آیا اسلام، یک کپی ناقص از دین #یهود است؟


#قسمت_اول

⚡️وقتی به منابع اسلامی اعم از کتب شیعه و اهل سنت و حتی قرآن می‌نگریم، در‌می‌یابیم که اسلام کپی برداری شده و اقتباسی از دین یهود است و برای اثبات این موضوع ده ها و بلکه صدها سند وجود دارد که در این قسمت یک نمونه را خدمت شما می آوریم.

⚡️در صحیح بخاری که معتبر ترین کتاب روائی عموم مسلمین دنیا است در روایت صحیحی از آن آمده است که پیامبر اسلام صحبت از "صورت الله" می کند :

#متن_عربی : ۶۲۲۷- حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ هَمَّامٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ...

#منبع : کتاب صحیح بخاری صفحه ۱۵۵۴، روایت شماره ۶۲۲۷، انتشارات دار ابن کثیر بیروت

#ترجمه : پیامبر اسلام گفت: خداوند آدم را به صورت و شکل خود آفرید.

⚡️همانطور که مشاهده کردید، طبق این روایت صحیح از کتب مسلمین، پیامبر اسلام صحبت از صورت خدا می کند و این را دقیقا از تورات کپی کرده است، در کتاب عهد عتیق یهودیان چنین آمده است :

۲۸: پس خدا آدم را به صورت خود آفرید او را به صورت خدا آفرید ایشان را نر و ماده آفرید.

#منبع : عهد عتیق، سفر پیدایش، باب اول، آیه ۲۸

ادامه دارد....

#کانال_تخصصی_نقد_اسلام

www.eslam.nu
@naghde_eslamm

آیا اسلام، یک کپی ناقص از دین #یهود است ؟


#قسمت_دوم


⚡️ما در این سلسله پستها می‌خواهیم ثابت کنیم که اسلام کپی برداری شده از دین یهودیت است؛ در قسمت اول دیدید که پیامبر اسلام سخنان خود را عینا از عهد عتیق یهودیان کپی می کرد و این بار نیز نمونه دیگری را در اثبات همین مورد نقل می کنیم.

⚡️در صحیح مسلم که جزو معتبر ترین کتاب روائی عموم مسلمین دنیا است، در روایت صحیحی از آن آمده است که پیامبر اسلام صحبت از "دست راست خدا" می کند :

#متن_عربی : (۲۷۸۸) وَحَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ، حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ عُمَرَ بْنِ حَمْزَةَ، عَنْ سَالِمِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " يَطْوِي اللهُ عَزَّ وَجَلَّ السَّمَاوَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ،  ثُمَّ يَأْخُذُهُنَّ بِيَدِهِ  الْيُمْنَى، ثُمَّ يَقُولُ: أَنَا الْمَلِكُ، أَيْنَ الْجَبَّارُونَ؟ أَيْنَ الْمُتَكَبِّرُونَ. ثُمَّ يَطْوِي الْأَرَضِينَ بِشِمَالِهِ، ثُمَّ يَقُولُ: أَنَا الْمَلِكُ أَيْنَ الْجَبَّارُونَ؟ أَيْنَ الْمُتَكَبِّرُونَ؟ ".

#منبع : صحيح مسلم، صفحه ۲۱۴۸ چاپ دارالکتب العلمیه بیروت

#ترجمه : پیامبر اسلام گفت : خداوند، آسمان را در دست راست خویش قرار می دهد...

⚡️طبق این روایت صحیح، پیامبر اسلام صحبت از دست راست خدا می کند و این را دقیقا از تورات یهودیان کپی کرده است، در کتاب عهد عتیق یهودیان چنین آمده است :

《زیرا که به قدرت خود، زمین را تسخیر نکردند و بازوی ایشان، ایشان را نجات نداد 👈🏻بلکه دست راست تو👉🏻 و بازو و نور روی تو زیرا از ایشان خرسند بودی.

#منبع : کتاب عهد عتیق، مزامیر، باب ۴۴ آیه ۴

ادامه دارد...

#کانال_تخصصی_نقد_اسلام

www.eslam.nu
@naghde_eslamm

💥 قرآن، كتاب دينى مسلمانان چگونه و توسط چه اشخاصى گردآورى شد؟

#قسمت_اول

قرآن نام كتاب دينى مسلمانان است. تمامى مسلمانان معتقدند كه نوشته هاى اين كتاب توسط فرشته اى به نام #جبرئيل و از سوى #الله براى محمد، پيامبر اسلام فرستاده شده است.
مسلمانان همچنين معتقدند كه نوشته هاى اين كتاب در طول تاريخ ١٤٠٠ ساله اين دين هيچ تغييرى نكرده است و همانطور كه بوده باقى مانده است.
جدا از اينكه تعداد بسيار زيادى از بزرگان اسلام در تمامى مذاهب اين دين اذعان كرده اند كه اين كتاب دچار تحربف و تغيير شده است اما قاطبه مسلمانان بدليل عدم دانش و آگاهى كافى اين ادعا را قبول ندارند.
در اين نوشتار سعى داريم كه در مورد چگونگى گردآورى آيات قرآن و به هم پيوستن آنها در قالب سوره ها و همچنين افرادى كه براى اين گردآورى تلاش كرده اند را به شما معرفى كنيم.
مسلما تنها منابعى كه ما ميتوانيم از آنها براى تحقيق استفاده كنيم، كتب تاريخى و روائى خود مسلمانان است كه اين كتابها بيش از يك قرن با زمان روى دادن رخدادها فاصله زمانى داشته اند ولى بناچار بايد گفت كه اينها تنها مدارك و مستندات موجود است و ما نيز تمام مستنداتمان از ميان نوشته هاى اين كتب ميباشد.
با اين مقدمه به موضوع اين ميپردازيم.
به باور اکثر محققین و صاحب نظران تاريخ اسلام، كتاب قرآن چندين سال پس از درگذشت پيامبر اسلام گردآوری و نامگذارى شده است زيرا حتی خود پيامبر اسلام در حيات خود چنين نامى را بر آن نگذاشته بود.
از مستندات كتب تاريخى و روائى مسلمانان بر مى آيد، نخستین نامی که بر قرآن نهاده شده #صحیفه يا #صحف بود که توسط شخصى به نام سالم مولى پیشنهاد شد.
در كشورهائى كه شامات ناميده ميشود كه شامل كشورهاى سوريه و فلسطين و اردن و ... ميشود، هنوز هم مردم كتاب قرآن را مصحف يا #مصحف_الشريف مينامند.
داستان بدین گونه بوده است که پس از گردآوری قرآن, کاتبین يا همان اشخاصى كه سواد نوشتن داشتند در باره ی نام آن به تشكيل جلسه دادند، برخی ازين كاتبان نام #سفر را پیشنهاد کردند ولی سالم و سایر صحابه نپذیرفتند چون نام کتب مقدس #یهود نيز سفر بود، آن گاه در ميان اين جمع سالم مولى نام صحیفه را پیشنهاد نمود و گفت همانند این کتاب یعنی صحیفه های جمع شده را در حبشه دیده که آن را مصحف نامیدند و تمامی حاضرین هم این نام را پذیرفتند.
#منبع: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج ١، ص١۶٢

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728

💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟#بخش_دوم

#قسمت_چهارم

تأیید پیامبری #محمد توسط کشیش اهل بُصرا
#ابن_اسحاق می‌نویسد که پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عهده‌ی ابوطالب عموی پیامبر قرار گرفت. او می‌نویسد وقتی محمد دوازده ساله بود به همراه ابوطالب با کاروان تجاری به جاهای مختلف می‌رفت. او در این میان یک بار سید [محمد] را با خود به شام می‌برد.
«چون به جانب شام رسیده بودند، جایی بود که آن را بُصرا گفتندی. کاروان به نزدیک صومعه‌ی بحیرا فرود آمد. ... و #بحیرا در زُهد و پارسایی به درجه‌ی کمال رسیده بود و احوال سید از انجیل معلوم کرده بود و نَعت و صفت وی دانسته بود و این چندین سال که در آن صومعه نشسته بود، به انتظار دیدن پیغامبر ما نشسته بود، زیرا که از انجیل بدانسته بود که #پیغامبر_آخر_زمان در آن مقام گذر خواهد کرد و در زیر فلان درخت، در فلان موضع، نزول خواهد کرد.» (۶)
حال خواننده متوجه می‌شود که چرا آمنه از فاصله‌ی ۲۵۰۰ کیلومتری کوشک‌های بُصرا رویت کرده بود. زیرا می‌بایست در این مکان یک فرد از «دینی دیگر» پیامبری محمد را تأیید می‌کرد. ابن اسحاق این چنین داستانش را سر هم بندی می‌کند:
«بحیرا از بام صومعه نگاه کرد. چون قافله می‌آمدند، همه‌ی درختان‌ِ صحرا و سنگها را دید که به آواز آمده بودند و می‌گفتند: السلام علیک یا رسول‌الله!. دیگر نگاه کرد و ابر پاره‌ای سفید دید که از میان قافله بر سید سایه بسته بود و همچنان که قافله می‌آمدند، آن ابر نیز با سید می‌آمد. چون قافله فرود آمدند، سید فرود آمد و درختی کوچک بود و زیر آن درخت رفت و بنشست. حالی که سید زیر آن درخت نشسته بود، آن درخت شاخها برگشود و برگهای سبز بر آورد و سایه‌ی نیکو برافگند.» (۷)
باری، بحیرا وارد گفتگو با سید دوازده ساله می‌شود و متوجه می‌شود که «در پشت سید مُهر نبوت» قرار دارد. سپس نزد #ابوطالب می‌رود و فوراً متوجه می‌شود که ابوطالب پدر سید نیست بلکه عموی اوست. بحیرا به ابوطالب هشدار می‌دهد که:
«زینهار ای ابوطالب، او را از چشم حسودان نگاه دار و بدان که وی پیغامبر آخر زمان است و مِهتر و بهتر عالمیان است ... هر چه زودتر او را باز مکه بر و از #یهود و #نصارا او را نهان دار! چه اگر او را بشناسند، در بند هلاک وی شوند.» (۸)
دیدیم که نامگذاری پیامبر توسط خدا - خدا به آمنه گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد- ریشه در سنت مسیحی دارد. ولی #ابن_اسحاق با داستان‌های دیگر مانند تولد بودا نیز آشنا بود (۹).
در روایت‌ها و افسانه‌های بودایی آمده که پیش از تولد بودا، یک «فیل سفید» بر مادر بودا ظاهر شد، در وجود او رفت و سپس بودا به دنیا آمد. همچنین باید گفت که تولد و مرگ بودا (دقیق‌ترگفته شود رفتن او به نیروانا) در یک روز از سال رخ می‌دهند. برای محمد هم همه‌ی روزهای تعیین‌کننده در یک روز (دوشنبه) رخ می‌دهند. همچنین زمانی که شاکیامونی (یعنی بودای بعدی) کودک بود از سوی یک روحانی غیربودایی (راهبی به نام آسیتا که به «دینی دیگر» باور داشت) پیش‌بینی می‌شود که او بودا (منور) خواهد شد. #پیامبری_محمد نیز از سوی یک کشیش مسیحی (که به «دینی دیگر» باور داشت) کشف می‌شود.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535