مدیریار | Modiryar
837 subscribers
4.83K photos
671 videos
3 files
4.3K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
لباس تقوا
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

پوشیدن لباس آراسته، تمیز و مناسب یکی از علاقه مندی های انسان ها است. لباسی که بدن را می پوشاند و زیبا می گرداند. اما علاوه بر لباسی که بر تن انسان است روح آدمی نیز لباسی فاخر و آراسته می خواهد. #تقوا برای روح مانند خانه است برای زندگی و مانند جامه است برای تن. پس بدانید این برای شما بهتر است همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: «وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْر» که معنای آن چنین است: «و لباس تقوا نیکوترین جامه است». شاید اگر همین یک جمله از توصیه‌های شریف قرآن موردتوجه انسان‌ها قرار می‌گرفت بسیاری از انحرافات، اشتباهات، دشمنی‌ها و نابهنجاری‌های حیات بشری رخ نمی‌داد وزندگی آدمی بسیار سالم‌تر و لذت‌بخش‌تر بود.

واقعیت تلخ #زندگی_امروز این است که در آن «اخلاق» حلقه‌ی مفقوده کارکرد نظام‌های بشری است و متاسفانه دربسیاری از مناسبات و تصمیمات انسان‌ها اخلاق رنگ‌باخته است و اصول آن رعایت نمی‌شود و یا این‌که کمتر موردتوجه قرار می‌گیرد. گاهی ناخودآگاه در مرور زمان انسان دچار غفلت می‌شود و فراموش می‌کند خدا و روز حسابی هست و باید برای یکایک رفتارهایش پاسخگو باشد. لذا تخت گاز می‌رود و هر جور منافعش اقتضا نماید رفتار می‌کند و بعد از مدتی بسیاری از اصول را کنار گذاشته و تنها به مطامع و مصالح شخصی و دنیوی خود می‌اندیشد. بدین گونه در ورطه‌ای هولناک از زندگی قرار می‌گیرد که شاید دنیای خود را آباد کند ولی نهایتاً برایش سودی نخواهد داشت و عاقبتی نامبارک در انتظارش خواهد بود.

#خودسازی و برخورداری از آمادگی روحی در مواجهه با اتفاقات روز و پدیده‌های اجتماعی برای انسان اصل مهم و اساسی است. باید علاوه بر این‌که به‌سلامت جسمانی خود اهمیت می‌دهیم روح و روان خویشتن را نیز از پلیدی‌ها و هر آنچه ما را از مقام انسانی و اخلاقی دور می‌کند در امان نگه‌داریم. در جریان یک برنامه خودسازی باید به ابعاد مختلف پرداخت. اگرچه محور خودسازی فاصله گرفتن از «راحت» و «غفلت» است، اما گاهی این حرکت به پیگیری برنامه‌های معنوی و اصلاح صفات روحی می‌پردازد و گاهی به تنظیم فعالیت‌های رایج زندگی معطوف می‌شود. تقوا تنها رعایت حدود مسلمانی و دستورات شریعت نیست بلکه از آن بالاتر تقوا در معنای واقعی خود رعایت حدود انسانی و اخلاقی است.

دقیقا همان‌جایی معنا پیدا می‌کند که انسان در معرض #تصمیم یا رفتاری قرار می‌گیرد که دوگانه خیر و شر است اگر در مدار رعایت حدود باشد و به‌بیان‌دیگر برمدار تقوا حرکت کند باعث سعادت خویشتن می‌شود و در غیر این صورت به همان میزان از مسیر منحرف خواهد شد. تقوا و پرهیزگاری یک فضیلت اخلاقی منحصربه‌فرد، کانون تمام خوبی‌ها و نیروی بازدارندۀ درونی است که ماشین وجود انسان را از سقوط در پرتگاه‌ها حفظ نموده و او را به سرمنزل مقصود می‌رساند. تقوا به قلعۀ مستحکمی‌ ‌ماند که انسان را از تاخت‌وتاز دشمنان داخلی یعنی هوا و هوس‏های نامشروع نفسانی و شیطانی محفوظ می‏دارد و از اصابت تیرهای مسموم و ضربه‏های مهلک گناه به روح و روان او جلوگیری کرده و قلبش را مرکز تابش انوار الهی قرار می‌دهد.

در #مسیر_زندگی شهوات و امیال و هوس ‏ها وامیدهای کاذب و دروغین و لغزش‏های فراوان وجود دارد. اینجاست که انسان باید دایما مراقب باشد مبادا روحش آسیب ببیند و این جز با بیداری و آگاهی و مراقبت دایم و مستمر امکان‌پذیر نیست. در دنیای مادی چون همه چیز فانی است پس ارزش آن محدود و محصور و پایان یافتنی است. پس لباس علم، شهرت، مقام، ثروت، خدمت و هر چیز دیگری از این جنس را از تن خارج کنید و لباس تقوا که همانا در نظر داشتن اخلاق و انسانیت است بر تن کنید و با آن لباس در مسیر علم، خدمت، شهرت و ... تلاش کنید. که همانا تلاش در هر مسیری که با لباس تقوا باشد گرفتار گژی و انحراف نخواهد بود و «ناب و خالص» دنیا و آخرت آدمی را ختم به خیر می گرداند.

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۱ اسفندماه ۱۴۰۲، شماره ۴۱۶۱

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
وعده خویشتن وفا فرما
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

یکی از مسائلی که در میزان #اعتماد مردم نسبت به مسئولین و همچنین ایجاد انگیزه در آن ها جهت مشارکت در اداره امور کشور به صورت عام و حضور در انتخابات به صورت خاص اثرگذار است موضوع نحوه «وعده دادن» و میزان عمل به آن است. شاید به جرأت بتوان گفت در نظام های سیاسی زمانی اعتبار مدیران و یا اعتماد مردم به آن ها آسیب می بیند که در عمل به وعده هایی که قبل از پذیرش مسئولیت یا در حین آن داده اند سهل انگاری کنند یا به تعبیر عامیانه «خُلف وعده» نمایند.

علاوه بر اثر #اجتماعی این موضوع در آموزه های دینی و اخلاقی ما نیز این امر بسیار مهم و محترم شمرده شده است تا جایی که پیامبر اعظم(ص) می فرمایند: « هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، هرگاه وعده مى دهد بايد وفا كند.» سلامت رفتاری در وعده دادن خصوصاً در ایام تبلیغات انتخاباتی از چند جهت باید مورد توجه قرار گیرد؛

اول اینکه فرد موظف است صرفاً راجع به موضوع یا موضوعاتی به مردم تعهد و به بیان ساده تر قول دهد که در چهارچوب اختیارات و صلاحیت های وی قرار دارد. به عنوان مثال کسی که قرار است در کرسی مجلس شورای اسلامی در فرایند تقنین حضور پیدا کند به دلیل آن که از نظر قانونی حق ورود به حوزه های اجرایی را ندارد نباید در این عرصه ها به مردم قولی بدهد که در این صورت خلاف #سلامت_رفتاری و گفتاری عمل کرده است.

دوم فرد هنگامی که با مردم صحبت می کند و می خواهد ضمانت انجام کاری را برای آن ها تعهد نماید باید در آن زمان به صورت واقعی و جدی نیت و همت عمل به وعده ی خویش را داشته باشد. یعنی هم در ذهن و ضمیر خود و هم در عزم و اراده نسبت به کاری که می گوید ایمان داشته باشد و #تصمیم انجام آن را به بهترین شکل ممکن گرفته باشد.

سوم گاهی انسان در زمینه خاصی بر اساس شرایط موجود و پیش بینی های ذهنی که برای آینده دارد به فرد یا افرادی قولی می دهد که بعداً ممکن است به دلیل #تغییر شرایط یا اتفاقات محیطی تحقق آن امکان نداشته باشد. در این حالت فرد برای حفظ اعتماد عمومی و همچنین در جهت سلامت رفتاری باید موضوع را به صورت شفاف، مستقیم و محترم با مردم در میان گذارد و به دلیل آن چه سبب عدم تحقق وعده ی او می شود رسماً عذرخواهی و دلجویی نماید.

هر چند آن چه گفته شد از موارد بدیهی و در ظاهر کلیشه و ساده به نظر می رسد اما متأسفانه در سال های اخیر در جریان های مدیریتی کشور با ساده انگاری و #تساهل و تسامح در مورد آن فرهنگ های بعضاً نادرستی در این زمینه ایجاد شده است. تا آن جا که برخی در ایام تبلیغات انتخاباتی احساس می کنند دادن وعده های کلان و حتی بی اساس جزیی از طبیعت روندهای تبلیغاتی است که الزام عملی خاصی در ارتباط با آن برای آینده وجود ندارد.

این نگاه غلط سبب می شود هم وجهه آن فرد آسیب ببیند و هم نظام #مدیریت کشور دچار خدشه گردد. نباید فراموش کنیم که جایگاه های مدیریتی در واقع مقام و منصب مادی نیستند (یعنی نباید باشند) که عده ای برای به دست آوردن آن به هر کاری متوسل می شوند. در حقیقت این جایگاه ها مقام نیستند بلکه مسئولیت هایی جدی و خطیر هستند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سطح کیفی زندگی مردم و آینده عزیزان و فرزندان آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد.

پس نگاه دینی و اخلاقی اقتضا می کند تنها کسانی در این جایگاه ها قرار گیرند و یا داوطلب آن باشند که در خود این شرایط و صلاحیت را مشاهده می کنند. البته بخش دیگر این مسأله که قابل توجه است دقت مردم در گزینش افراد و مشارکت آن هاست که می تواند از ورود افراد فاقد صلاحیت به #مناصب_کلیدی به صورت نسبی پیشگیری نماید.

🔺وعده ای گر دهی به درویشی
🔻وعده خویشتن وفا فرما

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۸ اسفندماه ۱۴۰۲، شماره ۴۱۶۶


#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
این موضوع بسیار مهم است
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

شاید اگر دو دهه قبل فردی عنوان می کرد روزی فرا خواهد رسید که مردم از حال و روز خواهر، برادر، خاله، عمو، دایی، عمه یا حتی پدر و مادر خود روزها، هفته ها، ماه ها و حتی چند سال بی خبر می ماند کسی باور نمی کرد و به این ادعا می خندید. آن قدر رفت و آمدها گسترده و پرتکرار بود و بین خانواده ها روحیه مودت، دوستی و کمک و #همدلی به صورت چشمگیر وجود داشت که کسی شرایطی که در آن به سر می بریم را هرگز باور نمی کرد.

از حال #خانواده و فامیل با خبر بودن و به آن ها محبت کردن و یاری رساندن که در ادبیات دینی ما از آن به عنوان «صله رحم» یاد می شود آن چنان اهمیتی دارد که پیامبر اسلام فرمود: «صله أرحام خود کنید حتی اینکه سلام کردن باشد» همچنین در سوره مبارکه بقره آمده است: «و کسانی که پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد می‌کنند، اینها زیانکارانند»

اما امروز به دلیل مشغله ی فراوان در عصر #فراصنعتی و گرفتاری انسان ها در دام شبکه های اجتماعی گویی هیچ فرصتی برای عزیزان و وابستگان خود نداریم و آرام آرام معاشرت های خانوادگی به فراموشی سپرده شده است. هر چند این واقعیت وجود دارد که با توجه به شرایط جامعه ی امروزی آن شکل قدیم صله ی رحم نه ممکن است نه مطلوب اما هرگز نباید اصل آن نادیده و بی اهمیت گرفته شود. بدون ملاحظه ايام را می گذرانيم، خيلی کم می خنديم، سریع رانندگی می کنيم، تندتند راه می رویم، همیشه عجله داریم، با کوچکترین اتفاق نامطلوبی به شدت عصبانی می شويم، زیاد غر می زنیم، شب ها تا ديروقت بيدار می مانيم، خسته و کسل از خواب برمی خيزيم، معمولاً صبحانه نمی خوریم، از ورزش خبری نیست،

برای مطالعه کردن وقتی اختصاص نمی دهیم، حوصله سر و کله زدن و بازی با بچه ها را نداریم، اگر منزل باشیم اغلب اوقات با گوشی کار می کنيم و خيلی بندرت دعا و نیایش می کنيم، هیچ جا حتی سر سفره از شر تلفن همراه خود در امان نیستیم، درونگرا شده ایم، ارتباطات مجازی، تلفنی، اینترنتی و پیامکی را به ملاقات های رو در رو ترجیح می دهیم، زمانی برای صله رحم و دیدار فامیل و آشنایان نداریم، از حال و روز همه حتی همسایه ها و دوستان قدیمی بی خبریم، تقریباً تمام روزهای ما مثل روز قبل آغاز می شود و تا انتهای شب ادامه دارد. مثل یک ماشین کوکی این اتفاقات هر روز تکرار می شود و انگار چیزی در اختیار ما نیست و سایه #روزمرگی بر زندگی ما افتاده است!

شاید برخی موارد اغراق آمیز به نظر برسد و یا تعدادی از آن ها در زندگی ما مصداق نداشته باشد ولی مسلماً زندگی ماشینی ناخواسته خلق و خوی مردم را تغییر داده است. البته این واقعیت قبول که در هر عصری باید مطابق با نیازهای همان زمان زندگی کرد ولی برخی اصول وجود دارند که تاریخ مصرف نداشته و باید همواره مورد توجه قرار گیرند. اصولی مثل؛ تغذیه سالم، خواب کافی، ورزش، ارتباط با خدا، مهربانی با خانواده، مردم داری، صبر و تعقل در زندگی و... مواردی هستند که همواره در #زندگی انسان اصالت داشته و نباید از آن غافل شد.

اگر کمی با دقت به اطراف خود نگاه کنیم هنوز هم کمابیش افرادی را می بینیم که با برنامه ریزی مناسب به معنای واقعی زندگی می کنند و به همۀ امور خود می رسند. پس قبل از هر چیز باید روش زندگی خود و نحوه استفاده از زمان را تحلیل و بررسی کنیم. برای دستیابی به شیوۀ مناسبی از زندگی باید انسان حتماً زمانی را فقط برای خود و خانواده اش در نظر بگیرد. یعنی باید زمان کافی برای ارتباط با «خدا، خانواده و خود» داشته باشیم. خصوصاً اکنون که به تقارن #بهار_قرآن و بهار طبیعت نزدیک می شویم فرصت گرانبهایی برای ایجاد تغییر در برخی روندها وجود دارد.


🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۲، شماره ۴۱۷۰

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
چنان نماند، چنین نیز نخواهد ماند
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

سخت یا آسان، بالا یا پایین، سیاه یا سفید، کم یا زیاد و به هر صورتی که برای شما مطلوب یا نامطلوب باشد زمانه همچون برق و باد می گذرد و احدی یارای نگه داشتن آن را ندارد. هیچ چیزی دوام ندارد و به قول معروف «#تغییر تنها چیزی است که همواره ثابت است» و همگان را در بر می گیرد.

زمانه بین آدم ها دست به دست می شود روزی یکی امیر است و دیگری فقیر و روزی دیگر زمانه جای آن ها را عوض می کند و همه ی ذهن نظم گرا و عادت گرای آدمی را تغییر می دهد. روزگار برای خود #نظم و حکمتی دارد که ما خیلی وقت ها از آن بی خبریم یا توان درک آن را نداریم.

بنا به فرموده ی #امیرالمومنین (ع) «دنیـا دو روز است! یک روز با تو و روز دیگر علیه توست. روزی که با توست مغرور نشو و روزی که علیـه توست نومید مگرد زیرا هر دو پایان پذیرند.» حال در این عمر کوتاه و در دنیای فانی چه خوب است نام نیکی از خود به جای گذاشتن و تلاش در جهت اینکه من هم دِین خویش را برای بهتر شدن دنیا ادا کنم. گاهی در وانفسای زندگی دنیا و کش و قوس هایی که انسان با سرنوشت خویش دارد چنان دچار روزمرگی و تلاش در جهت تأمین معاش و رفاه بالاتر می شود که از برخی امور که سبب سلامت نفس و ارتقای روح است غفلت می کند.

یکی از این موارد اساسی که تقریباً تمامی مکاتب و ادیان به آن اعتقاد دارند و بر اهمیت و تعالی بخشی آن تأکید ورزیده اند موضوع کمک، انفاق، صدقه دادن و یاری رساندن به انسان های محروم و ضعیف است. #محرومیت و ضعف خصلت همه ی آدم هاست تنها نسبت، موضوع و شکل آن متفاوت است. در این میان چه سعادتی است دل دریایی داشتن و دست بخشنده که می تواند دنیا و آخرت انسان را رونق بخشیده و حال جسم و روحی را بهتر و بهتر نماید.

البته در شرایط فعلی اقتصاد کشور مشکلاتی معیشتی بسیار فراگیر شده است و افرادی که برای تأمین نیازها و خواسته های خویش دچار مشکلات هستند افزایش یافته اند به بیان دیگر همه ی ما کمابیش گرفتار این موضوع یا موارد مشابه آن هستیم اما #دل_مهربان و دست بخشنده در هر شرایطی همچون درختی پرثمر به اطرافیان خود مهر و عاطفه می بخشد.

شاید با توجه به شرایط و اقتضائات میزان آن کم و زیاد شود اما در اصل آن خللی ایجاد نمی شود تا بدین گونه رودخانه پر شور و پرتلاطم انسانیت و #مهرورزی همواره جوشان و خروشان باشد. اکنون به سرعت به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم. سالی که مقارن با ماه مبارک رمضان است. همه ی خانواده های ایرانی خود را آماده استقبال از بهار قرآن و همچنین بهار طبیعت می کنند و چه نیک است در کنار این حس و شوری که قرار است زندگی همه ی ما را فرا بگیرد به شکرانه ی سلامتی و شکرانه ی درک سال جدید هوای یکدیگر را داشته باشیم.

بهتر است از اقوام و اطرافیان، دوستان و #همسایگان خود شروع کنیم و بدون این که آن ها از ما کمک یا مطالبه ای داشته باشند بنا به شناختی که از آن ها داریم هرجایی که حدس می زنیم کمکی از ما ساخته است دریغ نکنیم و به سوی آن ها شتابان و با رغبت حرکت کنیم تا هم دردی از دردهایشان را دوا باشیم و هم دلی را هر چند اندک شاد کنیم.

اصلاً مپندارید از ما کاری ساخته نیست یا این که خودم هشتی دارم که گروی نه است! باور کنید #خدای_مهربان هست، می بیند، پاداش می دهد و شما و خانواده تان را در این راه یاری می رساند. برای شاد کردن همدیگر شتاب کنید و به یکدیگر یاری برسانید که به قول خواجه ی شیراز:

«رسید مژده که ایامِ غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند»

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۳، شماره ۴۱۷۲

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
فرق می کند
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

فرق می کند حکایت #زندگی_انسانی که همواره دغدغه ی دیگران را دارد و قلبش برای مردم می تپد با کسی که تنها و تنها حال و روز خود و خانواده اش برایش اهمیت دارد. حتماً بین فردی که به شکرانه ی سلامتی، امنیت و نعمت هایی که خداوند مهربان از سر رحمت به او ارزانی داشته است، قصد دارد به دیگرانی که به هر دلیلی نیازمند کمک و حمایت هستند یاری برساند، با آدمی که بی خیال از مردم و اتفاقات محیط پیرامون خود زندگی می کند. به راستی در این دنیای فانی و بی ارزش و با این عمر کوتاهی که همچون برق و باد و به سرعت چشم بر هم زدنی می گذرد آدمی را چه می شود که گاهی می دود، جمع می کند، حرص می زند، به تنهایی و غفلت می خورد و می نوشد و به کلی فراموش می کند تنها خودش اهمیت ندارد و دیگرانی نیز هستند که باید مورد توجه و عنایت قرار بگیرند.

هم اینک باید #تصمیم_جدی گرفت و خط و سیر زندگی خود را از انسان های بی تفاوت و بی خیال جدا کرد که به قول معروف؛ «بی خیال ها به بهشت نمی روند» و «درد بی دردی علاجش آتش است». جمله بسیار زیبایی به نقل از مرحوم آیت الله بهجت بیان می شود که می گوید: «خوب است انسان اسم خود را در هر کار خیری بنویسد و خود را شریک کند زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام رد می شود.» و این جمله پیام بسیار زیبایی دارد به نام «خیراندیشی» و «خیرجویی» که گویی تلنگری دائمی برای انسان است که در گوش او چنین نجوا می کند که: تو باید برای تعالی ذهن و ضمیر خود در هر امر خیری مشارکت کنی. بی شک در هر دوره و زمانی مسائل و چالش هایی در حاشیه زندگی وجود دارد که حضور، مشارکت و همراهی و همدلی ما را برای بهبود شرایط و اوضاع مطالبه می کند.

به عنوان مثال در حال حاضر #هم_وطنان ما در آستانه ی سال جدید و فصل سرما در استان سیستان و بلوچستان گرفتار سیل ویرانگری شده اند که خسارات فراوانی به آن ها وارد ساخته است. این که به چه میزان و چقدر انسان کمک می کند یا توان یاری رساندن به دیگران را دارد به نظر من چندان مهم نیست بلکه آنچه اهمیت دارد این است که باید روحیه دغدغه مندی، مسئولیت پذیری و کمک رسانی زنده بماند و آداب و رسوم اخلاق مداری و مسلمانی که همانا مهربانی و یاری رساندن به همنوعان است از رونق نیفتد تا این گونه بتوان به دوام و قوام انسانیت و تعالی روح جمعی امیدوار بود. گاهی باید زیر کاسه و کوزه فناوری بزنیم و همه ی شبکه های اجتماعی و هر آن چه اعتیاد روحی و فراموشی انسان را به دنبال دارد و ناخودآگاه باعث می شود بسیاری از مهمات زندگی را نادیده بگیرد کنار بگذاریم و با دقت بیشتری به اطراف و اکناف خود و اتفاقات و حواشی آن نگاه کنیم.

نکند دنیا را آب ببرد و ما در خواب غفلت باشیم و متوجه صداهایی که یاری ما را می طلبد نشویم. در همین رابطه #امیرالمومنین(ع) می فرماید: «خوشا به حال آن که به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد.» وقتی که بیشتر افراد جامعه به هم نوعان خودشان روحیه ی مهرورزی و امدادرسانی داشته باشند یقیناً شرایط کلی جامعه بهبود می یابد و مطلوبیت اخلاق اجتماعی ارتقا پیدا می کند. این ها بذر مهربانی و انسانیت است که افشان می شود و نتیجه اش درختان تنومندی خواهد شد که میوه ی آن حال خوب در دنیا و عاقبت خیر در آخرت است. برای همین است که تنها جایی که شتاب جایز شمرده و بر آن تأکید شده است کار خیر و انسان دوستی است خصوصاً زمانی که عده ی قابل توجهی از انسان ها نیازمند کمک رسانی فوری هستند همانند هم وطنان و سیل زدگان مسلمان سیستان و بلوچستان.

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۱۷ اسفندماه ۱۴۰۲، شماره ۴۱۷۴

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
آموزه های بهار
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

هر پديده و هر تجلي خود به نحوي هدايتگر انسان به اصل است و آن را نمي توان بي معني دانست. بهار فصلي است كه انسان را به تفكر در زيبايي‌هاي طبيعت وا مي‌دارد. در واقع تجديد #حيات_طبيعت به خاطر آن است که خداي هستي بخش انسان را متوجه اعتقاد و يا حقانيت زنده شدن بعد ازمرگ گردانيده است و او را برضميرخويش راسخ ترمي سازد. بهار با خود پيام دارد.

#پيام_زندگي، پيام دوباره زيستن و پيام دوباره نگريستن. بهار همراه با رويش و زیبایی است و همين امر را بايد مدنظر قرار داده و با تجديدنظر در اعمال و رفتار به‌گونه‌اي عمل كنيم كه زيبايي، زندگي و شادي آفريني را براي خود و ديگران به ارمغان بياوريم. مانند بيشتر عناصر طبيعت بهار نيزدرس هايي آموزنده و زندگي ساز دارد. مهمترين آموزه هاي بهار عبارتند از:

1⃣ #تنوع؛

در بهار، تنوع خاصي در رنگها و جلوه هاي طبيعت ، درختان، گياهان و گلها مشاهده مي شود. زندگي #متعادل نيز بايد برخوردار از تنوع ويژه اي باشد.

كار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش ، ارتباط با خدا و ... همگي عناصري از يك زندگي #متنوع بوده و در جاي خود، مهم و با ارزش تلقي مي شوند.

2⃣ #شادابي؛

بهار، آكنده از #شادابي و طراوت است، به گونه اي كه معرّف تحول و دگرگوني در تمامي طبيعت مي باشد. زندگي متعادل نيز برخوردار از شادابي و سرزندگي است. بايد در زندگي مشوّق روح شادماني و مسرت باطني باشيم و هر يك بر ديگري در اين امر، سبقت بجوييم.

3⃣ #تبادل؛

از زيبايي هاي بهار، #تعادل در هواست؛ نه آن چنان سرد است كه گزنده باشد و نه آن اندازه گرم است كه سوزنده باشد. هواي ملايم و نسيم فرحبخش بهار، جان ها را گرمي مي بخشد.

بايد درزندگي متعادل، با الهام از #مكتب_بهار، در روابط متقابل خويش به دور از هر گونه افراط و تفريط ، مناسباتي گرم و ثمربخش را پي ريزي کرد.

روابط نه افراطي است كه به #وابستگي و اتكاي بيش از حد بينجامد و نه سرد و قهر آميز است كه بذرهاي محبت و عاطفه را از قلوب بركند.

4⃣ #تحول؛

#طبيعت پس از دوره افسردگي و خمودي خزان در طراوت بهار به وجد مي آيد و دگرگوني هايي را در خود پذيرا مي شود. اندام خشكيده گياهان و درختان در گذر از ركود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانه هاي حيات را برخود ظاهر مي سازد.

چنين تغيير و #تحولي در طبيعت، اين پيام را براي هر فردي در بردارد: «حال كه طبيعت متحول شد، تنها انسان ها كه برتر از طبيعت اند و اشرف مخلوقات ، بايد دراين دگرگوني ها برطبيعت، سبقت جويند».

هر فردي بايد نيك بينديشد كه نسبت به از دست دادن سرمايه عمر و سپري نمودن بهترين سال هاي #زندگي، چه حاصلي اندوخته؟ و با چنين سرمايه اي، دست به چه معامله اي زده است؟

چنين انديشه اي ، #بارور و زاينده است و انسان را فراتر از پوچي و ابتذال ، به رشد و تعالي مي خواند. امام سجاد عليه السلام در دعاي مكارم الاخلاق مي فرمايند: «خدايا به من عمرطولاني عطا فرما تا زماني كه عمرم در راه اطاعت و بندگي ات صرف شود و اگر روزي برسد كه سال هاي زندگي ام چرا گاه شيطان گردد ، مرا فرصت مده.»

5⃣ #حيات_آفريني؛

بهارحيات است و #حيات_آفرين، آن گونه كه نسيم بهاري بر روح ها و جان ها مي وزد، حياتي دوباره در كالبدها مي دمد و به عبارتي، بهارعلاوه بر سر زندگي ، زندگي ساز نيزهست.

🔺 گفت پيغمبر به اصحـاب كبار تن مپوشانيـد از بـاد بـهار
🔻 آنچه با برگ درختان مي كند بـا تن و جان شما آن مي كند

#بهار يعني؛ آغازي دوباره بر پايان شيرين سختي ها، يعني اميدواري به شكفتن مجدد، يعني رستاخيز طبيعت، يعني حيات بعد از ممات و يعني اشتياق وصف ناپذير زندگي.

#خردمندان بر اين موضوع وقوف کامل دارند که به دنبال هرسپيده دم، شب سياهي نيز مي باشد و درپي هربهاردل انگيزي فصل دگرگونگري است به نام برگ ريزان و زمستان! پس عقل سليم حکم مي کند به دنبال هرسرور وشادماني، فرا رسيدن غمي بيکران را از ياد نبرد ولازمه همه اينها ابراز امتنان است واداي شکر به بارگاه خداي منّان.

اكنون كه با عنايت قادر متعال توفيق درك #بهار ديگري حاصل گرديده است مستانه وشورانگيز از اين نعمت بزرگ، به هنگامه ؛ " اذا رأيتم الربيع " مشتاقانه ذاكر و شاكر نعمت هاي بيكران ايزد منان خواهيم بود پس؛ " فاکثرو ذكر النشور ".

🔺 منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻 پنجشنبه ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۲، شماره ۴۱۸۰

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
اندر احوال خیال
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

«در خیال» شما چه می گذرد؟ در تنهایی خود بیشتر به چه می اندیشید؟ در طول زمان یا روزانه بر چه مواردی تمرکز دارید و به آن بیشتر فکر می کنید؟ آرزوی به دست آوردن چه چیزهایی را در ذهن می پرورانید؟ پاسخ به این سئوال ها و یا پرسش هایی دیگر مشابه این موارد بخش قابل توجهی از چگونگی رفتار و شخصیت شما را شکل می دهد و جایگاه واقعی تان را در زندگی رقم می زند. اگر مراتب اندیشیدن شما در مسیر فلاح و صلاح باشد به دنبال آن گفتار و رفتار نیز در همین مسیر شکل می گیرد و جریان می یابد و در صورتی که عکس این اتفاق رخ دهد و انسان به گناه یا #رفتاری ناشایست بیاندیشد ممکن است تصمیم هایی بگیرد یا اقدام هایی انجام دهد که با سرشت ذاتی و طبیعت پاک آدمی منافات دارد.

چنانچه #حضرت_علی(ع) فرمود: «انديشه كردن در خوبي ها، انگيزه ی به كار بستن آنها مى شود.» انجام دادن هر عملی دستورات، آداب و مقدماتي دارد که سرچمشة تمامي آنها روح انسان است که از «تصور، تفکر، شناخت و تصديق» آغاز می شود با ظهور و بروز «انگیزه» ادامه پیدا می کند و به «قصد، عزم و اراده» منتهي شود. سپس به وسيلة جسم به مرحله «عمل و اجرا» در می آید. تحقق هر مرحله، نور یا تاریکی متناسب با ماهیت اقدام مورد نظر و پيشرفت به سوي انجام آن را دارد. برای همین در آموزه های دینی بسیار به فرزندان آدم برای حفظ چهارچوب های اخلاقی و انسانی در جریان تصورات و تفکرات روزانه توصیه های فراوانی می شود.

#امیرالمومنین علیه السلام در همین رابطه می فرمایند: «مَن کَثُرَ فِکرُهُ فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیه؛ آن‏که در گناهان، بسیار اندیشه کند، [این کار] او را به گناه مى‏ کشانَد.» یا در حدیث دیگری نقل شده است «فکر کردن به گناه نیمی از مسیر گناه است». انسان موجودي دو بُعدي است. نيمي از وجودش جسم او و مادي است و نيمة ديگرش روح و آن غير مادي است. هر يك از آنها حركت و فعل و انفعالاتي دارند و براي بقا و حيات خويش نيازمند غذا هستند. حيات روح به زدودن غبار و زنگارهايي است كه از گناه و معصيت بر آيينة وجودش مي نشيند و تكامل او در تزكيه و گرايش به معنويت و ارتباط با خدا است. اوج كمال روح آدمی در وصال به ربوبيت و ربّي و ربّاني شدن آن است.

چنان كه آلوده گشتن روح به گناه و #معصيت، آن را به سوي فنا و نيستي سوق مي دهد. یکی از مهم ترین مراتب دستیابی به کمال تلاش در جهت ایجاد «ذهن و ضمیر» و به دنبال آن «اندیشه سالم» است. اهمیت تفکر و تعقل در زندگی آدمی تا بدان جاست که از آن به عنوان وجه تمایز اصلی انسان و سایر موجودات زنده نام می‌برند. به بیان دیگر چیزی که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد توانایی عظیم قدرت تفکر و تعقل اوست. حال اگر این توانایی در مسیر سالم و مفید باشد سبب شکوفایی انسان و آبادانی جامعه خواهد شد و در غیر این صورت صاحبان تفکر بیمار خود و جامعه را به انحراف و تباهی می کشانند.

تفکر انسان از لحاظ منطقی دو عنصر مهم دارد:

عنصر اول «موارد تفکر» است که شامل دانسته‌هایی است که انسان از قبل آموخته و می‌خواهد توسط آنها به #مطالب جدیدی دست یابد و

عنصر دوم «چگونگی یا شکل تفکر» است که بیانگر چینش و نظمی است که #متفکر به دانسته‌های قبلی خود می‌دهد تا به طور صحیح به نتیجه ای که در نظر دارد برسد.

برای دستیابی به این فکر و خیال سالم باید ابتدا عناصر #تفکر را بشناسیم و در ارتباط با ورودی آن چه از طریق حواس وارد ذهن ما می شوند و موارد تفکر ما را شکل می دهند کنترل لازم به عمل آوریم.

این امکان وجود ندارد که ورودی فکر به وسیله چشم، گوش و سایر جوارح بدن از صبح تا شب آلوده، گناه و نامطلوب باشد و در طول روز نیز کمابیش به آن ها فکر کنیم و نهایتاً رفتاری معقول، اخلاقی و شرعی داشته باشیم. اگر آدمی اراده بر رفتار سالم دارد شرط تحقق آن مراقبت از ورودی های ذهن و همچنین تلاش و تمرین در جهت دستیابی به تفکر و تعقل سالم است. انسان باید در خیال خود به نیکی ها و پاکی ها بیاندیشد تا بتواند در گفتار و رفتار خود به #شایستگی و پاکیزگی و کمال روح دست یابد.

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴۴، شماره ۴۲۰۸

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
حق الناس های سازمانی
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

افرادی که #کارمند هستند نزدیک نیمی از زمان بیداری عمر خود را در محیط کار سپری می کنند و بسیاری از آن ها حتی بعد از ساعت اداری یا در حال اضافه کاری در محیط کار هستند و یا این که فکرشان به شدت معطوف و درگیر امور اداری و سازمانی است به صورتی که شاید تماس های مکرر و پیگیری های امور توسط آن ها حتی در ساعت استراحت و پس از زمان موظف نیز تداوم یابد. بر این اساس رعایت تقوای کاری و حدود و حقوق سازمان، همکاران، مرئوسین، مقام های مافوق، ذینفعان سازمان (شامل مردم یا هر فرد دیگری که به نوعی با سازمان در ارتباط است) اهمیت فراوانی دارد.

چه بسیار انسان هایی که در محیط خانه و #خانواده افرادی شریف و اخلاق مدار هستند ولی در محل کار گرفتار غفلت می شوند و در رعایت برخی اصول اساسی دچار رفتاری غلط و یا همراه با نقصان می شوند. از کم کاری، کم فروشی، پارتی بازی، غیبت همکاران، زیر آب زنی، رشا و ارتشا، استفاده شخصی از امکانات سازمانی گرفته تا هر امر دیگری که به نوعی با حدود اخلاقی و شرعی منافات دارد و یا باعث تضییع حقوق سازمان و یا دیگران می شود هر کدام می تواند روزی وبال انسان و گریبانگیر او باشد. خصوصاً زمانی که فردی در جایگاه مدیریت می نشیند و تصمیم هایش علاوه بر خودش برای سازمان و کارکنان آن نیز تعیین کننده است این موضوع حساسیتی به مراتب بیشتر پیدا می کند.

یکی از موارد بسیار مهمی که در #جایگاه_های_مدیریتی از دیدگاه حق الناس باید به شدت مراقبت گردد مقوله ی انتصابات است. طبق احادیث بدبخت واقعی کسی است که به خاطر دنیای دیگران آخرت خویش را تباه می سازد. و چه ظلمی بالاتر از این بر خویشتن صورت می گیرد که فردی به خاطر آشناگزینی، پارتی بازی یا فامیل بازی، نگاه حزبی و سیاسی و یا بخاطر منافع فردی دیگر او را در مسئولیتی که صلاحیت احراز آن را ندارد مصوب نماید در حالی که دیگرانی شایسته تر از وی حاضر و در دسترس هستند؟ پیامبر اعظم(ص) در این رابطه می فرمایند: كسي كه فردي از مسلمانان را به منصبي بگمارد در حالي كه مي‌داند كسي از او برتر و داناتر به قرآن و سنت پيامبر در بين مسلمانان وجود دارد، همانا به خدا و پيامبر و همه مسلمانان خيانت كرده است.

این #حدیث_شریف به خوبی حساسیت بالای این امر را نشان می دهد و بر اساس حکم نبی مکرم اسلام فردی که ملاحظات شخصی در جریان انتصاب دیگران را به مصالح عمومی و سازمانی ترجیح دهد در واقع گناهی بزرگ در حد خیانت به خدا، پیامبر و همه ی مسلمانان را مرتکب شده است. خیلی زودتر از تصور باید مسئولیت های سازمانی را واگذار کرد. به بیان دیگر این قدرت ها، مسئولیت ها و میزها به احدی وفا نکرده است و در آینده نیز نخواهد کرد پس باید بسیار مراقب باشیم در طول دوران تصدی مسئولیتی مدیون مردم و بیت المال نشویم.

بخش دیگر این امر مربوط به مال نیست بلکه مرتبط با عرض و آبروی مردم و ظلم به دیگران و امثال آن است، به عنوان مثال غیبت کردن فقط گناه نیست بلکه حقی از فرد به گردن ما ایجاد می‌کند که باید آن را ادا کنیم. زمانی که شما جایگاه سازمانی فردی را بدون دلیل موجه تضییع می کنید و او را در جایگاهی که از اندازه و صلاحیت او پایین تر است قرار می دهید در واقع علاوه بر آسیب به منافع عمومی و زیان مالی به خود آن فرد، روحیه و #انگیزه_کاری اش را نیز تباه می کنید و بدین صورت لطمه ی فراوانی وارد می سازید که قطعاً مورد رضای خداوند نخواهد بود و روزی باید در دادگاه عادله ی الهی پاسخگو باشید.

شاید این مفاهیم برای عده ای کلیشه و یا شعار گونه به نظر برسد ولی قطعاً انکار یک امر نمی تواند از اهمیت آن بکاهد. پس اکنون که زمان قابل توجهی از عمر شما در محیط های #سازمانی و اداری صرف می شود حتماً بر رفتار، گفتار و تصمیم های خود مراقبه و توجه لازم را داشته باشید که در نهایت زمان بازنشستگی یا در موعد تحویل مسئولیت حق دیگران بر گردن شما باقی نماند. همچنین از ظلم به دیگران و تضییع حقوق کارکنان و مردمان به شدت پرهیز نمایید که در غیر این صورت عاقبت به خیر نخواهید شد.

🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۴۲۰۲

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
به کجا می روم آخر؟
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

زندگی و #امیدواری زیباست و می تواند پر از طراوت و شادمانی باشد و لذت های فراوانی را به کام انسان بچشاند و حالش را خوب کند. اما این همه ی حقیقت خلقت نیست. کمی آن طرف تر که خیلی هم از ما دور نیست واقعیتی به نام «مرگ» وجود دارد که در کمین انسان است، به او بسیار نزدیک است و هر لحظه بدون خبر و بدون درنگ این احتمال وجود دارد که آدمی را در برگیرد و عمرش به پایان رسد. زن و مرد یا پیر و جوان هم ندارد. حتی آدمی ممکن است در کودکی و زمانی که هنوز طعم زندگی را آن چنان که باید و شاید نچشیده است جان به جان آفرین تسلیم نماید و دار فانی را وداع گوید.

مرگ خواست خداست و در این خواست خدا هیچ تردید و تأخیری وجود ندارد و هیچ کسی یارای مقابله یا به تعویق انداختن آن را ندارد. آن چنان که در آیه ۳۴ سوره مبارکه اعراف پروردگار می فرماید: «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ؛ و براى هر امّتى اجل و سرآمدى است. پس هرگاه اجلشان فرا رسيد، نه مى‌توانند لحظه‌اى تأخير اندازند و نه پيشى گيرند.» در مواجه با #مرگ انسان ها رفتارهای متفاوتی دارند. عده ای آن را انکار می کنند، گروهی از آن می ترسند، بخشی حتی حاضر نیستند به آن فکر کنند و دسته ای از انسان ها هم هستند که همواره مرگ را به یاد دارند و هر لحظه با اشتیاق آماده ی در آغوش کشیدن آن به سر می برند.

شاید این جمله ی آخر عجیب یا حتی غیرواقعی به نظر برسد. اما باید گفت که واقعیت دارد. آن ها که معنای درست مرگ را درک کرده اند و زندگی فانی دنیا را بر مبنای مرگ زودهنگام خویش برنامه ریزی کرده اند و رفتارشان را با این دیدگاه تنظیم کرده اند نه تنها از مرگ هراسی ندارند بلکه هر لحظه در #اشتیاق آن هستند. آن چنان که در دعای ۴۰ صحیفه سجادیه به نقل از امام سید الساجدین(ع) دعایی با این مضمون نقل شده است که حضرت می فرماید: «خدایا ما را از فریب آرزوها در سلامت دار و از بدی‌هایش در امان دار و مرگ را در برابر دیدگان ما مجسم کن و یادش را برایم گاه گاه مگردان».

یا در کلمات #امیرمؤمنان علیه‌السلام آمده است که فرمود: «وَاللهِ لاَبْنُ أَبی‌طالِبٍ آنَسُ بِاْلَمْوتِ مِنَ الطّفْلِ بِثَدْیِ أُمِّهِ؛ به خدا سوگند، قطعاً علاقه پسر ابی‌طالب به مرگ، از علاقه کودک به پستان مادر، بیشتر است» البته این قطعاً به معنای نفی زندگی دنیایی نیست بلکه بدان معناست که آدمی برای این عمر کوتاه و جهان فانی خلق نشده است و هدفی والاتر و کامل تر در جهانی دیگر دارد. از این رو باید همواره به یاد مرگ باشد و بداند رفتار، گفتار و تصمیم هایش باید به صورتی باشد که علاوه بر تأمین هر چه بهتر زندگی در دنیا آخرت او را نیز آباد کند همان گونه که در حدیثی مشهور دنیا به مثابه «مزرعه ی آخرت» توصیف می شود.

یاد مرگ #آرامش_بخش است، مانع یکه تازی انسان می شود، سبب اصلاح رفتار است، مانع رویاپردازی بی اساس و مال اندوزی بی فایده می گردد، موجب بهبود روابط بین آدم هاست و بشارت دهنده ی زندگی جاودان در جهانی دیگر و والاتر برای انسان هاست. پس از مرگ نهراسید، آن را بشناسید، به یادش باشید و در لحظه ی موعود آن را با اشتیاق در آغوش بگیرید که انسان را همچون پلی به آن سوی خلقت در جهانی دیگر می برد. حسن ختام این نوشتار چند بیتی از مولوی است که در آن تعلق وجود آدمی را به جهان ملکوت می داند و جسم و بدن انسان در دنیا را همچون قفسی برای پرواز روح می شمارد که با مرگ و فروریختن این چهاچوب جسمانی انسان می تواند اوج بگیرد، تعالی یابد و به سوی ملکوت اعلی پرواز کند و در جوار رحمت حق آرام گیرد.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم / که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود / به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟

مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک / چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم


🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻پنجشنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، شماره ۴۲۰۲

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
هر چه می خواهد دلت تنگت نگو
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

همین اول حرف آخر را با احترام تقدیم حضورتان می کنم. اگر می خواهید #رستگار و عاقبت به خیر شوید لطفاً «هر چه به ذهنتان می رسد فوراً بر زبانتان جاری نسازید». این زبان با وجود آن که عضو کوچکی در میان سایر اندام و جوارح بدن هست چه بسیار جرم های بزرگی مرتکب می شود و چگونه اگر آدمی از آن مراقبت لازم به عمل نیاورد این توانایی را دارد به راحتی انسان را به قهقرا و قعر دوزخ ببرد. شاید به همین دلیل است که حضرت پیامبر اعظم (ص) فرمودند: «بهترین اعمال نزد خداوند حفظ زبان است. بیشترین گناهان فرزند آدم از زبان اوست. هر که مردم از زبان او بترسند از اهل جهنم است».

به همان نسبت كه بركات زبان و آثار سازنده آن زياد است، آفات و گناهانى كه به وسيله آن انجام مى گيرد و آثار مخرّبى كه در فرد و جامعه دارد پر شمار است. شاید از همین باب باشد که روایات بسیاری جهت حفظ و نگهداری زبان به ما رسیده و بر آن تأکیدات فراوانی شده است و در بسیاری از آنها به سکوت توصیه شده‎ایم. چرا که هر چقدر کمتر سخن بگوییم به همان میزان احتمال وقوع #گناهان زبان کمتر می‎شود. گاهی می توان همچون شمشیر با یک جمله، سر یک نفر را  برید، ریشه اش را زد، حالش را گرفت، دلش را شکست و خلاصه بلایی به سرش آورد که شاید مدت ها طول بکشد حالش جا بیاید.

پس مراقب گردباد زبان باشید که همچون طوفانی، دین و دنیای شما را خراب نکند. در میان آرا صاحب نظران چنین آمده است: «#تمدن از آنجا آغاز شد که انسان به جای سنگ، کلمه پرتاب کرد.» انگار انسان متمدن فهمیده بود سنگ‌ها به‌اندازه کافی دردناک نیستند و دیگر پاسخگوی پرخاشگری او نخواهند بود. کلمات متنوع‌تر از سنگ‌ها بودند، می‌شد قبل از پرت کردن، انتخاب کرد که چقدر دردآور یا ویرانگر باشند. از سنگ‌ها می‌شد گریخت اما از کلمات نه. درد سنگ‌ها و کبودی‌شان فقط تا چند روز باقی می‌ماندند اما کلمات می‌توانستند تا آخر عمر همراه روز و شب و خواب و بیداری باشند و چنان چسبنده و پنهان در گوشه‌ای از روانمان زندگی کنند که دست هیچ روان‌درمانگری در هیچ جلسه درمانی به آن‌ها نرسد.

برای #کنترل_زبان و مدیریت سخن مطالعات فراوانی شده و یادداشت های متنوعی نگاشته شده است اما باید اعتراف کرد که رسیدن به نطقه ی ایده آل این فرایند به سادگی صورت نمی پذیرد و نیازمند مراقبه، ممارست، مشارطه و تمرکز و کنترل شدید و دقیق بر «ذهن، ضمیر، گفتار و رفتار» است. بر همین اساس ضرورت دارد یاد بگیرید بر خود مسلط باشید، زود عصبانی نشوید، لج و ناراحتی خود را با سخنان جانسوز و آزار دهنده نشان ندهید، حسادت و بداندیشی را از خود دور کنید که گرفتار بدگویی، غیبت و تخریب دیگران نشوید، تمرین کنید کلامتان آراسته باشد و سبب گزند و آسیب رساندن به دیگران نگردد که عمر دنیا کوتاه است و خیلی زودتر از تصور شما موعد پاسخگویی برای هر کلمه ای که بر زبان رانده اید فرا می رسد و انسان می ماند و دل هایی که ناخودآگاه شکسته، امیدهایی که ناامید کرده، غیبت هایی که بدان آلوده شده، دروغ هایی که گفته، کلمات ناشایستی که بر زبان رانده و بی احترامی هایی که از سر غفلت مرتکب شده است.

استفاده از اصطلاحات و واژگان کوچک کننده و تحقیرآمیز و مطرح کردن مطالب و سخنانی برای ترساندن آزار کلامی محسوب می شود که می تواند اعتماد به نفس فرد مقابل را کاهش دهد، تا جایی که احساس عجز و ناتوانی کند و شادمانی و امیدواری اش تا حد زیادی کاهش یابد.. خشونت کلامی به خودی خود ممکن است شامل برخورد و تماس فیزیکی نباشد، اما می تواند باعث آسیب عاطفی، روانی و رفتن به سمت #خشونت_فیزیکی بشود.

بیشتر #روانشناسان و متخصصان علوم رفتار فردی و اجتماعی خشونت کلامی را مخرب تر و آزار دهنده تر از خشونت فیزیکی می دانند، چون اندکی پنهان و اندکی آشکار است و از نظر بیشتر افراد اجتماع و حتی از نظر قانون، در بسیاری از موارد قابل چشم پوشی است. وقتی با یک جمله، نه حتی با یک کلمه می توان چنان آرامش، آبرو، علاقه و دودمان یک انسان را به باد داد چرا می گویند حرف باد هواست. برخی عادت کرده اند هرز باشند. هر چه دلشان می خواهد به این و آن بگویند و دست آخر هم که از ناراحتی دیگران باخبر می شوند بلافاصله می گویند: حرف باد هواست.


🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۴۱۹۸

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar