#کوتابلندآه..
- هجرت
در نفسهایی ناچارْ ناچار،
چمدان هزاران سالهاش را بست؛
- چه چیزهایی را با خود ببرد باید؟!
- وطنش را..
چمدان اما
جایی برای وطن نداشت
غربت ِ وطن
تمام خالی چمدان را پر کردهبود..
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- هجرت
در نفسهایی ناچارْ ناچار،
چمدان هزاران سالهاش را بست؛
- چه چیزهایی را با خود ببرد باید؟!
- وطنش را..
چمدان اما
جایی برای وطن نداشت
غربت ِ وطن
تمام خالی چمدان را پر کردهبود..
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
در همه جای جهان
آدمیان
مانند هم گریه میکنند
میخندند
شگفت زده میشوند
چرا نباید همهی انسانها یکی باشند؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در همه جای جهان
آدمیان
مانند هم گریه میکنند
میخندند
شگفت زده میشوند
چرا نباید همهی انسانها یکی باشند؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
چشمانت ابر
نگاهت باران
دستهایت خیس سرد خیابان
من
عابری بیچتر ، بیخانه
غرقِ درختهای پاییزیی عریان
و راه
بیپایان
و تنت
غایب همیشهگی آن....
#محسن_یارمحمدی آذر ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چشمانت ابر
نگاهت باران
دستهایت خیس سرد خیابان
من
عابری بیچتر ، بیخانه
غرقِ درختهای پاییزیی عریان
و راه
بیپایان
و تنت
غایب همیشهگی آن....
#محسن_یارمحمدی آذر ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
این باد
باید زودتر میوزید
و من
باید خیلی زودتر از اینها
خود خود خودم را
رها میکردم رها
در میان دستهای تو ....
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
این باد
باید زودتر میوزید
و من
باید خیلی زودتر از اینها
خود خود خودم را
رها میکردم رها
در میان دستهای تو ....
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
هر غروب جمعه
مثل یک کودک دهساله دلم میگیرد
یاد صائب هم هست:
فکر شنبه تلخ دارد جمعهی اطفال را
عشرت امروز
بی اندیشهی فردا
خوش است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هر غروب جمعه
مثل یک کودک دهساله دلم میگیرد
یاد صائب هم هست:
فکر شنبه تلخ دارد جمعهی اطفال را
عشرت امروز
بی اندیشهی فردا
خوش است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
«گفتوگو»
- امروز سی ساله شدی؟!
- چه فرقی دارد؟
- من پنجشش سال دیگر چهلساله خواهم شد
- فرق دارد بانو
چهلساله که بشوی
دست کم چهار پنج هزار غروب را
بیشتر از سی سالهگی چشیدهای
- انسان از چیست که میتواند هزاران غروب را ببیند و باز
فردا صبح
از خواب بیدار شود؟!
- برای دیدن غروبی دگر...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«گفتوگو»
- امروز سی ساله شدی؟!
- چه فرقی دارد؟
- من پنجشش سال دیگر چهلساله خواهم شد
- فرق دارد بانو
چهلساله که بشوی
دست کم چهار پنج هزار غروب را
بیشتر از سی سالهگی چشیدهای
- انسان از چیست که میتواند هزاران غروب را ببیند و باز
فردا صبح
از خواب بیدار شود؟!
- برای دیدن غروبی دگر...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
چهکسی گفتهاست :
از برآمدن آفتاب تا فروشدنش،
یک روز ؟
و از غروب تا طلوع دگر،
یک شب؟!
امروز ِ من که هزاران سال
دیشب من که هزاران قرن ...
#محسن_بارانی
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چهکسی گفتهاست :
از برآمدن آفتاب تا فروشدنش،
یک روز ؟
و از غروب تا طلوع دگر،
یک شب؟!
امروز ِ من که هزاران سال
دیشب من که هزاران قرن ...
#محسن_بارانی
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
چهگونه میتوان
به ناسزا
تیره کرد ماه را
یا به حبس
اسیر بند کرد آه را
چه گونه میتوان
به تازیانه بست
لطیف یک خیال بادپای را
یا شکست
رویا و آرزوی یک خدای را
ای سخافت سیاه
ای نمود زشت و آشکار واژهی تباه
چه خوب شد برای ما
از جناب حضرت شما
اشتباه پشت اشتباه...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چهگونه میتوان
به ناسزا
تیره کرد ماه را
یا به حبس
اسیر بند کرد آه را
چه گونه میتوان
به تازیانه بست
لطیف یک خیال بادپای را
یا شکست
رویا و آرزوی یک خدای را
ای سخافت سیاه
ای نمود زشت و آشکار واژهی تباه
چه خوب شد برای ما
از جناب حضرت شما
اشتباه پشت اشتباه...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
- ای خوش باوران
آیا گذشتهگان برای شما
دفینهی گنجی...؟!
- نه
این مردهریگ بهجا مانده
چیزی نبود
الا خزانهی رنجی ...
#محسن_بارانی بهمن ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- ای خوش باوران
آیا گذشتهگان برای شما
دفینهی گنجی...؟!
- نه
این مردهریگ بهجا مانده
چیزی نبود
الا خزانهی رنجی ...
#محسن_بارانی بهمن ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
خسته
با نفسهای شکسته
چشمانی لبریز ِ پاییز
و
دستانی پر از سلام
به جنب حضرت درخت رسیدم
زمستان بود
درخت لاغر بود
به جای شور شکفتن
و از نگاه تو گفتن
خستهگی میتراوید از تمامی اندام
سیگاری گیراندم
با درخت طولانیترین سیگار جهان را
کشیدم
نه من میدانستم و نه درخت
که این کام آخر بود ....
#محسن_بارانی اسفند ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خسته
با نفسهای شکسته
چشمانی لبریز ِ پاییز
و
دستانی پر از سلام
به جنب حضرت درخت رسیدم
زمستان بود
درخت لاغر بود
به جای شور شکفتن
و از نگاه تو گفتن
خستهگی میتراوید از تمامی اندام
سیگاری گیراندم
با درخت طولانیترین سیگار جهان را
کشیدم
نه من میدانستم و نه درخت
که این کام آخر بود ....
#محسن_بارانی اسفند ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
...حوای آبپوش حیات و حیا
در چشمههای عطر خدا خیس،
مأمن ِ خورشیدهای همیشه گرم
از بادهای هرزهی بیشرم
- محصول آروغ ابلیس -
مترس و مپرهیز
از گیسوان بلندت
داری کن
و به هر تاری
جمجمههای خالی تیرهی ادعا را
غار-زیستان ِ مدعی فردا را
بیاویز
بیاویز
بیاویز....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
...حوای آبپوش حیات و حیا
در چشمههای عطر خدا خیس،
مأمن ِ خورشیدهای همیشه گرم
از بادهای هرزهی بیشرم
- محصول آروغ ابلیس -
مترس و مپرهیز
از گیسوان بلندت
داری کن
و به هر تاری
جمجمههای خالی تیرهی ادعا را
غار-زیستان ِ مدعی فردا را
بیاویز
بیاویز
بیاویز....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..
آن روزها
که زمستان خیلی سردتر از ایام شما بود
- البته ممکن است شما یادتان نیاید -
آن روزها،
ما نوجوان بودیم
و از دیدن چشمهای تشنهی یک زن
غرق عرق شرم میشدیم
در زمستانهای طناب و گلوله و جنگ
در خانههایی تنگ ، تنگ
با کوپنهای نفت
سرمان گرم میشد
بعدها هم
همان کوپن بود که در هیاتی دیگر درآمد
هی میآمد و میرفت
و باز
ما
سرگرم میشدیم
غافل
که چیز دیگری در میانه باید میبود
تا که ما
دلگرم میشدیم...
#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آن روزها
که زمستان خیلی سردتر از ایام شما بود
- البته ممکن است شما یادتان نیاید -
آن روزها،
ما نوجوان بودیم
و از دیدن چشمهای تشنهی یک زن
غرق عرق شرم میشدیم
در زمستانهای طناب و گلوله و جنگ
در خانههایی تنگ ، تنگ
با کوپنهای نفت
سرمان گرم میشد
بعدها هم
همان کوپن بود که در هیاتی دیگر درآمد
هی میآمد و میرفت
و باز
ما
سرگرم میشدیم
غافل
که چیز دیگری در میانه باید میبود
تا که ما
دلگرم میشدیم...
#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
- از پیدا و نهان
چه چیز بهتر بود از تمام چیزهای جهان؟
- یک کلمه؛
نان
- و نیز بهتر از آن؟
- باز هم نان
نانی که میبری
از برای دیگران...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- از پیدا و نهان
چه چیز بهتر بود از تمام چیزهای جهان؟
- یک کلمه؛
نان
- و نیز بهتر از آن؟
- باز هم نان
نانی که میبری
از برای دیگران...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
همهی راههای جهان شما کج بود
همین بود که من
یک عمر
به کجراههای جهان شما
پیچیدم
و هیچگاه
به هیچ مقصدی نرسیدم....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
همهی راههای جهان شما کج بود
همین بود که من
یک عمر
به کجراههای جهان شما
پیچیدم
و هیچگاه
به هیچ مقصدی نرسیدم....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
بر قاف قلهی موهوم غرور خود
ایستاد
خود را
در لباس صاعقه پنهان کرد
مردمک چشمان کوچکم را
آذرخش تاریک کرده بود
- تاریکتر از تمام سیاهچالههای فضایی -
با صدایی به هیبت تندر غرید:
- پاسخ تمامی پرسش هایم من
اما مرا
هیچ پرسشی نبود
الا یکی ؛
ـ « چرا »
به همین کوچکی ....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بر قاف قلهی موهوم غرور خود
ایستاد
خود را
در لباس صاعقه پنهان کرد
مردمک چشمان کوچکم را
آذرخش تاریک کرده بود
- تاریکتر از تمام سیاهچالههای فضایی -
با صدایی به هیبت تندر غرید:
- پاسخ تمامی پرسش هایم من
اما مرا
هیچ پرسشی نبود
الا یکی ؛
ـ « چرا »
به همین کوچکی ....
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه
جهان هیولا بود
و من با دستهای خویش
باید شکلی بهآن میدادم
در گرگ و میش خویش
خوابی دیدم
و جهان را به هیات تو درآوردم...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
جهان هیولا بود
و من با دستهای خویش
باید شکلی بهآن میدادم
در گرگ و میش خویش
خوابی دیدم
و جهان را به هیات تو درآوردم...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹