نقد
3.35K subscribers
200 photos
17 files
792 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
▫️ آسیاب‌‌های بادی سعید رهنما

نوشته‌ی: جمال محبوب

20 دسامبر 2019


🔸 آقای سعید رهنما به نقد و بررسی کتاب کنترل کارگری از کمون تا امروز به ویراستاری امانوئل نس و داریو آتزلینی در سایت «نقد» پرداخته است. کتاب یادشده پیش‌تر به فارسی با عنوان: "شورا: شکل سیاسی سرانجام مکشوف؟ شوراهای کارخانه و خودگردانی از کمون پاریس تا امروز"، توسط گروهی از مترجمان ترجمه و در سایت «نقد» منتشر شده بود.
من در این مطلب ابتدا به خطوط کلی نقد سعید رهنما متمرکز می‌شوم و سپس در پایان به نکات جسته‌وگریخته‌ای که او لابه‌لای بحث‌های خود به عنوان بنیاد تز اصلی‌اش مطرح کرده‌، می‌پردازم.

🔸 تز اصلی سعید رهنما چیست؟ دو موضوع محوری خط کلی نقد او را مشخص می‌کند:
1) امکان‌ناپذیری کنترل کارگری
و 2) امکان‌پذیری مشاركت كارگری و شورای مشاركتی.

🔸 رهنما وانمود می‌کند که گویا کس یا کسانی معتقدند در شرایط تسلط مناسبات سرمایه‌داری می‌توان اداره‌ی کامل یک واحد تولیدی یا اقتصادی را به شورای کارگران سپرد تا آنها این واحد را به نحوی «سوسیالیستی»، یعنی بیرون و مستقل از سازوکار سرمایه‌دارانه و قانون ارزش، مدیریت کنند. او تلویحا این دیدگاه‌ها را به چپ‌های رادیکال نسبت می‌دهد. چنین کس یا کسانی اگر واقعا موجود باشند، بیشتر از آنکه چپ یا راست باشند، از چندوچون شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری کاملا بی‌خبرند. با انتساب خیالپردازانه‌ی چنین دیدگاهی به چپ‌ رادیکال، فقدان «درایت و واقع‌بینی سیاسی» و سیر و سیاحت این گرایش در رویاها استنتاج می‌شود. واقعیت اما این است که چپ رادیکال تحقق سوسیالیسم را حتی در یک کشور ممکن نمی‌داند، چه رسد به برقراری سوسیالیسم در یک بنگاه اقتصادی؛ آن هم همچون جزیره‌ای در دریای مناسبات سرمایه‌داری.

🔸 ... رهنما اصطلاح انقلاب بلافاصله را تلویحا به گرایشی نسبت می‌دهد که از نظر او چپ رادیکال یا چپ انقلابی است. اما مدعیان این «انقلاب بلافاصله» چه کسانی هستند و کجایند؟ کیست که مدعی است باید همین امروز یا همین فردا «انقلاب بلافاصله» کرد؟ مگر انقلاب نمایش است که بتوان آن را به دلخواه به صحنه آورد؟ با این‌همه، پشت این اصطلاح بی‌معنی و مجعول در واقع «اتهام» دیگری پنهان است: کسانی بر این نظرند که هدف انقلاب باید تغییر بنیادی جامعه و گذار به روابط مابعد سرمایه‌داری باشد؛ و این، مسلماً خواسته‌ی آقای رهنما نیست. او می‌خواهد، مثلا در ایران، اول «یک دموکراسی سکولار مبتنی بر عدالت اجتماعی» مستقر شود و بعد، بالاخره روزی، خدا می‌داند چندین دهه یا سده بعد، «انقلاب بافاصله» صورت بگیرد. او در آن دمکراسی سکولار، شعار مشارکت کارگری و شورای مشارکتی را مطرح می‌کند که سطوح متفاوتی از سهیم‌شدن در اطلاعات تا طرف مشورت قرار گرفتن را دربرمی‌گیرد و سقف آن هم‌تصمیمی یا مشارکت در تصمیم‌گیری یا هم‌مدیریتی است. در چنین بحثی به گفته او گذاشتن شورا در مقابل اتحادیه‌ی کارگری انحرافی است و پیشاپیش روشن است که تشکل مطلوب همان اتحادیه است...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-19A


#جمال_محبوب #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#خودمدیریتی #سوسیالیسم #شورا


👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ جالب، اما تأسف‌بار
▫️ نقدی بر مصاحبه‌ی محمد مالجو با سایت «میدان»

نوشته‌ی: جمال محبوب

4 نوامبر 2020

🔸 آقای محمد مالجو در مصاحبه‌ای به تاریخ 5 مهر 1399 با سایت «میدان»، آخرین ایده‌ها و صورتبندی‌های خویش را درباره‌ی موضوع «آلترناتیو در ایران» ارائه داده است. نقد و بررسی این مصاحبه از دو جنبه اهمیت دارد:

🔸 یک: این مصاحبه، جدی‌ترین تلاش محمد مالجو و افراد نزدیک به اوست که با توجه به تحولات جاری در ایران، مستقیماً به مسأله‌ی بدیل سیاسی پرداخته است. از این رو، چنانچه پایه‌های استدلالی نقد حاضر درباره‌ی صورتبندی مالجو از مسئله آلترناتیو محکم باشد، هم‌هنگام رویکردی از چپ را نیز نشانه می‌رود که در پنج سال گذشته با تکیه بر آرای کسانی همچون پولانی، هاروی، و قرائت‌هایی از مارکس و تامپسون، عموماً خود را مدافع «سوسیال دموکراسی رادیکال» معرفی کرده است. سوسیال-دموکراسی است چون حرکتِ مبارزاتی علیه سرمایه‌داری را به‌نحو واقع‌بینانه‌ای تلاش برای استقرار یک «دولت رفاه» مطرح می‌کند، و البته می‌خواهد به دموکراسی، آن مؤلفه مفقودمانده در تجربه بیشتر حکومت‌های چپِ قرن بیستم هم توجه نشان دهد؛ همچنین رادیکال است چراکه باور دارد در بهترین دولت رفاه نیز باز مناسباتِ کالایی ازمیان نمی‌رود و هرچند که امحای سرمایه‌داری یک آرمانِ احتمالا دست‌نیافتنی است، اما باید همواره در مسیر آن کوشید.

🔸 دو: مُتصف کردن گرایشی از چپ به محوریت سایت «نقد» به «تقلیل‌گرایان خیرخواهِ بنیادگرای ترجمه-محور» که در بحث از «اداره‌ی شورایی» یا «نقد دیوید هاروی»، همچون هوچی‌های هویت‌طلب درصدد قیل و قال در گتوهای چند نفره‌شان برمی‌آیند تا به جهانیان اثبات کنند «از همه چپ‌تر هستند». به نظر مالجو این گرایش مصداقِ «سوژه‌ی نئولیبرال در هیأت چپ» است که خواهان «بیش‌ترین دست‌آوردها با صرفِ کم‌ترین انرژی»اند؛ که به عبارت دیگر می‌شود «ضربه‌فنی کردن کل هیکل سهمگین تاریخ در یک حرکت». آن یک حرکت هم احتمالاً همانا پیچیدن طومار مسائل سیاسی با فرمول‌سازی به اتکای چندتا ترجمه است. بنا به این اتهامات، اگر نقد حاضر بتواند روشن کند که مالجو برای دست‌وپا کردن اعتبار برای صورتبندی‌های خویش، بیش از آنکه برای غنای تحلیل‌هایش انرژی بگذارد، کوشیده تا به‌گونه‌ای شخصی نقدهای وارده بر خود از منظر رویکرد مذکور را کاریکاتور و ابلهانه جلوه دهد، آنگاه معنای سیاسی آلترناتیوِ اداره‌ی شورایی هم روشن می‌شود.

🔸 با این حال نظر به شناخت از مالجو به عنوان مترجمی توانا، سخنوری خوش‌ بیان، و گاه تحلیلگری نکته‌سنج، نمی‌توان علاوه بر جالب دانستنِ صورتبندی‌های اخیر او، از اینکه در جستجوی اعتباری دروغین برای خود، رویکرد منتقدینش را کاریکاتوروار و ناراست برمی‌سازد، ابراز تأسف نیز نکرد...

🔸 در این مقاله می‌خوانید:

▪️آلترناتیو در ایران: دولت، بازار، هویت‌های جمعی اشتراکی
▪️از خیالبافی‌های کمونیستی تا واقع‌گرایی‌های سرمایه‌دارانه!
▪️سایت بنیادگرای «نقد» و کتاب «شورا: شکل سیاسی سرانجام مکشوف؟»
▪️مرغ یک پای سوسیال دموکراسی

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1Pj


#جمال_محبوب
#مالکیت_جمعی #سوسیال_‌دمکراسی
#سرمایه‌داری #شورا

👇🏽

🖋@naghd_com