نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
791 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ کمونیسم: بین طبقه و بی‌طبقه‌گی

نوشته‌ی: استفن رسنیک و ریچارد ولف
ترجمه‌ی: حسن مرتضوی

19 دسامبر 2018

🔸 نه مارکس نه انگلس هرگز به واکاوی دستگاهمند جامعه‌ی کمونیستی نپرداختند. اما واکاوی طبقاتی مارکس‌ به شکل‌های خاص و گوناگونی، برای ارائه‌ی واکاوی‌هایی درباره‌ی کمونیسم و سرشت‌نشان‌هایی مانند جمع‌پذیری و بی‌طبقه‌گی بسط و توسعه یافت... مفهوم طبقه در واکاوی ما متکی است بر قرائت‌مان از مارکس، به‌ویژه سرمایه، و این قرائت با قرائت بسیاری از نویسندگان دیگر، چه مارکسیست چه غیرمارکسیست، تفاوت دارد. ما برخلاف آنها به طبقات در حکم گروه‌هایی از افراد که در جامعه عمل می‌کنند نمی‌پردازیم؛ بلکه طبقه را به‌منزله‌ی نوع خاصی فرایند میان افراد بسیاری که در هر جامعه‌ای زندگی می‌کنند بررسی می‌کنیم. این رویکرد ما را قادر می‌سازد تا بین فرایندهای طبقاتی و غیرطبقاتی که همیشه در مجموع، گروه‌بندی‌های واقعی افراد را در زندگی اجتماعی شکل می‌دهند، تمایز و پیوند قائل شویم.

🔸 ما قصد داریم به آثار گسترده درباره‌ی نظریه‌ها و پراتیک‌های کمونیسم، چیزی تازه بیفزاییم. ما ساختار طبقاتی کمونیسم را در چارچوب تولید و توزیع کار مازاد واکاوی خواهیم کرد، چارچوبی که بر واکاوی اجتناب‌ناپذیر ساختار طبقاتی سرمایه‌داری که در سرمایه‌ی مارکس می‌یابیم متکی است. اعتقاد داریم که بینش‌های جدید به‌دست‌آمده از این رویکرد، امکانات جدید و مهم تئوریک و سیاسی را پدید می‌آورد که در ادامه‌ی متن به آنها خواهیم پرداخت. به این دلیل است که بر واکاوی طبقاتی تأکید می‌کنیم و نه به دلیل ادعاهای کاذبی <از این قبیل> که جنبه‌های طبقاتی در توسعه‌ی اجتماعی، مهم‌تر از مالکیت، قدرت و سایر جنبه‌های دیگر غیر‌طبقاتی‌اند. برعکس، ما از رویکرد مارکس در تأکید بر طبقات پیروی می‌کنیم زیرا دیگران ــ و به ویژه رادیکال‌هایی که به تغییرات اجتماعی پایه‌ای برای رسیدن به جامعه‌ای آزاد و عادلانه پایبند هستند ــ اغلب ابعاد کار مازاد را در نظریه و پراتیک کمونیسم نادیده و دست کم می‌گیرند و حتی انکار می‌کنند. چیزی بیش از طنز تاریخ است که چنین واکاوی طبقاتی مارکسی به‌ندرت به نوع جامعه‌ای که بیش از همه با نام و کار مارکس تداعی می‌شود، اعمال شده است.

🔸 دلیل دیگری برای ارائه‌ی واکاوی طبقاتی زیر از کمونیسم وجود دارد، یعنی دادن پاسخی جدید به پرسشی قدیمی. ما چگونه می‌توانیم ساختارها و پویش‌های کنونی آن دسته از جوامعی را ارزیابی کنیم که خود را سوسیالیست یا کمونیست می‌دانند یا در گذار از یکی به دیگری‌اند؟ ارزیابی آن‌ها در چارچوب تاریخ‌ خاص‌شان، درجات آفرینندگی‌ فرهنگی‌، آزادی شخصی، مشارکت سیاسی، امنیت اقتصادی، استقلال ملی و نظایر آن بی‌گمان موجه است. اما ما می‌خواهیم معیار متفاوت دیگری را به این‌ها بیفزاییم، یعنی این معیار که چگونه چنین جوامعی به لحاظ اجتماعی برای تولید، تصرف و توزیعِ کارِ مازاد نظم و ترتیب می‌یابند. با افزودن چنین معیاری، می‌توانیم ارزیابی کنیم که چگونه تجارب اجتماعی بالفعل سوسیالیسم و کمونیسم، در مقایسه با انواع ساختار طبقاتی کمونیستی، از طریق کاربرد واکاوی‌های طبقاتی مارکسی بسط یافت. معیارهای متفاوت، انگاره‌های متفاوتی از موفقیت و شکست برای جوامع ایجاد می‌کنند...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-D4

#استفن_رسنیک #ریچارد_ولف
#حسن_مرتضوی
#طبقه #مارکسیسم #کمونیسم #کاپیتال

👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ کمونیسم و خانواده

نوشته‌ی: الکساندرا کولونتای
ترجمه‌ی: نیکزاد زنگنه

26 دسامبر 2018

🔸 آیا خانواده تحت لوای کمونیسم نیز، حیاتش ادامه خواهد یافت؟ یا به‌همین شکل باقی خواهد ماند؟ این پرسش‌ها بسیاری از زنان طبقه کارگر را به دردسر می‌اندازد و مردانِ آنها را مضطرب می‌کند. زندگی در مقابل چشمانِ ما در حال تغییر است؛ عادات و رسوم کهنه از بین می‌روند و کل زندگی خانواده پرولتری در مسیری تازه و ناآشنا و به زعمِ برخی «نامأنوس»، دست‌خوش تحول می‌شود. جای تعجب نیست که زنان کارگر درگیر این پرسش‌ها شده‌اند.

🔸 عدم‌ مواجهه با واقعیت بی‌فایده است: خانواده‌ی قدیمی‌ که در آن مرد همه چیز و زن هیچ بود، خانواده‌ی معمول یعنی جایی که زن در آن هیچ آرزو، وقت و پولی برای خود نداشت، در مقابل چشمان ما‌ در حال تغییر است. اما نیازی نیست مضطرب شویم. تنها از جهالت ماست که گمان می‌‌کنیم چیزهایی که به آنها عادت داریم، هرگز تغییر ‌نمی‌کنند. هیچ چیز‌ی ‌نمی‌تواند تا این حد نادرست باشد که بگوییم: «این‌طور بوده‌است، پس همیشه نیز باید همین‌طور بماند». فقط کافیست گذشته را مرور کنیم تا بفهمیم که همه‌چیز دستخوش تغییر شده و هیچ رسم، سازمان سیاسی یا اصل اخلاقیِ ثابت و نقض ناشدنی‌ای وجود ندارد.

🔸 در نظام ‌سرمایه‌داری، کودکان اغلب مسئولیت‌های سنگین و تحمل‌ناپذیری برای خانواده‌ی پرولتری بودند. جامعه کمونیستی به‌کمک والدین می‌آید… حتی در جامعه ‌سرمایه‌داری هم آموزش کودکان در مقطع ابتدایی و بعدها در دوره متوسطه و موسسات آموزش عالی، به مسئولیت دولت تبدیل شده است. حتی در جامعه ‌سرمایه‌داری هم نیاز کارگران تا حدودی از طریقِ ایجاد زمین‌های بازی، مهدهای کودک، گروه‌های بازی و غیره مرتفع شده است. هرچه کارگران از حقوق خود بیشتر آگاه شوند و بهتر سازماندهی شوند، جامعه مجبور می‌شود مسئولیتِ مراقبتی خانواده نسبت به فرزندان را کاهش دهد. اما جامعه‌ی بورژوازی از تأمین زیاد منافع طبقه‌ی کارگر می‌هراسد، مبادا باعث فروپاشی خانواده شود. سرمایه‌داران به‌خوبی می‌دانند که شکلِ قدیمی ‌خانواده که زن، برده بود و شوهر، مسئول به‌زیستیِ زن و فرزندش، بهترین سلاحِ مبارزه برای فرونشاندنِ میلِ طبقه کارگر به آزادی و تضعیف روحیه‌ی انقلابی زن و مرد کارگر است. قامتِ کارگر زیر بارِ مراقبت از خانواده خم می‌شود و مجبور است با سرمایه‌داری سازش کند. پدر و مادر زمانی که فرزندان‌شان گرسنه هستند، حاضرند با هر شرایطی کنار بیایند. جامعه‌ی سرمایه‌داری نتوانسته آموزش را به امری واقعاً اجتماعی و دولتی تبدیل کند چراکه مالکِ اموال یعنی بورژوازی با این مسئله مخالف است.
نیازی نیست مادرانِ کارگر مضطرب شوند. کمونیسم قصد ندارد کودکان را از والدین‌شان جدا کند، نوزاد را از زیرِ پستان مادر بیرون بکشد یا از تدابیر خشونت‌آمیز برای ویران‌کردنِ خانواده استفاده کند...

🔸دولت کارگری باید رابطه‌ی نوینی را میان جنس‌ها ایجاد کند؛ همان‌طور که عاطفه‌ی محدود و انحصاریِ میان مادر و فرزندانش باید در میانِ همه‌ی خانواده‌ی بزرگ پرولتاریا گسترش بیابد. پیوندِ آزادانه دو عضو برابرِ یک جامعه کارگری نیز که بر اساس عشق و احترامِ دوسویه است، باید جایگزینِ ازدواج فسخ‌ناشدنی مبتنی بر بردگیِ زنان شود. به‌جای خانواده‌ی منفرد و خودخواهانه، خانواده‌ی جهانیِ کارگران می‌نشیند که در آن همه‌ی کارگران یعنی زن و مرد، پیش و بیش از هرچیز رفیقِ یکدیگرند. این رابطه‌ای است که میانِ زن و مرد در یک جامعه کمونیستی شکل خواهد گرفت. این روابط جدید، عشقی آزادانه و بر پایه‌ی برابری میان دو طرف را برای بشریت به ارمغان می‌آورد؛ [عشقی] که برای جامعه‌ی تجاری ناشناخته است...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-DZ

#الکساندرا_کولونتای #نیکزاد_زنگنه
#کار_خانگی #جنبش_کارگری #جنبش_زنان
#خانواده #کمونیسم
👇🏽

🖋@naghd_com