⭐️ کانون ادبی هنری سها تقدیم میکند:
📚 حلقه ادبی سها - جلسه سیزدهم
با مروری بر زندگی و اشعار شهریار
👑 بچهها داخل حلقه، اگر دوست داشته باشین، اشعار و تکه متنهایی از خودتون یا نویسنده و شاعر موردعلاقهتون رو از زبان خودتون میشنویم 😃
شعر یا متن موردنظرتون رو به ایدی تلگرام @Nikoo_Ra بفرستین ☘
درضمن مثل جلسه قبلی، قراره بازی با اشعار هم داشته باشیم 😉
منتظرتون هستیم 😀✌️
🗓 شنبه ۲۶ خرداد ١۴٠٣
⏳ساعت ۱۴ الی ١۶
🏛دانشکده پزشکی، سالن شهدا، تالار دکتر معتمدی
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
📚 حلقه ادبی سها - جلسه سیزدهم
با مروری بر زندگی و اشعار شهریار
👑 بچهها داخل حلقه، اگر دوست داشته باشین، اشعار و تکه متنهایی از خودتون یا نویسنده و شاعر موردعلاقهتون رو از زبان خودتون میشنویم 😃
شعر یا متن موردنظرتون رو به ایدی تلگرام @Nikoo_Ra بفرستین ☘
درضمن مثل جلسه قبلی، قراره بازی با اشعار هم داشته باشیم 😉
منتظرتون هستیم 😀✌️
🗓 شنبه ۲۶ خرداد ١۴٠٣
⏳ساعت ۱۴ الی ١۶
🏛دانشکده پزشکی، سالن شهدا، تالار دکتر معتمدی
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
کانون ادبی هنری سها
☑️ ششمین جلسه کتابخوانی #CinemaBook 🎥📚 کتاب «گتسبی بزرگ» نوشته ✍🏻: اسکات فیتز جرالد تعداد صفحات 📖: ۲۱۲ بخش هایی از کتاب: گتسبی مظهر همه چیزهایی که از ته دل تحقیرشان میکنم اگر شخصیت را مجموعهای پیوسته از رفتارهای موفق در نظر بگیریم در این صورت چیز فوق…
جلسه کتابخوانی «گتسبی بزرگ» هفته آینده برگزار نخواهد شد...
روز و ساعت جدید رو متعاقبا اعلام میکنیم... 🙏✌️
روز و ساعت جدید رو متعاقبا اعلام میکنیم... 🙏✌️
☑️ پنجمین اکران فیلم #CinemaBook 🎥📚
فیلم A man called Ove
همراه با نقد و بررسی فیلم
با حضور استاد فائزه غلامیان
روانپزشک، عضو هیئت علمی بیمارستان روزبه
سر فصل ها
"نوستالژی"/ " قدرت زندگی"/ "روایت فردی و جمعی"
هزینه ثبت نام ۶٠ هزار تومان
جهت ثبت نام روی این لینک کلیک کنین
🗓 سه شنبه ٢٩ خرداد ماه ١۴٠٣ ، ساعت ١۴:٣٠ - ١٧:٣٠
🏠 دانشکده پزشکی ، تالار دانشجو
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌿
فیلم A man called Ove
همراه با نقد و بررسی فیلم
با حضور استاد فائزه غلامیان
روانپزشک، عضو هیئت علمی بیمارستان روزبه
سر فصل ها
"نوستالژی"/ " قدرت زندگی"/ "روایت فردی و جمعی"
هزینه ثبت نام ۶٠ هزار تومان
جهت ثبت نام روی این لینک کلیک کنین
🗓 سه شنبه ٢٩ خرداد ماه ١۴٠٣ ، ساعت ١۴:٣٠ - ١٧:٣٠
🏠 دانشکده پزشکی ، تالار دانشجو
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌿
یادآوری⚠️❗️
📚 مکبث، نمایش و پوشش
در اثنای فلسفیدن و مجیزبافیهاست که کودکِ سرخورده ناگاه تاج پادشاهی را از پدر میقاپد و در قامت شاه بالغ اسکاتلند خرامان از دروازه قصر بیرون میآید؛ اما دیری نمیپاید که فر و شکوه رویا رنگِ واقعیت میگیرد...
▪️سرفصل های برنامه
وجدان
جبر
کودک مسلکی
پارانویا
سمبلیسم اسکیزوفرنیک
▫️با ارائه
پارسا لطفی و سپنتا غلامپور
دانشجوی رشته پزشکی ورودی ١۴٠١ دانشگاه علوم پزشکی تهران
🗓 دوشنبه ٢١ خرداد ١۴٠٣
⏰ ساعت ١۵:٠٠ - ١٧:٠٠
🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن شهدا ، تالار معتمدی
🖇اگه خارج از دانشگاه مایل به شرکت تو برنامه هستین به آیدی زیر پیام بدین 😉
@z_mahramian
#حلقهی_ادبی_سها #فلسفه #جوانه #سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌱
📚 مکبث، نمایش و پوشش
در اثنای فلسفیدن و مجیزبافیهاست که کودکِ سرخورده ناگاه تاج پادشاهی را از پدر میقاپد و در قامت شاه بالغ اسکاتلند خرامان از دروازه قصر بیرون میآید؛ اما دیری نمیپاید که فر و شکوه رویا رنگِ واقعیت میگیرد...
▪️سرفصل های برنامه
وجدان
جبر
کودک مسلکی
پارانویا
سمبلیسم اسکیزوفرنیک
▫️با ارائه
پارسا لطفی و سپنتا غلامپور
دانشجوی رشته پزشکی ورودی ١۴٠١ دانشگاه علوم پزشکی تهران
🗓 دوشنبه ٢١ خرداد ١۴٠٣
⏰ ساعت ١۵:٠٠ - ١٧:٠٠
🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن شهدا ، تالار معتمدی
🖇اگه خارج از دانشگاه مایل به شرکت تو برنامه هستین به آیدی زیر پیام بدین 😉
@z_mahramian
#حلقهی_ادبی_سها #فلسفه #جوانه #سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌱
نوشتم و نخواندی - شماره نهم
کانون ادبی-هنری سُها
🖋 نوشتم و نخواندی– شماره نهم
جایی از احمد محمود خواندم:
این غم را دوست دارم،
سینه را میترکاند
ولی دوستش دارم...
نویسنده و شاعر: امیررضا رمضانی
گوینده متن: محمد رحیمی
گوینده شعر: نیلوفر خیرخواه
گرافیست،میکس و مستر: پارسا محمدینژاد
نوازنده تنبور: علی ایزدی
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
جایی از احمد محمود خواندم:
این غم را دوست دارم،
سینه را میترکاند
ولی دوستش دارم...
نویسنده و شاعر: امیررضا رمضانی
گوینده متن: محمد رحیمی
گوینده شعر: نیلوفر خیرخواه
گرافیست،میکس و مستر: پارسا محمدینژاد
نوازنده تنبور: علی ایزدی
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
🖋 نوشتم و نخواندی– شماره نهم
جایی از احمد محمود خواندم:
این غم را دوست دارم،
سینه را میترکاند
ولی دوستش دارم...
نامه همینجا به پایان میرسد ولیکن کمی دستانِ عقربهها را به خودم میکشم که وقتت را زیاد نگیرند. سخن بسیار است حتی برای این زمان که تو دیگر نمیخواهی مرا بخوانی. نوشتم و نخواندی؟ آخِر مگر میشود نامه به گیرندهاش نرسد؟ اصلا مگر این نامه از کلماتِ خالی شکل گرفته که بگویم با کلمات باید منتقل شود؟ نه جانم، نه. این را برایت با خونِ خویش مینویسم. با راویِ روایتهای این روزهام که هر ثانیه با فرار از خودم به تو نزدیک میشود. عکسهایت را میبوید. صدایت را میبوسد. راه رفتنت را لمس میکند و پیچوتاب موهایت را میشنود. آمیختگی حسهایم را با اشکهایم به پایان میبرم. با دودی که از ریههایم هنگام خروج، از شرم، به اشک تبدیل میشوند و آرامآرام از کنار سیبیلهای مردانهام روانه میشوند تا قوسِ زیر چانه و بعد هم صاف از روی قلبم میخزند و نرمنرمک، هقهقها به قهقهههای ابرهایی تبدیل میشوند که نمیبارند؛ که با درد، میخواهند تو را به خنده بکشانند. هوا بیرحمانه ابریست.
مدتیست حوالیِ تو پرسه میزنم. حوالیِ نبودنت و بودنت. اما مبادا که تو بدانی. این مدت، بارها و بارها از کنارت عبور کردهام و میکنم و قدمهایم، تکانههایی لرزان از دلتنگی میشوند. من راه میروم ولی گامهایم ایستادهاند. زمان متوقف شده است و قدرتِ ماوراییِ توست که عقربهها را سردرگم میکند. مرا نمیبینی ولی تو را حس میکنم در تکتک لحظاتی که سرشار از تو و خالی از حضورت شدهاند. روزها میگذرند و غباری نآاشنا بر چروکهای صورتم مینشنید و فکر میکنم که بزرگ میشوم ولی نه، من دیگر پیرتر از این نمیشوم و در این برزخِ چندهزار ساله، معلق ماندهام.
زندگی، هر لحظه، معنایی متفاوت به خود میگیرد و این شیارهای روی پیشانیام هستند که مفاهیمِ اگزیستانسیال را به بهانهی گز کردنِ ادبیات و تالارها و دالانها، مرا به خود میرُبایند. من میخوانم، پس نیستم. بهانهی خوبیست که در اندوهِ تو عمیقتر شوم، پس تو را در معانی جستوجو میکردم و خودم را گم. آری خیلی عزیز من، مدتی بود که به دنبال خودم بودم؛ که من، همان سوجیِ سُورمِلینا شدهام. و به این بهانه شاید از جایی عبور میکردم که تو چند لحظه قبل از آنجا میگذشتی. هوای آنجا را نفس میکشیدی. زمین آنجا زیر پایت میبوده و اصلا کافیست، به آنجا حسودیام میشود.
از اینها که بگذریم، بحث پزشکیتر میشود؛ میرسم به روایت ضربانهای وقتوبیوقت، به تپشهای شبانگاه و هجومِ وحشیانهشان به افکار و روانم، به توهّمات و بیخوابیها، به اضطرابها، به نخندیدنها و فلوکستینها و ایندرالها که پیش غمِ تو، فقط یک شوخیِ سادهاند.
خب، نامهنگاری کافیست. انگشتانم دیگر نایِ زیباشناسی و زیبانویسی ندارند. خواستی آخرین بار باشد، خواستی دیگر به پایان برسد حتی این پالسها و ضربانهای محیط که تنها احساس جریانِ زندگیِ من بود، در کمال احترام و ادب حتی این تکانههای غیرمستقیمت را سُرمهی چشمانم میکنم و میپذیرم؛ چرا که پذیرفتن، مسلکِ من است. اهلِ شعرم و مبتلا به شعر و در واقعیت، بیزارم از همهی اینها که نفهمیدم تو را به من نزدیک کرد یا دور. علامت سوالی هستم که قلّابش مرا تا به مرگ نکشاند، از لبهی دهانم آزاد نمیشود. مرا ببخش که زیادهگویی کردم. آخِرین کلامم بود. بعد از این سکوت است و سکوت.
راستی، دیگر نیازی به نشنیدنم نیست، کلماتم مرا در خود غرق کردهاند، و دیگر کلمهای ندارم که بگویم...
نویسنده: #امیررضا_رمضانی
دانشجوی پرستاری ورودی ١٣٩٨ دانشگاه علوم پزشکی تهران
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
جایی از احمد محمود خواندم:
این غم را دوست دارم،
سینه را میترکاند
ولی دوستش دارم...
نامه همینجا به پایان میرسد ولیکن کمی دستانِ عقربهها را به خودم میکشم که وقتت را زیاد نگیرند. سخن بسیار است حتی برای این زمان که تو دیگر نمیخواهی مرا بخوانی. نوشتم و نخواندی؟ آخِر مگر میشود نامه به گیرندهاش نرسد؟ اصلا مگر این نامه از کلماتِ خالی شکل گرفته که بگویم با کلمات باید منتقل شود؟ نه جانم، نه. این را برایت با خونِ خویش مینویسم. با راویِ روایتهای این روزهام که هر ثانیه با فرار از خودم به تو نزدیک میشود. عکسهایت را میبوید. صدایت را میبوسد. راه رفتنت را لمس میکند و پیچوتاب موهایت را میشنود. آمیختگی حسهایم را با اشکهایم به پایان میبرم. با دودی که از ریههایم هنگام خروج، از شرم، به اشک تبدیل میشوند و آرامآرام از کنار سیبیلهای مردانهام روانه میشوند تا قوسِ زیر چانه و بعد هم صاف از روی قلبم میخزند و نرمنرمک، هقهقها به قهقهههای ابرهایی تبدیل میشوند که نمیبارند؛ که با درد، میخواهند تو را به خنده بکشانند. هوا بیرحمانه ابریست.
مدتیست حوالیِ تو پرسه میزنم. حوالیِ نبودنت و بودنت. اما مبادا که تو بدانی. این مدت، بارها و بارها از کنارت عبور کردهام و میکنم و قدمهایم، تکانههایی لرزان از دلتنگی میشوند. من راه میروم ولی گامهایم ایستادهاند. زمان متوقف شده است و قدرتِ ماوراییِ توست که عقربهها را سردرگم میکند. مرا نمیبینی ولی تو را حس میکنم در تکتک لحظاتی که سرشار از تو و خالی از حضورت شدهاند. روزها میگذرند و غباری نآاشنا بر چروکهای صورتم مینشنید و فکر میکنم که بزرگ میشوم ولی نه، من دیگر پیرتر از این نمیشوم و در این برزخِ چندهزار ساله، معلق ماندهام.
زندگی، هر لحظه، معنایی متفاوت به خود میگیرد و این شیارهای روی پیشانیام هستند که مفاهیمِ اگزیستانسیال را به بهانهی گز کردنِ ادبیات و تالارها و دالانها، مرا به خود میرُبایند. من میخوانم، پس نیستم. بهانهی خوبیست که در اندوهِ تو عمیقتر شوم، پس تو را در معانی جستوجو میکردم و خودم را گم. آری خیلی عزیز من، مدتی بود که به دنبال خودم بودم؛ که من، همان سوجیِ سُورمِلینا شدهام. و به این بهانه شاید از جایی عبور میکردم که تو چند لحظه قبل از آنجا میگذشتی. هوای آنجا را نفس میکشیدی. زمین آنجا زیر پایت میبوده و اصلا کافیست، به آنجا حسودیام میشود.
از اینها که بگذریم، بحث پزشکیتر میشود؛ میرسم به روایت ضربانهای وقتوبیوقت، به تپشهای شبانگاه و هجومِ وحشیانهشان به افکار و روانم، به توهّمات و بیخوابیها، به اضطرابها، به نخندیدنها و فلوکستینها و ایندرالها که پیش غمِ تو، فقط یک شوخیِ سادهاند.
خب، نامهنگاری کافیست. انگشتانم دیگر نایِ زیباشناسی و زیبانویسی ندارند. خواستی آخرین بار باشد، خواستی دیگر به پایان برسد حتی این پالسها و ضربانهای محیط که تنها احساس جریانِ زندگیِ من بود، در کمال احترام و ادب حتی این تکانههای غیرمستقیمت را سُرمهی چشمانم میکنم و میپذیرم؛ چرا که پذیرفتن، مسلکِ من است. اهلِ شعرم و مبتلا به شعر و در واقعیت، بیزارم از همهی اینها که نفهمیدم تو را به من نزدیک کرد یا دور. علامت سوالی هستم که قلّابش مرا تا به مرگ نکشاند، از لبهی دهانم آزاد نمیشود. مرا ببخش که زیادهگویی کردم. آخِرین کلامم بود. بعد از این سکوت است و سکوت.
راستی، دیگر نیازی به نشنیدنم نیست، کلماتم مرا در خود غرق کردهاند، و دیگر کلمهای ندارم که بگویم...
نویسنده: #امیررضا_رمضانی
دانشجوی پرستاری ورودی ١٣٩٨ دانشگاه علوم پزشکی تهران
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
در این تاریکی
جا ماندهام از خویشتن
و فراموش شدهام میان تکهپارههای وجودیام
مرا پیدا کن در لابهلای زندگی
در تاریکی،
بین انسان و انسان چه فرقیست؟
و چه هولناک است فکر کردن به مفهوم عمیق تفاوت؛
که تو را از خودت دور میکند و مرا از خودم، تاریکتر
عصارهی این لحظه در همین کلمات نهفته است
-کلمات پذیرنده-
که از فاصلهی دو چشم تو تا نگاه من،
نبودنت را جرعهجرعه سیاهتر میکنند
و قسم به تاریکیِ شب،
که موهای روی شانهات،
نجابتِ آبشاریست که سیاهمستم میکند
درست در همین لحظه است
که امواج حضورت
مرا به قعر تاریکی میرساند
آن جا که تصویری مبهم از سیاهی با صدایی شفاف از موج میآید
تاریکم،
و خیال دیدنت، شناور است در باور من
که لحظهام را به شعر درمیآورد
و رویای کلمات،
درونِ پرتوهای ناآگاهیام سوسو میزنند
که تاریکیهایم دل به آن میبازند
و این چنین است که نور، افسرده میشود
من رفته بودم
و چه سبکبال از خویشتن عبور میکردم
چرا که همهی داشتههایم،
چمدانی بود که هرگز چیزی در آن نگذاشته بودم،
چمدان،
تکهتکههای خویشتن بود
که در هر لحظه از نبودنت تهیتر میشد
و تمامِ خویشتنم، تو بودی
فقط چند کلمه و چند شعر
برایم مانده بود
که بر دوشم سنگینی میکرد
و توانِ بردنش را نداشتم
پس ماندند و برایت ردیف شدند
من درواقع خودم را جا گذاشتم
چیزی نمانده بود که ببرم
جز نبودنت، که همواره همراه تاریکیام بود
آری،
فرق است بین نبودن و نبودن
-که حتی نبودنت هم اصیل است-
و نبودنم، دلتنگترین هویت روی زمین میشود
مادامی که در انتظارِ نامهای از توست
و کلماتِ تو
به این مالیخولیا عادتم دادهاند
که به تاریکیام ادامه دهم
و هیچوقت از این تاریکی خسته نشوم
تا این سیاهی، به ابدیت بپیوندد.
[فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳]
شاعر: #امیررضا_رمضانی
دانشجوی پرستاری ورودی ١٣٩٨ دانشگاه علوم پزشکی تهران
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
جا ماندهام از خویشتن
و فراموش شدهام میان تکهپارههای وجودیام
مرا پیدا کن در لابهلای زندگی
در تاریکی،
بین انسان و انسان چه فرقیست؟
و چه هولناک است فکر کردن به مفهوم عمیق تفاوت؛
که تو را از خودت دور میکند و مرا از خودم، تاریکتر
عصارهی این لحظه در همین کلمات نهفته است
-کلمات پذیرنده-
که از فاصلهی دو چشم تو تا نگاه من،
نبودنت را جرعهجرعه سیاهتر میکنند
و قسم به تاریکیِ شب،
که موهای روی شانهات،
نجابتِ آبشاریست که سیاهمستم میکند
درست در همین لحظه است
که امواج حضورت
مرا به قعر تاریکی میرساند
آن جا که تصویری مبهم از سیاهی با صدایی شفاف از موج میآید
تاریکم،
و خیال دیدنت، شناور است در باور من
که لحظهام را به شعر درمیآورد
و رویای کلمات،
درونِ پرتوهای ناآگاهیام سوسو میزنند
که تاریکیهایم دل به آن میبازند
و این چنین است که نور، افسرده میشود
من رفته بودم
و چه سبکبال از خویشتن عبور میکردم
چرا که همهی داشتههایم،
چمدانی بود که هرگز چیزی در آن نگذاشته بودم،
چمدان،
تکهتکههای خویشتن بود
که در هر لحظه از نبودنت تهیتر میشد
و تمامِ خویشتنم، تو بودی
فقط چند کلمه و چند شعر
برایم مانده بود
که بر دوشم سنگینی میکرد
و توانِ بردنش را نداشتم
پس ماندند و برایت ردیف شدند
من درواقع خودم را جا گذاشتم
چیزی نمانده بود که ببرم
جز نبودنت، که همواره همراه تاریکیام بود
آری،
فرق است بین نبودن و نبودن
-که حتی نبودنت هم اصیل است-
و نبودنم، دلتنگترین هویت روی زمین میشود
مادامی که در انتظارِ نامهای از توست
و کلماتِ تو
به این مالیخولیا عادتم دادهاند
که به تاریکیام ادامه دهم
و هیچوقت از این تاریکی خسته نشوم
تا این سیاهی، به ابدیت بپیوندد.
[فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳]
شاعر: #امیررضا_رمضانی
دانشجوی پرستاری ورودی ١٣٩٨ دانشگاه علوم پزشکی تهران
#کافه_هنر #چای_ادبی #رادیو_سها #پادکست #جوانه #سها #نوشتم_و_نخواندی #قسمت_نهم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
☑️ پنجمین اکران فیلم #CinemaBook 🎥📚
فیلم A man called Ove
همراه با نقد و بررسی فیلم
با حضور استاد فائزه غلامیان
روانپزشک، عضو هیئت علمی بیمارستان روزبه
سر فصل ها
"نوستالژی"/ " قدرت زندگی"/ "روایت فردی و جمعی"
هزینه ثبت نام۶٠ هزار تومان با تخفیف ٣٠ هزار تومان 👇
جهت ثبت نام روی این لینک کلیک کنین
❗️⚠️جهت تخفیف گروهی و اعضا جوانه به آیدی @JAVANEHTUMS پیام بدین ❗️⚠️
🗓 سه شنبه ٢٩ خرداد ماه ١۴٠٣ ، ساعت ١۴:٣٠ - ١٧:٣٠
🏠 ساختمان اسکیل لب (نبش دانشکده دندان پزشکی قدیم)، طبقه دوم، تالار کاووسی
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌿
فیلم A man called Ove
همراه با نقد و بررسی فیلم
با حضور استاد فائزه غلامیان
روانپزشک، عضو هیئت علمی بیمارستان روزبه
سر فصل ها
"نوستالژی"/ " قدرت زندگی"/ "روایت فردی و جمعی"
هزینه ثبت نام
جهت ثبت نام روی این لینک کلیک کنین
❗️⚠️
🗓 سه شنبه ٢٩ خرداد ماه ١۴٠٣ ، ساعت ١۴:٣٠ - ١٧:٣٠
🏠 ساختمان اسکیل لب (نبش دانشکده دندان پزشکی قدیم)، طبقه دوم، تالار کاووسی
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #اکران_فیلم #فیلم_کتاب
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌿
کانون ادبی هنری سها
🍂کانون ادبی و هنری سُها برگزار می کند: 📚حلقهی ادبی سُها شاهنامهخوانی قصه سیاوش ٧ - ادامه تو این جلسات دانشجوها دور هم مینشینیم و شاهنامه میخونیم و درموردش صحبت میکنیم 😍 قرار ما: 🗓 یکشنبه ٢٠ خرداد ١۴٠٣ ⏰ ساعت ١۵:٠٠-١٧ 🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن…
📷 گزارش تصویری هشتمین شاهنامه خوانی (ادامه قصه سیاوش) - اردیبهشت ١۴٠٣
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #شاهنامه_خوانی #جلسه_هشتم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #شاهنامه_خوانی #جلسه_هشتم
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
کانون ادبی هنری سها
یادآوری⚠️❗️ 📚 مکبث، نمایش و پوشش در اثنای فلسفیدن و مجیزبافیهاست که کودکِ سرخورده ناگاه تاج پادشاهی را از پدر میقاپد و در قامت شاه بالغ اسکاتلند خرامان از دروازه قصر بیرون میآید؛ اما دیری نمیپاید که فر و شکوه رویا رنگِ واقعیت میگیرد... ▪️سرفصل های…
📷 گزارش تصویری برنامه مکبث، نمایش و پوشش - خرداد ١۴٠٣
#حلقهی_ادبی_سها #فلسفه #جوانه #سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌱
#حلقهی_ادبی_سها #فلسفه #جوانه #سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums🌱
Audio
🎙ضبط صوتی و #ویس جلسه مکبث، نمایش و پوشش - بخش اول
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #رادیو_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #رادیو_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
Audio
🎙ضبط صوتی و #ویس جلسه مکبث، نمایش و پوشش - بخش دوم
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #رادیو_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
#سها #جوانه #حلقهی_ادبی_سها #رادیو_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
کانون ادبی هنری سها
🍂کانون ادبی و هنری سُها برگزار می کند: 📚حلقهی ادبی سُها شاهنامهخوانی قصه سیاوش ٧ - ادامه تو این جلسات دانشجوها دور هم مینشینیم و شاهنامه میخونیم و درموردش صحبت میکنیم 😍 قرار ما: 🗓 یکشنبه ٢٠ خرداد ١۴٠٣ ⏰ ساعت ١۵:٠٠-١٧ 🚪دانشکده پزشکی ، انتهای سالن…
سلام به همگی
دوستان این لینک گروه شاهنامهخوانی سها هستش، اگر که دوست دارین بیشتر در جریان جلسات باشین عضو بشین حتما... 😉
https://t.me/+9Bu1Uo3InJ5hODQ8
#جوانه #سها #شعر_خوانی #شاهنامه_خوانی #حلقهی_ادبی_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
دوستان این لینک گروه شاهنامهخوانی سها هستش، اگر که دوست دارین بیشتر در جریان جلسات باشین عضو بشین حتما... 😉
https://t.me/+9Bu1Uo3InJ5hODQ8
#جوانه #سها #شعر_خوانی #شاهنامه_خوانی #حلقهی_ادبی_سها
@Soha_javaneh
@javaneh_tums 🌱
Telegram
شاهنامهخوانی سها
Navid Ahmadi invites you to join this group on Telegram.
اکران مستند رزیدنت - سینماژ
سینماژ | Cinamazh
گفتمان مستند رزیدنت به تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ تالار دانشجو
🔴 بررسی علل ساخت مستند رزیدنت
🔴 نگاهی به ریشه و سبب مشکلات رزیدنتی
🔴 واکاوی کارهای انجام شده در حیطه مورد بحث
🔴 ذکر انگیزه های قابل لمس در جهت تاب آوری در شرایط فوق الذکر
و…
👨💻 @cinemazh_admin
🎬 @cinamazh
🌱 @javaneh_tums
📸 instagram
🔴 بررسی علل ساخت مستند رزیدنت
🔴 نگاهی به ریشه و سبب مشکلات رزیدنتی
🔴 واکاوی کارهای انجام شده در حیطه مورد بحث
🔴 ذکر انگیزه های قابل لمس در جهت تاب آوری در شرایط فوق الذکر
و…
👨💻 @cinemazh_admin
🎬 @cinamazh
🌱 @javaneh_tums
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes -قسمت یازدهم
چایی
#فرناز_رنجبر
دانشجوی پزشکی ورودی 96 دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_یازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
چایی
#فرناز_رنجبر
دانشجوی پزشکی ورودی 96 دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_یازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam