مدیریار | Modiryar
844 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
#مدل_های_تغییر_ذهن
#Howard_Gardner

#هوارد_گاردنر در کتاب خود هفت عامل را مشخص کرده است (گاهی اوقات آن‌ها را اهرم می‏ نامد) که می‏توان در همه موارد تغییر ذهن به کاربرد. این هفت عامل عبارت‌اند از:

#استدلال:
کسانی که خود را تحصیل‌کرده می‏ پندارند، به‌ویژه در موضوعات اعتقادی از استدلال استفاده بیشتری می‏ کنند. استدلال می‏ تواند شامل منطق صرف، استفاده از قیاس، یا ایجاد طبقه ‏بندی باشد.

#تحقیق:
مکمل استفاده از استدلال، جمع‌آوری داده‏ های مربوط است. کسانی که آموزش علمی دیده ‏اند می‌توانند به شیوه ه‏ای نظام‏ مند اقدام کنند و حتی شاید از آزمون‏ های آماری برای تائید روندهای نویدبخش – یا ایجاد تردید در آن‌ها – استفاده کنند.

#بازآوایی:
استدلال و پژوهش با ابعاد شناختی ذهن سروکار دارد؛ ولی بازآوایی نشانهء جزء عاطفی است.

#توصیف_مجدد_بازنماینده:
این عامل مقوله ‏ای فنی به نظر می‏ رسد ولی بسیار ساده است. تغییر ذهن تا جایی قانع کننده است که برای بازنمایی در شکل‏ های مختلف مناسب باشد و شکل‏ های مذکور یکدیگر را تقویت کنند.

#منابع و #پاداش‌ها:
بعضی‌اوقات تغییر ذهن هنگامی محتمل‏ تر است که بتوان منابع قابل‌توجهی را به کار گرفت.

#رویدادهای_جهان_واقعی:
بعضی‌اوقات رویدادی در جامعه ‏ای بزرگ‌تر اتفاق می‏ افتد و بر بسیاری از افراد اثر می‏ گذارد. نمونه ‏های آن عبارت‌اند از جنگ، توفان، حمله تروریستی، رکود اقتصادی و یا در جنبه مثبت؛ دوره‌های صلح و رونق اقتصادی، در دسترس بودن معالجات پزشکی، حاکمیت یک رهبر، گروه یا حزب سیاسی خوب.

#مقاومت:
شش عاملی که تاکنون مطرح شدند همگی به تلاش برای تغییر ذهن کمک کنند. اما غیرواقع بینانِه است که فکر کنیم تنها عوامل تسهیل ‏کننده وجود دارند. باگذشت زمان تغییر ذهن‏ ها دشوارتر می‏ شود، علت آن است که دیدگاه‏ ها و چشم‌اندازهای قدرتمندی کسب می‏ شوند که در برابر تغییر مقاوم‌اند.

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
#اصول_متقاعدسازی #کتابنگار #برایان_تریسی 📔 #سخنرانی_موفق #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
#اصول_متقاعدسازی

#ارسطو اولین فیلسوف بزرگی بود که به اهمیت فن بلاغت به‌عنوان ابزاری ضروری برای رهبری کردن پی برد. او عناصر ضروری متقاعدسازی را به سه بخش تقسیم کرد:

1⃣ #لوگوس (منطق):

اشاره به منطق، کلمات و #استدلال در بحث شما دارد. مهم است حرف‌هایی که می‌زنید باهم همخوانی داشته باشند، مانند حلقه‌های یک زنجیر باشند که به هم متصل‌اند و بیان یا بحثی را انسجام می‌بخشند. وقتی خوب فکر می‌کنید و صحبتتان را برنامه‌ریزی می‌نمایید،نکات مختلف و متعدد خود را سازمان‌دهی می­کنید تا روی نکته قبلی پایه‌ریزی می‌شود تا بحث متقاعدکننده‌ای شکل بگیرد.

2⃣ ِتوس (اخلاق):

دومین جنبه متقاعدسازی اتوس است. که مربوط به منش، اخلاقیات و باورهای شما به هنگام سخنرانی می‌شود.با افزودن بااعتبار خود نزد شنوندگانتان، قبل از #سخنرانی و به هنگام آن، احتمال این را که شنوندگان حرف‌هایتان را باور کنند و به توصیه‌های شما عمل نمایند ،افزایش می‌دهید.

3⃣ #پاتوس (احساسات):

سومین جنبه #متقاعدسازی پاتوس است که مضمون احساسی و عاطفی صحبت شمارا دربرمی گیرد و شاید از همه‌ی جنبه‌های دیگر مهم‌تر باشد.تنها زمانی که پیوند احساسی و عاطفی برقرار کنید و روی مردم تأثیر بگذارید، می‌توانید به آن‌ها انگیزه بدهید که فکرشان را تغییر دهند و اقدام ویژه‌ای به عمل‌آورند. اگر می‌خواهید مردم را تکان دهید و روی آن‌ها تأثیر بگذارید، این سه عنصر باید درهم‌ تنیده باشند.

سه بخش پیام شما

#آلبرت_محرابیان استاد دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس ، چند سال قبل درزمینۀ ارتباط مؤثر مطالعاتی کرد.او به این نتیجه رسید که هر پیام از سه رکن تشکیل می‌شود:

1⃣ کلمات:

محرابیان می‌گوید کلمات تنها ۷ درصد پیام را به خود اختصاص می‌دهند. البته کلماتی که به کار می‌برید از اهمیت فراوان برخوردارند و باید در انتخاب آن‌ها دقت فراوان کرد. باید تصادف و #تسلسل درست و سازمان‌یافته داشته باشند و به لحاظ دستور زبان هم درست و بی‌عیب باشند.اما همه ما تاکنون به صحبت‌های اساتیدی گوش‌داده‌ایم که از کلمات عالی و کم‌نظیر استفاده کرده‌اند و بااین‌حال از شنیدن حرفهایشان خسته شده ایم. کلمات به تنهایی کافی نیستند.

2⃣ لحن صدا:

دومین عنصر ارتباط که #محرابیان به آن اشاره می‌کند، لحن صداست.در محاسبات او، ۳۸ درصد پیام در لحن صدا خلاصه می‌شود. مهم تأکیدی است که بر کلمات می‌گذاریم. برای مثال به جمله "تو را خیلی دوست دارم" توجه کنید.با تأکید گذاردن بر هر یک از این کلمات و یا با سؤالی کردن جمله می‌توانید معنای عبارت را تغییر دهید.

هر مردی تجربه بحث کردن با همسرش را بر سر یک موضوع ساده داشته است. مردان از کلمات استفاده ابزاری می‌کنند اما زن‌ها سعی می کنند از کلمات برای #ایجاد_ارتباط استفاده نمایند. به همین دلیل هر کلمه‌ای را به شکلی متفاوت می شنوند. برای مثال زن ممکن است از حرفی که شوهرش زده است برنجد.

مرد ممکن است بگوید: "اما من فقط این را گفتم." و زن ممکن است با عصبانیت بگوید:"مهم نیست چه گفتی مهم این است که چگونه گفتی." با تغییر دادن عمدی لحن صدا و با آگاه شدن از اهمیت آن، می توانید همه پیغام را #تغییر دهید و تأثیری متفاوت بر شنوندگان بگذارید.

3⃣ بدن (تن):

محرابیان در ضمن به این نتیجه رسید که ۵۵ درصد پیام مربوط به زبان تن می شود.علتش این است که تعداد عصب‌هایی که از چشم به مغز می‌رسد، ۲۲ برابر عصب‌هایی است که از گوش به مغز می‌رسد. به همین دلیل است که #تأثیرات_دیداری بسیار قدرتمندتر هستند.


#کتابنگار
#برایان_تریسی
📔 #سخنرانی_موفق
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
چهارنوع تفکر 1⃣ تفکر انتقادی 2⃣ تفکر خلاقانه 3⃣ تفکر سیستمی 4⃣ تفکر استراتژیک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
معنی فکر و مفهوم تفکر چیست؟

اگر تفکر را به‌مثابه یک فرآیند در نظر بگیریم، ورودی این فرآیند داده‌ها و اطلاعات است و خروجی آن ایده‌ها یا بینش‌ها هستند. در این نوشتار به‌اختصار به معرفی چهار نوع تفکر که #مهارت در به‌کارگیری آن‌ها نقش مهمی در #موفقیت دارند می‌پردازیم.

1⃣ #تفکر_خلاق (Creative Thinking)

طبق گفته #استیو_جابز: «خلاقیت چیزی جز ارتباط دادن چیزها به یکدیگر نیست.»
به‌عبارت‌دیگر خلاقیت ایجاد ارتباط بین چیزهای قدیمی (موجود) برای دستیابی به یک ارزش جدید است.

در تفکر خلاق نیز داده‌ها، #اطلاعات و مفاهیمی که در دسترس همگان است به نحوی پرورش داده می‌شوند (با ایجاد ارتباط بین آن‌ها) که نتیجه آن ایجاد یک ایده یا بینش جدید و منحصربه‌فرد است.

تفکر خلاق با تغییر زاویه دید به مسائل، مشکلات و تهدیدها و تفکر خارج از چارچوب مرسوم و معمول به راه‌حل‌ها و فرصت‌های جدید رشد و #توسعه دست می‌یابد.

2⃣ #تفکر_انتقادی

Critical_thinking#

هدف از تفکر انتقادی دست‌یابی به آگاهی قابل‌ اعتماد است. تفکر انتقادی تلاش برای پیراسته داشتن #فرآیند_تفکر از خطاهای ذهنی و شناختی است تا نتیجه و خروجی این فرآیند قابل‌اطمینان باشد.

تفکر انتقادی با به‌کارگیری #استدلال و تحلیل موشکافانه و سنجش و ارزیابی اطلاعات، نظرات و ایده‌های جمع‌آوری‌شده، باعث استدلال صحیح و مصون ماندن تصمیمات از مغالطه، جانب‌داری‌ و پذیرش کورکورانه می‌شود.

3⃣ #تفکر_سیستمی

Systemic_Thinking#

ریشه کلمه سیستم یک واژه یونانی به معنی "قرار دادن کنار هم و باهم" است. بنابراین:

اولین نکته مفهومی که از واژه #سیستم برداشت می‌شود کل‌نگری و دیدن تمام اجزاء یک مجموعه در کنار هم و باهم است.درواقع اولین دستاورد تفکر سیستمی، دست‌یابی به یک تصویر کلی از مجموعه‌ای است که موردبررسی قرار داده‌ایم به همراه شناسایی تمامی اجزا این مجموعه.

دومین نکته در مورد تفکر سیستمی کشف و به تصویر کشیدن روابط و اثراتی است که اجزاء تشکیل‌ دهنده مجموعه (سیستم) باهم دارند.

سومین نکته: باید در نظر داشت که هریک از اجزاء یک #سیستم، خود می‌تواند به‌عنوان یک سیستم جداگانه (زیرسیستم) مورد مطالعه قرار گیرد.

برای مثال کسب‌وکار شما به‌عنوان یک سیستم متشکل از اجزای بسیاری است که خودشان می‌توانند به‌عنوان یک #سیستم مورد واکاوی قرار گیرند و از سوی دیگر خود کسب‌وکار شما یک جزء از یک مجموعه بزرگ‌تر محسوب می‌شود.

درک روابط بین کسب‌وکار شما با سیستمی که در آن قرارگرفته از عوامل اصلی موفقیت شما خواهد بود. #تفکر_سیستمی توانایی درک، شناخت و تحلیل روابط این سیستم‌ها (زیرسیستم‌ها و ابرسیستم‌ها) است.

4⃣ #تفکر_استراتژیک

Strategic_Thinking#

ریچ هورواث (Rich Horwath) درباره تفکر استراتژیک این‌گونه می‌نویسد: تفکر استراتژیک ایجاد و به‌کارگیری پیوسته بینش‌های کسب‌وکار (business insights) برای دست‌یابی به #مزیت_رقابتی است.

تفکر استراتژیک با #برنامه‌_ریزی_استراتژیک تفاوت دارد. برنامه‌ریزی استراتژیک (Strategic planning) هدایت بینش‌های کسب‌وکار جهت ایجاد یک برنامه عمل (action plan) برای دست‌یابی به اهداف کسب‌وکار است. تفکر استراتژیک بخشی از فعالیت‌های عادی روزانه است در حالیکه برنامه‌ریزی استراتژیک یک فعالیت دوره‌ای است (مثلاً سه‌ماهه، شش‌ماهه یا سالانه).

تفکر استراتژیک به معنی انجام کاری اضافی در کسب‌وکار نیست بلکه همانند بکارگیری یک عدسی جدید برای نگاه به کسب‌وکار است. شاید بتوان گفت که در حوزه کسب‌وکار هم در تفکر استراتژیک و هم در تفکر خلاق هدف اصلی ایجاد ارزش‌های جدید برای #مشتری است.

درواقع در هر دو مفهوم تفکر استراتژیک و تفکر خلاق، #نوآوری یک موضوع کلیدی است. با این توضیح که در تفکر استراتژیک نوآوری باید در راستای دست‌یابی به مزیت رقابتی تعریف شود. به‌عبارت‌دیگر در تفکر استراتژیک، حیطه‌های نوآوری باید از فیلتر استراتژی عبور کنند.


#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar