معرفی عارفان
1.12K subscribers
32.8K photos
11.8K videos
3.18K files
2.7K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
و ما زمستان دیگرى را سپرى خواهیم کرد
با عصیانِ بزرگى که درون‌مان است،
و تنها چیزى که گرم‌مان مى‌دارد،
آتشِ مقدسِ امیدوارى‌ست.


▪️
#ناظم_حکمت
برادر!
کتاب‌هایی را برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند؛
هواپیمایی به سلامت فرود می‌آید
جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک می‌کند
پسر کور، بینایی‌اش را باز می‌یابد
عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند
عروسی‌ای در پیش است
تشنگان به آب می‌رسند
و به نان و آزادی.


#ناظم_حکمت

#زاد_روز
#ناظم_حکمت

و ما زمستان دیگرى را سپرى خواهیم کرد،
با عصیان بزرگى که درون‌مان هست
و تنها چیزى که گرممان مى‌دارد؛
آتش مقدس امیدواریست!


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست داشتنِ تو
در وجود من است
خاکش، آبش، نورش
زندگی و خیالش با عشق
با هم آمیخته است...
تو همچو نفسی هستی که در جانم
همان سویی هستی که در چشمم
همان تپشی هستی که در قلبم
و همان فکری هستی
که در سرم جریان دارد...

محبوب من!
به هرچه بیندیشم به تو فکر می‌کنم
به هرچه می‌نگرم تو را می‌بینم...

#‌ناظم_حکمت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سرزمین ما
اول زن‌ها بیدار می‌شوند!!
بعد آفتاب طلوع می‌کند ...!!
 
چون آفتاب و اميد
از قلب زنان زاده مى شود ...

#ناظم_حکمت
.
بعضی‌ها هستند که می‌گویند:
«بی تو نمی‌توانم زندگی کنم»؛
من از این دست آدم‌ها نیستم!
من بی تو هم می‌توانم زندگی کنم؛
اما اگر با تو باشم،
جورِ دیگری می‌توانم زندگی کنم...

#ناظم_حکمت
محبوب من!
دل بستن به تو
مثل شادمانی نفس کشیدن است
در یک درخت‌زار پوشیده از برف!

شعرهایم
به تمنای چشمان توست

چشم‌هایت را نبند
هستی‌ام به باد می‌رود...

#ناظم_حکمت
به‌جا خواهد ماند چایمان ته فنجان،
كودكى‌هامان در كوچه‌ها،
بغض سنگين شادمانى‌ها در گلویمان،
و معشوق‌هایمان در دوردست‌ها ...


#ناظم_حکمت
Seviyorum Seni
Onur Akin
تو را دوست دارم..

تو را دوست دارم چون نان و نمک
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه‌شبان در التهاب قطره‌ای آب
بر شیر آبی بچسبد

تو را دوست دارم
چون لحظهء شوق، شبهه، انتظار و نگرانی
در گشودن بستهء بزرگی
که نمی‌دانی در آن چیست

تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانهء دیداری در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن‌ِ «شکر خدا زنده‌ام»

#ناظم_حکمت
دوست داشتنِ تو
در وجود من است
خاکش ، آبش ، نورش
زندگی و خیالش با عشق
با هم آمیخته است

تو همچو نفسی هستی که در جانم
همان سویی هستی که در چشمم
همان تپشی هستی که در قلبم
و همان فکری هستی
که در سرم جریان دارد

محبوب من
به هرچه بیندیشم به تو فکر می‌کنم
به هرچه می‌نگرم تو را می‌بینم

#‌ناظم_حکمت
به تو انديشيدن
زيباست و
اميد بخش
همچون گوش سپردن
به خوشترين ترانه ها
بازيباترين
صداهای روی زمين
ولی ديگر
اميد برايم کفايت نمي کند
زين پس
نمي خواهم
گوش به ترانه بسپارم
مي خواهم
خود ترانه بخوانم

#ناظم_حکمت
انسان ها را باور کن
ابرها را، باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار
دردِ شاخه ی خشکیده را دریاب
و دردِ ستاره ای را که خاموش می شود.
و درد جانوری مجروح را

اما بیش از همه
درد انسان ها را دریاب
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادیت بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسان ها شادمانت کنند....

#ناظم_حکمت
تو در میان آتش شعرهایم
شکفته می شوی و من 
بوسه زندگی بخش و جاودانه شدن
را همینجا به تو خواهم داد
تو به اندازه زادگاه من زیبایی
زیبا بمان 


#ناظم_حکمت
تمنيت كثيرا أن تكوني بجانبي الان،
لكنك لست كذلك
بل انت هناك
و هناك لا يدري كم هو محظوظ


خیلی دلم خواست که حالا کنارم باشی
اما نیستی
تو آنجایی
و «آنجا» نمی داند که چقدر خوشبخت است...

#ناظم_حکمت
آن‌ها دشمنان امیدند، عشق من
دشمنان زلالی آب
و درخت پر شکوفه.
دشمنان زندگی در تب و تاب.
آن‌ها برچسب ِ مرگ بر خود دارند
دندانهائی پوسیده و گوشتی فاسد
بزودی می‌میرند و برای همیشه می‌روند
آری عشق من
آزادی
نغمه خوان
در جامهٔ نوروزی
بازو گشاده می‌آید
آزادی در این کشور

#ناظم_حکمت
کاج ها برف پوش
در جنگل تاریک قدم می زنم
سرشار از اندوهِ اندوه،
کجاست دستان تو،کجاست؟
برف
به رنگ مهتاب
چکمه ام سنگین
ترانه ی درونم
مرا به کجا می خواند ؟
کشورم ، ستاره ها ، جوانی ام ،
کدام دورتر است ؟

#ناظم_حکمت
انسان ها را باور کن
ابرها را،
باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار.
دردِ شاخه ی خشکیده را دریاب
و دردِ ستاره ای را که خاموش می‌شود.
و درد جانوری مجروح را ،
اما بیش از همه
درد انسان ها را دریاب.
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادیت بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه ،

بگذار انسان‌ها شادمانت کنند..

#ناظم_حکمت
.


تو اسارتِ من و آزادگیِ من!
تو،
مثلِ شبِ برهنه‌ی تابستان، تنِ ملتهبِ من!
تو سرزمین منی!
در چشم‌های بلوطیِ تو
هاله‌های سبز؛
تو بزرگ... زیبا ... پیروز
تو،
    حسرتِ دور و نزدیکِ منی ...




#ناظم حکمت


💔
تو را دوست دارم چون نان و نمک
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه‌شبان در التهاب قطره‌ای آب
بر شیر آبی بچسبد

تو را دوست دارم
چون لحظهء شوق، شبیه، انتظار و نگرانی
در گشودن بستهء بزرگی
که نمی‌دانی در آن چیست

تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانهء دیداری در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن‌ِ «شکر خدا زنده‌ام»

#ناظم_حکمت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کنسرت بانو سیمابینا
ورقص بی نظیر شاهرخ مشکین قلم
و دعوت از یاسمین پهلوی برای رقص



به شهرِ من بیا محبوب‌ام
فردا برخیز و بیا
قید همه‌چیز را بزن
بگو: «کسی چشم‌به‌راه‌ام است»
[و] بیا...

#ناظم_حکمت