در #رفراندوم ٢٥ سپتامبر ٢٠١٧، #مردم_کرد_باشور [با ٩٣٪ رای مثبت] به #استقلال_کردستان رای دادند. مسئولان و سران اقلیم اما در ٢٠ اکتبر همان سال با به حالت تعلیق در آوردن نتیجەی رفراندوم و واگذاری نیمی از سرزمین باشور همراه با جمعیت آن به دولت عراق، دستاوردها و فرصتهای در دسترس مردم کرد را از دست دادند.
این توئیت چند سطری که در سالگرد همەپرسی #اقلیم_کردستان مورد انتقاد برخی هم قرار گرفت نه مضمونی بغض آلود و کینەآمیز نسبت به حزب و یا خانوادەای خاص داشت و نه ابزار مخالفت با رفراندوم کردستان بود، بلکه تنها گزارەای یادآوری کننده و تا حدودی انتقادی بود، انتقاد از عملکرد مسئولان اقلیم کردستان و بس.
٭٭٭٭٭٭
رفراندوم مدنی ترین شکل ابراز رای و نظر جمعی و دموکراتیک ترین و مسالمت آمیز ترین شیوەی بیان خواستەها و طرح مطالبات و طریقەی مطالبەی حقوق است در جوامع متمدن انسانی.
همانگونه که در منشور بین الملل حقوق بشر آمده است؛ کلیەی ملل دارای #حق_تعیین_سرنوشت هستند و به موجب این حق، ملتها میتوانند برای تعیین سرنوشت خویش اقدام و از جمله وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعەی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعەی خود را تعیین و تامین کنند.
آزادی و مختاریت در انجام رفراندوم برای تعیین سرنوشت خود از حقوق بنیادی مردم، خلقها و ملتهاست.
مردم و #ملت_کرد در باشور [ اقلیم کردستان] در چارچوب این چنین حقوقی در سپتامبر ٢٠١٧ اقدام به برگزاری رفراندوم کردند.
نتیجه رفراندوم بیان آرای دموکراتیک مردم و گویای مطالبەی بنیادی ترین حقوق انسانی و در واقع تجلی رای ملت کرد باشور به استقلال بود.
پروسەی رفراندوم مردم کرد و نتیجەی آن اما با مخالفت عراق و ایران و ترکیه و سوریه و دولتهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی روبرو گردید و اقلیم کردستان از زمین و آسمان مورد محاصرەی همه جانبه سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی قرار گرفت.
اما این تمام ماجرا نبود، در درون نیز دمل سرطانی رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی سر باز کرد، ترجیحات منافع شخصی و حزبی و خانوادگی، دگربار و در بزنگاه حساسترین لحظات تاریخی، ملت کرد باشور را به مسلخ و قربانگاه فرستاد و امید و آرزو، حقوق و سرنوشت و آینده مردم کرد یک بار دیگر با خیانت افراد سرسپرده و وابستگان به بیگانه به کما برده شد.
از دگرسو هم رهبران اقلیم که درخواستهای برخی دولتهای در ظاهر دوست، در به تعویق انداختن برگزاری رفراندوم را نادیده گرفته بودند و با وجود هشدارهای تهدیدآمیز برخی از دولتهای مخالف، هیچگونه برنامە و آمادگی و یا تمهیداتی برای مقابله با واکنشها، تهدیدات، حملات و یا محاصرەی سیاسی، نظامی و اقتصادی احتمالی لحاظ نکرده و نیاندیشیدە بودند. نه خود حکومت اقلیم و نه مردم از نظر مادی و معنوی فکری و روحی برای مقابله با حملات و یا مقاومت در برابر تحریمهای مختلف از هیچگونه آمادگی برخوردار نبودند. نیروی مقاومت متشکل از نیروهای دو حزب اصلی [در واقع پاشنە آشیل باشور] هیچگونه اتحاد و انسجام درونی و فرماندهی با هم نداشتند.
در کمتر از یک ماه از اعلام نتیجەی رفراندوم، با شکاف در نیروی نامتحد مقاومت و با فرار نیروی حزبی و تسلیم شهر کرکوک و دیگر شهرها، بیش از نیمی از سرزمینهای اقلیم [ تمامی مناطق مورد اختلاف] به دست نیروهای عراق عربی افتاد.
سرانجام سران و رهبران اقلیم با بی برنامگی و دستپاچگی، ناتوانی خود در پاسداری از رای ملت را با اعلام بە تعلیق درآوردن نتیجەی رفراندوم به نمایش گذاشتند.
پس از مسکوت گذاشتن رای ملت توسط حکومت اقلیم و بعد از تصرف ٥١ ٪ از سرزمینهای تحت حاکمیت اقلیم از سوی دولت بغداد، ادارە و مدیریت تمامی گمرکات، فرودگاهها، دروازەهای مرزی، معادن نفت و پالایش، سدها، نیروگاهها، آب، برق، محیط زیست، جنگلها، آثار باستانی، ادارات و مراکز سرشماری و آمار، ادارات ثبت احوال و گذرنامه و.... به دولت عراقی عربی واگذار گردید.
حکومت اقلیم قبل از رفراندوم بصورت دیفاکتو و دولتی نیمه مستقل با اختیاراتی وسیع در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هم منابع نفتی و مالی و اقتصادی عظیمی در اختیار گرفته بود و هم اینکه بصورت قدرت و وزنه ای در صحنه عراق و منطقه ظهور یافته و مطرح بود.
امروز اما در گذر از حدود سه دهه از حاکمیت کردی و سه سال پس از رفراندوم استقلال، چشم انداز وضعیت باشور کردستان از هر لحاظ ناامید کننده است [حداقل برای #کرد_روژهلات]. در اقلیم نه از اتحاد سیاسی و وفاق ملی و نه از انسجام نیروی مقاومت و نظامی کردی خبری است، نه پایانی بر دعواها و رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی متصور است، نه فسادهای گستردەی اداری و سازمانی پایانی دارد و نه اهرم و یا کارت نسوخته ای در دست است برای چانه زنی با دولت عراق. چانه زنی و مذکره برای باز پس گیری حداقلی از حقوق مصادره شدەی مردم کرد، ملتی کە دەهاست قربانی میدهد و انفال میشود، مردمی که قربانی ژنوساید دولتهای عراق عربی
این توئیت چند سطری که در سالگرد همەپرسی #اقلیم_کردستان مورد انتقاد برخی هم قرار گرفت نه مضمونی بغض آلود و کینەآمیز نسبت به حزب و یا خانوادەای خاص داشت و نه ابزار مخالفت با رفراندوم کردستان بود، بلکه تنها گزارەای یادآوری کننده و تا حدودی انتقادی بود، انتقاد از عملکرد مسئولان اقلیم کردستان و بس.
٭٭٭٭٭٭
رفراندوم مدنی ترین شکل ابراز رای و نظر جمعی و دموکراتیک ترین و مسالمت آمیز ترین شیوەی بیان خواستەها و طرح مطالبات و طریقەی مطالبەی حقوق است در جوامع متمدن انسانی.
همانگونه که در منشور بین الملل حقوق بشر آمده است؛ کلیەی ملل دارای #حق_تعیین_سرنوشت هستند و به موجب این حق، ملتها میتوانند برای تعیین سرنوشت خویش اقدام و از جمله وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعەی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعەی خود را تعیین و تامین کنند.
آزادی و مختاریت در انجام رفراندوم برای تعیین سرنوشت خود از حقوق بنیادی مردم، خلقها و ملتهاست.
مردم و #ملت_کرد در باشور [ اقلیم کردستان] در چارچوب این چنین حقوقی در سپتامبر ٢٠١٧ اقدام به برگزاری رفراندوم کردند.
نتیجه رفراندوم بیان آرای دموکراتیک مردم و گویای مطالبەی بنیادی ترین حقوق انسانی و در واقع تجلی رای ملت کرد باشور به استقلال بود.
پروسەی رفراندوم مردم کرد و نتیجەی آن اما با مخالفت عراق و ایران و ترکیه و سوریه و دولتهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی روبرو گردید و اقلیم کردستان از زمین و آسمان مورد محاصرەی همه جانبه سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی قرار گرفت.
اما این تمام ماجرا نبود، در درون نیز دمل سرطانی رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی سر باز کرد، ترجیحات منافع شخصی و حزبی و خانوادگی، دگربار و در بزنگاه حساسترین لحظات تاریخی، ملت کرد باشور را به مسلخ و قربانگاه فرستاد و امید و آرزو، حقوق و سرنوشت و آینده مردم کرد یک بار دیگر با خیانت افراد سرسپرده و وابستگان به بیگانه به کما برده شد.
از دگرسو هم رهبران اقلیم که درخواستهای برخی دولتهای در ظاهر دوست، در به تعویق انداختن برگزاری رفراندوم را نادیده گرفته بودند و با وجود هشدارهای تهدیدآمیز برخی از دولتهای مخالف، هیچگونه برنامە و آمادگی و یا تمهیداتی برای مقابله با واکنشها، تهدیدات، حملات و یا محاصرەی سیاسی، نظامی و اقتصادی احتمالی لحاظ نکرده و نیاندیشیدە بودند. نه خود حکومت اقلیم و نه مردم از نظر مادی و معنوی فکری و روحی برای مقابله با حملات و یا مقاومت در برابر تحریمهای مختلف از هیچگونه آمادگی برخوردار نبودند. نیروی مقاومت متشکل از نیروهای دو حزب اصلی [در واقع پاشنە آشیل باشور] هیچگونه اتحاد و انسجام درونی و فرماندهی با هم نداشتند.
در کمتر از یک ماه از اعلام نتیجەی رفراندوم، با شکاف در نیروی نامتحد مقاومت و با فرار نیروی حزبی و تسلیم شهر کرکوک و دیگر شهرها، بیش از نیمی از سرزمینهای اقلیم [ تمامی مناطق مورد اختلاف] به دست نیروهای عراق عربی افتاد.
سرانجام سران و رهبران اقلیم با بی برنامگی و دستپاچگی، ناتوانی خود در پاسداری از رای ملت را با اعلام بە تعلیق درآوردن نتیجەی رفراندوم به نمایش گذاشتند.
پس از مسکوت گذاشتن رای ملت توسط حکومت اقلیم و بعد از تصرف ٥١ ٪ از سرزمینهای تحت حاکمیت اقلیم از سوی دولت بغداد، ادارە و مدیریت تمامی گمرکات، فرودگاهها، دروازەهای مرزی، معادن نفت و پالایش، سدها، نیروگاهها، آب، برق، محیط زیست، جنگلها، آثار باستانی، ادارات و مراکز سرشماری و آمار، ادارات ثبت احوال و گذرنامه و.... به دولت عراقی عربی واگذار گردید.
حکومت اقلیم قبل از رفراندوم بصورت دیفاکتو و دولتی نیمه مستقل با اختیاراتی وسیع در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هم منابع نفتی و مالی و اقتصادی عظیمی در اختیار گرفته بود و هم اینکه بصورت قدرت و وزنه ای در صحنه عراق و منطقه ظهور یافته و مطرح بود.
امروز اما در گذر از حدود سه دهه از حاکمیت کردی و سه سال پس از رفراندوم استقلال، چشم انداز وضعیت باشور کردستان از هر لحاظ ناامید کننده است [حداقل برای #کرد_روژهلات]. در اقلیم نه از اتحاد سیاسی و وفاق ملی و نه از انسجام نیروی مقاومت و نظامی کردی خبری است، نه پایانی بر دعواها و رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی متصور است، نه فسادهای گستردەی اداری و سازمانی پایانی دارد و نه اهرم و یا کارت نسوخته ای در دست است برای چانه زنی با دولت عراق. چانه زنی و مذکره برای باز پس گیری حداقلی از حقوق مصادره شدەی مردم کرد، ملتی کە دەهاست قربانی میدهد و انفال میشود، مردمی که قربانی ژنوساید دولتهای عراق عربی
همزمان با سفر #پاپ_فرانسیس به #اقلیم_کُردستان، در این منطقەی #خودمختار، یک تمبر پستی بطور نمونه با تصویر پاپ چاپ شد که در پس زمینه آن نقشەایی سایەوار از کردستان بزرگ نیز قرار داشت.
چاپ نمونه تمبر مزبور اما نە تنها خشم دولت ترک را برانگیخت، بلکە با واکنش اعتراضی ایران و همچنین با تهدیدات و توهین گروههای #اولترا_فاشیست_ترک نیز مواجه شد، تا جایی حاکمان اربیل سراسیمه شده و با دستپاچگی ضمن تبری جویی از تصویب و چاپ تمبر مورد بحث، آنرا با قید فوریت، غیر مجاز و غیر قانونی اعلام کردند.
جدای از وجود، بروز و انگیزش احساسات ملی کوردی درمیان برخی از #کوردها و البته فروکش زود هنگام قابل پیش بینی آن، در پس موضوعی به نام چاپ تمبر با نقشه #کُردستان_بزرگ احتمالاتی را میتوان در نظر گرفت. هریک از سه احتمالی که در ذیل آمده تا حدودی میتواند نزدیک به واقع باشد، اما قبول هر احتمال تنها مبین تصوری خواهد بود که ما میتوانیم از پس زمینەهای مساعد موجود [در اقلیم کردستان] دریافت کنیم:
اولین احتمال نسبتا ضعیف از نظر نگارنده این خواهد بود که مسئولان حکومت اربیل با هدف بر انگیختن احساسات ملی و صرفا به منظور ترمیم اعتبار از دست رفتەی خود در میان برخی کوردهای منطقه، با انتشار این تمبر میخولستند نمایشی از یک بازی پوپولیستی راه بیاندازند.
احتمال دوم را هم میتوان هم سطح احتمال اول در نظر گرفت و آن اینکه حاکمان #اربیل یا از چاپ و طراحی تمبر با نقشه کردستان بزرگ اطلاع چندانی نداشتند و یا اینکه بروز و شدت خشم و عصبانیت ترکها و اعتراض احتمالی ایران را در چنین سطحی، پیش بینی نمیکردند.
سومین و نزدیک به واقع ترین احتمال اما مربوط به نقش ترکیەایهاست.
دولت ترکیه و اردوغیها هزاران نیروی اطلاعاتی و جاسوسی را تحت لوای ارگانها و سازمانهای نظامی، امنیتی، سیاسی و حزبی و هم در قالب شرکتهای بازرگانی و فروشگاههای تجاری به اقلیم کردستان گسیل داشتە اند. ترکیەایها شریانهای اقتصادی اقلیم بویژه منطقەی زرد را در دست گرفته و بنوعی در تصمیمات امنیتی و سیاسی اقلیم نیز نفوذ و دخالت قابل ملاحظەای یافتەاند.
اردوغانیها همانگونه که در پس پرده در اغوای رهبران اقلیم به اعلام رفراندوم زود هنگام استقلال در ٢٠١٧ نقش داشتند و در تجمعات خیابانی مردم و هواداران رفراندوم، نفوذیهای ترکها پرچم دولتهای حساسیت برانگیز را به میان مردم آورده و بالا بردند، در قضیەی چاپ نمونە تمبر اخیر نیز احتمال نقش دولت ترکیه و رد پای نفوذیهایش را نباید خیلی دور از واقع در نظر گرفت.
چاپ و یا عدم چاپ یک نمونە تمبر سمبولیک در نوع خود، نمیتواند اثباتگر و یا نافی ماوا و نیشتمان کوردها باشد، اما
نمایش فوران خشم و تهدیدهای لفظی ترکها در مجلس و جلو انداختن اولترا فاشیستها، بنظر با هدف تحریک ایران در راستای تعمیق هرچه بیشتر اختلافات میان ایران و کوردها و اثر گذاری بر روی ایرانیها باشد همانند آنچه که در ٢٠١٧ [ پسا #رفراندوم_استقلال_کردستان ] اتفاق افتاد.
گفته میشود دولت ترکیه، ایران را رقیب اقتصادی خود در منطقه میداند و از برخی پروژەهای اقتصادی در دست مطالعه و یا در دست احداث ایران، از جمله پروژەی اتصال کشورهای آسیای میانه و افغانستان و چین و هند به بندر چابهار و یا از احتمال پروژەی احداث ریل راەآهن اتصال کشورهای شرق و آسیای میانه به مدیترانه نگران است بویژه اینکه گفته میشود این ریل احتمالاً #کُردستان و اقلیم و #روژآوا را نیز به مدیترانه متصل میکند.
رقابتهای اقتصادی و یا رقابتهای سیاسی و مذهبی دولتها و کشورهای منطقه به خودشان مربوط است. #مردم_کورد اما باید هوشیار باشند بویژه حاکمان اقلیم بیش از این #ملت_کورد را به هیزم آتش و گوی چوگان دولتها تبدیل نکنند.
چاپ نمونه تمبر مزبور اما نە تنها خشم دولت ترک را برانگیخت، بلکە با واکنش اعتراضی ایران و همچنین با تهدیدات و توهین گروههای #اولترا_فاشیست_ترک نیز مواجه شد، تا جایی حاکمان اربیل سراسیمه شده و با دستپاچگی ضمن تبری جویی از تصویب و چاپ تمبر مورد بحث، آنرا با قید فوریت، غیر مجاز و غیر قانونی اعلام کردند.
جدای از وجود، بروز و انگیزش احساسات ملی کوردی درمیان برخی از #کوردها و البته فروکش زود هنگام قابل پیش بینی آن، در پس موضوعی به نام چاپ تمبر با نقشه #کُردستان_بزرگ احتمالاتی را میتوان در نظر گرفت. هریک از سه احتمالی که در ذیل آمده تا حدودی میتواند نزدیک به واقع باشد، اما قبول هر احتمال تنها مبین تصوری خواهد بود که ما میتوانیم از پس زمینەهای مساعد موجود [در اقلیم کردستان] دریافت کنیم:
اولین احتمال نسبتا ضعیف از نظر نگارنده این خواهد بود که مسئولان حکومت اربیل با هدف بر انگیختن احساسات ملی و صرفا به منظور ترمیم اعتبار از دست رفتەی خود در میان برخی کوردهای منطقه، با انتشار این تمبر میخولستند نمایشی از یک بازی پوپولیستی راه بیاندازند.
احتمال دوم را هم میتوان هم سطح احتمال اول در نظر گرفت و آن اینکه حاکمان #اربیل یا از چاپ و طراحی تمبر با نقشه کردستان بزرگ اطلاع چندانی نداشتند و یا اینکه بروز و شدت خشم و عصبانیت ترکها و اعتراض احتمالی ایران را در چنین سطحی، پیش بینی نمیکردند.
سومین و نزدیک به واقع ترین احتمال اما مربوط به نقش ترکیەایهاست.
دولت ترکیه و اردوغیها هزاران نیروی اطلاعاتی و جاسوسی را تحت لوای ارگانها و سازمانهای نظامی، امنیتی، سیاسی و حزبی و هم در قالب شرکتهای بازرگانی و فروشگاههای تجاری به اقلیم کردستان گسیل داشتە اند. ترکیەایها شریانهای اقتصادی اقلیم بویژه منطقەی زرد را در دست گرفته و بنوعی در تصمیمات امنیتی و سیاسی اقلیم نیز نفوذ و دخالت قابل ملاحظەای یافتەاند.
اردوغانیها همانگونه که در پس پرده در اغوای رهبران اقلیم به اعلام رفراندوم زود هنگام استقلال در ٢٠١٧ نقش داشتند و در تجمعات خیابانی مردم و هواداران رفراندوم، نفوذیهای ترکها پرچم دولتهای حساسیت برانگیز را به میان مردم آورده و بالا بردند، در قضیەی چاپ نمونە تمبر اخیر نیز احتمال نقش دولت ترکیه و رد پای نفوذیهایش را نباید خیلی دور از واقع در نظر گرفت.
چاپ و یا عدم چاپ یک نمونە تمبر سمبولیک در نوع خود، نمیتواند اثباتگر و یا نافی ماوا و نیشتمان کوردها باشد، اما
نمایش فوران خشم و تهدیدهای لفظی ترکها در مجلس و جلو انداختن اولترا فاشیستها، بنظر با هدف تحریک ایران در راستای تعمیق هرچه بیشتر اختلافات میان ایران و کوردها و اثر گذاری بر روی ایرانیها باشد همانند آنچه که در ٢٠١٧ [ پسا #رفراندوم_استقلال_کردستان ] اتفاق افتاد.
گفته میشود دولت ترکیه، ایران را رقیب اقتصادی خود در منطقه میداند و از برخی پروژەهای اقتصادی در دست مطالعه و یا در دست احداث ایران، از جمله پروژەی اتصال کشورهای آسیای میانه و افغانستان و چین و هند به بندر چابهار و یا از احتمال پروژەی احداث ریل راەآهن اتصال کشورهای شرق و آسیای میانه به مدیترانه نگران است بویژه اینکه گفته میشود این ریل احتمالاً #کُردستان و اقلیم و #روژآوا را نیز به مدیترانه متصل میکند.
رقابتهای اقتصادی و یا رقابتهای سیاسی و مذهبی دولتها و کشورهای منطقه به خودشان مربوط است. #مردم_کورد اما باید هوشیار باشند بویژه حاکمان اقلیم بیش از این #ملت_کورد را به هیزم آتش و گوی چوگان دولتها تبدیل نکنند.
رونمایی از یک تمبر سمبولیک [حاوی عکس پاپ فرانسیس و نقشەی #کردستان_بزرگ در زمینه آن ] در اربیل #اقلیم_کردستان و اعتراض #ایران و #ترکیه به نمایش تمبر یادشدە، و موضع دولت اقلیم و عذر خواهی مسئولان این #منطقەی_خودمختار، دستمایه و موضوع یک نوشتەی نسبتاً کوتاە از من در دو روز گذشته بود، کە چند نکتە توضیحی- گزارشی پیرامون آن بشرح ذیل ضرورت یافته است.
١. در نوشتەی مورد بحث، هیچ موردی کە مبین اهانت به مردم، نادیدە انگاری حقوق و #حق_تعیین_سرنوشت و آیندەی #ملت_کورد باشد وجود ندارد، و من در حصوص رد و یا انکار حقوق مردم یک کلمه هم ننوشتەام اما اگر در این رابطه [صرفا در ارتباط با حقوق مردم] جایی برای پوزش خواهی هست، من صمیمانه از مردم و ملت کورد عذرخواهی خواهم کرد.
٢ . با توجه بە رد طرح تمبر و عذر خواهی #مقامات_اقلیم_کردستان، در خصوص اطلاع، یا عدم اطلاع آنها از موضوع طراحی تمبر و یا احتمال شیطنت از سوی عوامل خارجی بویژه با توجه به حضور گستردەی عوامل ترک در #اربیل، سه فرض را مطرح کردم و یکی از سه احتمال [ البته نە بطور قطع الیقین]، به نقش احتمالی خود ترکها و صد البته با عنایت به رد طرح تمبر از سوی مقامات کورد و مسبوق به سابقه بودن تهدیدات و شلوغ کردنهای ظاهری ترکها، با هدف جلب نظر اجتماع بر علیه اقلیم اشاره کرده بودم. شکی نیست این تنها یک فرض بوده است و بس.
٣. در اشاره به #رفراندوم_استقلال_کردستان در ٢٠١٧، با توجه به جمیع جهات و اینکه آمریکا از اقلیم خواسته بود، با تعویق برگزاری رفراندوم آنرا به وقت مناسبتری در آمادگی کامل موکول کند، اما سکوت موزیانه همسایەای چون ترکیه تا پیش از رفراندوم، احتمالا بنوعی نشان از رضایت و یا به تعبیری چراغ سبز تلقی شده بود ولی در اصل هدف ترکیه غافلگیر کردن اقلیم ناآماده و در عمل محاصره نظامی اقتصادی و حملات گازانبری در آن مقطع بوده تا اقلیم را ناچار به تعلیق نتیجه رفراندوم و از دست دادن #کرکوک و نیمی از کردستان بگرداند، کە البته این هم میتواند یک فرض و یک احتمال باشد.
درهر حال بسیاری موضع من و حتی #سازمان_حقوق_بشر_کردستان را نسبت به تعیین سرنوشت ملتها، چه در زمان برگزاری رفراندوم ٢٠١٧ کردستان و چه پیامدهای پس از آن را میدانند و لازم به تکرار نیست.
٤. کپی خبر کردی عذرخواهی مسئولان اقلیم را در جایی دیدم که نام خود را به"اداره شمال عراق" تغییر داده بودند که ضمن ابراز تعجب از روند در پیش گرفته مقامات اریبل محض تشر زدن به خودشان در پست کوتاه کردی بعدی از همان عنوان استفاده کرده و اتفاقا کپی خبر را هم ضمیمه پست گذاشته بودم.
٥ . همانگونه که در بندهای ٢ و٣ و ٤ اشاره و ذکر شده هیچ مورد و نشانی از توهین و اهانت بە مردم کورد و یا جمله ای که متضمن رد حقوق و مطالبات #مردم_کورد باشد وجود ندارد. من هرگز، هیچ زمان و در هیچ مکانی، جز دفاع و حمایت از حقوق مردم و #ملت_کورد، موضعی نگرفته و نداشتەام.
در کل اما و خارج از نوشتەی یاد شده، #فساد_مالی، اقتصادی و حزبی و سیاسی، #حکومت_خانوادگی، سایه #دو_اداره و چند ادارەیی شدن بر سر اقلیم، موضوع لا مركزی استانی، تعدد حزبی و گروهی اغلباً وابستە، واستگی مالی و سیاسی احزاب بە بیرون از مرزها، پیادە کنندگان برنامەهای دولتهای خارجی برای تغییر رسوم و #فرهنگ_کوردی،
حضور گسترده نظامی و امنیتی دولتهای خارجی لااقل در بخشهایی از اقلیم، حضور گروهها و #اپوزیسیون_کورد همسایه، لاینحل ماندن موضوع #مناطق_مورد_اختلاف، مسالەی تغییر دمگرافی و موضوع #کرکوک و نفت و بودجه از جمله موضوعات مورد نقد و انتقاد و بحث هر منقد علاقەمندی به اقلیم میتواند باشد.
٦. پس از انتشار مطلب و نوشتار مورد نظر تعدادی زیادی از کوردها، بنظر در آنسوی مرزها با گذاشتن کامنت و یا با گذاشتن پست، واکنشهای متعدد و اغلب اعتراضی نشان دادند.
١-٦ . تعدادی از منتقدان و معترضین بسیار مودبانه و محترمانه از نوشتەی من انتقاد کردەاند که در همین جا از نزاکت و سطح بالای شعور و ادب آتها تشکر میکنم.
٢-٦ . تعدادی دیگر از معترضین نزاکت را خیلی رعایت نکرده و هرچه خواستەاند گفتەاند، برخی نیز آرزو کردەاند کاش هنوز در #زندان میبودم، در کل از این دستە هم تشکر میکنم.
٣-٦ . دسته سوم اما فحاشها، هرزەگوها و لجن پراکنها هستند، تهمتهای چون دشمن مردم و ملت کورد، عامل جمهوری اسلامی،خائن، آپوچی، شاخ و برگ پ.ک.ک، جاش ایران، جاش پ.ک.ک و... نسبت داده اند، مثلا فردی بی نام و نشان کە حتی در بیرون از مرزها جرئت ندارد نام خود را بنویسد و یا یک به اصطلاح دکتر ! که وعده کبابخوریش در آمریکا را پست میگذارد و چنین میپندارد تفریحاتش نوعی مبارزه برای رهایی ملت کورد است. این قبیل افراد بددهن، بنظرم سزاوار پاسخ دادن هم نیستند.
٧. تعدادی از کامنت گذاران با عکسهایی از حضورشان در حمایت از من، هنگام #اعتصاب_غذا را یادآور شدەاند، تعدادی مرا بابت حضورشان در تجمعاتی در اروپا و جاهایی
١. در نوشتەی مورد بحث، هیچ موردی کە مبین اهانت به مردم، نادیدە انگاری حقوق و #حق_تعیین_سرنوشت و آیندەی #ملت_کورد باشد وجود ندارد، و من در حصوص رد و یا انکار حقوق مردم یک کلمه هم ننوشتەام اما اگر در این رابطه [صرفا در ارتباط با حقوق مردم] جایی برای پوزش خواهی هست، من صمیمانه از مردم و ملت کورد عذرخواهی خواهم کرد.
٢ . با توجه بە رد طرح تمبر و عذر خواهی #مقامات_اقلیم_کردستان، در خصوص اطلاع، یا عدم اطلاع آنها از موضوع طراحی تمبر و یا احتمال شیطنت از سوی عوامل خارجی بویژه با توجه به حضور گستردەی عوامل ترک در #اربیل، سه فرض را مطرح کردم و یکی از سه احتمال [ البته نە بطور قطع الیقین]، به نقش احتمالی خود ترکها و صد البته با عنایت به رد طرح تمبر از سوی مقامات کورد و مسبوق به سابقه بودن تهدیدات و شلوغ کردنهای ظاهری ترکها، با هدف جلب نظر اجتماع بر علیه اقلیم اشاره کرده بودم. شکی نیست این تنها یک فرض بوده است و بس.
٣. در اشاره به #رفراندوم_استقلال_کردستان در ٢٠١٧، با توجه به جمیع جهات و اینکه آمریکا از اقلیم خواسته بود، با تعویق برگزاری رفراندوم آنرا به وقت مناسبتری در آمادگی کامل موکول کند، اما سکوت موزیانه همسایەای چون ترکیه تا پیش از رفراندوم، احتمالا بنوعی نشان از رضایت و یا به تعبیری چراغ سبز تلقی شده بود ولی در اصل هدف ترکیه غافلگیر کردن اقلیم ناآماده و در عمل محاصره نظامی اقتصادی و حملات گازانبری در آن مقطع بوده تا اقلیم را ناچار به تعلیق نتیجه رفراندوم و از دست دادن #کرکوک و نیمی از کردستان بگرداند، کە البته این هم میتواند یک فرض و یک احتمال باشد.
درهر حال بسیاری موضع من و حتی #سازمان_حقوق_بشر_کردستان را نسبت به تعیین سرنوشت ملتها، چه در زمان برگزاری رفراندوم ٢٠١٧ کردستان و چه پیامدهای پس از آن را میدانند و لازم به تکرار نیست.
٤. کپی خبر کردی عذرخواهی مسئولان اقلیم را در جایی دیدم که نام خود را به"اداره شمال عراق" تغییر داده بودند که ضمن ابراز تعجب از روند در پیش گرفته مقامات اریبل محض تشر زدن به خودشان در پست کوتاه کردی بعدی از همان عنوان استفاده کرده و اتفاقا کپی خبر را هم ضمیمه پست گذاشته بودم.
٥ . همانگونه که در بندهای ٢ و٣ و ٤ اشاره و ذکر شده هیچ مورد و نشانی از توهین و اهانت بە مردم کورد و یا جمله ای که متضمن رد حقوق و مطالبات #مردم_کورد باشد وجود ندارد. من هرگز، هیچ زمان و در هیچ مکانی، جز دفاع و حمایت از حقوق مردم و #ملت_کورد، موضعی نگرفته و نداشتەام.
در کل اما و خارج از نوشتەی یاد شده، #فساد_مالی، اقتصادی و حزبی و سیاسی، #حکومت_خانوادگی، سایه #دو_اداره و چند ادارەیی شدن بر سر اقلیم، موضوع لا مركزی استانی، تعدد حزبی و گروهی اغلباً وابستە، واستگی مالی و سیاسی احزاب بە بیرون از مرزها، پیادە کنندگان برنامەهای دولتهای خارجی برای تغییر رسوم و #فرهنگ_کوردی،
حضور گسترده نظامی و امنیتی دولتهای خارجی لااقل در بخشهایی از اقلیم، حضور گروهها و #اپوزیسیون_کورد همسایه، لاینحل ماندن موضوع #مناطق_مورد_اختلاف، مسالەی تغییر دمگرافی و موضوع #کرکوک و نفت و بودجه از جمله موضوعات مورد نقد و انتقاد و بحث هر منقد علاقەمندی به اقلیم میتواند باشد.
٦. پس از انتشار مطلب و نوشتار مورد نظر تعدادی زیادی از کوردها، بنظر در آنسوی مرزها با گذاشتن کامنت و یا با گذاشتن پست، واکنشهای متعدد و اغلب اعتراضی نشان دادند.
١-٦ . تعدادی از منتقدان و معترضین بسیار مودبانه و محترمانه از نوشتەی من انتقاد کردەاند که در همین جا از نزاکت و سطح بالای شعور و ادب آتها تشکر میکنم.
٢-٦ . تعدادی دیگر از معترضین نزاکت را خیلی رعایت نکرده و هرچه خواستەاند گفتەاند، برخی نیز آرزو کردەاند کاش هنوز در #زندان میبودم، در کل از این دستە هم تشکر میکنم.
٣-٦ . دسته سوم اما فحاشها، هرزەگوها و لجن پراکنها هستند، تهمتهای چون دشمن مردم و ملت کورد، عامل جمهوری اسلامی،خائن، آپوچی، شاخ و برگ پ.ک.ک، جاش ایران، جاش پ.ک.ک و... نسبت داده اند، مثلا فردی بی نام و نشان کە حتی در بیرون از مرزها جرئت ندارد نام خود را بنویسد و یا یک به اصطلاح دکتر ! که وعده کبابخوریش در آمریکا را پست میگذارد و چنین میپندارد تفریحاتش نوعی مبارزه برای رهایی ملت کورد است. این قبیل افراد بددهن، بنظرم سزاوار پاسخ دادن هم نیستند.
٧. تعدادی از کامنت گذاران با عکسهایی از حضورشان در حمایت از من، هنگام #اعتصاب_غذا را یادآور شدەاند، تعدادی مرا بابت حضورشان در تجمعاتی در اروپا و جاهایی