Forwarded from جامعهشناسی
📝 نخستی ها و سرشت #انسان
@IranSociology
اگر این فرصت به توماس #هابز داده می شد که دست به طراحی حیوانی بزند که گویای تاریک ترین عقاید او درباره ی سرشتِ انسان باشد، حتماً چیزی شبیه به یک شامپانزه را طراحی می کرد. به نظر می رسد این میمون منعکس کننده ی تمام نظریه های ترسناک هابز در مورد ناپاکیِ ذاتیِ انسان است. گزارش شده که شامپانزه ها شیفته ی قدرت، حسادت جنسی، خشونت، فریب دادن و پرخاشگری هستند. قتل، جنگ های سازمان یافته بین
گروه ها، تجاوز جنسی و بچه کشی در رفتارهایشان مشهود است. زمانی که این گزارش ها میمون قاتل « در دهه ی 1960 منتشر شد، نظریه پردازان به سرعت نظریه ی را در مورد » خاستگاه انسان پیش کشیدند. نخستی شناس هایی همچون ریچارد ورنگام و دِیل پترسون
این نظریه ی شیطانی را در عبارات خشنی خلاصه کرده و رفتار شامپانزه ها را گواهی بر خشونتِ شامپانزه ای زمینه ساز جنگ « : عطشِ انسان کهن به خشونت و خونریزی دانستند انسان هاست و انسان های کنونی میراث دارانِ این سرشت مرگ بارِ 5 میلیون ساله هستند».
پیش از آنکه شامپانزه ها به عنوان بهترین مدل زنده برای توضیحِ رفتار انسان های کهن شناخته شوند، خویشاوند بسیار دورتری به نام بابون های ساوانا این جایگاه را در اختیار داشتند. اما زمانی که مشخص شد آنها فاقد برخی از ویژگی های اساسی انسان مثل شکار گروهی، استفاده از ابزار، جنگ های سازمان یافته و قدرت طلبی هستند، مدل بابونی کنار گذاشته شد. عصب شناس رابرت ساپولسکی که مطالعات زیادی را بر روی رفتار بابون ها انجام داده می گوید: «اگر بابون ها ذره ای خویشتن داری داشتند، دلشان می خواست مثل شامپانزه ها باشند».
پس شاید تعجب برانگیز نباشد که بسیاری از دانشمندان تصور می کنند انسان ها تنها با ذره ای خویشتن داری کمتر مثل شامپانزه ها خواهند بود. تاکید فراوان بر شامپانزه هنگام بررسی سرشت انسان در اواخر قرن بیستم، شاید چندان هم بیراه نباشد... وحشیگری زیرکانه ای که شامپانزه ها از خود نشان می دهند و نیز بی رحمی شرم آوری که بخش اعظمی از تاریخ بشر را پر کرده است، ظاهراً مهر تاییدی بر گفته های هابز هستند. مگر آنکه این نوع نگاه توسط دیدگاهی قوی تر و عمیق تر به عقب رانده شود.
منبع: ریان، کریستوفر؛ جفا، ساسیلدا / سرشت جنسی انسان از ماقبل #تاریخ تا امروز
—------—
💢 #زیستجامعهشناسی (به انگلیسی: #Sociobiology ) مبحث علمی بررسی رفتارهای جانوران (و انسان) با فرض پدید آمدن آنها در طی روند فرگشتی گونهها است. این دانش تلاش میکند تا چرایی پدید آمدن رفتارهای گوناگون در جانوران را از دیدگاه فرگشتی توضیح دهد. به عنوان شاخهای از زیستشناسی که با رفتارهای اجتماعی سر و کار دارد، زیستجامعهشناسی در خود شامل کردارشناسی، انسانشناسی، فرگشت، جانورشناسی،باستانشناسی، ژنتیک جمعیت، و دیگر شاخههای علمی است. در زمینه بررسی رفتارهای اجتماعی انسان، زیستجامعهشناسی به مباحث انسانشناسی داروینی،بومشناسی رفتاری انسان، و روانشناسی فرگشتی بسیار نزدیک میشود.
از جمله رفتارهایی که در دانش زیستجامعهشناسی مورد بررسی قرار میگیرند میتوان به الگوهای جفتیابی، درگیریهای قلمرویی، شکار گلهای، و زندگی لانهای درحشرات اشاره کرد. زیستجامعهشناسی بر این پایه استوار است که همان گونه که فشار انتخاب طبیعی باعث میشود تا جانوران روشهای سودمندی برای سازگاری با محیط اطرافشان بیابند، این فشار باعث شکلگیری رفتارهای سودمند اجتماعی جانوران در برخورد با اعضای گروه خود و دیگر گونهها نیز شد.
مهمترین کتاب منتشر شده در زمینهٔ این دانش،زیستجامعهشناسی: تلفیق نوین اثر ادوارد او ویلسون بود که در سال ۱۹۷۵ چاپ شد. ویلسون خود واژه «زیستجامعهشناسی» را برای نخسین بار به کار برد.
#فرگشت #ساختارگرایی #جبرگرایی
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
@IranSociology
اگر این فرصت به توماس #هابز داده می شد که دست به طراحی حیوانی بزند که گویای تاریک ترین عقاید او درباره ی سرشتِ انسان باشد، حتماً چیزی شبیه به یک شامپانزه را طراحی می کرد. به نظر می رسد این میمون منعکس کننده ی تمام نظریه های ترسناک هابز در مورد ناپاکیِ ذاتیِ انسان است. گزارش شده که شامپانزه ها شیفته ی قدرت، حسادت جنسی، خشونت، فریب دادن و پرخاشگری هستند. قتل، جنگ های سازمان یافته بین
گروه ها، تجاوز جنسی و بچه کشی در رفتارهایشان مشهود است. زمانی که این گزارش ها میمون قاتل « در دهه ی 1960 منتشر شد، نظریه پردازان به سرعت نظریه ی را در مورد » خاستگاه انسان پیش کشیدند. نخستی شناس هایی همچون ریچارد ورنگام و دِیل پترسون
این نظریه ی شیطانی را در عبارات خشنی خلاصه کرده و رفتار شامپانزه ها را گواهی بر خشونتِ شامپانزه ای زمینه ساز جنگ « : عطشِ انسان کهن به خشونت و خونریزی دانستند انسان هاست و انسان های کنونی میراث دارانِ این سرشت مرگ بارِ 5 میلیون ساله هستند».
پیش از آنکه شامپانزه ها به عنوان بهترین مدل زنده برای توضیحِ رفتار انسان های کهن شناخته شوند، خویشاوند بسیار دورتری به نام بابون های ساوانا این جایگاه را در اختیار داشتند. اما زمانی که مشخص شد آنها فاقد برخی از ویژگی های اساسی انسان مثل شکار گروهی، استفاده از ابزار، جنگ های سازمان یافته و قدرت طلبی هستند، مدل بابونی کنار گذاشته شد. عصب شناس رابرت ساپولسکی که مطالعات زیادی را بر روی رفتار بابون ها انجام داده می گوید: «اگر بابون ها ذره ای خویشتن داری داشتند، دلشان می خواست مثل شامپانزه ها باشند».
پس شاید تعجب برانگیز نباشد که بسیاری از دانشمندان تصور می کنند انسان ها تنها با ذره ای خویشتن داری کمتر مثل شامپانزه ها خواهند بود. تاکید فراوان بر شامپانزه هنگام بررسی سرشت انسان در اواخر قرن بیستم، شاید چندان هم بیراه نباشد... وحشیگری زیرکانه ای که شامپانزه ها از خود نشان می دهند و نیز بی رحمی شرم آوری که بخش اعظمی از تاریخ بشر را پر کرده است، ظاهراً مهر تاییدی بر گفته های هابز هستند. مگر آنکه این نوع نگاه توسط دیدگاهی قوی تر و عمیق تر به عقب رانده شود.
منبع: ریان، کریستوفر؛ جفا، ساسیلدا / سرشت جنسی انسان از ماقبل #تاریخ تا امروز
—------—
💢 #زیستجامعهشناسی (به انگلیسی: #Sociobiology ) مبحث علمی بررسی رفتارهای جانوران (و انسان) با فرض پدید آمدن آنها در طی روند فرگشتی گونهها است. این دانش تلاش میکند تا چرایی پدید آمدن رفتارهای گوناگون در جانوران را از دیدگاه فرگشتی توضیح دهد. به عنوان شاخهای از زیستشناسی که با رفتارهای اجتماعی سر و کار دارد، زیستجامعهشناسی در خود شامل کردارشناسی، انسانشناسی، فرگشت، جانورشناسی،باستانشناسی، ژنتیک جمعیت، و دیگر شاخههای علمی است. در زمینه بررسی رفتارهای اجتماعی انسان، زیستجامعهشناسی به مباحث انسانشناسی داروینی،بومشناسی رفتاری انسان، و روانشناسی فرگشتی بسیار نزدیک میشود.
از جمله رفتارهایی که در دانش زیستجامعهشناسی مورد بررسی قرار میگیرند میتوان به الگوهای جفتیابی، درگیریهای قلمرویی، شکار گلهای، و زندگی لانهای درحشرات اشاره کرد. زیستجامعهشناسی بر این پایه استوار است که همان گونه که فشار انتخاب طبیعی باعث میشود تا جانوران روشهای سودمندی برای سازگاری با محیط اطرافشان بیابند، این فشار باعث شکلگیری رفتارهای سودمند اجتماعی جانوران در برخورد با اعضای گروه خود و دیگر گونهها نیز شد.
مهمترین کتاب منتشر شده در زمینهٔ این دانش،زیستجامعهشناسی: تلفیق نوین اثر ادوارد او ویلسون بود که در سال ۱۹۷۵ چاپ شد. ویلسون خود واژه «زیستجامعهشناسی» را برای نخسین بار به کار برد.
#فرگشت #ساختارگرایی #جبرگرایی
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
این سوال مطرح شده که وقتی دو انسانی که در وحش و انزوا زندگی میکرده اند اولین بار که با یکدیگر روبه رو شوند چه خواهند کرد.
#هابز و #پوندورف و #روسو پاسخ های متفاوتی داده اند.
#پوفندورف بر این باور است که به یکدیگر نزدیک و با هم دوست خواهند شد؛ در مقابل، #هابز میگوید : دشمن یکدیگر می شوند؛ و #روسو میگوید : در سکوت از کنار هم می گذرند.
هرسه جواب هم درست اند هم غلط.
این همان حالتی است که در آن تفاوت غیر قابل محاسبه ای که در گرایش اخلاقی فطری میان افراد وجود دارد نمود پیدا میکند. تفاوت چنان زیاد است که میتوان مسئله ای را که اینجا مطرح شده معیار و ملاک آن گرفت.
زیرا افرادی وجود دارند که دیدن انسانی دیگر بی درنگ احساس دشمنی در آنها به وجود میآورد، چون طبیعت درونی شان بی درنگ بانگ بر میآورد. که : او غير من است!
افراد دیگری هم هستند که چنین منظرهای بلافاصله احساس همدلی را در آنها بیدار می کند؛ طبیعت درونی شان می گوید : او نیز چون من است!
میان این دو نیز درجات بیشماری وجود دارد. این که ما در این مهم ترین موضوع این قدر متفاوتیم مسئلهای بزرگ و یک راز است.
#آرتور_شوپنهاور
#درباب_طبیعت_انسان
((ارادۂ آزاد و تقدیر باوری))
کانال فلسفه | شوپنهاور
✨
#هابز و #پوندورف و #روسو پاسخ های متفاوتی داده اند.
#پوفندورف بر این باور است که به یکدیگر نزدیک و با هم دوست خواهند شد؛ در مقابل، #هابز میگوید : دشمن یکدیگر می شوند؛ و #روسو میگوید : در سکوت از کنار هم می گذرند.
هرسه جواب هم درست اند هم غلط.
این همان حالتی است که در آن تفاوت غیر قابل محاسبه ای که در گرایش اخلاقی فطری میان افراد وجود دارد نمود پیدا میکند. تفاوت چنان زیاد است که میتوان مسئله ای را که اینجا مطرح شده معیار و ملاک آن گرفت.
زیرا افرادی وجود دارند که دیدن انسانی دیگر بی درنگ احساس دشمنی در آنها به وجود میآورد، چون طبیعت درونی شان بی درنگ بانگ بر میآورد. که : او غير من است!
افراد دیگری هم هستند که چنین منظرهای بلافاصله احساس همدلی را در آنها بیدار می کند؛ طبیعت درونی شان می گوید : او نیز چون من است!
میان این دو نیز درجات بیشماری وجود دارد. این که ما در این مهم ترین موضوع این قدر متفاوتیم مسئلهای بزرگ و یک راز است.
#آرتور_شوپنهاور
#درباب_طبیعت_انسان
((ارادۂ آزاد و تقدیر باوری))
کانال فلسفه | شوپنهاور
✨
🔴 کتاب " بهیموت: ساختار و عملکرد ناسیونال سوسیالیسم "
🔵 نوشته فرانتس نویمان
⚫ ترجمه محمدرضا سوداگر
🔹 #فرانتس_لئوپولد_نویمان (۲۳ مه ۱۹۰۰_ ۲ سپتامبر ۱۹۵۴) فعال سیاسی آلمانی-یهودی چپ، نظریه پرداز مارکسیست و وکیل کار بود. او یک دانشمند سیاسی در تبعید بود و برای تجزیه و تحلیل نظری خود از #ناسیونالیسم_سوسیالیسم شناخته شده است. نویمان در سالهای ۱۹۳۶ الی ۱۹۴۲، از اعضای #مکتب_فرانکفورت بود، که در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در آلمان شکل گرفته بود. اعضای برجسته این مکتب عبارت بودند از:
۱. ماکس هورکهایمر (فیلسوف و جامعه شناس)
۲. فردریش پولوک (اقتصاددان)
۳. هربرت مارکوزه (فیلسوف)
۴. هانری گروسمان (اقتصاددان سیاسی)
🔹ظهور جنبش #فاشیستی و نظامهای تک فرمان (#توتالیر) در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در آلمان و ایتالیا، اندیشمندان مسائل اجتماعی را در برابر مسائل حادی چون شرایط اقتصادی و اجتماعی پیدایش فاشیسم، علل پیروزی آن و سقوط جنبش کارگری قرار داد. با پیروزی #سرمایه_داری در کشورهای جهان سوم، شکل های تازه ای از نظامهای دیکتاتوری و شبه فاشیستی در شرف پیدایش و شکل گیری است که خود محصول ترکیب سنتها و میراث حکومتی و فرهنگی این جوامع با رابطه و نظم سرمایه داری وارداتی است. شکل های نوین حکومتهای زورمدار و فاشیستی جهان سوم هرچند از نظر ماهیت و محتوا شباهت بسیاری با نظامهای فاشیستی اروپای غربی دارد، اما از نظر ایدئولوژی، شیوه اعمال حاکمیت و تبلیغات، تفاوتهای زیادی میان آنها دیده میشود. نظامهای فاشیستی کشورهای جهان سوم که ماهیت آنان سرمایه دارانه است، زیر نام مبارزه با #امپریالیسم، دفاع و حفظ حرمت و قداست میراث فرهنگی و معنوی و منافع ملی، حمام خون به پا کرده و حتی از کاربرد سلاحهای شیمیایی برای پیشبرد هدفهای مقدس خود دریغ ندارند.
🔹 #بهیموت، اثر زیبای #فرانتس_نویمان از آثاری است که در زمینه پیدایش و پیروزی فاشیسم آلمان نوشته شده و نویمان در این کتاب می کوشد ریشه های اقتصادی و سیاسی نظامهای تک فرمانی ( #توتالیتاریسم) را در جامعه جدید و شرایط تاریخی آن را در آلمان آشکار کند. او رژیم ناسیونال سوسیالیست آلمان را #نظام_توتالیتاریسم مینامد. این دولت دیکتاتور که بر همه سطوح زندگی و قلمروهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن کشور مسلط شده را بررسی کرده و از آن انتقاد میکند.
🔹 #بهیموت و #لویاتان در آخرت شناسی یهودی-بابلی، نام دو #عفریت است: #بهیموت بر خشکی فرمان می راند و #لویاتان بر دریا، اولی نر است و دومی ماده. جانوران خشکی، بهیموت و دریازیان، لویاتان را همچون خدایگان خود تکریم میکنند و هر دو غولان آشوبند. کسی که #بهیموت و #لویاتان را به همه شناساند، #هابز، فیلسوف انگلیسی بود:
- #لویاتان: تحلیل دولت است که در مقام یک نظام سیاسی اجبار که در آن هنوز هم بقایای حکومت قانون و حقوق فردی حفظ و حراست میشود.
- #بهیموت: یا پارلمان طولانی او که در آن جنگهای داخلی انگلیس در سده هفدهم مورد بحث قرار گرفته؛ بی دولتی، آشوب، بی قانونی و بی نظمی را نشان میدهد.
" ما بر این باوریم که #ناسیونال_سوسیالیسم، بی دولت و آشوبکار و حکومت بی قانونی و هرج و مرج است و یا میخواد بشود. و این نظامی است که حقوق و شان انسان را بلعیده و در صدد است که جهان را با برقراری سلطه توده های غول آسای خشکی به آشوب بکشاند. و از این رو بجاست که نظام ناسیونال سوسیالیست را #بهیموت بنامیم ".
🔹نویمان در مقدمه #بهیموت: سقوط جمهوری وایمار، دلایل پیروزی فاشیسم و سقوط دموکراسی را تشریح میکند. در بخش اول آن الگوی سیاسی ناسیونال سوسیالیسم، به تجریه و تحلیل عمیق تاریخی، اجتماعی و سیاسی جنبه های اصلی نظریه ناسیونال سوسیالیسم از قبیل: دولت توتالیتاریسم (تک فرمان)، حزب و دولت، دولت پیشوایی، اندیشه فرد و... میپردازد و می نویسد:
" ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم بهترین معرفی هدفهای نهایی آن است. رابطه مستقیم و فرصت طلبانه نظریه ناسیونال سوسیالیسم و واقعیت، مستلزم بررسی مشروح این ایدئولوژی است. معمولا باید این تصور را مردود دانست که جامعه شناسی میتواند صحت یا سقم طرز تفکری را با بررسی ریشه های اجتماعی یا با ربط دادن آن به طبقه معینی از جامعه تعیین کند؛ اما در این مورد ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم، باید به روشهای جامعه شناسی تکیه کنیم. راه دیگری برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد، خصوصا که از بیانیه های صریح رهبران ناسیونال سوسیالیست هم چیزی دستگیرمان نمیشود ".
🔹در پشت انبوه اصلاحات ناهمساز، ابتذال ها و نیمه حقیقت ها میتوان مایه اصلی مناسب و تعیین کننده ایدئولوژی را تمیز داد: همه آموزه ها و ارزشهای سنتی را باید دور ریخت، خواه از خردگرایی فرانسوی ریشه گرفته باشد، خواه از ایده آلیسم آلمانی، از تجربه گرایی انگلیسی، یا از عمل گرایی آمریکایی؛ خواه لیبرال باشد، خواه مطلق گرا، دموکراتیک یا سوسیالیست. همه آنها با این هدف ب
🔵 نوشته فرانتس نویمان
⚫ ترجمه محمدرضا سوداگر
🔹 #فرانتس_لئوپولد_نویمان (۲۳ مه ۱۹۰۰_ ۲ سپتامبر ۱۹۵۴) فعال سیاسی آلمانی-یهودی چپ، نظریه پرداز مارکسیست و وکیل کار بود. او یک دانشمند سیاسی در تبعید بود و برای تجزیه و تحلیل نظری خود از #ناسیونالیسم_سوسیالیسم شناخته شده است. نویمان در سالهای ۱۹۳۶ الی ۱۹۴۲، از اعضای #مکتب_فرانکفورت بود، که در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در آلمان شکل گرفته بود. اعضای برجسته این مکتب عبارت بودند از:
۱. ماکس هورکهایمر (فیلسوف و جامعه شناس)
۲. فردریش پولوک (اقتصاددان)
۳. هربرت مارکوزه (فیلسوف)
۴. هانری گروسمان (اقتصاددان سیاسی)
🔹ظهور جنبش #فاشیستی و نظامهای تک فرمان (#توتالیر) در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در آلمان و ایتالیا، اندیشمندان مسائل اجتماعی را در برابر مسائل حادی چون شرایط اقتصادی و اجتماعی پیدایش فاشیسم، علل پیروزی آن و سقوط جنبش کارگری قرار داد. با پیروزی #سرمایه_داری در کشورهای جهان سوم، شکل های تازه ای از نظامهای دیکتاتوری و شبه فاشیستی در شرف پیدایش و شکل گیری است که خود محصول ترکیب سنتها و میراث حکومتی و فرهنگی این جوامع با رابطه و نظم سرمایه داری وارداتی است. شکل های نوین حکومتهای زورمدار و فاشیستی جهان سوم هرچند از نظر ماهیت و محتوا شباهت بسیاری با نظامهای فاشیستی اروپای غربی دارد، اما از نظر ایدئولوژی، شیوه اعمال حاکمیت و تبلیغات، تفاوتهای زیادی میان آنها دیده میشود. نظامهای فاشیستی کشورهای جهان سوم که ماهیت آنان سرمایه دارانه است، زیر نام مبارزه با #امپریالیسم، دفاع و حفظ حرمت و قداست میراث فرهنگی و معنوی و منافع ملی، حمام خون به پا کرده و حتی از کاربرد سلاحهای شیمیایی برای پیشبرد هدفهای مقدس خود دریغ ندارند.
🔹 #بهیموت، اثر زیبای #فرانتس_نویمان از آثاری است که در زمینه پیدایش و پیروزی فاشیسم آلمان نوشته شده و نویمان در این کتاب می کوشد ریشه های اقتصادی و سیاسی نظامهای تک فرمانی ( #توتالیتاریسم) را در جامعه جدید و شرایط تاریخی آن را در آلمان آشکار کند. او رژیم ناسیونال سوسیالیست آلمان را #نظام_توتالیتاریسم مینامد. این دولت دیکتاتور که بر همه سطوح زندگی و قلمروهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن کشور مسلط شده را بررسی کرده و از آن انتقاد میکند.
🔹 #بهیموت و #لویاتان در آخرت شناسی یهودی-بابلی، نام دو #عفریت است: #بهیموت بر خشکی فرمان می راند و #لویاتان بر دریا، اولی نر است و دومی ماده. جانوران خشکی، بهیموت و دریازیان، لویاتان را همچون خدایگان خود تکریم میکنند و هر دو غولان آشوبند. کسی که #بهیموت و #لویاتان را به همه شناساند، #هابز، فیلسوف انگلیسی بود:
- #لویاتان: تحلیل دولت است که در مقام یک نظام سیاسی اجبار که در آن هنوز هم بقایای حکومت قانون و حقوق فردی حفظ و حراست میشود.
- #بهیموت: یا پارلمان طولانی او که در آن جنگهای داخلی انگلیس در سده هفدهم مورد بحث قرار گرفته؛ بی دولتی، آشوب، بی قانونی و بی نظمی را نشان میدهد.
" ما بر این باوریم که #ناسیونال_سوسیالیسم، بی دولت و آشوبکار و حکومت بی قانونی و هرج و مرج است و یا میخواد بشود. و این نظامی است که حقوق و شان انسان را بلعیده و در صدد است که جهان را با برقراری سلطه توده های غول آسای خشکی به آشوب بکشاند. و از این رو بجاست که نظام ناسیونال سوسیالیست را #بهیموت بنامیم ".
🔹نویمان در مقدمه #بهیموت: سقوط جمهوری وایمار، دلایل پیروزی فاشیسم و سقوط دموکراسی را تشریح میکند. در بخش اول آن الگوی سیاسی ناسیونال سوسیالیسم، به تجریه و تحلیل عمیق تاریخی، اجتماعی و سیاسی جنبه های اصلی نظریه ناسیونال سوسیالیسم از قبیل: دولت توتالیتاریسم (تک فرمان)، حزب و دولت، دولت پیشوایی، اندیشه فرد و... میپردازد و می نویسد:
" ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم بهترین معرفی هدفهای نهایی آن است. رابطه مستقیم و فرصت طلبانه نظریه ناسیونال سوسیالیسم و واقعیت، مستلزم بررسی مشروح این ایدئولوژی است. معمولا باید این تصور را مردود دانست که جامعه شناسی میتواند صحت یا سقم طرز تفکری را با بررسی ریشه های اجتماعی یا با ربط دادن آن به طبقه معینی از جامعه تعیین کند؛ اما در این مورد ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم، باید به روشهای جامعه شناسی تکیه کنیم. راه دیگری برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد، خصوصا که از بیانیه های صریح رهبران ناسیونال سوسیالیست هم چیزی دستگیرمان نمیشود ".
🔹در پشت انبوه اصلاحات ناهمساز، ابتذال ها و نیمه حقیقت ها میتوان مایه اصلی مناسب و تعیین کننده ایدئولوژی را تمیز داد: همه آموزه ها و ارزشهای سنتی را باید دور ریخت، خواه از خردگرایی فرانسوی ریشه گرفته باشد، خواه از ایده آلیسم آلمانی، از تجربه گرایی انگلیسی، یا از عمل گرایی آمریکایی؛ خواه لیبرال باشد، خواه مطلق گرا، دموکراتیک یا سوسیالیست. همه آنها با این هدف ب