عشق و نور
1.02K subscribers
322 photos
1.17K videos
19 files
523 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
Forwarded from Narmin Clauß
#سوال
مکانیسم تبدیل عشق به وابستگی چیست؟

#پاسخ

لحظه ای که به عاشق یا معشوق خود بگویی: 
#فقط_مرا_دوست_داشته_باش!،  شروع به تصاحب کرده ای. 
و لحظه ای که کسی را تصاحب کنی،  عمیقا به او توهين کرده ای، 
زیرا از او یک شیئ ساخته ای.

وقتی من صاحب تو شوم، 
آنوقت تو دیگر یک شخص نیستی، بلکه فقط یکی از اشیایی هستی در میان سایر لوازم منزل، یک شیئ،
آنوقت من از تو استفاده می کنم، 
و تو ملک من هستی، 
جزو دارایی های من هستی، 
پس من به هیچکس دیگر اجازه نخواهم از تو استفاده کند. 
این معامله ای است که در آن، 
من توسط تو تصاحب شده ام، 
و تو از من یک شیئ می سازی. 
این یک معامله است که حالا هیچکس دیگر نمی تواند از تو استفاده کند. 
هر دو طرف احساس بردگی و اسارت می کنند.
من از تو یک برده می سازم و تو نیز در عوض، مرا اسیر می کنی. آنگاه مبارزه شروع می شود.
 
من می‌خواهم شخصی آزاد باشم، 
و درعین حال مایلم تو را در تصاحب داشته باشم؛ 
تو می خواهی آزاد باشی و بازهم مرا مالک باشی مبارزه در این است. 
اگر تو را تصاحب کنم، 
در تصاحب تو خواهم بود. 
اگر نخواهم که در تصاحب تو باشم،
نباید تو را تصاحب کنم.

بین دو نفر، مالکیت نباید وجود داشته باشد. ما باید فرد باقی بمانیم و همچون آگاهی هایی آزاد free consciousness ، مستقل حرکت کنیم.

می توانیم با هم باشیم، 
می توانیم در هم تلاقی کنیم، 
ولی کسی مورد تصاحب قرار نمی گیرد. 
آنگاه قیدی در کار نیست ،
و وابستگی وجود ندارد.

وابستگی یکی از زشت ترین چیزهاست.
و وقتی می گویم زشت ترین،
منظورم فقط از نظر مذهبی نیست، 
از نظر زیباشناسی هم همینگونه است. وقتی وابسته شدی:
تنهایی خودت را، 
تنها بودنت را از دست می دهی؛ 
همه چیز را از کف می دهی. 
تو فقط برای اینکه احساس خوبی داشته باشی که کسی به تو نیازمند است و با تو است، همه چیزت را از کف داده ای،
خودت را از دست داده ای.
ولی حقه در این است که تو سعی داری مستقل باشی و دیگری را هم در تصاحب داشته باشی؛ 
ﻭ دیگری نیز همین کار را می‌کند. 

پس اگر نمی خواهی مورد تصاحب قرار بگیری، تصاحب نکن.
مسیح در جایی گفته است:
داوری نکن تا مورد داوری قرار نگیری
این نیز همان است .
تصاحب نکن تا تصاحبت نکنند. 
کسی را اسیر نکن؛
وگرنه اسیر خواهی شد. 

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#بازی_شهرت

ساختار کل زندگی ما چنان است که به ما آموخته اند:
تا وقتی به رسمیت شناخته نشده ایم، کسی نیستیم؛ بهایی نداریم.
خودهِ کار مهم نیست،
اما شهرت اهمیت دارد.
و این وارونه کردن چیزهاست. 

کار باید مهم باشد،
باید لذت در خود کار باشد
تو نباید کاری کنی که سری توی سرها در بیاوری، بلکه باید از خلاق بودن خودت لذت ببری، تو کار را به خاطر خودهِ کار دوست داشته باشی، این باید شیوه نگاه کردنت تو به پدیده ها باشد. 

اگر عاشق کار بودی،  به آن کار دست بزن، طلب شهرت نکن، اگر زمینه آن فراهم شد، با آغوش باز آن را استقبال کن؛ اگر نشد به آن فکر نکن‌. رضایت خاطر تو باید در خوده کار باشد. 
و اگر هر کس همین هنر ساده عشق ورزیدن به کارش را بیاموزد.
هر کاری که هست ، و بدون طلب شهرت آن لذت ببرد، ما دنیای زیباتر و مسرور واری خواهیم داشت‌.
اما دنیا تو را در قالب فلاکت باری محبوس ساخته است

آنچه میکنی مطلوب است، نه به این دلیل که به آن عشق می ورزی و آن را به گونه ای عالی به انجام می رسانی
بلکه به این دلیل که دنیا آن را به رسمیت می شناسد، و به آن پاداش می دهد و تو را به دریافت مدال طلا و جایزه نوبل مفتخر میسازد.
آنها کل ارزش ذاتی خلاقیت را از میان برده اند و میلیون ها انسان را به نابودی کشیده اند.
چرا؟ 
چون تو نمی توانی به میلیون ها نفر از مردم جایزه نوبل اهدا کنی‌.
اما تو در همه عشق به شهرت ایجاد کردی
این است که هیچکس نمیتواند با آرامش خاطر و سکوت و لذت به کارش بپردازد.

زندگی از چیزهای ساده و کوچکی تشکیل یافته است. برای آن چیزهای کوچک و پیش پا افتاده هیج پاداشی نیست. 
نه عنوان و مقامی از جانب سردمداران و نه دیپلم افتخاری از سوی مراکز فرهنگی.

خلاقیت یعنی
لذت بردن از هرکاری، حتی از مراقبه؛ انجام هرکاری با عشقی ژرف
اگر عشق بورزی و این سالن سخنرانی را تمیز کنی، ایـن کاری خلاق است.
اگر بی عشق عمل کنی، آن وقت مسلماً این کاری شاق است؛ وظیفه ای است که باید هر طور شده به آن عمل کرد. این کار تحمیلی است. بعد دوست داری وقت دیگری خلاق باشی. در آن برهه از زمان تو چه خواهی کرد؟ آیا کار بهتری سراغ داری؟ آیا فکر میکنی اگر به نقاشی بپردازی، خود را خلاق احساس خواهی کرد؟ اما نقاشی کردن درست به اندازه تمیز کردن کف زمین کاری معمولی است.
تو رنگ ها را برروی بوم نقاشی می مالی یا پرتاب میکنی ـ اینجا هم تو زمین را می شویی و ته میکشی. فرقش چیست؟ احساس میکنی حرف زدن با یک دوست جز وقت تلف کردن نیست و دوست داری یک کتاب بی نظیر بنویسی تا خلاقیت خود را نشان بدهی؟ اما یک دوست آمده! کمی گپ زدن چقدر سرگرم کننده و زیباست ـ معطل چه هستی، خلاق باش!

#اشو
#خلاقیت
دوباره کودک شو تا خلاق باشی
همه کودکان خلاق اند، 
خلاقیت به آزادی نیاز دارد: 
آزادی از ذهن، دانش، تعصبات و پیش داوری ها
آدم خلاق کسی است که نو را امتحان میکند. 
آدم خلاق ربات یا ادم واره نیست.
ربات ها هرگز خلاق نیستید، 
از آنها فقط کارهای تکراری سر میزند.
بنابراین دوباره کودک شو
و تعجب میکنی که همه بچه ها خلاق اند. 
همه بچه ها، هر کجا به دنیا آمده باشند، خلاق اند،
این ما هستیم که راه خلاقیت را آنان را سلب میکنیم ما خلاقیت آنها را خرد کردیم و نابود میکنیم، زیر پا له میکنیم و بعد شروع میکنیم راه صحیح انجام کارها را به آنها آموزش می دهیم
فراموش نکن که افراد خلاق همیشه سعی دارند راههای عوضی را امتحان کنند. 
اگر همیشه راه درست را بروی، هرگز خلاق نخواهی بود، 
زیرا راه صحیح یعنی: 
راه کشف شده توسط دیگران، 
و با کمک راه صحیح، البته قادری چیزی بسازی و یک تولید کننده، یک تهیه کننده یا تکنیسین شوی، اما هرگز #آفریننده یا پدیده اورنده نخواهی بود.

تفاوت بین یک تولید کننده و یک آفریننده در چیست؟
تولید کننده راه صحیح و اقتصادی ترین راه انجام یک کار را می داند تا با کمترین تلاش به نتایج بیشتری دست یابد او یک تولید کننده است
اما یک آفریننده به این در و آن در می زند او نمی داند راه صحیح انجام یک کار کدام است این است که بارها و بارها به جستجو و تحقیق خود در مسیرهای مختلف ادامه می دهد چندین بار راه نادرست را طی می کند
اما به هرجا که حرکت کند چیزهایی می آموزد او از این طريق غنی تر و پخته تر می شود
او کاری را انجام می دهد که هیچکس تا به حال نکرده است
اگر راه صحیح را دنبال می کرد قادر نبود آن را انجام دهد

#اشو
#کتاب_خلاقیت
اشـoshoـو:
مبتکر باش
هر کاری می کنی، سعی کن به روشی نو انجامش دهی. سعی کن فردیتی را واردش کنی ، امضای اصیلی پای آن بزن

حتی تمیز کردن کف زمین، می توانی به روش خودت انجامش دهی.
حتی پختن غذا، می توانی به روش خودت انجامش دهی.
می توانی خلاقیت را به تمام کارهایت بیاوری؛ باید آورده شود.
هرچه بیشتر خلاق باشی بهتر است، ویشودها(چاکرای5) باز خواهد شد.
و وقتی ویشودها باز شود، فقط بعد از آن انرژی می تواند به آجنا(مرکز چشم سوم، مرکز ششم) برود

#اشو
#ساراها

خلاق کسی است که:
چیزی از ناشناخته را با خود به دنیای شناخته به ارمغان بیاورد
چیزی از خـداونـد به این دنیا،
کسی که خداوند پیامش را از طریق او بـه گـوش دیگران می رساند
کسی که به نی توخالی مبدل می شود تا خداوند به درونش بدمد

چطور می توان به نی توخالی مبدل شد؟ اگر ذهن بیش از حد تو را اشغال کرده باشد، تو نمی توانی به نی تو خالی مبدل شوی،
و خلاقیت از آن خالق است؛
از تو یا از سوی تو نیست
تو که محو شدی، خلاقیت رخ می نماید ـ و آن وقتی است که خالق تو را مسخر خویش می سازد.
آفرینشگران واقعی این را خوب می دانند که خود خالق نیستند، بلکه وسیله اند، رابط عالم غیب اند.

تفاوت بین اهل فن و آفرینشگر را به یاد بیاور، اهل فن فقط می داند چطور کاری را انجام دهد. او شاید طرز کار را خوب بداند، اما از هیچ بینشی برخوردار نیست. خلاق فردی است که: صاحب بینش و درک است، و قادر به دیدن چیزهایی است که هرگز هیچکس ندیده است؛
او می تواند چیزهایی را مشاهده کند که هیچ چشمی تا کنون قادر به دیدنش نبوده است، می تواند چیزهایی را بشنود که تا به حال کسی به گوش نشنیده است.
بعد خلاقیت دست به کار می شود.

#اشو
#خلاقیت
Forwarded from Narmin Clauß
حالا آن چيز جديد هر چه كه ميخواهد باشد
خواه يك آواز ضعيف، خواه يك نقاشي كوچك، هر چيزي كه باشد ارزشمندترين است
وقتي شما چيز تازه اي خلق ميكنيد،
با آفريننده شريك ميشويد چون خدا آفريننده است.
وقتي چيزي خلق ميكنيد شما با خدا همساز ميشويد.
وقتي واقعاً خلق ميكنيد، خدا از طريق شما عمل خلق كردن را انجام ميدهد.
به اين دليل است كه لذت بزرگ در شما ظهور ميكند. وقتي شما تكرار ميكنيد، فقط تكرار ميكنيد، در تكرار خدا حضور ندارد.
شما يك بيابان هستيد، شما يك ماشين هستيد، وقتي شما خلق ميكنيد خدا وارد دل شما ميشود. شما يك خيزران خالي ميشويد و او شروع به دميدن در شما ميكند. شما بدل به يك ني ميشويد و بدين ترتيب امكان سر دادن آواز بزرگ ممكن ميگردد
همه آن آواز را در دل و جان خود دارند ولي تا زماني كه انساني آن آواز را سر ندهد، احساس رضايت نخواهد كرد و اين كار مستلزم ايجاد شرايط مناسب است.
رياضت من چيزي جز ورود به عرصه ي خلاقيت، ورود به عرصه خطر، ورود به نوع جديدي از زندگي كه به شما آموخته شده نيست.
رياضت در حقيقت، دشمن هر آن چيزي است كه به شما ياد داده شده است.
تمام تلاش من دشمني ورزيدن با
جامعه ي روانپريش متعارف است.
من دوست دارم شما دوباره از تعليم و تربيت خالي شويد.

#اشو
آواز_سکوت
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#رهایی_از_رنج

آگاه باشید؛
اگر در حال رنج کشیدن اید،
به رفتار های قبلی خود نگاهی بیندازید.
احتمالا چیزهای نامربوطی خواسته اید،
در غیر این صورت نباید رنج می کشیدید.

این کل نظر من پس از بررسی وضع هزاران نفر و بدبختی شان است.
هر وقت کسی را در حال رنج و بدبختی می بینم، در این نظر راسخ تر می شوم که او خود مسئولیت قبول یک اندیشه را پذیرفته است.
او اندیشه های غلطی را برگزیده و در اثر آن تصورات غلطی پیدا کرده است.
اما کسانی که همیشه رنج می کشند،
مسئولیت را به دیگران حواله می دهند و این کار درستی نیست.

کسی که شاد است، احتمالا ارزش های متفاوتی را انتخاب کرده
که به او شادی٬ سلامتی و صحت می بخشد.
اگر شما به ارزش های غلطی اعتقاد داشته باشید، بدیهی است که رنج می کشید.
اما همیشه امکان تغییر آن هست
و بپذیرید مسئولیت رنجی که بر شما عارض شده،  بر عهده ی کس دیگری نیست و کسی نمی تواند شما را رنج دهد.

این نکته را همیشه در خاطر داشته باشید که:
این شما یید که تصمیم می گیرید که رنج بکشید یا نه
در هر موقعیتی شما می توانید #دیدگاه_جدیدی پیدا کنید
و از رنج کشیدن رهایی یابید.

#اشو
#شکوه_آزادی


 مادر و پدر،جامعه، حكومت و كليسا در طی قرون متمادی از كودكان بهره‌‌ كشی كرده‌‌اند
آنان به او خوراك می‌دهند، تغذیه‌‌اش می‌كنند و از او حمایت می‌‌كنند، ولی به شرط‌‌ها و شروط ها!
آنان شرایط بسیاری بر كودكان تحمیل می‌‌كنند و او باید آن شرایط را قبول كند، زیرا ناتوان است. مسئله بقای او است كودك نمی‌‌تواند "نه" بگوید
او با "نه‌‌گفتن"، قادر نخواهد بود كه به زندگی ادامه دهد، باید آری بگوید.
این بردگیِ اوست.
و ما هنوز آنقدرها انسان نشده‌ایم،
نه آنقدر كه قادر باشیم از استثمار  كودكان خردسال پرهیز كنیم.

كودكان از بقیه طبقات مردم دنیا بیشتر مورد استثمار واقع شده‌‌اند.
درست همانطور كه اینك در دنیا نهضتی به‌‌نام نهضت رهایی زنان Women's lib وجود دارد، روزی در دنیا نیاز به نهضت آزادی كودكان children's lib خواهد بود.
كودكان رنج بسیار برده‌اند؛ هیچ‌کس دیگر همچون آنان آزار نمی‌‌بینند. و تقریباً غیرممكن به نظر می‌‌رسد كه بتوان آنان را از این ساختار بیرون آورد، زیرا آنان وابسته هستند؛‌‌ ناتوان هستند.
و مادر و پدر می‌‌پندارند كه عشق دارند، ولی اگر عشق شرطی باشد، عشق نیست.
 
مادر و پدر می‌‌كوشند تا نوزاد را به مسیحی یا هندو متحول كنند، این یك مسابقه سیاسی game of politics است كه با فرزند خودت بازی می‌كنی. تو ذهن او را شرطی می‌كنی. تو به او می‌گویی كه چه چیز درست است و چه چیز نادرست است. تو خودت هم نمی‌‌دانی! تو ذهن او را در مورد اینكه خداهست و یا نیست شرطی می‌‌كنی؛ تو خودت هنوز طلب نكرده‌‌ای! تو پیوسته انواع زباله‌های دانش ات را به سر كودك می‌ریزی. قبل از اینكه او هشیار شود، همه‌ی این چیزها در او ریشه می‌‌گیرند. این‌‌ها در او تولید سردرگمی می‌كنند و روانش را پریشان می‌سازد.
او تمام عمر، به سبب این"عشق" تو رنج خواهد كشید! از ابتدا هم عشقی دركار نبوده است. كودك ناتوان بوده و تو از كمك‌‌كردن به او لذّت می‌بردی، زیرا وقتی تو به موجود ناتوانی یاری می‌دهی احساس بسیار خوبی خواهی داشت
و شخص ناتوان نیز به نوبه‌ی خود به تو این مفهوم را می‌‌دهد كه تو قوی هستی.

#اشو 
#راز
Forwarded from Narmin Clauß
مردم خود را به ديگران مي چسبانند،
و تو هرقدر بيشتر به ديگران بچسبي، آنان هراسناك تر مي شوند. 
خواهند خواست از تو بگريزند، 
زيرا هركس نياز دروني شديدي براي #آزاد_بودن دارد. 
ميل و آرزوي آزادي، برتر و ژرف تر از هر ميل و آرزوي ديگري است. 
بنابراين تو حتي عشق را مي تواني قرباني كني، اما نمي تواني آزادي را قرباني كني. طبيعت امور اينگونه نيست. 
به همين دليل شادماني واقعي فقط در تنها بودن تو مي تواند رخ دهد. 
تنها بودن، هنر است. و با خود شادماني به همراه مي آورد. 
اگر تو نخست در وجود خويش ريشه بدواني و سپس به برقراري ارتباط با ديگران اقدام كني، اين پديده اي كاملا متفاوت است.
اينك تو مي تواني مشاركت كني.
مي تواني عشق بورزي و از اين عشق لذت ببري.
با وجود زودگذر بودن آن، تو مي تواني به رقص درآيي، آواز بخواني و هرگاه كه آن لحظه بگذرد، ديگر گذشته است.
تو به عقب نمي نگري... 

تو اين توانايي را داري كه عشق ديگري را بيافريني.
پس هيچ نيازي نيست به كسي بچسبي.
تو از آن عاشق و از آن عشق سپاسگزاري كه ديگر وجود ندارد، 
زيرا تو را غني ساخته. به تو شمه اي از زندگي بخشيده و پخته ترت كرده است. اما اين زماني امكانپذير است كه تو برخي زمينه سازيها را در وجود خويش انجام داده باشي. 
اگر عشق همه آن چيزي باشد كه تو داري، بدون هيچ زمينه اي براي مراقبه، 
آنگاه گرفتار رنج و عذاب خواهي شد.
هر عشق بازي اي دير يا زود به يك كابوس تبديل خواهد شد. 
#هنر_تنها_بودن
#و_
#در_تنهايي_خوش_و_خرم_بودن را بياموز تا همه چيز امكانپذير شود.

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
یک نکته را به خاطر بسپار

هرگز زمانی که حال و هوای مسموم بر تو غلبه کرده، کاری انجام نده.

فقط صبر کن و بگذار آن سم به غیر خود تبدیل شود.
این یکی از قوانین و اصول پایه ی زندگی است
که همه چیزها در حال تغییر به غیر خود است.

#اشو
Forwarded from Narmin Clauß
همه سعی دارند تا دیگران را برای رنج‌هایشان سرزنش کنند. و اینگونه است که ما در رنج باقی می‌مانیم، زیرا این سرزنش کردن کمکی نخواهد کرد. اول اینکه کاری اشتباه است ــ
هیچکس دیگر علت رنج تو نیست؛
علت در درون تو هست. تویی که در یک مفهوم کاذب زندگی می‌کنی. ولی حتی اگر در کذب زندگی کنی، ذهن از این فکر که دیگری مسئول است لذت می‌برد: “من مسئول نیستم!” احساس راحتی می‌کنی.

حتی اگر دیوانه باشی، ذهن دوست دارد باور کند که دیگری مسئول است ــ دیگری دیوانه است. مردم آماده هستند تا باور کنند که تمام دنیا دیوانه است،‌ ولی نه خودشان! درواقع، ‌انسان دیوانه هرگز نمی‌پذیرد که دیوانه است. می‌توانی به یک تیمارستان بروی و  از تمام دیوانگان در آنجا بپرسی، و تعجب خواهی کرد: حتی یک نفر هم موافق این نیست که او دیوانه است. تمام دنیا دیوانه است و او کاملاً عاقل است!

درواقع، کسانیکه مردم دیوانه را درک می‌کنند می‌گویند که وقتی یک انسان دیوانه بپذیرید که دیوانه است، دیگر دیوانه نیست؛ عقل شروع کرده به واردشدن به وجودش.

این چیزی است که تمام بودا همیشه می‌گفته‌اند:
لحظه‌ای که درک کنی که «من جاهل هستم،» نخستین نشانه‌های خرد و شناخت رخ داده است. لحظه‌ای که بگویی، «من وجود ندارم،» برای نخستین بار وجود واقعی در تو نفوذ کرده است. نخستین بار که بگویی، «من مالک هیچ چیز نیستم،» تمام دنیا مال تو است. نخستین بار که بگویی، «من جدا نیستم، با آن کُلّ یکی هستم،» همان کُل خواهی شد.
قطره‌ی شبنم واقعاً‌ ازبین نمی‌رود؛ اقیانوس می‌شود. با شناخت خالی‌بودن خود، بی‌نفس بودنِ خودِ انسان چیزی از دست نمی‌دهد، همه چیز را به دست می‌آورد.

#اشو
دامّا پادا / راه حق
Forwarded from Narmin Clauß
نگران دنيا نباش،دنيا را بحال خودش بگذار،و تمام نگراني هايت را فراموش كن
تو تنها مسئول خودت هستي
با سعي در تغيير جهان آشوب بيشتري مي آفريني
تو قادر به روشن كردن جهان نيستي،
امّا قادري خود را روشن كني،
تنها راهي كه مي تواني جهان را روشن كني آن است كه خودت "نور" شوي

#اشو