از راهرو صدای داد و بیداد می‌آید. مسافر از جا می‌جهد. در را که باز می‌کند، خیره می‌ماند به راهرو که با رنگ آبی دیوارها و شناور در نور روز به آکواریومی می‌ماند. رنگ آبی از مرز بین راهرو و آپارتمان مسافر شروع می‌شود که با پرده‌های کشیده، تاریک و خشک به نظر می‌رسد. همسایه‌ها از آپارتمان‌های خشک و تاریک بیرون آمده‌اند و مثل ماهی‌های ریز و درشت دهان‌هاشان را بی‌صدا باز و بسته می‌کنند و کلمات را حباب‌گون بیرون می‌دهند. پیرمرد همسایه، با جثه‌ای به اندازه یک پسربچه، هاج و واج لای در نیمه باز ایستاده است. موهای تنک سیخ شده‌اش را با دست بزرگی که انگار از بدنی تنومند عاریه گرفته باشد، می‌خواباند و عینک ته‌استکانی‌اش را با لبه پیراهنش پاک می‌کند. شکم قلمبه‌اش بیرون می‌افتد. دو مرد جوان هیکلی شبیه به کوسه‌ماهی از اتاق بیرون می‌آیند و او را با خود به داخل می‌برند.


نام کتاب: #مجمع‌الجزایر_اوریون
نویسنده: #رویا_دستغیب


@ofoqpublication

تو بودی که سرباز و تمام خاطراتش را به ذهن و بدن من منتقل کردی. این سرباز کیست که گاهی عاشقشم و زمانی پا‌به‌پای او از میدان نبرد برمی‌گردم؟ به هر حال تو مسئول بیماری منی.

نام کتاب: #تراتوم
نویسنده: #رویا_دستغیب


@ofoqpublication

بخشی از کتاب #مجمع‌الجزایر_اوریون
نوشته‌ی #رویا_دستغیب

@ofoqpublication

مجمع‌الجزایر اوریون رمانی متفاوت درباره‌ی زمان، مکان، گذشته و حال و عدم قطعیت در همه‌ی این‌هاست؛ مکانی که روی نقشه نیست، اما نویسنده آن را به تمامی ساخته است؛ زمانی که به‌نوعی جهان آخرالزمانی را به خاطر متبادر می‌کند؛ گذشته‌ای که واکاوی دقیق آن می‌تواند نقش همه‌ی ما را تغییر دهد و شخصیت‌هایی که پیوسته در حال سفر هستند.

نام کتاب: #مجمع‌الجزایر_اوریون
نویسنده: #رویا_دستغیب


@ofoqpublication

از کتاب #مجمع‌الجزایر_اوریون
نوشته‌ی #رویا_دستغیب

در رمان مجمع الجزایر اوریون مرزهای مکان و زمان در هم می‌شکنند و در فضای سورئالیستی و لغزان میان واقعیت و رویا، گذشته‌ی هولناک آدم‌های داستان از زندگی اکنون‌شان سر بر می‌آورد.
مسافر داستاان که روزنامه‌نگار است از سفرش به مجمع‌الجزایر اوریون بازگشته، ناکجاآبادی که در دل اقیانوس است. اما فاجعه ای رخ داده، دختر راهنما ناپدید شده و خبری از او نیست، دختری که او را به این سفر عجیب تشویق کرده بود، آن هم غیرقانونی و شبانه!
این اثر در سیزدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی واو اثر شایسته تقدیر شناخته شد.


نام کتاب: #مجمع‌الجزایر_اوریون
نویسنده: #رویا_دستغیب


@ofoqpublication

#رویا_دستغیب نویسنده‌ی #تراتوم می‌گوید: #رمان_تراتوم به جهانی ممکن و غریب شکل می‌دهد که شاید در خوانش نخست فکر کنیم بسیار از وضعیت و موقعیت ما دور است، اما به‌نوعی بسیار به زندگی انسان امروز که در مواجهه با بحران‌های پی‌درپی در وضعیتی متزلزل قرار دارد و هر واقعیتی را که ساخته‌وپرداخته، از دستش می‌گریزد، نزدیک است. واژه «تراتوم» ریشه‌ای یونانی دارد به معنای «هیولا» و همچنین اسم بیماری عجیبی است. منشأ تراتوم از سلول‌های زایایی است که شروع به تکثیر بی‌رویه و متنوع می‌کنند و گاهی بی‌مورد نمونه‌هایی از اعضای مختلف بدن را می‌سازند. من با کمک گرفتن از این بیماری توانستم روایتم را که بسیار شبیه به وضعیت انسان امروز است بازگو کنم. این رمان شاید برای مخاطبی که خواهان روایتی خطی و زمان و مکان تعریف‌شده است خواندنی نباشد، زیرا این نوع رمان مشارکت خواننده را برای بازیابی پرسشی که در تاروپودش بافته‌شده می‌طلبد. ما در «تراتوم» باید زمان، خطوط، تصاویر، وضعیت و موقعیت‌هایی را پی بگیریم که تکه‌تکه و جدا از هم هستند؛ در انتها خواننده، خود می‌تواند به خلق و درک تازه‌ای از اثر دست بیابد.


@ofoqpublication

گفت‌و‌گوی زنده‌ی اینستاگرامی در صفحه‌ی #نشر_افق + #کتاب‌_افق
با موضوع کتاب و کتاب‌خوانی

🔸میزبان: #اصغر_نوری

🔸مهمانان:
#اسدالله_امرایی
#رضا_امیرخانی
#رویا_دستغیب

پنجشنبه ۲۹ آبان‌ماه ۹۹
ساعت ۱۸:۳۰

@ofoqpublication

#رمان_تراتوم جهانی را می‌سازد که در لبه مغاک قرار می‌گیرد و مرز واقعیت و خیال را درمی‌نوردد و از زمان و مکان متعارف عبور می‌کند. #تراتوم جهانی متفاوت است که در آن ساکنان کوه سرخ که از قاب تلویزیون بیرون می‌آیند تا حقیقت ظاهری زندگی دختر را دستخوش تغییراتی ناشی از قدرت خود کنند.

تراتوم، درهم تنیدگی خیال و واقعیت است. تراتوم روایت یکی شدن آشوب درون و برون است که ناپایداری و متکثر شدن را در جهانی ناامن یادآوری می‌کند. گذشته در تعقیب انسان است.
"سوار بر کلمات بی‌معنا از عمق حفره‌ای در دل کوه سرخ با چنگ و دندان بالا می‌آیم. آن جماعت اورادی نامفهوم می‌خوانند و پیش می‌آیند...آن جماعت حالا بالای کوه سرخ‌اند و دست و پای مردی قدبلند را که رهبری‌شان می‌کرد بسته‌اند."

نام کتاب: #تراتوم
نویسنده: #رویا_دستغیب


@ofoqpublication

#۳۰_یلدا_با_افق

#رویا_دستغیب
(نویسنده)

اهمیت کلان‌روایت‌ها در شکل‌گیری فرهنگی

@ofoqpublication

کتاب‌های پیشنهادی شهرزاد لولاچی - مترجم

کتاب: #موبی_دیک
نویسنده: #هرمان_ملویل
مترجم: #نوشین_ابراهیمی

کتاب: #به_انتخاب_مترجم
نویسنده: #احمد_اخوت

کتاب: #مونیخ_به_افق_تهران
نویسنده: #مهدی_حجوانی

کتاب: #هاروارد_مک_دونالد
نویسنده: #سید_مجید_حسینی

کتاب: #تراتوم
نویسنده: #رویا_دستغیب

کتاب: #داستان_های_سقوط_و_پرواز
نویسنده: #بن_لوری
مترجم: #اسدالله_امرایی

کتاب: #سفر_در_اتاق_تحریر
نویسنده: #پل_استر
مترجم: #مهسا_ملک_مرزبان

@ofoqpublication

تراتوم روایتی تصویری دارد و همان‌طور که ما روایت را از لنز دوربین دنبال می‌کنیم، گویی که تصاویر بر پرده نقره‌ای سینما رخ می‌دهند. تصاویری در بی‌مکانی و بی‌زمانی که در عین حال در مکان و زمان پیوند می‌خورند. اما راوی در تراتوم دقیق و بی‌گسست است. تکرار پایان‌ناپذیر سرنوشت شخصیت‌ها، خبر از مرگ محتوم انسان مدرن در جهان‌‌وطنی را می‌دهند که ظاهری زیست‌گونه دارد.

نام کتاب: #تراتوم
نویسنده: #رویا_دستغیب

@ofoqpublication

امیل زولا (۱۸۴۰-۱۹۰۲) نویسنده‌ی فرانسوی و مهم‌ترین نماینده‌ی مکتب ادبی #ناتورالیسم است. او در نخستین و دومین دوره‌ی برگزاری #جایزه‌_نوبل_ادبیات، نامزد دریافت آن شد.

کتاب‌های #امیل_زولا در نشر افق:

#رویا
و
#نانتاس
ترجمه‌ی #محمود_گودرزی

@ofoqpublication

تراتوم روایت یکی شدن آشوب درون و برون است که ناپایداری و متکثر شدن را در جهانی ناامن یادآوری می‌کند. گذشته در تعقیب انسان است. شخصیت‌های داستان به‌نوعی از خود بیگانه‌اند. بازی، نمایش و لنز دوربین عناصری کلیدی هستند که مرز بین واقعیت و خیال را در هم می‌شکنند و بی‌اعتمادی و عدم قطعیت در حقیقت و همچنین هم‌زیستی و درهم تنیدگی خیال و واقعیت را روایت می‌کنند.

نام کتاب: #تراتوم
نویسنده: #رویا_دستغیب

@ofoqpublication

مسافر داستان که روزنامه‌نگار است از سفرش به مجمع‌الجزایر اوریون بازگشته، ناکجاآبادی که در دل اقیانوس است. اما فاجعه‌ای رخ داده، دختر راهنما ناپدید شده و خبری از او نیست، دختری که او را به این سفر عجیب تشویق کرده بود، آن هم غیرقانونی و شبانه!
این اثر در سیزدهمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی واو اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

نام کتاب: #مجمع‌_الجزایر_اوریون
نویسنده: #رویا_دستغیب

@ofoqpublication

بی‌گمان قدم‌گذاشتن عنصر #عشق به قلمرو رمان، آن هم از نوع پرشور و ماجراجویانه‌اش در قرن هفدهم، ادبیات را وارد مرحله‌ی تازه‌ای کرد و خوانندگانی را از سراسر دنیا به سوی خود فراخواند. علاوه‌بر آن، داستان‌های رمانتیک، نقشی بزرگ‌تر و پررنگ‌تر برای زنان در نظر گرفتند و طرفه آنکه زنان نویسنده بزرگی را متولد کردند که توانستند نه تنها نگاه زنانه را وارد ادبیات کنند، بلکه شرحی دقیق‌تر از جامعه و تاریخ قرن هفدهم تا بیستم را با خوانندگان زمان خود و حتی امروز، در میان بگذارند. #عاشقانه_های_کلاسیک را شاید بتوان سنگ بنای بسیاری از آثار بزرگ دانست؛ رمان‌هایی که برای تمام طیف‌های جامعه همچنان کشش و جذابیت و حرفی برای گفتن دارند.

#غرور_و_تعصب، #بلندی_های_بادگیر، #اوژنی_گرانده، #ربکا، #اما، #زنان_کوچک، #بابا_لنگ‌دراز، #دزیره، #جین_ایر، #عقل_و_احساس، #مادام_کاملیا، #رویا، #دشمن_عزیز، #مرد_کوچک و #قصر_آبی همچنان سایه‌ی عظیم خود را بر ادبیات داستانی حفظ کرده‌اند؛ رمان‌هایی که باید خواند و بعد وارد ادبیات مدرن شد.

@ofoqpublication

کتاب‌های پیشنهادی #رویا_دستغیب نویسنده:

#زنبورهای_خاکستری
نوشته‌ی #آندری_کورکوف
ترجمه‌ی #آبتین_گلکار

#تیمبوکتو
نوشته‌ی #پل_استر
ترجمه‌ی #شهرزاد_لولاچی

#دیار_خوابگردی
نوشته‌ی #میا_کوتو
ترجمه‌ی #مهدی_غبرایی

#مرگ_در_ونیز
نوشته‌ی #توماس_مان
ترجمه‌ی #محمود_حدادی

#گاوبازی
نوشته‌ی #رادی_دویل
ترجمه‌ی #آرزو_مختاریان

شما می‌توانید این کتاب‌ها را از ۱۵ آبان تا ۲ آذرماه ۱۴۰۰ با ۲۰ درصد تخفیف به همراه ارسال رایگان از وب‌سایت نشر افق خریداری کنید.

www.ofoqbooks.com

@ofoqpublication