نقد
3.32K subscribers
200 photos
17 files
788 links
نقد اقتصاد سیاسی- نقد بتوارگی- نقد ایدئولوژی

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

www.naghd.com

Naghd.site@gmail.com
Download Telegram
در نقد بخوانید:

کتابِ «شورا: شکل سیاسیِ سرانجامْ مکشوف؟»
شوراهای کارخانه و خودگردانی
از کمون پاریس تا امروز

👇🏽
https://t.me/naghd_com/289

#جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#سوسیالیسم #شورا #کتاب_نقد

🖋@naghd_com
▫️ شورا: تجربه‌ها و چالش‌ها

نوشته‌ی: تارا بهروزیان

11 نوامبر 2019

🔸 سایت نقد در پیوند با مبارزه‌ی طبقاتی و جنبش کارگری، به ویژه در پیوند با تجربه‌ی کارگران هفت‌تپه و فولاد اهواز، برآن شد تا با هدف‌ واکاوی تجربه‌های تاریخیِ تاکنون موجودِ جنبش شورایی و کنترل کارگری به انتشار سلسله نوشتارهایی درباره‌ی مبانی نظری و کنش‌های عملی این تجربه‌ها در نقاط گوناگون جهان دست زند. پس از انتشار بیش از بیست مقاله باوجود عوامل متعدد و متنوع در پیدایش و پویش این تجربه‌ها و کنش‌ها در متن شرایط اجتماعی و تاریخی معین و نیز دلایل پیروزی‌ها و ناکامی‌های ویژه‌ی‌ هرکدام در چارچوب یک جنبش خاص، اینک طرح‌واره‌ای از پرسش‌ها و چالش‌های کلی آشکار می‌شود که پرداختن به آن‌ها گام نخست در انتقال جوهره‌ی بنیادین این تجربه‌هاست.

🔸 بازخوانی این تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که موضوع کنترل کارگری و شوراها با پرسش‌های نظری و عملی‌ای روبه‌رو است که پرداختن به آن‌ها دست‌کم افق دیدگاه ما را به حوزه‌ی به‌مراتب وسیع‌تر، دقیق‌تر و دشوارترِ معضلات و چالش‌های واقعی گسترش می‌دهد. از این منظر این نوشتار فهرستی است از پرسش‌ها: سیاهه‌ای از پروبلماتیک‌ها در عطف به تجربه‌هایی معین که در رابطه با این مقالات و تجربه‌هایی که در آن‌ها تحلیل یا گزارش شده‌اند، قابل استخراج‌اند. تحلیل و پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها کاری است دامنه‌دار، دشوار، درازمدت و مستمر که خوشبین و امیدواریم نتایجش را در سایت «نقد» و در رسانه‌های دیگر ببینیم. چرا که باور داریم چشم‌بستن بر محدودیت‌ها، تضادها و چالش‌های تجربه‌های کنترل کارگری به تداوم آن‌ها هیچ کمکی نخواهد کرد و تنها نقد و آگاهیِ نقادانه‌ و بررسی عینی ویژگی‌ها، دستاوردها و کاستی‌های این تجربه‌ها به برچیدن موانع موجود و اعتلای آن‌ها در آینده یاری خواهد رساند.

🔸 نقطه‌ی عزیمت ما در طرح این پرسش‌ها و تلاش برای یافتن پاسخ‌هایی برای آن‌ها، کشف نقاط توقف است. به نظر می‌رسد جنبش شورایی در سراسر جهان به دلیل تمام دوگانه‌هایی که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت، با نقاط توقفی روبه‌رو شده و عملاً هنوز از آن‌ها فراتر نرفته است. بنابراین ماهیت چنین بحثی اقتضا می‌کند که در آغاز نقطه‌توقف‌ها را مشخص کنیم تا پس از آن بتوانیم در جهت فرارفتن از آن‌ها و یافتن راه‌حل‌هایی در نظریه و عمل گام برداریم. از این رو هدف این نوشتار نه ارائه‌ی راه‌حل‌ها که طرح برخی از پرسش‌ها و دعوت برای تحلیل و تلاش جمعی برای پاسخ‌گویی به آن‌ها و گشودن چشم‌اندازهای نظری و تاریخی – و بالطبع عملیِ – نو است. بی‌شک سیاهه‌ی پرسش‌ها و چالش‌ها طولانی‌تر از این‌هاست.

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-169

#جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#خودمدیریتی #سوسیالیسم #شورا
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ کنترل کارگری یا شورای مشارکتی؟
🔹 نقدی بر کتاب «کنترل کارگری از کمون تا امروز»

نوشته‌ی: سعید رهنما

18 دسامبر 2019


🔸 عنوان اصلیِ کتاب، «از آنِ ماست که بر آن تسلط‌ یابیم و مالک‌اش شویم»، برگزیده‌ای از سرودِ معروف اتحادیه کارگری، «هم‌بستگی برای همیشه» است، که بیانگرِ آرمانِ و ایده‌الِ مبارزه کارگران برای رهایی از استثمار است. عنوان فرعی کتاب، «کنترل کارگری از کمون تا امروز» بررسیِ این مبارزات در زمانه‌ها و زمینه‌های مختلفِ تاریخی و جغرافیایی را وعده می‌دهد. نویسندگان مقاله‌ها در ۲۲ فصلِ مختلف تجارب جنبش‌های رادیکال کارگری در کشورهای مختلف جهان از جمله ایجاد شوراهای کار، اقدام‌های مستقیم، و اِشغال کارخانجات را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، و از این نظر مجموعه ارزنده‌ای را عرضه می‌کنند. اما، به استثنای چند فصل، این مجموعه چه از نظر تئوریک و چه از نظر نتیجه‌گیری‌های سیاسی مشکلات زیادی دارد. مرور کلیه جنبه‌های این کتاب در یک نقد کوتاه عملی نیست، و در این‌جا من به‌مهم‌ترین جنبه‌های توهم‌زای آن اشاره می‌کنم.

🔸 کتاب نزدیک به ده سال پیش به‌زبان انگلیسی منتشر شد و اخیرا فصل‌های مختلف آن و سپس کُل کتاب در سایت «نقد» به فارسی ترجمه و انتشار یافت. در ادامه بحث‌های قبلی در مورد شورا ها که به‌دنبال حرکت‌های قهرمانانه کارگران کشت و نیشکر هفت تپه و دیگر کارخانجات کشورمان مطرح گردید، بی‌مناسبت ندیدم به امید دامن‌زدن به‌بحث بیش‌تر درباره‌ی این مسئله بسیار مهم، مروری انتقادی از این کتاب که پاره‌ای از فصل‌هایش می‌تواند برای جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران مفید باشد، داشته باشیم. در نوشته حاضر به‌خاطر آن‌که پس از تهیه بخش عمده آن متوجه وجود ترجمه کامل کتاب به‌فارسی شدم، تمام عطف‌ها به‌متن انگلیسی و نه به‌متن فارسی است.

🔸 ویراستارانِ کتاب، نٍس و اَزِلینی به‌درستی اشاره می‌کنند که کارگران تحت هر شکل حکومتی برای «مشارکت در فرایند تصمیم‌گیری» مبارزه نموده، و تلاش کرده‌اند تا شکل‌های «هم‌ـ‌مدیریتی»، «خود‌ـ‌مدیریتی»، یا «کنترل کارگری» را پدید آورند، و در جهت منافع خود، «تعاونی‌ها» و «شوراها» را ایجاد کردند. اما ویراستاران به‌رغم اشاره به «مشارکت» و «شکل»های مختلف، همه این تلاش‌ها را تحت عنوان «کنترل کارگری» – که تعریف مشخصی نیز از آن ارائه نداده‌اند – مطرح‌ کرده‌اند، بی‌توجه به این‌که «مشارکت» و «کنترل کارگری» دو امرِ کاملا متفاوت‌اند. مشارکت که اَشکال و درجات مختلف دارد، به‌نوعی همان هم ـ مدیریتی است و کارگران به‌نسبت قدرتی که یافته باشند در مدیریت و «کنترلِ» واحدی که در آن کار می‌کنند سهیم می‌شوند. اما کنترل کارگری همان خود ـ مدیریتی است که کارگران در شرایط خاصی مدیریت و کنترل اداره امور واحدِ خود را، کلا و تماما و به‌تنهایی برعهده می‌گیرند...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-19l


#سعید_رهنما #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#خودمدیریتی #سوسیالیسم #شورا


👇🏽

🖋@naghd_com
📝 کتاب مورد بحث در مقاله‌ی فوق، در فارسی با عنوان «شورا: شکل سیاسیِ سرانجامْ مکشوف؟ شوراهای کارخانه و خودگردانی از کمون پاریس تا امروز» توسط گروهی از مترجمان سایت نقد ترجمه شده و هم به صورت سلسله مقالات جداگانه در سایت نقد و هم به شکل کامل در یک فایل پی‌دی‌اف در دردسترس است:

👇🏽
https://t.me/naghd_com/289

#جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#سوسیالیسم #شورا #کتاب_نقد

🖋@naghd_com
▫️ آسیاب‌‌های بادی سعید رهنما

نوشته‌ی: جمال محبوب

20 دسامبر 2019


🔸 آقای سعید رهنما به نقد و بررسی کتاب کنترل کارگری از کمون تا امروز به ویراستاری امانوئل نس و داریو آتزلینی در سایت «نقد» پرداخته است. کتاب یادشده پیش‌تر به فارسی با عنوان: "شورا: شکل سیاسی سرانجام مکشوف؟ شوراهای کارخانه و خودگردانی از کمون پاریس تا امروز"، توسط گروهی از مترجمان ترجمه و در سایت «نقد» منتشر شده بود.
من در این مطلب ابتدا به خطوط کلی نقد سعید رهنما متمرکز می‌شوم و سپس در پایان به نکات جسته‌وگریخته‌ای که او لابه‌لای بحث‌های خود به عنوان بنیاد تز اصلی‌اش مطرح کرده‌، می‌پردازم.

🔸 تز اصلی سعید رهنما چیست؟ دو موضوع محوری خط کلی نقد او را مشخص می‌کند:
1) امکان‌ناپذیری کنترل کارگری
و 2) امکان‌پذیری مشاركت كارگری و شورای مشاركتی.

🔸 رهنما وانمود می‌کند که گویا کس یا کسانی معتقدند در شرایط تسلط مناسبات سرمایه‌داری می‌توان اداره‌ی کامل یک واحد تولیدی یا اقتصادی را به شورای کارگران سپرد تا آنها این واحد را به نحوی «سوسیالیستی»، یعنی بیرون و مستقل از سازوکار سرمایه‌دارانه و قانون ارزش، مدیریت کنند. او تلویحا این دیدگاه‌ها را به چپ‌های رادیکال نسبت می‌دهد. چنین کس یا کسانی اگر واقعا موجود باشند، بیشتر از آنکه چپ یا راست باشند، از چندوچون شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری کاملا بی‌خبرند. با انتساب خیالپردازانه‌ی چنین دیدگاهی به چپ‌ رادیکال، فقدان «درایت و واقع‌بینی سیاسی» و سیر و سیاحت این گرایش در رویاها استنتاج می‌شود. واقعیت اما این است که چپ رادیکال تحقق سوسیالیسم را حتی در یک کشور ممکن نمی‌داند، چه رسد به برقراری سوسیالیسم در یک بنگاه اقتصادی؛ آن هم همچون جزیره‌ای در دریای مناسبات سرمایه‌داری.

🔸 ... رهنما اصطلاح انقلاب بلافاصله را تلویحا به گرایشی نسبت می‌دهد که از نظر او چپ رادیکال یا چپ انقلابی است. اما مدعیان این «انقلاب بلافاصله» چه کسانی هستند و کجایند؟ کیست که مدعی است باید همین امروز یا همین فردا «انقلاب بلافاصله» کرد؟ مگر انقلاب نمایش است که بتوان آن را به دلخواه به صحنه آورد؟ با این‌همه، پشت این اصطلاح بی‌معنی و مجعول در واقع «اتهام» دیگری پنهان است: کسانی بر این نظرند که هدف انقلاب باید تغییر بنیادی جامعه و گذار به روابط مابعد سرمایه‌داری باشد؛ و این، مسلماً خواسته‌ی آقای رهنما نیست. او می‌خواهد، مثلا در ایران، اول «یک دموکراسی سکولار مبتنی بر عدالت اجتماعی» مستقر شود و بعد، بالاخره روزی، خدا می‌داند چندین دهه یا سده بعد، «انقلاب بافاصله» صورت بگیرد. او در آن دمکراسی سکولار، شعار مشارکت کارگری و شورای مشارکتی را مطرح می‌کند که سطوح متفاوتی از سهیم‌شدن در اطلاعات تا طرف مشورت قرار گرفتن را دربرمی‌گیرد و سقف آن هم‌تصمیمی یا مشارکت در تصمیم‌گیری یا هم‌مدیریتی است. در چنین بحثی به گفته او گذاشتن شورا در مقابل اتحادیه‌ی کارگری انحرافی است و پیشاپیش روشن است که تشکل مطلوب همان اتحادیه است...

🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-19A


#جمال_محبوب #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#خودمدیریتی #سوسیالیسم #شورا


👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ خیزش‌های امروز، انقلاب فردا
▫️ در آستانه‌ و به‌مناسبت 22 بهمن

نوشته‌ی: کمال خسروی

10 فوریه 2020

🔸 در شرایطی که همه‌ی بدیل‌های منتج از بحران و بن‌بست سرمایه‌داری جهانی، از انواع گرایش‌های ناسیونالیستی گرفته تا ایدئولوژی‌های جوامع نوع شوروی و نسخه‌بدل‌های دست دوم آن‌ها در زرورق «راه رشد غیر سرمایه‌داری» و انواع ایدئولوژی‌های ارتجاعی و اسلامی در روایت‌های نظام ولایتی و طالبانی و داعشی با شکست روبرو شده‌اند و در تشنج روزهای مرگشان هرچه درنده‌خوتر و خون‌ریزتر دست‌وپا می‌زنند، اگر سویه‌ها و ظرفیت‌های ضدسرمایه‌دارانه‌ی انقلاب ایران، برجسته و آشکار شوند و بتوانند نهادهای حافظ تجربه و دستاوردهایش را بسازند، حتی صرفا به عنوان انقلاب اجتماعی و نه حتی همچون انقلابی پیروزمند، می‌توانند چنان دینامیسمی در کل منطقه پدید آورند که تاریخ‌ساز و دورا‌ن‌ساز باشد… از همین رو، وظیفه‌ی چپ انقلابی تهیه‌ی نسخه‌های نجات سرمایه‌داری و نظام سیاسی سرکوبگر متناظر با آن و درافتادن به دام ایدئولوژی‌های طبقه‌ی باصطلاح «متوسط» نیست، بلکه شناخت، ارزیابی و نهادین کردن ظرفیت‌های سیاسی و سازمانی ضدسرمایه‌دارانه و شناخت و بازشناسی و طراحی راه‌کارهایی برای سازمان‌یابی جامعه‌ای مابعد سرمایه‌داری است.

🔸 هیچ عقل کم‌وبیش سالمی مدعی نبود و نیست که اداره‌ی خودگردان و شورایی نیشکر هفت‌تپه از سوی همه‌ی کارکنان این صنعت در همه‌ی سطوح تولید و گردش، برقراری «سوسیالیسم» در یک واحد اقتصادی کوچک، در شهری کوچک در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است. این اتهام، دراساس اختراع موذیانه‌ی مخالفان جنبش سوسیالیستی و انقلابی است. مسئله بر سر زمینه‌های پراتیکی و اجتماعاً هستی‌شناختی (باصطلاح ذهنی/عینی) است که چنین راه‌حل‌هایی را طرح و قابل تصور می‌کنند، و مهم‌تر از آن، مسئله بر سر ظرفیت‌های ضدسرمایه‌دارانه و فراتررونده‌ی آن‌هاست، هم در شکل سازمان‌یابی و طراحی مناسبات اجتماعی و هم در محتوای آن.

🔸 «سوسیال دمکراسی رادیکال» در بهترین حالت، خیال‌پردازی انسان‌دوستانه و آکادمیکی است که رؤیایش سال‌هاست در کابوس سرمایه‌داری بیش‌از‌پیش ستم‌گرانه، استثمارگرانه و درنده‌‌ترشونده‌ی امروز تحقق یافته است؛ و در بدترین حالت، گماشته‌ی بی‌جیره و مواجب سوسیال‌دمکراسیِ واقعاً موجود و ایدئولوژی بورژوایی در مبارزه با چپ انقلابی و جنبش رهایی‌بخش است.

🔸 کدام تجربه‌ی تاریخی، پیش و پس از انقلاب اکتبر روسیه و به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم، در جوامعی که به‌نظر می‌رسد به بهشت «فضای دمکراتیک» دست‌یافته‌اند، در کوچک‌ترین نشانه‌ها و در ضعیف‌ترین گرایش‌ها بر تغییری در راستای تحقق سوسیالیسم دلالت دارد؟ آیا غیر از این است که این گرایش در حقیقت وارونه است و حتی دستاوردهای سوسیال‌دمکراسی آغازه‌های قرن بیستم یک‌به‌یک از سوی سرمایه‌داری جهانی مصادره شده‌اند؟

در یک کلام: خیال‌باف واقعی کیست؟...


🔹 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1f5

#انقلاب #جامعه‌ی_بدیل
#خیزش_آبان #خیزش_دی‌ماه
#سوسیال_‌دمکراسی #شورا
#کمال_خسروی

👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ نظام شورایی در آلمان


نوشته‌ی: ریچارد مولر
ترجمه‌ی: سیاوش محمودی

4 ژوئیه 2020

توضیح مترجم:‌ ریچارد مولر یکی از اعضای «معتمدین انقلابی» برلین بود که در سازماندهی فعالیت‌های اعتصابی سال‌های 1916 و 1918در آلمان شرکت داشت. در روزهای انقلابی نوامبر، مولر به‌عنوان رئیس شوراهای کارگران و سربازان در برلین انتخاب شد. او پس از شکست انقلاب به حزب کمونیست تازه‌پای آلمان پیوست. در جریان استالینیزاسیون حزب، مولر از زندگی سیاسی کناره‌گیری می‌کند. پس از آن دیگر ردی از او در دست نیست.

🔸 امروز می‌شنویم که می‌گویند آن‌چه در روسیه از درون مناسبات رشد کند، در کشورهای اروپای غربی با جنبش توسعه‌یافته‌ی اتحادیه‌ای محلی از اعراب ندارد. اما ما همان علل و پدیده‌ها را در این کشورها نیز مشاهده می‌کنیم. حتی در انگلستان، در کشوری با قدیمی‌ترین اتحادیه‌های کارگری به‌هم پیوسته، امروزه در بسیاری از موارد مبارزات اقتصادی به‌کمک نمایندگانی که در نقطه مقابل اتحادیه کارگری قدیمی قرار دارند، به پیش برده می‌شود. در این‌جا نیز کارگران ارگان‌های جدید مبارزاتی خود را که با شرایط انقلابی مطابقت دارد، ایجاد می‌کنند. حتی در انگلستان ایده شورا به‌عنوان بیان نویی از مبارزات طبقاتی پرولتری سر بر آورده است. اتحادیه‌های قدیمی خود را سازمان‌های مبارزه طبقاتی پرولتری معرفی می‌کنند.

🔸 بدون تردید نیز چنین است، اما آن‌ها ملزومات مبارزات طبقاتی انقلابی‌ای را که اکنون در تمام کشورهای سرمایه‌داری با قدرتی کمتر یا بیش‌تر در حال تأثیر‌گذاری‌اند، برآورده نمی‌کند. در کشورهای اروپای غربی، این سازمان‌های مبارز انقلابی جدید نه تنها علیه خواست جامعه بورژوایی بلکه علیه خواست رهبران سازمان‌های مبارزاتی موجود پرولتاریا شکل می‌گیرند. پدیده‌ای که بعداً در مورد آن صحبت خواهم کرد.

🔸 آن‌چه را که در روسیه و انگلیس شکل گرفت، در آلمان نیز مشاهده می‌کنیم. اگرچه علل این پدیده‌ها یکسان است، اما تأثیرات بیرونی آن از اشکال متفاوتی برخوردار است. هنگامی‌که در نوامبر سال 1918 در آلمان سازمان‌های مبارز پرولتری جدید در شوراهای کارگری شکل گرفت، از آن به‌عنوان تقلید از «روش‌های بلشویستی» یاد می‌شد. با این‌حال، این سازمان‌های رزمنده جدید به‌عنوان پیامد حوادث نوامبر شکل نگرفتند، بلکه در دوران جنگ، زمانی‌که سقوط نوامبر هنوز قریب‌الوقوع نبود، ایجاد شده بودند. آن‌ها حاصل تأثیرات اقتصادی جنگ، سرکوب هرگونه جنبش آزاد طبقه کارگر تحت لوای شرایط محاصره، شکست کامل اتحادیه‌ها و هم‌چنین احزاب سیاسی بودند. عملکرد اتحادیه‌های کارگری به بهانه شرایط محاصره مهار شد و به علاوه بوروکراسی اتحادیه به‌خدمت سیاست جنگی درآمد. حزب سیاسی کارگری دچار انشعاب شد. در حالی‌که بخشی از آن با صراحت کامل خود را در خدمت سیاست جنگی رژیم قرار داده بود، بخش دیگر برای مقاومت در برابر آن بسیار ضعیف بود. آن بخش از طبقه کارگر که به بلوغ سیاسی و انقلابی دست یافته بود، به‌دنبال اشکال جدیدی از مبارزات پرولتری انقلابی، به‌دنبال یافتن سازمان رزمنده نوینی بود. این تلاش‌ها ابتدا در کارخانجات بزرگ شکل گرفت و اشکال مستحکم‌تری هم پیدا کرد. هنگامی‌که ناگهان در ژوئیه سال 1916 ، 55،000 کارگر در برلین نه برای بهبود اوضاع اقتصادی، بلکه به دلایل سیاسی، وارد اعتصاب شدند، جامعه بورژوایی، بلکه فراتر از آن، رهبران سوسیال دموکراسی و اتحادیه‌ها نیزنتوانستند این واقعیت بی‌سابقه را درک کنند. این واقعیت، تمام تجارب به‌دست آمده جنبش کارگری را به‌سادگی وارونه کرد. دلایلش را در کجا باید جستجو کرد؟ چه کسی این اعتصاب را آماده و رهبری کرد؟ ...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1yN

#ریچارد_مولر #سیاوش_محمودی
#انقلاب_آلمان #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری #شورا
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️ مالکیت جمعی، اداره‌ی شورایی

نوشته‌ی: کمال خسروی

8 اوت 2020

🔸 زندگی روزمره‌ی شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری، حتی زمانی‌که با جنبش‌های اجتماعی و خیزش‌های انقلابی دچار گسست و اختلال نشده باشد، همیشه با بحران روبروست؛ خواه بحران‌های ادواری، خواه بحران‌های ویژه و «ناگهانی». دامنه و ابعاد این بحران‌ها متفاوت است. گاه سراسری است، گاه موضعی؛ و موضعی‌بودنش، گاه محدود است به شاخه‌های معینی از تولید، گاه به مناطق و محیط‌های ویژه. در طی این بحران‌ها، سازمان و روال عادیِ تولید و تحقق ارزش دچار اختلال می‌شود یا کاملاً کارایی‌اش را از دست می‌دهد و از این‌طریق امکانات تازه‌ای برای تغییر در سازمان و روالِ تولید و تحقق ارزش فراهم می‌شود. مثلاً بنگاهی اقتصادی که در مالکیت فردی است به مالکیتِ سهامی سپرده می‌شود، یا برعکس؛ یا نهادهای «عمومی» و دولتی ــ در معنای عام واژه‌ی «دولت» ــ مالکیت و مهار یک بنگاه اقتصادیِ رو به ورشکستگی یا انقراض را برعهده می‌گیرند. هم‌چنین ممکن است، همه یا بخشی از کارکنان یک بنگاه اقتصادی با استفاده از امکانات قانونیِ تعاونی‌ها، سازمان و روال کارِ بنگاه اقتصادی را تغییر بدهند و آن‌ بنگاه را در اختیار بگیرند.

🔸 هدف این نوشته‌ی کوتاه، طرح اجمالیِ رویکردی است که می‌تواند ــ یا امیدوار است ــ زمینه و انگیزه‌ای برای شرح و بسط و نقد آن در ابعاد گوناگون نظری، سازمانی و حقوقی باشد. هرچند نقطه‌ی عزیمتِ مشخصِ این رویکرد تمرکز بر تحولات چهارسالِ اخیر مبارزه‌ی کارگران هفت‌تپه بوده است، اما مخاطب آن می‌تواند هر واحد تولیدیِ دیگری نیز باشد. متن شامل دو بخش است:

1️⃣ خطوط عمده‌ی این رویکرد، عمدتاً در قالبی توصیفی و تشریحی به‌طور بسیار مختصر.

2️⃣ شالوده‌ها و نقاط اتکای آن در دریافتی معین از نقد اقتصاد سیاسیِ مارکسی؛ و از آن‌جا، چشم‌اندازهای سیاسیِ آن. بخشِ دوم که به‌ناگزیر زبانی بیشتر «فنی» و نظری خواهد داشت، شالوده‌ی استدلالیِ بخش اول است، اما بخشِ اول، حتی بدون شالوده‌ی استدلالی‌اش می‌تواند به‌طور مستقل موضوعِ داوری و بحث باشد.

🔹 این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1Eq

#کمال_خسروی
#هفت‌تپه #مالکیت_جمعی #خودگردانی_کارگری #خصلت_انتقالی #شورا
👇🏽

🖋@naghd_com
▫️سرمایه‌داری همه‌جا نامتعارف است

🎙 بازنشر گفت‌وگوی سایت «دموکراسی رادیکال» با کمال خسروی

11سپتامبر 2020

📝 توضیح «دمکراسی رادیکال»: سایت دموکراسی رادیکال در نظر دارد با برخی از متفکران و پژوهشگران برجسته‌ی مارکسیست و سوسیالیست در ایران مصاحبه کند و نظراتشان را در مورد مسائل مشترک گردآوری کند. اولین مصاحبه‌ از این مجموعه با نظریه‌پرداز و مترجم شناخته‌شده‌ی این حوزه، آقای کمال خسروی انجام شده است.

🔸از متن مصاحبه:

سازمان‌یابی طبقه‌ی کارگر یا نهادین‌شدن ظرفیت‌های ضدِ سرمایه‌دارانه در ایران از یک‌سو به‌مراتب پیشرفته‌تر از آن است که به‌نظر می‌رسد، و از سوی دیگر کماکان بسیار ضعیف است. فقدان واقعی سازمان‌ها و نهادهای «صنفی» و سیاسی علنی، مثل اتحادیه‌ها، کمیته‌های کارخانه، شوراها، کمیته‌های اعتصاب و احزاب و غیره، باعث شده است که سطح سازماندهی طبقه‌ی کارگر به‌مراتب پایین‌تر از ظرفیت واقعی آن ارزیابی شود. این وضع، به مقیاس بسیار وسیع و تعیین‌کننده‌ای، ناشی از سرکوب عریان، خشونت‌بار و بی در و دروازه است. اخراج، زندان و شلاق و شکنجه زبانِ صریح خود را دارد. اما قدرت و ظرفیت سازماندهی اعتراضات کارگری و سازمان‌یابی طبقه‌ی کارگر در حدی است که حتی با وجود این سطح از فشار و سرکوب، کاملاً غایب نیست. کوچک‌ترین گشایش سیاسی یا ترک‌خوردگی در بدنه‌ی سرکوب، در فاصله‌ی زمانیِ بی‌اندازه کوتاهی، به شکل‌گیریِ صدها نهاد «صنفی» و سیاسی، نه تنها نزد کارگران، بلکه در همه‌ی حوزه‌های دیگر زندگی و فعالیت اجتماعی، منجر خواهد شد. بعد از قیام بهمن 57، در فاصله‌ی چندین هفته سازمان‌هایی با هسته‌ی مرکزی بسیار کوچک شکل گرفتند که ظرفیت بسیج چندصدهزارنفری داشتند. امروزه این امکان به‌دلیل شرایط فنیِ ارتباطی به‌مراتب بزرگ‌تر است. در نتیجه فقدان سازمان‌ها و نهادهای علنی را نباید میزانی برای سطح سازماندهی طبقه‌ی کارگر تلقی کرد. به‌نظر من حجم و نوع ارتباطاتی که هم‌اکنون بین فعالین جنبش‌های مختلف وجود دارد، بسیار توانمند و امیدوارکننده است. ضعف اساسی به‌نظر من، ضعف چپ در قلمرو نظری است. چپ «سنتی» و سوسیال‌دمکراسی کلیشه‌های ناتوان و شکست خورده‌شان را تکرار می‌کنند و چپ رادیکال، چپی که مدعی تأویل و چشم‌انداز دیگری است، نه در ژرفا و گستره نقشی تأثیرگذار دارد،‌ و نه در پوشش و گسترندگی. این کم‌توانی، بی‌گمان جلوه و محصولی از بحران جهانیِ چپ رادیکال است، اما در چپِ ما به‌طور اخص برجسته است؛ به‌نظر من ظرفیت‌های ضدِ سرمایه‌دارانه‌ی جنبش کارگری در مقاطعی پیشرفته‌تر از پاسخ‌هایی است که چپ برای پرسش‌های واقعیِ آن دارد...

⬅️ این مصاحبه را می‌توانید در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1Ih

#کمال_خسروی #مصاحبه
#سرمایه‌داری_در_ایران #سرمایه_مالی #انباشت
#طبقه_متوسط #جنبش_کارگری #شورا
#سایت_دموکراسی_رادیکال
@naghd_com
🔹 نوشته های دریافتی 🔹

▫️ تعلیم و تربیت نقادانه
▫️ در پاس‌داشت روز جهانی معلم

نوشته‌ی: فرنگیس بختیاری

4 اکتبر 2020

🔸 در جنبش کارگری ایران، قشر معلمین رادیکال در نقدِ جنبش خود از تواناترین کارگران هستند. چنان‌که در بخش سوم سلسله مقالات سازمانیابی معلمان گفته شد، در اواخر دهه ۷۰، در دانشگاه‌های مرتبط به امر تعلیم و تربیت، معلمینی فارغ‌التحصیل و وارد مدارس شهرستان‌ها و حاشیه شهرهای بزرگ شدند که تجربه‌زیسته تشکل‌گرایی، انتشار نشریه، بحث و جدل، نقد، مقاله‌نویسی و«اصلاحات» را در جنبش‌ دانشجویی پرتلاطم آن دوره آموخته و آب‌دیده شده بودند. حاصل تجربه‌زیسته در فضای پس از ۱۸ تیر ۷۸، معلمان جوانی بودند که با عبور از خاتمی در دهه ۸۰ وارد فضای آموزشی کشور به‌خصوص در حاشیه‌ شهرها شدند و با شرکت در تجمعات و تحصن‌های معلمان در نیمه اول دهه ۸۰ و نگاه انتقادی به‌راهبری آن، تجربه غنی کسب کردند. این معلمین تازه‌وارد و معدودی از قدیمی‌ترها در درون و بیرون تشکل‌ها، با نگرش انتقادی متمایز و رادیکال یا عدالتخواه نامیده می‌شدند.

🔸 با عقب‌نشینی‌ تشکل‌ها در برابر سرکوب، آنها از اوایل دهه ۹۰ برای سازماندهی غیرمتمرکز معلمان وارد دنیای مجازی شدند و با نقد مقوله‌های مختلفِ این جنبش و فراخوان‌های مستقل، به‌تدریج نگرش خود را وارد کانون‌های صنفی معلمان و حتی شورای هماهنگ‌کننده آنها نمودند. دنبال کردن نقد آنها در اینترنت مؤید آن است که پراتیک در جنبش معلمان با کارگران آگاهی مواجه است که به‌تبعت از صمد بهرنگی و راه او، با چشمان هوشیار سلطه فرهنگی را تبیین و بلافاصله زیر ذره‌بین روشنگری می‌برند. در این قشر از کارگران به‌علت تولید کالای ذهنی، گسیختگی کردار و اندیشه کمتر از سایر اقشار است. اما اندیشه برای تعقیب کردار هنوز توسن قوی ندارد. رهروانِ صمد در قشر معلم گرچه سویه نقادی وی را عمده و گرایش به سویه مبارزه فردی ماهی سیاه کوچولو را تندروی می‌دانند. اما نقد اکثریت آنها کمتر انقلابی و هنوز بیشتر سنتی است. نقد آنها، به‌مانند صمد بهرنگی به‌واسطه روشنگری‌اش، حاکمان وقت، ثروتمندان، سرمایه‌داران، اختلاس‌گران و شکاف‌های طبقاتی را زیر سؤال می‌برد و ماحصلش البته خشم و ستیزه‌گری است که به تقابل طبقاتی، زندان، اخراج و تبعید منجر می‌شود. اما هنوز محتوای این روشنگری، توأمان، ستیزه‌جویی با مناسبات تولید و بازتولید سرمایه‌دارانه را القاء نمی‌کند. بلکه عموماً ستیزه‌جویی نتیجه خشم حاصل از روشنگری است که متوجه حاکمیت وقت و سیاست‌های آن منجمله ریاضت اقتصادی می‌گردد. این نوع نقد را به صورت مدون و مشروح در نگرش اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت نقادانه نیمه دوم قرن بیستم جهان نیز می‌توان دید.

🔸 موضوع این مقاله، در پاس‌داشت روز جهانی معلم، جایگاه و شیوه نقد در جنبش معلمان در جهان و ایران است. ابتدا برای نشان‌دادن سویه‌های نقد در جنبش معلمان ایران، نقل مستقیمِ بخش‌هایی از برخی متون انتقادی معلمان ـ و البته رادیکال‌ترین آنهاـ در مقوله‌های مختلف که عمدتا به‌ سازمانیابی در جنبش معلمان مرتبط است، در حوزه نقدِ مثبت، نقدِ منفی قرار می‌گیرد. سپس به‌پیشینه نظری تعلیم و تربیت نقادانه در جهان و بازتاب آن در فضای آکادمیک تعلیم و تربیت ایران پرداخته می‌شود.

🔹 متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-1L8

#فرنگیس_بختیاری #مبارزه_طبقاتی #جنبش_معلمان #سازمانیابی #شورا

👇🏽

🖋@naghd_com