#سوال_از_اشو
اشو عزیز، لطفا از نشانه های عشق حقیقی بگویید.
آیا عشق میتواند جایگزینی مناسب برای مراقبه باشد؟
#پاسح:
نشانه های عشق حقیقی، سه تاست.
#اول، اغنای محض. یعنی به هیچ چیز دیگری نیاز نیست.
#دوم ، آینده ای وجود ندارد. یعنی همین لحظه ی عشق ابدیت است.
نه لحظه بعد و آینده،عشق امری است که در زمان حال رخ میدهد
#سوم، وجود از میان برمی خیزد
یعنی دیگر تو وجود نداری.
اگر هنوز وجود داشته باشی معنی اش این است که هنوز وارد معبد عشق نشده ای.
اگر این سه چیز اتفاق بیفتد.
اگر وجود تو از میان برخیزد،
پس چه کسی مراقبه خواهد کرد؟
و چه نیازی به مراقبه خواهد بود؟
اگر در همین لحظه به اغنای محض رسیده باشی، دیگر انگیزه ای برای مراقبه نداری.
چون تمام هدف مراقبه رساندن تو به همین اغنای محض است.
اگر کسی احساس کرد عاشق است.
باید این سه نشانه که گفتم برای او معیار و سنجش باشد.
باید ببیند این سه چیز در او رخ میدهد یا نه؟
اگر رخ نمیدهد به معنی این است که این حالتش، نه عشق، بلکه میتواند چیزهای دیگری باشد.
میتواند شهوت یا میل جنسی باشد.
احساس مالکیت باشد.
میتواند صرفا چیزی باشد که تنهایی شما را پر کند.
برای من، عشق حقیقی همان مراقبه است.
بنابراین امتحانش کن
با معشوقت به مراقبه بنشین.
حضور همدیگر را تبدیل به مراقبه کنید.
ساکت باشید. یکدیگر را وسیله ای کنید برای کنار گذاشتن ذهن
فکر نکنید. اگر به فکر کردن بپردازی آنوقت معشوق با شما نخواهد بود.
با هم خواهید بود، اما فرسنگها دور از هم.
عشق حقیقی یعنی توقف افکار،
در چنین حالتی به هم نزدیک خواهید بود.
در اعماق بدنهایتان چیزی مرزها را درهم میشکند.
روابط خودتان را تبدیل به یک پدیده مقدس کنید.
نسبت به محبوبتان احساس تکریم و ستایش کنید.
اگر نتوانی تقدس را در وجود محبوتان ببینید،
پس این تقدس را در هیچ کجا نخواهید دید.
اگر بتوانی خدا را در معشوقت حس کنی، دیر یا زود خدا را در همه جا حس خواهی کرد.
اینگونه است که عشق شما به محبوب ،
تبدیل به دری میشود برای عشق ورزیدن به کل هستی.
پس بین عشق و مراقبه انتخاب نکن.
همراه با مراقبه عاشقی کن.
یا همراه با عشق مراقبه کن.
بین شان تمایزی قایل نشو.
"عشق، خودِ مراقبه است. "
اشو
اشو عزیز، لطفا از نشانه های عشق حقیقی بگویید.
آیا عشق میتواند جایگزینی مناسب برای مراقبه باشد؟
#پاسح:
نشانه های عشق حقیقی، سه تاست.
#اول، اغنای محض. یعنی به هیچ چیز دیگری نیاز نیست.
#دوم ، آینده ای وجود ندارد. یعنی همین لحظه ی عشق ابدیت است.
نه لحظه بعد و آینده،عشق امری است که در زمان حال رخ میدهد
#سوم، وجود از میان برمی خیزد
یعنی دیگر تو وجود نداری.
اگر هنوز وجود داشته باشی معنی اش این است که هنوز وارد معبد عشق نشده ای.
اگر این سه چیز اتفاق بیفتد.
اگر وجود تو از میان برخیزد،
پس چه کسی مراقبه خواهد کرد؟
و چه نیازی به مراقبه خواهد بود؟
اگر در همین لحظه به اغنای محض رسیده باشی، دیگر انگیزه ای برای مراقبه نداری.
چون تمام هدف مراقبه رساندن تو به همین اغنای محض است.
اگر کسی احساس کرد عاشق است.
باید این سه نشانه که گفتم برای او معیار و سنجش باشد.
باید ببیند این سه چیز در او رخ میدهد یا نه؟
اگر رخ نمیدهد به معنی این است که این حالتش، نه عشق، بلکه میتواند چیزهای دیگری باشد.
میتواند شهوت یا میل جنسی باشد.
احساس مالکیت باشد.
میتواند صرفا چیزی باشد که تنهایی شما را پر کند.
برای من، عشق حقیقی همان مراقبه است.
بنابراین امتحانش کن
با معشوقت به مراقبه بنشین.
حضور همدیگر را تبدیل به مراقبه کنید.
ساکت باشید. یکدیگر را وسیله ای کنید برای کنار گذاشتن ذهن
فکر نکنید. اگر به فکر کردن بپردازی آنوقت معشوق با شما نخواهد بود.
با هم خواهید بود، اما فرسنگها دور از هم.
عشق حقیقی یعنی توقف افکار،
در چنین حالتی به هم نزدیک خواهید بود.
در اعماق بدنهایتان چیزی مرزها را درهم میشکند.
روابط خودتان را تبدیل به یک پدیده مقدس کنید.
نسبت به محبوبتان احساس تکریم و ستایش کنید.
اگر نتوانی تقدس را در وجود محبوتان ببینید،
پس این تقدس را در هیچ کجا نخواهید دید.
اگر بتوانی خدا را در معشوقت حس کنی، دیر یا زود خدا را در همه جا حس خواهی کرد.
اینگونه است که عشق شما به محبوب ،
تبدیل به دری میشود برای عشق ورزیدن به کل هستی.
پس بین عشق و مراقبه انتخاب نکن.
همراه با مراقبه عاشقی کن.
یا همراه با عشق مراقبه کن.
بین شان تمایزی قایل نشو.
"عشق، خودِ مراقبه است. "
اشو
اشو عزیز، لطفا از نشانه های عشق حقیقی بگویید.
آیا عشق میتواند جایگزینی مناسب برای مراقبه باشد؟
نشانه های عشق حقیقی، سه تاست.
#اول، اغنای محض. یعنی به هیچ چیز دیگری نیاز نیست.
#دوم ، آینده ای وجود ندارد. یعنی همین لحظه ی عشق ابدیت است.
نه لحظه بعد و آینده،عشق امری است که در زمان حال رخ میدهد
#سوم، وجود از میان برمی خیزد
یعنی دیگر تو وجود نداری.
اگر هنوز وجود داشته باشی معنی اش این است که هنوز وارد معبد عشق نشده ای.
اگر این سه چیز اتفاق بیفتد.
اگر وجود تو از میان برخیزد،
پس چه کسی مراقبه خواهد کرد؟
و چه نیازی به مراقبه خواهد بود؟
اگر در همین لحظه به اغنای محض رسیده باشی، دیگر انگیزه ای برای مراقبه نداری.
چون تمام هدف مراقبه رساندن تو به همین اغنای محض است.
اگر کسی احساس کرد عاشق است.
باید این سه نشانه که گفتم برای او معیار و سنجش باشد.
باید ببیند این سه چیز در او رخ میدهد یا نه؟
اگر رخ نمیدهد به معنی این است که این حالتش، نه عشق، بلکه میتواند چیزهای دیگری باشد.
میتواند شهوت یا میل جنسی باشد.
احساس مالکیت باشد.
میتواند صرفا چیزی باشد که تنهایی شما را پر کند.
برای من، عشق حقیقی همان مراقبه است.
بنابراین امتحانش کن
با معشوقت به مراقبه بنشین.
حضور همدیگر را تبدیل به مراقبه کنید.
ساکت باشید. یکدیگر را وسیله ای کنید برای کنار گذاشتن ذهن
فکر نکنید. اگر به فکر کردن بپردازی آنوقت معشوق با شما نخواهد بود.
با هم خواهید بود، اما فرسنگها دور از هم.
عشق حقیقی یعنی توقف افکار،
در چنین حالتی به هم نزدیک خواهید بود.
در اعماق بدنهایتان چیزی مرزها را درهم میشکند.
روابط خودتان را تبدیل به یک پدیده مقدس کنید.
نسبت به محبوبتان احساس تکریم و ستایش کنید.
اگر نتوانی تقدس را در وجود محبوتان ببینید،
پس این تقدس را در هیچ کجا نخواهید دید.
اگر بتوانی خدا را در معشوقت حس کنی، دیر یا زود خدا را در همه جا حس خواهی کرد.
اینگونه است که عشق شما به محبوب ،
تبدیل به دری میشود برای عشق ورزیدن به کل هستی.
پس بین عشق و مراقبه انتخاب نکن.
همراه با مراقبه عاشقی کن.
یا همراه با عشق مراقبه کن.
بین شان تمایزی قایل نشو.
"عشق، خودِ مراقبه است. "
اشو
آیا عشق میتواند جایگزینی مناسب برای مراقبه باشد؟
نشانه های عشق حقیقی، سه تاست.
#اول، اغنای محض. یعنی به هیچ چیز دیگری نیاز نیست.
#دوم ، آینده ای وجود ندارد. یعنی همین لحظه ی عشق ابدیت است.
نه لحظه بعد و آینده،عشق امری است که در زمان حال رخ میدهد
#سوم، وجود از میان برمی خیزد
یعنی دیگر تو وجود نداری.
اگر هنوز وجود داشته باشی معنی اش این است که هنوز وارد معبد عشق نشده ای.
اگر این سه چیز اتفاق بیفتد.
اگر وجود تو از میان برخیزد،
پس چه کسی مراقبه خواهد کرد؟
و چه نیازی به مراقبه خواهد بود؟
اگر در همین لحظه به اغنای محض رسیده باشی، دیگر انگیزه ای برای مراقبه نداری.
چون تمام هدف مراقبه رساندن تو به همین اغنای محض است.
اگر کسی احساس کرد عاشق است.
باید این سه نشانه که گفتم برای او معیار و سنجش باشد.
باید ببیند این سه چیز در او رخ میدهد یا نه؟
اگر رخ نمیدهد به معنی این است که این حالتش، نه عشق، بلکه میتواند چیزهای دیگری باشد.
میتواند شهوت یا میل جنسی باشد.
احساس مالکیت باشد.
میتواند صرفا چیزی باشد که تنهایی شما را پر کند.
برای من، عشق حقیقی همان مراقبه است.
بنابراین امتحانش کن
با معشوقت به مراقبه بنشین.
حضور همدیگر را تبدیل به مراقبه کنید.
ساکت باشید. یکدیگر را وسیله ای کنید برای کنار گذاشتن ذهن
فکر نکنید. اگر به فکر کردن بپردازی آنوقت معشوق با شما نخواهد بود.
با هم خواهید بود، اما فرسنگها دور از هم.
عشق حقیقی یعنی توقف افکار،
در چنین حالتی به هم نزدیک خواهید بود.
در اعماق بدنهایتان چیزی مرزها را درهم میشکند.
روابط خودتان را تبدیل به یک پدیده مقدس کنید.
نسبت به محبوبتان احساس تکریم و ستایش کنید.
اگر نتوانی تقدس را در وجود محبوتان ببینید،
پس این تقدس را در هیچ کجا نخواهید دید.
اگر بتوانی خدا را در معشوقت حس کنی، دیر یا زود خدا را در همه جا حس خواهی کرد.
اینگونه است که عشق شما به محبوب ،
تبدیل به دری میشود برای عشق ورزیدن به کل هستی.
پس بین عشق و مراقبه انتخاب نکن.
همراه با مراقبه عاشقی کن.
یا همراه با عشق مراقبه کن.
بین شان تمایزی قایل نشو.
"عشق، خودِ مراقبه است. "
اشو
《هشت سطح آگاهی》
🦋در سطح آگاهی #اول
شخصی که عملی اشتباه را انجام می دهد؛ اصرار دارد که عمل او درست بوده و دیگران را محکوم می کند. این شخص به خاطر اعتقاد عمیق برای انجام عمل اشتباه خود از انجام هیچ کاری پروا نداشته و دست به انجام هر کاری می زند تا عملش را به کرسی نشاند.
🌸در سطح آگاهی #دوم
شخص پس از انجام عمل اشتباه خود، پی به اشتباه خود برده و از درون احساس پشیمانی می کند ولی این پشیمانی را بروز نمی دهد.
🦋در سطح آگاهی #سوم
شخصی در حین انجام عمل اشتباه خود، پی به اشتباه خود برده و دیگر آن را ادامه نمی دهد. شخص قادر به کنترل احساسات و افکار خود می باشد.
🌸در سطح آگاهی #چهارم
شخص قبل از انجام عملی اشتباه متوجه آن عمل شده و آن را انجام نمی دهد.
🦋در سطح آگاهی #پنجم
شخص خود عمل اشتباهی انجام نمی دهد ولی اعمال اشتباه دیگران موجب آزار و خشم او می شوند.
🌸در سطح آگاهی #ششم
شخص خود عمل اشتباهی انجام نمی دهد و با دیدن اعمال اشتباه دیگران متاثر نمی شود.
🦋در سطح آگاهی #هفتم
شخص عمل اشتباهی انجام نمی دهد و با دیدن اعمال اشتباه دیگران احساس ترحم و دلسوزی نسبت به آنها می کند.
🌸در سطح آگاهی #هشتم
شخص عمل اشتباهی انجام نمی دهد و در دیگران نیز عملی اشتباه نمی بیند. سطح آگاهی هشتم همان عشق است. در این سطح فرد می داند که هر کس دقیقا در جایی است که باید باشد یعنی در سطح آگاهی خود عمل می نماید و از این طریق موجب رشد و تجربه ی دیگر ارواح و خود می گردد.
🦋در سطح آگاهی #اول
شخصی که عملی اشتباه را انجام می دهد؛ اصرار دارد که عمل او درست بوده و دیگران را محکوم می کند. این شخص به خاطر اعتقاد عمیق برای انجام عمل اشتباه خود از انجام هیچ کاری پروا نداشته و دست به انجام هر کاری می زند تا عملش را به کرسی نشاند.
🌸در سطح آگاهی #دوم
شخص پس از انجام عمل اشتباه خود، پی به اشتباه خود برده و از درون احساس پشیمانی می کند ولی این پشیمانی را بروز نمی دهد.
🦋در سطح آگاهی #سوم
شخصی در حین انجام عمل اشتباه خود، پی به اشتباه خود برده و دیگر آن را ادامه نمی دهد. شخص قادر به کنترل احساسات و افکار خود می باشد.
🌸در سطح آگاهی #چهارم
شخص قبل از انجام عملی اشتباه متوجه آن عمل شده و آن را انجام نمی دهد.
🦋در سطح آگاهی #پنجم
شخص خود عمل اشتباهی انجام نمی دهد ولی اعمال اشتباه دیگران موجب آزار و خشم او می شوند.
🌸در سطح آگاهی #ششم
شخص خود عمل اشتباهی انجام نمی دهد و با دیدن اعمال اشتباه دیگران متاثر نمی شود.
🦋در سطح آگاهی #هفتم
شخص عمل اشتباهی انجام نمی دهد و با دیدن اعمال اشتباه دیگران احساس ترحم و دلسوزی نسبت به آنها می کند.
🌸در سطح آگاهی #هشتم
شخص عمل اشتباهی انجام نمی دهد و در دیگران نیز عملی اشتباه نمی بیند. سطح آگاهی هشتم همان عشق است. در این سطح فرد می داند که هر کس دقیقا در جایی است که باید باشد یعنی در سطح آگاهی خود عمل می نماید و از این طریق موجب رشد و تجربه ی دیگر ارواح و خود می گردد.
درمراقبه باید چند مورد اساسی را به خاطر داشته باشید:
#نخست،
یک حالت آسوده ، بدون تقلا، کنترل یا تمرکز
#دوم،
گوش به زنگی، اینکه هرچه را که دردرونت می گذرد، شاهد باشی.
#سوم.،
نداشتن هرنوع قضاوت یا ارزشیابی درباره مراقبه، کافی است تماشاچی باشی.
جسم تغییر می کند،
ذهن تغییر می کند،
عواطف واحساسات تغییر می کند.
بجز شاهد، همان شاهد باقی بمان.
همچنان با تمرین شاهد بودن ،متوجه می شوی که ابرهای عواطف و افکارت آهسته آهسته از هم پراکنده شده و آسمان آبی وجودت رخ می نماید و تو حس میکنی که از ترکیب پیچیده، جسم-ذهن-قلب فراتر رفته ای.
یکبار که این حالت را تجربه کردی،
طعم مراقبه را چشیده ای.
مراقبه آرامش است .
مراقبه شادی. لذت است.
مراقبه، رضایت خاطر است.
مراقبه چیزی جز آفرینش شکافی بین تو و ذهن تو نیست.
#اشو
#آینده_طلایی
درمراقبه باید چند مورد اساسی را به خاطر داشته باشید:
#نخست،
یک حالت آسوده ، بدون تقلا، کنترل یا تمرکز
#دوم،
گوش به زنگی، اینکه هرچه را که دردرونت می گذرد، شاهد باشی.
#سوم.،
نداشتن هرنوع قضاوت یا ارزشیابی درباره مراقبه، کافی است تماشاچی باشی.
جسم تغییر می کند،
ذهن تغییر می کند،
عواطف واحساسات تغییر می کند.
بجز شاهد، همان شاهد باقی بمان.
همچنان با تمرین شاهد بودن ،متوجه می شوی که ابرهای عواطف و افکارت آهسته آهسته از هم پراکنده شده و آسمان آبی وجودت رخ می نماید و تو حس میکنی که از ترکیب پیچیده، جسم-ذهن-قلب فراتر رفته ای.
یکبار که این حالت را تجربه کردی،
طعم مراقبه را چشیده ای.
مراقبه آرامش است .
مراقبه شادی. لذت است.
مراقبه، رضایت خاطر است.
مراقبه چیزی جز آفرینش شکافی بین تو و ذهن تو نیست.
#اشو
#آینده_طلایی
اشـoshoـو:
#سوال_از_اشو
به تازگی گفتید که فقط انسان روشن ضمیر می تواند عشق بورزد
در مواقع دیگر همچنین گفته اید که انسان تا زمانی که عشق نورزد
نمی تواند روشن ضمیر شود
از کدام در وارد باید شد؟
#پاسخ
این سوال از آناندپریم Anand Prem است
او سال هاست که کنار در ایستاده است
نکته ی واقعی وارد شدن است، در بی ربط است. اینکه از کدام در وارد شوی بی معنی است. لطفاٌ وارد شو
اگر می خواهی از در عشق وارد شوی، پس از آن در وارد شو،اشراق به دنبال خواهد آمد
اشراق والاترین قله ی یک دل عاشق است. اگر از عشق بترسی...
همانطور که مردم می ترسند، زیرا جامعه شما را از عشق و زندگی بسیار ترسانده است. جامعه فکر می کند عشق خطرناک است
هست، فرد هرگز نمی داند به کجا می رود. نوعی جنون است ، زیبا، ولی با این وجود، یک دیوانگی است. اگر از آن می ترسی، آنوقت از در مراقبه وارد شو،
مراقبه گون meditative شو
اگر واقعاٌ مراقبه گون باشی، ناگهان جریانی از انرژی را احساس خواهی کرد که بالا می آید و تو عشق می ورزی
ولی لطفاٌ به ایستادن کنار در ادامه نده
حتی درها هم از تو خسته شده اند
کاری بکن و وارد شو، وقتش رسیده است،
تو خیلی منتظر مانده ای.
#سوال_از_اشو
نشانه هاي عاشق بودن چيست؟
#پاسخ
سه تاست
#اولي، اغناي محض
به هيچ چيز ديگري نياز نيست
#دوم، آينده وجود ندارد. همين لحظه عشق ابديت دارد.
نه لحظه بعد – نه فردا – نه آينده
و
#سوم، وجودت باید از ميان برميخيزد،
ديگر وجود نداري
اگر هنوز وجود داشته باشي، معني اش اين است كه هنوز وارد معبد عشق نشده اي
#اﺷﻮ
#سوال_از_اشو
به تازگی گفتید که فقط انسان روشن ضمیر می تواند عشق بورزد
در مواقع دیگر همچنین گفته اید که انسان تا زمانی که عشق نورزد
نمی تواند روشن ضمیر شود
از کدام در وارد باید شد؟
#پاسخ
این سوال از آناندپریم Anand Prem است
او سال هاست که کنار در ایستاده است
نکته ی واقعی وارد شدن است، در بی ربط است. اینکه از کدام در وارد شوی بی معنی است. لطفاٌ وارد شو
اگر می خواهی از در عشق وارد شوی، پس از آن در وارد شو،اشراق به دنبال خواهد آمد
اشراق والاترین قله ی یک دل عاشق است. اگر از عشق بترسی...
همانطور که مردم می ترسند، زیرا جامعه شما را از عشق و زندگی بسیار ترسانده است. جامعه فکر می کند عشق خطرناک است
هست، فرد هرگز نمی داند به کجا می رود. نوعی جنون است ، زیبا، ولی با این وجود، یک دیوانگی است. اگر از آن می ترسی، آنوقت از در مراقبه وارد شو،
مراقبه گون meditative شو
اگر واقعاٌ مراقبه گون باشی، ناگهان جریانی از انرژی را احساس خواهی کرد که بالا می آید و تو عشق می ورزی
ولی لطفاٌ به ایستادن کنار در ادامه نده
حتی درها هم از تو خسته شده اند
کاری بکن و وارد شو، وقتش رسیده است،
تو خیلی منتظر مانده ای.
#سوال_از_اشو
نشانه هاي عاشق بودن چيست؟
#پاسخ
سه تاست
#اولي، اغناي محض
به هيچ چيز ديگري نياز نيست
#دوم، آينده وجود ندارد. همين لحظه عشق ابديت دارد.
نه لحظه بعد – نه فردا – نه آينده
و
#سوم، وجودت باید از ميان برميخيزد،
ديگر وجود نداري
اگر هنوز وجود داشته باشي، معني اش اين است كه هنوز وارد معبد عشق نشده اي
#اﺷﻮ