نیازستان
1.55K subscribers
793 photos
107 videos
132 files
237 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم

#نازلی

...جهان بدون شرق میگندد. شک نکنید.
وَ جان ِشرق #زن است و زن است که شرق را به #جان_جهان پیوند میزند.

وقتی یک زن ِ شرقی بنویسد مگر می شود از کنار نوشته هاش گذشت؟ وَ وقتی یک زن ِ شرقی ِ ایرانی قصه بگوید قطعا نامش #شهرزاد است.کسی که سنگستان واقعیت را ابر ِخیال می کند تا ببارد و ببارد و در جان ِ مرد ایرانی #خضر ِ عشق و زندگی بکارد و یا ابر ِخیال را میکُند سنگستان و تورا #شهریار_شهر_سنگستان...

#منیرو_روانی_پور یک زن است، شرقی است،ایرانی است و قصه می گوید...

کارهای خواندنی بسیاری دارد:
#زن_فرودگاه_فرانکفورت
#سیریا_سیریا
#دل_فولاد
#کولی_کنار_آتش و...

اما من هر وقت بخواهم ازبین کتابهایش یکی را بردارم از کتابخانه ام و بخوانم، می روم سراغ #نازلی
مریم، رعنا، شیوا و.... #نازلی که سه داستان است و یکی.
که #نشر_قصه چاپ کرده و صدو دو صفحه دارد و... خواندنی است و تاثیر گذار و چه وچه...
وچه خوب میشود اگر روزی یکی از آن یادداشتهایی را که باید بنویسم، بر این کتاب بنویسم..

...می دانی ما شرقی هستیم. پیراهنی که از غرب رسیده به تن ما نمی خورد. ما باید پیراهن خودمان را بپوشیم. زن شرقی اگر ریشه اش نگندیده باشد می خواهد که به صدای پایی عادت کند. یادت می آید که چقدر از آزادی جنسی حرف می زدی؟ من فکر میکنم هرلحظه جایی بودن. هیچ کجا نبودن است. آزادی جنسی یعنی نکبت جنسی...

از متن کتاب صفحه ی ۳۳

@niyazestanbarani
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم

#جزیره_ی_سرگردانی

#شاه در دهه ی پنجاه با تکیه بر منابع ایران(مادی و علمی و فرهنگی) بانگ ِ لمن الملک میزد و ایران را #جزیره_ثبات مینامید.
سرزمینی که سالهاست مردمانش حیران ترین مردمان جهانند و هر دهه و سده سردرپی آوایی دارند که #یافتم_یافتم راه این طرف است و...
و میروند و صخره ی #اخوان را برمیگردانند و میخوانند:
کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند و...

باری درچنین اقلیمی #سیمین_دانشور روایت ویژه و دلنشین خویش را از این سرزمین با نام #جزیره_ی_سرگردانی همچون #شهرزاد قصه گو برای ما میخواند تا باز، هم سبک خاص روایت خویش را تثبیت کند هم شروع سه گانه ای غریب را جشن بگیرد و...کلی حرفهای دیگر.

#هستی_نوریان دختری است زیبا و درسخوانده و جستجوگر و...او در دانشگاه هنرهای زیبای تهران درس خوانده، همانجا که خود #سیمین تدریس داشته است.
پدر هستی شهید راه آزادی است و هم رکاب #مصدق اما مادرش الان درآغوش پادوی امریکاییهاست وغرق شکستن سد جنسیت و...
مراد، سلیم، محسن بدو، شریعتی، جلال و... همه هستند...
وقتی این کتاب به سال ۱۳۷۲ به بازار نشر آمد اقلیم کتاب تکانی خورد، ناشر بدقلق (خوارزمی) باره ها وبارها کتاب را تجدید چاپ کرد و هربار گرانتر از قبل به بازار عرصه کرد. و این یعنی استقبال شگفت اهالی کتاب از یک اثر همیشه قابل بحث...
من این کتاب را همچون بسیاری از کتابها بارها و بارها خریده ام و خوانده ام و همچنان در کتابخانه ندارم.وچنانکه قبلا گفته ام این نشان میدهد که #جزیره_ی_سرگردانی قطعا خواندنی است.
امروز، ۱۸اسفند ماه، سالگشت درگذشت عزیز ارجمند #سیمین_دانشور هم هست به پاسداشت مادر قصه گوی همه ی ما بچه های چهل سال به بالا، نیک آن دیدم که این کتاب و دیگر آثار او را معرفی کنم روانش شاد و کتابهایش پرخواننده باد..

@niyazestanbarani
#یادداشتهای_پریشانی (۱)
از #حیوان_ناطق تا #حیوان_تاریخمند و..
ماجرای من و تعریف انسان:
از روزگاران نوجوانی که جدی شد چیستی انسان و کیستی او ، افتاده ام در مسیری که هرازگاه برای خودم تعریفی میدهم از انسان و البته مدتی بعد ( چندماه یا چند سال بعد) میبینم کسان دیگری نیز چنین اندیشیده و گفته اند الا من که برای خود میگویم و خود
باری نخست می شنیدم و میخواندم :
#حیوان_ناطق، که سخنگو منظور بود اما بعد میفهمیدم این ناطق صرفا #گویا نیست نطق اینجا #لوگوس است و زبان محمل اندیشه است و لوگوسی داریم و #اروسی و...
یکی از اصالت اندیشیدن میگفت و دیگری از #شک یکی #اگزیست بود و یکی #ابزورد و یکی از #حیوان_اقتصادی گفت آن یکی از #حیوان_آینده_نگر بعدی از #حیوان_پس_اندازکن و.. پرده برمی‌داشت و دیگری از #حیوان_ناراصی و دیگری از..‌. تا اینکه از جایی به بعد خودم برای خودم تعریف ارائه کردم چون من باید اقناع میشد؛
و انسان حیوان #تاریخ_مند شد .نه به اعتبار گذر زمان و برجا ماندن آثار انسانی. که ، این انسان بود که در گذر زمان #میشد و مثلا گوسفند #نمیشد و نه تنها در قامت تمامت انسان که فردا_فرد انسان تاریخمند بود در پیوند با جهان ، دیگران و خویش تاریخ اینجا صیرورت بود و توجه به آن چه در مقام فردی چه در شکل انسان_کلی ..
در کودکی پدربزرگ میگفت آدمی باید نام هفت پدر پیش از خویش را بداند و حالا فکر میکنم او هم حتما از پدر بزرگش شنیده بود و این به یاد داشتن تبار همان #تاریخمند بودن است و..

مدتی گذشت و باز وجه دیگری از انسان برایم پدیدار شد و انسان شد #حیوان_قصه_گو..
باز شرحش بسیار مفصل است و دراین تعریف قصه چیزی است مثل #خود_انسان ...
خیال، بازنمایی در زبان ، عدم رضایت به آنچه هست و گریز ناگزیر از آن ، #بافتن و... همه و همه در قصه بود و خود انسان هم...
اینبار انسان ، وقتی روایت آنچه را در شکار امروزش اتفاق افتاده به گونه ای دیگر به مخاطبان مشتاقش که زنان بودند و کودکان ارائه می کرد انسان شد و چون زنان بخاطرسپارتر بودند همان روایات را قصه_تر کردند و شدند #شهرزاد های قصه گو..
و...
حالا و این روزها چندی است به این تعریف رسیده ام .
بگذارید سرفصل بعدی را در یادداشت بعدی بیاورم...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
##یادداشت_های_پریشانی
#مجازستان

در اغلب کتب داستانی گذشتگان ما آنچه مهم است #استعاره است. اینکه واقعا متافور میتواند جایگزین استعاره شود باید درباره اش بحث و فحص کرد.
چون استعاره در علوم بلاغی ما در ذیل مجاز می آید چنانکه برخی علمای بلاغت کنایه را نیز جز مجاز آورده اند و این بسیار مهم است چون نهایتا به اینجا می رسیم که اصولا #بیان و زبان در بهترین و عالی ترین حالاتش نیز در مجاز شکل میگیرد و اساسا جهان ما ( زبان ) از آن رو که همیشه فاصله ای دارد با آنچه که #هست پس ما همیشه در #مجازستان زندگی میکنیم.
سخنم این نبود. این بود که مثلا داستانی هست در مثنوی و بسیاری آثار دیگر به این مضمون که اگر گرگی با آهویی آمیزش کنند و فرزندی پدید آید این فرزند گرگ‌‌ است یا آهوست؟ و پاسخ اینکه بگذارید بچه بزرگ شود از شیر بگیریدش و بعد بگذارید حسابی گرسنه شود بعد دربرابرش علف و استخوان بگذارید ببینید سمت کدام می رود و ..
ذهن های خوگر و معتاد به عوالم عادی وقتی به این متن تماما استعاری نگاه کنند یا یک شوخی کودکانه می بینندش یا چرا که چنین چیزی علمی نیست یا نهایتا میگویند خب نی خواهد بگوید آن ژنی که در بچه غالب است نشان میدهد که بچه به سمت کدام والد مایل است و...
اما حقیقیت این است که موضوع بسیار بسیار پیچیده و عمیق است.
مثلا سوای پرداختن به نکته بسیار هولناک #قصه_پردازی شرقی و بویژه ایرانی و چرایی و چگونگی و نتایج و... میتوانم چند نکته ی گذرا را مطرح کنم
۱- الف با ب می آمیزد و این آمیزش محصولی دارد. این از اصلی ترین رمزهای جهان مثنوی است؛
از قران هرکسی چیزی خوری
وز قران هر قرین چیزی بری

چون ستاره با ستاره شد قرین
لایق هر دو اثر زاید یقین

چون قران مرد و زن زاید بشر
وز قران سنگ و آهن شد شرر

وز قران خاک با بارانها
میوه ها و سبزه و ریحانها

وز قران سبزه ها با آدمی
دلخوشی و بی غمی و خرمی..۲/۱۰۸۰~
این بحث بسیار مفصل و عمیق است فعلا به این اشاره کنیم که هرگاه یکی به یک دیگر برسد بی شک سه پدید می آید هرچه که باشند..
۲- داستان ما می گوید این فرزند حاصله #دوجنسی است درست مثل #آدم و کل داستان شرح حال ماست آن..
۳- برای شناخت راستین محصول باید گذاشت او به بلوغی برسد . بچه ی شیرخواره را نباید سنجید باید او در جهان زندگی کند و توانایی ها و دانایی ها و... به دست آورد
۴- این فرزند حالا بالغ را در شرایط عادی و مطمئن و آرام نمیشود تشخیص داد. قوه ی عاقله ی او میتواند در شرایط متعادل ، متعادل عمل کند چیزی را سرکوب کند و چیزی را برگزیند. برای شناخت او باید در موقعیتی قرارش داد که نه عقل متعلم (اسم مفعول) که عقل ذاتی آنچه من (غریزی) مینامم عمل کند. گرسنگی استعاره ای است برای فضا و رانه ای که #اوراق_شویی می کند در واقع نقاب های آگاهانه را کنار میزند
۵- انتخابی که فرزند میکند در چنین شرایطی بی_سبب است، صرفا از روی جنسیت است و این یعنی اصالت.
در نظر من کلیدی ترین #رمزواژه_ی_مثنوی #جنسیت است.
کافران چون جنس سجین آمدند
سجن دنیا را خوش آیین آمدند و...

۶- مولانا و بسیاری از اهالی معرفت ایران بسیار نتیجه گرایند‌. قبلا هم گفته ام، میگویند: نامها را نتایجشان معنا میکنند.
اوزوم و عنب و استافیل و.. ازین زاویه هم مورد توجه باید باشد‌.
بگذارید برای موضوع نتیجه و اهمیتش مثال روز بزنم :
#جنگ هرگز به معنای زدن در سر و صورت هم نیست. این به سر و صورت طرف زدن مثلا با بمب فقط و فقط یکی از شکلهای جنگ است‌
هدف جنگ چیست؟ ویرانی طرف مقابل.
خب حالا اگر شما بتوانی حتا با خدمت کردن به طرف مقابلتان او را تباه کنید جنگ را برده اید‌. در روزگار ما اساسا قرار نبوده مثلا آمریکا برسر ما موشک بزند قرار بوده ما را ضعیف، حقیر، خوار، نیازمند، پریشان و... کند و به انواع فروپاشی ها برساند خب حالا که جامعه ی ما به چنین وضعی رسیده جنگ صورت گرفته و پیروز هم مشخص است.
فرقی نمی کند شما که اید و کجایید؟ چه میگویید و چه اولویتهایی را در ظاهر فریاد میکنید همه ی اینها به تعبیر مولانا عرض است #جوهر کجاست؟
گفت شاهنشه، چنین گیر المراد
این عرضهای تو یک جوهر نزاد

این عرضهای نماز و روزه را
چون که لا یبقی زمانین انتفی..
باری سخن این بود که اولا هنوز داستان گویی کار است نه دادن اطلاعات تخت و اخته‌‌.. ما همچنان برای زنده ماندن خویش باید #شهرزاد باشیم و البته شهرزاد ها.. چون او فقط خویش را نجات نمی داد با هر قصه و هرشب در واقع یک زن ، یک زندگی دیگر را از کام مرگ بیرون می کشید و..
و اینکه باید به گونه ای دیگر با اینهمه داستان در فرهنگ ایران #مواجهه کنیم و وقت تنگ است و دارد دیر میشود...
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹