مجید حمیدا
76 subscribers
123 photos
27 videos
7 files
18 links
دوره ها و فایل های دیداری و شنیداری #مجید_حمیدا، معلم و ناشر کتاب های #خودشناسی، #معنوی و #ادبی.
Download Telegram
#خیانت_در_زنان_متأهل
صرف نظر از انگیزهٔ اصلی این که چرا زنان متأهل خیانت می‌کنند، نفس این امر در میان متولدین دههٔ شصت و پنجاه به شدت رو به گسترش است. موضوع نگران‌کننده برای من این است که این مهلکه افرادی را به درون خود می‌کشاند که نه می‌خواستند و نه حتی تصورش را می‌کردند که وارد رابطه‌ای دیگر شوند، اما به خودشان که آمدند، دیدند خیانت دارد اتفاق می‌افتد. زن چهل و سه ساله‌ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده، پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد که شوخی‌ها و تنها شدن‌ها و جای پسرم است و من با فلانی می‌روم خانه، برایش دردسرساز شود.
شخصاً اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشی‌ست، اما آنچه او را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوهٔ یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد. شروع به فاصله گرفتن از غرایز. چیزهایی را آموخت که اگرچه خلاف ذاتش بود، اما موجب سازگاری او شد. ما در ایران در آموختنی‌ها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. از ابتدا به ما یاد ندادند. ما را درست در زمانی که داشتیم از بازی‌های کودکی لذت می‌بردیم از جنس مخالف جدا کردند و با یک علامت سؤال بزرگ، بزرگ شدیم. این که:«مگر دیگری قرار بود با من چه بکند که از من جدایش کردند؟» از سوی دیگر رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما می‌رود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حد و مرزها را نمی‌شناسیم‌. محدودهٔ این که دختر خالهٔ ما به همسرمان باید چه قدر نزدیک بشود را نمی‌دانیم. محدودهٔ این که زنمان با دوست دانشگاهی‌اش که مرد است و که قرار است بیرون برود و روی پروژهٔ‌‌شان کار کنند را نمی‌دانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درد دل کردن مطلع شود. مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق‌لقه‌ می‌کنیم و یک مفهوم وارداتی‌ست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمی‌شود که ما در مناسبت‌هایمان آن را به جا می‌آوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست. حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمی‌دانیم. اصلاً مال ما نیست. با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم، گم می‌شویم. با دوستتان (مرد) و همسرتان می‌روید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر می‌خوابید و دم صبح «حالتی بر شما می‌رود» که پس از چندی رابطهٔ جنسی بینتان اتفاق می‌افتد. توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دوی بامداد به شما مسیج می‌دهد که« بانو، سرودهٔ زیبایتان را خواندم، حضور شما در این جمع غنیمت است». شما متوجه می‌شوید دارد اتفاقی در درونتان می‌افتد، ادامه‌اش می‌دهید و کار به جای باریک می‌رسد. اینجا، جای ترمز است، جایی که دیگری می‌آید و دل و دین و عقل و هوش را به باد می‌دهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطهٔ من با همسرم/پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود.»
ما زنگ خطرها را جدی نمی‌گیریم. یک آن است. ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفته‌ایم. لحظه‌ای که می‌دانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال می‌شود. هر آدمی آن «آن» را و «لحظه» را درک می‌کند. همه چیز از همان لحظه آغاز می‌شود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجان‌انگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه می‌شود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادی‌ست. ولش کن، حالا بعداً یه کاریش می‌کنم و ... .
اینجا آن نقطه‌ای‌ست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. این که زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من با همین لحن با دوستش، با همکارم، فروشندهٔ مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس‌بوک و ... صحبت می‌کردم؟! آیا این که دارم چت‌ها را پاک می‌کنم یک هشدار نیست که رابطه‌ام با شریک عاطفی دارد لنگ می‌زند؟
من به ریشه این که چه جاهایی چه چیزهایی تخریب شده است که ما احساس نیاز به ورود فرد دیگری در رابطه را داریم کاری ندارم. به طور مفصل به این موضوع پرداختم اگر کسی تمایل داشت هشتگ #همه_آنچه_لازم_است_درباره_خیانت_بدانیم را در کانال سرچ کند. اما مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدودهٔ مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانهٔ‌تان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و ... حد و مرز بگذارید. می‌دانم آن قدر از سمت نهادهای بازدارنده، روضه‌خوان مسجد محل، کارشناس بی‌سواد تلویزیون، فلان شخصیت در سریال ماه رمضان این حرف‌ها را شنیده‌ایم که حالمان به هم می‌خورد. آن‌ها این مفهوم را خراب کرده‌اند. مردم را زده کرده‌اند. آن قدر که ممکن است شما حالتان از نوشتهٔ من به هم بخورد. اما لطفاً حد و مرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعهٔ‌مان باشیم.
#بهاره_مهرجویی
https://t.me/baharemehr
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دزدی نکنیم
اگر دورهٔ سایه رو با من گذرونده باشید یا کتاب‌های مرتبط با سایه رو خونده باشید، حتماً می‌دونید برای این که ما طبق نیمهٔ تاریک وجودمون رفتار نکنیم، هیچ کدوم از ویژگی‌های به ظاهر منفی رو انکار، طرد یا نفی نمی‌کنیم، بلکه همهٔ این ویژگی‌ها رو طی فرایند مشخصی با روانمون یکپارچه می‌کنیم. در غیر این صورت هر کدوم از این ویژگی‌ها ممکنه که در بدترین شرایط سر باز کنه و اختیار زندگی‌مون رو به دست بگیره. پس خواهش می‌کنم به این پادکست، فقط به عنوان نوعی نگرش تازه به بحث دزدی گوش بدید و نه دلیلی برای رد ویژگی‌ها.




#پادکست #پادپخش #پادکست_فارسی #دزدی #مادی #معنوی #دروغ #پنهانکاری #غیبت #غلو #مبالغه #بدخلقی #بی_ادبی #بی_تفاوتی #بی_انصافی #حسادت #تعصب #غرور #خشم #منفی_بافی #منفی_گرایی #بی_نظمی #بدقولی #حریم_شخصی #حریم_خصوصی #تنبلی #زیاده_خواهی #فریبکاری #خیانت #ناراستی #ترس #حمیدا #کلک_آزادگان #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
ادبیات و خودشناسی
یکی از سؤال‌های پرتکراری که معمولاً خارج از کلاس و به صورت خصوصی از من می‌شه اینه که «چرا این طوری شد؟». «من نمی‌خواستم وارد زندگی یه آدم متأهل بشم» یا «من نمی‌خواستم به همسرم خیانت کنم»، «چرا این طوری شد؟»
ما این مسأله رو توی دوره‌های خودشناسی به خصوص دورهٔ «رهایی از خودویرانگری» مفصل بررسی می‌کنیم، اما اون چه که می‌خوام توی این نوشته بهش اشاره کنم، مربوط به شعر قاب شده در تصویره.
متأسفانه خیلی از ماها چشممون رو روی نشونه‌های اولیه می‌بنیدم یا به حد و مزرهای درست شخصی اعتنا نمی‌کنیم و کار به جایی می‌رسه که نباید و یک مرتبه می‌بینیم که تو یه رابطهٔ ناسالم گرفتار شدیم و توصیه‌های دوستان و راهنمایی‌های مشاور هم، راه به جایی نمی‌بره.
پس اگر توی یه رابطهٔ متعهدانه هستید یا اگر نمی‌خواید وارد زندگی یا رابطهٔ متعهدانهٔ کسی بشید، حواستون به نشانه‌ها باشه. حواستون به دلبری‌ها و لوندی‌هایی که ممکنه از خودتون سر بزنه یا از طرف یکی از بستگان، دوستان یا همکاران ببینید، باشه. حواستون به اولین تماس خارج از چارچوب، اولین پیام‌های خارج از قاعده یا هدایای خارج از عرف باشه و سرِ چشمه رو همون موقع ببندید که دیرتر، از این سیلاب با فیل هم نمی‌شه گذشت.

پی‌نوشت: لطفاً توجه کنید که من توی این نوشته به دلایل پنهان و همین طور راهکارهای خروج از این وضعیت نپرداختم و فقط یه اشارهٔ کوچیک به یکی از دلایل تقریباً آشکار آغاز رابطهٔ ناسالم کردم.

‌ ‌


#ادبیات_و_خودشناسی #ادبیات #خودشناسی #زن #مرد #خانم #آقا #دلبری #لوندی #تأهل #خیانت #تعهد #مسؤولیت #همسر #نامزد #دوست #همکار #حد_و_مرز #نشانه #پیروزی #فریبنده #افسونگر #دوره #کلاس #رهایی_از_خودویرانگری #چرا_آدمهای_خوب_کارهای_بد_میکنند #حمیدا #مجید_حمیدا
مجید حمیدا
Photo
روان‌شناسی و خودشناسی
دیروز با یکی از عزیزانم در مورد رفتارهای غیر اخلاقی ما آدم‌ها و ناراستی عمیقی که در این رفتارهاست صحبت می‌کردم که ذهنم رفت سمت این بخش از کتاب «چرا آدم‌های خوب کارهای بد می‌کنند» که عیناً براتون می‌نویسم:

«روان ما به گونه‌ای طبیعی در جست و جوی رهایی از فشار درونی حاصل از سرکوب جنبه‌های طردشدۀ ماست. برای همین است که خبرهای بد، رفتارهای بد و به ویژه داستان‌های رسانه‌ها که از سقوط آدم‌های برجسته بهره‌برداری می‌کنند، برای ما جذاب می‌شود. هر بار یکی از این حکایت‌های تکان‌دهندۀ زیاده‌خواهی، شهوت، انحراف، حماقت، حقه‌بازی یا خیانت را می‌شنویم، ناآگاهانه اندکی از فشار جنبۀ تاریک خود آسوده و راحت می‌شویم. هنگامی که خانم عضو شورای شهر را به جرم دزدی از فروشگاه بازداشت می‌کنند، تقلب ما در پرداخت مالیات، به چشممان کم‌رنگ‌تر می‌شود. دلمشغولی ما برای تاریکی‌ها و شکست‌هایی که در رسانه‌ها مطرح می‌شوند، این امکان را به ما می‌دهد تا به طور موقت در این امید پناه بگیریم که ما به اندازه‌ای که اطرافیان می‌گویند، بد نیستیم. اما شیفتگی ما برای تاریکی دیگران، از حکایت دیگری خبر می‌دهد.
ببینید سریال‌های شبه واقعی تلویزیونی که این امکان را به ما می‌دهند تا رفتارهای رقابت‌آمیز، حقیرانه و اغلب ناجوانمردانۀ شخصیت‌های گوناگون مجموعه را با حرص و ولع تماشا کنیم، چه قدر زیاد شده‌اند. اگر ما همان برانگیزش‌ها و احساس‌ها را نداشتیم، چنین مجذوب و مسحور نمی‌شدیم. هنگامی که تاریکی‌های خود را به دیگران فرافکنی و رفتار آن‌ها را قضاوت می‌کنیم، دیگر تاریکی ما چندان بد به نظر نمی‌رسد. با مشاهدۀ نیمۀ تاریک اطرافیان تلاش می‌کنیم تا احساس همراهی و وابستگی بیابیم. سایۀ آن‌ها را می‌بینیم و در یک سطح ناخودآگاه احساس آسودگی می‌کنیم که ما تنها کسانی نیستیم که چنین رفتارهایی داریم.»

پی‌نوشت: حواسمون باشه که خودمون رو با چه کسی مقایسه می‌کنیم. شاید این مقایسه «از حکایت دیگرای خبر می‌دهد».

‌‌


#روانشناسی_و_خودشناسی #روانشناسی #خودشناسی #خودویرانگری #رهایی_از_خودویرانگری #زیاده_خواهی #دزدی #شهوت #انحراف #حماقت #حقه_بازی #خیانت #اخلاقی #غیر_اخلاقی #راستی #ناراستی #چرا_آدمهای_خوب_کارهای_بد_میکنند #دبی_فورد #فرناز_فرود #کلک_آزادگان #حمیدا #مجید_حمیدا