Forwarded from درج زیرنویس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردن یعنی چی؟روح وجود داره؟
ایا فرق موجود زنده و مرده اینه که ،موجود زنده یک جوهره نامریی و جادویی داره؟
ایا مرده رو میشه زنده کرد؟
اصلا چی میشه یکی میمیره؟
💎 @ofoghroydad
#روح #مرگ
ایا فرق موجود زنده و مرده اینه که ،موجود زنده یک جوهره نامریی و جادویی داره؟
ایا مرده رو میشه زنده کرد؟
اصلا چی میشه یکی میمیره؟
💎 @ofoghroydad
#روح #مرگ
Monazere(rooh)
@ir_aaaas
👥 مناظره : آیا روح وجود دارد؟
بحثی بین دکتر تقی کیمیایی اسدی، پزشک متخصص مغز و اعصاب و دکتر نهضت فرنودی، روانشناس بالینی
🌎 @ofoghroydadd
#روح #مناظره #ماورالطبیعه #مرگ #مغز
بحثی بین دکتر تقی کیمیایی اسدی، پزشک متخصص مغز و اعصاب و دکتر نهضت فرنودی، روانشناس بالینی
🌎 @ofoghroydadd
#روح #مناظره #ماورالطبیعه #مرگ #مغز
https://goo.gl/ydMK22
♉️ دانشمندان سوئدی مطرح کردند:
ساخت نسخه رباتیک انسانها پس از مرگ
دانشمندان سوئدی ادعا میکنند ساخت نسخه رباتیک کسانی که دوستشان دارید، پس از مرگ آنها ممکن خواهد بود.به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، شاید مجبور نباشیم برای به حقیقت پیوستن جاوانگی، زیاد صبر کنیم.
دانشمندان سوئدی باور دارند که #هوش_مصنوعی میتواند برای ایجاد "نسخه کاملا هوشیار" افرادی که دوستشان داریم پس از #مرگ آنها استفاده شود.دانشمندان، به دنبال داوطلبهایی هستند که بخواهند بستگان درگذشته خود را برای این بررسی پیشنهاد دهند.
آنها از هوش مصنوعی برای بازسازی صدای افرادی که از دنیا رفتهاند، استفاده خواهند کرد.همچنین، دانشمندان میخواهند رباتی دقیقا شبیه به اعضای خانواده و دوستانی که از دنیا رفتهاند، بسازند.علاوه بر این، دانشمندان امیدوارند بتوانند از هوش مصنوعی برای ساخت شبه رباتهایی با قابلیت کامل کردن بیشتر وظایف پیچیده، استفاده کنند.
ممکن است این #ربات ها، برای پاسخ به سوالات سادهای مربوط به آب و هوا، زمان و سوالات بیشتری تجهیز شوند.به عقیده دانشمندان، ممکن است این فناوری بیش از این تکامل یابد و این رباتها نه تنها قابلیت گفتگو بلکه قابلیت تماس فیزیکی با انسانها را داشته باشند.
دکتر " #میچیو_کاکو " (Michio Kaku)، آیندهپژوه برجسته باور دارد ما به زودی قادر به بارگذاری #ذهن خود روی ماشینها خواهیم بود و این کار به ما اجازه میدهد پس از مرگ کسانی که دوستشان داریم، با آنها صحبت کنیم.
این ماشین یا آواتار، خاطرات و شخصیت افراد را به همان صورتی که در زندگی بودهاند، در بر خواهد داشت.به گفته کاکو، این طرح برای به حقیقت پیوستن، تنها به زمان نیاز دارد.
🌎 @ofoghroydadd
#جاودانه #نامیرابی
♉️ دانشمندان سوئدی مطرح کردند:
ساخت نسخه رباتیک انسانها پس از مرگ
دانشمندان سوئدی ادعا میکنند ساخت نسخه رباتیک کسانی که دوستشان دارید، پس از مرگ آنها ممکن خواهد بود.به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، شاید مجبور نباشیم برای به حقیقت پیوستن جاوانگی، زیاد صبر کنیم.
دانشمندان سوئدی باور دارند که #هوش_مصنوعی میتواند برای ایجاد "نسخه کاملا هوشیار" افرادی که دوستشان داریم پس از #مرگ آنها استفاده شود.دانشمندان، به دنبال داوطلبهایی هستند که بخواهند بستگان درگذشته خود را برای این بررسی پیشنهاد دهند.
آنها از هوش مصنوعی برای بازسازی صدای افرادی که از دنیا رفتهاند، استفاده خواهند کرد.همچنین، دانشمندان میخواهند رباتی دقیقا شبیه به اعضای خانواده و دوستانی که از دنیا رفتهاند، بسازند.علاوه بر این، دانشمندان امیدوارند بتوانند از هوش مصنوعی برای ساخت شبه رباتهایی با قابلیت کامل کردن بیشتر وظایف پیچیده، استفاده کنند.
ممکن است این #ربات ها، برای پاسخ به سوالات سادهای مربوط به آب و هوا، زمان و سوالات بیشتری تجهیز شوند.به عقیده دانشمندان، ممکن است این فناوری بیش از این تکامل یابد و این رباتها نه تنها قابلیت گفتگو بلکه قابلیت تماس فیزیکی با انسانها را داشته باشند.
دکتر " #میچیو_کاکو " (Michio Kaku)، آیندهپژوه برجسته باور دارد ما به زودی قادر به بارگذاری #ذهن خود روی ماشینها خواهیم بود و این کار به ما اجازه میدهد پس از مرگ کسانی که دوستشان داریم، با آنها صحبت کنیم.
این ماشین یا آواتار، خاطرات و شخصیت افراد را به همان صورتی که در زندگی بودهاند، در بر خواهد داشت.به گفته کاکو، این طرح برای به حقیقت پیوستن، تنها به زمان نیاز دارد.
🌎 @ofoghroydadd
#جاودانه #نامیرابی
https://goo.gl/h4jRsx
احتمال بازگشت به زندگی تا پنج دقیقه پس از مرگ
پژوهشگران آلمانی ادعا میکنند احتمال دارد بازگرداندن سلولهای مرده به زندگی، تا پنج دقیقه پس از #مرگ ممکن باشد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، پژوهشگران دریافتهاند #موج الکتریکی مغز موسوم به "تضعیف در حال گسترش" (spreading depression)، لحظه پایانی پیش از مرگ را نشان میدهد.
متخصصان با بررسی فعالیت مغز بیماران در شرف مرگ، نوسان فعالیتی را مشاهده کردند که به نظر میرسد پیش از خاموشی بیشتر اندامهای حیاتی بدن رخ میدهد.
یافتهها نشان میدهند که ممکن است پس از توقف نشانه زندگی در بدن، هوشیاری برای چند دقیقه باقی بماند که احتمال معکوس شدن فرآیند خاموشی #مغز را تا پنج دقیقه بالا میبرد.
گروهی از عصبشناسان دانشگاه "Charité" در آلمان، سیگنالهای الکتریکی مغز 9 نفر را در هنگام مرگ به طور مستمر مورد بررسی قرار دادند.
همه بیماران به جراحت مغزی کُشنده دچار شده بودند و دستور "دیانآر" (do not resuscitate) - یک دستور قانونی برای پرهیز از انجام سی.پی.آر در شرایط ایست قلبی یا ایست تنفسی – در موردشان داده نشده بود.
متخصصان دریافتند که ممکن است حتی پنج دقیقه پس از ایست قلبی، سلولهای مغز یا عصبها فعالیت کنند.
اما موج "تضعیف در حال گسترش"، لحظه خاموشی این عصبها را پیش از مرگ نهایی و برگشتناپذیریشان مشخص کرد.
#سلول ها هنگام توقف جریان خون و محروم شدن از اکسیژن مورد نیاز که سوخت مورد نیازشان است، میمیرند. در این هنگام، سلولهای مغز، برای چند دقیقه پیش از مرگ کامل، روی ذخایر انرژی تمرکز میکنند.
این موضوع هنگامی رخ میدهد که مکانیزمهای مورد استفاده نورونها برای نگه داشتن یونهای جداشده، از بین میروند. هنگام تلاش فزاینده عصبها برای جذب سوخت، شکستن موانع میان یونها، انرژی الکتروشیمیایی زیادی را در مغز آزاد میکند.
این فرآیند موسوم به "دپولاریزاسیون در حال گسترش" (spreading depolarisation) یا "تضعیف در حال گسترش" که با بیشفعالی عصبها مشخص میشود، یک خاموشی ناگهانی را در پی دارد.
دکتر "جنز دریر" (Jens Dreier)، نویسنده ارشد این پژوهش در بیانیهای گفت: گسترش دپولاریزاسیون پس از توقف گردش خون، فقدان انرژی الکتروشیمیایی را در سلولهای مغز و شروع فرآیندهای سمی که نهایتاً به مرگ میانجامند، مشخص کرد. نکته مهم، برگشتپذیری این فرآیند هنگام بازگشت گردش خون است.
یافتههای این پژوهش در مجله " Annals of Neurology" به منتشر شده است.
💎 @ofoghroydad
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/ana.25147/full
احتمال بازگشت به زندگی تا پنج دقیقه پس از مرگ
پژوهشگران آلمانی ادعا میکنند احتمال دارد بازگرداندن سلولهای مرده به زندگی، تا پنج دقیقه پس از #مرگ ممکن باشد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، پژوهشگران دریافتهاند #موج الکتریکی مغز موسوم به "تضعیف در حال گسترش" (spreading depression)، لحظه پایانی پیش از مرگ را نشان میدهد.
متخصصان با بررسی فعالیت مغز بیماران در شرف مرگ، نوسان فعالیتی را مشاهده کردند که به نظر میرسد پیش از خاموشی بیشتر اندامهای حیاتی بدن رخ میدهد.
یافتهها نشان میدهند که ممکن است پس از توقف نشانه زندگی در بدن، هوشیاری برای چند دقیقه باقی بماند که احتمال معکوس شدن فرآیند خاموشی #مغز را تا پنج دقیقه بالا میبرد.
گروهی از عصبشناسان دانشگاه "Charité" در آلمان، سیگنالهای الکتریکی مغز 9 نفر را در هنگام مرگ به طور مستمر مورد بررسی قرار دادند.
همه بیماران به جراحت مغزی کُشنده دچار شده بودند و دستور "دیانآر" (do not resuscitate) - یک دستور قانونی برای پرهیز از انجام سی.پی.آر در شرایط ایست قلبی یا ایست تنفسی – در موردشان داده نشده بود.
متخصصان دریافتند که ممکن است حتی پنج دقیقه پس از ایست قلبی، سلولهای مغز یا عصبها فعالیت کنند.
اما موج "تضعیف در حال گسترش"، لحظه خاموشی این عصبها را پیش از مرگ نهایی و برگشتناپذیریشان مشخص کرد.
#سلول ها هنگام توقف جریان خون و محروم شدن از اکسیژن مورد نیاز که سوخت مورد نیازشان است، میمیرند. در این هنگام، سلولهای مغز، برای چند دقیقه پیش از مرگ کامل، روی ذخایر انرژی تمرکز میکنند.
این موضوع هنگامی رخ میدهد که مکانیزمهای مورد استفاده نورونها برای نگه داشتن یونهای جداشده، از بین میروند. هنگام تلاش فزاینده عصبها برای جذب سوخت، شکستن موانع میان یونها، انرژی الکتروشیمیایی زیادی را در مغز آزاد میکند.
این فرآیند موسوم به "دپولاریزاسیون در حال گسترش" (spreading depolarisation) یا "تضعیف در حال گسترش" که با بیشفعالی عصبها مشخص میشود، یک خاموشی ناگهانی را در پی دارد.
دکتر "جنز دریر" (Jens Dreier)، نویسنده ارشد این پژوهش در بیانیهای گفت: گسترش دپولاریزاسیون پس از توقف گردش خون، فقدان انرژی الکتروشیمیایی را در سلولهای مغز و شروع فرآیندهای سمی که نهایتاً به مرگ میانجامند، مشخص کرد. نکته مهم، برگشتپذیری این فرآیند هنگام بازگشت گردش خون است.
یافتههای این پژوهش در مجله " Annals of Neurology" به منتشر شده است.
💎 @ofoghroydad
http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/ana.25147/full
#افق_رویداد
#علمی
♻️ آیا سرمازیستی انسان را جاودانه میکند؟
سرمازیستی، به عنوان یکی از راههای تحت بررسی برای تحقق #جاودانگی توجه بسیاری از متخصصان را به خود معطوف داشته است.
#سرمازیستی (cryonics)، تلاشی برای کاهش دمای بدن شخص و قرار گرفتن در حالت انجماد است تا زمانی که درمانی برای دلیل مرگ او کشف شود. در این روش، تمام سلولهای زنده، بافتها، اندامها و یا کل بدن برای جلوگیری از فروپاشی، در دمای بسیار پایین محافظت میشوند. در این فرآیند، تمام خون بدن را تخلیه و آن را منجمد میکنند. در این روش، برگشت به زندگی برای بیمار ممکن نیست و این کار تنها برای آینده و فناوری آینده انجام میشود.
ایده سرمازیستی یا انجماد پس از مرگ، نخستین بار در سال 1960 توسط "رابرت اتینگر" مطرح شد. این استاد آمریکایی در کتاب خود با نام "چشمانداز جاوانگی" ادعا کرد که شاید #مرگ ، یک فرآیند برگشتپذیر باشد.
در ژانویه سال 1967، "جیمز بدفورد"، استاد روانشناسی "دانشگاه کالیفرنیا" در آمریکا، اولین گام را به سوی بازگشت به زندگی برداشت و برای انجام دادن این کار داوطلب شد. در آن روز، بدفورد، اولین نفری بود که در حالت تعلیق سرمازیستی، منجمد و در دمای منفی 321 درجه فارنهایت، در نیتروژن مایع غوطهور شد.
با استفاده از روش سرمازیستی، شاید بتوان در آینده افراد را پس از مرگ نیز دوباره به زندگی بازگرداند و حتی بیماریهایی که سبب مرگ آنها شده را درمان کرد اما در حال حاضر چنین فناوری وجود ندارد.
این فرآیند شامل سه مرحله کلیدی، در زمانی است که مرگ فرد به طور رسمی و قانونی اثبات شده باشد. در حال حاضر، انجام فرآیند انجماد در صورتی قانونی است که به محض از دنیا رفتن شخص صورت گیرد تا از آسیب مغزی پیشگیری شود.
در مرحله نخست، بدن فرد مرده بلافاصله در حمام یخ قرار داده میشود. در همان زمان، از ماسک تهویه برای ادامه ارائه اکسیژن به اندامهای بدن به خصوص مغز استفاده شده و از داروی ضد انعقاد "هپارین" (Heparin) و "احیای قلبی- ریوی" (CPR) خودکار برای حفظ جریان خون استفاده می شود. در همین حین، درجه حرارت بدن برای اطمینان از کاهش تدریجی مورد نظارت قرار میگیرد.
در مرحله بعد، بدن منجمد میشود به این معنی که سلولها و اندامهای آن برای تغییر در دمای فوق العاده کم آماده میشوند. این مرحله شامل جایگزین کردن مایعات بدن با عوامل ضد سرمازیستی است که در بدن تزریق شده و به عنوان ضد یخ عمل میکند و بدن را از آسیبهای یخ زدگی محافظت میکند.
هنگامی که بدن برای دمای فوقالعاده پایین و سرد آماده شد، روند سرمایشی کنترل شده آغاز میشود. این آخرین مرحله قبل از ذخیره سازی طولانی مدت است که خنک کردن تدریجی بدن را به دنبال دارد.
پس از آن بدن در داخل یک کیسه عایق حفاظتی و بعد در داخل یک جعبه خنک کننده که در آن نیتروژن مایع در میزان ثابت وجود دارد قرار میگیرد.
این روند به آرامی و در طی چند روز اتفاق میافتد تا زمانی که بدن به دمای منهای 200 درجه سانتیگراد برسد.
قبل یا بعد از مرحله دوم، بدن برای تکمیل این روند به نزدیک ترین مرکز ذخیره سازی انتقال داده میشود. هنگامی که بدن برای ذخیره سازی آماده شد، داخل یک کپسول نیتروژن مایع قرار میگیرد. این کپسولها نیروی خود را از برق تامین نمیکنند؛ بنابراین هیچگاه با مشکل قطع برق مواجه نخواهند شد.
روش دیگری که محققان از آن استفاده میکنند، "نوروپریزرویشن" (neuropreservation) نام دارد که در آن، تنها سر فرد فوت شده منجمد و نگهداری میشود تا در آینده بتوان دوباره به آن جان تازه بخشید.
در ماه ژانویه امسال، "کریستوف کوچ" ، عصبشناس "مؤسسه فناوری کالیفرنیا" در آمریکا گفت: اگر این تغییر شیمیایی مغز، سیناپسهای نگهدارنده خاطرات را از بین نبرند، فرآیند سرمازیستی، شگفتآور خواهد بود.
به گفته "ری کورزویل" ، دانشمند و آیندهپژوه آمریکایی، هنگامی که جهان در هزاران قرن بعد تغییر کند، انسان به جاودانگی خواهد رسید.
در این میان، دو دلیل مطرح است که سرمازیستی را نسبت به قبل، بیشتر امکانپذیر میسازد.
نخستین دلیل، قابلیت شیشهمانند شدن اندامهای بدن است. برای مثال، در فرآیند سرمازیستی، مغز به صورت مایعی شیشهمانند در میآید. به گفته پژوهشگران، انسانها برای منجمد شدن و سپس آب شدن یخ بدنشان، طراحی نشدهاند. سلولهای بدن هنگام منجمد شدن، با کریستالهای یخی پر میشوند. این کریستالها هنگام گسترش، دیوارههای سلول را میشکنند و هنگام گرم شدن دوباره بدن، آن را منعطف میسازند....
ادامه 👇
🌎 @ofoghroydadd
#علمی
♻️ آیا سرمازیستی انسان را جاودانه میکند؟
سرمازیستی، به عنوان یکی از راههای تحت بررسی برای تحقق #جاودانگی توجه بسیاری از متخصصان را به خود معطوف داشته است.
#سرمازیستی (cryonics)، تلاشی برای کاهش دمای بدن شخص و قرار گرفتن در حالت انجماد است تا زمانی که درمانی برای دلیل مرگ او کشف شود. در این روش، تمام سلولهای زنده، بافتها، اندامها و یا کل بدن برای جلوگیری از فروپاشی، در دمای بسیار پایین محافظت میشوند. در این فرآیند، تمام خون بدن را تخلیه و آن را منجمد میکنند. در این روش، برگشت به زندگی برای بیمار ممکن نیست و این کار تنها برای آینده و فناوری آینده انجام میشود.
ایده سرمازیستی یا انجماد پس از مرگ، نخستین بار در سال 1960 توسط "رابرت اتینگر" مطرح شد. این استاد آمریکایی در کتاب خود با نام "چشمانداز جاوانگی" ادعا کرد که شاید #مرگ ، یک فرآیند برگشتپذیر باشد.
در ژانویه سال 1967، "جیمز بدفورد"، استاد روانشناسی "دانشگاه کالیفرنیا" در آمریکا، اولین گام را به سوی بازگشت به زندگی برداشت و برای انجام دادن این کار داوطلب شد. در آن روز، بدفورد، اولین نفری بود که در حالت تعلیق سرمازیستی، منجمد و در دمای منفی 321 درجه فارنهایت، در نیتروژن مایع غوطهور شد.
با استفاده از روش سرمازیستی، شاید بتوان در آینده افراد را پس از مرگ نیز دوباره به زندگی بازگرداند و حتی بیماریهایی که سبب مرگ آنها شده را درمان کرد اما در حال حاضر چنین فناوری وجود ندارد.
این فرآیند شامل سه مرحله کلیدی، در زمانی است که مرگ فرد به طور رسمی و قانونی اثبات شده باشد. در حال حاضر، انجام فرآیند انجماد در صورتی قانونی است که به محض از دنیا رفتن شخص صورت گیرد تا از آسیب مغزی پیشگیری شود.
در مرحله نخست، بدن فرد مرده بلافاصله در حمام یخ قرار داده میشود. در همان زمان، از ماسک تهویه برای ادامه ارائه اکسیژن به اندامهای بدن به خصوص مغز استفاده شده و از داروی ضد انعقاد "هپارین" (Heparin) و "احیای قلبی- ریوی" (CPR) خودکار برای حفظ جریان خون استفاده می شود. در همین حین، درجه حرارت بدن برای اطمینان از کاهش تدریجی مورد نظارت قرار میگیرد.
در مرحله بعد، بدن منجمد میشود به این معنی که سلولها و اندامهای آن برای تغییر در دمای فوق العاده کم آماده میشوند. این مرحله شامل جایگزین کردن مایعات بدن با عوامل ضد سرمازیستی است که در بدن تزریق شده و به عنوان ضد یخ عمل میکند و بدن را از آسیبهای یخ زدگی محافظت میکند.
هنگامی که بدن برای دمای فوقالعاده پایین و سرد آماده شد، روند سرمایشی کنترل شده آغاز میشود. این آخرین مرحله قبل از ذخیره سازی طولانی مدت است که خنک کردن تدریجی بدن را به دنبال دارد.
پس از آن بدن در داخل یک کیسه عایق حفاظتی و بعد در داخل یک جعبه خنک کننده که در آن نیتروژن مایع در میزان ثابت وجود دارد قرار میگیرد.
این روند به آرامی و در طی چند روز اتفاق میافتد تا زمانی که بدن به دمای منهای 200 درجه سانتیگراد برسد.
قبل یا بعد از مرحله دوم، بدن برای تکمیل این روند به نزدیک ترین مرکز ذخیره سازی انتقال داده میشود. هنگامی که بدن برای ذخیره سازی آماده شد، داخل یک کپسول نیتروژن مایع قرار میگیرد. این کپسولها نیروی خود را از برق تامین نمیکنند؛ بنابراین هیچگاه با مشکل قطع برق مواجه نخواهند شد.
روش دیگری که محققان از آن استفاده میکنند، "نوروپریزرویشن" (neuropreservation) نام دارد که در آن، تنها سر فرد فوت شده منجمد و نگهداری میشود تا در آینده بتوان دوباره به آن جان تازه بخشید.
در ماه ژانویه امسال، "کریستوف کوچ" ، عصبشناس "مؤسسه فناوری کالیفرنیا" در آمریکا گفت: اگر این تغییر شیمیایی مغز، سیناپسهای نگهدارنده خاطرات را از بین نبرند، فرآیند سرمازیستی، شگفتآور خواهد بود.
به گفته "ری کورزویل" ، دانشمند و آیندهپژوه آمریکایی، هنگامی که جهان در هزاران قرن بعد تغییر کند، انسان به جاودانگی خواهد رسید.
در این میان، دو دلیل مطرح است که سرمازیستی را نسبت به قبل، بیشتر امکانپذیر میسازد.
نخستین دلیل، قابلیت شیشهمانند شدن اندامهای بدن است. برای مثال، در فرآیند سرمازیستی، مغز به صورت مایعی شیشهمانند در میآید. به گفته پژوهشگران، انسانها برای منجمد شدن و سپس آب شدن یخ بدنشان، طراحی نشدهاند. سلولهای بدن هنگام منجمد شدن، با کریستالهای یخی پر میشوند. این کریستالها هنگام گسترش، دیوارههای سلول را میشکنند و هنگام گرم شدن دوباره بدن، آن را منعطف میسازند....
ادامه 👇
🌎 @ofoghroydadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه زمانی مرده ایم
در این ویدئو ضمن پاسخ علمی ،شایعات قدیمی مثل روح و وزن داشتن روح هم رد میکند
vidoal.com
وقتی همه سلول ها به آنتروپی تسلیم شوند ما میمیرم
🌎 @ofoghroydadd
#مرگ
در این ویدئو ضمن پاسخ علمی ،شایعات قدیمی مثل روح و وزن داشتن روح هم رد میکند
vidoal.com
وقتی همه سلول ها به آنتروپی تسلیم شوند ما میمیرم
🌎 @ofoghroydadd
#مرگ
#افق_رویداد
#فلسفه
بعد از مرگ چه خواهد شد؟
پاسخ کوتاه:
هیچ چیز
پاسخ بلند:
دلیل احساس زنده بودن کردن و در «حال» زندگی کردن و هوشیاری انسان، فعالیت مغزی انسان و بطور مشخص فعالیتی است که بادامه در مغز انجام میدهد. با از کار افتادن بادامه دیگر احساس «هستی» به انسان دست نخواهد داد و با از کار افتادن مغز دیگر هیچ احساسی به انسان دست نخواهد داد. از آنجا که مرگ مغزی انسان در بسیاری از کشورها با مرگ انسانها برابر است، پس از مرگ هیچ احساس و هوشیاری وجود نخواهد داشت و انسان «نیست» خواهد شد.
برخی از افراد میگویند از آنجا که کسی تابحال از مرگ باز نگشته است نمیتوان گفت که قطعاً بعد از مرگ چیزی اتفاق نخواهد افتاد. اما این افراد اشتباه میکنند، زیرا همه انسانها تجربه مرگ و نیستی را دارند. همه انسانها قبل از اینکه بدنیا بیایند در حال «مرگ» یا «نیستی» بوده اند. بعد از مرگ دقیقاً برای هر انسانی همان حالتی رخ خواهد داد که پیش از مرگ برای آنها رخ داده است.
همچنین بعید نیست در آینده یا حتی در زمان حال بتوان مرگ را بطور لحظه ای با از کار انداختن موقت مغز تجربه کرد.
اعتقاد به حیات پس از #مرگ و دیدن نکیر و منکر بعد از خوابیدن در قبر و تحمل فشار قبر و بعد حاضر شدن در دادگاه و غیره تماماً مربوط به باورهای دینی میشوند و برخاسته از ایمان و نادانی افراد معتقد به آنها هستند نه دلایل عقلی و یا شواهد علمی. بنابر این از دیدگاه علمی و فلسفی ارزشی برای آنها نمیتوان قائل شد. در حقیقت باید به این داستانهای کودکانه به دیده باستانشناسی برای دریافتن اینکه انسانها در زمان سنگ و کلوخ چگونه می اندیشیده اند نگریست.
میل به جاودانگی در میان انسانهای پیشین (و در میان انسانهایی که مشتری افکار کهنه آن انسانهای قدیمی هستند) یکی از دلایلی بوده است که آنها برای ارضای آن دست به افسانه سرایی راجع به حیات پس از مرگ خود زده اند، زیرا نمیتوانستند قبول کنند عمر آنها پس از مدتی به پایان خواهد رسید. این انسانها غافل از این بوده اند که امیال آنها و آرزوهایشان نمیتواند تغییری در واقعیت ها و حقایق هستی ایجاد کند. آنها چه واقعیت را دوست داشته باشند چه نداشته باشند واقعیت واقعیت است. بسیاری از انسانهای پیشین عادت داشتند امیال خود را واقعی جلوه بدهند و آنچه خود دوست دارند را واقعیت بانگارند، این درحالی است که قرنها است انسانهای خردمند امیال خود را در کشف حقایق دخیل نمیکنند.
اعتقاد به حیات پس از مرگ برخاسته از اعتقاد به پدیده خرافی روح است.
نتیجه گیری:
از آنجا که شواهد علمی و یا براهین معتبر فلسفی برای اعتقاد به حیات پس از مرگ وجود ندارد و در نقطه مقابل شواهد علمی بر علیه حیات پس از مرگ وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که خردمندانه ترین حالت آن است که حکم دهیم چنین حیاتی وجود ندارد و برخاسته از افسانه ها و امیال و اسطوره های انسانهایی است که نسبت به طبیعت خود نادان بوده اند یا اطلاع داشته اند و امیالشان بر خردشان غلبه کرده است.
🌎 @ofoghroydadd
#فلسفه
بعد از مرگ چه خواهد شد؟
پاسخ کوتاه:
هیچ چیز
پاسخ بلند:
دلیل احساس زنده بودن کردن و در «حال» زندگی کردن و هوشیاری انسان، فعالیت مغزی انسان و بطور مشخص فعالیتی است که بادامه در مغز انجام میدهد. با از کار افتادن بادامه دیگر احساس «هستی» به انسان دست نخواهد داد و با از کار افتادن مغز دیگر هیچ احساسی به انسان دست نخواهد داد. از آنجا که مرگ مغزی انسان در بسیاری از کشورها با مرگ انسانها برابر است، پس از مرگ هیچ احساس و هوشیاری وجود نخواهد داشت و انسان «نیست» خواهد شد.
برخی از افراد میگویند از آنجا که کسی تابحال از مرگ باز نگشته است نمیتوان گفت که قطعاً بعد از مرگ چیزی اتفاق نخواهد افتاد. اما این افراد اشتباه میکنند، زیرا همه انسانها تجربه مرگ و نیستی را دارند. همه انسانها قبل از اینکه بدنیا بیایند در حال «مرگ» یا «نیستی» بوده اند. بعد از مرگ دقیقاً برای هر انسانی همان حالتی رخ خواهد داد که پیش از مرگ برای آنها رخ داده است.
همچنین بعید نیست در آینده یا حتی در زمان حال بتوان مرگ را بطور لحظه ای با از کار انداختن موقت مغز تجربه کرد.
اعتقاد به حیات پس از #مرگ و دیدن نکیر و منکر بعد از خوابیدن در قبر و تحمل فشار قبر و بعد حاضر شدن در دادگاه و غیره تماماً مربوط به باورهای دینی میشوند و برخاسته از ایمان و نادانی افراد معتقد به آنها هستند نه دلایل عقلی و یا شواهد علمی. بنابر این از دیدگاه علمی و فلسفی ارزشی برای آنها نمیتوان قائل شد. در حقیقت باید به این داستانهای کودکانه به دیده باستانشناسی برای دریافتن اینکه انسانها در زمان سنگ و کلوخ چگونه می اندیشیده اند نگریست.
میل به جاودانگی در میان انسانهای پیشین (و در میان انسانهایی که مشتری افکار کهنه آن انسانهای قدیمی هستند) یکی از دلایلی بوده است که آنها برای ارضای آن دست به افسانه سرایی راجع به حیات پس از مرگ خود زده اند، زیرا نمیتوانستند قبول کنند عمر آنها پس از مدتی به پایان خواهد رسید. این انسانها غافل از این بوده اند که امیال آنها و آرزوهایشان نمیتواند تغییری در واقعیت ها و حقایق هستی ایجاد کند. آنها چه واقعیت را دوست داشته باشند چه نداشته باشند واقعیت واقعیت است. بسیاری از انسانهای پیشین عادت داشتند امیال خود را واقعی جلوه بدهند و آنچه خود دوست دارند را واقعیت بانگارند، این درحالی است که قرنها است انسانهای خردمند امیال خود را در کشف حقایق دخیل نمیکنند.
اعتقاد به حیات پس از مرگ برخاسته از اعتقاد به پدیده خرافی روح است.
نتیجه گیری:
از آنجا که شواهد علمی و یا براهین معتبر فلسفی برای اعتقاد به حیات پس از مرگ وجود ندارد و در نقطه مقابل شواهد علمی بر علیه حیات پس از مرگ وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که خردمندانه ترین حالت آن است که حکم دهیم چنین حیاتی وجود ندارد و برخاسته از افسانه ها و امیال و اسطوره های انسانهایی است که نسبت به طبیعت خود نادان بوده اند یا اطلاع داشته اند و امیالشان بر خردشان غلبه کرده است.
🌎 @ofoghroydadd
https://goo.gl/mkP45S
#افق_رویداد
#مرگ
آیا طول عمر انسان سقف محدودی دارد؟
امید به زندگی با افزایش کیفیت زندگی و درمانهای پزشکی در حال افزایش است. اما آیا محدودیتی برای طول عمر انسانها وجود دارد؟ بر اساس پژوهشی که بهتازگی در ژورنال Science منتشر شده، پاسخ به این سوال خیر است. همچنین پژوهشگران معتقدند که پس از ۱۰۵ سالگی،منحنی خطر مرگ فرد به یک خط مسطح میرسد، در واقع، میزان مرگ فرد بعد از ۱۰۵ سالگی، برای سالهای بعدی ثابت باقی ميماند. در سال ۱۸۲۵، بنیامین گومپرتز، جمعیتشناس بریتانیایی، این فرضیه را مطرح کرد که میزان مرگومیر، با افزایش سن بهطور معنا داری افزایش پیدا میکند. از این رو، یک فرد ۷۰ ساله در معرض خطر مرگ بیشتری نسبت به یک فرد ۳۰ ساله قرار دارد. از آن زمان، پژوهشگران با تایید این موضوع که خطر نسبی مرگ با افزایش سن افزایش مییابد، اعلام کردهاند که خطر مرگ در واقع پس از سن خاصی کاهش مییابد. بهعنوان مثال، احتمال مرگ در بین ۴۵ سالگی و ۳۵ سالگی متفاوت است، اما برای دو فرد ۱۰۰ ساله و ۱۱۰ ساله، احتمال مرگ یکسان است. کِنت واتچر، استاد جمعیتشناسی و آمار در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و پژوهشگر ارشد پژوهش جدید، گفت:...
ادامه مطلب در لینک زیر ↙️
https://goo.gl/jHStZd
🌎 @ofoghroydadd
#جاودانگی #عمر
#افق_رویداد
#مرگ
آیا طول عمر انسان سقف محدودی دارد؟
امید به زندگی با افزایش کیفیت زندگی و درمانهای پزشکی در حال افزایش است. اما آیا محدودیتی برای طول عمر انسانها وجود دارد؟ بر اساس پژوهشی که بهتازگی در ژورنال Science منتشر شده، پاسخ به این سوال خیر است. همچنین پژوهشگران معتقدند که پس از ۱۰۵ سالگی،منحنی خطر مرگ فرد به یک خط مسطح میرسد، در واقع، میزان مرگ فرد بعد از ۱۰۵ سالگی، برای سالهای بعدی ثابت باقی ميماند. در سال ۱۸۲۵، بنیامین گومپرتز، جمعیتشناس بریتانیایی، این فرضیه را مطرح کرد که میزان مرگومیر، با افزایش سن بهطور معنا داری افزایش پیدا میکند. از این رو، یک فرد ۷۰ ساله در معرض خطر مرگ بیشتری نسبت به یک فرد ۳۰ ساله قرار دارد. از آن زمان، پژوهشگران با تایید این موضوع که خطر نسبی مرگ با افزایش سن افزایش مییابد، اعلام کردهاند که خطر مرگ در واقع پس از سن خاصی کاهش مییابد. بهعنوان مثال، احتمال مرگ در بین ۴۵ سالگی و ۳۵ سالگی متفاوت است، اما برای دو فرد ۱۰۰ ساله و ۱۱۰ ساله، احتمال مرگ یکسان است. کِنت واتچر، استاد جمعیتشناسی و آمار در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و پژوهشگر ارشد پژوهش جدید، گفت:...
ادامه مطلب در لینک زیر ↙️
https://goo.gl/jHStZd
🌎 @ofoghroydadd
#جاودانگی #عمر
✅ ادامه :
❓ آیا اکنون سرمازیستی بیشتر از گذشته مورد پذیرش جامعه قرار دارد؟
بر این باورم که جامعه علمی اکنون ما را بیشتر پذیرفته است. این امر به ویژه پس از استفاده از شیوه سرمایش برای کمک به جراحی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود مخالفت های زیادی با این شیوه انجام می شود.
❓این افرادی که منجمد میکنید بالاخره زنده هستند یا مرده؟
آنها نه زنده هستند و نه مرده. این افراد در حالتی سوم که بین مرگ و زندگی است قرار دارند. متاسفانه هیچ واژهای برای این وضعیت وجود ندارد. برخی کارشناسان از واژه «بدون تحرک» برای این توصیف این وضعیت استفاده میکنند که به نظرم چندان جالب نیست، زیرا ما را به یاد فیلمهای ترسناک و دانشمندان تبهکاری که در آزمایشگاههای مخوف کار میکنند میاندازد. واقعیت این است که ما فرآیند متابولیک بدن را کند میکنیم و تحرک را از بدن میگیرم. این افراد زنده نیستند زیرا برای زنده بودن نیاز به متابولیسم (سوخت و ساز) داریم. در عین حال مرده هم نیستند، زیرا افراد مرده را نمیتوان به زندگی بازگرداند. به همین دلیل کار درستی نیست که این افراد را مرده بنامیم.
❓ آیا تابحال توانستهاید موجودی زنده را پس از شیوه سرمازیستی به زندگی بازگردانید؟
بله. در آزمایشی به یک سری کرم آموزش دادیم که برای یافتن غذا، به دنبال رد یک ماده شیمیایی خاص باشند. سپس این کرمها را منجمد کردیم و دوباره به آنها گرما دادیم که به زندگی بازگردند. پس از اینکه این کرمها دوباره به زندگی برگشتند، باز هم توانستند همان شیوه آموخته شده را اجرا کنند. به این ترتیب نشان دادیم که توانایی ذهنی این موجودات در طی سرمازیستی آسیب نمیبیند.
همچنین برشهایی منجمد از مغز چندین حیوان را مورد بررسی قرار دادیم و مشاهده کردیم که همه سیناپسها و نیز پوشش سلولهای آنها دست نخورده باقی می ماند. البته این موارد نشانگر این نیست که این شیوه بی تردید میتواند انتظارات ما را برآورده کند.
❓چرا امروزه شیوه سرمازیستی چندان مورد توجه مردم قرار ندارد؟
واقعیت این است که مردم تلویزیون تماشا میکنند و فکر میکنند که این شیوه سبب ایجاد یک سری زامبی میشود و یا اینکه آیندهای هولناک را برای بشر رقم خواهد زد. اما خودم فکر میکنم اگر روش سرمازیستی مطابق انتظار ما عمل کند، آیندهای بهتر و یا حداقل به خوبی هم اکنون خواهیم داشت.
❓ اصلیترین انتقاداتی که از شما می شود چیست؟
اصلیترین انتقاد مطرح شده به این مربوط میشود که عمل سرمازیستی فقط برای افراد ثروتمند است. این عملیات در مجموع 200 هزار دلار هزینه دارد که شامل سرمایش و منجمد کردن کامل بدن میشود. البته این هزینه شامل بازگرداندن دوباره به زندگی و نیز درمان هم خواهد شد. بسیاری از افراد با استفاده از مبلغ بیمه عمر، این هزینه را میپردازند. من خودم وقتی دانشجو و بی پول بودم، در طرح نیورو (Neuro) ثبت نام کردم.
❓ طرح نیورو چیست؟
در این طرح، فقط قسمت سر و مغز فرد متقاضی (و نه کل بدنش) منجمد میشود. شاید در آینده بتوانیم به سطحی از قابلیت های فناورانه برسیم که بتوانیم صدها میلیارد سلول عصبی را به حالت عادی بازگردانده و آسیبهای احتمالی را نیز ترمیم کنیم و سپس کل اعضای بدن را از شیوههای دیگر تامین کنیم. امروزه میبینیم که شیوههایی برای رشد اعضای بدن (نظیر کبد یا کلیه) در آزمایشگاه وارد میدان شدهاند. شاید حتی منجمد کردن کل بدن هم چندان ضروری نباشد، زیرا مثلا بدن در سن 90 سالگی ارزش زیستی چندانی ندارد.
ترجمه: زهرا جعفری رودپشت/سیناپرس
منبع: نیوساینتیست
🌎 @ofoghroydadd
#سرمازیستی #جاودانگی #مرگ #احیا
❓ آیا اکنون سرمازیستی بیشتر از گذشته مورد پذیرش جامعه قرار دارد؟
بر این باورم که جامعه علمی اکنون ما را بیشتر پذیرفته است. این امر به ویژه پس از استفاده از شیوه سرمایش برای کمک به جراحی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود مخالفت های زیادی با این شیوه انجام می شود.
❓این افرادی که منجمد میکنید بالاخره زنده هستند یا مرده؟
آنها نه زنده هستند و نه مرده. این افراد در حالتی سوم که بین مرگ و زندگی است قرار دارند. متاسفانه هیچ واژهای برای این وضعیت وجود ندارد. برخی کارشناسان از واژه «بدون تحرک» برای این توصیف این وضعیت استفاده میکنند که به نظرم چندان جالب نیست، زیرا ما را به یاد فیلمهای ترسناک و دانشمندان تبهکاری که در آزمایشگاههای مخوف کار میکنند میاندازد. واقعیت این است که ما فرآیند متابولیک بدن را کند میکنیم و تحرک را از بدن میگیرم. این افراد زنده نیستند زیرا برای زنده بودن نیاز به متابولیسم (سوخت و ساز) داریم. در عین حال مرده هم نیستند، زیرا افراد مرده را نمیتوان به زندگی بازگرداند. به همین دلیل کار درستی نیست که این افراد را مرده بنامیم.
❓ آیا تابحال توانستهاید موجودی زنده را پس از شیوه سرمازیستی به زندگی بازگردانید؟
بله. در آزمایشی به یک سری کرم آموزش دادیم که برای یافتن غذا، به دنبال رد یک ماده شیمیایی خاص باشند. سپس این کرمها را منجمد کردیم و دوباره به آنها گرما دادیم که به زندگی بازگردند. پس از اینکه این کرمها دوباره به زندگی برگشتند، باز هم توانستند همان شیوه آموخته شده را اجرا کنند. به این ترتیب نشان دادیم که توانایی ذهنی این موجودات در طی سرمازیستی آسیب نمیبیند.
همچنین برشهایی منجمد از مغز چندین حیوان را مورد بررسی قرار دادیم و مشاهده کردیم که همه سیناپسها و نیز پوشش سلولهای آنها دست نخورده باقی می ماند. البته این موارد نشانگر این نیست که این شیوه بی تردید میتواند انتظارات ما را برآورده کند.
❓چرا امروزه شیوه سرمازیستی چندان مورد توجه مردم قرار ندارد؟
واقعیت این است که مردم تلویزیون تماشا میکنند و فکر میکنند که این شیوه سبب ایجاد یک سری زامبی میشود و یا اینکه آیندهای هولناک را برای بشر رقم خواهد زد. اما خودم فکر میکنم اگر روش سرمازیستی مطابق انتظار ما عمل کند، آیندهای بهتر و یا حداقل به خوبی هم اکنون خواهیم داشت.
❓ اصلیترین انتقاداتی که از شما می شود چیست؟
اصلیترین انتقاد مطرح شده به این مربوط میشود که عمل سرمازیستی فقط برای افراد ثروتمند است. این عملیات در مجموع 200 هزار دلار هزینه دارد که شامل سرمایش و منجمد کردن کامل بدن میشود. البته این هزینه شامل بازگرداندن دوباره به زندگی و نیز درمان هم خواهد شد. بسیاری از افراد با استفاده از مبلغ بیمه عمر، این هزینه را میپردازند. من خودم وقتی دانشجو و بی پول بودم، در طرح نیورو (Neuro) ثبت نام کردم.
❓ طرح نیورو چیست؟
در این طرح، فقط قسمت سر و مغز فرد متقاضی (و نه کل بدنش) منجمد میشود. شاید در آینده بتوانیم به سطحی از قابلیت های فناورانه برسیم که بتوانیم صدها میلیارد سلول عصبی را به حالت عادی بازگردانده و آسیبهای احتمالی را نیز ترمیم کنیم و سپس کل اعضای بدن را از شیوههای دیگر تامین کنیم. امروزه میبینیم که شیوههایی برای رشد اعضای بدن (نظیر کبد یا کلیه) در آزمایشگاه وارد میدان شدهاند. شاید حتی منجمد کردن کل بدن هم چندان ضروری نباشد، زیرا مثلا بدن در سن 90 سالگی ارزش زیستی چندانی ندارد.
ترجمه: زهرا جعفری رودپشت/سیناپرس
منبع: نیوساینتیست
🌎 @ofoghroydadd
#سرمازیستی #جاودانگی #مرگ #احیا
#افق_رویداد
#مرگ
🧠 مغز خوکها چهار ساعت بعد از مرگ به طور نسبی احیا شد !
دانشمندان آمریکایی موفق شده اند مغز خوکها را چهار ساعت بعد از کشتار حیوانات به طور نسبی احیا کنند.
▪️مطالعه کامل این مطلب همینک در کانال دیگر ما 🔰🔰
🌐 @ofoghroydad 👈
.
#مرگ
🧠 مغز خوکها چهار ساعت بعد از مرگ به طور نسبی احیا شد !
دانشمندان آمریکایی موفق شده اند مغز خوکها را چهار ساعت بعد از کشتار حیوانات به طور نسبی احیا کنند.
▪️مطالعه کامل این مطلب همینک در کانال دیگر ما 🔰🔰
🌐 @ofoghroydad 👈
.
#افق_رویداد
#روانکاوی
▪️فرهنگ مرگ اندیشی از دیدگاه روانکاوی
چرا در فرهنگ ما مرگ باشکوه است و زندگی بی ارزش؟
#فرهنگ_مرگ_اندیشی متاثر از عدم پذیرش مرگ و ترس از مرگ است.
اگر سه رویکرد عمده در قبال مرگ را در انسانها که همانا #مرگ_گریزی، #مرگ_اندیشی و #مرگ_آگاهی است را از دیدگاه روانکاوی بررسی کنیم ، درمی یابیم که رویکرد اول یعنی مرگ گریزی متاثر از ترس بیش از حد از مرگ و مکانیسمی است دفاعی از روان بنام "انکار" و رویکرد دوم یعنی مرگ اندیشی نوعی "همانند سازی با منبع تولید ترس" است.و این دو نگاه درست مقابل مکانیسم "پذیرش" از سوی مرگ آگاهان است.
ایگو یا "من" همان بخشی از روان است که ماموریت اصلیش مواجهه ما با واقعیت و انتخاب رفتار ما در قبال دنیای بیرون است.
ایگوی نابالغ و رشد نایافته به دلیل ترس از مواجهه با واقعیت که علی الظاهر تلخ و درد آور است از مکانیسم های ابتدایی و عموما ناکارآمد بهره می گیرد بدین گونه که با صرف انرژی زیاد ما را در انکار یا موقعیت عدم پذیرش واقعیت قرار می دهد.
این در حالی است که ایگوی رشد یافته و بالغ سعی در مواجهه ما با واقعیت و پذیرش آن دارد اگر چه آن واقعیت ممکن است تلخ و درد ناک باشد.
#مرگ_مهمترین_دغدغه_انسان که موتور محرکه تمامی دستاورد های بشری بوده و هست نیز بعنوان یک واقعیت میتواند توسط ایگوی نابالغ، انکار شده و فرد را به رفتارهای افراطی سرگرم کرده تا با چنین واقعیتی دست و پنجه نرم نکند (مرگ گریزی) .
مثلا آنقدر بطور افراطی ما را سرگرم کند که فرصت فکر کردن به مرگ هم نداشته باشیم و این میتواند از افراط در مصرف مواد و الکل باشد تا افراط در کار و درس و پول و مذهب و عقیده و....
و اما مرگ اندیشی که فرد را غرق در مرگ و افکار مرگ میکند ما را از مواجهه با درد مرگ و تنهایی دور میکند بدین گونه که فرد خود را دوست و رفیق با مرگ می پندارد به این امید که این دوست، به پاس خدمات و رفاقتی که با او داشته ام، آسیبی به من وارد نیاورد و مرا از درد مرگ معاف کند.
درست مانند ابتدای نوجوانی که به دلیل ترس از جن و روح و زامبی، نوجوان اگر چه از فیلم ترسناک و روح و جن می ترسد ولی فیلم ترسناک میبیند و یا دائم در مورد این مسائل صحبت میکند یا حتی ملحفه سفیدی بر روی خود انداخته و ادای روح در می آورد!!! به این امید که با آشتی با منبع ترس و دوستی با آن، مورد لطف و عنایت قرار گرفته و از سوی او آسیب نبیند.
فرهنگ مرگ اندیشی در جامعه ما سالهاست که به واسطه ناامنی های منطقه جغرافیایی نتوانسته رشد یابد و به سمت مرگ آگاهی که همانا پذیرش…
#روانکاوی
▪️فرهنگ مرگ اندیشی از دیدگاه روانکاوی
چرا در فرهنگ ما مرگ باشکوه است و زندگی بی ارزش؟
#فرهنگ_مرگ_اندیشی متاثر از عدم پذیرش مرگ و ترس از مرگ است.
اگر سه رویکرد عمده در قبال مرگ را در انسانها که همانا #مرگ_گریزی، #مرگ_اندیشی و #مرگ_آگاهی است را از دیدگاه روانکاوی بررسی کنیم ، درمی یابیم که رویکرد اول یعنی مرگ گریزی متاثر از ترس بیش از حد از مرگ و مکانیسمی است دفاعی از روان بنام "انکار" و رویکرد دوم یعنی مرگ اندیشی نوعی "همانند سازی با منبع تولید ترس" است.و این دو نگاه درست مقابل مکانیسم "پذیرش" از سوی مرگ آگاهان است.
ایگو یا "من" همان بخشی از روان است که ماموریت اصلیش مواجهه ما با واقعیت و انتخاب رفتار ما در قبال دنیای بیرون است.
ایگوی نابالغ و رشد نایافته به دلیل ترس از مواجهه با واقعیت که علی الظاهر تلخ و درد آور است از مکانیسم های ابتدایی و عموما ناکارآمد بهره می گیرد بدین گونه که با صرف انرژی زیاد ما را در انکار یا موقعیت عدم پذیرش واقعیت قرار می دهد.
این در حالی است که ایگوی رشد یافته و بالغ سعی در مواجهه ما با واقعیت و پذیرش آن دارد اگر چه آن واقعیت ممکن است تلخ و درد ناک باشد.
#مرگ_مهمترین_دغدغه_انسان که موتور محرکه تمامی دستاورد های بشری بوده و هست نیز بعنوان یک واقعیت میتواند توسط ایگوی نابالغ، انکار شده و فرد را به رفتارهای افراطی سرگرم کرده تا با چنین واقعیتی دست و پنجه نرم نکند (مرگ گریزی) .
مثلا آنقدر بطور افراطی ما را سرگرم کند که فرصت فکر کردن به مرگ هم نداشته باشیم و این میتواند از افراط در مصرف مواد و الکل باشد تا افراط در کار و درس و پول و مذهب و عقیده و....
و اما مرگ اندیشی که فرد را غرق در مرگ و افکار مرگ میکند ما را از مواجهه با درد مرگ و تنهایی دور میکند بدین گونه که فرد خود را دوست و رفیق با مرگ می پندارد به این امید که این دوست، به پاس خدمات و رفاقتی که با او داشته ام، آسیبی به من وارد نیاورد و مرا از درد مرگ معاف کند.
درست مانند ابتدای نوجوانی که به دلیل ترس از جن و روح و زامبی، نوجوان اگر چه از فیلم ترسناک و روح و جن می ترسد ولی فیلم ترسناک میبیند و یا دائم در مورد این مسائل صحبت میکند یا حتی ملحفه سفیدی بر روی خود انداخته و ادای روح در می آورد!!! به این امید که با آشتی با منبع ترس و دوستی با آن، مورد لطف و عنایت قرار گرفته و از سوی او آسیب نبیند.
فرهنگ مرگ اندیشی در جامعه ما سالهاست که به واسطه ناامنی های منطقه جغرافیایی نتوانسته رشد یابد و به سمت مرگ آگاهی که همانا پذیرش…
#افق_رویداد
#مرگ
رابطه بین زیاده خواهی بشر و مرگ
دکتر زیست شناس و شیمی دان« نیک لین» یکی از محققین مطرح تکامل، تاکنون سه کتاب مهم در باره رازهای اساسی حیات و انسان نوشته است. او استاد دانشگاه کالج لندن است و همراه با کتابهایی که منتشر می کند مدام در جستجوی یافتن راز طول عمر بشر است.
به نظر او ساختمان ملکولی حیات از وقتی که از حالت تک سلولی خارج شده است به ترکیبات جدید پرسلولی eukaryotes دست یافته است که شکل عمومی ادامه حیات و تکثیر موجودات را کاملا متحول کرده است.
به نظر او « میتوکندریا» که یک مجموعه باکتری بوده اند وارد سلول های دیگر شده اند و این مجموعه کاربردی، به بخش مهم یک موجود زنده تبدیل گشته است. میتوکندریا عملا تبدیل به کارخانه انرژی سازی بدن موجودات پر سلولی شده است.
بر اساس تئوری تکامل هر موجود زنده که قادر باشد بیشترین تعداد تکثیر ژن خودش را در طی زندگی به انجام برساند تجربه حیاتی موفقی داشته است.
داروین وقتی از بقای شایستهترین نام می برد منظورش موجود زنده ایی است که قدرت بیشتر برای رقابت بیشتر برای تولید مثل بیشتر از خود بروز می دهد. به عبارتی هر موجود زنده ایی، کارخانه انرژی سازی قوی تری داشته باشد فرزندان بیشتری تولید می کند.
دکتر نیک لین تمرکز تحقیقاتش برای توسعه نظریه تکامل، روی شناسایی و چگونگی «قدرت بیشتر» در کارخانه انرژی سازی درون میتوکندریا است.
حتما این کارخانه پر کار در ابتدای تاریخ تحول پستانداران به فرزندآوری بیشتر ختم می شد ولی انسان امروزه انرژی اش را صرف انواع زیاده خواهی ها نظیر قدرت و شهرت و احترام و حتی سکس بیشتر بدون تولیدمثل می سازد.
مهمترین هشدار و تذکری که شاید داروین در باره موجود زنده موفق یا «بقای شایستهترین » نگفته است این بود که موجود زنده ایی که زیاده خواه است سریعتر هم می میرند. به عبارتی دقیقتر نوع کارخانه انرژی سازی هر موجود زنده تعیین کننده طول عمر عمومی شان است.
برای همین به مرور تحقیقات دکتر لین به سمت یافتن راه حل های مختلف برای افزایش عمر با وجود داشتن کارخانه پر جنب و جوش متوکندریا کشیده شده است....
ادامه دارد
سایت مرد روز
🌎 @ofoghroydadd
بقای شایستهترین
The Vital Question Paperback
Power, Sex, Suicide: Mitochondria and the meaning of life
life Ascending: The Ten Great Inventions Of Evolution
Yes, Life in the Fast Lane Kills You
#مرگ
رابطه بین زیاده خواهی بشر و مرگ
دکتر زیست شناس و شیمی دان« نیک لین» یکی از محققین مطرح تکامل، تاکنون سه کتاب مهم در باره رازهای اساسی حیات و انسان نوشته است. او استاد دانشگاه کالج لندن است و همراه با کتابهایی که منتشر می کند مدام در جستجوی یافتن راز طول عمر بشر است.
به نظر او ساختمان ملکولی حیات از وقتی که از حالت تک سلولی خارج شده است به ترکیبات جدید پرسلولی eukaryotes دست یافته است که شکل عمومی ادامه حیات و تکثیر موجودات را کاملا متحول کرده است.
به نظر او « میتوکندریا» که یک مجموعه باکتری بوده اند وارد سلول های دیگر شده اند و این مجموعه کاربردی، به بخش مهم یک موجود زنده تبدیل گشته است. میتوکندریا عملا تبدیل به کارخانه انرژی سازی بدن موجودات پر سلولی شده است.
بر اساس تئوری تکامل هر موجود زنده که قادر باشد بیشترین تعداد تکثیر ژن خودش را در طی زندگی به انجام برساند تجربه حیاتی موفقی داشته است.
داروین وقتی از بقای شایستهترین نام می برد منظورش موجود زنده ایی است که قدرت بیشتر برای رقابت بیشتر برای تولید مثل بیشتر از خود بروز می دهد. به عبارتی هر موجود زنده ایی، کارخانه انرژی سازی قوی تری داشته باشد فرزندان بیشتری تولید می کند.
دکتر نیک لین تمرکز تحقیقاتش برای توسعه نظریه تکامل، روی شناسایی و چگونگی «قدرت بیشتر» در کارخانه انرژی سازی درون میتوکندریا است.
حتما این کارخانه پر کار در ابتدای تاریخ تحول پستانداران به فرزندآوری بیشتر ختم می شد ولی انسان امروزه انرژی اش را صرف انواع زیاده خواهی ها نظیر قدرت و شهرت و احترام و حتی سکس بیشتر بدون تولیدمثل می سازد.
مهمترین هشدار و تذکری که شاید داروین در باره موجود زنده موفق یا «بقای شایستهترین » نگفته است این بود که موجود زنده ایی که زیاده خواه است سریعتر هم می میرند. به عبارتی دقیقتر نوع کارخانه انرژی سازی هر موجود زنده تعیین کننده طول عمر عمومی شان است.
برای همین به مرور تحقیقات دکتر لین به سمت یافتن راه حل های مختلف برای افزایش عمر با وجود داشتن کارخانه پر جنب و جوش متوکندریا کشیده شده است....
ادامه دارد
سایت مرد روز
🌎 @ofoghroydadd
بقای شایستهترین
The Vital Question Paperback
Power, Sex, Suicide: Mitochondria and the meaning of life
life Ascending: The Ten Great Inventions Of Evolution
Yes, Life in the Fast Lane Kills You
#جاودانگی
آیا انسان میتواند نامیرا شود؟
یک تحلیل و بررسی منطقی
اگر انسان هستید، پس خواهید مرد. این فکر آرامش بخشی نیست، اما #مرگ بهای اجتناب ناپذیری است که ما باید برای زنده بودن آن را بپردازیم. با این حال، با پیشرفت داروها و فناوری های ما، انسانها در عقب انداختن تاریخ انقضای زندگی خود موفق تر می شوند.
اگر طولانی شدن عمر انسان همچنان ادامه داشته باشد، آیا می توانیم روزی #جاودانه شویم؟ پاسخ بستگی به این دارد که برداشت شما از جاودانه بودن انسان چیست.
سوزان اشنایدر، فیلسوف و مدیر بنیانگذار مرکز ذهن آینده در دانشگاه آتلانتیک فلوریدا، می گوید: من فکر نمی کنم وقتی مردم از #جاودانگی می گویند منظورشان جاودانگی واقعی است، مگر اینکه به چیزی شبیه به #روح اعتقاد داشته باشند. مثلاً اگر کسی بخواهد مغز و بدن خود را برای زندگی بلند مدت ارتقا دهد، هنوز نمی تواند فراتر از پایان جهان زندگی کند.
دانشمندان انتظار دارند جهان به پایان برسد، که سبب می شود یک پایان و میرایی فوری در مورد راز پتانسیل #نامیرایی انسان را نشان دهد. برخی از دانشمندان در مورد زنده ماندن و بقای انسان پس از مرگ جهان گمانه زنی کرده اند، همانطور که جان هورگان، روزنامه نگار علمی برای Scientific American گزارش داد، به هر حال بعید است از انسان هایی که امروز زنده اند، کسی مرگ جهان را تجربه کند....
ادامه مطلب⏩
📝 ترجمه ساینا بصیری
🌎 @ofoghroydadd
آیا انسان میتواند نامیرا شود؟
یک تحلیل و بررسی منطقی
اگر انسان هستید، پس خواهید مرد. این فکر آرامش بخشی نیست، اما #مرگ بهای اجتناب ناپذیری است که ما باید برای زنده بودن آن را بپردازیم. با این حال، با پیشرفت داروها و فناوری های ما، انسانها در عقب انداختن تاریخ انقضای زندگی خود موفق تر می شوند.
اگر طولانی شدن عمر انسان همچنان ادامه داشته باشد، آیا می توانیم روزی #جاودانه شویم؟ پاسخ بستگی به این دارد که برداشت شما از جاودانه بودن انسان چیست.
سوزان اشنایدر، فیلسوف و مدیر بنیانگذار مرکز ذهن آینده در دانشگاه آتلانتیک فلوریدا، می گوید: من فکر نمی کنم وقتی مردم از #جاودانگی می گویند منظورشان جاودانگی واقعی است، مگر اینکه به چیزی شبیه به #روح اعتقاد داشته باشند. مثلاً اگر کسی بخواهد مغز و بدن خود را برای زندگی بلند مدت ارتقا دهد، هنوز نمی تواند فراتر از پایان جهان زندگی کند.
دانشمندان انتظار دارند جهان به پایان برسد، که سبب می شود یک پایان و میرایی فوری در مورد راز پتانسیل #نامیرایی انسان را نشان دهد. برخی از دانشمندان در مورد زنده ماندن و بقای انسان پس از مرگ جهان گمانه زنی کرده اند، همانطور که جان هورگان، روزنامه نگار علمی برای Scientific American گزارش داد، به هر حال بعید است از انسان هایی که امروز زنده اند، کسی مرگ جهان را تجربه کند....
ادامه مطلب
📝 ترجمه ساینا بصیری
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
آیا انسانها تا ابد نامیرا خواهند بود؟
اگر انسان هستید، پس خواهید مرد. این فکر آرامش بخشی نیست، اما مرگ بهای اجتناب ناپذیری است که ما باید برای زنده بودن آن را بپردازیم. با این حال، با پیشرفت داروها و فناوری های ما، انسانها در عقب انداختن تاریخ انقضای زندگی خود موفق تر می شوند.
#افق_رویداد
#معکوس_کردن_روند_پیری
دانشمندان میگویند با اکسیژن درمانی سلولها را ۲۵ سال جوان کردهاند
دانشمندان ادعا میکنند که با موفقیت روند پیری بیولوژیکی را در گروهی از افراد مسن معکوس کرده و بدن آنها را در سطح سلولی ۲۵ سال جوان کرده اند.
در تحقیقات اولیه محققان دانشگاه "تل آویو" و "مرکز پزشکی شمیر" از نوعی اکسیژن درمانی برای معکوس کردن دو شاخص کلیدی پیری بیولوژیکی استفاده کردند: طول تلومر و تجمع سلولهای پیر.
هرچه بدن انسان پیرتر میشود، تلومرها که پایانههای محافظتی در انتهای کروموزومها هستند کوتاهتر میشوند و سلولهای پیر بدون کاربرد افزایش مییابند
مطالعه کامل خبر
🌐 @ofoghroydad
منبع
#پیری #مرگ #جاودانگی #جوان_شدن
#معکوس_کردن_روند_پیری
دانشمندان میگویند با اکسیژن درمانی سلولها را ۲۵ سال جوان کردهاند
دانشمندان ادعا میکنند که با موفقیت روند پیری بیولوژیکی را در گروهی از افراد مسن معکوس کرده و بدن آنها را در سطح سلولی ۲۵ سال جوان کرده اند.
در تحقیقات اولیه محققان دانشگاه "تل آویو" و "مرکز پزشکی شمیر" از نوعی اکسیژن درمانی برای معکوس کردن دو شاخص کلیدی پیری بیولوژیکی استفاده کردند: طول تلومر و تجمع سلولهای پیر.
هرچه بدن انسان پیرتر میشود، تلومرها که پایانههای محافظتی در انتهای کروموزومها هستند کوتاهتر میشوند و سلولهای پیر بدون کاربرد افزایش مییابند
مطالعه کامل خبر
🌐 @ofoghroydad
منبع
#پیری #مرگ #جاودانگی #جوان_شدن
Telegraph
دانشمندان میگویند با اکسیژن درمانی سلولها را ۲۵ سال جوان کردهاند
دانشمندان ادعا میکنند که با موفقیت روند پیری بیولوژیکی را در گروهی از افراد مسن معکوس کرده و بدن آنها را در سطح سلولی ۲۵ سال جوان کرده اند. به گزارش ایسنا و به نقل از ایندیپندنت، در تحقیقات اولیه محققان دانشگاه "تل آویو" و "مرکز پزشکی شمیر" از نوعی اکسیژن…