافتگی و، «کشورهای جهان سوم» علوم سیاسی، اقتصاد، جامعه شناسی و حتی مردمشناسی ذیل عناوین توسعه نیافتگی را معیار تکریم و تحقیر بین المللی قرار داده و با در صدر قرار دادن کشورهای توسعه یافته در منشور سازمان ملل متحد که در حقیقت، قانون اساسی جامعه مدرن جهانی محسوب می‌شود، گامی مهم در راستای جهانی سازی تمدن مدرن انجام داده‌اند.

🔻#ادامه_مطلب را در لینک زیر بخوانید:⬇️👇🏽⬇️👇🏽⬇️
(http://www.mehrnews.com/news/3736612)


🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️سرزمینی در رؤیای #تمدن‌سازی

🔻یادادشتی از:#دکتر_عبدالحسین_کلانتری

🔸تاریخ گواهی می‌دهد که تمدن‌سازی اقوام و فرهنگ‌های گوناگون از جمله #تمدن_مدرن، بیشتر ذیل این معنا و وجه از «اعتماد به‌نفس» معنا می‌یابد. تشکیل #تمدن_جدید و کشورگشایی‌های استعمارگرایانه کشورهای غربی در مراحل آتی آن و نیز فعالیت‌های نئواستعماری اخیر تنها گوشه‌ی کوچکی از «اعتماد به‌نفس» انسان غربی را نشان می‌دهد که در پرتو ایمان و اعتماد به رسالت تاریخی و جهانی خود درصدد بوده و هست تا آرمان‌های روشنگری را برای انسان‌های غیرمتمدن به هر قیمتی به ارمغان آورد! آرمان‌هایی که هر روز بیشتر و بیشتر در سطح عینی و نظری به چالش کشیده می‌شوند.

🔸#جامعه‌ی_ایران نیز- که با #انقلاب_اسلامی در مسیر تاریخی بسیاری از جوامع که در پرتو آموزه‌های علوم تجددی تا آن زمان تنها دریافتی تجددی از آن داشتند، تشکیک کرد و محکوم بودن جوامع به این‌که غرب را سرلوحه خود قرار دهند، به چالش کشید- با توجه به این‌که خود را داعیه‌دار رسالت تاریخی‌ای متفاوت از آنچه تجدد مدعی آن است می‌داند، در قدم اول باید #اعتماد_و_ایمان به این رسالت تاریخی را که در واقع وجه جامعه‌شناختی و تمدنی «اعتماد به‌نفس» است، تبیین و تقویت نماید و سپس در ذیل آن به تقویت «اعتماد به‌نفس» در سطح روان‌شناختی بپردازد.

🔸به این ترتیب، هر ایرانی در پرتو ایمان به #رسالت_تاریخی خود و نیز اعتماد به توانایی‌ها، استعدادها و ظرفیت‌های فردی خود می‌تواند به عنوان کنشگری آگاه در جهت #تاریخ_و_تمدن‌سازی بکوشد. بدیهی است که در صورت عدم دریافت و فهم این بُعد مهم و تکیه صرف بر بُعد روان‌شناختی این مفهوم، نه تنها نمی‌توان به تحقق این تاریخ و تمدن متفاوت که #آرمان_ایرانیان بوده و هست امیدوار بود، بلکه باید شاهد تلاش‌هایی ناآگاهانه در جهت تحقق تمدن غرب، آن‌هم به‌صورت ناقص، اقماری و حاشیه‌ای در سرزمینی بود که هیچگاه رؤیای تمدن‌سازی خود را به فراموشی نسپرده و نمی‌سپرد.

🔸امید آن‌که به هستی متفاوت و تاریخی خود ایمان آورده و با اعتماد به آن در جهت تحقق آن بکوشیم.

🔻#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:👇🏽👇🏽👇🏽
http://farsi.khamenei.ir/page?id=5574

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی؛ ابزار انحلال تمدن مدرن در‌ هاضمه انقلاب اسلامی

🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
🔻#تمدن_غرب
🔻#مدرنیته

🔸مروری بر بیش از سه دهه‌ی گذشته از #انقلاب_اسلامی_ایران نشان می‌دهد که مسئله‌ها و چالش‌هایی که فراروی انقلاب قرارگرفته و یا در آینده قرار خواهدگرفت، به اقتضای تفاوت درک اندیشمندان از پدیده‌ای همچون #انقلاب_اسلامی و نسبت آن با #تمدن_مدرن ، قرائت پذیرشده و طیفی از دیدگاه‌ها و نظرات متنوع را ایجاد خواهدنمود. لذا #طرح_گذار_از_تمدن_مدرن به سوی وضعی دیگر، در مکاتب و جریان‌های فکری که در بستر #انقلاب_اسلامی نفس می‌کشند، تابعی از مسئله‌شناسی آن‌ها در زمینه #تقابل_انقلاب_اسلامی_و_مدرنیته خواهد بود.

🔸در این خصوص متن تقریری از دیدگاه #فرهنگستان_علوم_اسلامی_قم درخصوص «عبور انقلاب اسلامی از تمدن مدرن» به قلم #حجت‌الاسلام_علی_محمدی دانش‌پژوه فرهنگستان علوم اسلامی قم، می‌باشد که در #ماهنامه_گفتمان_الگو به چاپ رسیده است را در نشانی زیر مطالعه نمایید.⬇️👇🏽⬇️👇🏽⬇️
(http://www.isaq.ir/vdchtvn-d23n6.ft2.html)

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
https://telegram.me/tamadone_novine_islami


🔻#مقاله‌ی_روز
🔻#الگوی_اسلامی_پیشرفت

⭕️نیاز به شناخت #نقص‌های_الگوی_غربی توسعه

🔸زمانی که چشم‌انداز بیست‌سالۀ توسعۀ کشور، مبنای #برنامه‌ریزی_پیشرفت در بخش‌های گوناگون معرفی شد، دست‌یابی به رتبۀ نخست منطقه‌ای در طی دو دهۀ آینده هدف قرار گرفت اما تاکنون معیاری مطابق با فرهنگ و هویت #اسلامی_و_ایرانی ما برای این پیشرفت و رتبه‌بندی مشخص نشده است.

🔸به نظر می‌رسد که اکثر #برنامه‌ریزان و مسئولان کشور معیارهای رایج جهانی را برای پیشرفت به‌عنوان مبنا پذیرفته‌اند. این معیارها اغلب شامل مواردی است که در گزارش توسعۀ انسانی سازمان ملل متحد آمده است و طی آن همیشه تعدادی از #کشورهای_غربی در صدر خوش بخت‌ها برشمرده می‌شوند و در میان #کشورهای_اسلامی، که معمولاً جایگاهی بهتر از متوسط ندارند، چند کشور عربی نفت‌خیز در مقام برتر معرفی می‌شوند. با این حال، هم مردم آن کشورهای غربی و هم مسلمانان آن #کشورهای_عرب، نه از زندگی رضایت دارند و نه به طور کافی از وضع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خود آگاه هستند و براساس آمار‌ها، این اوضاع اغلب رو به بدترشدن است. در یک تحلیل خوش‌بینانه، گزارش‌های توسعه و معیارهای جهانی را باید بهترین دست‌پخت #تمدن_مدرن_غرب برای جهان امروز دانست. اما یک تحلیل بدبینانه می‌تواند بوی #خودستایی و تبلیغات #فخر_فروشانه را از آن استشمام کند.

🔸در این تحقیق خواهیم دید که معیارهای معمول #توسعه هرگز شامل آنچه ما ایرانیان خوشبختی واقعی می‌دانیم، نمی‌شود و حتی با فطرت غیرمسلمانان نیز در این زمینه سازگار نیست. مثلاً افزایش تولید ناخالص ملّی ممکن است ما را به جایگاه اوّل در منطقه برساند و یا به کشورهای اروپایی در این زمینه نزدیک کند، ولی به طور طبیعی همراه با افزایش مصرف و #مادی‌گرایی ناشی از #مصرف‌زدگی خواهد بود؛ یعنی همان دردی که همۀ کشورهای #توسعه‌یافته با آن دست به گریبان هستند. بسیاری از این کشورها برای تسکین این درد، از صنایع فرهنگی و رسانه‌ای خود کمک می‌گیرند تا مردم را در ناآگاهی نگه دارند و از واقعیات دور کنند؛ زیرا راه‌حل دیگری برای اقناع آنها ندارند.

🔹#ادامه‌ی_مطلب را در لینک زیر ببینید:↙️
http://www.talie.ir/?p=34171

—----------------------------------------

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️رسیدن به الگوی اسلامی پیشرفت، جز در بستر يک درگيری همه‌جانبۀ سياسی، اقتصادی و فرهنگی با تمدن غرب ممکن نيست

🔻#متن_منتخب
🔻#الگوی_اسلامی_پیشرفت
🔻#درگیری_همه‌جانبه_با_تمدن_غرب

🔸با مشاهدۀ مسير حرکت تاريخ و تقابل #حق و #باطل به وضوح می‌توان ديد که به هر ميزان، حرکت تاريخ به همگرايی با جبهه حق نزديک می‌شود به همان ميزان نسبت به جبهۀ باطل دچار واگرايی می‌گردد. بی‌ترديد مسير جامعۀ ايران در #پيشرفت و #توسعه، مسير درگيری و چالش با مستکبران جهانی است. اين نکته به عنوان يک اصل بنيادين مطرح است. دستيابی به #الگوی_جديد پیشرفت، جز در بستر يک درگيری همه جانبۀ سياسی، اقتصادی و فرهنگی با #تمدن_مدرن ممکن نيست. اين درگيری ممکن است به #درگيری_نظامی هم بکشد؛ اما در ساحت سياست، اقتصاد و فرهنگ که ابعاد اصلی جامعه هستند بی‌ترديد يک درگيری #همه‌جانبه رخ خواهد دارد. ازاين‌رو طراحی الگوی توسعه، بايد در دل اين مبارزه انجام شود. توليد يک الگوی توسعۀ مسالمت‌آميز با غرب و ايجاد دگرگونی با اين الگوی مسالمت‌آميز در مقياس ملی و بين‌المللی و جهانی، غيرممکن است.

🔹نقل از کانال آیت‌الله میرباقری:
@ostadmirbaqeri

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم

یوسفعلی میر‌شکاک

🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه می‌توانیم این تمدن را رها کنیم و نه می‌توانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصه‌ی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم می‌شمریم و به اخذ و اقتباس آن همت می‌گماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی می‌کنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپاره‌گی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان می‌دهد.

🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفته‌ایم برمی‌گردیم و دوباره بی‌درنگ همان راه را در پیش می‌گیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصت‌سوزی» می‌شویم، بلکه کارهای جزئی و بی‌اهمیت را مهم جلوه می‌دهیم و گفتار را کردار تلقی می‌کنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتاب‌زده‌ایم و گناه شتاب‌زدگی و اهمال خود را به گردن دشمن می‌اندازیم. ریشه‌ی تمام این مشکلات از آنجاست که می‌خواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل می‌خواند. از یاد بردن عدل، عین بی‌عهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمی‌بندد. مسلماً هیچ‌کسی را نمی‌توان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبه‌ی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطه‌ی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آن‌ها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم می‌کند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

🔸به‌رغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد»‌ با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش می‌یابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سال‌هاست تلاش می‌کنیم آنچه را که #تمدن_مدرن به‌جای صورت‌های سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغه‌ی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه می‌کنیم و چرا می‌کنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام،‌ مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمی‌دهیم (فی‌المثل نمی‌توانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه می‌خواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یک‌شبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندک‌اندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آن‌ها صبغه‌ی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسان‌الغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.
صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمی‌گیرد

🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir

ا--------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم

یوسفعلی میر‌شکاک

#بازنشر
#یادداشت_منتخب
#معایب_تمدن_تکنولوژیک

🔸ما خواه ناخواه، گرفتار توابع سوء تمدن تکنولوژیک هستیم، نه می‌توانیم این تمدن را رها کنیم و نه می‌توانیم با توابع آن کنار بیاییم، به ناگزیر آنچه را در عرصه‌ی سیاست و صنعت و بوروکراسی لازم می‌شمریم و به اخذ و اقتباس آن همت می‌گماریم، در ساحت اخلاق و فرهنگ نفی می‌کنیم، لاجرم گرفتار تعارضیم و دوپاره‌گی ناشی از این تعارض خود را در تمام امور فردی و جمعی ما نشان می‌دهد.

🔸هم از این رو غالباً از راهی که رفته‌ایم برمی‌گردیم و دوباره بی‌درنگ همان راه را در پیش می‌گیریم و در این تردد و اضطراب، نه تنها گرفتار «فرصت‌سوزی» می‌شویم، بلکه کارهای جزئی و بی‌اهمیت را مهم جلوه می‌دهیم و گفتار را کردار تلقی می‌کنیم و از خودفریبی نیز ابایی نداریم. در کارها شتاب‌زده‌ایم و گناه شتاب‌زدگی و اهمال خود را به گردن دشمن می‌اندازیم. ریشه‌ی تمام این مشکلات از آنجاست که می‌خواهیم عهد با حق تعالی و تقدس را با توفیق دنیوی و شرکت فعال در مدرنیزاسیون جمع کنیم. #مدرنیزاسیون مقتضی از یاد بردن عدل است و حق سبحانه و تعالی ما را به عدل می‌خواند. از یاد بردن عدل، عین بی‌عهدی و بدعهدی است و التزام به عهد جز با روی آوردن به عدل صورت نمی‌بندد. مسلماً هیچ‌کسی را نمی‌توان در این میانه مقصر دانست. بدعهدی شایع و رایج در جهان کنونی ناشی از غلبه‌ی عقل تکنیک است و این عقل از شش جهت، مؤمن و کافر را به ورطه‌ی ناگزیری و بیچارگی در انداخته و آن‌ها را به رعایت اقتضائات #تمدن_تکنیکی ملزم می‌کند.
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

🔸به‌رغم بدعهدی ایام، اگر ما «تمنای عهد»‌ با موعود امم را ساحت اصلی وجود خود بدانیم و یقین داشته باشیم که رو به سوی افق ظهور داریم و بکوشیم با تمام توان خود چنان رفتار کنیم که مطلوب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) است، توابع سوء تمدن تکنیکی و صدمات آخرالزمان کاهش می‌یابند، به شرط آنکه بدانیم دوصد گفته چون نیم کردار نیست. دیگر اینکه ما سال‌هاست تلاش می‌کنیم آنچه را که #تمدن_مدرن به‌جای صورت‌های سنتی و مآثر دینی نشانده است، صبغه‌ی اسلامی و انقلابی داده و به اصطلاح «بومی» کنیم. اما اگر قدری در این معنا که چه می‌کنیم و چرا می‌کنیم تأمل داشته باشیم، خواهیم دید که حتی از سنن و مآثر خود به سطح آن نظر داریم و در پی تجدید عهد با آنچه بنیاد #تمدن_دینی است نیستیم. یعنی از دین نیز جز با وجه سیاسی و ایدئولوژیک آن کاری نداریم. تجدید عهد با حقیقت اسلام،‌ مستلزم گذشت از خود و موجودیت سیاسی خود است، ما که حتی جرئت اعراض از لغو به خود نمی‌دهیم (فی‌المثل نمی‌توانیم از فوتبال چشم بپوشیم) چگونه می‌خواهیم به عهد قدیم خود برگردیم؟ غرب برای تأسیس #تمدن_مدرن، تمدن سنتی و دینی مبتنی بر مسیحیت را کنار گذاشت، البته نه یک‌شبه، بلکه طی چند قرن، با دائرمدار کردن فلسفه و علوم جدید، توانست تمدن دینی را به حاشیه براند. ما نیز اگر سودای تأسیس تمدن دینی داریم، باید به خود جرأت بدهیم که نهادهای مدرن را اندک‌اندک به حاشیه برانیم نه اینکه به آن‌ها صبغه‌ی دینی و انقلابی بدهیم. تجدید عهد با حق و حقیقت مستلزم تخریب و تأسیس توأمان است. به تعبیر لسان‌الغیب:
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

🔸اگر از خودبینی خویش اندکی فاصله بگیریم خواهیم دید که گفتار ما مبتنی بر دین است و کردارمان مبتنی بر #مدرنیزاسیون (تجددطلبی) و اگر انصاف بدهیم خواهیم دید که ناخواسته و ندانسته (و گاهی خواسته و دانسته) در ساحت عهد با تجدد قرار داریم.

صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتش این زرق در دفتر نمی‌گیرد

🔹نقل از کانال نخبگان علوم اسلامی
@gnoe_ir

ا--------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami