Kaboudvand.M.S / محەمەد سدێق کەبوودوەند/ محمد صدیق کبودوند /
61 subscribers
464 photos
45 videos
23 links
Download Telegram
در #رفراندوم ٢٥ سپتامبر ٢٠١٧، #مردم_کرد_باشور [با ٩٣٪ رای مثبت] به #استقلال_کردستان رای دادند. مسئولان و سران اقلیم اما در ٢٠ اکتبر همان سال با به حالت تعلیق در آوردن نتیجەی رفراندوم و واگذاری نیمی از سرزمین باشور همراه با جمعیت آن به دولت عراق، دستاوردها و فرصتهای در دسترس مردم کرد را از دست دادند.
این توئیت چند سطری که در سالگرد همەپرسی #اقلیم_کردستان مورد انتقاد برخی هم قرار گرفت نه مضمونی بغض آلود و کینەآمیز نسبت به حزب و یا خانوادەای خاص داشت و نه ابزار مخالفت با رفراندوم کردستان بود، بلکه تنها گزارەای یادآوری کننده و تا حدودی انتقادی بود، انتقاد از عملکرد مسئولان اقلیم کردستان و بس.
٭٭٭٭٭٭
رفراندوم مدنی ترین شکل ابراز رای و نظر جمعی و دموکراتیک ترین و مسالمت آمیز ترین شیوەی بیان خواستەها و طرح مطالبات و طریقەی مطالبەی حقوق است در جوامع متمدن انسانی.
همانگونه که در منشور بین الملل حقوق بشر آمده است؛ کلیەی ملل دارای #حق_تعیین_سرنوشت هستند و به موجب این حق، ملتها میتوانند برای تعیین سرنوشت خویش اقدام و از جمله وضع سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعەی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعەی خود را تعیین و تامین کنند.
آزادی و مختاریت در انجام رفراندوم برای تعیین سرنوشت خود از حقوق بنیادی مردم، خلقها و ملتهاست.
مردم و #ملت_کرد در باشور [ اقلیم کردستان] در چارچوب این چنین حقوقی در سپتامبر ٢٠١٧ اقدام به برگزاری رفراندوم کردند.
نتیجه رفراندوم بیان آرای دموکراتیک مردم و گویای مطالبەی بنیادی ترین حقوق انسانی و در واقع تجلی رای ملت کرد باشور به استقلال بود.
پروسەی رفراندوم مردم کرد و نتیجەی آن اما با مخالفت عراق و ایران و ترکیه و سوریه و دولتهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی روبرو گردید و اقلیم کردستان از زمین و آسمان مورد محاصرەی همه جانبه سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی قرار گرفت.
اما این تمام ماجرا نبود، در درون نیز دمل سرطانی رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی سر باز کرد، ترجیحات منافع شخصی و حزبی و خانوادگی، دگربار و در بزنگاه حساسترین لحظات تاریخی، ملت کرد باشور را به مسلخ و قربانگاه فرستاد و امید و آرزو، حقوق و سرنوشت و آینده مردم کرد یک بار دیگر با خیانت افراد سرسپرده و وابستگان به بیگانه به کما برده شد.
از دگرسو هم رهبران اقلیم که درخواستهای برخی دولتهای در ظاهر دوست، در به تعویق انداختن برگزاری رفراندوم را نادیده گرفته بودند و با وجود هشدارهای تهدیدآمیز برخی از دولتهای مخالف، هیچگونه برنامە و آمادگی و یا تمهیداتی برای مقابله با واکنشها، تهدیدات، حملات و یا محاصرەی سیاسی، نظامی و اقتصادی احتمالی لحاظ نکرده و نیاندیشیدە بودند. نه خود حکومت اقلیم و نه مردم از نظر مادی و معنوی فکری و روحی برای مقابله با حملات و یا مقاومت در برابر تحریمهای مختلف از هیچگونه آمادگی برخوردار نبودند. نیروی مقاومت متشکل از نیروهای دو حزب اصلی [در واقع پاشنە آشیل باشور] هیچگونه اتحاد و انسجام درونی و فرماندهی با هم نداشتند.
در کمتر از یک ماه از اعلام نتیجەی رفراندوم، با شکاف در نیروی نامتحد مقاومت و با فرار نیروی حزبی و تسلیم شهر کرکوک و دیگر شهرها، بیش از نیمی از سرزمینهای اقلیم [ تمامی مناطق مورد اختلاف] به دست نیروهای عراق عربی افتاد.
سرانجام سران و رهبران اقلیم با بی برنامگی و دستپاچگی، ناتوانی خود در پاسداری از رای ملت را با اعلام بە تعلیق درآوردن نتیجەی رفراندوم به نمایش گذاشتند.
پس از مسکوت گذاشتن رای ملت توسط حکومت اقلیم و بعد از تصرف ٥١ ٪ از سرزمینهای تحت حاکمیت اقلیم از سوی دولت بغداد، ادارە و مدیریت تمامی گمرکات، فرودگاهها، دروازەهای مرزی، معادن نفت و پالایش، سدها، نیروگاهها، آب، برق، محیط زیست، جنگلها، آثار باستانی، ادارات و مراکز سرشماری و آمار، ادارات ثبت احوال و گذرنامه و.... به دولت عراقی عربی واگذار گردید.
حکومت اقلیم قبل از رفراندوم بصورت دیفاکتو و دولتی نیمه مستقل با اختیاراتی وسیع در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هم منابع نفتی و مالی و اقتصادی عظیمی در اختیار گرفته بود و هم اینکه بصورت قدرت و وزنه ای در صحنه عراق و منطقه ظهور یافته و مطرح بود.
امروز اما در گذر از حدود سه دهه از حاکمیت کردی و سه سال پس از رفراندوم استقلال، چشم انداز وضعیت باشور کردستان از هر لحاظ ناامید کننده است [حداقل برای #کرد_روژهلات]. در اقلیم نه از اتحاد سیاسی و وفاق ملی و نه از انسجام نیروی مقاومت و نظامی کردی خبری است، نه پایانی بر دعواها و رقابتهای حزبی و گروهی و خانوادگی متصور است، نه فسادهای گستردەی اداری و سازمانی پایانی دارد و نه اهرم و یا کارت نسوخته ای در دست است برای چانه زنی با دولت عراق. چانه زنی و مذکره برای باز پس گیری حداقلی از حقوق مصادره شدەی مردم کرد، ملتی کە دەهاست قربانی میدهد و انفال میشود، مردمی که قربانی ژنوساید دولتهای عراق عربی
طی روزهای دو هفتەی گذشته، حداقل در ده شهر و ناحیەی بخش شرقی #اقلیم_کردستان از جمله در سلیمانیه، رانیه، دربندیخان، کفری، چمچمال، کلار و پیرا مگرون تجعمات و #اعتراضات_خیابانی منجر به خشونتی به پا شده که طی آن حداقل ٦ تا ٩ نفر جان باختەاند. گفتە میشود تعدادی نیز مجروح شدە و دهها نفر بازداشت گردیدەاند.
در این رخداد اعتراضی و در جریان حملەی معترضان خشمگین به مراکز و اماکن دولتی و حکومتی، دفاتر احزاب حاکم و مراکز پلیس در تعدادی از شهرها، به آتش کشیدەاند.
در رابطه با علت، موضوع و شروع اعتراضات خیابانی و خشونتها، گزارشهای مختلف و متضادی منتشر شده است؛
در حالیکە برخی رسانه های نزدیک به حکومت و دولت اقلیم کردستان، آنرا توطئەای برای بە آشوب کشاندن اقلیم مینامند و انگشت اتهام را رو بە سوی عوامل و محرکین دولتهای خارجی و برخی گروهها و احزاب غیر باشوری، نشانه گرفتەاند، اما گزارشهای رسانەهای حامی معترضان، تاخیر در پرداخت حقوق و دستمزد حقوق بگیران، وضعیت بد معیشتی و وجود فساد گستردەی اقتصادی و اداری در حکومت بویژه در دو حزب عمدە حاکم را از علل اعتراضات خیابانی اخیر ذکر میکنند.
در هر حال در حوادث غم انگیز اخیر شهرهای شرق اقلیم، پلیس حکومتی [ پلیس احزاب حاکم ]، متوسل به خشونت شده و در این میان تعدادی از شهروندان باشوری [ احتمالاً بیش از ٩ نفر ] کشتە شدەاند، که این موضوع به هیچ عنوان نمیتواند قابل قبول و توجیه پذیر باشد. در همان حال تخریب اموال عمومی و دولتی نیز پذیرفتنی نیست. همینطور دست داشتن عوامل دولتهای بیگانه و حتی تحریکات احزاب اپوزیسیون و یا غیر باشوری [ در صورت صحت ادعاها ] غیر قابل پذیرش است.
شایان بیان اینکه حکومت و دولت خودمختار اقلیم کردستان بعد از خاتمەی جنگ داعش و پس از برگزاری رفراندوم استقلال در ٢٠١٧، بواسطەی فشار دولت مرکزی عراق و دولتهای همسایه تسلط بر حدود نیمی از خاک و بخشی از جمعیت و قدرت خود، از جمله شهر نفت خیز کرکوک را از دست داده است.
دولت عراق عربی در راستای افزایش فشار بر دولت اقلیم کردستان [بویژه پس از رفراندوم استقلال کردها در ٢٠١٧]، از بازی کردن با سهم بودجەی کردستان [ بە مثابه یک اهرم فشار قدرتمند ] سود جسته و با خودداری از ارسال بموقع و تغییر و کاهش در میزان و درصد آن و یا با موکول کردن ارسال سهم بودجه به پس از حل مناقشات بر سر نفت و دیگر موضوعات مرتبط، عامداً و عملاً زمینەی بروز نارضایتیهای عمومی با هدف زمینگیر کردن، درگیر نمودن و مشغول کردن حکومت اقلیم به مسائل و مشکلات عدیده داخلی فراهم آورده و در صدد است تا با تضعیف هرچه بیشتر آن، حکومت اقلیم کردی را به زانو در آورده و به تسلیم کامل در برابر بغداد وادار نماید. حکومت عراقی و مخالفان خودمختاری کرد در واقع سعی دارند تا با ایجاد چالشها و موانع ساختگی و با باتلاقی کردن مسیر حکومت و دولت کردی، توجه مردم و دولت کردستان را از حل موضوعات مهمی چون سرنوشت کرکوک و مناطق مورد اختلاف، منحرف و به حاشیه برده و مسالەی استقلال را نیز به موضوعی دست نیافتی و امکان ناپذیر تبدیل نمایند.
در نتیجەی بهرەگیری دولت مرکزی از اهرم فشار مالی-بودجەایی، حکومت اقلیم کردستان هم اکنون با کسری ماهانه بودجه و مشکلات مالی و در واقع با یک بحران اقتصادی خرد کننده، مواجه شده است.
اگر چه اقلیم قراردادهای نفتی با چند طرف خارجی از جملە قراردادی ٥٠ سالە با ترکیە برای استخراج نفت و بهرە برداری از برخی میادین نفتی خود دارد، اما طبق گزارشهای موجود روزانه تنها حدود ٤٠٠ هزار بشکه نفت خام از این میادین صادر میکند، که درآمد حاصل از آن فقط ٤٥٠ میلیون دلار در ماه است، این در حالی است هزینه و مخارج دولت در شرایط موجود، ماهانه بالغ بر ٧٥٥ میلیون دلار برآورد میگردد.
از سویی بدهی دولت اقلیم چیزی بالغ بر ٢٧ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
مضافا اینکه دولت اقلیم با معضلات عدیدە دیگری از جمله نبود زیربنای مناسب اقتصادی، فقر در زیر ساختهای اقتصادی و خدماتی لازم و ضروری [ مانند آب و برق و گاز ]، اقتصاد مصرفی وابسته، فقدان مراکز و کانونهای اشتغال و اشتغالزایی، نبود فرهنگ خود اشتغالی در میان مردم و حاکمیت و استیلای فرهنگ تقلیدی و گرایش به مصرف گرایی بی رویه در جامعه، دست به گریبان است.
جمعیت اقلیم کردستان بر اساس آخرین آمارها حدود ٦ میلیون و ١٠٠ هزار نفر اعلام شده که گفته میشود بالغ بر یک میلیون و ٢٧٠ هزار نفر [یک از ٤ یا ٥ نفر] از این جمعیت حقوق بگیر دولتی هستند. آمار بالای حقوق بگیران که باری بسیار سنگین بر دوش دولت نهاده با آمار دولتهای چند برابر جمعیت اقلیم برابری میکند و این نمیتواند هیچگونه توجیه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قابل پذیرشی داشته باشد.
همچنین وجود دیوانسالاری حزبی، قدرت سیاسی و نظامی شبه دولتی حزبی، منفعت جویی مالی-اقتصادی شبه مافیایی حزبی، وجود مناطق نفوذی و تقسیم منابع درآمدی و انحصاری و
همزمان با سفر #پاپ_فرانسیس به #اقلیم_کُردستان، در این منطقەی #خودمختار، یک تمبر پستی بطور نمونه با تصویر پاپ چاپ شد که در پس زمینه آن نقشەایی سایەوار از کردستان بزرگ نیز قرار داشت.
چاپ نمونه تمبر مزبور اما نە تنها خشم دولت ترک را برانگیخت، بلکە با واکنش اعتراضی ایران و همچنین با تهدیدات و توهین گروههای #اولترا_فاشیست_ترک نیز مواجه شد، تا جایی حاکمان اربیل سراسیمه شده و با دستپاچگی ضمن تبری جویی از تصویب و چاپ تمبر مورد بحث، آنرا با قید فوریت، غیر مجاز و غیر قانونی اعلام کردند.
جدای از وجود، بروز و انگیزش احساسات ملی کوردی درمیان برخی از #کوردها و البته فروکش زود هنگام قابل پیش بینی آن، در پس موضوعی به نام چاپ تمبر با نقشه ُردستان_بزرگ احتمالاتی را میتوان در نظر گرفت. هریک از سه احتمالی که در ذیل آمده تا حدودی میتواند نزدیک به واقع باشد، اما قبول هر احتمال تنها مبین تصوری خواهد بود که ما میتوانیم از پس زمینەهای مساعد موجود [در اقلیم کردستان] دریافت کنیم:
اولین احتمال نسبتا ضعیف از نظر نگارنده این خواهد بود که مسئولان حکومت اربیل با هدف بر انگیختن احساسات ملی و صرفا به منظور ترمیم اعتبار از دست رفتەی خود در میان برخی کوردهای منطقه، با انتشار این تمبر میخولستند نمایشی از یک بازی پوپولیستی راه بیاندازند.
احتمال دوم را هم میتوان هم سطح احتمال اول در نظر گرفت و آن اینکه حاکمان #اربیل یا از چاپ و طراحی تمبر با نقشه کردستان بزرگ اطلاع چندانی نداشتند و یا اینکه بروز و شدت خشم و عصبانیت ترکها و اعتراض احتمالی ایران را در چنین سطحی، پیش بینی نمیکردند.
سومین و نزدیک به واقع ترین احتمال اما مربوط به نقش ترکیەایهاست.
دولت ترکیه و اردوغیها هزاران نیروی اطلاعاتی و جاسوسی را تحت لوای ارگانها و سازمانهای نظامی، امنیتی، سیاسی و حزبی و هم در قالب شرکتهای بازرگانی و فروشگاههای تجاری به اقلیم کردستان گسیل داشتە اند. ترکیەایها شریانهای اقتصادی اقلیم بویژه منطقەی زرد را در دست گرفته و بنوعی در تصمیمات امنیتی و سیاسی اقلیم نیز نفوذ و دخالت قابل ملاحظەای یافتەاند.
اردوغانیها همانگونه که در پس پرده در اغوای رهبران اقلیم به اعلام رفراندوم زود هنگام استقلال در ٢٠١٧ نقش داشتند و در تجمعات خیابانی مردم و هواداران رفراندوم، نفوذیهای ترکها پرچم دولتهای حساسیت برانگیز را به میان مردم آورده و بالا بردند، در قضیەی چاپ نمونە تمبر اخیر نیز احتمال نقش دولت ترکیه و رد پای نفوذیهایش را نباید خیلی دور از واقع در نظر گرفت.
چاپ و یا عدم چاپ یک نمونە تمبر سمبولیک در نوع خود، نمیتواند اثباتگر و یا نافی ماوا و نیشتمان کوردها باشد، اما
نمایش فوران خشم و تهدیدهای لفظی ترکها در مجلس و جلو انداختن اولترا فاشیستها، بنظر با هدف تحریک ایران در راستای تعمیق هرچه بیشتر اختلافات میان ایران و کوردها و اثر گذاری بر روی ایرانیها باشد همانند آنچه که در ٢٠١٧ [ پسا #رفراندوم_استقلال_کردستان ] اتفاق افتاد.
گفته میشود دولت ترکیه، ایران را رقیب اقتصادی خود در منطقه میداند و از برخی پروژەهای اقتصادی در دست مطالعه و یا در دست احداث ایران، از جمله پروژەی اتصال کشورهای آسیای میانه و افغانستان و چین و هند به بندر چابهار و یا از احتمال پروژەی احداث ریل راەآهن اتصال کشورهای شرق و آسیای میانه به مدیترانه نگران است بویژه اینکه گفته میشود این ریل احتمالاً ُردستان و اقلیم و #روژآوا را نیز به مدیترانه متصل میکند.
رقابتهای اقتصادی و یا رقابتهای سیاسی و مذهبی دولتها و کشورهای منطقه به خودشان مربوط است. #مردم_کورد اما باید هوشیار باشند بویژه حاکمان اقلیم بیش از این #ملت_کورد را به هیزم آتش و گوی چوگان دولتها تبدیل نکنند.
رونمایی از یک تمبر سمبولیک [حاوی عکس پاپ فرانسیس و نقشەی #کردستان_بزرگ در زمینه آن ] در اربیل #اقلیم_کردستان و اعتراض #ایران و #ترکیه به نمایش تمبر یادشدە، و موضع دولت اقلیم و عذر خواهی مسئولان این #منطقەی_خودمختار، دستمایه و موضوع یک نوشتەی نسبتاً کوتاە از من در دو روز گذشته بود، کە چند نکتە توضیحی- گزارشی پیرامون آن بشرح ذیل ضرورت یافته است.
١. در نوشتەی مورد بحث، هیچ موردی کە مبین اهانت به مردم، نادیدە انگاری حقوق و #حق_تعیین_سرنوشت و آیندەی #ملت_کورد باشد وجود ندارد، و من در حصوص رد و یا انکار حقوق مردم یک کلمه هم ننوشتەام اما اگر در این رابطه [صرفا در ارتباط با حقوق مردم] جایی برای پوزش خواهی هست، من صمیمانه از مردم و ملت کورد عذرخواهی خواهم کرد.
٢ . با توجه بە رد طرح تمبر و عذر خواهی #مقامات_اقلیم_کردستان، در خصوص اطلاع، یا عدم اطلاع آنها از موضوع طراحی تمبر و یا احتمال شیطنت از سوی عوامل خارجی بویژه با توجه به حضور گستردەی عوامل ترک در #اربیل، سه فرض را مطرح کردم و یکی از سه احتمال [ البته نە بطور قطع الیقین]، به نقش احتمالی خود ترکها و صد البته با عنایت به رد طرح تمبر از سوی مقامات کورد و مسبوق به سابقه بودن تهدیدات و شلوغ کردنهای ظاهری ترکها، با هدف جلب نظر اجتماع بر علیه اقلیم اشاره کرده بودم. شکی نیست این تنها یک فرض بوده است و بس.
٣. در اشاره به #رفراندوم_استقلال_کردستان در ٢٠١٧، با توجه به جمیع جهات و اینکه آمریکا از اقلیم خواسته بود، با تعویق برگزاری رفراندوم آنرا به وقت مناسبتری در آمادگی کامل موکول کند، اما سکوت موزیانه همسایەای چون ترکیه تا پیش از رفراندوم، احتمالا بنوعی نشان از رضایت و یا به تعبیری چراغ سبز تلقی شده بود ولی در اصل هدف ترکیه غافلگیر کردن اقلیم ناآماده و در عمل محاصره نظامی اقتصادی و حملات گازانبری در آن مقطع بوده تا اقلیم را ناچار به تعلیق نتیجه رفراندوم و از دست دادن #کرکوک و نیمی از کردستان بگرداند، کە البته این هم میتواند یک فرض و یک احتمال باشد.
درهر حال بسیاری موضع من و حتی #سازمان_حقوق_بشر_کردستان را نسبت به تعیین سرنوشت ملتها، چه در زمان برگزاری رفراندوم ٢٠١٧ کردستان و چه پیامدهای پس از آن را میدانند و لازم به تکرار نیست.
٤. کپی خبر کردی عذرخواهی مسئولان اقلیم را در جایی دیدم که نام خود را به"اداره شمال عراق" تغییر داده بودند که ضمن ابراز تعجب از روند در پیش گرفته مقامات اریبل محض تشر زدن به خودشان در پست کوتاه کردی بعدی از همان عنوان استفاده کرده و اتفاقا کپی خبر را هم ضمیمه پست گذاشته بودم.
٥ . همانگونه که در بندهای ٢ و٣ و ٤ اشاره و ذکر شده هیچ مورد و نشانی از توهین و اهانت بە مردم کورد و یا جمله ای که متضمن رد حقوق و مطالبات #مردم_کورد باشد وجود ندارد. من هرگز، هیچ زمان و در هیچ مکانی، جز دفاع و حمایت از حقوق مردم و #ملت_کورد، موضعی نگرفته و نداشتەام.
در کل اما و خارج از نوشتەی یاد شده، #فساد_مالی، اقتصادی و حزبی و سیاسی، #حکومت_خانوادگی، سایه #دو_اداره و چند ادارەیی شدن بر سر اقلیم، موضوع لا مركزی استانی، تعدد حزبی و گروهی اغلباً وابستە، واستگی مالی و سیاسی احزاب بە بیرون از مرزها، پیادە کنندگان برنامەهای دولتهای خارجی برای تغییر رسوم و #فرهنگ_کوردی،
حضور گسترده نظامی و امنیتی دولتهای خارجی لااقل در بخشهایی از اقلیم، حضور گروهها و #اپوزیسیون_کورد همسایه، لاینحل ماندن موضوع #مناطق_مورد_اختلاف، مسالەی تغییر دمگرافی و موضوع #کرکوک و نفت و بودجه از جمله موضوعات مورد نقد و انتقاد و بحث هر منقد علاقەمندی به اقلیم میتواند باشد.
٦. پس از انتشار مطلب و نوشتار مورد نظر تعدادی زیادی از کوردها، بنظر در آنسوی مرزها با گذاشتن کامنت و یا با گذاشتن پست، واکنشهای متعدد و اغلب اعتراضی نشان دادند.
١-٦ . تعدادی از منتقدان و معترضین بسیار مودبانه و محترمانه از نوشتەی من انتقاد کردەاند که در همین جا از نزاکت و سطح بالای شعور و ادب آتها تشکر میکنم.
٢-٦ . تعدادی دیگر از معترضین نزاکت را خیلی رعایت نکرده و هرچه خواستەاند گفتەاند، برخی نیز آرزو کردەاند کاش هنوز در #زندان میبودم، در کل از این دستە هم تشکر میکنم.
٣-٦ . دسته سوم اما فحاشها، هرزەگوها و لجن پراکنها هستند، تهمتهای چون دشمن مردم و ملت کورد، عامل جمهوری اسلامی،خائن، آپوچی، شاخ و برگ پ.ک.ک، جاش ایران، جاش پ.ک.ک و... نسبت داده اند، مثلا فردی بی نام و نشان کە حتی در بیرون از مرزها جرئت ندارد نام خود را بنویسد و یا یک به اصطلاح دکتر ! که وعده کبابخوریش در آمریکا را پست میگذارد و چنین میپندارد تفریحاتش نوعی مبارزه برای رهایی ملت کورد است. این قبیل افراد بددهن، بنظرم سزاوار پاسخ دادن هم نیستند.
٧. تعدادی از کامنت گذاران با عکسهایی از حضورشان در حمایت از من، هنگام #اعتصاب_غذا را یادآور شدەاند، تعدادی مرا بابت حضورشان در تجمعاتی در اروپا و جاهایی
#امید_بیگی_زاده از مدیران #سازمان_حقوق_بشر_کردستان به #کرونا مبتلا شده است. آقای بیگیزاده از پنج روز پیش به دلیل افت شدید اکسیژن خون و قرار گرفتن در وضعیت حاد و نارسایی حاد تنفسی به بخش مراقبتهای حاد و ویژه بیمارستان [ در برلین آلمان ] منتقل شده و متاسفانه کماکان در وضعیت شبهه کما قرار دارد.
٭٭٭
امید بیگی زاده در سال ١٣٥٦ در شهر #سنندج متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود و تحصیلات عالی را در سنندج و تهران تمام نموده و بعنوان کارشناش ارشد حسابداری و حسابرسی حدود هشت سال در شرکتهای حسابرسی و یک شرکت فرانسوی در #تهران، فعالیت حرفەایی داشتە است.
٭٭٭
آقای امید بیگی زاده از آغاز جوانی در کنار تحصیل و فعالیت شغلی، به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و مدنی و حقوق بشری روی آورد و از بدو و آغاز فعالیت نشریه #پیام_مردم در سال ١٣٨٢ و تاسیس #سازمان_دفاع_از_حقوق_بشر_کردستان [ درفروردین ١٣٨٤ ] بعنوان عضو و مدیری مسئولیت پذیر و متعهد و پرکار و دلسوز و در عین حال مایل بە عدم طرح نام و عنوان خود، در این نهادها فعالیتی پرثمر داشته است.
سازمان حقوق بشر کردستان به حق و از هر نظر مدیون نیک کرداری این مبارز راستین حقوق بشر است و گذار این سازمان در مواج و بزنگاههای درهم شکن، مرهون همفکری و همراهی و درایت کاک امید بیگی زاده، این انسان پاک سرشت و این فرزند برومند ملت کورد است.
٭٭٭
آقای امید بیگی زاده به حق از مدیران درجه اول سازمان حقوق بشر کردستان است، که بیش از نیمی از عمر ٤٤ ساله خود را در راه تلاش برای طرح و مطالبه حقوق حقەی #ملت_کورد و مبارزه در دفاع از #حقوق_بشر صرف کرده است.
در تمام سالهای #زندان و حبس ده سالەی من، در حالیکه خود وی در معرض تهدید مداوم بازداشت و زندانی شدن قرار داشت و با وجود اینکه تعدادی از اعضای فعال سازمان پراکنده شدە و یا از کشور خارج گردیده بودند، کاک امید کماکان بدون هراس از تهدیدها، با شجاعت و با متانتی بینظیر مسئولیت و مدیریت سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان را برعهده داشت.
او به رغم تهدیدهای مداوم امنیتی و با وجود امکان بازداشت وی و نیز علیرغم محدودیتهای سیاسی و امنیتی موجود در آن ایام، مانع از توقف فعالیت سازمان شد و همزمان از نفوذیهای مشکوک و انحراف در سازمان حقوق بشر کردستان جلوگیری کرد.
٭٭٭
زمانی که کاک امید ناچار شد کشور را ترک کند، برای چند ماهی در #اقلیم_کردستان [خانەی آرزوهای خیالی و بە ظاهر امن #کوردها] ساکن شد. اما با وجود اینکه مجوز از #سازمان_ملل داشت، اما این عضو برجستەی حقوق بشر روژهلات و این مدیر انسان دوست سازمان حقوق بشر کردستان از تهدید و مزاحمت برخی افراد مزدور کورد فروش در سازمانهای امنیتی [ آسایش] اقلیم کردستان در امان نماند و این تهدیدها چند بار تا آستانەی بازداشت و تحویل وی به ایران پیش رفت. از این رو آقای بیگی زاده ناگزیر به عنوان #پناهنده_سیاسی به اروپا و آلمان مهاجرت کرد.
٭٭٭
بعنوان ثبت در تاریخ حقوق بشر #روژهلات، کردستان و تاریخ سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان اعلام میشود، آقای امید بیگی زاده از بنیانگذاران درجه اول این سازمان است، و اگر بعنوان مدیر شماره یک از وی یاد نشود، قطعا نقش وی بە نام رئیس و مدیر دوم سازمان حقوق بشر کردستان در تمام سالهای فعالیت، حداقلی از رعایت اصل انصاف است.
٭٭٭
در اینجا از اعماق قلب رهایی کاک امید بیگی زاده عزیز را از چنک بیماری کرونا، و بازگشت امید و زندگی و سلامتی وی و طول عمر عزتمندانه را برای این تلاشگر خستگی ناپذیر حقوق بشر و حقوق #مردم_کورد و #کردستان آرزو میکنم.
در هولیر [ اربیل ] #اقلیم_کردستان، در مقایل دفتر #سازمان_ملل و در مقابل چندین خبرنگار و گزارشگر تلویزیونی یک #کورد پناهندە از #روژهلات [ کردستان در ایران] خود را به آتش کشید و کسی مانع از آن نشد، انگار وجدانیت، #نسانیت، نوعدوستی و مروت از جامعه بشری با #حقوق_بشر رخت بر بسته است !
بخش های از #کردستان در شمال و شرق سوریه که پیشتر به #روژآوا از آن نام برده میشد، طی روزهای اخیر با اعتراض و درگیری و تشنج خیابانی مواجه بوده است.
بنا بر برخی گزارشهای منتشرە، در شهرهای #قامیشلو، حسەکە، عامودا، دیرالزور و شهداد در اعتراض به اعلام افزایش مواد سوختی، تظاهرات گسترده و اعتراضات خیابانی منجر به درگیری، رخ داده است.
گفته میشود برخی از تظاهرکنندگان در شهداد با خود سلاح حمل میکرده و در مواردی به نیروهای امنیتی شلیک کردەاند که با درگیری و برخورد متقابل، تعدادی از معترضان و هم از نیروهای امنیتی زخمی شدەاند، اما هیچگونه آماری از زخمیها و یا تلفات احتمالی تا کنون ارائه و یا منتشر نشدە است.
٭٭٭
مدیریت خودگردان ظاهراً برای تامین بخشی از کسری بودجه و جبران هزینەهای ادارات خودگردان، از طریق مجلسهای محلی اقدام بە تصویب و اعلام افزایش بهای مواد سوختی برای خودروها، بخش صنایع، بخش کشاورزی، آسیابها و سازمانهای غیر دولتی نموده بود، کە تنشها و اعتراضات خیابانی اخیر را بدنبال آورده است.
بر اساس آخرین گزارشها مجلسهای محلی و مدیریت خودگردان، در اجرای خواست معترضان، مصوبه افزایش بهای مواد سوختی را لغو نموده و نرخ فروش این مواد به روال قبل از تنشهای اخیر، برگشته است.
منطقه خودگردان شمال و شمال شرق سوریه که نزدیک به یک سوم مساحت سوریه را در بر میگیرد در محاصره مرزی ترکیه، عراق، اقلیم و خود دولت مرکزی قرار دارد و به نوعی با محاصره اقتصادی و با تنگناهای مالی و بودجەای مواجە شدە است.
٭٭٭
کردستان سوریه پس از بهار عربی و شروع درگیریهای داخلی سوریه، سه کانتون خودگردان جزیر، کوبانی و عفرین را تشکیل داد و این سه کانتون به نام #روژآوای_کردستان، مسیری مستقل از گروهها و تندروهای مذهبی مخالف حکومت #بشار_اسد و خود دمشق را برگزید.
با ظهور و طغیان #داعش و اشغال بخشهای از سوریه و عراق و سپس اشغال #کوبانی توسط این گروه، کوردها با مقاومتی تاریخی در کوبانی توانستند این شهر آزاد کنند و با ١٢ هزار کشته و بیش از ٢٠ هزار جانباز و مجروح داعش را از کلیه مناطق اشغالی بیرون رانده و این گروه طغیانگر را به سختی شکست دادند.
با شکست داعش، حکومت #ترکیه که گفته میشود خود از حامیان پشت پرده داعش بوده است، به بهانه نفوذ و حضور نیروههای پ.ک.ک [ حزب مخالف دولت ترکیه، گروههای چریکی حزب کارگران کردستان تحت رهبری عبداله #اوجالان ] در شمال سوریه و احتمالا ًبه دلیل برخی نزدیکیهای فکری گروههای مسلط کوردی در روژاوا با سازمانهای پ.ک.ک، در ابتدای سال ٢٠١٧ به کانتون خودگردان #عفرین حمله کرد و آنجا را به تصرف خود در آورد و در دو سال بعد نیز دو ناحیه و دو شهر دیگر به نامهای #سرکانی و #گریسپی را از روژآوای کردستان، جدا کرد و در اختیار گروههای تندرو اسلامی عربی و ترکمنی و بقایای داعش، البته تحت نامهای جدید قرار داد. اکنون کوردها در هرسه منطقه اشغال شده، تقریبا مورد #پاکسازی_نژادی واقع شدەاند و تغییر دموگرافیای این سه ناحیه ظاهراً با موافقت ضمنی دولتهای دمشق و روسیه و البته با سکوت رضایت مندانه آمریکا و دولتهای اروپایی و سازمان ملل، بطور آشکارا صورت گرفته است.
٭٭٭
نام منطقه خودگردان #کردستان_سوریه و روژآوا در حال حاضر به نام " مناطق خودمدیریتی شمال و شرق سوریه" تغییر داده شده است.
این تغییر نام به دلیل ائتلاف #قبایل_عرب با #کوردها و گستره مناطق خودگردان کوردی و عربی تحت اداره ائتلاف نظامی کوردها و عربها و اقلیتهای #آشوری و #ارمنی که قسمتهای بیشتری از مناطق عرب نشین را نیز در بر میگیرد، صورت گرفته است.
اما این تغییر عنوان فارغ از دلایل و توجیهات سیاسی و حقوقی، ممکن است برای بسیاری از کوردها از جمله در دیگر بخشهای کردستان ناخوشایند باشد.
٭٭٭
پس از آزاد سازی کردستان سوریه و مناطق کردنشین از اشغالگری دولت اسلامی عراق و شام [ داعش ]، تعدادی از گروههای کوردی نزدیک به دولت #اقلیم_کردستان و پارت دموکرات کردستان تحت رهبری آقای #بارزانی، که بنظر میرسد با دولت ترکیه و حکومت #اردوغان هم نزدیکیهای دارند [ حتا گفته میشود رهبران این گروهها بعضا در شهرهای ترکیه دارای ملک و املاک و مسکن و ویلا هستند ]، در مجمعی متشکل از ١٢ حزب و جریان یا بیشتر، تحت عنوان" #شورای_میهنی_کورد_سوریە [ENKS]" ائتلاف نموده و برای سهم خواهی و مشارکت در اداره و مدیریت مناطق خودگردان کردستان سوریه موسوم به روژآوا مذاکراتی با احزاب و گروههای مسلط انجام دادەاند.
احزاب مسلط هم شامل حزب اتحاد دموکراتیک [ PYD ] و بیش از ٢٥ گروه و حزب و جریان مستقل و اقماری، جبهه موسوم به " #احزاب_اتحادیه_میهنی_کورد، PYNK " تشکیل دادە اند.مذاکرات میان جبهه "احزاب اتحادیه میهنی کورد" و ائتلاف "شورای میهنی کورد سوریه" برای تقسیم قدرت و منصبهای اداری مناطق کوردی بصورت پنجاه درمقابل پنجاه و یا چیزی شبیه آن ظاهراً تا کنون به نتایج قابل دلخواه طرفین
Kaboudvand:
بخش های از #کردستان در شمال و شرق سوریه که پیشتر به #روژآوا از آن نام برده میشد، طی روزهای اخیر با اعتراض و درگیری و تشنج خیابانی مواجه بوده است.
بنا بر برخی گزارشهای منتشرە، در شهرهای #قامیشلو، حسەکە، عامودا، دیرالزور و شهداد در اعتراض به اعلام افزایش مواد سوختی، تظاهرات گسترده و اعتراضات خیابانی منجر به درگیری، رخ داده است.
گفته میشود برخی از تظاهرکنندگان در شهداد با خود سلاح حمل میکرده و در مواردی به نیروهای امنیتی شلیک کردەاند که با درگیری و برخورد متقابل، تعدادی از معترضان و هم از نیروهای امنیتی زخمی شدەاند، اما هیچگونه آماری از زخمیها و یا تلفات احتمالی تا کنون ارائه و یا منتشر نشدە است.
٭٭٭
مدیریت خودگردان ظاهراً برای تامین بخشی از کسری بودجه و جبران هزینەهای ادارات خودگردان، از طریق مجلسهای محلی اقدام بە تصویب و اعلام افزایش بهای مواد سوختی برای خودروها، بخش صنایع، بخش کشاورزی، آسیابها و سازمانهای غیر دولتی نموده بود، کە تنشها و اعتراضات خیابانی اخیر را بدنبال آورده است.
بر اساس آخرین گزارشها مجلسهای محلی و مدیریت خودگردان، در اجرای خواست معترضان، مصوبه افزایش بهای مواد سوختی را لغو نموده و نرخ فروش این مواد به روال قبل از تنشهای اخیر، برگشته است.
منطقه خودگردان شمال و شمال شرق سوریه که نزدیک به یک سوم مساحت سوریه را در بر میگیرد در محاصره مرزی ترکیه، عراق، اقلیم و خود دولت مرکزی قرار دارد و به نوعی با محاصره اقتصادی و با تنگناهای مالی و بودجەای مواجە شدە است.
٭٭٭
کردستان سوریه پس از بهار عربی و شروع درگیریهای داخلی سوریه، سه کانتون خودگردان جزیر، کوبانی و عفرین را تشکیل داد و این سه کانتون به نام #روژآوای_کردستان، مسیری مستقل از گروهها و تندروهای مذهبی مخالف حکومت #بشار_اسد و خود دمشق را برگزید.
با ظهور و طغیان #داعش و اشغال بخشهای از سوریه و عراق و سپس اشغال #کوبانی توسط این گروه، کوردها با مقاومتی تاریخی در کوبانی توانستند این شهر آزاد کنند و با ١٢ هزار کشته و بیش از ٢٠ هزار جانباز و مجروح داعش را از کلیه مناطق اشغالی بیرون رانده و این گروه طغیانگر را به سختی شکست دادند.
با شکست داعش، حکومت #ترکیه که گفته میشود خود از حامیان پشت پرده داعش بوده است، به بهانه نفوذ و حضور نیروههای پ.ک.ک [ گروههای چریکی حزب کارگران کردستان تحت رهبری عبداله #اوجالان، حزب مخالف دولت ترکیە ] در شمال سوریه و احتمالا ًبه دلیل برخی نزدیکیهای فکری گروههای مسلط کوردی در روژاوا با سازمانهای پ.ک.ک، در ابتدای سال ٢٠١٧ به کانتون خودگردان #عفرین حمله کرد و آنجا را به تصرف خود در آورد و در دو سال بعد نیز دو ناحیه و دو شهر دیگر به نامهای #سرکانی و #گریسپی را از روژآوای کردستان، جدا کرد و در اختیار گروههای تندرو اسلامی عربی و ترکمنی و بقایای داعش، البته تحت نامهای جدید قرار داد. اکنون کوردها در هرسه منطقه اشغال شده، تقریبا مورد #پاکسازی_نژادی واقع شدەاند و تغییر دموگرافیای این سه ناحیه ظاهراً با موافقت ضمنی دولتهای دمشق و روسیه و البته با سکوت رضایت مندانه آمریکا و دولتهای اروپایی و سازمان ملل، بطور آشکارا صورت گرفته است.
٭٭٭
نام منطقه خودگردان #کردستان_سوریه و روژآوا در حال حاضر به نام " مناطق خودمدیریتی شمال و شرق سوریه" تغییر داده شده است.
این تغییر نام به دلیل ائتلاف #قبایل_عرب با #کوردها و گستره مناطق خودگردان کوردی و عربی تحت اداره ائتلاف نظامی کوردها و عربها و اقلیتهای #آشوری و #ارمنی که قسمتهای بیشتری از مناطق عرب نشین را نیز در بر میگیرد، صورت گرفته است.
اما این تغییر عنوان فارغ از دلایل و توجیهات سیاسی و حقوقی، ممکن است برای بسیاری از کوردها از جمله در دیگر بخشهای کردستان ناخوشایند باشد.
٭٭٭
پس از آزاد سازی کردستان سوریه و مناطق کردنشین از اشغالگری دولت اسلامی عراق و شام [ داعش ]، تعدادی از گروههای کوردی نزدیک به دولت #اقلیم_کردستان و پارت دموکرات کردستان تحت رهبری آقای #بارزانی، که بنظر میرسد با دولت ترکیه و حکومت #اردوغان هم نزدیکیهای دارند [ حتا گفته میشود رهبران این گروهها بعضا در شهرهای ترکیه دارای ملک و املاک و مسکن و ویلا هستند ]، در مجمعی متشکل از ١٢ حزب و جریان یا بیشتر، تحت عنوان" #شورای_میهنی_کورد_سوریە [ENKS]" ائتلاف نموده و برای سهم خواهی و مشارکت در اداره و مدیریت مناطق خودگردان کردستان سوریه موسوم به روژآوا مذاکراتی با احزاب و گروههای مسلط انجام دادەاند.
احزاب مسلط هم شامل حزب اتحاد دموکراتیک [ PYD ] و بیش از ٢٥ گروه و حزب و جریان مستقل و اقماری، جبهه موسوم به " #احزاب_اتحادیه_میهنی_کورد، PYNK " تشکیل دادە اند.مذاکرات میان جبهه "احزاب اتحادیه میهنی کورد" و ائتلاف "شورای میهنی کورد سوریه" برای تقسیم قدرت و منصبهای اداری مناطق کوردی بصورت پنجاه درمقابل پنجاه و یا چیزی شبیه آن ظاهراً تا کنون
#ترکیه که خود را برادر بزرگ دولتهای ترک، حامی بزرگ اسلام و جنگجوهای اسلامی و هم شریک اروپای مدافع #حقوق_بشر و آمریکای ابرقدرت می داند،
تنها امتیاز صلح نوبل را کم داشت، که با بمباران و کشتار #کودکان_کورد شمال #روژ_آوا و #اقلیم_کردستان، در سال نو میلادی، لابد آنرا هم بدست می آورد !
ارتش تجاوزگر #ترکیە با اشغال بخشی از شمال #اقلیم_کردستان، به بهانه حضور کوردهای مخالف و تبعیدی و پناهنده، در دو روز گذشته دهها هدف را بمباران و گلوله باران کرده است.
سکوت #عراق و #آمریکا و اروپا و مجامع جهانی در قبال بمباران کردستان و کشتار #مردم_کورد، بجز همراهی با ترکیه، توجیهی ندارد.
دبیرخانه #سازمان_حقوق_بشر_کردستان از مجامع جهانی، سازمان ملل و سازمانهانی حقوق بشری میخواهد؛ ارتش #ترکیه را به ترک تجاوز و توقف فوری توپ بارانها و بمباران ها، و ترک مناطق اشغال شده شمال #اقلیم_کردستان وادار نمایند.
دولت نیمه خودمختار #اقلیم_کردستان نواقص بسیاری دارد و خود #کوردها انتقادات و ایراداتی بسیار بر سیستم و اداره آن دارند،
اما از نظر #دموکراسی، آزادی احزاب، انتخابات، مطبوعات، رسانه ها و آزادیهای مدنی و عقیدتی، بی شک بسیار جلوتر از دولتهای پیر و قدرتمند و مستبد و تجاوزگر در منطقه، است.
دبیرخانه #سازمان_حقوق_بشر_کردستان در بیانیه ای از سازمانهای حقوق بشری و وجدان جهانی درخواست نمود در برابر #کودک_کشی ارتش #ترکیه تحت فرمان #اردوغان در شمال #اقلیم_کردستان و شمال سوریه ساکت نباشند.
انسانیت ؛
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان :
🔹 جنین هنیس #بلاسخارت فرستادە سازمان ملل به عراق، در بارەی حمله #ترکیه به یک منطقه گردشگری [در #اقلیم_کردستان] میگوید؛ " این حملەایی درندانه، گستاخانە و شوک آور است نسبت به جان مردم مدنی و استانداردهای مورد پذیرش بین المللی الحاقی به قوانین بشردوستانه و #حقوق_بشر."
🔹 در چند دهەی اخیر سازمان ملل در برابر موارد نقض حقوق بشر، کشتار مردم مدنی و انجام جنایت های اعمالی علیە بشریت از سوی دولت های منطقه بویژە نسبت بە #مردم_کورد ، اغلب یا سکوت پیشه کرده و یا بعضاً به یک محکومیت لفظی بسنده کردە است (موضعی با استاندارد دوگانه و بر ضد استانداردهای حقوق بشری).