#مدیتیشن_هوشیاریتان_را_آزاد_می‌کند.
#نفس (Ego) شما مجموعه‌ای از افکار است که جهان شما را شکل می‌دهند. درست مانند یک اتاق آشنا که از افکار ساخته شده و شما جهانتان را از طریق پنجره آن نمی‌بینید.
شما در اتاقتان احساس #امنیت می‌کنید اما به دلیل آنکه می‌ترسید پای خود را از آن بیرون بگذارید، درست مثل یک #زندان است.
این نفس شماست که #هدایت‌تان می‌کند. شما معتقدید که به فکری خاص به منظور زنده ماندن نیاز دارید در حالیکه حقیقت اینست که نفس‌تان شما را از طریق ترس از دست دادن #هویت_کنترل می‌کند.
زمانی که می‌خواهید این افکار را رها کنید اینطور برای‌تان به نظر می‌رسد که هویت‌تان در حال #نابودیست و به همین خاطرست که به آنها می‌چسبید .
#انتخاب دیگری وجود دارد، نیازی نیست به منظور رهایی از نفس آن را نابود کنید بلکه می‌توانید این اتاق آشنا را #حفظ کنید تا هر موقع که نیاز داشتید از آن بهره ببرید و می‌توانید آزادانه بیایید و بروید.
در ابتدا باید بدانید که شما #بی‌نهایت بیشتر از اتاق نفسی هستید که برای خود قائلید. به محض #درک آن می‌توانید زندان نفس را به خانه خود تبدیل کنید.
وقتی که هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوید را در نظر بگیرید . ساعت زنگ می‌زند، شما بیدار می‌شوید، کمی #تمرکز می‌کنید تا بفهمید صدای زنگ ساعت است و سپس می‌روید سراغش که آن را خاموش کنید.
#جریان_افکارتان چیزی شبیه به این را شکل می‌دهند: وقت بیدار شدنه، جام گرمه می‌تونم ده دقیقه بیشتر بخوابم اه یادم رفت ظرفها رو دیشب بشورم. اه دهنم خیلی بد طعمه. هنوز می‌تونم ده دقیقه بیشتر بخوابم. داشتم چه خوابی می‌دیدم؟ چه کسی تو خوابم بود!؟ فکر کنم بیرون خیلی گرمه! چقدر گرسنه‌ام باید پاشم صبحونه بخورم کاش می‌شد کل روز رو می‌خوابیدیم ...!
#فکر_پشت_فکر با سرعتی مثل مته برقی. فکر در مورد چیزی که می‌شنوید، طعمی که حس می‌کنید، بویی که حس می‌کنید، چیزی که به یاد می‌آورید، برنامه‌ای که دارید. همینطور #ادامه می‌یابد.
رودخانه خروشانی از #افکار که درون‌تان جریان دارد: " فکر در مورد من، فکر در مورد من، من، من، من ، اول من ... " و این در تمام طول روز جریان دارد تا اینکه دوباره بخوابید .
شما کاملا #تحت_کنترل_حواس و افکارتان هستید. آلارم به صدا در میاد و حواس و هوشیاری شما را به خود معطوف می‌کند، اما "شما" گوشتان نیستید که صدا را می‌شنود.
شما #هوشیاری هستید که برای شنیدن به گوشتان تبدیل می‌شوید. مثل لحظه‌ای که در حال خواندن مطلبی جذاب هستید و متوجه ورود فرد دیگری به اتاق نمی‌شوید. صدای ورود آنها به اتاق پروسه شنیداری شما را تحریک می‌کند اما به دلیل اینکه شما مشغول خواندن و فکر کردن هستید، چیزی نمی‌شنوید.
نه تنها شما گوشی که بوسیله آن می‌شنوید نیستید، بلکه شما هیچ یک از دیگر حواستان نیستید. شماچشمی که با آن می‌نگرید، بینی که با آن می‌بویید، زبانی که با آن می‌چشید و پوستی که با آن لمس می‌کنید نیستید.
تنها افکارتان باقی می‌ماند.اینجا است که اکثر مردم نمی‌توانند #بگریزند. کسانی که خودشان را با افکارشان می‌شناسند نمی‌توانند هوشیاری محض را از افکاری که وسیله‌ای برای آن هستند #تمیز دهند .
#مراقبه یا مدیتیشن این اجازه را به شما می‌دهد تا بتوانید این شناسایی را میان هوشیاری و افکارتان براحتی انجام دهید.
#هوشیاری شما کاملا جدای از افکار و حواستان می‌باشد. شما می‌توانید بجای آنکه اجازه دهید هوشیاریتان با هر حس، #تاثیر و فکری به سمتی کشیده شود، آزادانه هوشیاریتان را به هرجایی که می‌خواهید هدایت کنید.
👈 مدیتیشن هوشیاریتان را آزاد می‌کند.💯
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife
#مدیتیشن_هوشیاریتان_را_آزاد_می‌کند.
#نفس (Ego) شما مجموعه‌ای از افکار است که جهان شما را شکل می‌دهند. درست مانند یک اتاق آشنا که از افکار ساخته شده و شما جهانتان را از طریق پنجره آن نمی‌بینید.
شما در اتاقتان احساس #امنیت می‌کنید اما به دلیل آنکه می‌ترسید پای خود را از آن بیرون بگذارید، درست مثل یک #زندان است.
این نفس شماست که #هدایت‌تان می‌کند. شما معتقدید که به فکری خاص به منظور زنده ماندن نیاز دارید در حالیکه حقیقت اینست که نفس‌تان شما را از طریق ترس از دست دادن #هویت_کنترل می‌کند.
زمانی که می‌خواهید این افکار را رها کنید اینطور برای‌تان به نظر می‌رسد که هویت‌تان در حال #نابودیست و به همین خاطرست که به آنها می‌چسبید .
#انتخاب دیگری وجود دارد، نیازی نیست به منظور رهایی از نفس آن را نابود کنید بلکه می‌توانید این اتاق آشنا را #حفظ کنید تا هر موقع که نیاز داشتید از آن بهره ببرید و می‌توانید آزادانه بیایید و بروید.
در ابتدا باید بدانید که شما #بی‌نهایت بیشتر از اتاق نفسی هستید که برای خود قائلید. به محض #درک آن می‌توانید زندان نفس را به خانه خود تبدیل کنید.
وقتی که هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوید را در نظر بگیرید . ساعت زنگ می‌زند، شما بیدار می‌شوید، کمی #تمرکز می‌کنید تا بفهمید صدای زنگ ساعت است و سپس می‌روید سراغش که آن را خاموش کنید.
#جریان_افکارتان چیزی شبیه به این را شکل می‌دهند: وقت بیدار شدنه، جام گرمه می‌تونم ده دقیقه بیشتر بخوابم اه یادم رفت ظرفها رو دیشب بشورم. اه دهنم خیلی بد طعمه. هنوز می‌تونم ده دقیقه بیشتر بخوابم. داشتم چه خوابی می‌دیدم؟ چه کسی تو خوابم بود!؟ فکر کنم بیرون خیلی گرمه! چقدر گرسنه‌ام باید پاشم صبحونه بخورم کاش می‌شد کل روز رو می‌خوابیدیم ...!
#فکر_پشت_فکر با سرعتی مثل مته برقی. فکر در مورد چیزی که می‌شنوید، طعمی که حس می‌کنید، بویی که حس می‌کنید، چیزی که به یاد می‌آورید، برنامه‌ای که دارید. همینطور #ادامه می‌یابد.
رودخانه خروشانی از #افکار که درون‌تان جریان دارد: " فکر در مورد من، فکر در مورد من، من، من، من ، اول من ... " و این در تمام طول روز جریان دارد تا اینکه دوباره بخوابید .
شما کاملا #تحت_کنترل_حواس و افکارتان هستید. آلارم به صدا در میاد و حواس و هوشیاری شما را به خود معطوف می‌کند، اما "شما" گوشتان نیستید که صدا را می‌شنود.
شما #هوشیاری هستید که برای شنیدن به گوشتان تبدیل می‌شوید. مثل لحظه‌ای که در حال خواندن مطلبی جذاب هستید و متوجه ورود فرد دیگری به اتاق نمی‌شوید. صدای ورود آنها به اتاق پروسه شنیداری شما را تحریک می‌کند اما به دلیل اینکه شما مشغول خواندن و فکر کردن هستید، چیزی نمی‌شنوید.
نه تنها شما گوشی که بوسیله آن می‌شنوید نیستید، بلکه شما هیچ یک از دیگر حواستان نیستید. شماچشمی که با آن می‌نگرید، بینی که با آن می‌بویید، زبانی که با آن می‌چشید و پوستی که با آن لمس می‌کنید نیستید.
تنها افکارتان باقی می‌ماند.اینجا است که اکثر مردم نمی‌توانند #بگریزند. کسانی که خودشان را با افکارشان می‌شناسند نمی‌توانند هوشیاری محض را از افکاری که وسیله‌ای برای آن هستند #تمیز دهند .
#مراقبه یا مدیتیشن این اجازه را به شما می‌دهد تا بتوانید این شناسایی را میان هوشیاری و افکارتان براحتی انجام دهید.
#هوشیاری شما کاملا جدای از افکار و حواستان می‌باشد. شما می‌توانید بجای آنکه اجازه دهید هوشیاریتان با هر حس، #تاثیر و فکری به سمتی کشیده شود، آزادانه هوشیاریتان را به هرجایی که می‌خواهید هدایت کنید.
👈 مدیتیشن هوشیاریتان را آزاد می‌کند.💯
👇🏻
@PsychollogyForLife
https://www.instagram.com/PsychollogyForLife