#شهید مدافع #وطن، مجید خدابنده لو
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱#درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.از #کارکنان #کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق تهران بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و یک فرزند به نام سوگند به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #خانواده و مخصوصا #مادرش بود.چون پدرش فوت کرده بودند 😔 #عصای دست مادرش شده بود، در #ریزترین مسائل #کمک حال خانوادهام بود و از #هیچ کاری دریغ نمیکرد.
🍃🌷🍃
وقتی#مادر ایشان چشمهایش را عمل کرده بود، به خانه پدری میرفت و #کارهای مادرش را انجام میداد، حتی برایش پیاز سرخ میکرد تا #چشمهای مادرش #اذیت نشود.
🍃🌷🍃
#معتقد بود هر چه در زندگی دارد از #ائمه🌷 است. این عقیده را از #مجالسی که هر هفته شرکت میکرد به دست آورده بود.
🍃🌷🍃
ایشان به #حسینیهها و #مسجد و #پایگاههای بسیج رفتوآمد زیادی داشت. #برآورده شدن آرزوی #شهادتش را هم در همان #روضهها طلب کرده بود.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱#درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.از #کارکنان #کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق تهران بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و یک فرزند به نام سوگند به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #خانواده و مخصوصا #مادرش بود.چون پدرش فوت کرده بودند 😔 #عصای دست مادرش شده بود، در #ریزترین مسائل #کمک حال خانوادهام بود و از #هیچ کاری دریغ نمیکرد.
🍃🌷🍃
وقتی#مادر ایشان چشمهایش را عمل کرده بود، به خانه پدری میرفت و #کارهای مادرش را انجام میداد، حتی برایش پیاز سرخ میکرد تا #چشمهای مادرش #اذیت نشود.
🍃🌷🍃
#معتقد بود هر چه در زندگی دارد از #ائمه🌷 است. این عقیده را از #مجالسی که هر هفته شرکت میکرد به دست آورده بود.
🍃🌷🍃
ایشان به #حسینیهها و #مسجد و #پایگاههای بسیج رفتوآمد زیادی داشت. #برآورده شدن آرزوی #شهادتش را هم در همان #روضهها طلب کرده بود.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر#شهیده:
من و همسرم دخترعمو، پسرعمو بودیم و صاحب هفت فرزندهستیم، دو دختر و پنج پسر،#زهرا، #چهارمین فرزند بود اما الان دیگر نیست.😭
🍃🌷🍃
#۱۸سال که داشت وارد #بیمارستان و #کار #پرستاری شد، ۲۰#سالگی ازدواج کرد، #خداوند به او #دو فرزند پسر داد که یکی از آنها ۲۱# سالش دارد و دیگری ۱۵#سال.
🍃🌷🍃
#دخترم همیشه #سرکار بود و مدام در #رفت و آمد، از شدت #دلتنگی هر چند وقت یکبار دعوتش میکردم به خانه بیاید حداقل ببینمش، به خاطر #مشغله کاری نمیتوانست،
🍃🌷🍃
برادران و خواهرش ا#و را خیلی #دوست داشتند، کسی نبود که #زهرا را #دوست نداشته نباشد، از #دوست و #آشنا گرفته تا #همکار و #بیماران در بیمارستان.
🍃🌷🍃
#زهرا همیشه #دغدغه #کارش را داشت و در دید همه یک #انسان خوب و به #تمام معنا بود.#اخلاق بسیار خوبی داشت، با همه #بیماران #خوب بود، همروستاییهایمان که به بیمارستان میرفتند #هوایشان را خیلی داشت.
🍃🌷🍃
#زهرا با وجود اینکه #بسیاری از آنها را #نمیشناخت اما چنان به آنها #میرسید که آنها هم به خاطر #تربیت این #فرزند #تحسینم میکردند، #دخترم #پرستار #نمونه بود،#هیچ کسی از او #نرنجید.😭
🍃🌷🍃
من و همسرم دخترعمو، پسرعمو بودیم و صاحب هفت فرزندهستیم، دو دختر و پنج پسر،#زهرا، #چهارمین فرزند بود اما الان دیگر نیست.😭
🍃🌷🍃
#۱۸سال که داشت وارد #بیمارستان و #کار #پرستاری شد، ۲۰#سالگی ازدواج کرد، #خداوند به او #دو فرزند پسر داد که یکی از آنها ۲۱# سالش دارد و دیگری ۱۵#سال.
🍃🌷🍃
#دخترم همیشه #سرکار بود و مدام در #رفت و آمد، از شدت #دلتنگی هر چند وقت یکبار دعوتش میکردم به خانه بیاید حداقل ببینمش، به خاطر #مشغله کاری نمیتوانست،
🍃🌷🍃
برادران و خواهرش ا#و را خیلی #دوست داشتند، کسی نبود که #زهرا را #دوست نداشته نباشد، از #دوست و #آشنا گرفته تا #همکار و #بیماران در بیمارستان.
🍃🌷🍃
#زهرا همیشه #دغدغه #کارش را داشت و در دید همه یک #انسان خوب و به #تمام معنا بود.#اخلاق بسیار خوبی داشت، با همه #بیماران #خوب بود، همروستاییهایمان که به بیمارستان میرفتند #هوایشان را خیلی داشت.
🍃🌷🍃
#زهرا با وجود اینکه #بسیاری از آنها را #نمیشناخت اما چنان به آنها #میرسید که آنها هم به خاطر #تربیت این #فرزند #تحسینم میکردند، #دخترم #پرستار #نمونه بود،#هیچ کسی از او #نرنجید.😭
🍃🌷🍃
#چگونگی #جانباز شدنشون :
#تیر دوشکا از #شکمش رد شده و از #پشتش در آمده بود. این کار باعث #سوختن #نخاع و #خرد شدن #مهره ها شده بود.# نصف روده هم از #بین رفته بود.
🍃🌷🍃
#مرتب #نفس تنگی داشت و هر چند وقت یک بار #ریه هایش آب برمی داشت و باید می رفت #بیمارستان تا آب های اضافه تخلیه بشه.
🍃🌷🍃
#وضعیت #کلیه ها بیشتر از همه چیز #نگران کننده بود. باید مرتب #دیالیز می شد با #درد #بسیار بسیار زیاد.😭😭
🍃🌷🍃
اگر #مهدی #اهل آه و ناله بود و با داد و فریاد دردش را نشان می داد خیلی به من #سخت نمی گذشت ولی #مهدی آدم #داد و #فریاد #نبود.😭
🍃🌷🍃
همه می گفتند خیلی #روحیه داره و فقط #بگو و #بخند می کنه ولی آنها نبودند تا ببینند که چگونه وقتی #هیچ #دارویی #اثر ندارد چطور #مهدی #رختخوابش را از #درد توی #دست هایش #مچاله می کرد 😭و #صدایش در نمی آمد تا من #ناراحت نشوم😭😭.
🍃🌷🍃
همیشه #حفظ ظاهر می کرد ولی آن صورت #سرخ و #چشمان قرمز و #رگ های متورم گردنش دیگر نمی توانست چیزی را #پنهان کند.😭 آنقدر #دست هایش را از #درد به هم #فشار می داد که دست ها #ورم می کردند.😭😭.
🍃🌷🍃
#تیر دوشکا از #شکمش رد شده و از #پشتش در آمده بود. این کار باعث #سوختن #نخاع و #خرد شدن #مهره ها شده بود.# نصف روده هم از #بین رفته بود.
🍃🌷🍃
#مرتب #نفس تنگی داشت و هر چند وقت یک بار #ریه هایش آب برمی داشت و باید می رفت #بیمارستان تا آب های اضافه تخلیه بشه.
🍃🌷🍃
#وضعیت #کلیه ها بیشتر از همه چیز #نگران کننده بود. باید مرتب #دیالیز می شد با #درد #بسیار بسیار زیاد.😭😭
🍃🌷🍃
اگر #مهدی #اهل آه و ناله بود و با داد و فریاد دردش را نشان می داد خیلی به من #سخت نمی گذشت ولی #مهدی آدم #داد و #فریاد #نبود.😭
🍃🌷🍃
همه می گفتند خیلی #روحیه داره و فقط #بگو و #بخند می کنه ولی آنها نبودند تا ببینند که چگونه وقتی #هیچ #دارویی #اثر ندارد چطور #مهدی #رختخوابش را از #درد توی #دست هایش #مچاله می کرد 😭و #صدایش در نمی آمد تا من #ناراحت نشوم😭😭.
🍃🌷🍃
همیشه #حفظ ظاهر می کرد ولی آن صورت #سرخ و #چشمان قرمز و #رگ های متورم گردنش دیگر نمی توانست چیزی را #پنهان کند.😭 آنقدر #دست هایش را از #درد به هم #فشار می داد که دست ها #ورم می کردند.😭😭.
🍃🌷🍃
👈#زندانی شدن #امام زمان علیهالسلام
#توسط #شیعیان.👉
👈 در توقیعی #صادر شده از امام زمان علیهالسلام #خطاب #به شیعیان آمده:
👈#فَما یَحْبِسُنا عَنْهُم إلّا ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُکْرِهُهُ وَ لا نُؤْثِرَهُ مِنهُم…»
👈#هیچ چیز ما را در #حبس #قرار نداده جز اخبارى
#كه از شیعیان به ما #مىرسد 👈#و ما را مكروه و #ناراحت #مىسازد و از #ايشان انتظار نداريم...»
👈#نکتهٔ حزنانگیز و #قابل تاملی است
#که نفرمودند: ما را در #غیبت» قرار دادهاند؛
#بلکه فرمودند ما را در #حبس #قرار دادهاند....😔😔
👈#الوافي، ج ۲۶، ص ۲۸۶
👈#بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
👈#الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۸
#توسط #شیعیان.👉
👈 در توقیعی #صادر شده از امام زمان علیهالسلام #خطاب #به شیعیان آمده:
👈#فَما یَحْبِسُنا عَنْهُم إلّا ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُکْرِهُهُ وَ لا نُؤْثِرَهُ مِنهُم…»
👈#هیچ چیز ما را در #حبس #قرار نداده جز اخبارى
#كه از شیعیان به ما #مىرسد 👈#و ما را مكروه و #ناراحت #مىسازد و از #ايشان انتظار نداريم...»
👈#نکتهٔ حزنانگیز و #قابل تاملی است
#که نفرمودند: ما را در #غیبت» قرار دادهاند؛
#بلکه فرمودند ما را در #حبس #قرار دادهاند....😔😔
👈#الوافي، ج ۲۶، ص ۲۸۶
👈#بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
👈#الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۸
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
#روز چهارم تیر ماه سال 1367، متجاوزان بعثی حملهای گسترده و همهجانبه را برای بازپسگیری منطقه هور آغاز کردند. شهید علی هاشمی🥀 در آن زمان، در قرارگاه خاتم4، در ضلع شمال شرقی جزیره مجنون شمالی مستقر شده بود.
#هیچ کس به درستی نمی داند که در این روز دردناک، چه بر سر سرداران «قرارگاه نصرت» آمد.
#شاهدان میگفتند که هلیکوپترهای عراقی در فاصله کمی از قرارگاه خاتم4 به زمین نشستهاند و حاج علی🥀 و همراهانش سراسیمه از قرارگاه خارج شده و در نیزارها پناه گرفتند و دیگر هیچ.
پس از آن، جستجوی دامنهداری برای یافتن ایشان آغاز شد اما به نتیجه ای نرسید. از طرف دیگر، بیم آن میرفت که افشای ناپدید شدن شهید علی هاشمی🥀 که #یک سردار عالی رتبه سپاه، بود جان ایشان را که احتمال می داد به اسارت درآمده باشد به خطر بیاندازد.
به همین دلیل تا سالها پس از پایان جنگ، نام ایشان کمتر برده میشد و از سرنوشت احتمالی ایشان با حزم و احتیاط فراوانی سخن به میان میآمد
نه مراسمی برای شهید🥀گرفته شد، نه یادوارهای برای ایشان برگزار شد و نه یادمانی به نام برپا گردید.
#اما پس از سقوط صدام هم خبری از سرنوشت #فرمانده سپاه ششم به دست نیامد.
#هیچ کس به درستی نمی داند که در این روز دردناک، چه بر سر سرداران «قرارگاه نصرت» آمد.
#شاهدان میگفتند که هلیکوپترهای عراقی در فاصله کمی از قرارگاه خاتم4 به زمین نشستهاند و حاج علی🥀 و همراهانش سراسیمه از قرارگاه خارج شده و در نیزارها پناه گرفتند و دیگر هیچ.
پس از آن، جستجوی دامنهداری برای یافتن ایشان آغاز شد اما به نتیجه ای نرسید. از طرف دیگر، بیم آن میرفت که افشای ناپدید شدن شهید علی هاشمی🥀 که #یک سردار عالی رتبه سپاه، بود جان ایشان را که احتمال می داد به اسارت درآمده باشد به خطر بیاندازد.
به همین دلیل تا سالها پس از پایان جنگ، نام ایشان کمتر برده میشد و از سرنوشت احتمالی ایشان با حزم و احتیاط فراوانی سخن به میان میآمد
نه مراسمی برای شهید🥀گرفته شد، نه یادوارهای برای ایشان برگزار شد و نه یادمانی به نام برپا گردید.
#اما پس از سقوط صدام هم خبری از سرنوشت #فرمانده سپاه ششم به دست نیامد.
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
#روز چهارم تیر ماه سال 1367، متجاوزان بعثی حملهای گسترده و همهجانبه را برای بازپسگیری منطقه هور آغاز کردند. شهید علی هاشمی🥀 در آن زمان، در قرارگاه خاتم4، در ضلع شمال شرقی جزیره مجنون شمالی مستقر شده بود.
#هیچ کس به درستی نمی داند که در این روز دردناک، چه بر سر سرداران «قرارگاه نصرت» آمد.
#شاهدان میگفتند که هلیکوپترهای عراقی در فاصله کمی از قرارگاه خاتم4 به زمین نشستهاند و حاج علی🥀 و همراهانش سراسیمه از قرارگاه خارج شده و در نیزارها پناه گرفتند و دیگر هیچ.
پس از آن، جستجوی دامنهداری برای یافتن ایشان آغاز شد اما به نتیجه ای نرسید. از طرف دیگر، بیم آن میرفت که افشای ناپدید شدن شهید علی هاشمی🥀 که #یک سردار عالی رتبه سپاه، بود جان ایشان را که احتمال می داد به اسارت درآمده باشد به خطر بیاندازد.
به همین دلیل تا سالها پس از پایان جنگ، نام ایشان کمتر برده میشد و از سرنوشت احتمالی ایشان با حزم و احتیاط فراوانی سخن به میان میآمد
نه مراسمی برای شهید🥀گرفته شد، نه یادوارهای برای ایشان برگزار شد و نه یادمانی به نام برپا گردید.
#اما پس از سقوط صدام هم خبری از سرنوشت #فرمانده سپاه ششم به دست نیامد.
#هیچ کس به درستی نمی داند که در این روز دردناک، چه بر سر سرداران «قرارگاه نصرت» آمد.
#شاهدان میگفتند که هلیکوپترهای عراقی در فاصله کمی از قرارگاه خاتم4 به زمین نشستهاند و حاج علی🥀 و همراهانش سراسیمه از قرارگاه خارج شده و در نیزارها پناه گرفتند و دیگر هیچ.
پس از آن، جستجوی دامنهداری برای یافتن ایشان آغاز شد اما به نتیجه ای نرسید. از طرف دیگر، بیم آن میرفت که افشای ناپدید شدن شهید علی هاشمی🥀 که #یک سردار عالی رتبه سپاه، بود جان ایشان را که احتمال می داد به اسارت درآمده باشد به خطر بیاندازد.
به همین دلیل تا سالها پس از پایان جنگ، نام ایشان کمتر برده میشد و از سرنوشت احتمالی ایشان با حزم و احتیاط فراوانی سخن به میان میآمد
نه مراسمی برای شهید🥀گرفته شد، نه یادوارهای برای ایشان برگزار شد و نه یادمانی به نام برپا گردید.
#اما پس از سقوط صدام هم خبری از سرنوشت #فرمانده سپاه ششم به دست نیامد.