Kaboudvand.M.S / محەمەد سدێق کەبوودوەند/ محمد صدیق کبودوند /
60 subscribers
464 photos
45 videos
23 links
Download Telegram
این روستا از پشت پنجره، اگرچه منظرەی دل انگیزی از یک روز پاییزی دارد، اما زندگی در روستا هم سختیهای زیادی دارد.
اگرچە بخشی از روستاهای #سارال حالا آب و برق و گاز دارند، اما روستاهای زیادی همچنان از آب لوله کشی، گاز و جاده آسفالته بی بهرەاند.
جوانان تحصیل کرده روستایی اگرچه در حال افزایش اند، اما حتی معلمی و بهداشتیاری روستاهایشان بە آنان سپرده نمیشود،
بی کاری بیداد میکند و کولبری کرامت شکن پرخطر هم چشمک میزند.
هویت و #زبان_کوردی، مراتع و طبیعت هم که حال خوشی ندارند.
ڕێ و ڕەسمی کردنەوەی خانەقای ژنانی "نەهرەو کەسنەزانی" لە #سنە.
ئاخۆ بۆ کردنەوەی فێرگەی #زمانی_دایکی_کوردی وەها شیانێک هەیە و دەکرێت ئاوا ئاسایی بێت؟
٭٭٭
مراسم افتتاح خانقای زنان "نهرو کس نزانی" در #سنندج.
آیا برای افتتاح آموزشگاه #زبان_مادری_کوردی چنین امکانی هست و میتواند چنین مجاز باشد؟
آزادی، #عدالت، دموکراسی، #صلح و آرامش نهادینه نمیشود، #تروریسم و #خشونت که زائیدە حق کشی ها و ستم کاریهاست، از میان نمی رود، مگر اینکه اقدامی ریشه ایی و بنیادی با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق نمامی افراد انسانی و تمامی #جوامع_انسانی_تحت_ستم، صورت بگیرد
٭٭٭٭٭٭
روزی برای خود بشر
(به مناسبت روز جهانی حقوق بشر)

در دهم دسامبر ۱۹٤۸ یعنی حدود ٧٣ سال پیش، حقوقی برای افراد بشری، در سند موسوم به #اعلامیه_جهانی_حقوق_بشر بە تائید نمایندگانی از دولتها رسید.
بعدها در سال ۱۹٦۸، دولتهای امضا کنندە اعلامیه، در دو پیمان جداگانە متعهد به اجرای معاهدات و احترام به حقوق در نظر گرفته شده برای افراد بشری شدند.
پس از امضای اعلامیه جهانی حقوق بشر و در طول ٧٣ سال گذشته، منشور بین الملی حقوق بشر و مجموعەای از اسناد حقوق بشری شامل حقوق سیاسی و مدنی [نسل اول]، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی [نسل دوم]، و حقوق جمعی [حقوق مردم و ملتها] شامل؛ حق صلح، #حق_تعیین_سرنوشت، حق بر توسعه، حق بر محیط زیست، حق بر میراث مشترک بشریت، حق مساعدت بشردوستانه، #حق_زبان و فرهنگ بومی و البته حق استعمار زدایی [نسل سوم]، بر اعلامیەی اولیه و میثاقها افزوده شده است.
مجموعەی این اسناد حقوق بشری که حداقلهای از حقوق فردی و اجتماعی افراد و جوامع انسانی [ از جملە #حقوق_زنان، کودکان، کارگران، اقوام، بومیان، اقلیتها، مهاجرین، پناهندگان و....] را تحت پوشش قرار میدهند، اغلب توسط دولتهای عضو مجامع جهانی، به نوعی پذیرفته شده و یا دولتها آنها را به تصویب مجالس دولتی داخلی خود رساندەاند.
٭٭٭
اما در اینکه تعریف و تبیین و تعیین موازین، معیارها، استانداردها و تهیه و تنظیم و تایید و تصویب این مجموعه از اسناد تامین کننده حقوق بشر، چرا تا کنون کمک چندانی به بهبود وضعیت حقوق بشر نکرده و اینکه حقوق بشر امروز در چه وضعیتی قرار گرفتە، باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد :
١. تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر شاید در زمان خود از کفایت تشریح برخوردار بوده، اما بعدها با درج برخی قید و شروط و تحدید موادی از حقوق، در میثاق های اجرایی و عدم پیش بینی سازوکارهای موثر و کارا و فقدان تضمینهای لازم جهت اجرای آن، به شکلی یاس برانگیز، بر گستره مختاریت دولتها در نا پای بندی به تعهدات حقوق بشری شان، افزوده است.
٢. دولتهای امضا کنندەی اعلامیه و اسناد تعهد آور مرتبط با آن و دولتهای متعهد به تعهدات حقوق بشری، نە تنها کمترین ارزشی برای حقوق بشر قائل نشدەاند، بلکه خود در صف اول ناقضان اصلی این حقوق قرار گرفتەاند.
این دولتها در ٧٣ گذشته، خود دهها هزار بار حقوق بشر را نقض نموده و هزاران بار در فجیع ترین شکل ممکن، آنرا مورد تجاوز قرار داده اند.
٣. کمیسیون نظارتی حقوق بشر ملل متحد و جانشین آن یعنی"#شورای_حقوق_بشر" از آنجائیکه عموما از همان دولتهای ناقض حقوق بشری تشکیل می یابد، در نظارت بر رعایت حقوق بشر، تلاشهایش اغلب ناموفق و عقیم بوده است.
این ارکان نظارتی جهانی در پیگیری و نظارت بر اجرای حقوق بشر در کشورهای جهان، تاکنون نتوانسته است کارنامه قابل قبولی از عملکرد خود ارائه نماید.
٤. نظارت بر اجرای حقوق بشر در شکل کنونی آن که اغلب از حد توصیه های اخلاقی فراتر نمی رود، نمی تواند کفایت لازم نظارت بر اجرای موازین رعایت حقوق بشر و احترام به آن را تامین و تضمین کند.
٥. این واقعیت که امروزه حقوق بشر بە وجه المصالح منافع دولتها، حکومتها و برخی سازمانهای جهانی بدل گردیده و این حقوق اغلب به مثابه ابزاری چند وجهی بطور چند جانبه قربانی دنیای تجارت، سیاست، زور، پول و سرمایه، وارونگی تبلیغات رسانه ایی و آیین و اخلاقیات سوداگرانه شده است، هم نمی توان نادیده گرفت.
اخلاقیات سوداگرانەای کە بشر و حقوق انسانی او را، همچون کالایی تجاری، اینجا و آنجا و همه جا مورد داد و ستد قرار میدهد.
حقوق بشر اغلب در روابط و مناسبات بین دولتی و در سازمانهای بین دولتی و بین المللی سوداگر، وجه المصالحه فی مابین با دولتهای سرکوبگر و مستبد، حکومتهای خودکامه، اربابان قدرت و دیکتاتورها قرار میگیرد و قربانی معاملات سیاسی و تجاری پنهانی فی مابین می شود.
٭٭٭
مساله ضمانت اجرایی و ساز و کارهای نظارت بر حقوق بشر، موضوعی لاینحل است و تا زمانی این مساله حل نشده است، امید چندانی به رهایی رنج دیدگان از فقر و ستم وجود ندارد. نمی توان امیدوار بود به اینکه آزادی، عدالت، دموکراسی، صلح و آرامش نهادینه شود و تروریسم و خشونت که زائیدەی حق کشی ها و ستم کاری هاست از میان برود. مگر اینکه اقدامی جدی، بنیادی و ریشە ای با پشتوانه اراده جهانی برای تامین و تضمین حقوق تمامی افراد انسانی و تمامی جوامع تحت ستم صورت بگیرد.
در هر حال نیل به آرامش، امنیت، صلح و عدالت و حل مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود، تنها در پرتو اجرای کامل حقوق بشر و با تامین و تضمین حقوق رسمیت یافتەی جهانی بشر، امکان پذیر میگردد. آن هم از طریق بنای ساختارها و سازو کارهای قانونی مبتنی بر اراده آزاد مردم و با نظارت پیوسته و همبسته شهروندان آزاده و وجدان عمومی همگانی.
این مادر رنجیده، این پیر زن که با چهره درد آلود و جراحات صورتش دل و وجدان هر انسانی را به لرزه و به درد می آورد، مادر یک زندانی به نام ستار بهشتی است. ستار در بازداشتگاه کشته شد.
من هرگز این خانم را از نزدیک ندیده ام. هیچ وقت هم پس از آزادی از زندان، همانند آنانی که رفتند و دست بر شانه اش، عکس یادگاری می گرفتند و بر مرگ فرزندش داستانهای نا راست می گفتند، عمل نکردە ام.
اما از مرگ و کشته شدن فرزندش و هم از وضعیت فعلی خودش عمیقاً متاسف و متاثر شده ام، و حملە اخیر بە این مادر رنجیدە و دلسوختە را شرم آور و آن را روز مرگ وجدان و اخلاق انسانی میدانم.
٭٭٭
در اینجا با اجتناب از هرگونه پیش داوری و قضاوت در مورد سوء استفاده سیاسی و غیر سیاسی از مرگ و کشته شدن، از بازداشت و زندانی شدن، از مجروح شدن و شکنجه و نقض حقوق بشر انسان ها،
فقط و فقط روایتی واقعی از تنها شب زندانی بودن #ستار_بهشتی فرزند خانم #گوهر_عشقی در بند ٣٥٠ #زندان_اوین را باز می گویم.
بخش دوم روایت هم بدون هیچ قضاوتی صرفاً بازگویی حرفای آن ناظر بر مراسم بوده است و بس.
٭٭٭
عصر نزدیک به غروب یک روز پاییزی [ آبان ماه ١٣٩١ ] یک تازه وارد به آمار زندانیان بند ٣٥٠ اضافه شده بود.
می گفتند این تازه وارد از هوادارهای جنبش سبز است و باید سبزها او را در اتاق هایشان جا دهند،
گفته شد سبزها هم گفته اند، تا بطور کامل هویت او برای شان محرز نشود، او را به عنوان بازداشتی جنبش سبز نمی پذیرند. به همین دلیل او را به اتاق ٢ در بغل اتاق ما در طبقه پایبن فرستاده بودند. اتاق ٢ هم او را جا داده و سپس به حمام فرستادند.
دوش های حمام و بخش ظرفشویی در یک مکان قرار داشت.
تازه اول شب بود و من برای شستن لیوانی به آن قسمت رفتم، دیدم قسمت ظرفشویی شلوغ است و چند نفر مشغول ظرف شستن هستند. آنها با دیدن من لیوان به دست، هر یک می گفتند؛ آقای کبودوند لیوانت را بده من بشویم.
در این هنگامه از یکی دوشها، یکی سرش را از لای در دوش بیرون آورد و پرسید، آقایون ببخشید، اینجا آقای کبودوند تشریف دارن، آقای محمد صدیق کبودوند؟
جواب دادند، بلی.
در میانه در دوش و در میانه بخار حمام، آن چهره نامشخص، خیلی مودبانه گفت: آقای کبودوند من اسمم ستار بهشتیه، اگر اجازه بدین، بیرون که آمدم، بیام خدمتتون.
٭٭٭
تقریبا یک ساعت بعد، جوانی با سر و روی بخار دوش دیده و سری تقریبا بدون مو، به دیدن من آمد، کنار تخت من نشست.
اتاق ما حدود ٢٠ نفر جمعیت داشت و آنها تقریبا همه بجز یکی که کنار تخت من نشسته بود، در میانه شان یک گفتگویی در جریان بود و داشتند با همدیگر صحبت میکردند.
ستار هم پس معرفی مجدد خودش به من، گفت: یک وبلاگ دارم و به خاطر چیزهایی که نوشت ام بازداشتم کرده اند، دو روزی در بازداشتگاه پلیس امنیت بوده ام.
ستار به نظر می رسید به شدت ترسیده بود. ترس و حتی لرزشی آشکار در بدن و گفتارش دیده می شد. او گفت : خیلی کتکم زده اند.
پرسیدم چه اتهامی بهت زده اند مگر ؟ گفت : تبلیغ علیه نظام.
من با چای و شکلات از او و همراهم پذیرای کردم.
دلداریش دادم و گفتم، اصلا نترس و نگران مباش، اتهامی گفته اند، اگر هم ثابت بشه، نهایت ٣ ماه تا یک سال حبس داره.
تو باید قوی باشی و محکم، نگران چیزی مباش.
گفت فردا هم دوباره برم می گردانند پلیس امنیت.
من او را مرتب دلداری می دادم، اون هم مودبانه می گفت : جناب کبودوند هرکسی اراده شما را نداره و هیچ کس نمیتونه آقای کبودوند بشود.
در پایان به او گفتم آقای سلطانی وکیل حقوق بشریه و آلان تو اتاق هفته در بالا، قبل از رفتن به دادگاه حتما از سلطانی هم مشورت بگیر، اینکه در دادگاه چ جوابی بدی، لازمه و مهم.
٭٭٭
روز بعد او را بردند و روز پس از آن خبر آمد که آن جوان، در بازداشتگاه کشته شده است.
عصر آن روز در مکان مسجد بند موسوم به بیت العباس، برای ستار مراسم گرفتند و هریک رفتند و پشت منبر چیزی گفتند در باره ستار.
هم اتاقی من که خود نزدیک به جنبش سبزی ها و کاندیدای اسلام شهر بود
در پایان مراسم آمد و گفت :
آقای کبودوند، عجب دنیای گیج کننده ای شده، یعنی اینجا هم فقط مرگ ارزش میده به آدمها، آدمها با مرگشون ارزش پیدا میکنن ؟ این آدمها چه زود رنگ عوض میکنند، صداقت، راست و درستی را دیگر چطور می توان تشخیص داد ؟
او گفت ؛
دیروز این جوانی که آلان کشته شده، اومد تو بند، کسی او را نمی پذیرفت، تنها کسی که دیدم با او رفتار محترمانه، مهربانانه و انسانی داشت، شما بودید.
امروز اما چه حرفای باور نکردنی شنیدیم از همون آدمای دیروز، آدمای که حاضر نبودن حتی با اون جوون بخت برگشته حرف بزنن ! دیروز که اون جوون زنده بود چه شون بود ؟ و امروز چه شون شده .... ؟
سەرەڕای گوشار و گرتن و لێدان و کوشتنەکانی #فاشیزمی_تورک، حیزبێکی نزیک بە #کوردان [#هەدەپە] لە ستانبول، گەورەترین شاری #تورکیا، کۆنگرەی خۆی بەڕێخست.
٭٭٭
به رغم فشار و بازداشت و سرکوب و کشتارهای #فاشیزم_ترک، حزب نزدیک به #کوردها [H.D.P] در استانبول، ابر شهر #ترکیە، کنگرەی خود را برگزار کرد.
دوێنێ شێرکۆ بێکەس دەیگوت:
ئەوەتەی دار هەیە، من لێی دەدرێم
٭٭٭
ئەوڕۆ ڕۆڵەی کورد دەڵێت :
ئەوەتەی ماف هەیە، من هەر بێ مافم
ئەوەتەی سامان و ژیان هەیە،
من هەر بێ سامانم،
ئەوەتەی هێز و دەسەڵاتی گەندەڵ هەیە،
من هەر تاڵان و زیندانی دەکرێم،
هەر دەم خنکێنن، و هەر لە سێدارەم ئەدەن.
معلمان در تجمع روز ٢٢ آذر در برخی شهرها از جمله #سنندج، در کنار مطالبات صنفی خود، برخی مطالبات عمومی همانند حق آموزش #زبان_مادری را هم، مطالبه نمودند.
تجمع و #اعتصاب_سراسری_معلمان دیروز در سنندج، کرماشان، ایلام، ارومیه، سقز، مریوان، بوکان، کامیاران و.... برگزار شد.
ڕەنگە ئەو وتەیە که دەڵێ: "مافی زمان نە دەسندرێ و نە داوا دەکرێ ؛ بەڵکوو پیادە دەکرێ"، زۆریش ڕاست بێت.
بەڵام لە بیر و مێشکی کسێ کە تا سەر ئیسقان ئاسمیلە کراوە، ئاخاوتن بە #زمانی_دایکی دواکەوتووانەیە.
خۆ دۆڕاو تەنیا لە گۆڕینی زمان و پێناس و شۆناسی خۆی، خەونی پێشکەتوویی دەبینێتەوە.
دەنگم بۆ با بەجێ دەهێڵم
تۆزەکەم بۆ هەوا
بەڵام ژانم
ئێش و ژانی زەوینیم
بۆ کێ بەجێ بهێڵم ؟

فرمێسکم بۆ شەونم بەجێ دەهێڵم
وە بزەی لێوم، ڕەنگە
بۆ کۆلکە زێڕینە
ئەوینم، بەڵام
ئەوینی زەوینیم
بۆ کێ بەجێ بهێڵم ؟
٭٭٭
هەڵبەست: نینۆ مۆچ یولی ئیتاڵی
وەرگێڕ: سدێق سەعیدبەگ
[محەمەد سدێق کەبوودوەند]
دبیرخانه #سازمان_حقوق_بشر_کردستان از ادامە صدور و اجرای حکم مرگ و اعدام در کردستان، و از عدم توجه به درخواستهای مردمی و حقوق بشری برای لغو و عدم اجرای چنین احکامی از جملە حکم اعدام #حیدر_قربانی، ابراز تاسف میکند.
٭٭٭
بیانیه
دبیرخانە سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان از ادامه صدور و اجرای احکام مرگ و اعدام در کردستان، ابراز تاسف میکند.
حیدر قربانی از شهروندان کامیارانی بود که پیش از این بە اتهامات سیاسی، امنیتی زندانی و در دادگاههای انقلاب به اعدام محکوم شده بود.
در رابطه با این حکم و برای لغو اعدام نامبرده در چند ماه گذشته، درخواستهایی از سوی خانواده این زندانی، شماری از شهروندان کامیارانی، فعالان سیاسی و مدنی کردستان، سازمانهای حقوق بشری، سازمان عفو بین الملل و کارشناسانی از سازمان ملل، بە مراجع قضایی و دولتی ارائه شده بود.
دبیرخانه سازمان حقوق بشر کردستان نیز فارغ از نوع اتهام و یا علت محکومیت حیدر قربانی، توقف اجرای حکم و همچنین لغو محکومیت بە اعدام وی را، درخواست نموده بود.
با این حال و به رغم امیدهای بوجود آمده برای تجدید نظر در پرونده محکومیت این زندانی، روز گذشته مراجع دولتی اجرای حکم اعدام نامبرده را اعلام کردند.
دبیرخانه سازمان حقوق بشر کردستان از صدور و اجرای حکم مرگ برای زندانیان فارغ از نوع اتهام و یا جرم آنها و از عدم توجه به درخواست های مردمی و حقوق بشری برای لغو حکم اعدام حیدر قربانی، متاسف و متاثر است و تاسف عمیق خود را از اجرای این اعدام و چنین اعدامهایی در کردستان، ابراز میدارد.

تاریخ: ٢٩ آذر ١٤٠٠/ ٢٠ دسامبر ٢٠٢١

دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
t.me/RMMK2021