▫️ بحران، سرکوب و بار دیگر انقلاب
نوشتهی: جلیل شکری
29 سپتامبر 2019
🔸 ظرف دو ماه گذشته جمهوری اسلامی وارد وضعیتی شد که بسیاری و از جمله سران نظام از آن با عنوان «پوستاندازی» یاد کردند. افزایش دستگیریها، صدور احکام سنگین برای مبارزان و آغاز دور جدید و شدیدتر تنشها در منطقه با رقیبان، جملگی نشانههایی بودند برای مهر تأیید زدن بر استفاده از اصطلاح «پوستاندازی».
از یک منظر شاهد اتفاق جدیدی نیستیم که به لحاظ شکلی تازه باشد و مشابه آن را در تمامی 40 سال گذشته بارها دیدهایم؛ و شاید درستتر این باشد که بگوییم سراسر تاریخ همهی حکومتها آکنده از این پوستاندازیهاست... پوستاندازی کنونی جمهوری اسلامی روال آشنایی است که هر حکومتی که خواهان بقاست باید به آن تن سپارد. اما مختصات این پوستاندازی جدید چیست؟
🔸 این پوستاندازی، همچون دیگر پوستاندازیها بیتردید در تقابل با رقیبان بینالمللی و منطقهای اتفاق میافتد و دارای تبعاتِ نظامی- اقتصادی است: از تحریمهای اقتصادی تا اختلالات سایبری در تأسیسات نظامی. اما حاکمان پیشاپیش «شُهدای» این رقابت ارتجاعی- سرمایهدارانه را روشن کردهاند... مسئله اما روشن کردن مصداق این «شهید» و «مجروح» است. بیانیهی اخیر حزب کارگزاران سازندگی (به عنوان نمونهوارترین نمایندهی بورژوازی تکنوکرات جمهوری اسلامی که حسن روحانی قطعا بهترین نمایندهی این جناح در عرصهی اجرایی طی تمامی دوران پس از انقلاب بوده است) این کار را راحت کرده است... این «اصل ماجرا»ست که معنای «شهید» و «مجروح» را روشن میکند: کارگران باید کار و تولید کنند (یعنی تحت شدیدترین فشارهای دستمزدی و کاری استثمار شوند (نمونهی قرارداد با چین) و کمونیستها به عنوان تهدیدی برای تمامیت ارضی باید تصفیه شوند. بنابراین اینکه نظام در وضعیت «پوستاندازی» است دلیلی نمیشود که دستور کار «پوست کندن» از مخالفان متوقف شود.
..
🔸 خروارها افسوس در پس استمرار نیافتن استعدادهای مترقی نهفته در «بهار عربی» و «دی ماه» و «هفتتپه-فولاد» و «کشاورزان اصفهان» و «همبستگی مردمی در جریان سیل ایران» خوابیده است و ما خود را مواجه با انبوه انتظارهای برآورده نشده مییابیم، اما اگر بکوشیم عروج دیگر بارِ دیکتاتوری و امپریالیسم را مبتنی بر یک چرخهی حیاتی دائمی و همچون مُسکنهای کوتاه مدت برای این سیستمها تحلیل کنیم، و نه «پایان تاریخ»ی که از پیاش ریشهدواندنی ماندگار برجا خواهد بود، و نیز در مواجهه با ارزیابی شکستهای مبارزاتمان رویکرد کنارهجویانه نداشته باشیم، همواره قادر به دیدن گُسلها و درز و تَرَکهای تهدید کنندهی کلیت وضع موجود خواهیم بود.
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-12S
#جلیل_شکری #پوست_اندازی #انقلاب #سرکوب
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: جلیل شکری
29 سپتامبر 2019
🔸 ظرف دو ماه گذشته جمهوری اسلامی وارد وضعیتی شد که بسیاری و از جمله سران نظام از آن با عنوان «پوستاندازی» یاد کردند. افزایش دستگیریها، صدور احکام سنگین برای مبارزان و آغاز دور جدید و شدیدتر تنشها در منطقه با رقیبان، جملگی نشانههایی بودند برای مهر تأیید زدن بر استفاده از اصطلاح «پوستاندازی».
از یک منظر شاهد اتفاق جدیدی نیستیم که به لحاظ شکلی تازه باشد و مشابه آن را در تمامی 40 سال گذشته بارها دیدهایم؛ و شاید درستتر این باشد که بگوییم سراسر تاریخ همهی حکومتها آکنده از این پوستاندازیهاست... پوستاندازی کنونی جمهوری اسلامی روال آشنایی است که هر حکومتی که خواهان بقاست باید به آن تن سپارد. اما مختصات این پوستاندازی جدید چیست؟
🔸 این پوستاندازی، همچون دیگر پوستاندازیها بیتردید در تقابل با رقیبان بینالمللی و منطقهای اتفاق میافتد و دارای تبعاتِ نظامی- اقتصادی است: از تحریمهای اقتصادی تا اختلالات سایبری در تأسیسات نظامی. اما حاکمان پیشاپیش «شُهدای» این رقابت ارتجاعی- سرمایهدارانه را روشن کردهاند... مسئله اما روشن کردن مصداق این «شهید» و «مجروح» است. بیانیهی اخیر حزب کارگزاران سازندگی (به عنوان نمونهوارترین نمایندهی بورژوازی تکنوکرات جمهوری اسلامی که حسن روحانی قطعا بهترین نمایندهی این جناح در عرصهی اجرایی طی تمامی دوران پس از انقلاب بوده است) این کار را راحت کرده است... این «اصل ماجرا»ست که معنای «شهید» و «مجروح» را روشن میکند: کارگران باید کار و تولید کنند (یعنی تحت شدیدترین فشارهای دستمزدی و کاری استثمار شوند (نمونهی قرارداد با چین) و کمونیستها به عنوان تهدیدی برای تمامیت ارضی باید تصفیه شوند. بنابراین اینکه نظام در وضعیت «پوستاندازی» است دلیلی نمیشود که دستور کار «پوست کندن» از مخالفان متوقف شود.
..
🔸 خروارها افسوس در پس استمرار نیافتن استعدادهای مترقی نهفته در «بهار عربی» و «دی ماه» و «هفتتپه-فولاد» و «کشاورزان اصفهان» و «همبستگی مردمی در جریان سیل ایران» خوابیده است و ما خود را مواجه با انبوه انتظارهای برآورده نشده مییابیم، اما اگر بکوشیم عروج دیگر بارِ دیکتاتوری و امپریالیسم را مبتنی بر یک چرخهی حیاتی دائمی و همچون مُسکنهای کوتاه مدت برای این سیستمها تحلیل کنیم، و نه «پایان تاریخ»ی که از پیاش ریشهدواندنی ماندگار برجا خواهد بود، و نیز در مواجهه با ارزیابی شکستهای مبارزاتمان رویکرد کنارهجویانه نداشته باشیم، همواره قادر به دیدن گُسلها و درز و تَرَکهای تهدید کنندهی کلیت وضع موجود خواهیم بود.
🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-12S
#جلیل_شکری #پوست_اندازی #انقلاب #سرکوب
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
بحران، سرکوب و بار دیگر انقلاب
نوشتهی: جلیل شکری حرفی در این نیست که خروارها افسوس در پس استمرار نیافتن استعدادهای مترقی نهفته در «بهار عربی» و «دی ماه» و «هفتتپه-فولاد» و «کشاورزان اصفهان» و «همبستگی مردمی در جریان سیل ایرا…