میز نفت
34.7K subscribers
8.06K photos
822 videos
39 files
3.57K links
عصرنفت را در «میز نفت» بخوانید

رسانه تخصصی نفت

اخبار #نفت، #گاز ، #پتروشیمی، #پالایش و‌ #انرژی را اینجا بخوانید

ارتباط با ادمين:
@vahid_hajipour


🔺احراز هویت کانال در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
http://t.me/itdmcbot?start=mizenaft
Download Telegram
🌐 زوایای پنهان بدهی نفتی #اسرائیل

✔️ #وحید_حاجی پور / نخستین خریدهای اسرائیل از نقت ایران به سال ۱۹۵۲ برمی‌گردد؛ یک سال س از ملی شدن صنعت نفت ایران و سخت شدن فروش نفت ایران؛ در آن روزها رژیم صهیونیستی با تاسیس دو شرکت سوئیسی به نام‌های «سوپرگاز» و «سوپرول» قرارداد خرید ۱۰۰ هزار تن نفت خام را با شرکت ملی نفت ایران امضا کرد.

✔️این روند ادامه داشت و پس از پشت سر گذاشتن جنگ صحرای سینا در سال ۱۹۵۷، بن گورین در صدد افزایش ارتباطات سیاسی و اقتصادی با #ایران، #ترکیه و اتیوپی برآمد. همین ایده باعث شد #نفتکش «ساسون» در مارس ۱۹۵۸ برای نخستین بار در بندر ایلات، نفت ایران را به اسرائیل سرازیر کند.

✔️ این همکاری نفتی دقیقاً در روزهایی انجام شد که شرکت ملی نفت ایران قصد داشت مشتریان «سنتی» برای خود دست‌وپا کند و با برقراری زمینه‌های همکاری، «گارانتی» لازم را از این مشتریان اخذ کند تا پیش از این وابسته شرکت های خارجی نباشد. رژیم #صهیونیستی با رصد دقیق وضعیت ایران جلساتی را با عبدالله #انتظام مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت برگزار می کند تا به یکی از مشتریان سنتی ایران در بازار نفت تبدیل شود.

✔️ پیوندهای نفتی تهران – تل آویو با احداث خط لوله از بندر ایلات به بثر شبع و از بثر شبع به اشدود پس از دیدار لوی اشکول وزیر دارایی رژیم صهیونیستی و شاه ایران در مسیر تکامل قرار گرفت؛ خط لوله هایی که لوله هایشان توسط کارخانه لوله سازی خاورمیانه در اسرائیل ساخته شد تا نفت ایران را از بندر ایلات به مراکز مصرفی این رژیم منتقل کند.

✔️ جالب اینجاست که جزئیات تجارت نفتی نه در جلسات کارشناسی بلکه در جلسات مشترک موساد و ساواک تعیین می شد ماموران اطلاعاتی و کارشناسان ایرانی با پوشش معاینات پزشکی به تل آویو سفر می کردند.

✔️ در همین باره، طرح گازکشی در تهران توسط رژیم صهیونیستی به ایرانی ها پیشنهاد شد تا پیوندی که میان این دو کشور برقرارشده بود مستحکم تر شود لذا شرکتی تازه با نام «مصرف گاز» با سهامداری سوپر گاز و سوپرول و یک شرکت ایرانی و دلال نفتی ایران و اسرائیل به نام محمد علی قطبی کار خود را در تهران آغاز کرد.

✔️این روند تا سال ۱۹۶۷ ادامه داشت تا این که در این سال تنگه دریایی «تیران» به دست اسرائبل افتاد که این کشور با احداث خط لوله ای از ایلات تا اشکلون می توانست از شر وابستگی به کانال سوئز راحت شده و ایران نقش پشتیبان نفتی اسرائیل را ایفا کند لذا جلسات سری با شاه ایران آغاز شد.

✔️ تل آویو به شاه اطمینان می داد که با سرمایه گذاری مشترک در این خط لوله ۶۰ میلیون دلاری می تواند به قطب بزرگ نفت دنیا تبدیل شود اما ایران سهم بیش از ۶ میلیون دلاری در تامین منابع مالی را نپذیرفت، دقیقا مانند رژیم صهیونیستی.

✔️ کارشناسان و دیپلمات های ایرانی به دلیل مشکلات بزرگ جهان عرب با اسرائیل علاقه ای به همکاری بیشتر با این کشور را نداشتند اما شاه تمامی نظرات آن ها را «وتو» کرده و سرمایه گذاری در این خط لوله را به شرکت ملی نفت تکلیف کرد. سرانجام در ژوئیه سال ۱۹۶۸ عملیات احداث این خط لوله ۲۶۰ کیلومتری آغاز شد؛ خط لوله ای که ظرفیت انتقال ۶۰ میلیون بشکه نفت خام را در سال داشت.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/jbUFeO
@asrenaftcom
🌐 اندر حکایات تغییر مدیرعامل #حفاری
کودتای #حراستی - نیرویی

✔️ #وحید_حاجی پور/ سخنان روز گذشته علی #کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت درباره ماندن یا نماندن حیدر بهمنی در شرکت ملی حفاری حاوی یک پیام مهم است؛ پیامی که درصدد القای تعیین کنندگی نقش وزارت اقتصاد و امور دارایی در آینده شرکت ملی حفاری و البته مدیرعامل فعلی آن است. اینکه چرا تغییر مدیریت در شرکت ملی حفاری تا این حد مهم و حساسیت برانگیز شده است، پاسخ‌های متعددی دارد اما ریشه این حساسیت‌ها به بازیگردانی یکی از مدیران صنعت نفت مربوط است و بس. کاردر دیروز به زبان بی زبانی تایید کرد که برنامه‌ای برای تغییر حیدر #بهمنی ندارد تا موید خبرهای پشت پرده‌ای باشد که معتقد است وزیر نفت هم راضی به تغییرات مدیریتی در این شرکت نیست.

✔️ در این میان پس چه کسی بدنبال تغییر بهمنی است؟ این پرسش اصلی از نظرها دور نگه داشته شده است و کمتر کسی به آن توجه می‌کند. چه رسانه‌ها که برای خوراک خبری خود هر شنیده‌ای را «خبر» می‌کنند و چه مدیران و کارکنان شرکت ملی حفاری که دوست دارند بدانند چه کسی قرار است جای بهمنی بنشیند.

✔️ مرد پشت پرده این تغییرات کسی نیست جز محسن #پاک_نژاد که به شیوه «حراستی- نیرویی» می‌خواهد عرض اندام کند. او بطور کلی با نفتی‌ها رابطه حسنه‌ای ندارد ولی دوست دارد بر آن‌ها «ولایت» داشته باشد در حالی که کمتر نفتی علاقه دارد به عنوان مهره او شناخته شود. در فرهنگ سازمانی نفت، قرار گرفتن زیر پرچم مدیری غیر نفتی یعنی پشت کردن به میراثی یک قرنی و به همین دلیل است که کمتر مدیری حاضر است با او «چای» بنوشد.

✔️ کسی تا بحال امضای او را ندیده است٬نمی‌داند خظ الرسمش به چه شکل است و به همین دلیل تمایل بسیاری به تماس‌های تلفنی دارد! او با #تاکایدی قائم مقام شرکت ملی حفاری تماس می‌گیرد و وی را صاحب امضا معرفی می‌کند، پس از آن با مدیران مالی و اداری نیز تماس برقرار کرده و به آن‌ها می‌گوید مدیر ارشد شما دیگر بهمنی نیست. تاکید می‌کند امضای بهمنی دیگر رسمیت ندارد و عواقب تبعیت از او به عهده خودشان است. مدیران از او می‌خواهند این تکلیف را بصورت کتبی اعلام کند که با این مطالبه دیگر خبری از پاک نژاد نشد.

✔️ روزی که قرار شد ساختار NIOC دستکاری شده و برای نورچشمی‌ها سمت‌هایی با ارج و قرب در نظر گرفته شود،هشدارها داده شد و نامه‌ها نگاشته که با این اقدام همه چیز آوار می‌شود ولی وزیر نفت توجهی نکرد. منوچهری یک سوی نفت را در دست گرفته است و پاک نژاد سوی دیگر را و هر دو در «کشیدن» از همه زور و لابی‌های پشت پرده خود استفاده می‌کنند.

✔️ کسانی که به اختلافات درونی شرکت ملی نفت آگاه هستند بخوبی می‌دانند که دو قطبی منوچهری – پاک نژاد، مدیران را به سوی یک پازل زشت کشانده است و هر مدیری که با یکی از معاونین کار کند، حق ورود به قلمرو معاون دیگر را ندارد. ماندن یا رفتن بهمنی مهم نیست اما آنچه که همه را آزار می‌دهد یارکشی‌ها و منیت خواهی‌های معاونت‌های شرکت ملی نفت است که همه چیز را در ید خود می خواهند. این بود عاقبت تغییر ساختار شتاب زده.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/Z3p7uP
@asrenaftcom
🌐 پاسخی به استدلال‌های عجیب شیفتگان کرسنت

✔️ #وحید_حاجی پور/ توجیه تراشی یکی از ابزارهای مدافعان سیاست‌های #وزارت نفت است که علاقه عجیبی به آن دارند و سعی است با توسل به آن، به هر شکل و با هر کیفیتی شده، سنگ چیزی را به سینه بکوبند که شاید خود نیز به آن اعتقاد نداشته باشند. این گروه با چیدن چند استدلال در ظاهر دست ولی در باطن اشتباه، معتقدند قدرت نفت و گاز کشور تعیین کننده قدرت کشور است پس باید امتیاز داد تا به موفقیت‌های ژئوپلتیکی دست یافت.

✔️ مدافعان قرارداد جنجالی کرسنت براین باورند که عدم اجرایی شدن این قرارداد به ضرر کشور تمام شده است در حالی که اگر صادرات گاز به شارجه عملی می‌شد، نه تنها میان اعراب انشقاق رخ می‌داد بلکه امارات به ایران وابسته می‌شد. این استدلال با توجه به رقابت‌های شدید امارات و قطر در حوزه خلیج فارس منطقی است ولی باید در نظر گرفت برای رسیدن به این هدف، اصولا راه‌های بهتری وجود دارد که می‌شد و می ‌شود با بکارگیری آن‌ها به این هدف دست یافت.

✔️ اصولا در قراردادهای گازی، دولت‌ها با یکدیگر طرف می‌شوند و با معرفی یک شرکت از سوی هر یک از طرفین، مسائل مذاکره و قراردادی صورت گرفته و در نهایت به امضای قرارداد ختم می‌شود. مثلا ایران برای صادارت گاز به ترکیه، پاکستان، عراق و عمان با دولت‌های این کشورها طرف است و یکی از شرکت‌های زیر مجموعه وزارت نفت با آن کشورها طرف قرارداد می‌شود ولی در قرارداد کرسنت شرکت صادرات گاز ایران با یک شرکت دلال به نام کرسنت پترولیوم به توافق می‌رسد و نه دولت امارات و یا امیرنشین شارجه.

✔️ این موضوع یک بدعت منحصر به فرد بود که طبق آن، اگر قرار بود اماراتی‌ها به گاز ایران وابسته شوند، بجای ایران به شرکت کرسنت وابسته می‌شدند. با این وصف قطعا نه تنها ایران دست برنده و تاثیرگذار در این معاهده گازی را نداشت بلکه این نقش را به یک شرکت دلال واگذار می‌کرد که در نوع خود بسیار بدنام است. نکته مهم تر اینجاست که طبق قرارداد، گاز ایران به قیمت ناچیزی به کرسنت فروخته می‌شد و مشخص نبود این شرکت با چه قیمتی گاز را به اماراتی‌ها می‌فروخت.

✔️ کسانی از کرسنت با این توجیه دفاع می‌کنند بهتر است بگویند با واگذاری چنین نقشی به یک دلال، آیا جایی هم برای پیوندزدن امنیت انرژی امارات به گاز ایران وجود دارد؟ دقت کنید گاز ایران به امارات صادر نمی‌شد بلکه به یک دلال فروخته می‌شد لذا امارات به ایران وابسته نبود بلکه به کرسنت وابسته بود.

✔️ اصلا فرض را بر این می‌گیریم که هدف ایران، فتح بازار صادراتی امارات بود ولی چرا با یک دلال؟ اینکه بسیار روشن است که امارات به ایران نزدیک است و با یک دیدار سیاسی ساده به راحتی می‌شد به این هدف دست یافت تا لازم نباشد با یک دلال قراردادی مفسده انگیز امضا کنیم.

✔️ دکتر علی #شمس اردکانی چندی پیش در گفت و گو با عصرنفت روایت جالبی از خط لوله صلح و مذاکره با اماراتی‌ها بیان کرد. او در این روایت گفت اماراتی‌ها برای آنکه #قطر سلطان گاز منطقه نباشد حاضر بودند درپارس جنوبی سرمایه گذاری کنند و حتی از ایران گاز بخرند. با این روایت آیا مذاکره با اماراتی‌ها تا این حد سخت بود که باید با یک دلال سر یک میز می‌نشستیم؟

✔️ همانطور که در سطور بالا ذکر شد، اولا میزان #صادرات گاز و نقش صادرکننده گاز به نحوی نبود که امارات به #ایران وابسته شود و در ثانی، مگر صادرات گاز به امارات به حدی تعیین کننده است که بر سیاست‌های منطقه‌ای امارات تاثیر بگذارد؟ اماراتی که در نظر مدافعان کرسنت، کشوری است که با مقادیری از گاز ایران پیرو سیاست‌های ایران می‌شود همان کشوری بود که پس از سفر یک روزه جرج بوش به دوبی، خود را فدای طرحی می‌کند که بر اساس آن، میلیاردها دلار ضرر کرد تا اقتصاد آمریکا کمی از بحران خارج شود.

✔️ همچنین ادعا می‌شود با اجرایی شدن قرارداد #کرسنت، ایران می‌توانست اختلاف میان کشورهای عرب نشین را مدیریت کرده و با تنظیم کردن فلکه گاز خود، آن‌ها را یا به جان هم بیاندازد یا با هم تنظیم کند. این ادعا هم در نوع خود حیرت انگیز است که دلیل آن، غریبگی مفرط شیفتگان کرسنت با ابتدایی ترین مسائل منطقه‌ای و انرژی است و بهتر است وقت خود را برای این موضوع تلف نکنید.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/UVDeCh
@asrenaftcom
🌐 مرثیه ای برای مردمانی نجیب
خاک خوردند ولی خاک ندادند

✔️ #وحید_حاجی پور/ محمد علی آبادی سرپرست وزارت نفت شده بود؛ بازدید از شرکت‌های مناطق نفتخیز و ملی حفاری ایران٬ مناطق عملیاتی و پروژه‌های غرب کارون را برایش برنامه کرده بودند.گروه خبری هم هیئت وزارت نفت را به جنوب همراهی می‌کرد و کاروانی طویل از پرادوهای لوکس نشان از ورود یک مقام ارشد کشور در منططقه یادآوران داشت.

✔️ در مسیری که به میدان یادآوران ختم می‌شد چند ده موتور از اهالی روستاهای اطراف به دنبال این کاروان پرشکوه به راه افتاده بودند و با برگه‌هایی که «کار» استمداد می‌کردند٬ نهایت سرعت را در حاشیه جاده به کار گرفته بودند تا نامه‌هایشان را به آقای سرپرست برسانند. چفیه‌های دور صورت٬ سدی بود برای نرسیدن بادهای داغ منطقه به صورتشان. همسایگان چاه‌های نفت با موتورهای مستهلکشان خود را به پرادوها نزدیک می‌کردند و مدیرانی که روی بر می‌گرداندند بیشتر مایه تاسف بود. از فنس‌ها که عبور کردیم٬ موتورسوارها ماندند پشت فنس و فغان‌ها با بغضی که ترکیده بود سر به آسمان گذاشت و چهره‌هایی که ته مانده‌ای از یک غرور خوزستانی نداشت.

✔️ اعتراض خبرنگاران به بی توجهی مدیران و سرپرست وزارت نفت به بومی‌های منطقه٬ علی آبادی را به آن‌ها رساند و خواسته‌ها مطرح شد. با لهجه عربی غلیظ کار می‌خواستند و حقوق 300 هزار تومانی. فنسی که حائل شده بود میان ولی نعمتان انقلاب و مدیران انقلاب حس تلخی را همگانی کرده بود٬ اعتراضات که بالا گرفت ناجی سعدونی مدیرعامل وقت شرکت متن به میان آمد و کمی فضا را با زبان عربی تلطیف کرد. اوضاع کمی آرام شد ولی بومیان پشت فنس‌ها ماندند و نرفتند.

✔️ آن‌ها پر بودند از وعده‌هایی که داده شده بود و به سرعت هر چه تمام تر به «هیچ» رسیده بودند. التماس آن‌ها کشش عجیبی ایجاد کرد تا به سمت آن‌ها برویم. نیروهای حراست ما را از نزدیک شدن به بومیان برحذر می‌داشتند ولی نمی‌شد از شنیدن حرف هایشان عبور کرد. از پشت فنس‌ درد و دل کردند و از زندگی و خانه‌هایشان گفتند. مردی نه میانسال و نه پیر که خانه و زندگی‌اش را در جنگ تحمیلی از دست داده بود بیش از هر بومی دیگری التماس می‌کرد. از خانه‌اش که گفت باورمان نشد و در نهایت تصمیم گرفتیم با یکی از دوستانمان به خانه‌اش سری بزنیم.

✔️ حراست مانع خروج ما از محوطه شد و یکی از نیروهای حراست می‌گفت اگر بیرون بروید به گروگان گرفته می‌شوید! پذیرفتنش خیلی سخت بود و باورش غیر ممکن برای مایی که از تهران راهی یکی از مرزی ترین نقاط ایران شده بودیم. با هر مکافاتی که شده خود را به آن سوی فنس کشاندیم و سوار بر ترک موتور آن مرد عرب زبان به سوی روستا راه افتادیم. صحبت‌هایش در باد داغ اهوازی که با سرعت موتورش شدت گرفته بود نامفهوم بود تا آنکه به خانه‌اش رسیدیم. خانه که نه٬زاغه‌ای بود 20 متری که با یک بنر پارچه‌ای منقش به افتتاح فاز دوم دارخوین٬ به دو بخش تقسیم شده بود. قسمت غربی را برای خود وخانواده‌اش در نظر گرفته بود و قسمت شرقی‌اش برای نگهداری یک گاو و چند مرغ و خروس.

✔️ خانه‌های کناری هم تقریبا چنین حالتی داشتند و فقر و محرومیت غوغا می‌کرد. باز صحبت کرد و از فحوای کلامش فهمیدم گفته‌هایش روی موتور را ادامه می‌دهد: « پیش از جنگ در خرمشهر کار می‌کردم. وضعیت خوب بود تا روزی که تانک‌های صدام به خانه‌هایمان حمله کردند. همه چیز نابود شد٬ مجبور به مهاجرت شدیم. خانواده‌‌ام به اصفهان رفتند و من هم به جبهه. وضعیت پدرم باعث شد به اصفهان برگردم و پس از پایان جنگ به دیارمان بازگشتیم. هیچ چیز نمانده بود و ویرانه‌ای که باید برای ساختنش کار می‌کردیم. اینجا چینی‌ها می‌آیند و می‌روند و ما را حساب نمی‌کنند. چرا من نباید کار داشته باشم و شرمنده زن و بچه‌ام باشم. با دست اشک‌های خود را جمع می‌کند و ادامه می‌دهد: خدا خیر دهد چند نفر از نفتی‌ها عصرها از کنار فنس به ما غذا می‌دهند. باز اشک از چشمش جاری می‌شود و می‌گوید من فقط کار می‌خواهم. برجی 300 تومان هم بدهند من راضی‌ام.»

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/wsSgkG
@asrenaftcom
🌐اختلافات نفتی #بغداد و #کردستان
تهران٬ معلق میان #بغداد و #اربیل

✔️ #وحید_حاجی پور/ ... کردهای عراق سال‌ها پیش از به حکومت رسیدن صدام حسین خواستار خود مختاری بودند و در زمان صدام مبارزات خود را به مبارزات مسلحانه تغییر دادند و مورد حمایت رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی قرار گرفتند بطوری که در توافق #الجزایر که میان شاه و صدام منعقد شد٬ یکی از تعهدات ایران٬ عدم حمایت مالی و تسلیحاتی از #کردستان عراق بود. صدام پس از قرارداد الجزایر فشارها را بر کردستان تشدید کرد و اقلیم در اختناق کامل قرار داشت تا روزی که دیکتاتور بین النهرین سرنگون شد.

✔️ با سرنگونی صدام٬ جلال طالبانی و مصطفی بارزانی دو بزرگ کردهای عراق به فکر استقلال بیشتر افتادند ولی از آنجایی که طالبانی چهره‌ای سیاسی و معامله گر بود این خواسته را از طرق دیگری پیگیری کرد درست بر عکس مصطفی بارزانی که به طور شفاف و صریح دم از استقلال زد و در این کشمکش دچار اختلافات جدی با جلال طالبانی شد.

✔️ با توسعه یافتن #میادین نفتی کردستان و افزایش تولید به بیش از 300 هزار بشکه٬ اربیل برای صادرات نفت هم با ترکیه وارد معامله شد که خشم بغداد را بر انگیخت. نفت اربیل و #کرکوک با میانجی گری #ترکیه و واسطه گری فرزند رجب طیب اردوغان به اسرائیل صادر می‌شد و با توجه به اختلافات موجود میان عراق و ترکیه همه چیز تیره و تار شد بطوری که ایران مذاکرات خود با عراقی‌ها و کردستان عراق را برای ترانزیت نفت کردستان را متوقف کرد تا تکلیف مشخص شود.

✔️ از آنجایی که رابطه #بارزانی و ایران در مجموع خوب است و ایران نقش مهمی در تامین نیازهای کردستان عراق دارد٬ هوا ابری شد٬ ضمن آنکه بغداد به تهران پیغام داد برای نهایی کردن این موضوع باید با حکومت مرکزی وارد مذاکره شود. از آنجایی که روابط سیاسی ایران و عراق بسیار نزدیک و استراتژیک است مذاکرات با کردستان عراق متوقف شد و وزیر نفت ایران به بغداد سفر کرد تا اجازه ترانزیت نفت کردستان را با وزیر نفت عراق نهایی کند.

✔️ هفته گذشته این موضوع نهایی شد ولی دفتر امور خارجی اقلیم کردستان عراق در واکنش به توافق بغداد با تهران برای صادرات نفت کرکوک از طریق ایران اعلام کرد در نظر نگرفتن نظر اقلیم کردستان عراق در مورد این موافقتنامه دوجانبه موجب بروز مشکلاتی در این توافق خواهد شد. حالا اقلیم کردستان به ایران پیغام داده است که باید با ما هماهنگ باشید و نه بغداد و ایران هم نمی‌داند باید در این باره چه کند چرا که #روسیه و #ترکیه مذاکرات خود را با کردستان تمام کرده و عرصه بر ایران تنگ شد.ه است. گرچه ایران با عراق تفاهمنامه‌ای را برای تزانزیت نفت کرکوک نهایی کرده است ولی با توجه به حجم اختلافات و پیشنهادات روسیه و ترکیه به اقلیم٬ بسیار بعید است که ایران بتواند در این حوزه پر سود نقش آفرینی کند.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/JvuK5z
@asrenaftcom
🌐 اتحاد نفتی‌ها درمقابل نیرویی‌ها

✔️ #وحید_حاجی پور/ دو سر طیف، هر یک با دیدگاهی متفاوت و انتقادهای پرشمار ازیکدیگر؛ دعوای حیدری – نعمتی آن‌ها را کمتر کسی است که نداند، و نداند که دل خوشی از هم ندارند. در استان #خوزستان که اختلافات قومیتی در اوج قرار دارد این اختلاف تشدید شده است و هر یک طرفداران و منتقدانی دارند: «#بهمنی و خادمی».

✔️ با این وجود اما وقتی پای منافع ملی و صنعت نفت در میان باشد این اختلافات کنار گذاشته می شود و دو طرف دیدگا‌های شخصی خود را کنار گذاشته و هر چه که به صلاح صنعت نفت باشد، مشق می‌کنند. هفنه گذشته هدایت الله #خادمی که اکنون عضو کمیسیون انرژی مجلس است در نامه‌ای به وزیران اقتصاد و نفت درباره یک خطر بزرگ در صنعت نفت هشدار داد.

✔️ او در این نامه نوشته است که با توجه به وضعیت فعلی استان خوزستان و صنعت نفت، تغییر شتابزده در راس شرکت ملی حفاری به سود کشور نخواهد بود و باید عواقب و تبعات آن را هم در نظر داشت. نامه‌ای خیرخواهانه و دلسوزانه که مشخص نیست به چه سرانجامی منتهی شود ولی باور آنکه خادمی برای ماندن بهمنی به وزیر نفت نامه بنویسد بسیار شگفت انگیز و پذیرش آن برای مردان حفاری غیر ممکن بود. بسیاری بر این باورند که شاید خوشحال ترین فرد از برکناری بهمنی، خادمی باشد ولی او با نامه ای که ارسال کرد نشان داد در مواقع بحرانی، دیدگاه‌های شخصی باید کنار گذاشته شود.

✔️ پاک نژاد به عنوان یک نیرویی قصد داشت برای نفت و نفتی‌ها تعیین تکلیف کند و از همه توان خود برای بهره گیری در این باره استفاده کرد که یکی از این توانمندی‌ها مربوط به موضوعی می‌شود که نفتی‌ها بخوبی از آن آگاه هستند. به هر حال «پرونده» بهمنی و بازی «سازی» پاک نژاد، کار را به جایی رساند که وی طی تماس‌های تلفنی با مدیران ملی حفاری از جمله مدیر امور مالی به آن‌ها هشدار داد که از امروز بهمنی مدیرعامل شرکت ملی حفاری نیست و عمل کردن به امضاهای او تخطی از قانون محسوب می‌شود. یکبار هم نوشتیم که وقتی از وی دست خطی می‌خواهند ، پاک نژاد در افق محو می‌شود!

✔️ تصمیم سازی نیرویی‌ها و حراستی‌ها برای نفت و همچنین خنثی سازی برنامه‌های خطرناک برای ملی حفاری که هر مخاطبی می‌داند این شرکت تا چه اندازه برای صنعت نفت حیاتی و استراتژیک است. نامه خادمی به وزرای نفت و اقتصاد نشان داد که هرگاه تهدیدی صنعت نفت را تهدید می‌کند نفتی‌ها دست در دست هم مقابلش ایستادگی می‌کنند و اجازه به قهقرا رفتن این صنعت کهن به ته رده را نمی‌دهند.

✔️ اگر این روحیه همواره در نفت وجود داشت قطعا امروز چهره‌های غیر فنی، جوان و بی تجربه و البته موسپیدان نیرویی برای نفت تصمیم گیری نمی‌کردند و به طرد شده‌ای های شناسنامه دار مبدل می‌شدند. برای صنعت نفت هیچ چیز مهم تر از خود صنعت نیست درست برخلاف غیرنفقتی‌ها و نیرویی‌هایی که دوست دارند نفت را حیاط خلوت خود و دوستان خود کرده و در جلساتی که در لواسان برگزار می‌کنند، به مهره چینی‌ها بپردازند.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ABgjTh
@asrenaftcom
🌐 دلواپسی وارونه آقای وزیر
بی تفاوتی #زنگنه به 800 میلیارد دلار

✔️ #وحید_حاجی پور/ اینکه دولت یازدهم طی 4 سال حضور خود نتوانسته است حتی یک قرارداد در حوزه بالادست امضا کند شکست بزرگی برای وزیر نفت محسوب می‌شود. شکستی که وی را عصبی کرده است و حالا کوشش می‌شود کلید واژه‌ها ساخته و چادرهایی برای مخفی نگاه داشتن ناکارآمدی دوخته شود.

✔️ واقعیت امر این است که وزیر نفت حساب ویژه‌ای روی قراردادهای جدید نفتی باز کرده بود و قصد داشت با جذابیت‌های ایجاد شده در IPC سرمایه گذاران فراوانی را به پای میز مذاکره بکشاند ولی به دلایل متعدد چنین هدفی در سطحی ترین شکل رابجش به نتیجه نرسید. او برای واگذاری #میادین نفتی انبوهی از استدلال‌ها را بیان داشت ولی با این حال موفق به امضای قرارداد نشد و دست آخر با حمله به منتقدان قراردادهای نفتی٬ آن‌ها را کفن پوش می‌ خواند.

✔️ حالا افزایش #ضریب_بازیافت جنجال شده و قلاب بهانه‌ها٬ آنرا رها نمی‌کند. از قضا منتقدان روی این موضوع حساسیت ویژه‌ای دارند ولی مانند وزیر فکر نمی‌کنند؛ مانند مهندس زنگنه از بدیهیات مخزنی دور نیستند و بخوبی می‌دانند گام نخست و اصلی برای افزایش ضریب بازیافت و افزایش تولید باید میزان تزریق به مخازن نفتی را افزایش داد. وزیر نفت اما در یک اقدام حیرت انگیز وقتی در دومین کنگره نفت و نیرو٬ پاورپوینتش را نمایش می‌دهد تزرق گاز را بطور کلی از اولویت خارج می‌کند تا به این باور برسیم وی به فکر افزایش ضریب بازیافت نیست و هر چه در سر دارد٬ به این واقعیت مربوط می‌شود که باید مخازن نفت را به شرکت‌های خارجی هبه کنیم تا آن‌ها همه چیز را از صفر برای ما برنامه ریزی کرده و بسازند.

✔️ در واقع پرسش اصلی از وزیر نفت این است که اگر به افزایش ضریب بازیافت اهمیت می‌دهید و عددسازی‌ها را قبول دارید چرا و برای چه #تزریق_گاز را از اولویت‌های وزارت نفت حذف کرده و با وجود دو برابر شدن تولید گاز٬ میزان تزریق کاهش داده شده است؟ مگر جز این است که ایران جزو معدود کشورهایی است که از مزیت نسبی برای افزایش ضریب بازیافت از طریق تزریق گاز سود می‌برد پس دلیل طرد این مزیت چیست؟

✔️ بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته٬ در صورت تأمین گاز طبیعی مورد نیاز جهت تزریق، 16.3 میلیارد بشکه به مجموع ذخایر قابل برداشت اضافه می‌شود که معادل با افزایش ضریب بازیافت به میزان 9.15 درصد در این مخازن است که با نفت 50 دلاری بیش از 800 میلیارد دلار به درآمدهای نفتی ایران خواهد افزود.

✔️ از سوی دیگر٬ چرا موضوع فلات قاره و کاهش 300 هزار بشکه‌ای تولید این شرکت در بایگانی قرار گرفته است و برای احیای این میزان تولید افدامی نمی‌شود؟ آیا دلیل همه این موارد به دلیل بی محلی توتال به وزارت نفت است؟ آقای وزیر بخوبی می‌داند حتی احیای 150 هزار بشکه‌ای صنعت نفت درآمد کشور را سالانه حدود 3 میلیارد دلار افزایش می‌‌دهد آن هم با سرمایه گذاری یک میلیارد دلاری ولی همه اصول و همه چیز را رها کرده است توتال را می‌خواند. دست آخر هم بجای محکوم کردن عهدشکنی‌های «موسیو توتال» در صدد فرار به جلو و انداختن توپ به زمین منتقدان است.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/ixSJpl
@asrenaftcom
🌐 واحدی که به کمک #مصدق آمد!

✔️#وحید_حاجی پور/ با شکایت شرکت نفت ایران و #انگلیس از دولت ایران،پرونده ملی شدن صنعت نفت در دیوان #لاهه به جریان افتاد و طرف انگلیسی در یکی از مهم‌ترین بندهای شکایت خود، به عدم توان ایران در راهبری تولید و Eپالایش نفت، تاسیسات نفتی و تعمیرات اشاره کرد.

✔️ این استدلال انگلیسی ها که در واقع دلیلی منطقی برای طرف شاکی محسوب می شد از سوی حقوقدانان ایران چالشی بزرگ خوانده شد و تمامی نگاه ها به بخش فنی نفت جنوب دوخته شد؛ تکنسین و کارگران ایرانی به موجب بی توجهی انگلیسی ها به آموزش آنها در معرض آزمون بزرگی قرار گرفته بودند و برج تقظیر ۷۰ #پالایشگاه #آبادان، محلی بود که می شد با راه‌اندازی آن از سوی ایرانی ها، این استدلال شرکت نفت ایران و انگلیس را رد کرد.

✔️ واحد تقطیر ۷۰ پالایشگاه آبادان بدون هیچ نقشه ساختی و ناشناخته‌ای از سوی مهندسان ایرانی زیر ذره‌بین طراحی و ساخت رفت؛ انگلیسی ها نقشه تاسیسات را با خود برده بودند و تنها راه برای راه اندازی این واحد، مهندسی معکوس بود که با موفقیت انجام شد. چند روز پیش از برگزاری اجلاس شورای امنیت مهندسان ایرانی به مقامات خبر داده اند همه چیز مرتب است و مهم ترین ابزار برای اثبات حقانیت ایرانی ها در ملی شدن آماده به کار است.


متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/AXl6Kt
@asrenaftcom
🌐 تفکر کاسب کارانه، آفت این روزهای نفت
اکران تخریب #نفتی‌ها؛ این قسمت #معظمی!

✔️#وحید_حاجی پور/ سال 1379 ؛ هیئت مدیره شرکت ملی صنایع #پتروشیمی ایران تشکیل جلسه می‌دهد تا درباره چند موضوع مهم تصمیم گیری کند. وزیر نفت هم بود، بیژن نامدار #زنگنه. #پیوندی ، #معظمی و #نعمت_زاده هم آن سوی میز نشسته بودند و بحث آغاز شد. در میانه بحث منصور معظمی یک تصمیم را به چالش می‌کشاند ولی با کلمات تند آقای وزیر مواجه می‌شود و با ناراحتی هر چه تمام جلسه را ترک می‌کند. همان جا حکم برکناری او صادر می‌شود تا کسی جرأت مخالفت با تصمیم عالیجناب را نداشته باشد.

✔️ صادق خرازی از ماجرا بو برده و متأثر ار کلمات رد و بدل شده در آن جلسه، وی را برای سفارت ایران در برزیل به رئیس جمهور وقت و وزیر امور خارجه معرفی می‌کند که با موافقت همراه می‌شود. 47 ماه به برزیل می‌رود با آنکه دلش با نفت بود.

✔️ پس از پایان مأموریت خود به نفت بر می‌گردد و حکم معاونت منابع انسانی وزارت نفت را در دست می‌گیرد و شجاعانه روبروی همه می‌ایستد که صنعت نفت باید از قانون خدمات کشوری مستثنی شود و با سر سختی، رأی خود را به کرسی می‌نشاند؛ اندکی بعد به اتهام «کارگزارانی» بودن، در احکام «وزنی» مسعود #میرکاظمی به طبقه 13 وزارت نفت تبعید می‌شود آن هم بدون منشی. روزگار با او یار نبود و تصمیم گرفت به مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی برود تا روزی که زنگنه دوباره به نفت بازگشت.

✔️#وزیر نفت از او می‌خواهد به کمکش برود و معظمی لبیک می‌گوید. زنگنه گفته بود نفت را نفتی‌ها اداره خواهند کرد پس از او درخواست می‌کند ابتدا سرپرستی معاونت امور بین الملل را قبول کند و مقبول افتاد. بعد به معاونت برنامه ریزی می‌رود و همان جا بود که اختلافات کلید می‌خورد. مرد گلپایگانی نفت برای جلوگیری از نابودی #دانشگاه صنعت نفت روبروی زنگنه قرار گرفت. جمله معروف وی درباره دانشگاه صنعت نفت در تاریخ صنعت نفت ماندگار شد:« وزیر نفت می‌خواهد طلاق نفت را از دانشگاه صنعت نفت بگیرد که فعلا متوقف شده است».

✔️ او بیشتر از متولیان امروز صنعت نفت دلسوز این صنعت نفت بود، خود را سرباز نظام می‌دانسته و می‌داند و هیچگاه روبروی نظام و انقلاب گردن کشی نکرد و به همین دلیل مغضوب واقع شد و تصمیم گرفت استعفا دهد. پس از استعفای او فضای مجازی مملو شد از داستان اختلاف او با زنگنه ولی معظمی نجابت به خرج داد و بر عکس هامانه که انتقادات پرشماری را به وزیر نفت وارد کرد، چنین گفت: «حرف‌هایی که این روزها برخی ها عنوان می‌کنند کاملا بی اساس و غلط است. رابطه من با وزیر نفت صمیمانه و 30 ساله است.»

✔️ معظمی 5 آبان 94 از وزارت نفت رفت تا بیشتر اوقات خود را در کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران سپری کند تا آنکه نعمت زاده از او خواست به ایدرو بیاید. به ایدرو رفت و قراردادهای خودرویی را نهایی کرد.چند هفته پیش از او دعوت شد تا در برنامه 180 درجه شبکه افق روبروی رستم قاسمی بنشیند و با وی بحث کند. #معظمی به این شرط دعوت را قبول کرد که عنوان استاد دانشگاه صنعت نفت برای وی قید شود و نه رئیس ایدرو یا معاون سابق وزارت نفت. این شرط پذیرفته شد و معظمی روبروی #قاسمی نشست. به بحث پرداختند و در ماجرای برجام حرف یکدیگررا رد کردند ولی از آنجا که معظمی به انصاف و روحیه کارشناسی معروف است در خلال بحث برخی اظهارات قاسمی را تأیید کرد.

✔️ شاید مشکل از معظمی بود، از چیزی انتقاد کرد که حتی سید مهدی حسینی رئیس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی و یار غار وزیر نفت هم از آن انتقاد کرده است. از عدم انعقاد حتی یک قرارداد نفتی در این 4 سال. او از مدیران «نفتی» حمایت کرد و به درستی روی آفتی دست گذاشت که همگان بر آن صحه می‌گذارند. عدم تصمیم گیری را به نقد کشید و باز هم به درستی گفت که «در دوران قاسمی، ارکان نظام با وی همراه بودند ولی امروز اینطور نیست». البته او به یک نکته ظریف اشاره کرد که در برنامه پخش شده سانسور شده بود و آن هم این بود که در گذشته، مقام معظم رهبری دو مرتبه به نفت آمدند. کسانی که می‌دانند در وزارت نفت چه می‌گذرد بخوبی می‌توانند معنای این گفته‌ها را درک کنند اما این جمله او در برنامه پخش شده حذف شد.

✔️ اما معظمی از برجام حمایت سرسختانه‌ای کرد و برخلاف قاسمی که معتقد بود تحریم‌ها نتوانست سدی باشد برای پیشرفت امور، گفت با ادامه تحریم‌ها همه چیز نابود می‌شد و برجام، فرصت طلایی برای کشور است.
🌐 تاملی بر نامه اخیر #وزیر_نفت به رهبر انقلاب
از بازی IPC تا تشکر از #رهبری!

✔️ #وحید_حاجی پور/ وزیرنفت از مقام معظم رهبری تشکر کرده است؛ به عقیده بیژن نامدار زنگنه مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خود از عملکرد وزارت نفت در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل ابراز رضایت کرده‌اند. دست مایه چنین برداشتی هم به چند واژه از سخنرانی ایشان مربوط می‌شود که وزیر نفت با توسل به آن، پس از حدود دو هفته به یکباره در قالب یک نامه از رهبر انقلاب تشکر می کند!

✔️ فارغ از آنکه رابطه مقام معظم رهبری با وزیر نفت چگونه است باید به این مهم اذعان کرد که اگر واقعا رضایت رهبر انقلاب برای زنگنه از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا برخلاف رهنمودهای ایشان حرکت شده و حتی در یک اقدام غیرقابل باور، درفت ابتدایی قراردادهای نوین نفتی به دفتر ایشان ارسال می‌شود؟

✔️ بدون گمان نه وزارت نفت و نه شخص وزیر نفت نمی‌تواند این اقدام خود را توجیه کند زیرا مقام معظم رهبری شخصا در یکی از دیدارهای خودشان در ماه مبارک رمضان سال گذشته به این موضوع اشاره کردند. مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند با «تحقیقات» صورت گرفته مشخص شد این ویرایش٬ ویرایش شانزدهم است که همین موضوع بیانگر نکات فراوانی است. اگر وزیر نفت به ولایت مقام معظم رهبری اعتقاد جدی دارد چرا با وجود نسخه‌های دقیقتر، ویرایش شانزدهم را در اختیار دفتر رهبری قرار داده است؟ آیا با لحاظ کردن این خطای بزرگ، می‌توان با یک نامه ساده بر همه چیز سرپوش گذاشت؟

✔️ از سوی دیگر، وزارت نفت دقیقا نقطه مقابل فرمایشات چند ماه پیش رهبری عمل کرده است آنجا که ایشان نادیده گرفتن توان داخل از سوی دولتمردان را تقبیح کردند و فرمودند که سرمایه گذاری خارجی خوب است اما نه به قیمت معطل گذاشتن کشور. این بخش از سخنان ایشان دقیقا به وضعیت موجود وزارت نفت مربوط است که طی 4 سال گذشته همه چیز را معطل سرمایه گذاری خارجی کرده است و حتی یک قرارداد ساده نیز به امضا نبرده است.

✔️ وزیر نفت در بخشی از نامه خود به مقام معظم رهبری نوشته است میادین مشترک با نیروهای تازه نفس و جوان در حوزه مدیریتی توسعه خواهند یافت اما سوال اصلی اینجاست منظور #زنگنه از این نیروها چه کسانی هستند؟ اگر غرض وی افرادی هستند که با کمترین سابقه کاری – و نه تجریه نفتی – به سمت‌های کلیدی این وزارتخانه رسیده‌اند خب باید در این مهم تردید کرد که عقلای نفت بهتر از هر فرد دیگری می‌دانند که با چنین مدیرانی، کشورهای همسایه به سرعت برداشت خود خواهند افزود و ما ....!

✔️ نکته جالب در این نامه نادیده گرفتن #کارکنان صنعت نفت در موفقیت‌های بدست آمده و برنامه ریزی‌های صورت گرفته برای امور است که بطور ظریفی، سعی شده است رویکرد این وزارتخانه در بکارگیری افراد غیرمتخصص و بسیار جوان، توجیه شود. وزیر نفت یکبار در شبکه خبر اذعان کرد که برای کارکنان صنعت نفت نتوانسته کاری انجام بدهد و با این اعتراف، باز هم سخنی از کارکنان نیاورده است در حالی که تاکید مقام معظم رهبری در خصوص نیروی انسانی بارها از سوی ایشان مطرح شده است. این مهم از آن جهت قابل اهمیت است کارکنان صنعت نفت دچار نارضایتی شدید شده و از وضعیت بوجود آمده برای آن‌ها و همچنین بی توجهی وزارت نفت به تعهدات خود، سرخورده شده‌اند ولی زنگنه باز هم بدون توجه به اهمیت این شاخص مهم، در نامه اخیر خود روی تجهیزات و البته مدیران جوان خود تاکید دارد.

✔️ وزیر نفت از رهبری تشکر کرده است اما بابت چیزی تشکر کرده است که مدیون کارکنان بی ادعای صنعت نفت است و البته مهندس زنگنه مانند همیشه علاقه‌ای به نام بردن از کارکنان ندارد و سعی دارد مدیران جوان و دانشجوی خود را در نامه اخیرشان جای دهد. حتی در روزهای انتخابات هم کارکنان صنعت نفت فراموش می شوند.

متن کامل در لینک زیر:
goo.gl/eS4DiJ
@asrenaftcom