کانال تخصصی روان‌شناسی متوسطه2
931 subscribers
529 photos
67 videos
227 files
444 links
♨️کانالی برای دبیران و دانش آموزان♨️

انتشارات مشاوران آموزش🌱
ناشر تخصصی علوم«انسانی» و دروس «عمومی»
👤عسل ریحانی
@Reyhanimoshaveran 09057145088
سایت خریدکتابهای آموزشی با تخفیف:
http://rotbesaz.moshaveranpub.co
Download Telegram
در چند پست می خواهیم بپردازیم به رشته #روان_شناسی که آرزوی خیلی از ما انسانی هاست! 😊

از زبان یک روان شناس برجسته
دکتر بهزاد چاوشی
"دکترای تخصصی روان درمانی و روان شناس بالینی"
تو رشته ما کار یاد گرفتن و مهارت پیدا کردن یه جورایی مثل چالش کای هوگیو یا همون قاعده راهبه های ژاپنیه(بهتون توصیه میکنم راجب این چالش که درباره سرسختی ذهنی و تعهد است بخونید.)
تقریباً تو دانشگاه چیزی یاد نمی گیرید جز یه مشت تئوری تاریخ گذشته و یه سری استاد که به ندرت آدم حسابی میشه توشون پیدا کرد. بگذریم، وقتی میرفتم مرکز مشاوره دانشگاه تا دانشجو های مراجعه‌ کننده به اون مرکز رو ببینم تقریباً هیچی بلد نبودم و یه مشت حرف مفت تحویل بندگان خدا میدادم. یه دوربین هندی کم سونی داشتم، برای اینکه بتونم کیفیت کار و قدرت تشخیص ام رو بالا ببرم تصمیم گرفتم از مراجعانم با اجازه کتبی فیلم بگیرم. بعد از جلسه تازه کار من شروع می‌شد، بارها و بارها فیلم ها رو بازبینی می کردم، ده بار بیست بار و حتی سی بار می شد فیلم هارو بالا پایین می کردم تا بفهمم گره کار طرف کجاست! خیلی وقت ها هم هیچی به هیچی! کلاً فرآیند ناکام کننده ای بود برام...
یهو یه فکر جدید زد به سرم، چرا فیلم جلساتم رو همکلاسی و استادام و مابقی همکارام نبینن؟! چرا نظر اونا رو کنار خودم نداشته باشم؟ اومدم تو دانشگاه همه رو تو جلسه ژورنال کلاب جمع کردم و فیلمام رو پخش کردم، ولی شاید باورتون نشه به جز چند تا کامنت خوب، همگی به جای نقد علمی، حرفشون این بود که چرا صندلی ات نزدیک مراجعه کننده خانومه😕حالا بیا بهشون بگو که آقا جان مجبورم صندلیم 10 سانتی متر نزدیک مراجع باشه تا تو فیلم هر دومون باشیم. خلاصه، در نهایت تصمیم گرفتم ازاستادای خارجی استفاده کنم، با بد بختی فیلمام رو زیر نویس خارجی می کردم و واسه این و اون می فرستادم تا یکی پیدا بشه جواب پرسشام رو بده. دریغ از یک پاسخ! پس هیچ چاره ای واسم نمی موند تا خودم برم جلو...
مدام رفتم این ورکشاپ(کارگاه) اون ورکشاپ ولی تا یه جایی برام خوب بود ولی از یه جا دیگه مطالب تکراری و سطحی به نظرم میومدن. همه این ها رو شما در برهه ای در نظر بگیرید هم دانشجو ام، هم باید کار کنم، هم ازدواج کردم، اوضاع و احوال خونه و خانواده رو به راه نیست تا اینکه یه روز صبح از خواب پا میشم و به گوشی مهشید(همسرم) از دانشگاه من زنگ میزنن که آقای چاوشی من فلانی هستم از معاونت آموزشی دانشگاه علوم بهزیستی! در جلسه امروز کمیسیون آموزشی دانشگاه، تصمیم به اخراج شما گرفته شده چراکه از ددالین(موعد مقرر) تصویب پروپوزال دکتراتون یه سالی گذشته! من پوکیدم! پاهام شل شده بود و نفسم از شنیدن این خبر بالا نمیومد. بماند که چه قدر دوندگی کردم تا بالاخره بهم فرصت مجدد دادن و من سال 94 دکترام رو طی یه مدت هفت ساله دفاع کردم و فارغ‌التحصیل شدم. سال 81 وارد دانشگاه‌ شدم و سال 94 اومدم بیرون!

#هنر_مبارزه و #جنگیدن برای #زندگی
@psychology_moshaveran
کانال تخصصی روان‌شناسی متوسطه2
#مصاحبه_با_وحید_تمنا #فلسفۀ_آموزشِ برابر ریشه در جوامع #سوسیالیتی دارد که افراد از فرصت‌ها و شرایط یکسان برخوردارند و رقابت معنایی ندارد، ولی در جامعۀ ما فلسفۀ آموزش به گونه‌ای دیگر است. جامعة ما که جامعه‌ای رو به #توسعه است، اساساً نیازمند #رقابت برای…
#مصاحبه_با_وحید_تمنا

شما چه پیشنهادی برای سوق دادن دانش‌آموزان #علاقه‌مند و #نخبه به سمت علوم انسانی دارید؟
💢اولین کار این است که « #احساس_ارجمندی » نسبت به رشتة علوم انسانی در #دانش‌آموزان علوم انسانی و در #دبیران علوم انسانی ایجاد کنیم. یعنی فضایی درست کنیم که دانش‌آموز علوم انسانی نسبت به رشتة خودش، احساس خوش و احساس عزت و ارج داشته باشد. این #مهم‌ترین کار است.
دومین کار این است که به « #غایت رشتة علوم انسانی» را برای جامعه مطرح کنیم. منظور از این غایت، « #توسعه و #پیشرفتی است که کشور با علوم انسانی به دست خواهد آورد.» این واقعیت که هیچ کشوری قدم در مسیر توسعه و پیشرفت نمی‌گذارد مگر این که علوم انسانی آن کشور، #جدی گرفته شود، اصلی است که باید بارها و بارها در مورد آن حرف زد.
💢سوم آشنایی #جامعه با علوم انسانی است. ما در راستای آشنایی بیشتر دانش‌آموزان و معلمان و حتی عموم مردم با علوم انسانی، با همکاری « #مرکز_ترویج_علوم_انسانی» کتابچه‌ای را تالیف کرده‌ایم که رشته‌های گوناگون و فرصت‌های شغلی علوم انسانی را معرفی می‌کند. این نوع کتاب‌ها باید توسط ناشران مختلف نیز نوشته شود تا مقدار محتوا در جامعه در مورد علوم انسانی افزایش یابد.
چرا که اطلاعات و داده‌ها در مورد ماهیت و کاربرد علوم انسانی به قدری اندک است که بسیاری از دانش‌آموزان از رشته‌های گوناگون علوم انسانی و جزئیات آن بی‌اطلاع و ناآگاه‌اند و در نتیجه کمتر پیش می‌آید که دانش‌آموزی آگاهانه این حوزه را انتخاب نماید.
این آگاه‌سازی بی شک یک روزه محقق نمی‌شود ولی در #بلندمدت و با #برنامه‌ریزی و انتقال داده‌های مفید و کاربردی به عموم مردم، می‌توان از این ناآگاهی کاست. #دانش‌آموزان باید بدانند که برخی از دانش‌آموزانی که زمانی به علت فضای مهندسی و تجربی‌زدۀ زمان از علوم انسانی دور شدند، نهایتاً در مقاطع بالاتر به علاقۀ اصلی خود روی آوردند.

🔰و در آخر: آیا از اینکه به دنیای علوم انسانی وارد شدید و در این حوزه به فعالیت جدی پرداختید احساس رضایت می‌‌کنید؟
گفتم که من از همان ابتدا نمی‌توانستم وحید تمنا را در قالب یک مهندس تصور کنم. از همان زمان من مطالعه و اشتیاق بسیاری در حوزۀ #علوم_انسانی و به ویژه #ادبیات داشتم.
به نظر من احساس رضایت از رشتۀ تحصیلی در درجۀ اول اهمیت است و پس از آن می‌توان به شغل و… فکر کرد.

من به شخصه #کارم با #زندگی و #علایقم در تناقض نیست، به بیان دیگر برخلاف بسیاری از آدم‌ها که پس از به پایان رسیدن زمان کاری، زندگی و علایق خود را شروع می‌کنند، من در زمان کارم زندگی می‌کنم.

من همین‌قدر از کار خود لذت می‌برم که از زندگی شخصی خود، پس به جرأت می‌گویم که از #انتخاب حوزۀ #علوم_انسانی احساس رضایت می‌کنم.
#نمایشگاه_کتاب #مشاوران_آموزش

این بار در #استان_خوزستان

منتظر دیدارتان هستیم😇

📆30 دی ماه الی 5 بهمن ماه #1398

ساعت بازدید:
💢 9 تا 12
💢 16 تا 22

🏢 مکان: اهواز، کیانپارس، محل دائمی نمایشگاه بین المللی خوزستان

#کتاب یعنی #زندگی
#ناشر_تخصصی_علوم_انسانی_و_دروس_عمومی
در چند پست می خواهیم بپردازیم به رشته #روان_شناسی که آرزوی خیلی از ما انسانی هاست! 😊

از زبان یک روان شناس برجسته
دکتر بهزاد چاوشی
"دکترای تخصصی روان درمانی و روان شناس بالینی"
تو رشته ما کار یاد گرفتن و مهارت پیدا کردن یه جورایی مثل چالش کای هوگیو یا همون قاعده راهبه های ژاپنیه(بهتون توصیه میکنم راجب این چالش که درباره سرسختی ذهنی و تعهد است بخونید.)
تقریباً تو دانشگاه چیزی یاد نمی گیرید جز یه مشت تئوری تاریخ گذشته و یه سری استاد که به ندرت آدم حسابی میشه توشون پیدا کرد. بگذریم، وقتی میرفتم مرکز مشاوره دانشگاه تا دانشجو های مراجعه‌ کننده به اون مرکز رو ببینم تقریباً هیچی بلد نبودم و یه مشت حرف مفت تحویل بندگان خدا میدادم. یه دوربین هندی کم سونی داشتم، برای اینکه بتونم کیفیت کار و قدرت تشخیص ام رو بالا ببرم تصمیم گرفتم از مراجعانم با اجازه کتبی فیلم بگیرم. بعد از جلسه تازه کار من شروع می‌شد، بارها و بارها فیلم ها رو بازبینی می کردم، ده بار بیست بار و حتی سی بار می شد فیلم هارو بالا پایین می کردم تا بفهمم گره کار طرف کجاست! خیلی وقت ها هم هیچی به هیچی! کلاً فرآیند ناکام کننده ای بود برام...
یهو یه فکر جدید زد به سرم، چرا فیلم جلساتم رو همکلاسی و استادام و مابقی همکارام نبینن؟! چرا نظر اونا رو کنار خودم نداشته باشم؟ اومدم تو دانشگاه همه رو تو جلسه ژورنال کلاب جمع کردم و فیلمام رو پخش کردم، ولی شاید باورتون نشه به جز چند تا کامنت خوب، همگی به جای نقد علمی، حرفشون این بود که چرا صندلی ات نزدیک مراجعه کننده خانومه😕حالا بیا بهشون بگو که آقا جان مجبورم صندلیم 10 سانتی متر نزدیک مراجع باشه تا تو فیلم هر دومون باشیم. خلاصه، در نهایت تصمیم گرفتم ازاستادای خارجی استفاده کنم، با بد بختی فیلمام رو زیر نویس خارجی می کردم و واسه این و اون می فرستادم تا یکی پیدا بشه جواب پرسشام رو بده. دریغ از یک پاسخ! پس هیچ چاره ای واسم نمی موند تا خودم برم جلو...
مدام رفتم این ورکشاپ(کارگاه) اون ورکشاپ ولی تا یه جایی برام خوب بود ولی از یه جا دیگه مطالب تکراری و سطحی به نظرم میومدن. همه این ها رو شما در برهه ای در نظر بگیرید هم دانشجو ام، هم باید کار کنم، هم ازدواج کردم، اوضاع و احوال خونه و خانواده رو به راه نیست تا اینکه یه روز صبح از خواب پا میشم و به گوشی مهشید(همسرم) از دانشگاه من زنگ میزنن که آقای چاوشی من فلانی هستم از معاونت آموزشی دانشگاه علوم بهزیستی! در جلسه امروز کمیسیون آموزشی دانشگاه، تصمیم به اخراج شما گرفته شده چراکه از ددالین(موعد مقرر) تصویب پروپوزال دکتراتون یه سالی گذشته! من پوکیدم! پاهام شل شده بود و نفسم از شنیدن این خبر بالا نمیومد. بماند که چه قدر دوندگی کردم تا بالاخره بهم فرصت مجدد دادن و من سال 94 دکترام رو طی یه مدت هفت ساله دفاع کردم و فارغ‌التحصیل شدم. سال 81 وارد دانشگاه‌ شدم و سال 94 اومدم بیرون!

#هنر_مبارزه و #جنگیدن برای #زندگی
@psychology_moshaveran
#خواندنی
#روان_شناس_بالینی

💎 #زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است...

ایجاد #تغییرات_مثبت در خود و #اصلاح و #بهبود وضعیت زندگی، یکی از خواست های دائمی انسان بوده و هست. واقعیت این است که تغییر از وضعیت موجود به #وضعیت_مطلوب، امری است بسیار #ساده ولی #نه_آسان!

دقت داشته باشید که #تفاوت زیادی بین"ساده" بودن کاری و "آسان" بودن آن کار وجود دارد.
از این رو معتقدم هر نوع تغییر در زندگی شخصی و خانوادگی امری است "ساده" ولی این تغییر به "آسانی" صورت نمی گیرد بلکه نیازمند به کارگیری #عوامل_درونی بسیاری است.

🌴به عنوان مثال:
مسئله اضافه وزن را درنظر بگیرید کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام و سلامت جسمانی امری "ساده" است:

۱- مصرف غذای سالم و متناسب

۲- اجتناب از غذای پرچرب و ناسالم

۳- ورزش و فعالیت بدنی مستمر و منظم

همه ی ما اين موارد را میدانیم ولی به کار بستن آن کار "آسانی" نیست به همین دلیل از تغییر اجتناب میکنیم.

دو واقعیت مهم در خصوص #تغییر وجود دارد:

۱-هیچ کس نمیتواند فرد دیگری را تغییر دهد.

معلمان، مربیان، رهبران و...تنها میتوانند اطلاعات لازم، محیط مناسب ، انگیزه و تشویق را در وجود ما ایجاد کنند ولی آنها عاملی برای تغییر نیستند و این خود فرد هست که باید تغییر را شروع کند.

۲- برای ایجاد تغییر اکثر افراد نیاز دارند "شیوه ی #نگرش" و " #برداشت" خود را به طور جدی مورد #باز_بینی و تجدید نظر قرار دهند

🌴به عنوان مثال: 🐦
کبوتری مرتب لانه‌اش را عوض می کرد، چون بوی بد شدیدی را که پس از مدتی در آشیانه اش میپیچید نمیتوانست تحمل کند. روزی از ناراحتی پیش کبوتر سالخورده و با تجربه ای رفت و به تلخی از مشکل خود شکایت کرد و کبوتر سالخورده به او گفت: آن چیزی را که باید تغییر دهی #رفتار و #کردارت است تو عادت داری همان جایی که غذا میخوری ، مدفوع کنی.



پس هنگامی که ما #اندیشیدنمان را تغییر دهیم رفتار و درنتیجه #سرنوشتمان را #تغییر می دهیم.



📚 زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است
دکتر علی صاحبي

@psychology_moshaveran
👤 زمزمه‌های یک روانشناس
#علوم_انسانی

🖌 آغاز
سال آخر دبیرستان بود. برای کنکور آماده می‌شد. یک روز در حین قدردانی از حسن‌نیت یکی از بستگان نزدیکش که برای او آرزوی موفقیت ‌می‌کرد، متوجه گفتگویی شد که در #درونش جریان داشت. او از فرد مقابل تشکر می‌کرد، اما محتوای آنچه در ذهنش می‌گذشت، متفاوت با آن چیزی بود که بر زبان می‌آورد. #گفتار_درونی او حاکی از #ناامیدی و ناباوری نسبت به #موفقیت خود بود و شرایط حاکم بر زندگی‌اش را در آن مؤثر می‌دانست.

💢 زمزمه‌ها
روزها گذشت، اما او همچنان به آن روز و به آنچه در درونش می‌گذشت، فکر می‌کرد پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده بود که به زبان، چیزی و در دل، چیز دیگری می‌گفت، اما چرا این‌بار، این موضوع تا این حد برایش #اهمیت پیدا کرده بود؟

در ذهنش #معادلۀ مبهمی در حال شکل‌گیری بود و او چیزی از آن سر در نمی‌آورد. روزهای اول، تلاشش بر تأیید تأثیر شرایط زندگی در آنچه از دست داده و آنچه در آینده از دست خواهد داد، صرف شد و بارها و بارها، شکست‌های خود را مرور کرد و بر آنها تأسف خورد.
شاید با این کار در ‌#جستجوی مقصری بود تا شکست‌های احتمالی آیندۀ خود را به آن نسبت دهد. اما این دست از #تلاش‌ها نیز، چیزی از #ابهام جاری ذهنش کم نکرد.
موضوع پیش‌آمده، او را بیش از پیش به آنچه در #درونش جریان داشت مشغول ‌ساخته بود و وادارش می‌کرد، محتویات ذهنی خود را بارها و بارها #مرور کند.

🔝 ماه‌ها گذشت و در این مدت، #کاویدن #اندیشه‌هایش به عادتی تبدیل شد که به تدریج به #تحولی_بزرگ در زندگی‌اش انجامید سرآغاز این تحول اما روزی بود که در جمع دوستانش سرگرم گفت‌وگو بودند که ناگهان یکی از آنان به هوا پرید و فریاد زد: «فکر من بود، فکر خودم بود».
❇️ با شنیدن این جمله‌ها، واژه‌ها در ذهن او به رقص درآمدند و پی‌درپی تکرار شدند: « #فکر_من، فکر خودم، من» همه چیز به سرعت اتفاق افتاد و پیش از اینکه او فرصت فکر کردن بیابد، ناگاه #درونش از #تلاطم باز ایستاد و قفل ذهنش گشوده شد و #دورنمای روشنی را در مقابل او نمایان ساخت.

🔅 اینک در طی مسیری طولانی، که عبور از آن چندان هم آسان نبود، #خالق_افکارش را یافته بود خالقی که کسی جز
#خود_او نبود اما درک این موضوع، یک فهم ساده نبود، بلکه عامل ایجاد #دانشی بود که به #تحول او منجر شد رسیدن به این مرحله، چند سال طول کشید. او دانشجوی ترم پنجم بود و حالا دیگر می‌دانست که #منشأ بیشتر گرفتاری‌هایش، #افکار خودش است و #درون‌نگری، تنها کانالی است که از طریق آن به #خودشناسی و در نهایت #تغییر_افکار و #رفتارش دست خواهد یافت. از این رو #تلاش خود را با #تغییر نگرشش نسبت به #نقش_خود در #زندگی‌ آغاز کرد.

💢 سرانجام
او که تا آن زمان، نقش چندانی برای خود قائل نبود، باید یاد می‌گرفت که به #گفتار_درونی‌اش گوش دهد و با تغییر آن، #مسئولیت_شکست‌ها و #پیروزی‌های خود را بپذیرد. البته انجام این کار اصلاً آسان نبود و در این راه، با ُفت و #خیزهای زیادی مواجه شد، اما به‌تدریج از عهدۀ آن برآمد، تا جایی که امروز وقتی کسی برای او آرزوی موفقیت می‌کند، هم‌زمان با #تشکر و قدردانی از او، آنچه بر زبان ذهنش جاری می‌شود، جمله‌ای نیست جز این که «آینده‌ای موفق را برای خود رقم خواهم زد.»

#شبنم_جلیلی_منجیلی

📚منبع:
مقدمۀ کتاب روانشناسی کنکور

@psychology_moshaveran
#خواندنی
#روان_شناس_بالینی

💎 #زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است...

ایجاد #تغییرات_مثبت در خود و #اصلاح و #بهبود وضعیت زندگی، یکی از خواست های دائمی انسان بوده و هست. واقعیت این است که تغییر از وضعیت موجود به #وضعیت_مطلوب، امری است بسیار #ساده ولی #نه_آسان!

دقت داشته باشید که #تفاوت زیادی بین"ساده" بودن کاری و "آسان" بودن آن کار وجود دارد.
از این رو معتقدم هر نوع تغییر در زندگی شخصی و خانوادگی امری است "ساده" ولی این تغییر به "آسانی" صورت نمی گیرد بلکه نیازمند به کارگیری #عوامل_درونی بسیاری است.

🌴به عنوان مثال:
مسئله اضافه وزن را درنظر بگیرید کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام و سلامت جسمانی امری "ساده" است:

۱- مصرف غذای سالم و متناسب

۲- اجتناب از غذای پرچرب و ناسالم

۳- ورزش و فعالیت بدنی مستمر و منظم

همه ی ما اين موارد را میدانیم ولی به کار بستن آن کار "آسانی" نیست به همین دلیل از تغییر اجتناب میکنیم.

دو واقعیت مهم در خصوص #تغییر وجود دارد:

۱-هیچ کس نمیتواند فرد دیگری را تغییر دهد.

معلمان، مربیان، رهبران و...تنها میتوانند اطلاعات لازم، محیط مناسب ، انگیزه و تشویق را در وجود ما ایجاد کنند ولی آنها عاملی برای تغییر نیستند و این خود فرد هست که باید تغییر را شروع کند.

۲- برای ایجاد تغییر اکثر افراد نیاز دارند "شیوه ی #نگرش" و " #برداشت" خود را به طور جدی مورد #باز_بینی و تجدید نظر قرار دهند

🌴به عنوان مثال: 🐦
کبوتری مرتب لانه‌اش را عوض می کرد، چون بوی بد شدیدی را که پس از مدتی در آشیانه اش میپیچید نمیتوانست تحمل کند. روزی از ناراحتی پیش کبوتر سالخورده و با تجربه ای رفت و به تلخی از مشکل خود شکایت کرد و کبوتر سالخورده به او گفت: آن چیزی را که باید تغییر دهی #رفتار و #کردارت است تو عادت داری همان جایی که غذا میخوری ، مدفوع کنی.



پس هنگامی که ما #اندیشیدنمان را تغییر دهیم رفتار و درنتیجه #سرنوشتمان را #تغییر می دهیم.



📚 زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است
دکتر علی صاحبي

@psychology_moshaveran