مجید حمیدا
Photo
#معنویت یک میز گرد است.
هیچ کس نمیتواند بالای آن بنشیند.
#خودشناسی و معنویت
من همیشه اول هر #دوره، سه نکته رو به دوستان جدید یادآوری میکنم: ۱) از همه میخوام منو با القابی مثل #استاد صدا نکنن. ۲) حواسشون باشه که این یه دورهٔ خودشناسیه و نه #دیگرشناسی، ۳) اگر در آینده دورهای برگزار کردن، در مورد #مسایل_مالی کاملاً شفاف عمل کنن.
برگردیم سراغ مورد اول. این روزها کلاسها و دورههای مختلفی در زمینهٔ خودشناسی، روانشناسی، موفقیت، کتابخوانی یا مسایلی از این دست زیاد برگزار میشه و معمولاً یک یا شاید هم دو نفر، راهنمایی دوره رو به عهده میگیرن. میدونم که خیلی از افرادی که توی دورهها شرکت میکنن از روی #احترام و بعضی از روی #عادت یا #فرهنگ رایج، راهنمای دوره رو با القاب مختلفی از جمله استاد صدا میکنن. من مشکلی با عناوین درستی مثل #خانم و #آقا یا عناوینی مثل #دکتر، #مهندس یا #معلم و #مربی در جای درست و مناسبش ندارم، اما فکر میکنم که باید حواسمون به این فرایند نرم و ظریف بتسازی از شخصیتها باشه. با این شیوه ممکنه هم خودمون توی این روند گم بشیم و تفکر جاش رو به دنبالهروی کورکورانه بده و هم کسی که نقش #راهنما رو داره، خودش رو گم کنه. پس خواهش میکنم، در مسیر #معنوی مراقب روان خودمون و جان راهنمامون باشیم تا هیچ کدوم گمراه نشیم.
#مجید_حمیدا
پینوشت ۱: نمیدونم چرا با خوندن این دو جمله به جای شاه #آرتور و شوالیههای میز گرد بیشتر یاد این شعر #مولانا افتادم:
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله است آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
پینوشت ۲: نوشتهٔ بالا رو به خیلیها نسبت دادن، از جمله #لارا_لی ولی من نتونستم نویسندهٔ اصلی این جمله رو پیدا کنم. لطفاً اگر گویندهٔ اصلی رو میشناسید، زیر این پست برای من بنویسید.
هیچ کس نمیتواند بالای آن بنشیند.
#خودشناسی و معنویت
من همیشه اول هر #دوره، سه نکته رو به دوستان جدید یادآوری میکنم: ۱) از همه میخوام منو با القابی مثل #استاد صدا نکنن. ۲) حواسشون باشه که این یه دورهٔ خودشناسیه و نه #دیگرشناسی، ۳) اگر در آینده دورهای برگزار کردن، در مورد #مسایل_مالی کاملاً شفاف عمل کنن.
برگردیم سراغ مورد اول. این روزها کلاسها و دورههای مختلفی در زمینهٔ خودشناسی، روانشناسی، موفقیت، کتابخوانی یا مسایلی از این دست زیاد برگزار میشه و معمولاً یک یا شاید هم دو نفر، راهنمایی دوره رو به عهده میگیرن. میدونم که خیلی از افرادی که توی دورهها شرکت میکنن از روی #احترام و بعضی از روی #عادت یا #فرهنگ رایج، راهنمای دوره رو با القاب مختلفی از جمله استاد صدا میکنن. من مشکلی با عناوین درستی مثل #خانم و #آقا یا عناوینی مثل #دکتر، #مهندس یا #معلم و #مربی در جای درست و مناسبش ندارم، اما فکر میکنم که باید حواسمون به این فرایند نرم و ظریف بتسازی از شخصیتها باشه. با این شیوه ممکنه هم خودمون توی این روند گم بشیم و تفکر جاش رو به دنبالهروی کورکورانه بده و هم کسی که نقش #راهنما رو داره، خودش رو گم کنه. پس خواهش میکنم، در مسیر #معنوی مراقب روان خودمون و جان راهنمامون باشیم تا هیچ کدوم گمراه نشیم.
#مجید_حمیدا
پینوشت ۱: نمیدونم چرا با خوندن این دو جمله به جای شاه #آرتور و شوالیههای میز گرد بیشتر یاد این شعر #مولانا افتادم:
نردبان این جهان ما و منیست
عاقبت این نردبان افتادنیست
ابله است آن کس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
پینوشت ۲: نوشتهٔ بالا رو به خیلیها نسبت دادن، از جمله #لارا_لی ولی من نتونستم نویسندهٔ اصلی این جمله رو پیدا کنم. لطفاً اگر گویندهٔ اصلی رو میشناسید، زیر این پست برای من بنویسید.
معنویت و خودشناسی
بعضی از ما آدمها چنان غرق در دنیای مادی میشیم که از زندگی جز ترس و تنش بهرهٔ دیگهای نمیبریم. انگار که برامون عشق و معنا، جایگاه درست و تعریف دقیقی نداره و من، برای من و مال من، جای معنای زندگی رو گرفته. اگر قرار باشه که صادقانه به خودمون نگاه کنیم و روی رفتارها و از اون مهمتر انگیزههای پشت رفتارهامون دقیق بشیم، تو کدوم دسته قرار میگیریم؟
پینوشت: پیشنهاد میکنم در همین ارتباط کتاب در پناه او، نوشتهٔ جی. پی. واسوانی رو که من سالها پیش ترجمه کردم، حتماً بخونید. این کتاب با استفاده از داستانهای کوتاه معنوی، درسهای جالبی در مورد زندگی معنوی به ما میده.
#معنویت_و_خودشناسی #معنویت #خودشناسی #معنا #معنای_زندگی #معناگرایی #مادی #معنوی #صداقت #ترس #تنش #عشق #زندگی #من #مال_من #برای_من #منیت #کتاب #در_پناه_او #جی_پی_واسوانی #حمیدا #مجید_حمیدا
بعضی از ما آدمها چنان غرق در دنیای مادی میشیم که از زندگی جز ترس و تنش بهرهٔ دیگهای نمیبریم. انگار که برامون عشق و معنا، جایگاه درست و تعریف دقیقی نداره و من، برای من و مال من، جای معنای زندگی رو گرفته. اگر قرار باشه که صادقانه به خودمون نگاه کنیم و روی رفتارها و از اون مهمتر انگیزههای پشت رفتارهامون دقیق بشیم، تو کدوم دسته قرار میگیریم؟
پینوشت: پیشنهاد میکنم در همین ارتباط کتاب در پناه او، نوشتهٔ جی. پی. واسوانی رو که من سالها پیش ترجمه کردم، حتماً بخونید. این کتاب با استفاده از داستانهای کوتاه معنوی، درسهای جالبی در مورد زندگی معنوی به ما میده.
#معنویت_و_خودشناسی #معنویت #خودشناسی #معنا #معنای_زندگی #معناگرایی #مادی #معنوی #صداقت #ترس #تنش #عشق #زندگی #من #مال_من #برای_من #منیت #کتاب #در_پناه_او #جی_پی_واسوانی #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
شاعران و خودشناسی
حافظ غزلی با مطلع «روزگاریست که ما را نگران میداری» در قالب گلایه از معشوق داره که هر بیتش پر از پند و اندرزه و پیشنهاد میکنم که این غزل رو با چشم دل بخونید. اما بیتی که نظر منو به خودش جلب کرده، بیتیه که بالا نوشتم.
گاهی ما آدمها، توی دنیایی که پره از ویترینهای حقیقی و مجازی، به بیراهه میریم و عشق و شوق حضور رو از ریاکارانی طلب میکنیم که چیزی جز ظاهر براشون اهمیت نداره. حافظ چنین افرادی رو بیخبرانی میدونه که چشم جانشون باز نشده و نباید از اونها انتظار عشق و شوق و معنویت داشت. برای روشن شدن مطلب بد نیست که اشارهای هم به معنی دو ترکیب «دلقِ مُلَمَّع» و «چشمِ سرّی» داشته باشیم. دلق ملمع یعنی خرقه یا لباس رنگارنگ و پر زرق و برق و چشم سِرّ یعنی چشم دل یا چشم جان که در مقابل چشم سَر قرار داره.
پینوشت: به این بیت میشه از دو زاویه نگاه کرد؛ نگاه اول، هشداریه که فریب ظاهرپرستان ریاکار رو نخوریم و نگاه دوم، شرط عبور از ریا و زرق و برق دنیوی برای باز شدن چشم جان و رسیدن به معنویت.
#شاعران_و_خودشناسی #شاعران #شاعر #خودشناسی #شور #شوق #معنویت #عشق #فریب #ظاهر #پوشش #زرق_و_برق #باطن #چشم_دل #ظاهرپرست #ریاکار #شعر #غزل #حافظ #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا
حافظ غزلی با مطلع «روزگاریست که ما را نگران میداری» در قالب گلایه از معشوق داره که هر بیتش پر از پند و اندرزه و پیشنهاد میکنم که این غزل رو با چشم دل بخونید. اما بیتی که نظر منو به خودش جلب کرده، بیتیه که بالا نوشتم.
گاهی ما آدمها، توی دنیایی که پره از ویترینهای حقیقی و مجازی، به بیراهه میریم و عشق و شوق حضور رو از ریاکارانی طلب میکنیم که چیزی جز ظاهر براشون اهمیت نداره. حافظ چنین افرادی رو بیخبرانی میدونه که چشم جانشون باز نشده و نباید از اونها انتظار عشق و شوق و معنویت داشت. برای روشن شدن مطلب بد نیست که اشارهای هم به معنی دو ترکیب «دلقِ مُلَمَّع» و «چشمِ سرّی» داشته باشیم. دلق ملمع یعنی خرقه یا لباس رنگارنگ و پر زرق و برق و چشم سِرّ یعنی چشم دل یا چشم جان که در مقابل چشم سَر قرار داره.
پینوشت: به این بیت میشه از دو زاویه نگاه کرد؛ نگاه اول، هشداریه که فریب ظاهرپرستان ریاکار رو نخوریم و نگاه دوم، شرط عبور از ریا و زرق و برق دنیوی برای باز شدن چشم جان و رسیدن به معنویت.
#شاعران_و_خودشناسی #شاعران #شاعر #خودشناسی #شور #شوق #معنویت #عشق #فریب #ظاهر #پوشش #زرق_و_برق #باطن #چشم_دل #ظاهرپرست #ریاکار #شعر #غزل #حافظ #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا