Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_دهم
برای نمونه #سفیان_بن_امیه که از بازرگانان آن دوره بود، از کسانی بود که #خط_سریانی را با خود به #حجاز آورد.
مصاحفی که #عثمان در حين جمع آورى #قرآن فراهم آورد و همچنین مصاحفی که #صحابۀ_محمد پس از درگذشت وى نگاشتند، از هر گونه نشانه های مشخص کنندۀ خط از قبیل: "شَکل" و "اِعراب" و "اِعجام"، یعنی نقطه های حروف متشابه، عاری بود.
#خطی که در اختیار تازیانِ زمان #محمد قرار داشت، بسیار ساده و ابتدایی و فاقد علائم و نشانه هایی بود که هم اکنون از آنها برای نمایاندن حرکات یا سکون و یا بازیافتن حروف متشابه، استفاده میشود.
علاوه بر این به منظور آنکه #خط_قرآن، نسبت به #قراآت مختلف، قابل انعطاف باشد و بتواند وجوه متفاوتی را (که در قراآت قرآن روایت شده بود) تحمل نماید، آن را عاری از هر گونه مشخصات مینوشتند.
نكته مهم كه بايد در اين مورد دانست اين است كه اصولاً در دنيا هیچ زبانى به اندازه #زبان_عربى از تغییر در حرکات کلمات و نیز عدم رعایت علایم و نشانه ها، دچار مشکل نمیگردد، چرا که «اِعراب» در تفهیم #مقصود_الفاظ و عبارات، در این زبان از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
چون #خط_کوفی_باستان، دارای «اعراب و نقطه» و دیگر نشانهها نبود و مسلمانان صدر اسلام #قرآن را از راه گوش فرا گرفته، از بر میکردند و هنگام خواندن از روی کتاب بهمان گونه که شنیده بودند، میخواندند و اين مسئله بعد از درگذشت #پيامبر_اسلام سبب اختلاف در الفاظ و کیفیت ادای حروف به گونههای مختلف و موجب پديد آمدن #قرائتهای_هفتگانه شد كه در لينك زير ميتوانيد توضيح كامل آنرا در چند بخش بخوانيد.
https://t.me/naghde_eslamm/5795
🔹🔹🔷
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_دهم
برای نمونه #سفیان_بن_امیه که از بازرگانان آن دوره بود، از کسانی بود که #خط_سریانی را با خود به #حجاز آورد.
مصاحفی که #عثمان در حين جمع آورى #قرآن فراهم آورد و همچنین مصاحفی که #صحابۀ_محمد پس از درگذشت وى نگاشتند، از هر گونه نشانه های مشخص کنندۀ خط از قبیل: "شَکل" و "اِعراب" و "اِعجام"، یعنی نقطه های حروف متشابه، عاری بود.
#خطی که در اختیار تازیانِ زمان #محمد قرار داشت، بسیار ساده و ابتدایی و فاقد علائم و نشانه هایی بود که هم اکنون از آنها برای نمایاندن حرکات یا سکون و یا بازیافتن حروف متشابه، استفاده میشود.
علاوه بر این به منظور آنکه #خط_قرآن، نسبت به #قراآت مختلف، قابل انعطاف باشد و بتواند وجوه متفاوتی را (که در قراآت قرآن روایت شده بود) تحمل نماید، آن را عاری از هر گونه مشخصات مینوشتند.
نكته مهم كه بايد در اين مورد دانست اين است كه اصولاً در دنيا هیچ زبانى به اندازه #زبان_عربى از تغییر در حرکات کلمات و نیز عدم رعایت علایم و نشانه ها، دچار مشکل نمیگردد، چرا که «اِعراب» در تفهیم #مقصود_الفاظ و عبارات، در این زبان از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
چون #خط_کوفی_باستان، دارای «اعراب و نقطه» و دیگر نشانهها نبود و مسلمانان صدر اسلام #قرآن را از راه گوش فرا گرفته، از بر میکردند و هنگام خواندن از روی کتاب بهمان گونه که شنیده بودند، میخواندند و اين مسئله بعد از درگذشت #پيامبر_اسلام سبب اختلاف در الفاظ و کیفیت ادای حروف به گونههای مختلف و موجب پديد آمدن #قرائتهای_هفتگانه شد كه در لينك زير ميتوانيد توضيح كامل آنرا در چند بخش بخوانيد.
https://t.me/naghde_eslamm/5795
🔹🔹🔷
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_یازدهم
عرب دیگر عرب بادیه نبود که در تکلم زبان خویش نیازى به تعلیم و تعلم #قواعد_ادبى نداشته باشد و به صورت فطرى و خودجوش صحیح بخواند، بنویسد و سخن بگوید.
#اختلاط_عربها با ديگر اقوام خود آهسته آهسته #تأثیر_منفى خود را بر روى #زبان_فصیح گذاشت، به گونه اى که آنان گاه در سخن گفتن و یا کتابت دچار اشتباه میگردیدند؛ زیرا دیگر، #قریحه و ذوق خالص عربى، که آنها را از هرگونه #حرکت و #اعرابى بی نیاز میساخت، وجود نداشت.
همین امر باعث شد در #قراءت_قرآن نیز که براساس «رسم عثمانى»(٥) بود، اشتباهاتى رخ دهد.
از اینرو غلط خوانیها و نادرستیهای بسیاری نمودار گردید که نومسلمانان (خصوصا ايرانيان) را درباره #اصلاح_خط_به_اندیشه واداشت.(٦)
گویند «زیاد» که #فرمانروای_عراق(٧) بود، روزی «ابوالاسود دوئلی»(٨) را نزد خود خوانده و به وى گفت:
✔️برای مردم دستوری پدید آور تا راهنمای آنان باشد و #کتاب_خدا را بدان بخوانند.(٩)
او نخست به این کار تن درنداد.(١٠)
تا اینکه در حدود سال ٦٧ هجری، روزی شنید که کسی این #آیه🔽🔽🔽
✍ "ان الله بری من المشرکین و رسوله" (سوره توبه)
را میخواند و «هاء» «رسوله» را کسر میداد.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_یازدهم
عرب دیگر عرب بادیه نبود که در تکلم زبان خویش نیازى به تعلیم و تعلم #قواعد_ادبى نداشته باشد و به صورت فطرى و خودجوش صحیح بخواند، بنویسد و سخن بگوید.
#اختلاط_عربها با ديگر اقوام خود آهسته آهسته #تأثیر_منفى خود را بر روى #زبان_فصیح گذاشت، به گونه اى که آنان گاه در سخن گفتن و یا کتابت دچار اشتباه میگردیدند؛ زیرا دیگر، #قریحه و ذوق خالص عربى، که آنها را از هرگونه #حرکت و #اعرابى بی نیاز میساخت، وجود نداشت.
همین امر باعث شد در #قراءت_قرآن نیز که براساس «رسم عثمانى»(٥) بود، اشتباهاتى رخ دهد.
از اینرو غلط خوانیها و نادرستیهای بسیاری نمودار گردید که نومسلمانان (خصوصا ايرانيان) را درباره #اصلاح_خط_به_اندیشه واداشت.(٦)
گویند «زیاد» که #فرمانروای_عراق(٧) بود، روزی «ابوالاسود دوئلی»(٨) را نزد خود خوانده و به وى گفت:
✔️برای مردم دستوری پدید آور تا راهنمای آنان باشد و #کتاب_خدا را بدان بخوانند.(٩)
او نخست به این کار تن درنداد.(١٠)
تا اینکه در حدود سال ٦٧ هجری، روزی شنید که کسی این #آیه🔽🔽🔽
✍ "ان الله بری من المشرکین و رسوله" (سوره توبه)
را میخواند و «هاء» «رسوله» را کسر میداد.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_دوازدهم
#ابوالاسود_دوئلی گفت گمان نمیبردم که کار مردم تا بدینجا کشیده است. نزد #زیاد رفت و گفت: اینک آمدهام فرمان تو را بکار بندم.
بفرمای مرا #نویسندهای زود یاب و تیز فهم دهند تا کار درست گردانم. او را نویسندهای از #عبدالقیس دادند، نپسندید. دیگری را آوردند بدو گفت:
✍اگر دیدی من در هنگام گفتن حرفی، دهان خود را باز کردم، نقطهای بر زبر آن نه؛ و چون دهانم را گرد کردم، نقطهای در پیش آن بنه و چون کسره دادم، نقطهای به زیر آن بگذار»(١١)
و بدینسان، #نقطه بجای «اعراب» کنونی پدید آمده و بکار رفت.
#ابو_عمرو_دانى میگوید: «تنقیط» در #قرآن به دو صورت انجام پذیرفته است:
1⃣ الف: «نقط الاعجام» که نقطه گذارى براى #حروف_مشتبهه بوده است.
2⃣ ب: «نقط الاعراب» یا «نقط الحرکات» که عبارت از نقطه گذارى بر حروف به منظور تشخیص حرکات مختلف بوده است، مثل #نقطه_فتحه در بالاى حرف، و #نقطه_کسره در زیر حرف، و #نقطه_ضمه جلوى حرف.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_دوازدهم
#ابوالاسود_دوئلی گفت گمان نمیبردم که کار مردم تا بدینجا کشیده است. نزد #زیاد رفت و گفت: اینک آمدهام فرمان تو را بکار بندم.
بفرمای مرا #نویسندهای زود یاب و تیز فهم دهند تا کار درست گردانم. او را نویسندهای از #عبدالقیس دادند، نپسندید. دیگری را آوردند بدو گفت:
✍اگر دیدی من در هنگام گفتن حرفی، دهان خود را باز کردم، نقطهای بر زبر آن نه؛ و چون دهانم را گرد کردم، نقطهای در پیش آن بنه و چون کسره دادم، نقطهای به زیر آن بگذار»(١١)
و بدینسان، #نقطه بجای «اعراب» کنونی پدید آمده و بکار رفت.
#ابو_عمرو_دانى میگوید: «تنقیط» در #قرآن به دو صورت انجام پذیرفته است:
1⃣ الف: «نقط الاعجام» که نقطه گذارى براى #حروف_مشتبهه بوده است.
2⃣ ب: «نقط الاعراب» یا «نقط الحرکات» که عبارت از نقطه گذارى بر حروف به منظور تشخیص حرکات مختلف بوده است، مثل #نقطه_فتحه در بالاى حرف، و #نقطه_کسره در زیر حرف، و #نقطه_ضمه جلوى حرف.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_سیزدهم
در #خط_کوفی علاوه بر حروف متشابه، شکل های بعضی با برخی دیگر تشابه دارد که در وقت خواندن، موجب اشتباه میگردد.
↩️مانند:
✍«ع» و «ح» ، «ح» و «ک» ، «د» و «ط» و نیز «ص» و «ک» که با اندک تفاوتی مثل هم نوشته شده و مانند: «ر» و «و» که نزدیک به همدیگر دیده میشوند و همچون سر «ع» و «غ» ، «ف» و «ق» و «م» که در وسط کلمه با جزیی تفاوت شبیه هم هستند و اگر بخواهیم این #نقیصه بر طرف شود، لازم است نویسنده #تفاوت_آشکاری بین این گونه #متشابهات قائل شود.
مثلا ً بین «د» و «ک» همیشه رعایت کند که «د» را کوتاه و کوچک و «ک» را دراز و بزرگ بنویسد و باقی را بر همین قیاس تفاوت قائل گردد.
این گرفتاری نه تنها در #خواندن_قرآن، بلکه در #خواندن_نامهها و #نوشتهها نیز پیش آمده و هر روز کشاکشهای گوناگونی پیش میآورد.
به عنوان مثال کلمه اى مثل «تتلوا» ممکن بود به صورتهاى مختلف نظیر: «یتلوا»، «تتلوا» و «نبلوا» خوانده شود.
✔️حال خود قضاوت كنيد كه وقتى با تغيير يك نقطه چنين #معناى_كلمه تغيير ميكند و اين كتاب تا قرنها فقط در #دربار و در #دست_حكام بوده اند، چقدر به راحتى ميتوانسته اند ازين #تغييرات در آن بوجود آورند.
به این گونه، دوره «خلفای راشدین» پایان یافته و دوره #خلافت_امویان فرا رسید و «عبدالملک بن مروان»(١٢) که به مسند #خلافت نشست؛
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_سیزدهم
در #خط_کوفی علاوه بر حروف متشابه، شکل های بعضی با برخی دیگر تشابه دارد که در وقت خواندن، موجب اشتباه میگردد.
↩️مانند:
✍«ع» و «ح» ، «ح» و «ک» ، «د» و «ط» و نیز «ص» و «ک» که با اندک تفاوتی مثل هم نوشته شده و مانند: «ر» و «و» که نزدیک به همدیگر دیده میشوند و همچون سر «ع» و «غ» ، «ف» و «ق» و «م» که در وسط کلمه با جزیی تفاوت شبیه هم هستند و اگر بخواهیم این #نقیصه بر طرف شود، لازم است نویسنده #تفاوت_آشکاری بین این گونه #متشابهات قائل شود.
مثلا ً بین «د» و «ک» همیشه رعایت کند که «د» را کوتاه و کوچک و «ک» را دراز و بزرگ بنویسد و باقی را بر همین قیاس تفاوت قائل گردد.
این گرفتاری نه تنها در #خواندن_قرآن، بلکه در #خواندن_نامهها و #نوشتهها نیز پیش آمده و هر روز کشاکشهای گوناگونی پیش میآورد.
به عنوان مثال کلمه اى مثل «تتلوا» ممکن بود به صورتهاى مختلف نظیر: «یتلوا»، «تتلوا» و «نبلوا» خوانده شود.
✔️حال خود قضاوت كنيد كه وقتى با تغيير يك نقطه چنين #معناى_كلمه تغيير ميكند و اين كتاب تا قرنها فقط در #دربار و در #دست_حكام بوده اند، چقدر به راحتى ميتوانسته اند ازين #تغييرات در آن بوجود آورند.
به این گونه، دوره «خلفای راشدین» پایان یافته و دوره #خلافت_امویان فرا رسید و «عبدالملک بن مروان»(١٢) که به مسند #خلافت نشست؛
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_چهاردهم
وی چون دریافت که مردم عراق و شام و سوریه و مصر و ایران که زبانشان جز از #زبان_عربی میبود، #قرآن را غلط و #نامهها را غلط اندر غلط، میخوانند به «حجاج بن یوسف ثقفی»(١٣)
#فرمانروای_عراق نوشت که:
آنچه #ابوالاسود پدید آورده، بس نیست، تو باید گروهی از دانشمندان را گرد آورده و گشادن این گره را از آنان بخواهی.
#حجاج بفرمان او دانشمندان را گرد آورده، از آنان خواست تا نشانههایی بگذارند که #واتهای_همانند به کمک آنان شناخته شود.
و «نصر بن عاصم»(١٤) واتهای همانند را با گذاردن یک یا چند #نقطه در زیر و بالای آنها همچون «ب ، ت ، پ و ج ، خ » از هم جدا ساخت و بدینسان؛
#واتهای_همانند با این نقطهها از هم باز شناخته شد.(١٥)
ولی باید دانست که در آغاز کار از بکار بردن #نقطه در نوشتهها خودداری میکردهاند، مگر در جاهایی که ناچار بودند، به ویژه هنگامی که به یک دانشمندی #نامه مینوشتند گذاشتن نقطه را یک گونه #بیفرهنگی میدانستند و میگفتند:
✍ «کثرة النقط فی الکتاب سوء ظن فی المکتوب الیه» یعنی: فراوانی نقطه در نامه، بدگمانی است درباره کسی که نامه به او نوشته شده.(١٤)
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_چهاردهم
وی چون دریافت که مردم عراق و شام و سوریه و مصر و ایران که زبانشان جز از #زبان_عربی میبود، #قرآن را غلط و #نامهها را غلط اندر غلط، میخوانند به «حجاج بن یوسف ثقفی»(١٣)
#فرمانروای_عراق نوشت که:
آنچه #ابوالاسود پدید آورده، بس نیست، تو باید گروهی از دانشمندان را گرد آورده و گشادن این گره را از آنان بخواهی.
#حجاج بفرمان او دانشمندان را گرد آورده، از آنان خواست تا نشانههایی بگذارند که #واتهای_همانند به کمک آنان شناخته شود.
و «نصر بن عاصم»(١٤) واتهای همانند را با گذاردن یک یا چند #نقطه در زیر و بالای آنها همچون «ب ، ت ، پ و ج ، خ » از هم جدا ساخت و بدینسان؛
#واتهای_همانند با این نقطهها از هم باز شناخته شد.(١٥)
ولی باید دانست که در آغاز کار از بکار بردن #نقطه در نوشتهها خودداری میکردهاند، مگر در جاهایی که ناچار بودند، به ویژه هنگامی که به یک دانشمندی #نامه مینوشتند گذاشتن نقطه را یک گونه #بیفرهنگی میدانستند و میگفتند:
✍ «کثرة النقط فی الکتاب سوء ظن فی المکتوب الیه» یعنی: فراوانی نقطه در نامه، بدگمانی است درباره کسی که نامه به او نوشته شده.(١٤)
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_پانزدهم
#دانشمندان نیز، نقطه گذاری را در #کتابهای_دانشی میپسندیدند، ولی در #نامهها از آن دوری میجستند.
روی هم رفته سالها نویسندگان در بکار بردن #نقطهها سرگردان بودند. و بیشتر بکار نمیبردند.
#اصلاحی که با دست «نصر بن عاصم» بر روی #خط_عربی انجام گرفت، خود مایه یک گرفتاری تازهای شد و آن در آمیختن نقطههای «اعراب» با نقطههای «اعجام» بود و سالها نیز این گرفتاری اندیشه دانشمندان را بخود مشغول داشت؛
تا اینکه چنین نهادند که نقطههای «اعراب» را با #جوهر_سرخ و نقطههای «اعجام» را با #مرکب_سیاه بنویسند، تا آنها را از هم باز شناسند.
این کار تا سال سیصد و اند هجری دنبال میشد و #قرآنها و #کتابهای زمان «خلفای راشدین» و #امویان و آغاز دوره #عباسیان به این گونه نوشته شده و به این نشانهها شناخته میشود.
✔️یعنی قرآنهای زمان #خلفای_راشدین و #امویان بی «اعراب و اعجام» و کمی با نقطه است.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_پانزدهم
#دانشمندان نیز، نقطه گذاری را در #کتابهای_دانشی میپسندیدند، ولی در #نامهها از آن دوری میجستند.
روی هم رفته سالها نویسندگان در بکار بردن #نقطهها سرگردان بودند. و بیشتر بکار نمیبردند.
#اصلاحی که با دست «نصر بن عاصم» بر روی #خط_عربی انجام گرفت، خود مایه یک گرفتاری تازهای شد و آن در آمیختن نقطههای «اعراب» با نقطههای «اعجام» بود و سالها نیز این گرفتاری اندیشه دانشمندان را بخود مشغول داشت؛
تا اینکه چنین نهادند که نقطههای «اعراب» را با #جوهر_سرخ و نقطههای «اعجام» را با #مرکب_سیاه بنویسند، تا آنها را از هم باز شناسند.
این کار تا سال سیصد و اند هجری دنبال میشد و #قرآنها و #کتابهای زمان «خلفای راشدین» و #امویان و آغاز دوره #عباسیان به این گونه نوشته شده و به این نشانهها شناخته میشود.
✔️یعنی قرآنهای زمان #خلفای_راشدین و #امویان بی «اعراب و اعجام» و کمی با نقطه است.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_شانزدهم
#ابوعبدالله_زنجانى می گوید: در اندلس مردم از #چهار_رنگ در مصاحف استفاده می کردند:
#سیاه براى نوشتن حروف، #رنگ_قرمز براى اعراب به روش نقطه، #رنگ_زرد براى تعیین همزه ها و #رنگ_سبز براى مشخص نمودن الف هاى وصل.
تا حدود اواخر قرن پنجم چنين گذشت تا پیشنهاد #علایمى شامل:
✅ فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین توسط «خلیل ابن احمد فراهیدى» انجام گرفت.(١٦)
بنابراین از آن پس روش دیگری پیش گرفتند که همان روش امروزی #خط_عربی است.
✔️ یعنی بجای نقطههای «اعراب» زبر و زیر و پیش کنونی که با خط کوچک و کجی در بالا و پایین و واو کوچکی نموده میشود، پدید آمده و به این نشانهها، نشانههای دیگری همچون مد ( آ ) و تشدید ( ّ ) و همزه ( ء ) و جزم ( ) و تنوین ( اً اٍ اٌ ) و از اینگونه افزوده گشت؛
گرچه خط را بسیار #دشوارتر ساخت، ولی از دید خواندن و نوشتن، عیبهای نخست را از میان برد و #خط_عربی را نسبت به سالهای آغاز اسلام، رساتر و کاملتر گردانید.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_شانزدهم
#ابوعبدالله_زنجانى می گوید: در اندلس مردم از #چهار_رنگ در مصاحف استفاده می کردند:
#سیاه براى نوشتن حروف، #رنگ_قرمز براى اعراب به روش نقطه، #رنگ_زرد براى تعیین همزه ها و #رنگ_سبز براى مشخص نمودن الف هاى وصل.
تا حدود اواخر قرن پنجم چنين گذشت تا پیشنهاد #علایمى شامل:
✅ فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین توسط «خلیل ابن احمد فراهیدى» انجام گرفت.(١٦)
بنابراین از آن پس روش دیگری پیش گرفتند که همان روش امروزی #خط_عربی است.
✔️ یعنی بجای نقطههای «اعراب» زبر و زیر و پیش کنونی که با خط کوچک و کجی در بالا و پایین و واو کوچکی نموده میشود، پدید آمده و به این نشانهها، نشانههای دیگری همچون مد ( آ ) و تشدید ( ّ ) و همزه ( ء ) و جزم ( ) و تنوین ( اً اٍ اٌ ) و از اینگونه افزوده گشت؛
گرچه خط را بسیار #دشوارتر ساخت، ولی از دید خواندن و نوشتن، عیبهای نخست را از میان برد و #خط_عربی را نسبت به سالهای آغاز اسلام، رساتر و کاملتر گردانید.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_هفدهم
پس از #ابوالاسود، "یحیى بن یعمر"، "نصر بن عاصم" و "خلیل بن احمد"، روند #اصلاح_شیوه_نگارش_قرآن را ادامه داد.
اما بیشتر مردم از ترس این که مبادا در «رسم الخط عثمانى» که به دید تقدس و تبرّک به آن می نگریستند، بدعتى راه یابد، در برابر اصلاحات محتاطانه برخورد می کردند.
همچنین #ابوریحان_بیرونی(١٧)، دانشمند بزرگ ایرانی، در کتاب «الصیدله فی الطب» مینویسد:
✍ «یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او میرفتم و نامهای دانهها و تخمها و میوهها و گیاهها و غیره را به #زبان_یونانی میپرسیدم و مینوشتم.
▪️ولی خط عربی آفت بزرگی دارد:
✅ که آن همانندی واتها بهم دیگر و ضرورت تمایز با نقطه و علامات و اعراب است، که اگر آنها را ننویسند #معنی مبهم میشود و اگر در مقابله و تصحیح هم غفلت شود، اصلا ننوشتن و نوشتن کتاب، بلکه علم و جهل بر نوشتههای آن یکسان میشود و اگر این آفت نبود کتابهای ترجمه شده به #عربی از قبیل #دیسقوریدس و #جالینوس و.... کافی بود ولی اکنون اعتمادی بر آنها نیست.»
🔻🔻🔻
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_هفدهم
پس از #ابوالاسود، "یحیى بن یعمر"، "نصر بن عاصم" و "خلیل بن احمد"، روند #اصلاح_شیوه_نگارش_قرآن را ادامه داد.
اما بیشتر مردم از ترس این که مبادا در «رسم الخط عثمانى» که به دید تقدس و تبرّک به آن می نگریستند، بدعتى راه یابد، در برابر اصلاحات محتاطانه برخورد می کردند.
همچنین #ابوریحان_بیرونی(١٧)، دانشمند بزرگ ایرانی، در کتاب «الصیدله فی الطب» مینویسد:
✍ «یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او میرفتم و نامهای دانهها و تخمها و میوهها و گیاهها و غیره را به #زبان_یونانی میپرسیدم و مینوشتم.
▪️ولی خط عربی آفت بزرگی دارد:
✅ که آن همانندی واتها بهم دیگر و ضرورت تمایز با نقطه و علامات و اعراب است، که اگر آنها را ننویسند #معنی مبهم میشود و اگر در مقابله و تصحیح هم غفلت شود، اصلا ننوشتن و نوشتن کتاب، بلکه علم و جهل بر نوشتههای آن یکسان میشود و اگر این آفت نبود کتابهای ترجمه شده به #عربی از قبیل #دیسقوریدس و #جالینوس و.... کافی بود ولی اکنون اعتمادی بر آنها نیست.»
🔻🔻🔻
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_هجدهم
✔️ منابع مورد استفاده:
1⃣ همچون: همانندی واتها (حروف) در نوشتن و نبودن «اعراب» و دیگر نشانهها در میان الفبا .
2⃣ حِمْیَر، نام قبیله بزرگ و کهن #عرب_قحطانى و نام دولتى در یمن. نسب آنان به حمیربن سَبَأبن یَشْجُببن یَعْرُببن قَحطانبن عابِر مىرسد. قبیله حمیر در گذشته دور در سیاست عربستان جنوبى نقشى مهم بازى کرده است.
3⃣ از مناطق مهم #ایران در دوران #ساسانى بود و به دلیل آنکه توشهگاه و انبار ساز و برگ سپاه ساسانی بوده در پهلوی به نام «هنبار» خوانده میشده است. بسیاری مورخان #انبار را بعد از تیسفون، دومین شهر مهم دوران ساسانی در غرب ایران دانستهاند.
4⃣ نبطيان قومی از #نژاد_عرب بودند که در نبطيه زندگی میکردند، از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد گونه ای از خط و زبان آرامی درمیان ایشان رایج بود.
5⃣ رسم عثمانى را همان طریقه نگارش و کتابت #قرآن در زمان عثمان است که مصاحف چندگانه را با آن نوشتند. این رسم الخط علاوه بر فقدان علایم مشخصه در بسیارى از موارد صورت مکتوب کلمه در آن حاکى از صورت ملفوظ نبود. بعدها مسلمانان همین رسم عثمانى را از آن جهت که اصحاب پیامبر آن را نوشته اند به عنوان تبرک و تیمن حفظ نمودند. #نویسنده_التمهید غلطهاى املایى مصحف عثمانى را بالغ بر هفت هزار می داند و فهرستى از آنها ارائه کرده است.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_هجدهم
✔️ منابع مورد استفاده:
1⃣ همچون: همانندی واتها (حروف) در نوشتن و نبودن «اعراب» و دیگر نشانهها در میان الفبا .
2⃣ حِمْیَر، نام قبیله بزرگ و کهن #عرب_قحطانى و نام دولتى در یمن. نسب آنان به حمیربن سَبَأبن یَشْجُببن یَعْرُببن قَحطانبن عابِر مىرسد. قبیله حمیر در گذشته دور در سیاست عربستان جنوبى نقشى مهم بازى کرده است.
3⃣ از مناطق مهم #ایران در دوران #ساسانى بود و به دلیل آنکه توشهگاه و انبار ساز و برگ سپاه ساسانی بوده در پهلوی به نام «هنبار» خوانده میشده است. بسیاری مورخان #انبار را بعد از تیسفون، دومین شهر مهم دوران ساسانی در غرب ایران دانستهاند.
4⃣ نبطيان قومی از #نژاد_عرب بودند که در نبطيه زندگی میکردند، از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد گونه ای از خط و زبان آرامی درمیان ایشان رایج بود.
5⃣ رسم عثمانى را همان طریقه نگارش و کتابت #قرآن در زمان عثمان است که مصاحف چندگانه را با آن نوشتند. این رسم الخط علاوه بر فقدان علایم مشخصه در بسیارى از موارد صورت مکتوب کلمه در آن حاکى از صورت ملفوظ نبود. بعدها مسلمانان همین رسم عثمانى را از آن جهت که اصحاب پیامبر آن را نوشته اند به عنوان تبرک و تیمن حفظ نمودند. #نویسنده_التمهید غلطهاى املایى مصحف عثمانى را بالغ بر هفت هزار می داند و فهرستى از آنها ارائه کرده است.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💠 پاسخ به ادعای طلبههای نوجوان در #اثبات_علم_غیب
#قسمت_نوزدهم
منابع مورد استفاده:
6⃣ پس از آنکه عربها #ایران را تسخیر کردند، چون بیشتر عربها خواندن و نوشتن نمیدانستند، ایرانیان را برای کارهای دیوانی استخدام کردند. ایرانیان دیوان سالار نیز که پی به مشکلات خط عربی برده بودند تلاش کردند شیوه نوشتار را بهبود بخشند. ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی، خط نوشتاری را تکامل بخشیدند. در واقع خط عربی و فارسی کنونی، خطی است که #ایرانیان در شکل گیری و تکامل آن سهم عمدهای داشتهاند.
7⃣ زیاد بن سمیه والی بصره و حومه آن.
8⃣ #ابوالاسود_الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود، در زمان زندگی این مرد چند سخنی هست برخی او را در سده دوم هجری و برخی در قرن اول میدانند و معروف است كه همين ابواالاسود دوئلی پایه صرف و نحو زبان عربی را گذاشت و نقطه را بر روى حروف قرار داد.
9⃣ کهنترین روایت از آن ابوالطیب لغوى است. آنجا که زیاد، به سبب لحن فرزندان خود از ابوالاسود یارى خواست، وى به «تنقیط» قرآن همت گماشت. روایت ابوالفرج اصفهانى که از قول مداینى نقل شده، کوتاهتر و صریحتر است: زیاد به او دستور داد تا مصاحف را نقطه گذارى کند. او چنین کرد و سپس چیزهایى در باب نحو نگاشت. ابن عساکر ماجرا را به معاویه باز می گرداند. او زیاد را به سبب لحن عبیدالله (فرزند زیاد) سرزنش کرد. #زیاد نیز به حیله، ابوالاسود را به #تنقیط_قرآن واداشت.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_نوزدهم
منابع مورد استفاده:
6⃣ پس از آنکه عربها #ایران را تسخیر کردند، چون بیشتر عربها خواندن و نوشتن نمیدانستند، ایرانیان را برای کارهای دیوانی استخدام کردند. ایرانیان دیوان سالار نیز که پی به مشکلات خط عربی برده بودند تلاش کردند شیوه نوشتار را بهبود بخشند. ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی، خط نوشتاری را تکامل بخشیدند. در واقع خط عربی و فارسی کنونی، خطی است که #ایرانیان در شکل گیری و تکامل آن سهم عمدهای داشتهاند.
7⃣ زیاد بن سمیه والی بصره و حومه آن.
8⃣ #ابوالاسود_الدؤلی که از فضلا و ادبای معروف کوفی بود، در زمان زندگی این مرد چند سخنی هست برخی او را در سده دوم هجری و برخی در قرن اول میدانند و معروف است كه همين ابواالاسود دوئلی پایه صرف و نحو زبان عربی را گذاشت و نقطه را بر روى حروف قرار داد.
9⃣ کهنترین روایت از آن ابوالطیب لغوى است. آنجا که زیاد، به سبب لحن فرزندان خود از ابوالاسود یارى خواست، وى به «تنقیط» قرآن همت گماشت. روایت ابوالفرج اصفهانى که از قول مداینى نقل شده، کوتاهتر و صریحتر است: زیاد به او دستور داد تا مصاحف را نقطه گذارى کند. او چنین کرد و سپس چیزهایى در باب نحو نگاشت. ابن عساکر ماجرا را به معاویه باز می گرداند. او زیاد را به سبب لحن عبیدالله (فرزند زیاد) سرزنش کرد. #زیاد نیز به حیله، ابوالاسود را به #تنقیط_قرآن واداشت.
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA