#عاشقانه_های_میانسالی
...حالا دیگر خیلی چیزها را آزموده ام یاد گرفته ام و... از آن خویش کرده ام ، عمری بر من گذشته که به تقویم زمین نمی گنجد. شاید در همان جوانی نیز چنین گفته باشم برایت ، اما این خیلی فرق میکند باید بروی و بروی و... تا خودت ببینی چه فرقی .
معنای همه چیز نیز رشد میکند هیچ چیز معنای و مزه ی نخست را ندارد اگر تو همیشه در حرکت باشی احساس ها و احوال نو میشود اگر تو حرکت کنی اگر احساس رسیدن نداشته باشی و من حالا در کنار بسیاران چیز که نمی دانم، بسیاران چیز میدانم ، دیده ام، چشیده ام، دریافته ام .. وهمچنان باشکوه ترینش عشق است و دوست داشتن ، دلتنگی است و بی قراری برای شنیدن صدای آنکه دوستش می داری دیدن کسی که بی تابش هستی و البته نه صدای ضبط شده آن حس و حال را دارد و نه تصویر ارسالی که من هنوز از #نسل_لمس ام .
صدای تلفن بیشتر از آنکه آرامم کند پریشانم میکند. به فریب می ماند . کی تشنه سیر گردد از لمحه ی سرابی ..
صدا و تصویر برایم شبیه یک توهین شیک است. من تا چشم ندوزم در چشمهایت تا مثل فروغ نبینم نی نی چشمانت را تا نبینم خطی را اخم نازی دلبرانه می اندازد کنار لبت تا نشنوم به هم خوردن آهنگ نفسهایت را وقتی که گیر میکنی میان گفتن و نگفتن « دوستت دارم » تا کج کردن گردنت را نبینم و سر خوردن موهایت را بر پیشانی ات تا درنیابم اضطرابت همیشگی ات در اعتراف به عشق .. سیرآب نخواهم شد.
راستی چه رازی است در این دشواری اعتراف به عشق یک زن !؟ راز است یا اینهم از مقوله ی ناز است!؟
گفتم مقوله یاد مقولات افتادم .. چقدر زحمت کشیدم برای حفظ مقولات عشر و ... تا برسم به اینجا... همینجا که هرچه مقوله است در تست .. مرا کیفیت چشم تو کافی است.
و حالا همه ی مقولات یکی شده است؛ #ناز
و همه ی من همان است که بود ؛ #نیاز
نیاز من به تو ای ناز تازه تر شده است
اگر چه فصل غزلهای ما دگر شده است...
و چه باشکوه است انسان. و چون عمر براو میگذرد و او بر عمر چه باشکوه تر میشود انسان.
میدانی من فکر میکنم عجب فریب بزرگی دادند انسان را آنان که گفتند عمر آدمی مراحل دارد کودکی و نوجوانی و... بعد دیدند گند زده اند پای کودک درون را به میان کشیدند حالا باید صبر کنی تا به غلط کردم بیفتند چرا که هیچ چیز پایان نمی یابد و من وقتی تو را میبینم همان نوجوان نوخطی میشوم که در همه ی نیازش شرم داشت به چشمهای تو نگاه کند ..
من کودک نمیشوم وقتی به تسلا دست بر سرم میکشی یا در آغوشم می گیری من دراین همگام دقیقا کودکم ،کودک و تنها تو اين را درمی یابی چرا که تو تمامت زنی #زن..
مادر گاه که فرزندانش را به شماره مینشیند یکی اضافه می آورد و چون برمیگردد به تقویم میخندد چرا که مردش را نیز شمرده بوده ..
آری در میانسالی من کودکم ، نوجوانم و جوان .. هنوز هم دیده ای به نگاهی دهانم خشک میشود و میلرزم .. و این چقدر خوب است.
هر چه میگذرد معنای شگفت دعاهای مادر بزرگها را بیشتر در می یابم که الهی پیر شوی جدای از اینکه طول عمر میخواستند چشیدن این مزه ها و دیدن این منظره ها را تمنا داشتند
جوان هرقدر مجرب و پیر باید برود و برود و پیر شود تا این بی کرانه ها را دریابد ..
و در همه ی این رفتنها #عشق ، عشق به تو ای #زن شده بود همه چیز من ..
برایت گفته ام زن که میگویم مادر است ، خواهر است ، همتن و همسر است و دختر است..
اسم دختر آمد #باران رسید و ...
باز برایت از عاشقانه های میانسالی خواهم نوشت بانو ..
بگذار تو را ،در یکی از چهره های بی همانندت باز یابم... چند قدم جلو تر که رفتم و تو را دیدم بازگشته ام تا برایت از احساسهایی بگویم که بسیار بهارانند وتابستان اما از دل و زبان مردی پدید می آید که #پاییز است ..
می بوسمت به تمنای نیازهای نهانی
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
...حالا دیگر خیلی چیزها را آزموده ام یاد گرفته ام و... از آن خویش کرده ام ، عمری بر من گذشته که به تقویم زمین نمی گنجد. شاید در همان جوانی نیز چنین گفته باشم برایت ، اما این خیلی فرق میکند باید بروی و بروی و... تا خودت ببینی چه فرقی .
معنای همه چیز نیز رشد میکند هیچ چیز معنای و مزه ی نخست را ندارد اگر تو همیشه در حرکت باشی احساس ها و احوال نو میشود اگر تو حرکت کنی اگر احساس رسیدن نداشته باشی و من حالا در کنار بسیاران چیز که نمی دانم، بسیاران چیز میدانم ، دیده ام، چشیده ام، دریافته ام .. وهمچنان باشکوه ترینش عشق است و دوست داشتن ، دلتنگی است و بی قراری برای شنیدن صدای آنکه دوستش می داری دیدن کسی که بی تابش هستی و البته نه صدای ضبط شده آن حس و حال را دارد و نه تصویر ارسالی که من هنوز از #نسل_لمس ام .
صدای تلفن بیشتر از آنکه آرامم کند پریشانم میکند. به فریب می ماند . کی تشنه سیر گردد از لمحه ی سرابی ..
صدا و تصویر برایم شبیه یک توهین شیک است. من تا چشم ندوزم در چشمهایت تا مثل فروغ نبینم نی نی چشمانت را تا نبینم خطی را اخم نازی دلبرانه می اندازد کنار لبت تا نشنوم به هم خوردن آهنگ نفسهایت را وقتی که گیر میکنی میان گفتن و نگفتن « دوستت دارم » تا کج کردن گردنت را نبینم و سر خوردن موهایت را بر پیشانی ات تا درنیابم اضطرابت همیشگی ات در اعتراف به عشق .. سیرآب نخواهم شد.
راستی چه رازی است در این دشواری اعتراف به عشق یک زن !؟ راز است یا اینهم از مقوله ی ناز است!؟
گفتم مقوله یاد مقولات افتادم .. چقدر زحمت کشیدم برای حفظ مقولات عشر و ... تا برسم به اینجا... همینجا که هرچه مقوله است در تست .. مرا کیفیت چشم تو کافی است.
و حالا همه ی مقولات یکی شده است؛ #ناز
و همه ی من همان است که بود ؛ #نیاز
نیاز من به تو ای ناز تازه تر شده است
اگر چه فصل غزلهای ما دگر شده است...
و چه باشکوه است انسان. و چون عمر براو میگذرد و او بر عمر چه باشکوه تر میشود انسان.
میدانی من فکر میکنم عجب فریب بزرگی دادند انسان را آنان که گفتند عمر آدمی مراحل دارد کودکی و نوجوانی و... بعد دیدند گند زده اند پای کودک درون را به میان کشیدند حالا باید صبر کنی تا به غلط کردم بیفتند چرا که هیچ چیز پایان نمی یابد و من وقتی تو را میبینم همان نوجوان نوخطی میشوم که در همه ی نیازش شرم داشت به چشمهای تو نگاه کند ..
من کودک نمیشوم وقتی به تسلا دست بر سرم میکشی یا در آغوشم می گیری من دراین همگام دقیقا کودکم ،کودک و تنها تو اين را درمی یابی چرا که تو تمامت زنی #زن..
مادر گاه که فرزندانش را به شماره مینشیند یکی اضافه می آورد و چون برمیگردد به تقویم میخندد چرا که مردش را نیز شمرده بوده ..
آری در میانسالی من کودکم ، نوجوانم و جوان .. هنوز هم دیده ای به نگاهی دهانم خشک میشود و میلرزم .. و این چقدر خوب است.
هر چه میگذرد معنای شگفت دعاهای مادر بزرگها را بیشتر در می یابم که الهی پیر شوی جدای از اینکه طول عمر میخواستند چشیدن این مزه ها و دیدن این منظره ها را تمنا داشتند
جوان هرقدر مجرب و پیر باید برود و برود و پیر شود تا این بی کرانه ها را دریابد ..
و در همه ی این رفتنها #عشق ، عشق به تو ای #زن شده بود همه چیز من ..
برایت گفته ام زن که میگویم مادر است ، خواهر است ، همتن و همسر است و دختر است..
اسم دختر آمد #باران رسید و ...
باز برایت از عاشقانه های میانسالی خواهم نوشت بانو ..
بگذار تو را ،در یکی از چهره های بی همانندت باز یابم... چند قدم جلو تر که رفتم و تو را دیدم بازگشته ام تا برایت از احساسهایی بگویم که بسیار بهارانند وتابستان اما از دل و زبان مردی پدید می آید که #پاییز است ..
می بوسمت به تمنای نیازهای نهانی
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#قصه_های_من_و_باران
#محسن_بارانی
#مهر آمده است و من اعتراف میکنم سالهاست وقتی می رسیم به نیمه های شهریور و آفتاب مایل میشود و سعی میکند پرتوی اریب بیندازد به کنج های اتاق حالم دیگر میشود.
و نیک میدانم بسیاری از ایرانیان چنین اند و اینهم یکی از #مولفه_های شگفت انسان ایرانی است.
اولین چیزی که با #مهر در من نیرو میگیرد خود #آیین_مهر است. و مراتب هفت گانه اش و اینکه هزاران سال پیش تبار زیسته در این فلات ،به کجاهای هست و نیست سر و دل کشیده اند که چنان نامها و مقامهایی را به مکاشفه رسیده بودند؟!
آخرین مرحله ی سیر و سلوک یک #مهری #پدر است. و سال هاست که چرایی اش با من است و..
#باران که آمد منظر دگر شد و افقهای تازه آشکار
حال بگذارید از قصههای من و باران بگویم.
مزرعه ی وجود انسان را حاوی( دربرگیرنده) تمامی حبه ها(حب و محبت)= (دانه ها) هستی می دانم. و باران نیز چونان هر فرزند دیگر مان چنین است.دنبال ربطش هستید!!
شما کدام زمینه های وجودی فرزندتان را گسترش می دهید وعمق می بخشید!؟
یادمان باشد که دربسیاری مواقع ما #یتیم هستیم وخود نخستین فرزند خویشیم
مثلا از او #نظم میخواهید؟سعی میکنید او #پرسشگر و مطالبه گر بار بیاید؟ او را از #دروغ منع میکنید؟ #رعایت حال دیگران را برایش متذکر میشوید؟ وقتی با #مساله روبرو میشود حل مساله را میگذارید برابرش یا او را می اندازید به #حرکت؟ نه در #راه حتا. که اگر راهی هست خود باید بیابد و اگر نیست بسازدش.
او را جوری بار می آورید که نسبت به کاستی ها معترض شود؟! مثلا شبی که حال مسواک زدن ندارید با تحکم بگوید: بابا مسواک نزده ای باید مسواک بزنی و.. آیا میخواهید او کم کمک اهل #فکر شود!؟ نسبت خودتان با فکر روشن است؟ #عشق چه ؟! احترام به قوانین چی؟ رازداری؟ خانواده ؟ کمک و..؟!
کودک و نوجوان با همه ی دانسته و دریافتهایش هنوز #در_راه است بزرگان اهل رفتن چنین اند او که کودک است و نوجوان است و حتا جوان.. با بهانه گیری هاش باید چه کنی؟ با نفهمیدنهای طبیعی و گاه عمدیش چطور؟!میدانی او حاوی هزار هزار میل و رانه و سائق و.. است
راستش اینها فقط بخشی از پرسشهایی است که من در مقام پدر باید پاسخی یا راهی یا برون_رفتگاهی برایشان داشته باشم یا در حال اینها را بیابم و بسازم
آیا همین ها برای تن زدن کوهها و آسمانها و دریاها و خشکی ها و.. از پذیرش #امانت_انسان_شدن بس نیست؟
حالا اشارت اینکه آخرین مقام #آیین_مهر #پدر است روشن تر نشده است!؟ پدر شدن طبیعتا باید آخرین مرحله از مراحل بی انتهای انسان باید باشد.در این مقام انسان همنفس خداست از این رو بود که #مسیح برای خدایش استعاره ی #پدر را به کار می برد.
پدر کیست؟ نگهبان، خردمند، کارگر، راهنما، راهگشا، سنگ زیرین آسیا، همراه، مامن، دستگیر،رهایی_دهنده، محدود_کننده (؟!)
مگر غیر از این است که همه ی اینها و بیشتر؟
و البته که اینجا جنسیت نقش ندارد و قطعا که مادران دیده ام که در عین مادری ،پدری دانسته اند
با این مختصر آیا پدر شدن از جمله مقوله ی #محال نیست!؟البته که نیست چیزی که به ذهن بشر آمده بوده ، هست یا خواهد شد اما چقدر دشوار است این #پدر_شدن
پدری که آزاده است فرزند آزاده بار می آورد، پدری که پرسشگر است و هر روز رشد میکند (دانسته و نادانسته)خواهان چنین فرزندی است. پدری که خارخار نظم دارد فرزند را منظم می خواهد پدری که مسئولیت دیگری و دیگران را میپذیرد کودک مسئول می طلبد و..
باران گاه مرا کلافه میکند هم آنجا که حق میگوید هم آنجا که ناحق
-بابایی راهنما نزدی پشت سری گیج میشود بی احترامی کردی
-بابایی مسواک نزدی
-رسید خرید، افتاد روی زمین
-چرا بلند حرف می زنی؟ عصبانیت مگر بد نیست؟
-مشکلی نیست خدا را شکر خودمان سالمیم صندلی رادرست میکنیم
-اتاقت به هم ریخته است باز و..
نیرو،نیرو می زاید و ناتوانی، ضعف
ترس، ترس به بار می آرد و دلیری، درخت شجاعت میکارد
انسان کاهل، پیرامونیان را تنبل می پرورد انسان اهل حرکت،اطرافیان را به حرکت می آورد و سکون، نای رخوت و پوسیدگی می گسترد و انسان #مولد، نمی تواند #دلال به بار آورد
ما از همین خانه ها به جامعه می رویم و آنجا تمام چیزهایی را ارائه می کنیم که در چنته مان ریخته اند یا در مسیر جمع کرده ایم یا گهگاه ساخته ایم. مراحل طی کرده ناکرده شده ایم مثلا حاکم یک خانواده یا شهر یا کشور
حاکم قوی ، جامعه ی قوی میخواهد ، تنها حاکم خردمند است که خرد میجوید، رییس تهی مغز معلوم است حکما باید همانندان را برکشد، جادوگر ، جادو پذیر می طلبد، وزیری که فلسفیدن میفهمد فیلسوف را معاون خود میکند و..
حالا آن مهیب بودن و هولناک بودن کار روشن تر نشده است؟
قرنهاست که همه چیز جامعه ی انسانی از خانه شروع شده است. پدر یک خانه در واقع سنک سنگ یک جامعه را مینهد اگر این سنگها روشن باشد و در جایگاه فبها.. والا فلا..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#محسن_بارانی
#مهر آمده است و من اعتراف میکنم سالهاست وقتی می رسیم به نیمه های شهریور و آفتاب مایل میشود و سعی میکند پرتوی اریب بیندازد به کنج های اتاق حالم دیگر میشود.
و نیک میدانم بسیاری از ایرانیان چنین اند و اینهم یکی از #مولفه_های شگفت انسان ایرانی است.
اولین چیزی که با #مهر در من نیرو میگیرد خود #آیین_مهر است. و مراتب هفت گانه اش و اینکه هزاران سال پیش تبار زیسته در این فلات ،به کجاهای هست و نیست سر و دل کشیده اند که چنان نامها و مقامهایی را به مکاشفه رسیده بودند؟!
آخرین مرحله ی سیر و سلوک یک #مهری #پدر است. و سال هاست که چرایی اش با من است و..
#باران که آمد منظر دگر شد و افقهای تازه آشکار
حال بگذارید از قصههای من و باران بگویم.
مزرعه ی وجود انسان را حاوی( دربرگیرنده) تمامی حبه ها(حب و محبت)= (دانه ها) هستی می دانم. و باران نیز چونان هر فرزند دیگر مان چنین است.دنبال ربطش هستید!!
شما کدام زمینه های وجودی فرزندتان را گسترش می دهید وعمق می بخشید!؟
یادمان باشد که دربسیاری مواقع ما #یتیم هستیم وخود نخستین فرزند خویشیم
مثلا از او #نظم میخواهید؟سعی میکنید او #پرسشگر و مطالبه گر بار بیاید؟ او را از #دروغ منع میکنید؟ #رعایت حال دیگران را برایش متذکر میشوید؟ وقتی با #مساله روبرو میشود حل مساله را میگذارید برابرش یا او را می اندازید به #حرکت؟ نه در #راه حتا. که اگر راهی هست خود باید بیابد و اگر نیست بسازدش.
او را جوری بار می آورید که نسبت به کاستی ها معترض شود؟! مثلا شبی که حال مسواک زدن ندارید با تحکم بگوید: بابا مسواک نزده ای باید مسواک بزنی و.. آیا میخواهید او کم کمک اهل #فکر شود!؟ نسبت خودتان با فکر روشن است؟ #عشق چه ؟! احترام به قوانین چی؟ رازداری؟ خانواده ؟ کمک و..؟!
کودک و نوجوان با همه ی دانسته و دریافتهایش هنوز #در_راه است بزرگان اهل رفتن چنین اند او که کودک است و نوجوان است و حتا جوان.. با بهانه گیری هاش باید چه کنی؟ با نفهمیدنهای طبیعی و گاه عمدیش چطور؟!میدانی او حاوی هزار هزار میل و رانه و سائق و.. است
راستش اینها فقط بخشی از پرسشهایی است که من در مقام پدر باید پاسخی یا راهی یا برون_رفتگاهی برایشان داشته باشم یا در حال اینها را بیابم و بسازم
آیا همین ها برای تن زدن کوهها و آسمانها و دریاها و خشکی ها و.. از پذیرش #امانت_انسان_شدن بس نیست؟
حالا اشارت اینکه آخرین مقام #آیین_مهر #پدر است روشن تر نشده است!؟ پدر شدن طبیعتا باید آخرین مرحله از مراحل بی انتهای انسان باید باشد.در این مقام انسان همنفس خداست از این رو بود که #مسیح برای خدایش استعاره ی #پدر را به کار می برد.
پدر کیست؟ نگهبان، خردمند، کارگر، راهنما، راهگشا، سنگ زیرین آسیا، همراه، مامن، دستگیر،رهایی_دهنده، محدود_کننده (؟!)
مگر غیر از این است که همه ی اینها و بیشتر؟
و البته که اینجا جنسیت نقش ندارد و قطعا که مادران دیده ام که در عین مادری ،پدری دانسته اند
با این مختصر آیا پدر شدن از جمله مقوله ی #محال نیست!؟البته که نیست چیزی که به ذهن بشر آمده بوده ، هست یا خواهد شد اما چقدر دشوار است این #پدر_شدن
پدری که آزاده است فرزند آزاده بار می آورد، پدری که پرسشگر است و هر روز رشد میکند (دانسته و نادانسته)خواهان چنین فرزندی است. پدری که خارخار نظم دارد فرزند را منظم می خواهد پدری که مسئولیت دیگری و دیگران را میپذیرد کودک مسئول می طلبد و..
باران گاه مرا کلافه میکند هم آنجا که حق میگوید هم آنجا که ناحق
-بابایی راهنما نزدی پشت سری گیج میشود بی احترامی کردی
-بابایی مسواک نزدی
-رسید خرید، افتاد روی زمین
-چرا بلند حرف می زنی؟ عصبانیت مگر بد نیست؟
-مشکلی نیست خدا را شکر خودمان سالمیم صندلی رادرست میکنیم
-اتاقت به هم ریخته است باز و..
نیرو،نیرو می زاید و ناتوانی، ضعف
ترس، ترس به بار می آرد و دلیری، درخت شجاعت میکارد
انسان کاهل، پیرامونیان را تنبل می پرورد انسان اهل حرکت،اطرافیان را به حرکت می آورد و سکون، نای رخوت و پوسیدگی می گسترد و انسان #مولد، نمی تواند #دلال به بار آورد
ما از همین خانه ها به جامعه می رویم و آنجا تمام چیزهایی را ارائه می کنیم که در چنته مان ریخته اند یا در مسیر جمع کرده ایم یا گهگاه ساخته ایم. مراحل طی کرده ناکرده شده ایم مثلا حاکم یک خانواده یا شهر یا کشور
حاکم قوی ، جامعه ی قوی میخواهد ، تنها حاکم خردمند است که خرد میجوید، رییس تهی مغز معلوم است حکما باید همانندان را برکشد، جادوگر ، جادو پذیر می طلبد، وزیری که فلسفیدن میفهمد فیلسوف را معاون خود میکند و..
حالا آن مهیب بودن و هولناک بودن کار روشن تر نشده است؟
قرنهاست که همه چیز جامعه ی انسانی از خانه شروع شده است. پدر یک خانه در واقع سنک سنگ یک جامعه را مینهد اگر این سنگها روشن باشد و در جایگاه فبها.. والا فلا..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#عاشقانه_های_میانسالی
...حالا دیگر خیلی چیزها را آزموده ام یاد گرفته ام و... از آن خویش کرده ام ، عمری بر من گذشته که به تقویم زمین نمی گنجد. شاید در همان جوانی نیز چنین گفته باشم برایت ، اما این خیلی فرق میکند باید بروی و بروی و... تا خودت ببینی چه فرقی .
معنای همه چیز نیز رشد میکند هیچ چیز معنای و مزه ی نخست را ندارد اگر تو همیشه در حرکت باشی احساس ها و احوال نو میشود اگر تو حرکت کنی اگر احساس رسیدن نداشته باشی و من حالا در کنار بسیاران چیز که نمی دانم، بسیاران چیز میدانم ، دیده ام، چشیده ام، دریافته ام .. وهمچنان باشکوه ترینش عشق است و دوست داشتن ، دلتنگی است و بی قراری برای شنیدن صدای آنکه دوستش می داری دیدن کسی که بی تابش هستی و البته نه صدای ضبط شده آن حس و حال را دارد و نه تصویر ارسالی که من هنوز از #نسل_لمس ام .
صدای تلفن بیشتر از آنکه آرامم کند پریشانم میکند. به فریب می ماند . کی تشنه سیر گردد از لمحه ی سرابی ..
صدا و تصویر برایم شبیه یک توهین شیک است. من تا چشم ندوزم در چشمهایت تا مثل فروغ نبینم نی نی چشمانت را تا نبینم خطی را اخم نازی دلبرانه می اندازد کنار لبت تا نشنوم به هم خوردن آهنگ نفسهایت را وقتی که گیر میکنی میان گفتن و نگفتن « دوستت دارم » تا کج کردن گردنت را نبینم و سر خوردن موهایت را بر پیشانی ات تا درنیابم اضطرابت همیشگی ات در اعتراف به عشق .. سیرآب نخواهم شد.
راستی چه رازی است در این دشواری اعتراف به عشق یک زن !؟ راز است یا اینهم از مقوله ی ناز است!؟
گفتم مقوله یاد مقولات افتادم .. چقدر زحمت کشیدم برای حفظ مقولات عشر و ... تا برسم به اینجا... همینجا که هرچه مقوله است در تست .. مرا کیفیت چشم تو کافی است.
و حالا همه ی مقولات یکی شده است؛ #ناز
و همه ی من همان است که بود ؛ #نیاز
نیاز من به تو ای ناز تازه تر شده است
اگر چه فصل غزلهای ما دگر شده است...
و چه باشکوه است انسان. و چون عمر براو میگذرد و او بر عمر چه باشکوه تر میشود انسان.
میدانی من فکر میکنم عجب فریب بزرگی دادند انسان را آنان که گفتند عمر آدمی مراحل دارد کودکی و نوجوانی و... بعد دیدند گند زده اند پای کودک درون را به میان کشیدند حالا باید صبر کنی تا به غلط کردم بیفتند چرا که هیچ چیز پایان نمی یابد و من وقتی تو را میبینم همان نوجوان نوخطی میشوم که در همه ی نیازش شرم داشت به چشمهای تو نگاه کند ..
من کودک نمیشوم وقتی به تسلا دست بر سرم میکشی یا در آغوشم می گیری من دراین همگام دقیقا کودکم ،کودک و تنها تو اين را درمی یابی چرا که تو تمامت زنی #زن..
مادر گاه که فرزندانش را به شماره مینشیند یکی اضافه می آورد و چون برمیگردد به تقویم میخندد چرا که مردش را نیز شمرده بوده ..
آری در میانسالی من کودکم ، نوجوانم و جوان .. هنوز هم دیده ای به نگاهی دهانم خشک میشود و میلرزم .. و این چقدر خوب است.
هر چه میگذرد معنای شگفت دعاهای مادر بزرگها را بیشتر در می یابم که الهی پیر شوی جدای از اینکه طول عمر میخواستند چشیدن این مزه ها و دیدن این منظره ها را تمنا داشتند
جوان هرقدر مجرب و پیر باید برود و برود و پیر شود تا این بی کرانه ها را دریابد ..
و در همه ی این رفتنها #عشق ، عشق به تو ای #زن شده بود همه چیز من ..
برایت گفته ام زن که میگویم مادر است ، خواهر است ، همتن و همسر است و دختر است..
اسم دختر آمد #باران رسید و ...
باز برایت از عاشقانه های میانسالی خواهم نوشت بانو ..
بگذار تو را ،در یکی از چهره های بی همانندت باز یابم... چند قدم جلو تر که رفتم و تو را دیدم بازگشته ام تا برایت از احساسهایی بگویم که بسیار بهارانند وتابستان اما از دل و زبان مردی پدید می آید که #پاییز است ..
می بوسمت به تمنای نیازهای نهانی
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
...حالا دیگر خیلی چیزها را آزموده ام یاد گرفته ام و... از آن خویش کرده ام ، عمری بر من گذشته که به تقویم زمین نمی گنجد. شاید در همان جوانی نیز چنین گفته باشم برایت ، اما این خیلی فرق میکند باید بروی و بروی و... تا خودت ببینی چه فرقی .
معنای همه چیز نیز رشد میکند هیچ چیز معنای و مزه ی نخست را ندارد اگر تو همیشه در حرکت باشی احساس ها و احوال نو میشود اگر تو حرکت کنی اگر احساس رسیدن نداشته باشی و من حالا در کنار بسیاران چیز که نمی دانم، بسیاران چیز میدانم ، دیده ام، چشیده ام، دریافته ام .. وهمچنان باشکوه ترینش عشق است و دوست داشتن ، دلتنگی است و بی قراری برای شنیدن صدای آنکه دوستش می داری دیدن کسی که بی تابش هستی و البته نه صدای ضبط شده آن حس و حال را دارد و نه تصویر ارسالی که من هنوز از #نسل_لمس ام .
صدای تلفن بیشتر از آنکه آرامم کند پریشانم میکند. به فریب می ماند . کی تشنه سیر گردد از لمحه ی سرابی ..
صدا و تصویر برایم شبیه یک توهین شیک است. من تا چشم ندوزم در چشمهایت تا مثل فروغ نبینم نی نی چشمانت را تا نبینم خطی را اخم نازی دلبرانه می اندازد کنار لبت تا نشنوم به هم خوردن آهنگ نفسهایت را وقتی که گیر میکنی میان گفتن و نگفتن « دوستت دارم » تا کج کردن گردنت را نبینم و سر خوردن موهایت را بر پیشانی ات تا درنیابم اضطرابت همیشگی ات در اعتراف به عشق .. سیرآب نخواهم شد.
راستی چه رازی است در این دشواری اعتراف به عشق یک زن !؟ راز است یا اینهم از مقوله ی ناز است!؟
گفتم مقوله یاد مقولات افتادم .. چقدر زحمت کشیدم برای حفظ مقولات عشر و ... تا برسم به اینجا... همینجا که هرچه مقوله است در تست .. مرا کیفیت چشم تو کافی است.
و حالا همه ی مقولات یکی شده است؛ #ناز
و همه ی من همان است که بود ؛ #نیاز
نیاز من به تو ای ناز تازه تر شده است
اگر چه فصل غزلهای ما دگر شده است...
و چه باشکوه است انسان. و چون عمر براو میگذرد و او بر عمر چه باشکوه تر میشود انسان.
میدانی من فکر میکنم عجب فریب بزرگی دادند انسان را آنان که گفتند عمر آدمی مراحل دارد کودکی و نوجوانی و... بعد دیدند گند زده اند پای کودک درون را به میان کشیدند حالا باید صبر کنی تا به غلط کردم بیفتند چرا که هیچ چیز پایان نمی یابد و من وقتی تو را میبینم همان نوجوان نوخطی میشوم که در همه ی نیازش شرم داشت به چشمهای تو نگاه کند ..
من کودک نمیشوم وقتی به تسلا دست بر سرم میکشی یا در آغوشم می گیری من دراین همگام دقیقا کودکم ،کودک و تنها تو اين را درمی یابی چرا که تو تمامت زنی #زن..
مادر گاه که فرزندانش را به شماره مینشیند یکی اضافه می آورد و چون برمیگردد به تقویم میخندد چرا که مردش را نیز شمرده بوده ..
آری در میانسالی من کودکم ، نوجوانم و جوان .. هنوز هم دیده ای به نگاهی دهانم خشک میشود و میلرزم .. و این چقدر خوب است.
هر چه میگذرد معنای شگفت دعاهای مادر بزرگها را بیشتر در می یابم که الهی پیر شوی جدای از اینکه طول عمر میخواستند چشیدن این مزه ها و دیدن این منظره ها را تمنا داشتند
جوان هرقدر مجرب و پیر باید برود و برود و پیر شود تا این بی کرانه ها را دریابد ..
و در همه ی این رفتنها #عشق ، عشق به تو ای #زن شده بود همه چیز من ..
برایت گفته ام زن که میگویم مادر است ، خواهر است ، همتن و همسر است و دختر است..
اسم دختر آمد #باران رسید و ...
باز برایت از عاشقانه های میانسالی خواهم نوشت بانو ..
بگذار تو را ،در یکی از چهره های بی همانندت باز یابم... چند قدم جلو تر که رفتم و تو را دیدم بازگشته ام تا برایت از احساسهایی بگویم که بسیار بهارانند وتابستان اما از دل و زبان مردی پدید می آید که #پاییز است ..
می بوسمت به تمنای نیازهای نهانی
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
VID-20201225-WA0016.mp4
15.4 MB
فیلم از طرف mohsenbarani72
مجموعه درس گفتارهای #تن_آمیزی در قالب تصویری و صوتی در سایت قابل خرید است.
و ثبت نام در دوره ی جدید، تحت عنوان #عشق آغاز شده است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مجموعه درس گفتارهای #تن_آمیزی در قالب تصویری و صوتی در سایت قابل خرید است.
و ثبت نام در دوره ی جدید، تحت عنوان #عشق آغاز شده است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
arman arman
mohsen mirzadeh
#ایرانستان_جان
#یلدا_عباسی #محسن_میرزاده
#کرمانجی از زبانهای ایرانی است و بیش از شصت درصد کردان به این زبان سخن میگویند گویش وران فراوانی در میان کردان ایرانی تبار دارد( عراق، سوریه ، ترکیه و...) بخشی از این گویش وران در شمال خراسانند..
در قطعه ی ارمان ارمان که بسیار دلنشین است من همچنان #ایران_جان را میبینم .
زنی یادگار همسر در آغوش گرفته و رو به #عشق_آباد ترانه ای را زمزمه میکند تا همسر به سفر رفته برگردد..
ساز دوتار خراسان ، نغمه ی مازندرانی، لهجه ی کردی، تم بلوچی، واژگان فارسی و... این خطه و این قطعه را برای من یکی دیگر از مفاصل ایران کرده است.
مفصل واژه ای بسیار شگفت که در غین حال بیان پارادوکسیکال دارد در عین اینکه ار فاصله و جدایی می آید و بافتی متفاوت با دوطرف دارد ، مکان به هم پیوستن سه یا چند چیز است و من فکر میکنم رنگین کمان متنوع ایران سرزمین همین مفاصل هست که در عین جدایی به هم پیوستگانیم و ننگ بر آنان که در خیالشان حتا این اعضای مستقل اما به هم پیوسته را اعضایی جدای از هم میخواهند و.. اعضای جدا از هم هیچ نیستند جز تکه پاره های تنی که دیر یا زود خواهند پوسید ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یلدا_عباسی #محسن_میرزاده
#کرمانجی از زبانهای ایرانی است و بیش از شصت درصد کردان به این زبان سخن میگویند گویش وران فراوانی در میان کردان ایرانی تبار دارد( عراق، سوریه ، ترکیه و...) بخشی از این گویش وران در شمال خراسانند..
در قطعه ی ارمان ارمان که بسیار دلنشین است من همچنان #ایران_جان را میبینم .
زنی یادگار همسر در آغوش گرفته و رو به #عشق_آباد ترانه ای را زمزمه میکند تا همسر به سفر رفته برگردد..
ساز دوتار خراسان ، نغمه ی مازندرانی، لهجه ی کردی، تم بلوچی، واژگان فارسی و... این خطه و این قطعه را برای من یکی دیگر از مفاصل ایران کرده است.
مفصل واژه ای بسیار شگفت که در غین حال بیان پارادوکسیکال دارد در عین اینکه ار فاصله و جدایی می آید و بافتی متفاوت با دوطرف دارد ، مکان به هم پیوستن سه یا چند چیز است و من فکر میکنم رنگین کمان متنوع ایران سرزمین همین مفاصل هست که در عین جدایی به هم پیوستگانیم و ننگ بر آنان که در خیالشان حتا این اعضای مستقل اما به هم پیوسته را اعضایی جدای از هم میخواهند و.. اعضای جدا از هم هیچ نیستند جز تکه پاره های تنی که دیر یا زود خواهند پوسید ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم
#هابیل_وچند_داستان_ ِدیگر
وقتی یک کتاب را چندبار میخری و بعد جایش در کتابخانه ات خالیست چند معنا دارد؛
آن #کتاب آنقدر خوب بوده که امانت گیرنده اش را وسوسه کرده تا امانت داری نکند.
دیگر اینکه هروقت میخواهی برای چندمین بار بخوانیش آه میکشی و این آه که میوه ی از دست دادن است و حسرت ِ ازکف وانهادن، احتمالا ثوابی بسیار دارد وانشالله مصداق آن آهی باشد که آن مومن ِ از نماز ِ پیامبر جامانده کشید و مثنوی ضبطش کرد.
#میگل_دِ_اونامونو را بزرگترین عرفان_مسلک ِ کاتولیک، در جهان اسپانیایی زبان دهه های آغازین قرن بیست میلادی دانسته اند.
این متکلم ِ اندیشمند و انسانگرا به سال ۱۹۶۴ به دنیا آمد و در سال۱۹۳۶ بدرود حیات گفت.
بیش از پنجاه و چند کتاب نوشت که #دردجاودانگی اش مدتها کتاب بالینی بسیاری از اهالی کتابخوانی ایران بوده است.
#هابیل و... اما حکایت درگیریهای ازلی و ابدی انسان در گستره ی زندگی است با بیانی هنری تر و امروزی تر
حسادت به موفقیت، رشد و محبوبیت دیگران چیست؟! ریشه در چه دارد و آدمی را به کجا میکشاند؟ چگونه میتوان این آتش ابلیسی را مهار کرد؟
مرز عشق و نفرت کجاست؟! عشق بسیار به همسری زیبا و پاکدامن چگونه به بیماری حسادت وتهمت و سرانجام به کینه میرسد؟!آیا واقعا #عشق راستین میتواند چیزی نادلخواه ایجاد کند؟!
نهایتا #ایمان چیست؟!یک مومن مورد اعتماد همه که در نگاه پریشان_خاطران نمودو نماد آرامش و امنیت و... خوبیهاست براستی در نهان خویش نیز اینگونه است یا آتشفشانی از کفر و گناه و...را درخویش به بند کشیده است؟ اگر چنین است فرق این مومن با دیگران در همین #مهار نیست؟!
#ایمان یک بار پدید می آید و السلام یا ذات انسان و ایمانش سیال است و جاری؟! و هر روز و لحظه باید ایمان را نو کرد و به قول قرآن مصداق ( یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا) شد؟! انسان چشم به حیرت گشوده آیا دراین تجدید ایمانهاست که به آرامش میرسد؟!
اینهاوچندین دغدغه ی دیگر بن مایه های کتاب #هابیل_و_چندداستان_دیگر است که استاد بهاالدین خرمشاهی ترجمه کرده است.
هم #امیرکبیر این کتاب را چاپ کرده و هم #ناهید...
شما اگر این کتاب را خواندید و بسیار پسندید، به امانت ندهید واگر دادید منتظر بازگستش نباشید.
@niyazestanbarani
#هابیل_وچند_داستان_ ِدیگر
وقتی یک کتاب را چندبار میخری و بعد جایش در کتابخانه ات خالیست چند معنا دارد؛
آن #کتاب آنقدر خوب بوده که امانت گیرنده اش را وسوسه کرده تا امانت داری نکند.
دیگر اینکه هروقت میخواهی برای چندمین بار بخوانیش آه میکشی و این آه که میوه ی از دست دادن است و حسرت ِ ازکف وانهادن، احتمالا ثوابی بسیار دارد وانشالله مصداق آن آهی باشد که آن مومن ِ از نماز ِ پیامبر جامانده کشید و مثنوی ضبطش کرد.
#میگل_دِ_اونامونو را بزرگترین عرفان_مسلک ِ کاتولیک، در جهان اسپانیایی زبان دهه های آغازین قرن بیست میلادی دانسته اند.
این متکلم ِ اندیشمند و انسانگرا به سال ۱۹۶۴ به دنیا آمد و در سال۱۹۳۶ بدرود حیات گفت.
بیش از پنجاه و چند کتاب نوشت که #دردجاودانگی اش مدتها کتاب بالینی بسیاری از اهالی کتابخوانی ایران بوده است.
#هابیل و... اما حکایت درگیریهای ازلی و ابدی انسان در گستره ی زندگی است با بیانی هنری تر و امروزی تر
حسادت به موفقیت، رشد و محبوبیت دیگران چیست؟! ریشه در چه دارد و آدمی را به کجا میکشاند؟ چگونه میتوان این آتش ابلیسی را مهار کرد؟
مرز عشق و نفرت کجاست؟! عشق بسیار به همسری زیبا و پاکدامن چگونه به بیماری حسادت وتهمت و سرانجام به کینه میرسد؟!آیا واقعا #عشق راستین میتواند چیزی نادلخواه ایجاد کند؟!
نهایتا #ایمان چیست؟!یک مومن مورد اعتماد همه که در نگاه پریشان_خاطران نمودو نماد آرامش و امنیت و... خوبیهاست براستی در نهان خویش نیز اینگونه است یا آتشفشانی از کفر و گناه و...را درخویش به بند کشیده است؟ اگر چنین است فرق این مومن با دیگران در همین #مهار نیست؟!
#ایمان یک بار پدید می آید و السلام یا ذات انسان و ایمانش سیال است و جاری؟! و هر روز و لحظه باید ایمان را نو کرد و به قول قرآن مصداق ( یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا) شد؟! انسان چشم به حیرت گشوده آیا دراین تجدید ایمانهاست که به آرامش میرسد؟!
اینهاوچندین دغدغه ی دیگر بن مایه های کتاب #هابیل_و_چندداستان_دیگر است که استاد بهاالدین خرمشاهی ترجمه کرده است.
هم #امیرکبیر این کتاب را چاپ کرده و هم #ناهید...
شما اگر این کتاب را خواندید و بسیار پسندید، به امانت ندهید واگر دادید منتظر بازگستش نباشید.
@niyazestanbarani
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم
#هابیل_وچند_داستان_ ِدیگر
وقتی یک کتاب را چندبار میخری و بعد جایش در کتابخانه ات خالیست چند معنا دارد؛
آن #کتاب آنقدر خوب بوده که امانت گیرنده اش را وسوسه کرده تا امانت داری نکند.
دیگر اینکه هروقت میخواهی برای چندمین بار بخوانیش آه میکشی و این آه که میوه ی از دست دادن است و حسرت ِ ازکف وانهادن، احتمالا ثوابی بسیار دارد وانشالله مصداق آن آهی باشد که آن مومن ِ از نماز ِ پیامبر جامانده کشید و مثنوی ضبطش کرد.
#میگل_دِ_اونامونو را بزرگترین عرفان_مسلک ِ کاتولیک، در جهان اسپانیایی زبان دهه های آغازین قرن بیست میلادی دانسته اند.
این متکلم ِ اندیشمند و انسانگرا به سال ۱۹۶۴ به دنیا آمد و در سال۱۹۳۶ بدرود حیات گفت.
بیش از پنجاه و چند کتاب نوشت که #دردجاودانگی اش مدتها کتاب بالینی بسیاری از اهالی کتابخوانی ایران بوده است.
#هابیل و... اما حکایت درگیریهای ازلی و ابدی انسان در گستره ی زندگی است با بیانی هنری تر و امروزی تر
حسادت به موفقیت، رشد و محبوبیت دیگران چیست؟! ریشه در چه دارد و آدمی را به کجا میکشاند؟ چگونه میتوان این آتش ابلیسی را مهار کرد؟
مرز عشق و نفرت کجاست؟! عشق بسیار به همسری زیبا و پاکدامن چگونه به بیماری حسادت وتهمت و سرانجام به کینه میرسد؟!آیا واقعا #عشق راستین میتواند چیزی نادلخواه ایجاد کند؟!
نهایتا #ایمان چیست؟!یک مومن مورد اعتماد همه که در نگاه پریشان_خاطران نمودو نماد آرامش و امنیت و... خوبیهاست براستی در نهان خویش نیز اینگونه است یا آتشفشانی از کفر و گناه و...را درخویش به بند کشیده است؟ اگر چنین است فرق این مومن با دیگران در همین #مهار نیست؟!
#ایمان یک بار پدید می آید و السلام یا ذات انسان و ایمانش سیال است و جاری؟! و هر روز و لحظه باید ایمان را نو کرد و به قول قرآن مصداق ( یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا) شد؟! انسان چشم به حیرت گشوده آیا دراین تجدید ایمانهاست که به آرامش میرسد؟!
اینهاوچندین دغدغه ی دیگر بن مایه های کتاب #هابیل_و_چندداستان_دیگر است که استاد بهاالدین خرمشاهی ترجمه کرده است.
هم #امیرکبیر این کتاب را چاپ کرده و هم #ناهید...
شما اگر این کتاب را خواندید و بسیار پسندید، به امانت ندهید واگر دادید منتظر بازگستش نباشید.
@niyazestanbarani
#هابیل_وچند_داستان_ ِدیگر
وقتی یک کتاب را چندبار میخری و بعد جایش در کتابخانه ات خالیست چند معنا دارد؛
آن #کتاب آنقدر خوب بوده که امانت گیرنده اش را وسوسه کرده تا امانت داری نکند.
دیگر اینکه هروقت میخواهی برای چندمین بار بخوانیش آه میکشی و این آه که میوه ی از دست دادن است و حسرت ِ ازکف وانهادن، احتمالا ثوابی بسیار دارد وانشالله مصداق آن آهی باشد که آن مومن ِ از نماز ِ پیامبر جامانده کشید و مثنوی ضبطش کرد.
#میگل_دِ_اونامونو را بزرگترین عرفان_مسلک ِ کاتولیک، در جهان اسپانیایی زبان دهه های آغازین قرن بیست میلادی دانسته اند.
این متکلم ِ اندیشمند و انسانگرا به سال ۱۹۶۴ به دنیا آمد و در سال۱۹۳۶ بدرود حیات گفت.
بیش از پنجاه و چند کتاب نوشت که #دردجاودانگی اش مدتها کتاب بالینی بسیاری از اهالی کتابخوانی ایران بوده است.
#هابیل و... اما حکایت درگیریهای ازلی و ابدی انسان در گستره ی زندگی است با بیانی هنری تر و امروزی تر
حسادت به موفقیت، رشد و محبوبیت دیگران چیست؟! ریشه در چه دارد و آدمی را به کجا میکشاند؟ چگونه میتوان این آتش ابلیسی را مهار کرد؟
مرز عشق و نفرت کجاست؟! عشق بسیار به همسری زیبا و پاکدامن چگونه به بیماری حسادت وتهمت و سرانجام به کینه میرسد؟!آیا واقعا #عشق راستین میتواند چیزی نادلخواه ایجاد کند؟!
نهایتا #ایمان چیست؟!یک مومن مورد اعتماد همه که در نگاه پریشان_خاطران نمودو نماد آرامش و امنیت و... خوبیهاست براستی در نهان خویش نیز اینگونه است یا آتشفشانی از کفر و گناه و...را درخویش به بند کشیده است؟ اگر چنین است فرق این مومن با دیگران در همین #مهار نیست؟!
#ایمان یک بار پدید می آید و السلام یا ذات انسان و ایمانش سیال است و جاری؟! و هر روز و لحظه باید ایمان را نو کرد و به قول قرآن مصداق ( یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا) شد؟! انسان چشم به حیرت گشوده آیا دراین تجدید ایمانهاست که به آرامش میرسد؟!
اینهاوچندین دغدغه ی دیگر بن مایه های کتاب #هابیل_و_چندداستان_دیگر است که استاد بهاالدین خرمشاهی ترجمه کرده است.
هم #امیرکبیر این کتاب را چاپ کرده و هم #ناهید...
شما اگر این کتاب را خواندید و بسیار پسندید، به امانت ندهید واگر دادید منتظر بازگستش نباشید.
@niyazestanbarani
Telegram
attach 📎
Forwarded from نیازستان
#کتابستان
#درستایش_عشق
به شدت باور دارم فکر شرقی و غربی داریم زیرا هر کس وجودی است خاص در جهان، پس هرکس اندیشه و احساس خاصی دارد به پدیده هایی که در برابرش قرار میگیرد. پدیده هایی که هر فکری و انسانی سعی در آشکارگی شان دارد.
کتابچه کوچک اما با شکوهی را نشر ققنوس چاپ کرده با نام #درستایش_عشق که محصول گفتگوی #آلن_بدیو با #نیکلاس_ترونگ است. متفکران عاشقی که از قول متفکر دیگری میگویند:
کسی که از عشق شروع نکند هرگز به ماهیت فلسفه پی نخواهد برد.
و از قول #رمبو می افزایند: #عشق_راباید_ازنو_ابداع_کرد..
بنظرم باید در کلاسی جمع شویم واین کتاب را از منظر یک ایرانی بازخوانی کنیم..
با تمام تفاوتهایی که انسانها با هم دارند و در آغاز به آن اشاره کردم اما از آن رو که انسانند بسیار همانند میتوانند بود.
با تکیه بر منظر خاص انسان ایرانی سفارش میکنم خواندن این کتاب را هرگز از دست ندهید..
کتابی مختصر در نودوسه چهار صفحه به ترجمه ی #مریم_عبدالرحیم_کاشی
#حتما_بخوانید
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#درستایش_عشق
به شدت باور دارم فکر شرقی و غربی داریم زیرا هر کس وجودی است خاص در جهان، پس هرکس اندیشه و احساس خاصی دارد به پدیده هایی که در برابرش قرار میگیرد. پدیده هایی که هر فکری و انسانی سعی در آشکارگی شان دارد.
کتابچه کوچک اما با شکوهی را نشر ققنوس چاپ کرده با نام #درستایش_عشق که محصول گفتگوی #آلن_بدیو با #نیکلاس_ترونگ است. متفکران عاشقی که از قول متفکر دیگری میگویند:
کسی که از عشق شروع نکند هرگز به ماهیت فلسفه پی نخواهد برد.
و از قول #رمبو می افزایند: #عشق_راباید_ازنو_ابداع_کرد..
بنظرم باید در کلاسی جمع شویم واین کتاب را از منظر یک ایرانی بازخوانی کنیم..
با تمام تفاوتهایی که انسانها با هم دارند و در آغاز به آن اشاره کردم اما از آن رو که انسانند بسیار همانند میتوانند بود.
با تکیه بر منظر خاص انسان ایرانی سفارش میکنم خواندن این کتاب را هرگز از دست ندهید..
کتابی مختصر در نودوسه چهار صفحه به ترجمه ی #مریم_عبدالرحیم_کاشی
#حتما_بخوانید
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#رفته_گان_بی_برگشت
و #مانده_گان_بی_سرگذشت..
والاذن تعشق قبل العین احیانا..
ما از نسلی بودیم که در کودکی و نوجوانی با شنیدن صدای استاد شجریان به آستان جانان سرمی ساییدیم وقتی می خواند:
ایران ای سرای امید..
و نمی دانستیم سرایندهی این شعر همان لحظه در زندان است و لابد حالی دارد که..
بعدترها در جستوجوی #عشق، با مصیبت عظمی کاستی را تکثیر می کردیم که صدایی مخملین می خواند:
سالها رفت و کسی مرد ره عشق ندیدم
حالیا چشم جهانی نگران من و توست..
آن سالها اینقدر #رسانهی_چشمی نبود که ما را از راه رنگ شیفته کند و چون سوژهمان از دیده رود جایی در دل نداشته باشد. ما بیشتر و پیشتر از راه گوش عاشق می شدیم و اگر چشم مجرای عاشقیت میشد از راه مطالعهی نامهای، مجلهای ، کتابی و.. بود
حالا پس از بیشتر از سی سال عاشقیت، سرایندهی بی بدیل و شریف آنهمه لحظات شریف انسانی از تنگنای مکانی که با حقارت و حسادت جاهل ترین های تاریخ تنگ تر شده است، رفته است و من همچنان به کلام او پناه می برم و آه می کشم:
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتهگان بیبرگشت..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و #مانده_گان_بی_سرگذشت..
والاذن تعشق قبل العین احیانا..
ما از نسلی بودیم که در کودکی و نوجوانی با شنیدن صدای استاد شجریان به آستان جانان سرمی ساییدیم وقتی می خواند:
ایران ای سرای امید..
و نمی دانستیم سرایندهی این شعر همان لحظه در زندان است و لابد حالی دارد که..
بعدترها در جستوجوی #عشق، با مصیبت عظمی کاستی را تکثیر می کردیم که صدایی مخملین می خواند:
سالها رفت و کسی مرد ره عشق ندیدم
حالیا چشم جهانی نگران من و توست..
آن سالها اینقدر #رسانهی_چشمی نبود که ما را از راه رنگ شیفته کند و چون سوژهمان از دیده رود جایی در دل نداشته باشد. ما بیشتر و پیشتر از راه گوش عاشق می شدیم و اگر چشم مجرای عاشقیت میشد از راه مطالعهی نامهای، مجلهای ، کتابی و.. بود
حالا پس از بیشتر از سی سال عاشقیت، سرایندهی بی بدیل و شریف آنهمه لحظات شریف انسانی از تنگنای مکانی که با حقارت و حسادت جاهل ترین های تاریخ تنگ تر شده است، رفته است و من همچنان به کلام او پناه می برم و آه می کشم:
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتهگان بیبرگشت..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
در خلوتِ روشن با تو گریستهام
برایِ خاطرِ زندهگان،
و در گورستانِ تاریک با تو خواندهام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مُردهگانِ این سال
عاشقترینِ زندهگان بودهاند...
#الف_بامداد
* بخشی از شعر بلند #عشق_عمومی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در خلوتِ روشن با تو گریستهام
برایِ خاطرِ زندهگان،
و در گورستانِ تاریک با تو خواندهام
زیباترینِ سرودها را
زیرا که مُردهگانِ این سال
عاشقترینِ زندهگان بودهاند...
#الف_بامداد
* بخشی از شعر بلند #عشق_عمومی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ فروش ویژهی نوروز با پنجاه درصد تخفیف برای بیش از ۹۰ ساعت آموزشی از مجموعه درسگفتارهای بسوی سیمرغ شامل درسگفتارهایی درباب: تنآمیزی، عشق، مرگ (این راز سر به مهر)، تعصب، طنز، تراژدی، انسان و خدایگان، شمس من و خدای من، دنیای نو و مدارس کهنه و ... از منظرهای روانشناسی، فلسفه، ادبیات، جامعهشناسی
⭕️ با تدریس استادان گرانقدر:
دکتر محمدرضا سرگلزایی روانپزشک
دکتر حسین محمودی، دکترای فلسفه
دکتر محسن یارمحمدی، دکترای ادبیات
دکتر مقصود فراستخواه، جامعهشناس ...
🎙️ فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
⭕️ با تدریس استادان گرانقدر:
دکتر محمدرضا سرگلزایی روانپزشک
دکتر حسین محمودی، دکترای فلسفه
دکتر محسن یارمحمدی، دکترای ادبیات
دکتر مقصود فراستخواه، جامعهشناس ...
🎙️ فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎁 هدیه نوروز:
⭕️ مجموعه درسگفتارهای به سوی سیمرغ
بیش از ۹۰ ساعت آموزشی
1- درسگفتارهایی درباره «تنآمیزی (SEX)» - ۱۸ ساعت
۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
2- درسگفتارهایی درباره «عشق (LOVE)»- ۲۲ ساعت
۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
3- هم اندیشی «شمس من و خدای من»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
4- درسگفتارهایی درباره «مرگ؛ این راز سربه مُهر»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
ا میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
5- درسگفتارهایی درباره «طنز (کمدی)»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
6- درسگفتارهایی درباره «خدا: انسان و خدایگان»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
7- درسگفتارهایی درباره «تراژدی»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
8- درسگفتارهایی درباره «آموزش و پرورش: دنیای نو، مدارس کهنه»- ۸ ساعت
ا میلیون و ششصد هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۸۰۰ هزار تومان
9- درسگفتارهایی درباره «تعصب»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
🛎کل بسته با قیمت ۱۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
با ۵۰ درصد تخفیف نوبهار ۱۴۰۳:
"۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان"
🎙 فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ عزیزان خارج از کشور که امکان پرداخت در سایت کافه فیلو را ندارند از طریق اینستاگرام دکتر سرگلزایی اطلاعات لازم برای پرداخت مبلغ معادل در خارج از ایران (۴۰۰ دلار کانادا) را دریافت کنند.
لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah
⭕️ مجموعه درسگفتارهای به سوی سیمرغ
بیش از ۹۰ ساعت آموزشی
1- درسگفتارهایی درباره «تنآمیزی (SEX)» - ۱۸ ساعت
۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان
2- درسگفتارهایی درباره «عشق (LOVE)»- ۲۲ ساعت
۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
3- هم اندیشی «شمس من و خدای من»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
4- درسگفتارهایی درباره «مرگ؛ این راز سربه مُهر»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف:
ا میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
5- درسگفتارهایی درباره «طنز (کمدی)»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
6- درسگفتارهایی درباره «خدا: انسان و خدایگان»- ۱۲ ساعت
۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
7- درسگفتارهایی درباره «تراژدی»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
8- درسگفتارهایی درباره «آموزش و پرورش: دنیای نو، مدارس کهنه»- ۸ ساعت
ا میلیون و ششصد هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۸۰۰ هزار تومان
9- درسگفتارهایی درباره «تعصب»- ۴ ساعت
۸۰۰ هزار تومان با ۵۰درصد تخفیف: ۴۰۰ هزار تومان
🛎کل بسته با قیمت ۱۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
با ۵۰ درصد تخفیف نوبهار ۱۴۰۳:
"۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان"
🎙 فایلهای صوتی و اسلایدها در گروه تلگرام
📲 تهیه بسته از طریق ثبت نام در سایت کافه فیلو:
CAFEPHILO.ir
⭕️ عزیزان خارج از کشور که امکان پرداخت در سایت کافه فیلو را ندارند از طریق اینستاگرام دکتر سرگلزایی اطلاعات لازم برای پرداخت مبلغ معادل در خارج از ایران (۴۰۰ دلار کانادا) را دریافت کنند.
لطفا پس از ثبت سفارش، به شماره 00989026339967 در تلگرام پیام دهید تا در گروه تلگرامی مربوطه عضو شده و به فایل های صوتی و اسلایدهای مربوطه دسترسی داشته باشید.
#به_سوی_سیمرغ #هم_اندیشی #درسگفتار #تن_آمیزی #عشق #شمس_مولانا #طنز #تراژدی #خدایگان #مرگ #تعصب #آموزش_پرورش
#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_حسین_محموری #دکتر_محسن_یارمحمدی #مقصود_فراستخواه
@drsargolzaei
@DrHosseinMahmoudi
@niyazestanbarani
@mfarasatkhah