نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
792 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ مارکس و انگلس: درباره‌ی آزادی زنان

نوشته‌ی: هال دریپر
ترجمه‌ی: نیکزاد زنگنه

23 سپتامبر 2018

بحث انقلاب در انسان، بی‌هیچ تناقضی، با زنان آغاز می‌شود.

چشم‌انداز الغای نهایی تقسیم کار در جامعه و بنابراین کژدیسگی روابط انسانی که تقسیم کار تحمیل می‌کند، به همان نقطه‌ی آغاز تقسیم کار اجتماعی که مارکس و انگلس به آن اشاره کرده‌اند، یعنی تقسیم کار بین جنس‌ها، باز می‌گردد، و این به نوبه‌ی خود کلیه‌ی مسائل گذشته و آینده‌ی خانواده، شکل‌های ازدواج، روابط جنسی و غیره را پیش می‌کشد ــ مجموعه‌ای از معضلات که در آن زمان «مسئله‌ی زن» نامیده می‌شد.

هنگامی که این مسئله، نه فقط در بستر روان‌شناسی و نگرش اجتماعی (مانند «شوونیسم مردانه») بلکه در بستر تقسیم کار آغازین بررسی شود، آنگاه روشن است که به نظر مارکس ریشه‌های آن عمیقاً به گذشته‌ی پیشاسرمایه‌داری انسان، دولت یا تقسیم شهر و روستا یا حتی مالکیت خصوصی بر‌می‌گردد. به همین منوال، باید انتظار داشت که نگرش‌های اجتماعی که برآیند این تقسیم کار هستند، در مقابلِ ریشه‌کن‌شدن‌شان مقاومت بیشتری نشان دهند.

🔸 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:


https://wp.me/p9vUft-tj

#هال_دریپر #نیکزاد_زنگنه
#مارکس #انگلس
#جنبش_زنان #فمینیسم
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ نقد لوکزامبورگ درباره‌‌ی فمینیسم بورژوایی

و نظریه‌ی اولیه‌ی بازتولید اجتماعی


نوشته‌ی: آنکیکا چاکاردیچ
ترجمه‌ی: نیکزاد زنگنه

7 نوامبر 2018

🔸 لوکزامبورگ متون زیادی درباره‌ی به‌اصطلاح «مسئله زنان» ننوشته است. با این‌حال، این بدان معنا نیست که آثار او باید از تاریخچه‌ی فمینیسمِ انقلابی خط بخورد. برعکس، بسیار نادرست خواهد بود ادعا کنیم که کارهای لوکزامبورگ و به‌ویژه نقد او از اقتصاد سیاسی فاقد معیارهای متعددی برای بسطِ خط‌مشی مترقی فمینیستی و رهایی زنان است. ما در این مقاله می‌کوشیم با رجوع به چند مقاله‌ی لوکزامبورگ درباره‌ی مسئله‌ی زنان و چند تز کلیدی از اثر او، انباشتِ سرمایه، نظریه‌ی او را گامی به پیش ببریم. آیا می‌توان از یک «فمینیسمِ لوکزامبورگی» سخن گفت؟ نقد لوکزامبورگ بر فمینیسم بورژوایی چیست؟

🔸 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-y6

#آنکیکا_چاکاردیچ #نیکزاد_زنگنه
#فمینیسم #جنبش_زنان #رزا_لوکزامبورگ #سوسیالیسم

👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ کمونیسم و خانواده

نوشته‌ی: الکساندرا کولونتای
ترجمه‌ی: نیکزاد زنگنه

26 دسامبر 2018

🔸 آیا خانواده تحت لوای کمونیسم نیز، حیاتش ادامه خواهد یافت؟ یا به‌همین شکل باقی خواهد ماند؟ این پرسش‌ها بسیاری از زنان طبقه کارگر را به دردسر می‌اندازد و مردانِ آنها را مضطرب می‌کند. زندگی در مقابل چشمانِ ما در حال تغییر است؛ عادات و رسوم کهنه از بین می‌روند و کل زندگی خانواده پرولتری در مسیری تازه و ناآشنا و به زعمِ برخی «نامأنوس»، دست‌خوش تحول می‌شود. جای تعجب نیست که زنان کارگر درگیر این پرسش‌ها شده‌اند.

🔸 عدم‌ مواجهه با واقعیت بی‌فایده است: خانواده‌ی قدیمی‌ که در آن مرد همه چیز و زن هیچ بود، خانواده‌ی معمول یعنی جایی که زن در آن هیچ آرزو، وقت و پولی برای خود نداشت، در مقابل چشمان ما‌ در حال تغییر است. اما نیازی نیست مضطرب شویم. تنها از جهالت ماست که گمان می‌‌کنیم چیزهایی که به آنها عادت داریم، هرگز تغییر ‌نمی‌کنند. هیچ چیز‌ی ‌نمی‌تواند تا این حد نادرست باشد که بگوییم: «این‌طور بوده‌است، پس همیشه نیز باید همین‌طور بماند». فقط کافیست گذشته را مرور کنیم تا بفهمیم که همه‌چیز دستخوش تغییر شده و هیچ رسم، سازمان سیاسی یا اصل اخلاقیِ ثابت و نقض ناشدنی‌ای وجود ندارد.

🔸 در نظام ‌سرمایه‌داری، کودکان اغلب مسئولیت‌های سنگین و تحمل‌ناپذیری برای خانواده‌ی پرولتری بودند. جامعه کمونیستی به‌کمک والدین می‌آید… حتی در جامعه ‌سرمایه‌داری هم آموزش کودکان در مقطع ابتدایی و بعدها در دوره متوسطه و موسسات آموزش عالی، به مسئولیت دولت تبدیل شده است. حتی در جامعه ‌سرمایه‌داری هم نیاز کارگران تا حدودی از طریقِ ایجاد زمین‌های بازی، مهدهای کودک، گروه‌های بازی و غیره مرتفع شده است. هرچه کارگران از حقوق خود بیشتر آگاه شوند و بهتر سازماندهی شوند، جامعه مجبور می‌شود مسئولیتِ مراقبتی خانواده نسبت به فرزندان را کاهش دهد. اما جامعه‌ی بورژوازی از تأمین زیاد منافع طبقه‌ی کارگر می‌هراسد، مبادا باعث فروپاشی خانواده شود. سرمایه‌داران به‌خوبی می‌دانند که شکلِ قدیمی ‌خانواده که زن، برده بود و شوهر، مسئول به‌زیستیِ زن و فرزندش، بهترین سلاحِ مبارزه برای فرونشاندنِ میلِ طبقه کارگر به آزادی و تضعیف روحیه‌ی انقلابی زن و مرد کارگر است. قامتِ کارگر زیر بارِ مراقبت از خانواده خم می‌شود و مجبور است با سرمایه‌داری سازش کند. پدر و مادر زمانی که فرزندان‌شان گرسنه هستند، حاضرند با هر شرایطی کنار بیایند. جامعه‌ی سرمایه‌داری نتوانسته آموزش را به امری واقعاً اجتماعی و دولتی تبدیل کند چراکه مالکِ اموال یعنی بورژوازی با این مسئله مخالف است.
نیازی نیست مادرانِ کارگر مضطرب شوند. کمونیسم قصد ندارد کودکان را از والدین‌شان جدا کند، نوزاد را از زیرِ پستان مادر بیرون بکشد یا از تدابیر خشونت‌آمیز برای ویران‌کردنِ خانواده استفاده کند...

🔸دولت کارگری باید رابطه‌ی نوینی را میان جنس‌ها ایجاد کند؛ همان‌طور که عاطفه‌ی محدود و انحصاریِ میان مادر و فرزندانش باید در میانِ همه‌ی خانواده‌ی بزرگ پرولتاریا گسترش بیابد. پیوندِ آزادانه دو عضو برابرِ یک جامعه کارگری نیز که بر اساس عشق و احترامِ دوسویه است، باید جایگزینِ ازدواج فسخ‌ناشدنی مبتنی بر بردگیِ زنان شود. به‌جای خانواده‌ی منفرد و خودخواهانه، خانواده‌ی جهانیِ کارگران می‌نشیند که در آن همه‌ی کارگران یعنی زن و مرد، پیش و بیش از هرچیز رفیقِ یکدیگرند. این رابطه‌ای است که میانِ زن و مرد در یک جامعه کمونیستی شکل خواهد گرفت. این روابط جدید، عشقی آزادانه و بر پایه‌ی برابری میان دو طرف را برای بشریت به ارمغان می‌آورد؛ [عشقی] که برای جامعه‌ی تجاری ناشناخته است...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-DZ

#الکساندرا_کولونتای #نیکزاد_زنگنه
#کار_خانگی #جنبش_کارگری #جنبش_زنان
#خانواده #کمونیسم
👇🏽

🖋@naghd_com