پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
غباری در بیابانی (نه دل مفتون دلبندی..)
با صدای رهی معیری
#غباری_در_بیابانی

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی
نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی
ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی
به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

کیم من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان
نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی برنظرگاهی

رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها
باقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی


شاعر و اجرا:
#رهی_معیری
در بزمی خصوصی با حضور
#مهدی_خالدی
#مهرماه_۱۳۳۲
آمد نوبهار
نادر گلچین
"آمد نوبهار"
باصداے استاد
#نادر_گلچین
بہ رهبری:
استاد
#فرهاد_فخرالدینی
و همڪارے گروہ ڪر
رادیو تلویزیون ملی
آهنگساز: استاد
#مهدی_خالدی
شعر:
#اسماعیل_نواب_صفا
در میان نخستین همراهان زنده یاد "داوود پیرنیا"، در اداره و سرپرستی برنامه ی گلها، شادروان "رهی معیری"، شاعر و ترانه سرای معروف، ارج و منزلتی ویژه دارد. "رهی" علاوه بر آنکه شاعرِ تغزلیِ توانایی بود، از اندک ترانه سرایانی بود که با موسیقی نیز، آشنایی داشت. حتی دو دانگ صدایی داشت که به یاری آن می توانست سروده های خود را پیش از انتشار، آزمایش کند. "رهی معیری" در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در خانواده ی اهلِ فرهنگ و ادب پرورش یافته بود. پیشینه ی خانوادگی اش، به "بایزید بسطامی"، عارف و اندیشمندِ قرن چهارم هجری قمری و در گذشته ای نزدیک تر به "فروغی بسطامی"، شاعر معروف دوره قاجار می رسد. از نوجوانی، شاعری پیشه کرد و پس از آن چه هنگامِ تحصیل و چه هنگامِ رویارویی با مشغله های اداری، آن را رها نکرد.

زمانی جناب "باستانی پاریزی"-تاریخ‌دان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی‌پژوه-، در مورد او گفته بود: پس از ۶۰۰ سال، شاعری پای به دنیای ادب گذاشته، که شاید ۵۰۰ سالِ دیگر هم مانند او را نداشته باشیم. "علی دشتی"- پژوهش‌گر، نویسنده، اندیشمند، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگار- در مورد ترانه سرایی او گفته است: "رهی" همه ظرافت های اٌسلوب شعریِ خود را، در ترانه ها بکار بسته و ترانه را از سقوط و ابتذال نگاه داشته است. "محمدرضا شفیعی کَدکَنی"- نویسنده و شاعر- زبان غزلِ رهی را، سازگار با ترنم و تَغَنی می داند که عرصه ی ترانه سرایی، جلوه گاهِ آن است.

در تاریخِ ترانه پردازی ایران، کمتر شاعری را می توان با "رهی" مقایسه کرد. پیوند شعر و موسیقی در کارِ او، در اوجِ دقت و زیبایی بود. "رهی" یکپارچه، تغزل بود و آن را در جانِ موسیقی می ریخت. روشن است که همکاری شاعر و ترانه پردازی چنین چیره دست، برای بنیان گذار برنامه ی گلها غنیمتی بشمار می رفت. به عنوان مثال در ترانه ی "من از روز ازل دیوانه بودم" به غزل سرشار او در پیوند با موسیقی "مرتضی محجوبی" و صدای "غلامحسین بنان" بر می خوریم که در برنامه ی گلهای ۲۱۶ ب در سال ۱۳۳۷، نخستین اجرای خود را یافته است. "رهی معیری" از جمله شاعرانی است که شعرها و ترانه هایش نه تنها در میان ایرانیان، که در همه ی کشورهای فارسی زبانِ همجوار نیز، شهرت و محبوبیت یافته است. توفیق متن های ترانه ای او، آهنگ سازان برجسته ی زمان، چون "روح اله خالقی"، "
مهدی خالدی"، "جواد معروفی" و "علی تجویدی" را به همکاری مستمر با او برانگیخت.

در برنامه ی گلها بیش از همه با مثلثِ "خالقی"- "معیری"- "بنان" روبرو می شویم. حاصلِ کارِ مشترکِ این سه تن، گنجینه ای را در بایگانی گلها بوجود آورده است، که نظیرش در هیچ مکان و زمان دیگری پیدا نمی شود. "رهی" که در تمام مدت همکاری با "داوود پیرنیا"، نقشِ مشاورِ ادبیِ او را نیز ایفا می کرد، پس از کناره گیری "پیرنیا" در عمل، دو سال را به جای او نشست و مانع از آن شد که گلهایی که به همت و کوشش او نگاه بانی شد از پای درآید. سرانجام دستِ مرگ در سالِ ۱۳۴۷، او را برای همیشه از گلها جدا نمود. آخرین متنِ گلهایی او بر روی آهنگی از شادروان "علی تجویدی" نشسته که با عنوان آزاده نخستین ترانه ی گلهاییِ بانو "هایده" شده است.

#سیری_در_برنامه_گلها
#بخش_سوم
#داوود_پیرنیا
#رهی_معیری
#بایزید_بسطامی
#فروغی_بسطامی
#باستانی_پاریزی
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#مرتضی_محجوبی
#غلامحسین_بنان
#روح_الله_خالقی
#مهدی_خالدی
#جواد_معروفی
#علی_تجویدی
#هایده

@javadtaat
@mosighi_andishe