#ریزنکته
#اشتباهات_رایج
#No_1
🟣 تفاوت
👉 for doing something
و
👉 to do something
⚠️ حواستون به این نکته مهم باشه⚠️
⬅️ هروقت خواستید کاربرد یه چیز رو توضیح بدید و بگید به چه دلیلی استفاده میشه از for doing something استفاده کنید.
مثال رو ببین:
✅ The knife is for cutting meat.
⬅️ اماااااا هروقت خواستید در مورد دلیل انجام یه کاری صحبت کنید، to do something رو به کار ببرید.
مثلاً:
✅ I came here to learn English.
✅ I bought her a gift to make her happy.
#اشتباهات_رایج
#No_1
🟣 تفاوت
👉 for doing something
و
👉 to do something
⚠️ حواستون به این نکته مهم باشه⚠️
⬅️ هروقت خواستید کاربرد یه چیز رو توضیح بدید و بگید به چه دلیلی استفاده میشه از for doing something استفاده کنید.
مثال رو ببین:
✅ The knife is for cutting meat.
⬅️ اماااااا هروقت خواستید در مورد دلیل انجام یه کاری صحبت کنید، to do something رو به کار ببرید.
مثلاً:
✅ I came here to learn English.
✅ I bought her a gift to make her happy.
#فریزال_ورب
#No_1
#fall
🟡 بریم فریزال ورب های خوشگل و کاربردی فعل fall رو با هم بررسی کنیم.
👉 fall behind
عقب افتادن.
e.g. The project has fallen behind schedule.
👉fall down
یکی از معنی هاش میشه : خراب شدن.
توی این حالت معمولاً در حالت استمراری استفاده میشه.
✅ be falling down : if a building is falling down, it is in very bad condition.
e.g. The bridge is falling down and will need a million dollars to repair it.
👉 fall about
خنده ی زیاد. یعنی اونقدری که کنترلت رو از دست بدی.
e.g. It was so funny everyone just fell about laughing.
👉 fall apart
یه معنیش میشه: از هم پاشیدن. مخصوصاً وقتی که کنار اومدن با احساسات یا مشکلات شخصی سخت باشه.
e.g. When her husband died, she fell apart.
👉 fall for (someone / something)
1⃣ گول کسی یا چیزی رو خوردن.
e.g. He is too smart to fall for that trick.
2⃣ عاشق کسی شدن.
e.g. The man fell for the woman at the bank but was afraid to ask her for a date.
#No_1
#fall
🟡 بریم فریزال ورب های خوشگل و کاربردی فعل fall رو با هم بررسی کنیم.
👉 fall behind
عقب افتادن.
e.g. The project has fallen behind schedule.
👉fall down
یکی از معنی هاش میشه : خراب شدن.
توی این حالت معمولاً در حالت استمراری استفاده میشه.
✅ be falling down : if a building is falling down, it is in very bad condition.
e.g. The bridge is falling down and will need a million dollars to repair it.
👉 fall about
خنده ی زیاد. یعنی اونقدری که کنترلت رو از دست بدی.
e.g. It was so funny everyone just fell about laughing.
👉 fall apart
یه معنیش میشه: از هم پاشیدن. مخصوصاً وقتی که کنار اومدن با احساسات یا مشکلات شخصی سخت باشه.
e.g. When her husband died, she fell apart.
👉 fall for (someone / something)
1⃣ گول کسی یا چیزی رو خوردن.
e.g. He is too smart to fall for that trick.
2⃣ عاشق کسی شدن.
e.g. The man fell for the woman at the bank but was afraid to ask her for a date.
#idiom
#No_1
👉 If all else fails:
➡️ Used to say what somebody can do if nothing else they have done is successful.
اگر به بنبست خوردی/ در بدترین حالت/ به عنوان آخرین راه چاره.
✅ If all else fails, I'll have to sell the car.
در بدترین حالت، مجبور میشم ماشین رو بفروشم.
✅ We could go to the beach or to my sister's house, and if all else fails, we can always find something to do at home.
ممکنه بریم ساحل یا خونه خواهرم، و بعنوان آخرین چاره(اگر به بن بست خوردیم)، می تونیم همیشه یه کاری واسه انجام توی خونه پیدا کنیم.
#No_1
👉 If all else fails:
➡️ Used to say what somebody can do if nothing else they have done is successful.
اگر به بنبست خوردی/ در بدترین حالت/ به عنوان آخرین راه چاره.
✅ If all else fails, I'll have to sell the car.
در بدترین حالت، مجبور میشم ماشین رو بفروشم.
✅ We could go to the beach or to my sister's house, and if all else fails, we can always find something to do at home.
ممکنه بریم ساحل یا خونه خواهرم، و بعنوان آخرین چاره(اگر به بن بست خوردیم)، می تونیم همیشه یه کاری واسه انجام توی خونه پیدا کنیم.
#collocation
#No_1
#condition
🟢 کالوکیشن های رایج و کاربردی condition به معنی " شرایط " یا " وضعیت "👇
👉 in excellent condition
✓ در شرایط عالی
✅ The car has been well maintained and is in excellent condition.
👉 in poor/ terrible condition
✓ در شرایط بد
✅ The house was in a terrible condition.
👉 physical/mental condition
✓ شرایط فیزیکی/ روحی
✅ If you are uncertain about your physical condition, check with your doctor before trying these exercises.
👉 heart/lung condition
✓ وضعیت (بیماری) قلبی/ریوی
✅ She has a serious heart condition.
#No_1
#condition
🟢 کالوکیشن های رایج و کاربردی condition به معنی " شرایط " یا " وضعیت "👇
👉 in excellent condition
✓ در شرایط عالی
✅ The car has been well maintained and is in excellent condition.
👉 in poor/ terrible condition
✓ در شرایط بد
✅ The house was in a terrible condition.
👉 physical/mental condition
✓ شرایط فیزیکی/ روحی
✅ If you are uncertain about your physical condition, check with your doctor before trying these exercises.
👉 heart/lung condition
✓ وضعیت (بیماری) قلبی/ریوی
✅ She has a serious heart condition.
#الگوهای_رایج
#No_1
#dedicate
🔴 چند الگوی خوشگل و کاربردی با فعل dedicate به معنی «اختصاص دادن/وقف کردن/اهدا کردن»👇
👉 dedicate yourself/your life to something
⬅️ خودت یا زندگیت رو وقف چیزی کنی.
✅ The actress now dedicates herself to children’s charity work.
👉 dedicate something to somebody
⬅️ چیزی رو به کسی اهدا کردن/پیشکش کردن.(مثلاً نام بردن از کسی ابتدای یک کتاب، فیلم...)
✅ The book was dedicated to her husband.
👉 dedicate something to/for something
⬅️ مواردی مثل پول، زمان یا یک مکان رو به یه چیز دیگه اختصاص بدیم.
✅ The company dedicated $50,000 for the study.
#No_1
#dedicate
🔴 چند الگوی خوشگل و کاربردی با فعل dedicate به معنی «اختصاص دادن/وقف کردن/اهدا کردن»👇
👉 dedicate yourself/your life to something
⬅️ خودت یا زندگیت رو وقف چیزی کنی.
✅ The actress now dedicates herself to children’s charity work.
👉 dedicate something to somebody
⬅️ چیزی رو به کسی اهدا کردن/پیشکش کردن.(مثلاً نام بردن از کسی ابتدای یک کتاب، فیلم...)
✅ The book was dedicated to her husband.
👉 dedicate something to/for something
⬅️ مواردی مثل پول، زمان یا یک مکان رو به یه چیز دیگه اختصاص بدیم.
✅ The company dedicated $50,000 for the study.
Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
I'm 20 years old, so please don't talk to me...................a child.
#تست_نکته
#نکته_گرامری
#No_1
👉 After as if, we sometimes use the past tense to talk about an imaginary situation or an idea that may not be true.
⬅️ ما گاهی اوقات، بعد از as if از زمان گذشته ساده، برای صحبت در مورد موقعیت های خیالی و چیزهایی که احتمالا درست نیستند،استفاده می کنیم.
👉 Note that the meaning is not past.
When we use the past tense in this way, we can use were instead of was.
⚠️ حواستون باشه که معنا و مفهوم گذشته نداره.
⬅️ و اینکه در این حالت، می تونیم به جای was از were توی جمله استفاده کنیم که در واقع حالت رسمی تری به جمله میده.
✅ Akbar is only 30. Why do you talk about him as if he were an old man?
اکبر آقا فقط 30 سالشه. چرا جوری در موردش حرف میزنی انگار یه مرد پیره؟(پیر نیست).
✅ Steve has never met Nicole, but he talks about her as if she were his best friend.
استیو هرگز نیکول رو ملاقات نکرده، اما جوری دربارش حرف میزنه انگار بهترین دوستشه.(بهترین دوستش نیست).
✅ I don't like him. He talks as if he knew everything.
ازش خوشم نمیاد. طوری صحبت میکنه انگار همه چیز رو می دونه.( در واقع همه چیز رو که نمیدونه).
#نکته_گرامری
#No_1
👉 After as if, we sometimes use the past tense to talk about an imaginary situation or an idea that may not be true.
⬅️ ما گاهی اوقات، بعد از as if از زمان گذشته ساده، برای صحبت در مورد موقعیت های خیالی و چیزهایی که احتمالا درست نیستند،استفاده می کنیم.
👉 Note that the meaning is not past.
When we use the past tense in this way, we can use were instead of was.
⚠️ حواستون باشه که معنا و مفهوم گذشته نداره.
⬅️ و اینکه در این حالت، می تونیم به جای was از were توی جمله استفاده کنیم که در واقع حالت رسمی تری به جمله میده.
✅ Akbar is only 30. Why do you talk about him as if he were an old man?
اکبر آقا فقط 30 سالشه. چرا جوری در موردش حرف میزنی انگار یه مرد پیره؟(پیر نیست).
✅ Steve has never met Nicole, but he talks about her as if she were his best friend.
استیو هرگز نیکول رو ملاقات نکرده، اما جوری دربارش حرف میزنه انگار بهترین دوستشه.(بهترین دوستش نیست).
✅ I don't like him. He talks as if he knew everything.
ازش خوشم نمیاد. طوری صحبت میکنه انگار همه چیز رو می دونه.( در واقع همه چیز رو که نمیدونه).
#عکس_نکته
#No_1
🟠 سه تا نکته ی خوشگل و کاربردی توی همین عکس هست که می خوایم باهم بررسی کنیم👇
نکته1:
The way I see it,...
از این اصطلاح خوشگل زمانی استفاده می کنیم که بخوایم بعدش نظرمون رو بگیم. معادلش توی فارسی میشه: « از دیدگاه من، از نظر من»
✅ The way I see it, it was a fair trade.
از دیدگاه من، این یه معامله منصفانه بود.
نکته2 :
دقت کنید که gotta مخفف got to هست.
در واقع have got to بوده که توی محاوره معمولاً اون have رو نمیگن.
نکته3:
👉 put up with
✓ تاب آوردن/ مدارا کردن/ تحمل کردن
⬅️ مترادفش هم میشه: tolerate که رسمی تره و توی رایتینگ ها خیلی رایجه.
✅ She put up with his violent temper.
او با خلق و خوی خشنش کنار اومد.
#No_1
🟠 سه تا نکته ی خوشگل و کاربردی توی همین عکس هست که می خوایم باهم بررسی کنیم👇
نکته1:
The way I see it,...
از این اصطلاح خوشگل زمانی استفاده می کنیم که بخوایم بعدش نظرمون رو بگیم. معادلش توی فارسی میشه: « از دیدگاه من، از نظر من»
✅ The way I see it, it was a fair trade.
از دیدگاه من، این یه معامله منصفانه بود.
نکته2 :
دقت کنید که gotta مخفف got to هست.
در واقع have got to بوده که توی محاوره معمولاً اون have رو نمیگن.
نکته3:
👉 put up with
✓ تاب آوردن/ مدارا کردن/ تحمل کردن
⬅️ مترادفش هم میشه: tolerate که رسمی تره و توی رایتینگ ها خیلی رایجه.
✅ She put up with his violent temper.
او با خلق و خوی خشنش کنار اومد.
Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
Ane_Brun – @soheyl_english
#آهنگ_نکته
#No_1
🟤 بریم قسمتی از این آهنگ قدیمی اما بسیاااااار زیبا رو تحلیل و بررسی کنیم👇
نکته 1:
You're so sad on your own.
بچه ها این on one's own دو تا معنی داره.
1⃣ یکیش یعنی: تنها
که معادلش میشه alone
✅ Akbar lives on his own.
اکبرآقا تنها زندگی می کنه.
2⃣ معنی دومش هم میشه: به تنهایی( بدون کمک)
✅ I can do it on my own, thanks.
خودم تنهایی انجامش میدم، ممنون.
نکته 2:
The truth is we ran out of time.
To run out of something
یعنی تموم شدن/تموم کردن چیزی
✅ The car's running out of gas.
بنزین ماشین داره تموم میشه.
#No_1
🟤 بریم قسمتی از این آهنگ قدیمی اما بسیاااااار زیبا رو تحلیل و بررسی کنیم👇
نکته 1:
You're so sad on your own.
بچه ها این on one's own دو تا معنی داره.
1⃣ یکیش یعنی: تنها
که معادلش میشه alone
✅ Akbar lives on his own.
اکبرآقا تنها زندگی می کنه.
2⃣ معنی دومش هم میشه: به تنهایی( بدون کمک)
✅ I can do it on my own, thanks.
خودم تنهایی انجامش میدم، ممنون.
نکته 2:
The truth is we ran out of time.
To run out of something
یعنی تموم شدن/تموم کردن چیزی
✅ The car's running out of gas.
بنزین ماشین داره تموم میشه.
#لغت
#الگوی_کاربردی
#No_1
👉 Fancy
➡️ to like or want something
✓ دوست داشتن یا خواستن چیزی
Synonym : feel like
✅ Fancy a quick drink?
یه نوشیدنی فوری می خوای؟
⬅️ یه الگوی کاربردی هم داریم:
👉 fancy doing something
✓ حس و حال/تمایل به انجام کاری
✅ Sorry, but I don’t fancy going out tonight.
متأسفم اما امشب حس و حال بیرون اومدن ندارم.
#الگوی_کاربردی
#No_1
👉 Fancy
➡️ to like or want something
✓ دوست داشتن یا خواستن چیزی
Synonym : feel like
✅ Fancy a quick drink?
یه نوشیدنی فوری می خوای؟
⬅️ یه الگوی کاربردی هم داریم:
👉 fancy doing something
✓ حس و حال/تمایل به انجام کاری
✅ Sorry, but I don’t fancy going out tonight.
متأسفم اما امشب حس و حال بیرون اومدن ندارم.
#Motivational_Quote
#No_1
#تکست_نکته
➡️ "All our dreams can come true if we have the courage to pursue them." Walt Disney
⬅️ بریم نکات کاربردی و خوشگل این متن انگیزشی رو بررسی کنیم و بعدش خودتون با توجه به نکات، ترجمه کنید.
نکته1
⬅️ به کالوکیشن زیر دقت کن.
👉 a dream comes true
یعنی به حقیقت پیوستن یه آرزو/ محقق شدن یه رؤیا
✅ I’d always wanted to be a dentist and at last my dream came true.
همیشه دوست داشتم یه دندانپزشک بشم و بالاخره رؤیام به حقیقت پیوست.
✅ He put all his efforts into making his dream of a united country come true.
او تمام تلاشش رو برای تحقق رؤیای یه کشور متحد به کار گرفت.
نکته2
⬅️ الگوی خوشگل courage رو ببین.
👉 have the courage to do something
شجاعت/جرأت انجام کاری رو داشتن
✅ She certainly has a lot of courage to sing in public.
او مطمئناً شجاعت زیادی برای آواز خوندن توی جمع داره.
✅ I didn't have the courage to tell him.
جرأت نداشتم بهش بگم.
نکته3
⬅️ لغت pursue یعنی دنبال کردن. مثلاً دنبال کردن یه رؤیا، آرزو، هدف...
👉 pursue a goal/aim/objective/dream
✅ She was known to be ruthless in pursuing her goals.
او در دنبال کردن اهدافش بیباک بود.
✅ How can we most effectively pursue these aims?
چجوری می تونیم این اهداف رو به بهترین نحو دنبال کنیم؟
#No_1
#تکست_نکته
➡️ "All our dreams can come true if we have the courage to pursue them." Walt Disney
⬅️ بریم نکات کاربردی و خوشگل این متن انگیزشی رو بررسی کنیم و بعدش خودتون با توجه به نکات، ترجمه کنید.
نکته1
⬅️ به کالوکیشن زیر دقت کن.
👉 a dream comes true
یعنی به حقیقت پیوستن یه آرزو/ محقق شدن یه رؤیا
✅ I’d always wanted to be a dentist and at last my dream came true.
همیشه دوست داشتم یه دندانپزشک بشم و بالاخره رؤیام به حقیقت پیوست.
✅ He put all his efforts into making his dream of a united country come true.
او تمام تلاشش رو برای تحقق رؤیای یه کشور متحد به کار گرفت.
نکته2
⬅️ الگوی خوشگل courage رو ببین.
👉 have the courage to do something
شجاعت/جرأت انجام کاری رو داشتن
✅ She certainly has a lot of courage to sing in public.
او مطمئناً شجاعت زیادی برای آواز خوندن توی جمع داره.
✅ I didn't have the courage to tell him.
جرأت نداشتم بهش بگم.
نکته3
⬅️ لغت pursue یعنی دنبال کردن. مثلاً دنبال کردن یه رؤیا، آرزو، هدف...
👉 pursue a goal/aim/objective/dream
✅ She was known to be ruthless in pursuing her goals.
او در دنبال کردن اهدافش بیباک بود.
✅ How can we most effectively pursue these aims?
چجوری می تونیم این اهداف رو به بهترین نحو دنبال کنیم؟