نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💠 پاسخ به ادعاي اخوندها درمورد روايت #كافي

#بخش_چهارم

🔹حالا براي اينكه ببينيم اين روايت "مرسل" (بي اعتبار) است نظري مي اندازيم به يكي از معتبرترين #كتب_علم_رجال خود #شيعه به نام "معجم الرجال الحديث" از يكي از بزرگترين علماي شيعه و استوانه فكريشان به نام #آيت_الله_خويي.

#خويي در مورد روايت مورد نظر ميگويد:

🔸خلف بن حماد در موردش نوعی اختلاط(چندگانگی) وجود دارد.

🔹گاه اوقات حدیثش را میپسندیم. گاه اوقات آن را ناپسند میدانیم و جایز است که به عنوان مدرک استناد گرفته شود.

🔸میگویم که علی الظاهر حکم بر وثاقت(قابل اعتمادي) این مرد است و تضعیف او از جانب #الغضائری اثبات نشده است.

🔹اینکه #حدیث گاه شناخته شده (نیک) و گاه انکار شده (نا معتبر یا ناپسند) باشد مقوله ای جداگانه از معتبر بودن یا معتبر نبودن فرد است.

🔹شایسته نیست در اتحاد وی با خلف بن حماد الاسدی شکی رخ دهد.

👈#شیخ_صدوق او را بدون ذکر اسم پدر و پدربزرگش آورده است اما #نجاشی او را با نام و نسب بیان نموده است.

👈#کوفی میگوید چگونه ممکن است که دو مرد معروف باشند و هر دوي آن ها کتابی داشته باشند و #شیخ_صدوق در ذکر نام یکی از آنها قصور کند و نجاشی نیز نام یکی دیگرشان را ذکر نکند.

☝🏾️این درحالیست که اگر دو نفر بودند باید به تعدد در روایات اشاره ای میشد.
در آن جز خلف بن حماد یا توصیفش به کوفی نشانی آورده نشده.

💠 ضمنا در بعضی از روایات #الکافی نام وی به چشم میخورد. ❗️به عنوان نمونه جلد هفتم از کتاب #کافی , در قسم حدود و در آخر همان قسم (صفة الرجم، روايت زناي محمد ابن علي) نام او آورده شده که نشان از این میدهد حماد از اصحاب امام صادق ❗️بوده است.{ پس ايشان از ياران #امام_صادق هم بوده و ادعاي #مرسل بودن حديث دروغي بيش نيست}

ضمنا عین همین روایت در کتاب #التهذیب به روایت از خالد بن حماد آمده است و به ترجمه حماد نیز پرداخته شده،

🔹💠🔹 بنابراین جای تعجب است که #شیخ_صدوق در رجالش نام #خلف_بن_حماد را نیاورده است نه در اصحاب #صادق و نه در اصحاب #موسی_بن_جعفر....[سانسور و تقطيع]

👆همانطور كه ديديد #آيت_الله_خويي اظهار تعجب ميكند كه چرا #شيخ_صدوق با وجود تاييد علماي بزرگ علم رجال نامي از وي نبرده و عمل سانسور را انجام داده.

https://telegram.me/naghde_eslam
💠چه کسی مفاهیم #عصمت و #امامت را وارد مذهب #شیعه کرد؟

#قسمت_هفتم

حال اینجا سوالی پیش می آید، چرا #خویی اصرار دارد بر اینکه #ابن_سبا در مورد #امامت حرفی نزده است ؟ آیا خود این ادعا دلیل بر این نیست که ابن سبا، خالق امامت و با کپی برداری از دین یهود و جانشینان دوازده گانه موسی، می باشد ؟؟
در ادامه این نوشتار همچنان به بررسی شخصیت #عبدالله_ابن_سبأ می پردازیم و روایاتی از کتب اسلامی در تایید وجود این شخص واعتقاداتش خواهیم آورد و اثبات اینکه روحانیون #شیعه تلاش مذبوحانه ای را برای غیر واقعی جلوه دادن وی میکنند. همانگونه که عرض شد عالمان شیعه از یک دوره ای به بعد سعی کردند وجود #عبدالله_ابن_سبأ را انکار کنند در حالی که درکتب اسلاف ایشان روایات بسیار زیادی در باره وی موجود است.
#نوبختی از علمای نامی #شیعه و نویسنده کتاب بسیار معروف – فرق الشیعه – ميگويد:
گروهی از اهل علم از اصحاب علی روايت كرده اند كه عبداالله بن سبأ، #يهودی بوده و مسلمان شده و در ولايت علی در آمده است. او زمانی كه هنوز يهودی بود در مورد يوشع بن نون كه يكی از اصحاب #موسی بود دچار غلو شد و زمانی هم كه مسلمان شد پس از وفات پيامبر در مورد #علی هم دچار غلو شد. او اولين كسی است كه اعتقاد به امامت علی را گسترش داد و از دشمنان او برائت جست، و مخالفان او را ناسزا گفت.
#نوبختی در ادامه می افزاید: در اينجا اين مسئله هم قابل ذكر است كه اعتقاد به وصی و جانشین، كه مورد تكيه ی ابن سباست، در تورات، اصحاح ۱۸، سفر تثنيه الاشتراع، بيان شده است و در همانجا آمده كه هرگز زمانی نخواهد بود كه پيامبری برای جانشينی موسی وجود نداشته باشد و هر پيامبری در دوره ی خود جانشينی خواهد داشت كه هنگام حيات او زندگی ميكند.
#نوبختى درباره پیروان ابن سبأ و مکتب سبأيت ميگويد: آنان ياران #عبداالله_بن_سبأ بودند كه نسبت به ابوبكر و عمر و عثمان و ساير صحابه طعنه ميزدند و او ميگفت كه علي او را به اين كار امر كرده است.(۸)

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔺🔻🔺www.eslam.nu
💠چه کسی مفاهیم #عصمت و #امامت را وارد مذهب شیعه کرد؟

#قسمت_هشتم

#ابو_عمرو_کشی، یکی از علما و مراجع بزرگ #شیعه است که کتاب معروفش بنام ” معرفة الناقلین عن الأئمة الصادقین” معروف به ” رجال کشی” معتبر ترین کتاب رجال شناسی #شیعه است. وی در چند موضع از این کتاب درباره #عبدالله_ابن_سبأ روایاتی را می آورد که از این قرار است:
عده ای از اهل #علم حکایت کرده اند که #عبدالله_ابن_سبا مردی #یهودی بود که مسلمان شد و با #علی علیه السلام دوستی کرد، او قبلا که هنوز یهودی بود درباره ی یوشع بن نون – که پس از موسی آمده است – می گفت: یوشع وصّی #موسی است، #ابن_سبا وقتی که مسلمان شد درباره ی #علی نیز چنین ادعایی کرد و از فرض بودن امامت علی و اظهار بیزاری از دشمنانش – یعنی صحابه – سخن گفت.(۹)
همچنین از محمد بن قولويه دوباره روايت كرده و ميگويد كه سعد بن عبداالله به من گفت كه يعقوب بن يزيد و محمد بن عيسى از ابوعمير از هشام بن سالم براى من روايت كرد كه گفت: از ابو عبداالله شنيدم كه درباره عبداالله بن سبأ و اعتقاد او به خدايی على بن ابيطالب برای ياران خود سخن ميگفت. وقتی كه او چنين ادعايى مطرح كرد، #اميرالمؤمنين از او طلب توبه كرد اما او انكار نمود، پس او را با آتش #سوزاند.(۱۰)
همانگونه که می بینید یکی از معتبر ترین کتب رجالی #شیعه وجود عبدالله بن سبأ و نوع اعتقادات او وبرخوردی که #علی بااو کرده را آورده. ایشان طبق شیوه معمول خود دربرابر مخالفان عقیدتی #ابن_سبآ را آتش زده است!!
برپایه این روایات از کتب #شیعه است که منتقدان #تشیع این مذهب را ساخته و پرداخته یک یهودی می دانند و شاید دلیل انکار وجود ابن سبا توسط #روحانیون_شیعه، فرار از زیر این اتهام باشد.

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔺🔻🔺www.eslam.nu
💠چه کسی مفاهیم #عصمت و #امامت را وارد مذهب شیعه کرد؟

#قسمت_دهم

پس از معرفی اجمالی #عبدالله_بن_سبأ بنیانگذار مکتب سبائیت که مذهب #شیعه ادامه دهنده همان مکتب است و اندیشه های وی درباره غلو نسبت به مقامات #علی و حتی ادعای خدایی او و لعنت کردن خلفای سه گانه به شخصیت دیگری می رسیم که برخی عالمان شیعه او را بنیانگذار مفهوم #عصمت در عالم #تشیع می دانند.
این شخص ابو محمد هشام بن حکم الکوفی است. وی از شاگردان واطرافیان نزدیک #جعفر_صادق امام ششم شیعیان و فرزندش #موسی_الکاظم بوده است. هشام از اهالی کوفه بود که ظاهرا به شغل کرباس فروشی مشغول بوده است. او برادری هم داشته که نامش در کتب رجالی #شیعه بعنوان راوی حدیث آمده است. از برخی روایات از جعفر صادق و موسی الکاظم معلوم می شود که هشام علی رغم برخی اعتقادات مشکوک و خاص که از او نقل می شده بسیار به این دو شخص نزدیک بوده و توسط آنان تایید شده است. شهرت هشام بیشتر به خاطر تبحر او در مناظره با مخالفان عقیدتی بوده است. در کتب روایی #شیعه چهارده مناظره وی با افراد مختلف از جمله با ابو عثمان عمرو بن عمید بصری از رهبران فرقه معتزلیه نقل شده است. شهرت او دراین باره تا جایی رسید که به ریاست انجمن مناظرات یحیی برمکی وزیر ایرانی هارون انتخاب شد ومورد علاقه شخص هارون واقع گردید، گرچه بعدا این علاقه به نفرت تبدیل شد.(رجوع کنید به تلخیص رجال کشی نوشته محمد بن حسن طوسی ص ۳۲۰)

نزدیکی هشام بن حکم، که از شاگردان و پیروان مشهور #جعفر_صادق بوده به دربار هارون الرشید این حقیقت را نشان میدهد که بر خلاف ادعاهای #شیعیان جعفر صادق و شاگردانش درگیری با خلیفه عباسی نداشته و از آزادی مطلق در بیان عقاید و افکار خود برخوردار بوده اند, کما اینکه هارون الرشید تمامی اسباب تدریس جعفر صادق را فراهم کرده بود.

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔺🔻🔺www.eslam.nu
💠 #قرآن و اخبار غيبى حقيقت يا ادعاى پوچ؟

#قسمت_سوم

استدلال مورد بحث بر سه مقدمه استوار است:

1⃣ داستانهایی كه در #قرآن پيرامون حوادث زندگی پيامبران گذشته آمده است، همگی درست و مطابق با واقع‌اند و ذره‌ای خطا و اشتباه يا مطلب خلاف واقع در آنها ديده نمی شود.
2⃣ #پيامبر_اسلام نسبت به اين داستان‌ها علم قطعی و يقينی داشت و در دلش ذره‌ای ترديد در مورد صحت اين جريان‌ها راه نمی‌یافت.
3⃣ علم قطعی به اين اخبار و جريان‌ها جز از طريق #اخبار_غيبی (وحی و الهام ملكوتی) حاصل نمی‌شود.
☑️نتيجه: #پيامبر_اسلام از طريق #وحی_الهی به اين داستان‌ها و ماجراها علم پيدا كرده است.

اما اشكال اين استدلال در اين است كه حداقل دو مقدمه اول آن مشكوكند. خطای اصلی استدلال فوق در جايی ديگر نیز عیناً رخ داده است. توضيح اينكه عده‌ای از مردم زمان #پيامبر_اسلام معتقد بودند كه #موسی يك "ساحر" بوده و #پيامبر_اسلام هم در حقيقت مانند موسی يك "ساحر" است و لذا به #نبوت هيچكدام از اين دو ايمان نمي‌آوردند.

خدای سبحان در برابر چنين افرادی #تحدی می فرمايد كه: قل فاتو بكتاب من عند الله هو اهدي منهما (قصص/۴۹)
اگر راست می‌گوييد … كتابی از سوی خدا بياوريد كه هدايتگری آن از اين دو كتاب آسمانی (قرآن و تورات) بيشتر باشد[۲].
▫️در اينجا باز هم از دو پيش‌فرض استفاده شده است:
1⃣ اول اينكه محتوای #قرآن حقايق مسلم و حكمت‌های استوار و صراط حق است و به قول خود قرآن «ان هذاالقرآن يهدي للتي هي اقوم»
2⃣ حقانيت و استحكام #قرآن را می‌توان با معيارهای عينی و بیرونی و شواهد و مدارك محكم و خدشه‌ناپذير نشان داد.
در حالی كه هر دو پيش‌فرض از نظر مخالفان و منتقدان زير سوال است. بنابراين #تحدی_به_محتوای_قرآن راه به جایی نمی ‌برد.
فرض كنيد يك مسيحی در پاسخ به اين تحدی، انجيل را ارائه دهد و مدعی شود كه محتوای كتاب آسمانی ما درست‌تر، عميق‌تر و محكم‌تر از مطالب #قرآن است و بهتر از قرآن می‌تواند ما را به سوی كمال و سعادت راهنمایی كند.

در اين صورت چگونه و با چه معيار و ميزانی می ‌توان ادعای او را رد كرد؟

#منابع:
[۱]. جوادی آملی، عبدالله: قرآن در قرآن، ص ۱۴۹
[۲].همان، ص ۱۳۸

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 #اسرائيل سرزمين مادرى يهوديان

براى دانستن اين موضوع و اثبات دروغ مسلمانان در مورد اين سرزمين به فرمان #قرآن به قوم يهود در #قرآن سوره #مائده آیه ۲۱ مينگريم كه ببينيم كتاب آسمانى مسلمانان در اينمورد چه ميگويد.

#متن_عربى :

يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۱﴾

#ترجمه:

اي قوم! به سرزمين مقدسي كه خداوند براي شما مقرر داشته وارد شويد و به پشت سر خود باز نگرديد (و عقب نشيني نكنيد) كه زيانكار خواهيد شد.

همانگونه که می بینید #الله به وسیله ی پیامبرش #موسی از قوم بنی اسراییل يا همان يهوديان خواسته است به سرزمین مقدس که همان اسراییل کنونی است بروند و همانجا بمانند و باز نگردند تا زیانکار نشوند.

ما نیز در اينجا از برادران مسلمان خواهشمندیم که با نص آشکار قرآن مخالفت نکنند. لابد حکمتی در این فرمان الله است که شما نمی دانید پس در کار او فضولی نکنید.

از رژیم اشغالگر صهیونیستی که به فرمان الله متعال آنجا را اشغال کرده است می خواهیم که به هیچ وجه عقب نشینی نکند زیرا بنابر پیشبینی الله زیانکار خواهند شد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش
#قسمت_اول

در کتابهایی که به نام کتب دینی و الهی وجود دارند می‌بینیم کسانی که خود را از طرف خدا، #پیامبر و رسول می‌نامیده‌اند، در اثبات ادعاى نبوتشان کارهایی را انجام می‌داده‌اند که انجام این کارها از عهده‌ی اشخاص عادی غیر ممکن بوده که به آنها #معجزه یا خرق عادت می‌گوییم.
آوردن اين معجزه از سوی این افراد خود به خود نشانه‌ای برای اثبات ادعای پیامبری‌شان بوده است.
ما در این نوشته قصد نداریم وجود یا عدم وجود معجزه را اثبات کنیم بلکه طبق همان تعریف میخواهیم بدانیم که, با نداشتن معجزه چگونه می‌توان پيامبر را از يك فرد #شياد جدا كرد؟
برای بررسی این موضوع مانند اكثر بحث هاى قبل به سراغ كتاب آسمانى مسلمانان يعنى قرآن ميرويم.
همانطور که می‌دانید در قرآن ادعا شده كه #عيسی و #موسی و اكثر پيامبران معجزه داشته‌اند و در آيات مختلفى به اثر اين معجزات در شناخت و قبول پيامبر بارها اذعان شده است,
توجه بفرماييد:
#سوره_شعرا آیه ۴: إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ
#ترجمه: اگر بخواهيم از آسمان آيه‌ای (نشانه‌ای برای پيامبری) نازل می‌كنيم تا كفار در مقابل آن خضوع كنند.
پس با ادعای این آیه اگر خدا معجزه‌ای از آسمان بياورد كفار در مقابل آن خضوع می‌كنند و #مسلمان می‌شوند.
در آیه‌ای دیگر در مورد جادوگرانى كه فرعون آورده بود كه با موسی مقابله كنند, چنين آمده است:
#سوره‌ی_اعراف: وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿١١٧﴾ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١١٨﴾ فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿١١٩﴾ وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿١٢٠﴾ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١٢١﴾
#ترجمه: و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بينداز پس و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعيد (۱۱۷) پس حقيقت آشكار شد و كارهايى كه ميكردند باطل شد (١١٨) و در آنجا مغلوب و خوار شدند (۱۱۹) و ساحران به سجده درافتادند (۱۲۰) گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم (۱۲۱)

همانطور كه ديديد در آيات بالا تاثير معجزه در ايمان آوردن برسميت شناخته شده است. پس طلب معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.

ادامه دارد ....
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش

#قسمت_سوم

همچنين در آيه‌ی زير در مقابل در خواست معجزه توسط مردم، جواب نامعقولی داده است:
#سوره_طه آیه ۱۳۳: وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ ۚ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ
#ترجمه: و گفتند چرا از جانب پروردگارش معجزه اى براى ما نميآورد آيا دليل روشن آنچه در كتابهاى پيشين است براى آنان نيامده است (۱۳۳)
#محمد در مقابل در خواست معجزه توسط مردم جواب ميدهد كه:
برای پيامبران گذشته معجزه آورديم كه در كتبشان نوشته شده است!

در اين جواب حداقل دو نكته‌ی غير عاقلانه وجود دارد:
#اولا: بديهی است كه معجزه، برای شناخت يك پيامبر خاص است.
#مثلا: چگونه می‌توانيم مثلا از معجزات #موسی بدانيم كه #عيسی يا #محمد پيامبرند؟؟
خوب اين چه انتظار نابجائی است كه #قرآن از مردم دارد که چون عیسی و موسی معجزه داشته‌اند پس محمد هم پیامبر است !!
#دوما: در #قرآن ادعا شده كه كتب پيامبران پيشين تحريف شده و در اينجا از مردم می‌خواهد كه به آن كتب تحريف شده رجوع كنند!!
آيا اين تناقضی آشكار در قرآن نیست؟؟

يعني كتب گذشتگان هم معتبرند و هم نيستند. ممكن است جواب داده شود كه قسمتهائی از كتب گذشتگان درست است و در اینجا به آنها استناد شده !
در جواب این ادعا بايد گفت كه مردم عادی از كجا بدانند که کدام قسمتها #تحریف شده و کدام یک نشده ؟

▪️باز هم از ایشان درخواست معجزه میکنند که در آيه ۱۸۳ ٓل_عمران در مقابل این درخواست پاسخ نامعقول دیگری میدهد:
الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَیْنَا أَلا نُؤْمِنَ لِرَسولٍ حَتى یَأْتِیَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكلُهُ النَّارُقُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسلٌ مِّن قَبْلى بِالْبَیِّنَتِ وَ بِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صدِقِینَ‏(۱۸۳)
#ترجمه: همانان (يهود) كه گفتند خدا با ما پيمان بسته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا براى ما قربانيى بياورد كه آتش (آسمانى) آن را (به نشانه قبول) بسوزاند بگو قطعا پيش از من پيامبرانى بودند كه دلايل آشكار را با آنچه گفتيد براى شما آوردند اگر راست مى گوييد پس چرا آنان را كشتيد (۱۸۳)
در بررسی اين آيه به سه خطای آشكار برمی‌خوریم:
#الف: ايمان نياوردن و يا كشتن انبياء توسط گذشتگان دليل نمي شود كه امروزيها هم ايمان نخواهند آورد.
: اين مجازات و توبيخ نسلهای بعدی بخاطر گناه نسلهای پيشين است، كه عملی است ظالمانه و غير عادلانه.
: همان ايراد آيه‌ی قبل نيز اينجا وجود دارد. اينكه داشتن معجزه توسط پيامبران پيشين كه نبوت محمد را اثبات نمی‌کند.

ادامه دارد ....

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش

#قسمت_چهارم(آخر)

#سوره قصص آیه ۴۸: فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
#ترجمه: پس چون حق (قرآن) از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند اين دو جادوگرند (موسی و هارون) كه با هم ساخته‌اند و گفتند ما همه را منكريم(۴۸)
مفهوم آيه اين است كه چون ما برای #موسی معجزه فرستاديم و مردم آنزمان ايمان نياوردند برای شما هم نمی‌فرستیم که در اینجا بررسی می‌کنیم:
#اولا: اين آيه با چندين آيه‌ی ديگر #قرآن در تضاد است چون در آيه‌ی ۴ شعراء (كه در بالا آمد) تاثير معجزه پذيرفته شده است و در خود قرآن هم در آيات ۱۲۰ اعراف، ۴۶ شعراء و ۷۰ طه آمده است كه ساحران در مقابل معجزه‌ی موسی (اژدها) ايمان آوردند و در آيه‌ی ۲۸ غافر آمده كه مردی از آل فرعون ايمان آورده و در آيه‌ی ۱۱ تحريم آمده است كه همسر فرعون نيز ايمان آورده و همچنين بنی‌اسرائيل نيز به موسی ايمان آوردند. بنابر اين معجزه در قبول پيامبران اثر داشته است و با اين بهانه نمی‌توان از مردم انتظار داشت كه بدون معجزه، محمد را بعنوان پيامبر قبول كنند.
#دوما: چگونه می‌توان مردم ۱۶۰۰ سال بعد از موسی (مردم زمان پيامبر) را به گناه مردم زمان موسی ازمعجزه محروم كرد. آيا اين مردم نمی‌توانند در مقابل خدا دليل بياورند كه اگر برای ما معجزه آورده بودی ايمان می‌آورديم؟؟ و همانطور که پیشتر اشاره کردیم اصلا راهی به غير از معجزه برای قبول پيامبر وجود ندارد.
با تمام این تفاصیل مردم باز هم درخواست معجزه میکنند که بازهم #محمد در آيه ۱۰۹ انعام در مقابل این درخواست يك جواب نامعقول داده است:
#سوره_انعام آیه ۱۰۹: وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ
#ترجمه: و با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر معجزه‌اى براى آنان بيايد حتما بدان ايمان می‌آورند بگو : معجزات تنها در نزد خداست و شما چه ميدانيد كه اگر [معجزه هم] بيايد باز ايمان نميآورند (۱۰۹)
با بررسی این آیه به دو اشکال برمیخوریم:
۱)# با آیات دیگر قرآن در تضاد فاحش است چون همانطور كه در آيه‌ی قبل اشاره كرديم؛ قرآن تاثير معجزه در ايمان آوردن را قبول دارد. ولی در اين آيه ادعای قبلی را نقض میکند و می‌گويد تاثير ندارد.
۲)# وقتی برای مردم علی رغم درخواست های مکررشان, معجزه آورده نشود مجازات آنان در قيامت به دلیل نیاوردن ایمان بسیار ناعادلانه و ظالمانه است.
مرد م قسم می‌خورند كه اگر #معجزه بياوری ما ايمان می‌آوريم. پاسخ منطقی در مقابل اين درخواست، ارائه‌ی معجزه و اثبات نبوت است مانند پیامبران دیگر, نه اينكه بدون آوردن معجزه برايشان پيش داوری غلط بكنی و حتی آنهارا به #آتش_جهنم تهدید کنی.
حال با خواندن این تحقیق و تفحص آیات قرآن در مورد عدم ارائه معجزه از سوی #محمد و طفره رفتن ایشان در مقابل درخواست مردم, باید از اسلامگرایان پرسید که این همه داستانسرایی در مورد #معجزات_محمد و #امامان_شیعه از کجا نشات گرفته و بر کدام اساس میباشد ؟؟

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ خطاى فاحش #قرآن در بيان تاريخ پيامبران

#قسمت_دوم(پايان)

ناگفته نماند كه وجه تشابه اين دو بانو، نام پدرشان بوده است كه نام پدر هر دو آنها #عمران يا به زبان عبرى، #عمرام ميباشد.
در واقع با اين #خطاى_فاحش كه از نويسنده يا نويسندگان قرآن سرزده، #هارون و #موسى برادران مريم و دايى #عيسى_مسيح ميشوند كه اين با واقعيت تاريخى در تضاد فاحش است.

البته به پشتوانه همين خطاى قرآن، مسلمانان، "ماريا" مادر عيسى مسيح را همان #مريم خطاب ميكنند و اين نيز يك ايرادى فاحش است كه ثابت ميكند قرآن كتابى از جانب خدا نيست. زيرا اگر خدا بود حتما ميدانست تاريخ چگونه بوده است و اين افراد با فاصله زمانى زياد از هم مى زيسته اند .

▪️اما نكته جالبتر از همه اينها، ماله كشي مفسرين قرآن است كه هر كدام به نحوى و با ساختن يك داستان جداگانه سعى در رفع و رجوع اين ايراد كرده اند و با ساختن احاديث و روايت بي پايه و اساس، كار را خرابتر از آنچه هست، كرده اند.
برخى مفسرين مانند #آيت_الله_مكارم_شيرازى در ذيل تفسير اين آيه، با نقل يك روايت مينويسد:
در ميان بنى اسرائيل رسم بوده كه زنى كه پاك و نامدار بوده را "خواهر هارون" صدا ميزده اند!

نقل اين روايت چند ايراد دارد:
١) اگر قرار بر اين بود، چرا او را خواهر موسى صدا نميزده اند؟ به هر حال موسى پيامبر آنان است و نه هارون برادرش
٢) در هيچ جاى تاريخ يهود چنين ادعائى نشده است
٣) در آيه ٢٨ سوره مريم، لحن مردم شماتت و سرزنش به خود دارد نه تعريف و تمجيد

پس ادعاى ايشان نه تنها ايراد آيه را رفع و رجوع نكرد بلكه تأييد كرد كه اين يك خطا بوده است وگرنه چه نيازى به نوشتن چنين دروغى در مورد آن است؟

#نويسندگان_قرآن به گمان اینکه در تورات گفته شده که مریم خواهر هارون است، این آیه را از زبان الله نقل قول کرده اند، در صورتی که این موضوع در تورات و در سفر خروج فصل ١٥ آیه ٢٠ آمده و سخن از ميریام است که خواهر #هارون و #موسی بوده است.
#متن_آيه در تورات چنين است:
میریام، خواهر اَهَرُون(هارون) دف را در دستش گرفت و همه‌ی زنها با دف‌ها درحال پایكویی دنبال وی بیرون رفتند. (خروج/ فصل ١٥/ ایه ٢٠)

متنی که نويسندگان قرآن را به اشتباه انداخت در اعداد تورات فصل ٢٦ ایه ١٥ است:
نام زن عَمرام يُوخِوِد دختر لِوى بود كه (زن لِوي) او را براى لِوی در مصر زاييد. (وی) براى عَمرام، اَهَرُون(هارون) و مُوشه(موسی) و ميريام(مریم) خواهرشان را زایید. (اعداد/ فصل ٢٦/ ایه ١٥)
#نويسندگان_قرآن، عمرام پدر موسی را نیز با عمران پدر مریم اشتباه گرفته اند.
#توضيح:
#مادر_عيسى_مسيح در تمام كشورها و كتب دينى يهوديها و مسيحيها #ماريا خطاب شده و خواهر موسى و هارون نيز ميريام، كه مسلمانان و اعراب بنا بر اين خطاى قرآن هردو را مريم خطاب ميكنند.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_اول

شايد تيتر اين مقاله براى مخاطبين محترم كمى عجيب و يا حتى غير قابل هضم باشد، به همين دليل بايد براى پى بردن به چرائى انتخاب چنين تيتر عجيبى، بايد كل قسمتهاى اين مقاله را با دقت خواند و دريافت كه دليل انتخاب چنين تيترى چه بوده است.
براى آغاز اين متن و طولانى نشدن بيش از حد مقدمه آن به گفته اى زيبا از مارك تواين بسنده ميكنم و سپس مستقيم به سر اصل موضوع ميروم.
‌ « بشر تنها به سبب یک فروزه، خود را نسبت به سایر آفریده های روی زمین برتر می داند و آن توان مغزی او برای تمیز و تشخيص عمل خوب از کردار بد است، ولی بشر با اعتراف به این مزیت، کاستی و حقارت خود را نسبت به سایر آفریده هائی که توان تشخیص بدکاری در خود ندارند، به اثبات می رساند. زیرا فرد بشر با وجود دارا بودن مزیت تشخيص خوب از بد، دست به بدکاری میزند. »
- #مارک_تواین
شخصیت و شرح حال هیچیک از سه فردی که خود را #پیامبر_ابراهیمی به افراد همزمان خود شناختگری کردند، به اندازه #محمد_بن_عبدالله، فردی که خود را پیامبر اسلام وانمود کرد،
برای نویسندگان و پژوهشگران شناخته شده نیست. تاریخنویسان و جود و شرح حال #موسی بن عمران و #عیسی مسیح را با شک و تردید بررسی کرده و در باره وجود و شرح زندگی آن دو، عقاید متفاوت و گوناگونی ابراز داشته اند،
ولی در باره وجود محمد بن عبدالله و شرح حال و زندگی او هیچ تردیدی برای نویسندگان وجود ندارد. برای مثال، «زیگموند فروید» پدر و نوآور دانش روانشناسی جدید، در آخرین کتابی که در سال ۱۹۳۷ زیر فرنام موسی و یکتاپرستی به رشته تحریر در آورد، باور دارد که موسی یک نجیب زاده مصری و از یاران نزدیک «اخناتون» فرعون مصر در سده چهاردهم پیش از میلاد و نخستین نوآور یکتاپرستی در جهان بوده است.
#منبع:
Sigmund Freud, Moses and Monotheism (New York: Vintage Books, 1955). 2Bruno Bauer.
George Albert Wells. 4Robert M. Price.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_دوم

بنا به نوشته «فروید،» #موسی_بن_عمران در زمان حکومت «اخناتون» فرماندار یک ایالت مرزی در مصر بوده که افراد آن سامی بوده اند.
پس از اینکه «اخناتون» بدرود زندگی گفته، موسی بن عمران کوشش کرده، عقیده یکتاپرستی «#اخناتون» را زنده نگهدارد و چون پس از مرگ «اخناتون» جانشین او با عقیده یکتاپرستی او مخالف بوده، از اینرو موسی بر آن شده است تا افراد سامی را که در ایالتش سکونت داشته به #سرزمین_کنعان کوچ دهد.
در باره وجود و شرح حال #عیسی_مسیح نیز نویسندگان و دانشمندان به عقاید گوناگونی دست زده و برخی از آنها در پایه منکر وجود تاریخی عیسی مسیح شده اند.
برای مثال، «برونر بوور» از دانشمندان سده نوزدهم آلمان، وجود تاریخی عیسی مسیح را به سبب نبود اسناد و مدارک تاریخی و دلائل وابسته به باستان شناسی به گونه کامل انکار کرده و پس از او دانشمندانی مانند «جورج ألبرت ولس» و «رابرت پریس, نیز در پایه عقیده وجود فردی به نام عیسی مسیح را مردود دانسته اند.
افزون بر آن نوشتارهای انجیلهای چهارگانه در باره عیسی مسیح و شرح زندگی او با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، بسیار شگفت انگیز است که #شجره_نامه_عیسی مسیح در انجیل های متی و لوقا با یکدیگر تفاوت آشکار دارند.
#منبع:
کسری ولف، درباره مفهوم انجيلها، ترجمہ محمد قاضي ( تهران: انتشارات امیر کبیر، ۲۵۳۶)، برگ های ۲۰-۹.
#انجیل_متی، پدر بزرگ عیسی را «يعقوب» و #انجیل_لوقا، او را «هالی» می دانند{ انجیل متی، باب اول، بند ۱۶ و انجیل لوقا، باب سوم، آیه ۲۳. }
و شگفت انگیز تر آنکه نویسندگان هر یک از آن دو انجیل ادعا می کنند که متون هر یک از آنها از سوی خدا به آنها وحی شده است.
ولی تردیدی وجود ندارد که در سالهای آغازین سدۀ هفتم، عرب شتر چران چهل ساله ای از عربهاى شبه جزیره عربستان به نام #محمد_بن_عبدالله، خود را پیامبر الله به عربهاى های آن منطقه شناختگری کرده و رسالتش را ادامه رسالت دو پیامبر ابراهیمی (موسی بن عمران و عیسی بن مریم) و شکل تکاملی آنها و نیز پیامبر پایانی شناختگری کرده است.
{#منبع: ابن اسحاق همدانى(۱۵۱-۸۰ هجری قمری /۷۶۸-۶۹۹ میلادی)؛

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_چهارم

«ابوطاهر قرمطی» به نوشته #خواجه_نظام_الملک_طوسی در سیاست نامه گفته ای دارد که نمايانگر ماهیت ادیان ابراهیمی و بویژه، دین اسلام است.
خواجه نظام الملک طوسى می نویسد،
در سال ۳۱۷ هجری قمری، در زمان خلافت #المقتدر_بالله، هنگامی که «ابوطاهر قرمطی» به «لحسا» آمد، دستور داد، تمام نسخه های #تورات، #انجیل و #قرآن را جمع آوری کردند و در صحرا ریختند و بر آنها نجاست کردند.
«ابو طاهر» همچنین گفت، سه کس در جهان ما مردم را تباه کردند، یک شبان (#موسی)، یک پزشک (#عیسی) و یک شتربان (#محمد) و این شتربان از دیگران شیادتر بوده است.
دلیل اینکه، #محمد_بن_عبدالله از بیخداترین افراد روی زمین بوده، آنست که در زمان او افرادی که در شبه جزیره عربستان بسر می بردند، گروهی به دین یهودیت و یا مسیحیت ایمان داشتند، برخی ستاره پرست بودند که آنها را «#صابئین» می نامیدند.
{«صابئین» یکی از سه ملت باستانی تاریخی عربستان جنوبی بودند که
در گوشه جنوب غربی شبه جزیره عربستان، محلی که اکنون «#یمن» نامیده می شود، بسر می برده اند.
دو ملت دیگر عبارت بودند از: «#مدیانها» و «#حماريتها.» «#صابئین ها» به سبب اینکه به دریا نزدیک بودند و سر راه هند قرار داشتند، پیش از منطقه شمالی عربستان که حجاز نامیده می شود، با تمدن آشنا شدند.
باتوجه به اینکه مسلمانان یمن به غربیها پروانه اکتشافات وابسته به باستان شناسی نمی دادند،
غربی ها تا ربع پایانی سده نوردهم از تمدن «صابئین» آگاهی نداشتند. برای نخستین بار در سال ۱۷۷۲ یک دانشمند و مسافر #دانمارکی به نام Carsten Niebuhr به کتیبه های سنگی موجود در یمن پی برد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 خطاى فاحش قرآن در بيان تاريخ پيامبران

#قسمت_ دوم(آخر)

البته به پشتوانه همين خطاى قرآن، مسلمانان، "ماريا" مادر عيسى مسيح را همان #مريم خطاب ميكنند و اين نيز يك ايرادى فاحش است كه ثابت ميكند قرآن كتابى از جانب خدا نيست. زيرا اگر خدا بود حتما ميدانست تاريخ چگونه بوده است و اين افراد با فاصله زمانى زياد از هم مى زيسته اند .

▪️اما نكته جالبتر از همه اينها، ماله كشي مفسرين قرآن است كه هر كدام به نحوى و با ساختن يك داستان جداگانه سعى در رفع و رجوع اين ايراد كرده اند و با ساختن احاديث و روايت بي پايه و اساس، كار را خرابتر از آنچه هست، كرده اند.
برخى مفسرين مانند #آيت_الله_مكارم_شيرازى در ذيل تفسير اين آيه، با نقل يك روايت مينويسد:
در ميان بنى اسرائيل رسم بوده كه زنى كه پاك و نامدار بوده را "خواهر هارون" صدا ميزده اند!

نقل اين روايت چند ايراد دارد:
١) اگر قرار بر اين بود، چرا او را خواهر موسى صدا نميزده اند؟ به هر حال موسى پيامبر آنان است و نه هارون برادرش
٢) در هيچ جاى تاريخ يهود چنين ادعائى نشده است
٣) در آيه ٢٨ سوره مريم، لحن مردم شماتت و سرزنش به خود دارد نه تعريف و تمجيد

پس ادعاى ايشان نه تنها ايراد آيه را رفع و رجوع نكرد بلكه تأييد كرد كه اين يك خطا بوده است وگرنه چه نيازى به نوشتن چنين دروغى در مورد آن است؟

#نويسندگان_قرآن به گمان اینکه در تورات گفته شده که مریم خواهر هارون است، این آیه را از زبان الله نقل قول کرده اند، در صورتی که این موضوع در تورات و در سفر خروج فصل ١٥ آیه ٢٠ آمده و سخن از ميریام است که خواهر #هارون و #موسی بوده است.
#متن_آيه در تورات چنين است:
میریام، خواهر اَهَرُون(هارون) دف را در دستش گرفت و همه‌ی زنها با دف‌ها درحال پایكویی دنبال وی بیرون رفتند. (خروج/ فصل ١٥/ ایه ٢٠)

متنی که نويسندگان قرآن را به اشتباه انداخت در اعداد تورات فصل ٢٦ ایه ١٥ است:
نام زن عَمرام يُوخِوِد دختر لِوى بود كه (زن لِوي) او را براى لِوی در مصر زاييد. (وی) براى عَمرام، اَهَرُون(هارون) و مُوشه(موسی) و ميريام(مریم) خواهرشان را زایید. (اعداد/ فصل ٢٦/ ایه ١٥)
#نويسندگان_قرآن، عمرام پدر موسی را نیز با عمران پدر مریم اشتباه گرفته اند.
#توضيح:
#مادر_عيسى_مسيح در تمام كشورها و كتب دينى يهوديها و مسيحيها #ماريا خطاب شده و خواهر موسى و هارون نيز ميريام، كه مسلمانان و اعراب بنا بر اين خطاى قرآن هردو را مريم خطاب ميكنند.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21832