اگر در یک محیط پرعشق زندگی کنی
و تو باید چنین محیطی را در اطراف خودت خلق کنی ــ هیچکس آن را برای تو خلق نمیکند
به مردم عشق بورز، تا که آنان به تو عشق بورزند
به مردم عشق بده تا آن عشق به تو بازگردد، در تو بازتاب یابد
به مردم عشق بورز تا عشق بر تو ببارد.
آنگاه شهود تو شروع به فعالیت میکند. شروع میکنی به دیدن چیزهایی که قبلاً هرگز ندیدهای
و دنیا همانی که بود باقی می ماند، ولی معنایی تازه در آن پدید میآید
گل ها یکسان باقی میمانند، ولی یک راز جدید بر تو آشکار میشود
پرندگان مانند قبل آواز میخوانند، ولی اکنون میتوانی زبان آنها را درک کنی.
ناگهان یک ارتباط و یگانگی با طبیعت در تو ایجاد میشود.
#یوگا_ابتدا_و_انتها
و تو باید چنین محیطی را در اطراف خودت خلق کنی ــ هیچکس آن را برای تو خلق نمیکند
به مردم عشق بورز، تا که آنان به تو عشق بورزند
به مردم عشق بده تا آن عشق به تو بازگردد، در تو بازتاب یابد
به مردم عشق بورز تا عشق بر تو ببارد.
آنگاه شهود تو شروع به فعالیت میکند. شروع میکنی به دیدن چیزهایی که قبلاً هرگز ندیدهای
و دنیا همانی که بود باقی می ماند، ولی معنایی تازه در آن پدید میآید
گل ها یکسان باقی میمانند، ولی یک راز جدید بر تو آشکار میشود
پرندگان مانند قبل آواز میخوانند، ولی اکنون میتوانی زبان آنها را درک کنی.
ناگهان یک ارتباط و یگانگی با طبیعت در تو ایجاد میشود.
#یوگا_ابتدا_و_انتها
ادامه مطلب 👇👇
ولی موعظهگران به شما میگویند که شما معمولی هستید و در شما خواهشی برای فوقالعادهشدن خلق میکنند
آنان احساس حقارت به شما می دهند و خواستهای برای برترشدن در شما میآفرینند
آنان عقدهی حقارت درست میکنند و سپس شما در چنگال آنان هستید. سپس به شما آموزش میدهند که چگونه برتر شوید!
نخست شما را سرزنش و محکوم میکنند، در درونتان احساس گناه ایجاد میکنند و سپس، راه باتقوا شدن را به شما نشان میدهند!
با من دچار مشکل خواهید بود زیرا ذهن شما همین را دوست دارد، زیرا این به شما زمان میدهد
و من به شما زمانی نمیدهم.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها
ولی موعظهگران به شما میگویند که شما معمولی هستید و در شما خواهشی برای فوقالعادهشدن خلق میکنند
آنان احساس حقارت به شما می دهند و خواستهای برای برترشدن در شما میآفرینند
آنان عقدهی حقارت درست میکنند و سپس شما در چنگال آنان هستید. سپس به شما آموزش میدهند که چگونه برتر شوید!
نخست شما را سرزنش و محکوم میکنند، در درونتان احساس گناه ایجاد میکنند و سپس، راه باتقوا شدن را به شما نشان میدهند!
با من دچار مشکل خواهید بود زیرا ذهن شما همین را دوست دارد، زیرا این به شما زمان میدهد
و من به شما زمانی نمیدهم.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها
#یوگا_طبیعت_سلامتی
اگر آسوده باشی می بینی که دیگران نیز آرام تر شده اند.
اگر مراقبه گر باشی ناگهان می بینی که درختان در مراقبه اند ، صخره ها در مراقبه اند و ماه در مدیتیشن عمیقی است...
وقتی عشق در تو شروع به لبریز شدن می کند ، نه آن عشقی که تو می شناسی ، بلکه آن عشقی که عارفان و عاشقان می شناسند...
ناگهان می بینی که عشق در تمام اطرافت در حال جاری شدن است.
از گیاهان جاریست ، تو این را رایحه می نامی اما این عشق است.
از خورشید جاریست ، تو آن را نور می نامی اما عشق است.
از زمین جاریست ، تو آن را جاذبه می نامی اما عشق است.
این سکوت شب ، جیک جیک پرندگان ، سکوت هیمالیا...
همه اینها عشق است
"اما اول باید در درون تو اتفاق بیفتد"
اگر آسوده باشی می بینی که دیگران نیز آرام تر شده اند.
اگر مراقبه گر باشی ناگهان می بینی که درختان در مراقبه اند ، صخره ها در مراقبه اند و ماه در مدیتیشن عمیقی است...
وقتی عشق در تو شروع به لبریز شدن می کند ، نه آن عشقی که تو می شناسی ، بلکه آن عشقی که عارفان و عاشقان می شناسند...
ناگهان می بینی که عشق در تمام اطرافت در حال جاری شدن است.
از گیاهان جاریست ، تو این را رایحه می نامی اما این عشق است.
از خورشید جاریست ، تو آن را نور می نامی اما عشق است.
از زمین جاریست ، تو آن را جاذبه می نامی اما عشق است.
این سکوت شب ، جیک جیک پرندگان ، سکوت هیمالیا...
همه اینها عشق است
"اما اول باید در درون تو اتفاق بیفتد"
چون علت و معلول به هم پیوسته هستند، با از بین رفتن معلولها،
علتها نیز از بین میروند.
اما پاتانجلی میگوید:
شما بیاخلاق هستید،
ولی این یک معلول است.
شما طمعکار هستید،
ولی این یک معلول است.
احساس خشم داری،
این هم معلول است
علت را پیدا کن!!
به جنگ با معلولها ادامه نده،
زیرا این کمکی نخواهد کرد.
میتوانی با طمع خود بجنگی،
و بار دیگر در جایی دیگر پدیدار میشود.
میتوانی با خشم خودت بجنگی، سرکوب خواهد شد و در جایی دیگر منفجر میشود.
نمیتوان با مبارزه با معلولها علتها را از بین برد.
برای همین است که یوگا یک سیستم اخلاقی نیست، یک سیستم آگاهی است.
علت اصلی باید پیدا شود.
اگر به هرس کردن و قطع برگهای یک درخت ادامه بدهی، اثری بر آن درخت نخواهد داشت. برگها خواهند رویید.
باید ریشه را بجویی، خود علت را
اگر بخواهی درخت را نابود کنی باید ریشه را از بین ببری.
با نابودی ریشه است که درخت ازبین میرود.
ولی شما به هرس کردن شاخهها ادامه میدهید؛ آن درخت را از بین نخواهید برد.
دراقع، اگر درختی را هرس کنی شاخ و برک آن بیشتر و فشردهتر خواهد شد. ریشه را بزن و درخت ازبین خواهد رفت
#اشو
#یوگا: ابتدا و انتها
علتها نیز از بین میروند.
اما پاتانجلی میگوید:
شما بیاخلاق هستید،
ولی این یک معلول است.
شما طمعکار هستید،
ولی این یک معلول است.
احساس خشم داری،
این هم معلول است
علت را پیدا کن!!
به جنگ با معلولها ادامه نده،
زیرا این کمکی نخواهد کرد.
میتوانی با طمع خود بجنگی،
و بار دیگر در جایی دیگر پدیدار میشود.
میتوانی با خشم خودت بجنگی، سرکوب خواهد شد و در جایی دیگر منفجر میشود.
نمیتوان با مبارزه با معلولها علتها را از بین برد.
برای همین است که یوگا یک سیستم اخلاقی نیست، یک سیستم آگاهی است.
علت اصلی باید پیدا شود.
اگر به هرس کردن و قطع برگهای یک درخت ادامه بدهی، اثری بر آن درخت نخواهد داشت. برگها خواهند رویید.
باید ریشه را بجویی، خود علت را
اگر بخواهی درخت را نابود کنی باید ریشه را از بین ببری.
با نابودی ریشه است که درخت ازبین میرود.
ولی شما به هرس کردن شاخهها ادامه میدهید؛ آن درخت را از بین نخواهید برد.
دراقع، اگر درختی را هرس کنی شاخ و برک آن بیشتر و فشردهتر خواهد شد. ریشه را بزن و درخت ازبین خواهد رفت
#اشو
#یوگا: ابتدا و انتها
عقل همیشه ترسیده است؛
و مرد همیشه ترسیده زیرا مرد عقل گرا reason-oriented است.
آیا مشاهده نکردهای که مرد همیشه احساس کرده که درک زن و فهمیدن ذهن او دشوار است؟
و زنان نیز همین احساس را دارند
آنان نمیتوانند مردان را درک کنند.
یک فاصله وجود دارد، گویی که آنان جزو یک بشریت نیستند، گویی که متفاوت هستند.
بگذارید لطیفهای بگویم:
مناظرهای بین یک ایتالیایی و یک یهودی!
ایتالیایی: ”شما یهودیان خیلی مغرور هستید. شما تبلیغات زیادی راه انداختهاید که ادعا میکند شما باهوشترین مردم دنیا هستید!
این کاملاً بیمعنی است.
در ایتالیا ما حفاریهایی کردهایم و در برخی از لایههای زمین که دستکم دوهزار سال قدمت دارند، سیمهایی را کشف کردهایم که ثابت میکند اجداد رومی ما در آن زمان از تلگراف استفاده میکردهاند.“
یهودی: ”در اسراییل، ما حفاریهایی کردهایم و در برخی از لایههای زمین که چهار هزار سال قدمت دارند، هیچ چیز پیدا نکردهایم، که به این معنی است که ما قبل از تلگراف، بیسیم را کشف کرده بودیم!“
#منطق اینگونه عمل میکند. #موشکافانه است، ولی میتواند ادامه بدهد و ادامه بدهد!
حتی در عشق هم مرد منطقی و اهل مباحثه است!
مرد همیشه سعی دارد چیزی را اثبات کند.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها
و مرد همیشه ترسیده زیرا مرد عقل گرا reason-oriented است.
آیا مشاهده نکردهای که مرد همیشه احساس کرده که درک زن و فهمیدن ذهن او دشوار است؟
و زنان نیز همین احساس را دارند
آنان نمیتوانند مردان را درک کنند.
یک فاصله وجود دارد، گویی که آنان جزو یک بشریت نیستند، گویی که متفاوت هستند.
بگذارید لطیفهای بگویم:
مناظرهای بین یک ایتالیایی و یک یهودی!
ایتالیایی: ”شما یهودیان خیلی مغرور هستید. شما تبلیغات زیادی راه انداختهاید که ادعا میکند شما باهوشترین مردم دنیا هستید!
این کاملاً بیمعنی است.
در ایتالیا ما حفاریهایی کردهایم و در برخی از لایههای زمین که دستکم دوهزار سال قدمت دارند، سیمهایی را کشف کردهایم که ثابت میکند اجداد رومی ما در آن زمان از تلگراف استفاده میکردهاند.“
یهودی: ”در اسراییل، ما حفاریهایی کردهایم و در برخی از لایههای زمین که چهار هزار سال قدمت دارند، هیچ چیز پیدا نکردهایم، که به این معنی است که ما قبل از تلگراف، بیسیم را کشف کرده بودیم!“
#منطق اینگونه عمل میکند. #موشکافانه است، ولی میتواند ادامه بدهد و ادامه بدهد!
حتی در عشق هم مرد منطقی و اهل مباحثه است!
مرد همیشه سعی دارد چیزی را اثبات کند.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها
#سوال_از_اشو
موضوع مركزی تانترا چیست؟
#پاسخ
#تانترا با تو از آنجا كه هستی شروع میكند
#یوگا با امكان بودنت شروع میكند.
یوگا از پایان شروع میكند؛
تانترا از ابتدا شروع میكند.
و همیشه خوب است كه از ابتدا شروع كنی، زیرا اگر از پایان آغاز كنی، آنوقت برای خودت مصیبتهای غیرلازم درست میكنی
تو پایانت نیستی ـــ آرمان نیستی.
تو باید به الهه و آرمان تبدیل شوی،
ولی اینك فقط یك حیوانی.
و این حیوان به دلیل این آرمانها دیوانه میشود و جنون میگیرد.
پرسیده شده "موضوع مركزی تانترا چیست؟"
تو هستی!
موضوع اساسی و مركزی تانترا تویی: هماكنون، تو چیستی؟
و در تو چه چیز پنهان است كه میتواند رشد كند؟
تو چیستی و چه میتوانی باشی؟ هماكنون، تو یك واحد جنسی sexual unit هستی، و تازمانی كه این واحد عمیقاً شناخته نشود، نمیتوانی یك روح باشی، نمیتوانی واحدی روحانی spiritual unit باشی.
سکس و روحانیبودن دو قطب یك انرژی هستند.
عشق مراقبهی خودش را دارد.
ولی شما عشق را نمیشناسید؛ شما فقط سكس را و رنجِ حاصل از اتلاف انرژی را میشناسید. آنوقت پس از آن دچار افسردگی میشوی. آنوقت تصمیم میگیری كه پیمان براهماچاری brahmacharyaو تجردّ celibacy ببندی. و _این پیمانی است كه در افسردگی بسته شده
_این پیمان در خشم بسته شده
_این پیمانی از سرِناكامی است
_این كمكی نخواهد كرد
یك پیمان وقتی كمك میكند كه در آسایش و در مراقبهی عمیق بسته شود. وگرنه تو فقط خشمت و ناكامیخودت را نشان میدهی و نه چیز دیگر را؛ و تو ظرف بیستوچهار ساعت پیمانت را فراموش میكنی. انرژی بازهم میآید و فقط چون یك عادت كهنه، تو باید آن را تخلیه كنی.
و اگر طبیعت از طریق این آسودگی و رهاشدگی، اسرارش را برایت فاش كند، جای شگفتی نیست
آنوقت تو هشیار میشوی كه چه روی میدهد. و در این هشیاری از رویدادها، اسرار بسیاری به ذهنت وارد میشوند:
_نخست، سكس نیرویی حیاتبخش میشود. بههمانترتیب كه اكنون برای تو مرگآور است، تو اكنون فقط توسط آن در حال مردن هستی، خودت را تلف میكنی و مُضمحل میشوی.
_دوم، سكس به عمیقترین مراقبهی طبیعی تبدیل میشود: افكارت تماماً باز میایستند. وقتی كه با همسرت كاملاً آسوده هستی، افكار متوقف میشوند. ذهن وجود ندارد، فقط قلبهای شما میتپند
عمل جنسی به مراقبهای طبیعی تبدیل شده است
و اگر عشق نتواند به تو در مراقبه كمك كند، هیچ چیز كمك نخواهد كرد، زیرا هرچیز دیگر فقط سطحی و ظاهری است. اگر از عشق كاری برنیاید، هیچ چیز كمك نخواهد كرد.
اگر دو نفر را درحال آمیزش ببینی، فكر میكنی كه مشغول نزاع هستند. اگر كودكان پدرومادرشان را در حال آمیزش ببینند، فكر میكنند كه پدر میخواهد مادر را به قتل برساند. بهنظر خشن میآید، مانند جنگ است. زیبا نیست، زشت مینماید. آمیزش باید بیشتر هماهنگ و موسیقیایی باشد
دو طرف باید چنان رفتار كنند گویی كه میرقصند، نهاینكه میجنگند!
گویی كه یك آوای هماهنگ را میسرایند
آنان باید محیطی را بسازند كه در آن، هركدام محلول شوند و یكی شوند
و سپس آسوده میشوند.
معنی تانترا همین است.
تانترا ابداً جنسی sexual نیست،
تانترا كمترین جنسیت را دارد
اشو
موضوع مركزی تانترا چیست؟
#پاسخ
#تانترا با تو از آنجا كه هستی شروع میكند
#یوگا با امكان بودنت شروع میكند.
یوگا از پایان شروع میكند؛
تانترا از ابتدا شروع میكند.
و همیشه خوب است كه از ابتدا شروع كنی، زیرا اگر از پایان آغاز كنی، آنوقت برای خودت مصیبتهای غیرلازم درست میكنی
تو پایانت نیستی ـــ آرمان نیستی.
تو باید به الهه و آرمان تبدیل شوی،
ولی اینك فقط یك حیوانی.
و این حیوان به دلیل این آرمانها دیوانه میشود و جنون میگیرد.
پرسیده شده "موضوع مركزی تانترا چیست؟"
تو هستی!
موضوع اساسی و مركزی تانترا تویی: هماكنون، تو چیستی؟
و در تو چه چیز پنهان است كه میتواند رشد كند؟
تو چیستی و چه میتوانی باشی؟ هماكنون، تو یك واحد جنسی sexual unit هستی، و تازمانی كه این واحد عمیقاً شناخته نشود، نمیتوانی یك روح باشی، نمیتوانی واحدی روحانی spiritual unit باشی.
سکس و روحانیبودن دو قطب یك انرژی هستند.
عشق مراقبهی خودش را دارد.
ولی شما عشق را نمیشناسید؛ شما فقط سكس را و رنجِ حاصل از اتلاف انرژی را میشناسید. آنوقت پس از آن دچار افسردگی میشوی. آنوقت تصمیم میگیری كه پیمان براهماچاری brahmacharyaو تجردّ celibacy ببندی. و _این پیمانی است كه در افسردگی بسته شده
_این پیمان در خشم بسته شده
_این پیمانی از سرِناكامی است
_این كمكی نخواهد كرد
یك پیمان وقتی كمك میكند كه در آسایش و در مراقبهی عمیق بسته شود. وگرنه تو فقط خشمت و ناكامیخودت را نشان میدهی و نه چیز دیگر را؛ و تو ظرف بیستوچهار ساعت پیمانت را فراموش میكنی. انرژی بازهم میآید و فقط چون یك عادت كهنه، تو باید آن را تخلیه كنی.
و اگر طبیعت از طریق این آسودگی و رهاشدگی، اسرارش را برایت فاش كند، جای شگفتی نیست
آنوقت تو هشیار میشوی كه چه روی میدهد. و در این هشیاری از رویدادها، اسرار بسیاری به ذهنت وارد میشوند:
_نخست، سكس نیرویی حیاتبخش میشود. بههمانترتیب كه اكنون برای تو مرگآور است، تو اكنون فقط توسط آن در حال مردن هستی، خودت را تلف میكنی و مُضمحل میشوی.
_دوم، سكس به عمیقترین مراقبهی طبیعی تبدیل میشود: افكارت تماماً باز میایستند. وقتی كه با همسرت كاملاً آسوده هستی، افكار متوقف میشوند. ذهن وجود ندارد، فقط قلبهای شما میتپند
عمل جنسی به مراقبهای طبیعی تبدیل شده است
و اگر عشق نتواند به تو در مراقبه كمك كند، هیچ چیز كمك نخواهد كرد، زیرا هرچیز دیگر فقط سطحی و ظاهری است. اگر از عشق كاری برنیاید، هیچ چیز كمك نخواهد كرد.
اگر دو نفر را درحال آمیزش ببینی، فكر میكنی كه مشغول نزاع هستند. اگر كودكان پدرومادرشان را در حال آمیزش ببینند، فكر میكنند كه پدر میخواهد مادر را به قتل برساند. بهنظر خشن میآید، مانند جنگ است. زیبا نیست، زشت مینماید. آمیزش باید بیشتر هماهنگ و موسیقیایی باشد
دو طرف باید چنان رفتار كنند گویی كه میرقصند، نهاینكه میجنگند!
گویی كه یك آوای هماهنگ را میسرایند
آنان باید محیطی را بسازند كه در آن، هركدام محلول شوند و یكی شوند
و سپس آسوده میشوند.
معنی تانترا همین است.
تانترا ابداً جنسی sexual نیست،
تانترا كمترین جنسیت را دارد
اشو
#سوال_از_اشو
اشو عزیز فرد چگونه #نگرانی را متوقف کند؟
#پاسخ
این سوال از پاتیک احساساتی است !
او بیجهت به احساساتی بودن و سوزناک بودن ادامه میدهد !
حالا، چگونه نگرانی را متوقف کنی؟!
چه نیازی است که نگرانی را متوقف کنی؟
اگر شروع کنی تا سعی کنی که نگرانی را متوقف کنی، یک نگرانی تازه درست میکنی.
چگونه نگرانی را متوقف کنم؟!
آنوقت شروع میکنی به نگران شدن در مورد نگرانی. آنوقت آنها را دوبرابر میکنی !
راهی وجود ندارد. اگر کسی بگوید همانطور که مردمانی هستند که میگویند. دیل کارنگی کتابی نوشته بنام: ”چگونه نگرانی را متوقف کنیم و شروع به زندگی کنیم”
این مردم نگرانی بیشتری تولید میکنند. زیرا به شما خواستهای میدهند که نگرانیها را میتوان متوقف کرد. نگرانیها را نمیتوان متوقف کرد
بلکه از بین میروند . من این را میدانم . نگرانی را نمیتوان متوقف کرد.
بلکه خودشان ازبین میروند ! هیچ کاری در مورد نگرانیها نمیتوانی بکنی . اگر فقط به آنها اجازه بدهی باشند و ذرهای اهمیت ندهی، ازبین خواهند رفت .
نگرانیها ناپدید میشوند، نمیتوانند متوقف شوند، زیرا وقتی که بکوشی تا آنها را متوقف کنی، این تو کیست؟ذهنی که نگرانیها را تولید میکند ! او اکنون یک نگرانی تازه تولید میکند :
چگونه متوقف کند !
حالا دیوانه خواهی شد، جنون خواهی گرفت. اینک مانند سگی هستی که دنبال گازگرفتن دُم خودش است ! سگی نباش که به دنبال گاز گرفتن دم خودش است و به دیل کارنگیها گوش نده. این تنها روشی است که آنان میتوانند به شما آموزش بدهند : دُم خودتان را دنبال کنید و دیوانه شوید !
راهی وجود دارد، نه یک روش. راهی که نگرانی ها ناپدید شوند .
وقتی که فقط به آنها نگاه کنی. بیتفاوت، از دور. طوری آنها را نگاه کنی که گویی به تو تعلق ندارند . آنها وجود دارند. تو آنها را میپذیری. درست مانند ابرهایی که در آسمان حرکت میکنند : افکار در ذهن حرکت میکنند، در آسمان درون، ترافیکی که در جاده حرکت میکند : افکار در جادهی درون حرکت میکنند . تو فقط آنها را تماشا کن . وقتی که در کنار خیابان ایستاده و منتظر اتوبوس هستی چه میکنی؟ فقط تماشا میکنی . ترافیک در جریان است، تو اهمیتی نمیدهی . وقتی که اهمیتی ندهی، نگرانیها شروع میکنند به افتادن . این توجه تو است که به آنها انرژی میدهد .
تو آنها را تغذیه میکنی، به آنها زندگی میبخشی و سپس میپرسی که چگونه آنها را متوقف کنی ! و وقتی که میپرسی چگونه آنها را متوقف کنی، پیشاپیش به آنها نیرو دادهای .
پرسش غلط مطرح نکن . نگرانیها وجود دارند. طبیعتاً، زندگی چنان پدیدهای وسیع و پیچیده است که نگرانیها باید وجود داشته باشند . تماشایشان کن . یک #تماشاچی باش و یک کننده نباش نپرس که چگونه متوقف کنی
وقتی میپرسی که چگونه متوقف کنی میپرسی که چکار کنی ! نه، هیچ کاری نمیتوان کرد . نگرانیها را بپذیر. وجود دارند . درواقع، به آنها نگاه کن، از هر زاویه به آنها نگاه کن، که چیستند. متوقف کردن را فراموش کن. یک روز ناگهان در مییابی آن نگرانیها دیگر نیستند. آن ترافیک متوقف شده. جاده خالی است. هیچکس عبور نمیکند. در آن تهیا، خداوند عبور میکند. در آن خالی بودن، لمحهای از بودا سرشتیِ خودت را، از فراوانیِ درونت را خواهی دید. و همه چیز یک سعادت خواهد شد.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها
اشو عزیز فرد چگونه #نگرانی را متوقف کند؟
#پاسخ
این سوال از پاتیک احساساتی است !
او بیجهت به احساساتی بودن و سوزناک بودن ادامه میدهد !
حالا، چگونه نگرانی را متوقف کنی؟!
چه نیازی است که نگرانی را متوقف کنی؟
اگر شروع کنی تا سعی کنی که نگرانی را متوقف کنی، یک نگرانی تازه درست میکنی.
چگونه نگرانی را متوقف کنم؟!
آنوقت شروع میکنی به نگران شدن در مورد نگرانی. آنوقت آنها را دوبرابر میکنی !
راهی وجود ندارد. اگر کسی بگوید همانطور که مردمانی هستند که میگویند. دیل کارنگی کتابی نوشته بنام: ”چگونه نگرانی را متوقف کنیم و شروع به زندگی کنیم”
این مردم نگرانی بیشتری تولید میکنند. زیرا به شما خواستهای میدهند که نگرانیها را میتوان متوقف کرد. نگرانیها را نمیتوان متوقف کرد
بلکه از بین میروند . من این را میدانم . نگرانی را نمیتوان متوقف کرد.
بلکه خودشان ازبین میروند ! هیچ کاری در مورد نگرانیها نمیتوانی بکنی . اگر فقط به آنها اجازه بدهی باشند و ذرهای اهمیت ندهی، ازبین خواهند رفت .
نگرانیها ناپدید میشوند، نمیتوانند متوقف شوند، زیرا وقتی که بکوشی تا آنها را متوقف کنی، این تو کیست؟ذهنی که نگرانیها را تولید میکند ! او اکنون یک نگرانی تازه تولید میکند :
چگونه متوقف کند !
حالا دیوانه خواهی شد، جنون خواهی گرفت. اینک مانند سگی هستی که دنبال گازگرفتن دُم خودش است ! سگی نباش که به دنبال گاز گرفتن دم خودش است و به دیل کارنگیها گوش نده. این تنها روشی است که آنان میتوانند به شما آموزش بدهند : دُم خودتان را دنبال کنید و دیوانه شوید !
راهی وجود دارد، نه یک روش. راهی که نگرانی ها ناپدید شوند .
وقتی که فقط به آنها نگاه کنی. بیتفاوت، از دور. طوری آنها را نگاه کنی که گویی به تو تعلق ندارند . آنها وجود دارند. تو آنها را میپذیری. درست مانند ابرهایی که در آسمان حرکت میکنند : افکار در ذهن حرکت میکنند، در آسمان درون، ترافیکی که در جاده حرکت میکند : افکار در جادهی درون حرکت میکنند . تو فقط آنها را تماشا کن . وقتی که در کنار خیابان ایستاده و منتظر اتوبوس هستی چه میکنی؟ فقط تماشا میکنی . ترافیک در جریان است، تو اهمیتی نمیدهی . وقتی که اهمیتی ندهی، نگرانیها شروع میکنند به افتادن . این توجه تو است که به آنها انرژی میدهد .
تو آنها را تغذیه میکنی، به آنها زندگی میبخشی و سپس میپرسی که چگونه آنها را متوقف کنی ! و وقتی که میپرسی چگونه آنها را متوقف کنی، پیشاپیش به آنها نیرو دادهای .
پرسش غلط مطرح نکن . نگرانیها وجود دارند. طبیعتاً، زندگی چنان پدیدهای وسیع و پیچیده است که نگرانیها باید وجود داشته باشند . تماشایشان کن . یک #تماشاچی باش و یک کننده نباش نپرس که چگونه متوقف کنی
وقتی میپرسی که چگونه متوقف کنی میپرسی که چکار کنی ! نه، هیچ کاری نمیتوان کرد . نگرانیها را بپذیر. وجود دارند . درواقع، به آنها نگاه کن، از هر زاویه به آنها نگاه کن، که چیستند. متوقف کردن را فراموش کن. یک روز ناگهان در مییابی آن نگرانیها دیگر نیستند. آن ترافیک متوقف شده. جاده خالی است. هیچکس عبور نمیکند. در آن تهیا، خداوند عبور میکند. در آن خالی بودن، لمحهای از بودا سرشتیِ خودت را، از فراوانیِ درونت را خواهی دید. و همه چیز یک سعادت خواهد شد.
#اشو
#یوگا_ابتدا_و_انتها