▫️ جبههی چپ ترک
▫️ گفتوگوی نخست با: THKP_C/MLSPB
یحیی مرادی
25 مارس 2020
📝 توضیح «نقد»: حدود دو سال پیش گزارشهایی از یحیی مرادی پیرامون روژاوا منتشر کردیم. او در زمان تدوین این گزارشها، گفتوگوهایی نیز با مسئولان برجسته و نظریهپردازان برخی گروههای سیاسی ترک که خود را در قلمرو گرایشهای مارکسیستی بهشمار میآورند، انجام داده است که اینک در چند بخش در «نقد» منتشر خواهند شد. بدیهیست که انتشار این گفتگوها صرفا برای آشنایی با دیدگاههای این گروههاست و بههیچ روی بهمعنای ارزیابی یا تایید آنها از سوی «نقد» نیست.
🔸حزب THKP-C/MLSBP یکی از احزاب جبههی چپ ترکیه است که از آغاز تحولات در شمال سوریه (روژاوا) بخشی از نیروهای خود را به این منطقه اعزام کرد و در عملیات نظامی علیه داعش و همچنین فعالیت سیاسی در مناطق شهری حضور دارد. نام این حزب در ترکیMarksist Leninist Silahlı Propaganda Birliği (واحد تبلیغ مسلحانهی مارکسیست-لنینیست) است.
🔸متن حاضر، گفتوگو با آردا چایان یکی از فرماندهان این حزب در روژاوا است. توضیحات بیشتر در مواردی که در متن ابهامبرانگیز باشد، به پانویس منتقل شده است. در این گفتوگو تلاش کردهام با توجه به محدودیتهای تهیهی گزارش و مصاحبه، تا حد امکان اطلاعاتی هرچند کلی از تاریخچهی این حزب، فراز و فرودهایش و ایدئولوژی حزب MLSPB از زبان یکی از فرماندهان این حزب بیان شود. هرچند متاسفانه محدودیتهای گوناگون مانع از پرداختن به برخی دیگر از نکات مهم شده است. (ی. م.)
🔹متن کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1j0
#یحیی_مرادی #چپ_ترک #روژاوا
#آردا_چایان #انترناسیونالیسم #لنینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ گفتوگوی نخست با: THKP_C/MLSPB
یحیی مرادی
25 مارس 2020
📝 توضیح «نقد»: حدود دو سال پیش گزارشهایی از یحیی مرادی پیرامون روژاوا منتشر کردیم. او در زمان تدوین این گزارشها، گفتوگوهایی نیز با مسئولان برجسته و نظریهپردازان برخی گروههای سیاسی ترک که خود را در قلمرو گرایشهای مارکسیستی بهشمار میآورند، انجام داده است که اینک در چند بخش در «نقد» منتشر خواهند شد. بدیهیست که انتشار این گفتگوها صرفا برای آشنایی با دیدگاههای این گروههاست و بههیچ روی بهمعنای ارزیابی یا تایید آنها از سوی «نقد» نیست.
🔸حزب THKP-C/MLSBP یکی از احزاب جبههی چپ ترکیه است که از آغاز تحولات در شمال سوریه (روژاوا) بخشی از نیروهای خود را به این منطقه اعزام کرد و در عملیات نظامی علیه داعش و همچنین فعالیت سیاسی در مناطق شهری حضور دارد. نام این حزب در ترکیMarksist Leninist Silahlı Propaganda Birliği (واحد تبلیغ مسلحانهی مارکسیست-لنینیست) است.
🔸متن حاضر، گفتوگو با آردا چایان یکی از فرماندهان این حزب در روژاوا است. توضیحات بیشتر در مواردی که در متن ابهامبرانگیز باشد، به پانویس منتقل شده است. در این گفتوگو تلاش کردهام با توجه به محدودیتهای تهیهی گزارش و مصاحبه، تا حد امکان اطلاعاتی هرچند کلی از تاریخچهی این حزب، فراز و فرودهایش و ایدئولوژی حزب MLSPB از زبان یکی از فرماندهان این حزب بیان شود. هرچند متاسفانه محدودیتهای گوناگون مانع از پرداختن به برخی دیگر از نکات مهم شده است. (ی. م.)
🔹متن کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1j0
#یحیی_مرادی #چپ_ترک #روژاوا
#آردا_چایان #انترناسیونالیسم #لنینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جبههی چپ ترک
گفتگوی نخست با: آردا چایان نوشتهی: یحیی مرادی آردا چایان : خلقهای ایرانی، ترک، کرد، سوری، فلسطینی و … در محاصرهی انقلابی قرار دارند. بههمین دلیل به انقلابی در تمام خاورمیانه نیاز داریم. خ…
▫️ استراتژیِ نبردِ سوسیالیستیِ خلق
▫️ جبههیِ چپِ ترک: گفتگوی دوم با MKP
یحیی مرادی
7 آوریل 2020
📝 توضیح «نقد»: حدود دو سال پیش گزارشهایی از یحیی مرادی پیرامون روژاوا منتشر کردیم. او در زمان تدوین این گزارشها، گفتوگوهایی نیز با مسئولان برجسته و نظریهپردازان برخی گروههای سیاسی ترک که خود را در قلمرو گرایشهای مارکسیستی بهشمار میآورند، انجام داده است که اینک در چند بخش در «نقد» منتشر خواهند شد. بخش دوم این گفتوگوها را در ادامه میخوانید. بدیهیست که انتشار این گفتگوها صرفا برای آشنایی با دیدگاههای این گروههاست و بههیچ روی بهمعنای ارزیابی یا تایید آنها از سوی «نقد» نیست.
🔸حزب کمونیست مائوئیست (MKP) یکی از احزاب کمونیست ترکیه است که برای پشتیبانی از جنبش روژاوا، داوطلبانه در روژاوا (شمال سوریه) حضور دارد. جنبش چپ معاصر ترکیه متأثر از سه مبارز برجسته است. ماهر چایان، دنیز گزمیش، ابراهیم کایپاککایا. هر یک از اینها بر گرایش یا گرایشاتی از جبههی عمومی چپ ترکیه اثر گذاشتهاند. کایپاککایا سازماندهنده و نظریهپرداز مائوئیسم بود که پس از جانباختن او حزب کمونیست ترکیه (مارکسیست ـ لنینیست) (TKP/ML) به فعالیت و مبارزه ادامه داد. حزب جدیدی در دههی 1990 میلادی پس از انشعابی در حزب کمونیست ترکیه (مارکسیست ـ لنینیست) تأسیس شد: حزب کمونیست مائوئییست.
🔸 این مصاحبه با باران (Baran) از فرماندهانِ وقتِ حزب کمونیست مائوئیست صورت گرفته است. متأسفانه بنا به دلایلی این گزارش نیمهتمام باقی ماند و فرصتی برای تکمیل گزارش و پرسشهایی (شاید مهمتر) ایجاد نشد. (ی.م.)
🔹متن کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1kC
#یحیی_مرادی #چپ_ترک #روژاوا
#انترناسیونالیسم #لنینیسم #مائویسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ جبههیِ چپِ ترک: گفتگوی دوم با MKP
یحیی مرادی
7 آوریل 2020
📝 توضیح «نقد»: حدود دو سال پیش گزارشهایی از یحیی مرادی پیرامون روژاوا منتشر کردیم. او در زمان تدوین این گزارشها، گفتوگوهایی نیز با مسئولان برجسته و نظریهپردازان برخی گروههای سیاسی ترک که خود را در قلمرو گرایشهای مارکسیستی بهشمار میآورند، انجام داده است که اینک در چند بخش در «نقد» منتشر خواهند شد. بخش دوم این گفتوگوها را در ادامه میخوانید. بدیهیست که انتشار این گفتگوها صرفا برای آشنایی با دیدگاههای این گروههاست و بههیچ روی بهمعنای ارزیابی یا تایید آنها از سوی «نقد» نیست.
🔸حزب کمونیست مائوئیست (MKP) یکی از احزاب کمونیست ترکیه است که برای پشتیبانی از جنبش روژاوا، داوطلبانه در روژاوا (شمال سوریه) حضور دارد. جنبش چپ معاصر ترکیه متأثر از سه مبارز برجسته است. ماهر چایان، دنیز گزمیش، ابراهیم کایپاککایا. هر یک از اینها بر گرایش یا گرایشاتی از جبههی عمومی چپ ترکیه اثر گذاشتهاند. کایپاککایا سازماندهنده و نظریهپرداز مائوئیسم بود که پس از جانباختن او حزب کمونیست ترکیه (مارکسیست ـ لنینیست) (TKP/ML) به فعالیت و مبارزه ادامه داد. حزب جدیدی در دههی 1990 میلادی پس از انشعابی در حزب کمونیست ترکیه (مارکسیست ـ لنینیست) تأسیس شد: حزب کمونیست مائوئییست.
🔸 این مصاحبه با باران (Baran) از فرماندهانِ وقتِ حزب کمونیست مائوئیست صورت گرفته است. متأسفانه بنا به دلایلی این گزارش نیمهتمام باقی ماند و فرصتی برای تکمیل گزارش و پرسشهایی (شاید مهمتر) ایجاد نشد. (ی.م.)
🔹متن کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1kC
#یحیی_مرادی #چپ_ترک #روژاوا
#انترناسیونالیسم #لنینیسم #مائویسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
استراتژیِ نبردِ سوسیالیستیِ خلق
جبههیِ چپِ ترک: گفتگوی دوم با MKP نوشتهی: یحیی مرادی انقلاب فرهنگی چین در سالهای 1969 ـ 1965 شکل گرفت و مرحله به مرحله مائوئیسم را استوار کرد. این انقلاب بنیادین، پس از آنکه در چین آغاز شد، در …
▫️ لنین و کُمینترن
نوشتهی: کارل کُرش
ترجمهی: کمال خسروی
17 سپتامبر 2020
📝 توضیح مترجم: این متن نخستینبار در تاریخ 2 ژوئن 1924 در نشریهی «انترناسیونال»، ارگان نظری حزب کمونیست آلمان، که کارل کُرش در فاصلهی سالهای 1924 تا 1925 سردبیریاش را برعهده داشت، منتشر شد.
🔸 نخستین بند در دستورکار پنجمین کنگرهی انترناسیونال کمونیست، «لنین و کمینترن. پیرامون شالودهها و تبلیغ لنینیسم» است. این فقط بهمعنای اعتراف کنگره به پذیرش روح لنینیسم و بیان آشکار و رسای ارادهی شرکتکنندگان به حل همهی معضلات پیشِ روی کنگره با روحیهای حقیقتاً لنینیستی نیست. اما به این معنا نیز نمیتواند باشد که قرار است برخی مسائلی که در سالهای اخیر در اروپای مرکزی و غربی، کانونِ مشاجرههای داغ بودهاند ــ و در بندهای بعدیِ دستورکار قرار دارند ــ در این کنگره پیشاپیش و پیش از تجزیه و تحلیل اوضاع اقتصادی جهان، که بند دومِ دستورکار است، رفع و رجوع شوند. بیتردید در دورهی کنونیِ تحولات و پیشرفت انترناسیونال کمونیست در بین همهی وظایفی که کمونیسم اروپای مرکزی و غربی و کمونیسم آمریکایی برعهده دارند، وظیفه و میراث لنین زیر عنوان «دستیازیدن به اکثریت، در میان مهمترین لایههای طبقهی کارگر»، مهمترین وظیفه است و این تکلیفِ هنوز تحققنایافته قطعاً فقط میتواند با روحی لنینی از سوی ما بهراستی و درستی بهانجام رسد؛ بهعبارت روشنتر، با روح آن «نتایجی» که، لنین با الهام از تاریخِ بلشویسمِ روسی و تجربهی حزبهای اروپایی در پایان نوشتهی کلاسیکاش پیرامون رادیکالیسم و بیماری کودکانهی کمونیسم به تأثیرگذارترین شیوه استنتاج کرده است. «یافتن، لمسکردن و متحققکردنِ برنامهی مشخصِ موازین و روشهایی که هنوز تماماً انقلابی نیستند؛ موازین و روشهایی که تودهها را بهسوی آخرین نبرد بزرگ انقلابی، نبردی واقعی و تعیینکننده، راهبری میکنند»، امروز نیز، در سال 1924، کماکان و بهطور واقعی همان وظیفهای است که لنین چهار سال پیشتر اعلامش کرد و امروز، سه سال بعد از این باصطلاح «تاکتیک جبههی واحد»، حتی بهمراتب آشکارتر از آنزمان «وظیفهی اصلی کمونیسم معاصر در اروپای غربی و آمریکا»ست. اما حل این تکلیف اصلی و عملیِ لنینیستها معطوف به زنجیرهی همهی بندهایی است که در دستورکار کنگره قرار دارند و نه فقط یک بند منفرد و ویژه؛ و پرداختن به همهی آنها فقط در این معنا میتواند در خدمت بند اول، یعنی «شالودهها و تبلیغ لنینیسم» باشد.
🔸 اینجا دشواریهایی عظیم بر سر راهند که راهحلی واقعاً ژرفپو برای این وظیفه را تقریباً منتفی میکنند. از یکسو نمیتوان گفت که در بخشهای گوناگون انترناسیونال کمونیست، و بهویژه در حزب کمونیست آلمان نیز، از بهرسمیتشناختن سراسری «لنینیسم» بهعنوان یگانه روش معتبر نظریهی مارکسیستی بهطور اعم، صحبتی به میان آمده است. از سوی دیگر، در عطف به این پرسش که ذات «لنینیسم» بهمثابه روش چیست، حتی بین کسانیکه به این روش وفادار و معترفند، کماکان نگرشهای متعددی موجود است که در خطوط عمدهشان ماهیتاً با یکدیگر فاصلهی بسیاری دارند. شُمار بزرگی از نظریهپردازانِ راهبر و پیرو، که خود را بهلحاظ تشکیلاتی به انترناسیونال کمونیست متعلق میدانند و آمادهاند در سیاست عملیشان «لنینیستی» رفتار کنند، این اظهار و ادعا را که این روش بهلحاظ نظری نیز «یگانه» روشِ بازسازیشدهی «مارکسیسم علمی» است، سراسر رد میکنند. آنها روش لنینی را بهمثابه روشی که در دوران کنونی (یعنی دورانی که در مقیاس بینالمللی، و در اروپا و آمریکا در مقیاس ملی نیز، هنوز دورهی فتح قدرت سیاسی نیست) برای جهتیابی مبارزه کافی است و میتواند در خدمت اهداف عملی ـ سیاسی مبارزهی طبقاتی پرولتاریا باشد، بهرسمیت میشناسند، اما بههیچروی آنرا بهمثابه مشخصترین و حقیقیترین روشِ دیالکتیکِ ماتریالیستی، بهمثابه یگانه روشِ بازسازیشدهی مارکسیسم انقلابی تلقی نمیکنند. این گروه، یا بیشتر روش رزا لوکزامبورگ بنیانگذار حزب کمونیست آلمان را دارای چنین اعتباری میدانند، یا روش هردوی آنها، هم لنین و هم رزا لوکزامبورگ را یکجانبه تلقی میکنند و مایلند صرفاً روشی را که خودِ مارکس در دوران بالیدگیِ علمیاش بهکار بسته است، بهمثابه روش مارکسیستیِ حقیقی بهرسمیت بشناسند. متأسفانه، در این نوشتهی کوتاه حتی امکان آغاز بحثی ژرف و اساسی با این مخالفانِ مطلقِ روش لنینی (بهمثابه «یگانه» روش مارکسیسم علمی) وجود ندارد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1IU
#کارل_کرش #کمال_خسروی
#لنین #لنینیسم #دیالکتیک #رزا_لوکزامبورگ
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: کارل کُرش
ترجمهی: کمال خسروی
17 سپتامبر 2020
📝 توضیح مترجم: این متن نخستینبار در تاریخ 2 ژوئن 1924 در نشریهی «انترناسیونال»، ارگان نظری حزب کمونیست آلمان، که کارل کُرش در فاصلهی سالهای 1924 تا 1925 سردبیریاش را برعهده داشت، منتشر شد.
🔸 نخستین بند در دستورکار پنجمین کنگرهی انترناسیونال کمونیست، «لنین و کمینترن. پیرامون شالودهها و تبلیغ لنینیسم» است. این فقط بهمعنای اعتراف کنگره به پذیرش روح لنینیسم و بیان آشکار و رسای ارادهی شرکتکنندگان به حل همهی معضلات پیشِ روی کنگره با روحیهای حقیقتاً لنینیستی نیست. اما به این معنا نیز نمیتواند باشد که قرار است برخی مسائلی که در سالهای اخیر در اروپای مرکزی و غربی، کانونِ مشاجرههای داغ بودهاند ــ و در بندهای بعدیِ دستورکار قرار دارند ــ در این کنگره پیشاپیش و پیش از تجزیه و تحلیل اوضاع اقتصادی جهان، که بند دومِ دستورکار است، رفع و رجوع شوند. بیتردید در دورهی کنونیِ تحولات و پیشرفت انترناسیونال کمونیست در بین همهی وظایفی که کمونیسم اروپای مرکزی و غربی و کمونیسم آمریکایی برعهده دارند، وظیفه و میراث لنین زیر عنوان «دستیازیدن به اکثریت، در میان مهمترین لایههای طبقهی کارگر»، مهمترین وظیفه است و این تکلیفِ هنوز تحققنایافته قطعاً فقط میتواند با روحی لنینی از سوی ما بهراستی و درستی بهانجام رسد؛ بهعبارت روشنتر، با روح آن «نتایجی» که، لنین با الهام از تاریخِ بلشویسمِ روسی و تجربهی حزبهای اروپایی در پایان نوشتهی کلاسیکاش پیرامون رادیکالیسم و بیماری کودکانهی کمونیسم به تأثیرگذارترین شیوه استنتاج کرده است. «یافتن، لمسکردن و متحققکردنِ برنامهی مشخصِ موازین و روشهایی که هنوز تماماً انقلابی نیستند؛ موازین و روشهایی که تودهها را بهسوی آخرین نبرد بزرگ انقلابی، نبردی واقعی و تعیینکننده، راهبری میکنند»، امروز نیز، در سال 1924، کماکان و بهطور واقعی همان وظیفهای است که لنین چهار سال پیشتر اعلامش کرد و امروز، سه سال بعد از این باصطلاح «تاکتیک جبههی واحد»، حتی بهمراتب آشکارتر از آنزمان «وظیفهی اصلی کمونیسم معاصر در اروپای غربی و آمریکا»ست. اما حل این تکلیف اصلی و عملیِ لنینیستها معطوف به زنجیرهی همهی بندهایی است که در دستورکار کنگره قرار دارند و نه فقط یک بند منفرد و ویژه؛ و پرداختن به همهی آنها فقط در این معنا میتواند در خدمت بند اول، یعنی «شالودهها و تبلیغ لنینیسم» باشد.
🔸 اینجا دشواریهایی عظیم بر سر راهند که راهحلی واقعاً ژرفپو برای این وظیفه را تقریباً منتفی میکنند. از یکسو نمیتوان گفت که در بخشهای گوناگون انترناسیونال کمونیست، و بهویژه در حزب کمونیست آلمان نیز، از بهرسمیتشناختن سراسری «لنینیسم» بهعنوان یگانه روش معتبر نظریهی مارکسیستی بهطور اعم، صحبتی به میان آمده است. از سوی دیگر، در عطف به این پرسش که ذات «لنینیسم» بهمثابه روش چیست، حتی بین کسانیکه به این روش وفادار و معترفند، کماکان نگرشهای متعددی موجود است که در خطوط عمدهشان ماهیتاً با یکدیگر فاصلهی بسیاری دارند. شُمار بزرگی از نظریهپردازانِ راهبر و پیرو، که خود را بهلحاظ تشکیلاتی به انترناسیونال کمونیست متعلق میدانند و آمادهاند در سیاست عملیشان «لنینیستی» رفتار کنند، این اظهار و ادعا را که این روش بهلحاظ نظری نیز «یگانه» روشِ بازسازیشدهی «مارکسیسم علمی» است، سراسر رد میکنند. آنها روش لنینی را بهمثابه روشی که در دوران کنونی (یعنی دورانی که در مقیاس بینالمللی، و در اروپا و آمریکا در مقیاس ملی نیز، هنوز دورهی فتح قدرت سیاسی نیست) برای جهتیابی مبارزه کافی است و میتواند در خدمت اهداف عملی ـ سیاسی مبارزهی طبقاتی پرولتاریا باشد، بهرسمیت میشناسند، اما بههیچروی آنرا بهمثابه مشخصترین و حقیقیترین روشِ دیالکتیکِ ماتریالیستی، بهمثابه یگانه روشِ بازسازیشدهی مارکسیسم انقلابی تلقی نمیکنند. این گروه، یا بیشتر روش رزا لوکزامبورگ بنیانگذار حزب کمونیست آلمان را دارای چنین اعتباری میدانند، یا روش هردوی آنها، هم لنین و هم رزا لوکزامبورگ را یکجانبه تلقی میکنند و مایلند صرفاً روشی را که خودِ مارکس در دوران بالیدگیِ علمیاش بهکار بسته است، بهمثابه روش مارکسیستیِ حقیقی بهرسمیت بشناسند. متأسفانه، در این نوشتهی کوتاه حتی امکان آغاز بحثی ژرف و اساسی با این مخالفانِ مطلقِ روش لنینی (بهمثابه «یگانه» روش مارکسیسم علمی) وجود ندارد.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1IU
#کارل_کرش #کمال_خسروی
#لنین #لنینیسم #دیالکتیک #رزا_لوکزامبورگ
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
لنین و کُمینترن
نوشتهی: کارل کُرش ترجمهی: کمال خسروی درواقع روش تازهای که رفیق تالهایمر با این دگرسانسازیِ دیالکتیک ماتریالیستیِ مارکسی ـ لنینی ساخته است، دیگر هیچ ربطی به روش دیالکتیک ماتریالیستی ندارد. رفیق …