نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
791 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ بدنِ مرهونِ تهی‌دستان شهری
🔹 و سرمایه‌داریِ مستغلاتی

نوشته‌ی: بزرگ عمادی

4 نوامبر 2019

🔸 شهرداری تهران یک هیولای وحشت‌آور و هزاردست است. هر سوراخ‌سنبه‌ای را که نگاه کنید در آن‌جا حضور دارد. از آسفالت کف خیابان گرفته، تا آشغال‌های متعفن و مهوّع جوب‌ها و کانال‌ها. کارکردهای این سازمان غول‌تشن به هرآن‌چه که در محدوده‌هایش ابراز وجود کند دست‌اندازی می‌کنند و نیشتری بر آن‌ها می‌زنند و چرک می‌پراکنند، از عوارضِ ساختمان و دکه‌ها و معابر بگیر تا شهرسازی و مدیریت شهری و حمل‌ونقل و غیره. شهرداری تهران را می‌توان اجاره‌دار دولت و وزارت‌خانه‌هایش در شکل شهرنشینیِ سرمایه‌دارانه دانست. اجاره‌داری درست‌پیمان که می‌خواهد همه‌چیز و همه‌کس را بهینه‌سازی و کارآمد و سودرسان کند و شهر را برای اربابش سالم و پاک نگه دارد‌. البته، این کار چه از طریق قواعد حقوقیِ مالکیت انجام شده باشد و چه از طریق خشم فرااقتصادی و لخت، توفیری نمی‌کند. او حق‌العمل و حق‌الزحمه‌اش را می‌گیرد. همراه با وجهی به‌عنوان رانت وفاداری به سیستم. این‌که می‌گویند، شهرداری یک نهاد خودگردان است، یک اسطورۀ خیال‌بافانه و از آن شِرْووِرهای حسابی‌ست. اگر دولت مستبد و سرمایه‌دارانه‌ای در تاریخ به‌وجود نمی‌آمد هیچ‌گاه شهرداری‌ها شکل نمی‌گرفتند. دولت‌های سرمایه‌دارانه پدران حقیقیِ شهرداری‌ها هستند...

🔸 پرسشِ اساسی این متن این‌جاست که، «شرایط امکان حرکت سرمایه‌داری مستغلاتی در چرخۀ شهری چگونه ممکن می‌شود و پی‌آمدهای آن چیست؟». به‌عبارت‌دیگر، چه نیروها و عناصری در چرخۀ شهری باید به‌کار بیفتند تا زمان خودآیین و مناسبات پولی بی‌هیچ دردسری دست به قلمروزدایی و بازقلمروسازی بزنند؟ این پرسش قطعاً از این پرسش متمایز است که می‌گوید، «شرایط امکان شکل‌گیری سرمایه‌داری مستغلاتی چگونه ممکن می‌شود؟». در پرسش اخیر ما با مسئلۀ انباشت به‌اصطلاح بدویِ سرمایه‌داری مستغلاتی درگیر هستیم و قطعاً رویکرد آن تاریخی است. اما در پرسش نخست با کارکردهای پیشینی، وساطت‌گرانه و پااندازانۀ سرمایه‌داریِ مستغلاتی در سطح شهر تهران درگیر هستیم. یعنی کارکردهایی که حرکت سرمایه‌داریِ مستغلاتی را تسهیل و روغن‌کاری می‌کند. طبعاً ترکیب‌شدن همین کارکردهای میانجی‌گر و قدرت سرمایه‌داریِ مستغلاتیِ به‌حرکت‌درآمده است که پی‌آمدهای چندش‌ناک را محقق می‌سازد. بااین‌همه، تاریخ در نسبت با پرسش نخست صرفاً به‌مثابه شاهد روایت ما احضار می‌شود و ناظری بر صحت مفروضاتِ تجربی – عملیِ ماست، اما در نسبت با پرسش دوم، روایت نظریِ ما چیزی از سنخ روایتِ پس‌ازواقعه است و شاید حتی لزومی به ابراز آن نباشد، که حتماً این‌چنین نیست.

🔸 در دورۀ پهلوی دوم و در سال 1348 مجمعی از غوغاسالاران و اوباش‌ها به‌عنوان «شورای هم‌آهنگی در شهرداری تهران» تشکیل شد، که متشکل از شهردار و معاون شهرساز و مدیرکل شهرسازی و رؤسای صدور پروانه مناطق و تفکیک اراضی و تعدادی مزدور – کارشناس بود. این شورای هم‌آهنگی را باید نه یک روزنه که دروازه‌ای چاک‌‌برچاک برای هم‌آهنگ‌سازی و راه‌دادنِ انگل‌ترین و رذل‌ترین و فاسدترین نوع سرمایه و لایۀ طبقۀ سرمایه‌دار به درون شهر دانست. این سرمایۀ واردشده و هم‌آهنگ‌شده یکی از بی‌رحم‌ترین فُرم‌هایی بود که محتوا را از درون متلاشی ساخته و آن را از هم می‌شکافت، و هم‌هنگام عناصر تشکیل‌دهندۀ آن را به‌مراتب قطع‌نسل کرده و ریتمِ مرگ را بر بدن تهی‌دستان شهری فرومی‌نشاند، چراکه بر وهلۀ تولیدی و بازتولیدیِ آدم‌های جاگیرشده و تهی‌دست و مرهون دست می‌گذاشت. شهر گویی به‌وساطت این نهاد به یله‌گاه سرمایه‌داریِ مستغلاتی بدل می‌شد... حتی انقلاب 1357 نیز نتوانست اجماع شکل‌گرفته حول سرمایه‌داریِ مستغلاتی را لحظه‌ای بر هم بزند. این شورا از خلال ترفندی کودکانه سعی کرد از سال 1365 به‌بعد با نام‌گذاری مجدد، ردپایِ خاست‌گاهِ خونین خود را پاک کند و دست به پوست‌اندازی بزند و بخشی از وظایف خود را به نهادهای موازی و مشابه دیگر واگذار کند. این نهاد خود را «کمیسیون مادۀ پنج» نام‌گذاری کرد...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-15H

#بزرگ_عمادی
#بحران_مسکن #سرمایه‌داری_مستغلاتی
#مبارزه_طبقاتی #تهیدستان
👇🏽

🖋@naghd_com
🔹 نوشته های دریافتی 🔹

▫️ روایت یک زباله‌دانی
▫️ برای نازیلا حمنه‌ای

نوشته‌ی: بزرگ عمادی

15 فوریه 2020

🔸 شهر تهران به‌وضوح یک زباله‌دانیِ بزرگ و وسیع است. سطحی سوراخ‌سوراخ‌شده. انباری پیداوپنهان از مدفوع آدم‌ها و پَس‌ماندهای تر و خشک‌شان، نخاله‌های ساختمانی، ضایعات تجاری، آت‌وآشغال‌های بیمارستانی که در بیست‌ودو منطقه پراکنده شده‌اند و تعفّن می‌پراکنند. به‌طوری‌که، تنها در شش‌ماهۀ نخست سال 1398، 979.416 تُن آشغال در این زباله‌دانیِ مشمئزکننده تولید شده است، که بخش عمدۀ آن به زباله‌دانی‌ها، گاراژها و مراکز پردازشِ آرادکوه انتقال پیدا کرده‌اند. هم‌چنین در سال 1397، 2.160.435 تُن زباله تولید شده، که در نسبت با سال 1396 اُفتی 21 درصدی داشته است. این افت می‌تواند به‌روشنی نشان دهد که تحریم‌های بین‌المللی توانسته‌اند واردات کالاها را تا حد زیادی محدود کنند. و یا به‌عکس می‌توان این‌چنین تفسیر کرد که واردکنندگان کالاها، یعنی شرکت‌ها و تجّار حکومتی و خصوصی، به‌شکلی سیستماتیک خواسته‌اند کالاها را احتکار کنند، تا از خلال شکل‌گیریِ نایابی در بازار عرضۀ کالاها، کنترل انحصاری خود را بر قیمت‌ها اعمال کنند تا چرخۀ سوداگریِ افسارگسیخته کامل شود. و یا در نهایت می‌توان به کاهش توان خرید مردمان فرودست و طبعاً کاهش مصرف آن‌ها در طی سال‌های 1396، 1397 و 1398 اشاره کرد. بااین‌حال، آوردن این آمارهای خام و کلّی‌گویانه و یا پیش‌بینی‌های واقع‌گرایانه می‌تواند به‌راحتی گم‌راه‌کننده باشد، چراکه تنها این واقعیت را به ما گوش‌زد می‌کند که در میانۀ یک زباله‌دانیِ متعفّن و هردم‌گسترش‌یابنده زندگی می‌کنیم که افتان‌وخیزان پیش می‌رود، و همگان در تولید و بازتولید این زباله‌دانی نقشی کم‌وبیش یک‌سان و یک‌اندازه دارند.

🔸 اما، آن‌چه در میانۀ این آمارها مخفی و گُم می‌ماند نحوه و چگونگی تولید این پس‌ماندها و توزیع‌شان و بستر اجتماعی – اقتصادی وقوع آن‌ها در سطح مناطق بیست‌ودوگانه و محلّات شهر تهران می‌باشد. بدین‌گونه، از آن‌جایی که نحوۀ تولید این پس‌ماندها از خلال مناسبات اجتماعی – اقتصادی در مناطق گوناگون تعیّن می‌یابد، و به‌طور مشخص به‌واسطۀ نظام توزیع درآمد و گرایش فضایی انباشت مازاد تعیین می‌شود، نحوۀ توزیع پس‌ماندها در سطح مناطق نیز تابعی از مناسبات اجتماعی – اقتصادی می‌باشد. به‌طوری‌که می‌توان بیان داشت تولید پس‌ماند همان توزیع پس‌ماند است، اما با وساطت مناسبات اجتماعی – اقتصادی حاکم بر جامعه... برای شکافتن این نظم طبقاتی و دوری‌جستن از ابهام‌های موجود در داده‌های کلّی‌گویانه در سطح شهر تهران و مناطق آن کافی‌ست از چند مفهوم ساده یاری بگیریم، که به ما امکان می‌دهد در مناطق شکاف بیاندازیم و ماهیت آن را آشکار سازیم و دریابیم که چگونه نظام تولید و توزیع پس‌ماند از نظم طبقاتی پی‌روی کرده و آن را بازتولید می‌کند.

🔸 این زباله‌دانیِ بزرگ دارای جغرافیایی شمالی – جنوبی است، که شمال آن به کوه‌های برف‌گیرِ البرز مرکزی ختم می‌شود و جنوب آن به دشت‌های شهریار و ورامین، و کوه‌ها و تپه‌ماهورهای بی‌بی‌شهربانو، آراد، مره و کورابلاغ. تاریخ دگردیسی این جغرافیا و تبدیل‌شدنش به یک زباله‌دانی مسئله این متن نیست. تنها پیش‌فرضی که در این متن وجود دارد آن است که از یک‌سو، مناسبات اجتماعیِ سرمایه‌دارانه توانسته‌اند این جغرافیا را به یک نظام طبقاتی بدل سازند و گویی جغرافیا دست‌خوش تحولات و پارگی‌های منتج از تقسیم‌کار اجتماعی سرمایه‌دارانه شده است و از سوی دیگر، هم این‌که جغرافیا در این‌جا نه به‌عنوان هستی‌ای منفعل، بل‌که به‌مثابه وجودی فعال نقش‌آفرینی کرده، به‌طوری که خصایل ماهوی آن توانسته‌اند تأثیرات این مناسبات سرمایه‌دارانه را تشدید کنند و در مناطقی گتوهای فقیرانه را بارز سازند و در مناطقی دیگر کمون‌های سرمایه‌داران را به‌وجود آورند. به‌هرروی، با پس‌ذهن‌داشتن این پیش‌فرض بنیادی می‌توان به‌شکلی گزینشی از داده‌های دست‌گاه‌های محاسباتیِ مذکور جهت تقسیم‌بندی طبقاتی شهر تهران و بازنمایی اقتصاد فضایی آن بهره برد و گذرگاه‌های این نظام طبقاتی را از میانۀ دهۀ 1370 نشانه‌گذاری کرد تا این‌که به لحظۀ حال برسیم...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1fn

#بزرگ_عمادی
#تهیدستان #تهران #حاشیه‌نشینی #طبقات_اجتماعی

👇🏽

🖋@naghd_com
🔹 نوشته های دریافتی 🔹

▫️ کرونا و مبارزه برای امنیت زیست

نوشته‌ی: فرنگیس بختیاری

30 مارس 2020

🔸 همه‌گیری‌ ویروس کرونا در ‌ایران و تکرار تاریخ یک قرن قبل که «سال آنفولانزایی» نام گرفت، همه و عمدتاً تهیدستان را تهدید می‌کند. مستند کوتاهی که براساس گزارش دانشگاه شریف تهیه شده‌است، نشان می‌دهد که در صورت عدم رعایت قرنطینه‌ی کامل و واقعی تا اواخر خرداد، بحران کرونا پایدار و حداقل سه‌و‌نیم میلیون نفر را قربانی خواهد کرد. گسترش بیماری، واکنش دوران بربریت حاکمان و عدم امکان کنترل آن توسط نظامِ سلامتِ مبتنی بر سود، آینه‌ای است که در مقابل تهیدستان قرار گرفته‌است تا هر روزه چهره مخوف تضاد طبقاتی و بازتاب‌هایش را، به‌عینه ببینند. طبق گزارشات واصله، ریزش بقایای طرفداران تهیدست رژیم، نتیجه ناگزیزِ بروزِ ضعف مطلق حاکمیت در حفظ امنیت سلامت مردم است. حاکمیتی که مدعی قَدر‌قُدرتی حفظ امنیت کشور در منطقه بود، اکنون از ایجاد امنیت در مقابل کرونا عاجز مانده ‌و «کوه»، موش زاییده‌است، موش‌ها در سوراخ‌های خود به قرنطینه‌ها خزیده‌اند و زندانیان را در سلول‌های جمعی فاقد شرایط بهداشتی، سربازان را در خوابگاه‌های عمومی و تهیدستان را در جنگل سرمایه‌داریِ نان در مقابل کار، بی‌شرمانه در معرض بیماری و مرگ گذارده‌اند.

🔸 در مقابله با این وضعیت است که سازمان‌یابی متکثر، افقی، مجازی و حقیقی از پایین، درمحلات فقیرنشین شیراز، همدان، غرب و شمال ایران شروع شده است. تهیدستان برای امنیتِ سلامت خود ناگزیر شده‌اند به‌خود تکیه‌کنند و امکانات حداقلی خود را در محلات و مکان‌های کار، در گروه‌های مشترک برای مبارزه علیه ویروس کرونا به‌کارگیرند. این ویروس درد مشترکی است که افراد را همدل و به یکدیگر نزدیک کرده‌است. مبارزات اجتماعی/ سیاسی که به‌صورت محدود از پایین و توسط خود مردم شروع شده‌اند، اکنون با تلاش ارگان‌های دولتی برای حضور و نفوذ در آن‌ها و نیز سکوت دولت، به‌شکل گروه‌های همیاری در محلات برخی شهرستان‌ها از اعضای«انجمن سبز چیا» مریوان، «کافه لنگرودی‌ها»، کمیته‌های محلات مریوان تا کمپین «پاریزەرانی ژیان» یا همان «مدافعان زندگی» از جوانرود تا پاوه و باباجانی فعال‌اند و نه فقط معتمدان محلی، گاه بسیجی‌های سابق را هم در خود جای داده‌اند.
گروه‌های همیاری ـ چه واقعی و چه مجازی ـ تا کجا پیش خواهند رفت؟...


🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1jD

#فرنگیس_بختیاری
#کرونا #ایدئولوژی #تهیدستان #حاشیه‌نشینی #مبارزه_طبقاتی

👇🏽

🖋@naghd_com
🔹 نوشته های دریافتی 🔹

▫️ بازتولید اجتماعی و پاندمی کرونا
▫️ گفت‌وگوی سارا جَفی با تیتی باتاچاریا

ترجمه‌ی: سروناز احمدی

9 آوریل 2020

🔸 پاندمی ویروس کرونا با شفافیتی ددمنشانه به بسیاری از ما نشان داده است که جامعه به چه سرعتی می‌تواند تغییر کند و ما با چه چیزهایی می‌توانیم یا نمی‌توانیم زندگی کنیم. از قرار معلوم بخش اعظمی از اقتصاد سرمایه‌داری در زمان بحران اساساً می‌تواند در یخ خوابانده شود، ضمن آن‌که منابع به بهداشت و درمان اختصاص داده می‌شوند. بسیاری چیزها که قبلاً می‌گفتند امکانش نیست ــ از آزادی زندانیان و تعویق اجاره‌ها و پرداخت وام‌ها تا پرداخت نقدی به همه در کشور ــ اکنون در حال انجام است.

🔸 تیتی باتاچاریا به جامعه‌ای می‌اندیشد که به‌جای عطف به نیازهای بازار قدرقدرت با زندگی انسان‌ها سازگار باشد. او پروفسور تاریخ و مدیر مطالعات جهانی در دانشگاه پردو، یکی از نویسندگان فمینیسم برای 99 درصد: یک مانیفست (که در حال حاضر انتشارات ورسو ای‌ ـ بوک آن را به رایگان در دسترس قرار داده است)، عضو هیئت تحریریه مجله جدید اسپکتر و ویراستار کتاب نظریه‌ی بازتولید اجتماعی: بازترسیم طبقه، بازتمرکز بر ستم است که به تازگی منتشر شده است.

سارا جَفی از مجله دیسنت با تیتی باتاچار درباره‌ی این‌که در این برهه از زمان چه چیزهایی از نظریه‌ی بازتولید اجتماعی می‌توانیم فرا بگیریم، چپ چه مطالباتی باید داشته باشد و چطور می‌توانیم این درس‌ها را برای پیشگیری از فاجعه تغییرات اقلیمی به کار بگیریم، گفت‌وگو کرده است.

🔹متن کامل این مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1kS

#تیتی_باتاچاریا #سروناز_احمدی
#کرونا #تهیدستان #کارگران #تغییرات_اقلیمی

👇🏽

🖋@naghd_com