عشق و نور
1.08K subscribers
359 photos
1.23K videos
19 files
542 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
بر خیز و به جام باده کن عزم درست 

کاین سبزه که امروز تماشاگه ماست
فردا همه از خاک تو بر خواهد رُست

#خیام

چیست نشانیِّ آنکه هست جهانی دِگَر؟
نو شدنِ حال ها،
رفتنِ این کُهنه‌هاست
روزِ نو و
شامِ نو
باغِ نو و
دامِ نو
هر نَفَس اندیشه نو
نو خوشی و نو غَناست
نو زِ کجا می ‌رَسَد؟
کُهنه کجا می رَوَد؟
گَر نَه وَرایِ نَظَرْ عالَمِ بی مُنْتَهاست

#مولانا

سال خوبی را برای خودتان خلق کنید بفکر آمدن روزهای خوب نباشید
آنها هیچوقت نخواهند آمد
بفکر ساختن باشید
روزهای خوب را باید ساخت

سالِ نو همه عزیزان سرشار از برکت و فراوانی
سرشار از نور و آگاهی😊💖🙏
Forwarded from Deleted Account
پیام از شما🌹👍


"حقیقت فرد در غیبت آن چیزی است که خودش را همان می‌پندارد."
وو #شین

"حضور تو در غیبت توست."
ژان کلاین

"شادی، غیبتِ شخص است."
#روپرت_اسپایرا

تو ز تو لا شو، وصال اینست و بس
#عطار

"نیست شو تا هستی‌ات از پی رسد
تا تو هستی، هست در تو کی رسد؟"
#عطار

"آن نفسی که باخودی بسته‌يِ ابرِ غصه‌ای
وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت"
#مولانا


"هر آن کو خالی از خود چون خلأ شد
انا الحق اندر او صوت و صدا شد"
#شبستری


"چو تو بیرون شدی او اندر آید
به تو بی تو جمال خود نماید"
#شبستری


"چون که باشی فانی مطلق ز خویش
هست مطلق گردی اندر لامکان"
#عطار
"تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق
بلکه گردونی و دریایی عمیق"
#مولانا
گردون: عالم هستی یا کائنات


پرسشی از چت جی‌پی‌تی:

اگر اتمها را از بدن انسان حذف کنیم چه چیز باقی میماند؟
-اگر اتم‌های بدن انسان حذف شوند، چیزی به نام بدن انسان دیگر وجود نخواهد داشت. بدن انسان و دیگر موجودات زنده از مجموعه‌ای از اتم‌های مختلف ساخته شده‌اند و این اتم‌ها بخشی از ساختار بنیادی و پایه‌ای موجودات زنده هستند. به طور خاص، بدن انسان از چهار عنصر اصلی کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده است.
بنابراین، اگر اتم‌های بدن انسان حذف شوند، هیچ چیزی باقی نمی‌ماند و بدن انسان به طور کامل ناپدید خواهد شد.

تعریف ساده ای از اتم و رابطه آن با مولکول و سلول ارائه دهید:
-اتم، اساسی‌ترین و کوچکترین واحده ماده است که شامل سه قسمت اصلی است: هسته، الکترون‌ها و پروتون‌ها. هسته شامل نوترون‌ها و پروتون‌هاست. الکترون‌ها به دور هسته در مدارهای الکترونی حرکت می‌کنند. پروتون‌ها بار مثبت دارند و نوترون‌ها بدون بار هستند.
اتم‌ها به دو روش تشکیل می‌شوند. در یک روش، اتم‌ها در اثر انفجار ستاره‌ها (جرم نوعی ستاره که پس از اتمی شدن به ناپدید شدن می‌رسد) به وجود می‌آیند. در روش دیگر، اتم‌ها به دلیل هم‌جوشی اتم‌های دیگر به وجود می‌آیند. هم‌جوشی اتم‌ها، به تشکیل مولکولها و بعضاً سلول‌ها منجر می‌شود.
مولکول، تشکیلی است از دو یا چند اتم که به دلیل نیروهای جذب و پراکنش به یکدیگر میپیوندند. به عنوان مثال، مولکول آب شامل یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن است.
سلول‌ها، به دلیل تشکیل مولکولی پیچیده‌تر، نوعی از تشکیلات اتمی هستند. سلول‌ها شامل انواع مختلفی از مولکولها هستند که به یکدیگر متصل شده‌اند تا یک واحد عملکردی بسازند.

آیا اتمها با نیروی کیهانی کار میکنند؟
-بله، درون اتمها انواع مختلفی از انرژی وجود دارد. یکی از مهمترین انرژی‌های داخلی اتم، انرژی الکترونی است که مربوط به حرکت الکترون‌ها در مدارهای الکترونی حول هسته اتم است. همچنین، انرژی هسته‌ای نیز وجود دارد که مربوط به ارتباط نیروهای بین هسته‌های پروتون و نوترون درون هسته اتم است. علاوه بر اینها، درون اتمها انرژی‌های دیگری نیز وجود دارد که برای ایجاد پدیده‌هایی مانند تابش الکترومغناطیسی، تغییر حالت الکترونی و همچنین فرایندهای هسته‌ای مانند هسته‌زایی مورد استفاده قرار می‌گیرند.


حالا اگر اتمها را از عالم هستی حذف کنیم چه چیز باقی میماند؟
اگر اتمها از عالم هستی حذف شوند، چیزی باقی نمی‌ماند. اتمها، ابتدایی‌ترین واحدهای ماده در عالم هستی هستند و هرچیزی که در دنیا وجود دارد، شامل اشیاء زنده و غیرزنده، از اتمها ساخته شده است. بنابراین، اگر تمام اتمها از عالم حذف شوند، هیچ چیزی برای باقی ماندن نخواهد بود.
----------------
*در انتها عمیقا متوجه این موضوع باشید که تمام واژه های اتم، هسته اتم، الکترون، پروتون، الکترومغناطیس، جاذبه، مولکول، سلول صرفا کلماتی عاری از معنا هستند برای نامگذاری و هیچ ارزش دیگری جز تمایز ندارند. حقیقت آنها را از کلمات خالی کنید و درست ببینید. چه چیز باقی میماند؟ در اینجا به "آنی" که باقی میماند میگوییم عالم هستی البته اهمیت هم ندارد چ اسمی به آن میدهم چون حالا که شما متوجه شدید و توجه شما به سمت درست چرخید دیگر هر اسمی میتوان به "آن" داد. هیچ من و ما و درخت و جوجه تیغی و فیل و زمین و خورشید و کهکشان و انسانی وجود ندارد اشاره اصلی تمام این اسمها فقط به "آن" است. فقط همان است که هست. به خودت نگاه کن به اطرافیانت به همه چیز نگاه کن هیچ چیزی جز عالم هستی وجود ندارد. این عالم هستی است که خودش را تجربه میکند. تو همانی. "آن" را خدا صدا کن یا برهمن یا عالم هستی یا آگاهی یا انرژی چه فرقی میکند تمام این نامهای بیهوده صرفا برای چرخشی در تمرکز توجه توست. کاری است از خودت برای خودت.به قول #اکهارت تو همان عالمِ هستی یا کائناتی که برای مدت کوتاهی خودش را در قالب یک انسان ابراز کرده است و در آخر ختم میکنم به این نقل قول زیبا از #آناندامایی ما که میفرمایند:

این اوست که در تمامی عالم،
در تمام حالات هستی،
در تمام فرم‌ها وجود دارد.
تمام نام‌ها، نام اوست.
تمام شکل‌ها، شکل اوست.
تمام صفات و حالات هستی حقیقتاً از آنِ اوست.

تو خودت همان خویش آشکار و مبرهنی. جستجوها و یافتنها تمامشان درون خودت است.

آناندامایی ما
تو همان عالمِ هستی یا کائناتی که برای مدت کوتاهی خودش را در قالب یک انسان نمایان کرده است.
#اکهارت تله

«تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق
بلکه گردونی* و دریای عمیق»
#مولانا
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ


#مولانا
روشن‌شدگی هنگامی اتفاق میفتد که «من*» در فرد به‌طور کامل از بین رفته باشد، کاملاً محو و فنا شده باشد. «من» دیگر وجود ندارد؛ و برای آن وجود، دیگر اصلاً کسی نمانده تا روشن‌ضمیر شود. آن وجود در ماهیت حقیقی‌اش ساکن شده، در نیستی*، نیستی مطلق. هیچ‌کس نمی‌تواند روشن‌ضمیر شود. هیچ‌کس نمی‌تواند آزاد شود زیرا آن تویی که فکر می‌کند می‌تواند آزاد و رها شود اصلاً وجود ندارد.
تویی وجود ندارد. شخصی وجود ندارد. انسانی وجود ندارد که یک روز انسان باشد و روز بعد رها و آزاد گردد. فقط آن خویشِ آزاد و رها وجود دارد و تو همانی. تو آن چیزی که به نظر می‌رسد نیستی. آن نمودی از خودت که فکر می‌کنی آن هستی کاذب است.
#رابرت آدامز

*منظور از من همان "من-شخص" است.

* "هیچ کس را تا نگردد او فنا
نیست ره در بارگاه کبریا

چیست معراج فلک این نیستی
عاشقان را مذهب و دین نیستی"
#مولانا

"چون که باشی فانی مطلق ز خویش
هست مطلق گردی اندر لامکان"
#عطار
اشـoshoـو:
#مولانا در فیه مافیه چنین میگوید:

چندان که زن را امر کنی که پنهان شو، او را دغدغه خود را نمودن و آشکار کردن بیشتر شود
وخلق را از نهان شدن او، رغبت به آن زن بیش گردد
پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت می کنی و می پنداری که اصلاح می کنی. آن خود عین فساد است.

اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی و یا نکنی، او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن، فارغ باش و تشویش مخور. و اگر به عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن.
منع جز رغبت را افزون نمی کند.


#اشو هم در اینباره چنین میگوید:

آنچه منع میشود، جاذبه پیدا میکند.
و آنچه انکار میشود، به اشاره فرا میخواندمان
تنها آگاهی به بازی های ذهن است که آزادمان میکند
نفی و انکار ، نفی و انکار نیست
برعکس فراخواندن و ترغیب است
ذهن همواره پیرامون آنچه  تحریم و منع شده میگردد. درست مانند زبان در دهان که همواره با جای خالی دندان کشیده شده بازی میکند.
شما نمی‌توانید به این دلیل که کشیش‌های نادان ارتباط جنسی را رد کرده‌اند، آن را کنار بگذارید
زیرا این مسئله ارتباطی به عقیده‌ی انسان در مورد درست یا غلط بودن آن ندارد
این نیازی طبیعی و در عمق وجودتان است. شما از آن به وجود آمده‌اید. تمام سلول‌های شما سلول‌های جنسی هستند. تنها به صرف رد آن، نمی‌توانید آن را رها کنید.

بله، ممکن است بتوان آن را سرکوب کرد و بدین ترتیب به انباشتن و ذخیره‌ی آن در ناخودآگاهِ خود ادامه داد و آن را تبدیل به زخمی عمیق تبدیل کرد. ولی هرچه بیش‌تر احساساتتان را سرکوب کنید، ذهنتان را بیش‌تر مشغول آن احساسات می‌کنید و بعد بیش‌تر احساس گناه می‌کنید. و این دایره‌ای معیوب است.
در چنین حالتی شما به دام کشیش‌ها گرفتار شده‌اید.

کشیش‌‌ها و سیاستمدار‌ها همیشه مشغول انجام کارهایی بوده‌اند که مردم را از آن‌ها منع کرده‌اند. گاهی آشکارا و گاهی پنهانی
کشیش‌ها دائماً برایتان رنج و عذاب بیشتری خلق می‌کنند. آن‌ها اجازه نمی‌دهند که شما از چیزی لذت ببرید. اگر لذت ببرید مرتکب گناه شده‌اید. کشیش‌ها بجای اینکه ذهن شما را گسترش بدهند، آن را به عقب کشیده و محدود می‌کنند. و شما آنقدر خود را محدود و منقبض می‌کنید که از همه سو به شما آسیب وارد آید، بطوری که خود را در سلول یک زندان احساس می‌کنید.

من از شما می‌خواهم که از ذهنتان به سوی آگاهی تان بازگشته و آن را به درون بدنتان برگردانید
من بدن را به شما تعلیم می‌دهم؛ بدن زیبا و الهی است. به سوی بدن بازگردید. بگذارید این بدن دوباره زنده شود.

هرچه بیش‌تر بر میلی سرپوش بگذارید، آن میل بیش‌تر می‌خواهد موجودیت خود را اعلام کند و بیشتر دیوانه و تهاجمی می‌شود!

اجازه دهید میل جنسی جریان طبیعی خود را طی کند. وقتی پذیرفته می‌شود و جنگی علیه آن وجود ندارد، تعادل ایجاد می‌گردد.
وقتی آزاد و رها باشید دیر یا زود در شما تعادل برقرار می‌شود و پس از آن سرکوب و افراط دیگر وجود نخواهد داشت.

اگر سکس به طور طبیعی پذیرفته شود، می‌توان بسیاری از ریاکاری‌ها را از دنیا زدود
نود و نه درصد از ریاکاری‌های انسان به سرکوب کردن سکس مربوط می‌شود.

من از شما می‌خواهم که راستگو و درست‌کردار باشید. با طبیعت و جوهرِ هستی خود صادق بوده، آن را محترم و بزرگ بشمارید. شما را خدا انتخاب کرده است؛ این موهبت بزرگی است که باید آن را جشن بگیریم.

اشو
چندان که زن را امر کنی که پنهان شو...
او را دغدغه خود را نمودن و آشکار کردن بیشتر شود. و خلق را از نهان شدن او، رغبت به آن زن بیشتر گردد. پس تو نشسته‌ای و رغبت را از دو طرف زیادت می‌کنی
و می‌پنداری که اصلاح می‌کنی؟
آن خود عین فساد است....

اگر آن زن را گوهری باشد که نخواهد فعل بد کند، اگر منع کنی و یا نکنی، او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن...

پس فارغ باش و تشویش مخور....

و اگر به عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن. "منع کردن، جز رغبت را افزون نمی‌کند"


#مولانا_فیه_مافیه
در جانِ تو جانی است بجو آن جان را
در کوهِ تو کانی است بجو آن کان را
صوفیِ رونده، گر تو آن میجویی
بیرون تو مجو، بجو ز خود تو آن را

#مولانا
برکت زیبا

🦋🦋🦋
شاگرد:
من چگونه میتوانم تمام مدت روز آنچه را که شما گفتید به خاطر بسپارم؟

رابرت:
چیزی در درون شماست که به یاد می آورد.

اگر هنوز هم بنشینید و لبخند بر لبان خود بگذارید، این اتفاق خواهد افتاد....😊

همچنین ما همیشه رونوشتهایی را در اختیار شما قرار می دهیم که بتوانید آنها را مرور کنید...

پرسش جالبی است. گاهی ممکن است مغز نتواند به یاد بیاورد، اما قلب هرگز فراموش نمی کند.

وقتی در سکوت استراحت می کنید، چیزی در درون قلب شما شروع به کار میکند...
همیشه بیشتر وقت خود را صرف کنید که در سکوت تنها باشید.

#رابرت_آدامز
عاشقتم نور زیبا
به نور خورشیدی که از پنجره‌ای با شیشه‌های رنگی عبور می‌کند فکر کن. نور خورشید یکسان است اما همین‌که از پنجره‌ای با شیشه‌های رنگی عبور می‌کند به‌صورت رنگ‌های مختلف دیده می‌شود. بدن-ذهن شما آن پنجره است که باعث می‌شود نور هشیاری رنگارنگ ادراک شود؛ اما درنهایت «من هستم» شما همان «من هستم» من است. این تجلی وحدت است و نکته همین است.
#آدیاشانتی

«آنک کرد او در رخ خوبانت دنگ
نور خورشيدست از شيشه سه رنگ

شيشه هاي رنگ رنگ آن نور را 
مي نمايند اين چنين رنگين بما

چون نماند شيشه هاي رنگ رنگ 
نور بي رنگت کند آنگاه دنگ

خوي کن بي شيشه ديدن نور را 
تا چو شيشه بشکند نبود عمي*»

#مولانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حقیقت درون

#اشو



گر ندانی تا نگویی راه نیست
زین ره بی‌راهه ما را رفتنیست
می‌روی در خواب شادان چپ و راست
هیچ دانی راه آن میدان کجاست
تو ببند آن چشم و خود تسلیم کن
خویش را بینی در آن شهر کهن
#مولانا
چـون بسـی ابلیـس آدم‌روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست

زانک صیاد آورد بانگ صفیر
تا فریبد مرغ را آن مرغ‌گیـر

بشنود آن مرغ بانگ جنس خویش
از هــوا آیــد بـیـابــد دام و نـیــش

حرف درویشان بدزدد مرد دون
تا بخوانـد بر سلیمی زان فسون

کار مـردان روشنی و گرمیست
کار دونان حیله و بی‌شرمیست
.

#معنی_ابیات:

۱. چون همیشه بسیاری از مردم هستند که باطنی شیطانی و ظاهری انسانی دارند، و خود را به‌صورت اهل حقیقت می‌آرایند و دعوی پیشوائی می‌کنند و افراد ساده‌لوح را به دام می‌افکنند، پس روا نیست که به هر دستی، دست بیعت و اطاعت داد.

۲. مثلاً شکارچی برای صید طیور، صدای آنها را تقلید می‌کند و آوائی مانند پرندگان در می‌آورد. (صفیر به معنی آوازی است که برای طلب مرغان کنند که شبیه آواز همان مرغ است.)

۳. وقتی که پرنده صدای همجنس خود را می‌شنود از هوا پائین می‌آید و به دام صیاد می‌افتد.

۴. فرد فرومایه، سخنان درویشان راستین را می‌دزد و آن را حفظ می‌کند تا برای اشخاص ساده‌لوح بازگوید و آنان را بدین وسیله خام و گمراه سازد.

۵. در حالی که کار مردان الهی این است که به مردم گرمی معنوی بخشند و آنان را از دل مردگی و  افسردگی  روحی برهانند، ولی کار مدعیان، نیرنگ‌بازی و بی‌حیائی است که الفاظی چند از اهل حقیقت اقتباس می‌کنند تا خود را در سلک اهل‌الله جا بزنند و ساده‌لوحان را بفریبند.


#مولانا 💫